زیر سوال بردن مشارکت 73 درصدی مردم ایران در انتخابات اخیر که محافل رسانه‌ای و سیاسی دوست و دشمن به عظمت آن شهادت دادند، در حالی است که 90 درصد شرکت‌کننده که در شوی تبلیغاتی منافقین، غیرایرانی و اغلب اتباع کشورهای آفریقایی و آسیایی میانه و اروپای‌شرقی بودند و حتی در میان آنها افرادی با علایم و پرچم‌های همجنس‌بازان دیده می‌شد! به گزارش برخی مطبوعات اروپایی این عده با وعده چند روز تفریح و اقامت در هتل‌های پاریس و تأمین غذا به همراهی با سازمان منافقین تن داده‌اند.

گروهک منافقین در ترور کشتار 12هزار شهروند ایرانی دخالت داشته و سالها زیرپرچم ارتش صدام به ملت خود خیانت کرده است.

در همین حال باشگاه خبرنگاران جوان در گزارشی نوشت: درآمدهای کثیف «گروهک تروریستی منافقین» و پولشویی‌های هنگفت این گروهک به دفعات توسط بسیاری از افراد جدا شده این فرقه و سازمان‌های امنیتی مانند FBI برملا شده است. باند رجوی از منابع تجاری و اقتصادی مستقلی برخوردار نبوده و دائما دست گدایی به سوی نهادهای غربی و بنیادهای صهیونیستی مانند آیپک AIPAC دراز کرده و می‌کند. این گروهک تروریستی پول‌های سیاهی را که از راه‌های گوناگون به چنگ می‌آورد، صرف کارهایی مانند خرید سناتورهای آمریکایی، پرداخت پول تو جیبی به برخی از عوامل و عناصر ضدانقلاب و اپوزیسیون خارج‌نشین مانند سلطنت‌طلب‌ها و استخدام سیاهی لشکر برای کارناوال و شوهای تبلیغاتی خود می‌کند.

علی حسین‌نژاد، مترجم خصوصی رجوی و مترجم اسناد و مدارک و نشریات و نامه‌های سازمان به زبان عربی که در اواخر ماه آوریل از کمپ ترانزیت موقت (لیبرتی) فرار کرد از دست و دلبازی‌های صدام حسین در قبال رجوی و سازمانش می‌گوید منافقین جزیی از ارتش و اطلاعات رژیم صدام محسوب می‌شدند: طبق اسناد و نامه‌هایی که ترجمه می‌کردم و یا گزارش‌های نزدیک‌ترین افراد که می‌خواندم؛ به دنبال آخرین دیدار رجوی با صدام در شهریور سال 1379 رجوی درخواست افزایش سهمیه نفت روزی 100 هزار بشکه نفت (سه میلیون بشکه در ماه) را که به صورت کوپن از صدام دریافت می‌کرد مطرح کرد. منافقین این کوپن‌ها را به خارج فرستاده و تبدیل به دلار می‌کردند- سهمیه رجوی از نفت عراق پیش از این در سال‌های مختلف بین 50 تا 70 هزار بشکه بود بعد از سقوط صدام حسین، باند رجوی یکی از بزرگ‌ترین حامیان مالی خود را از دست داد. در همین زمان بود که گروهک تروریستی منافقین برای جذب حمایت‌های مالی سازمان‌های امنیتی غرب و سرویس جاسوسی رژیم صهیونیستی، به مزدوری برای آن‌ها پرداخت. ترور دانشمندان هسته‌ای ایران به دستور و آموزش مستقیم موساد و ارائه آمارهای اطلاعاتی از ایران و فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌ای از جمله مزدوری‌هایی است که باند رجوی در سال‌های اخیر انجام داده و بابت آن‌ها پول‌های هنگفتی را از صهیونیست‌ها دریافت کرده است.

به گزارش علمدار بصیر، ایران هسته ای نوشت:

اگرچه هنوز زمان زیادی از پیروزی دکتر حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری نگذشته اما منابع مطلع می گویند رایزنی های بسیار پرحجمی در تیم اطراف روحانی درباره پست های مختلف کابینه آغاز شده و مذاکرات درباره این موضوع بخش اعظم وقت تیم رییس جمهور منتخب را به خود اختصاص داده است.

یکی از مهم ترین حوزه هایی که رایزنی ها و گمانه زنی ها درباره آن جریان دارد حوزه امنیت ملی و سیاست خارجی است.

یک منبع مطلع به «ایران هسته ای» گفت: «به احتمال بسیار زیاد حسن روحانی تیم سابق هسته ای خود را به طور کامل به کار خواهد گرفت و بنا ندارد از تیم هسته ای فعلی استفاده ای بکند».

وی به اسامی افرادی مانند «محمد جواد ظریف، سیروس ناصری، حسین موسویان، امیر حسین زمانی نیا، غلامعلی خوشرو، البرزی، علی آقا محمدی و علی اکبر صالحی» اشاره و تاکید کرد که روحانی احتمالا قصد دارد از همین ترکیب برای مذاکرات آینده هسته ای استفاده کند.

با این حال، گزارش های موجود حکایت از آن دارد که روحانی هنوز نتوانسته است گزینه ای را برای سمت دبیر شورای عالی امنیت ملی نهایی کند.

منابع مطلع می گویند در این حوزه نام کسانی مانند احمد وحیدی (وزیر فعلی دفاع) و علی اکبر ولایتی مطرح شده است اما شانس علی اکبر ولایتی رو به کاهش است.

همچنین برخی خبرها حکایت از آن دارد که روحانی مایل است مسئولیت پرونده هسته ای را به وزارت خارجه محول کرده و به این ترتیب از انتصاب یک دیپلمات به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی خودداری کند.

کارشناسان می گویند حسن روحانی خود یکی از بهترین افرادی است که می داند به دلیل بین سازمانی بودن مسئله هسته ای عملا انتقال آن به وزارت خارجه ممکن نخواهد بود مگر اینکه رییس جمهور شخصا تصمیم به مدیریت مسئله داشته باشد.

برای پست وزارت خارجه تا کنون از افرادی مانند محمد جواد ظریف و محمود واعظی نام برده شده است اما منابع مطلع می گویند هر کدام از این دو گزینه مشکلات خاص خود را دارند و نهایی کردن آنها به آسانی ممکن نخواهد بود.

پست وزارت اطلاعات نیز یکی مناصب کابینه است که رایزنی های دشوار و ظریفی درباره آن جریان دارد. تا کنون اسامی افرادی مانند شفیعی (قائم مقام سابق وزارت اطلاعات)، پورمحمدی و خزایی دراین زمینه مطرح شده است اما درباره آن هنوز حتی یک جمع بندی اولیه هم وجود ندارد.

منابع مطلع می گویند تقریبا درباره تمامی این پست ها کشمکش سنگینی میان 3 طیف اطرافیان حسن روحانی، جریان اصلاحات و جریان کارگزاران وجود دارد.

"روحانی‌متشکریم" دیگر به یک جمله رایج تبدیل شده و حتی بسیاری از افراد بانمک و بی‌نمک! برای آن لطیفه الطایف‌ها ساخته‌اند. "از وقتی روحانی رئیس‌جمهور شده شارژ موبایلم زمان بیشتری نگه می‌دارد! روحانی متشکریم" از جمله این لطیفه‌هاست. استفاده از کلید که گل‌واژه تبلیغات روحانی بود نیز در رده بعدی قرار می‌گیرد. البته رشد ارتباطات و افزایش تعداد کاربران اینترنتی و شبکه‌های اجتماعی در گسترش چنین وضعیت و ایجاد موج‌هایی مانند "روحانی متشکریم" تاثیر فراوانی داشتند؛ حالا تصور کنید این امکانات ارتباطی 8 سال گذشته وجود داشت آیا آن زمان موج "احمدی‌نژاد متشکریم" ایجاد می‌شد؟ با تصور اینکه شرایط جامعه 8 سال پیش با الان یکسان باشد، به مرور اخبار اقتصادی ایام بعد از انتخاب احمدی‌نژاد خواهیم پرداخت. درباره اینکه چه دلایل علمی موجب شده نرخ‌های ارز و سکه سقوط کند هفته گذشته در مطلبی با عنوان "بازار روانی یا تاثیر روحانی" بحث کردیم. در مطلب پیش رو تنها قصد داریم بدانیم بعد از انتخاب احمدی‌نژاد به عنوان رئیس‌جمهور دولت نهم چه اتفاقاتی در حوزه اقتصاد افتاد.

سقوط بورس

هر روز شاهد هستیم که بورس تهران رکورد می‌شکند و انصافا بازار سرمایه در دولت احمدی‌نژاد رشد چشمگیری یافت. به عبارت بهتر بورس هیچ‌گاه رونقی که در دولت نهم و دهم داشت را فراموش نمی‌کند اما جالب است بدانید فردای روزی

که احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور شد بورس سقوط کرد! شایعه شده بود (یا شاید هم واقعیت داشت) که احمدی‌نژاد در زمان تبلیغات انتخاباتی خود گفته معامله در بورس حرام است! شاخص بورس کاهش شدیدی را تجربه داشت و به کمتر از 7 هزار واحد رسید. حالا این شاخص را با شاخص 52 هزار واحدی فعلی مقایسه کنید. احمدی‌نژاد پس از انتخاب شدن از بورس حمایت کرد و کم کم سرمایه‌گذاران به بورس اطمینان کردند. سقوط بورس یک روز بعد از انتخاب شدن احمدی‌نژاد می‌تواند یکی از علت‌هایی باشد که موج "احمدی‌نژاد متشکریم" را ایجاد نکند اما آیا در دیگر حوزه‌های اقتصادی هم چنین وضعیتی بود؟

سیمکارت طلا!

در زمان ریاست‌جمهوری خاتمی رسانه‌ها نرخ سیمکارت را روزانه اعلام می‌کردند چراکه اپراتور همراه اول تنها میدان‌دار موبایل بود و انحصار آن سال‌ها موجب شده بود که سیمکارت به کالایی سرمایه‌ای تبدیل شود. در چنین شرایطی و یک روز بعد از رئیس‌جمهور شدن احمدی‌نژاد (5 تیر 1384) قیمت سیمکارت در بازار آزاد افزایش یافت. قیمت خرید و فروش سیم‌کارت‌های صفر با کد (2) و (5) تا 10 هزار تومان نسبت به هفته‌ی گذشته انتخابات افزایش داشت. قیمت خرید سیم‌کارت صفر با کد دو تا 850 هزار تومان و قیمت فروش آن 865 تا 870 هزار تومان بود؛ البته با گذشت زمان کمی امید به بازار سیمکارت بازگشت و قیمت‌ها کاهش یافت. مثلا دو روز بعد از انتخاب شدن وی (6 تیر 1384) سیم‌کارت کارکرده پنج تا 10 هزار تومان کاهش داشته است. البته با روی کار آمدن رسمی احمدی‌نژاد آنهایی که سرمایه فراوانی روی سیمکارت گذاشته بودند ضرر فراوانی کردند چون سیمکارت ایرانسل آمد و سقوط سیمکارت و افول عصر سرمایه‌گذاری سیمکارت آغاز شد.

احمدی‌نژاد خوش قدم یا بد قدم!

با انتخاب احمدی‌نژاد نفت در بازار جهانی به صورت روزانه گران می‌شد. جالب است بدانید فقط دو روز بعد از انتخاب شدن احمدی‌نژاد (6تیر1384) نفت در بازار جهانی بعد از 12 سال رکورد شکست و به ‌64/60 دلار در هر بشکه رسید. نفت ایران هم رکورد شکست و برای اولین بار در طول تاریخ به قیمت 51 دلار و 31 سنت در هر بشکه رسید. در اینجا می‌توان گفت جرقه "احمدی‌نژاد متشکریم" در 8 سال پیش می‌توانست با گران شدن نفت و رونق در درآمد نفتی زده شود!

سکه در شوک احمدی‌نژاد

تا 3 روز بعد از انتخاب احمدی‌نژاد به عنوان رئیس‌جمهور منتخب نرخ طلا و ارز هیچ تغییری نداشت؛ گویا طلا و ارز هنوز در شوک انتخاب احمدی‌نژاد بود. در آن زمان سکه بهار آزادی طرح جدید 116 هزار تومان، نیم‌سکه

48 هزار و 500 تومان ربع سکه 30 هزار و 500 تومان خرید و فروش می‌شدو همچنین دلار 900، یورو 1094 و پوند 1642 تومان فروخته می‌شد. این وضعیت تا هفته بعد از انتخابات ادامه داشت و از آن زمان کاهش نرخ‌های طلا آغاز شد. سکه در 11 تیر 1384، 96 هزار تومان، نیم‌ سکه 48 هزار تومان، ربع سکه 30 هزار تومان فروخته شد اما نرخ ارز اصلا تغییری نداشت و با همان نرخ‌های بالا معامله شد. با این حساب سقوط عجیب نرخ ارز و سکه در زمان روحانی قابل مقایسه با 8 سال پیش نیست و روحانی وضعیت مناسب‌تری دارد. بگذریم که نرخ طلا و ارز به همان روزهای قبل از انتخاب‌شدن روحانی بازگشته است.

روحانی متشکرتریم!

احمدی‌نژاد در زمان تبلیغات انتخابات ریاست‌جمهوری شعارهای اقتصادی جذابی را مطرح کرد که عبارت بودند از:

برقراری دولت کار

حرکت در مسیر برنامه چشم‌انداز بیست ساله

اجرای سیاست‌های اصلاحی اصل 44، لغو انحصارات دولتی و خصوصی‌سازی

کوچک‌سازی اندام فربه دولت و تمرکززدایی اموردولتی در تهران

تجدیدنظر در برخورد و بهره‌گیری از وجوه حاصل از فروش منابع و ثروت‌های ملی

تجدیدنظر در سیاست‌های پولی ـ مالی و کاهش نرخ بهره از مجاری قانونی مربوط و ایجاد حساب ذخیره ریالی برای کمک به واحدهای تولیدی

تجدیدنظر در اداره امور بانک‌ها به منظور بهبود کارایی و کاهش هزینه تولید پول

فقرزدایی از طریق اجرای طرح مالکیت فراگیر با بهره‌گیری از بورس اوراق بهادار

تقویت فعالیت بورس اوراق بهادار به منظور سوق دادن سرمایه‌های سرگردان و خرد در مسیر تولید

ایجاد فرصت‌های شغلی جدید از طریق تقویت و گسترش سرمایه‌گذاری در صنایع کوچک و متوسط از سوی بخش خصوصی و مردمی

بازسازی روستاها و کمک به توسعه صنایع روستایی

حمایت از سرمایه‌گذاران داخلی با هدف بومی‌سازی اقتصاد و جذب سرمایه‌های خارجی و...

تحقق این شعارها می‌توانست بسیاری از مشکلات اقتصادی کشور را حل کند. قطعا احمدی‌نژاد برای تحقق این شعارها تلاش بسیار زیادی کرد و تا حدودی شعار دولت کار را عملی کرد.

او به عمران و زیرساخت‌ها اهمیت فراوانی داد و به قول مقام معظم رهبری با شجاعت طرح‌هایی مانند سهمیه‌بندی بنزین و قانون هدفمندی یارانه‌ها را اجرا کرد اما مشکلات بسیار زیادی که اتفاقا خود مسوولان دولتی با بی‌تدبیری و یا عدم مدیریت صحیح به وجود می‌آوردند موجب شد تا همه اهداف محقق نشود و مردم بعد از 8 سال به دولت تدبیر و امید دل خوش کنند.

اینکه فضای شاد و پر نشاط بر جامعه حاکم شود به دولت جدید کمک خواهد کرد تا با انگیزه‌ای مضاعف به کار‌های بر زمین مانده برسد و در چنین فضایی حتی اتفاقات منفی و سیاه مانند تحریم‌های بسیار سخت جدید که از 10 تیر ماه امسال آغاز شده مورد توجه جامعه قرار نمی‌گیرد.

با توجه به اتفاقات اقتصادی می‌توانیم بگوییم در شرایط مساوی با 8 سال پیش هم موج "روحانی متشکریم" بیشتر از "احمدی‌نژاد متشکریم" راه می‌افتاد و امیدواریم موج شادی و خبرهای امیدوارکننده اقتصادی بیشتر از خبرهای بد باشد تا بعد از مدت‌ها مردم راحت‌تر زندگی کنند.

متن حدیث:

الإمامُ الباقرُ علیه‏السلام : إنّ اللّه‏َ یُحِبُّ المُداعِبَ فی الجَماعةِ بلا رَفَثٍ، المتوحِّدَ بالفِکْرَةِ ، المُتَحَلّیَ بالصّبرِ ، المُتَباهیَ بالصَّلاةِ .

به گزارش علمدار بصیر: البته به نظر می‌رسد مقاله جنابعالی بیشتر نمایانگر خوابی باشد که شما برای ایشان دیده‌اید! شما نوشته‌اید: «تشکر رئیس‌جمهور منتخب از آقای خاتمی با توجه به نقش ویرانگری که وی در فتنه 88 داشته است به این نگرانی دامن می‌زند که مبادا دکتر روحانی از خطری که سران فتنه 88 می‌تواند برای دولت ایشان پدید آورند غفلت کند.»

البته نگرانی شما بجاست. چرا که چهار سال تلاش جهت حذف یک جریان سیاسی بی‌ثمر مانده است. از شما که خود را مرید امام راحل و رهبری می‌دانید باید سئوال کرد: این رفتار حذفی با ده‌ها فرموده امام راحل که وحدت کلمه را رمز بقا و پیروزی انقلاب می‌دانستند، چه تناسبی دارد؟ وحدت کلمه با کسانی که مثل خود ما فکر می‌کنند که معنی ندارد. درحالی که رهبر هوشیار انقلاب مخالفان نظام جمهوری اسلامی را به مشارکت دعوت می‌کنند و سران فتنه را بیگانگان می‌شمارند این طرد و نفی ریشه در کجا دارد؟

به همان معیار که حمایت از آشوب‌طلبان و فتنه گران سال 88 زشت و محکوم است، تلاش برای حذف یک جناح سیاسی از صحنه رقابت با ابزار تهمت و افترا و سخنان اثبات نشده نیز فتنه است. قرار دادن دو جناح که باید به مثابه دو حزب قوی و دو بال عمل نمایند در مقابل یکدیگر و پاشیدن تخم کینه بین ایشان و تبدیل نمودن صحنه رقابت سیاسی به صحنه جنگ و جدال و اهانت، هم فتنه است.

اکثریت مردم بصیر و زمان شناس در انتخابات اخیر رای به انزوای کسانی دادند که می‌خواستند با انگ زدن، چهره رقیب سیاسی را ملکوک و او را از صحنه حذف کنند. آقای شریعتمداری! برخی از شخصیت‌هایی که شما متهمشان می کنید، جزء سرمایه‌های این انقلاب هستند. مردم به حفظ سرمایه‌هایشان رای دادند. البته این سخن نگارنده به معنای تأیید کامل این شخصیت‌ها نیست بلکه انتقادات بسیاری هم وجود دارد. چنانکه بر شخصیت‌های جناح مقابلشان هم وجود دارد.

حذف منتقدین با شعار فتنه‌گر، ضد ولایت و ضد انقلاب در چهار سال اخیر به غرور و یکه‌تازی اصولگرایان و پرغلط شدن کارنامه دولت انجامید. از گذشته عبرت بگیریم و ورود منتقدین به قوه مجریه را خوش‌آمد بگوییم و حرمت ایشان را پاس داریم.
کینه توزی صحنه سیاسی آرام و منطقی فعلی را به صحنه جنگ خیابانی سوق می‌دهد و بعید نیست کسانی که در روش قانونمند انتخابات منزوی شده‌اند، بخواهند صحنه بازی را عوض نمایند. تهدید آن آقای غوغاسالار به تظاهرات خیابانی در راستای خط مشی امثال شماست.

بگذارید بعد از این توفیق بزرگ ملی که رهبری آن را به حق حماسه سیاسی نامیدند و در زمانی که تحریم‌های کمرشکن و ظالمانه استکبار آرامش اقتصادی جامعه را مختل نموده است. مردم از هر سلیقه سیاسی با برادری و هم افزایی به حل مشکلات کمک نمایند و حماسه اقتصادی محقق شود نه آنکه با نوشتن مطالب توهین آمیز شیرینی انتخابات را به کام ملت تلخ و صحنه جنگ سیاسی را پیش روی ایشان بیاورید.

در آخر پیشنهاد می‌شود یک شماره حساب اعلام شود جهت کمک به سفر شما به دور دنیا! تا هم قدری مردم بیاسایند و هم شما دنیا دیده‌تر شوید. باشد که تحمل و شرح‌صدرتان افزون گردد.
 
منبع:الف