|
به گزارش سایت “حرف تو” با توجه اتفاقات اخیر در فرودگاه جده و در اعتراض به هتک حرمت رژیم آل سعود به دو نوجوان ایرانی،کمپینی توسط فعالان فضای مجازی با عنوان” اعتبار پاسپورت ایرانی” ایجاد شد. اپیزود اول: حسن روحانی در خرداد 92 در شبکه جام جم: به همه هموطنان قول خواهم داد که بزرگان و افتخارات ایران را و میراث فرهنگی ایران و بزرگانی که برخی همسایگان در حال تصاحب آنها هستند را این افتخارات که جزو تاریخ و فرهنگ ماست را برمیگردانم و قول میدهم که اعتبار و احترام را به پاسپورت ایرانی برگردانم.. ..در واقع همه سوالات به سیاست خارجی بازمیگردد. باید بدانید که ارزش پاسپورت علامت نوع رابطه ما با دنیاست؛ اگر روابط ما با کشوری، قارهای یا کل جهان صمیمی و بر مبنای احترام متقابل و منافع متقابل، روابط گرمی شد، آنوقت شهروند ایرانی در آن کشور جایگاه دیگری پیدا میکند، در آن صورت چهره ایرانی را که میبینند، به عنوان چهره دوست نگاه میکنند و پاسپورت هم جایگاه خود را پیدا میکند. اپیزود دوم: فروردین 93: حمید ابوطالبی که به عنوان سفیر و نماینده دائم ایران در سازمان ملل،معرفی شده بود، در اقدامی بی سابقه توسط سنای آمریکا، ممنوع الورود شد! اپیزود سوم: فروردین 94: معاون پارلمانی وزارت امور خارجه آقای قشقاوی گفت: «در هفته دوم تعطیلات سال 94، به هنگام بازرسی از یک کاروان عمره ایرانی، مأموران متخلف مذکور به بهانه مشکوکشدن به دو نوجوان ایرانی، آنها را از بقیه جدا کرده و در بخش دیگری مورد بازرسی بدنی قرار دادند که در اثنای بازرسی، سایر افراد کاروان متوجه شدند که مأموران خاطی قصد آزار و اذیت جنسی آن دو نوجوان را داشتهاند و مسئولان امر را از این موضوع مطلع میکنند. سوال مردم ایران از ریاست محترم جمهوری است که با توجه به سخنان شما همکنون ارتباط کشور ما چند کشوری که متاسفانه از انان به عنوان جامعه بین المللی یاد میشود گرم و صمیمی شده است میتوانیم ادعا کنیم که اعتبار پاسپورت ایرانی حفظ شده است! براستی مصداق “اعتبار پاسپورت ایرانی” چیست؟ از تمامی فعالان فضای مجازی و هنرمندان قلم به دست خواهشمندیم ضمن باز نشر کمپین”احترام پاسپورت ایرانی” آثار خود را در این زمینه در قالب یادداشت، گزارش، مصاحبه، عکس، کلیپ و…در شبکه های اجتماعی با هشتک#دفاع از پاسپورت ایرانی نشر دهند و لینک آن را به سایت “حرف تو” ارسال نمایند.
تاریخ ارسال مطلب : دوشنبه 94/1/24 | نویسنده : alamdarbasir
تاریخ ارسال مطلب : چهارشنبه 94/1/19 | نویسنده : alamdarbasir
سرانجام مذاکرات جناب دکتر ظریف با گروه 1+5 پس از مدت ها خاتمه پیدا کرد و آنقدر مهم بود که همه را به واکنش واداشت چه مسئولین و چه مردم.
پس از مطالعه بیانیه مشترک در لوزان سوئیس که به نظر می آمد از همان ابتدا بنا به گفته کارشناسان مغایرت هایی در آن وجود دارد، برخی ها با آن مخالف بودند و برخی موافق، از جمله موارد زیر که در ادامه می خوانید. دکتر ظریف وزیر امور خارجه کشورمان و خانم موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا اولین افرادی بودند که از این توافق خوشحال به نظر می رسیدند. سپس جان کری وزیر خارجه و ارنست مونیز وزیر انرژی آمریکا جشن شادی گرفتند. پس از این دو نفر مردم ایران و مجلسی ها بودند که خوشحالی خود را به هر طریق ممکن نشان می دادند. در این بین افرادی بودند که به دلیل حس بی اعتمادی که با آمریکا داشتند نقش خود را ایفا و وارد میدان شدند. و آخرین سناریوی این ماجرا به مناظره بین مهدی محمدی و بهشتی پور در شبکه خبر بر می گردد.
تاریخ ارسال مطلب : سه شنبه 94/1/18 | نویسنده : alamdarbasir
آنچه در لوزان سوئیس گذشت چیزی نبود که بتوان به راحتی از کنارش گذشت.
علاوه بر اینکه متن های ارائه شده ی دو طرف با یکدیگر مطابقت نداشته است در برخی از مسائل ایران به نحوی اجازه ی ورود پیدا شده است که جزء خط قرمزهای نظام است. اما در این جند روزی که از توافق لوزان سوئیس می گذرد افرادی تقدیر و برخی نقدهایی را ایراد کرده اند که نشان از توجه ملت ایران به موضوع هسته ای و استقلال ایران دارد.
برخی از شخصیت های مهم کشور نیز نسبت به این اقدام واکنش نشان داده و به رهبر انقلاب تبریک گفته اند.
اخیرا نیز پایگاه اینترنتی شبکه تلویزیونی CNN آمریکا نیز که اغلب خبرهای خود را منطبق با سیاست های آمریکا و اسرائیل منعکس می کند، نوشته است: در جریان مذاکرات اخیر هستهای، آیتالله خامنهای، رهبر معظم ایران، فرایند مذاکرات را از نزدیک توسط تیمی از مشاوران اعم از دانشمندان هستهای، حقوقدانان و کارشناسان، مدیریت میکرد.( متن خبر)
لازم به ذکر است، جلیلی نماینده مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی، با اشاره به اینکه مقام معظم رهبری همواره برای کارگزاران نظام کف و سقفهایی مشخص میکنند، اظهار کرد: در مسیر مذاکرات هستهای نیز حد و حدودی برای تیم مذاکره کننده مشخص شده است. جلیلی با اشاره به اینکه مقام معظم رهبری در 12 آبان سال گذشته فرمودند من در جزئیات مذاکرات وارد نمیشوم، گفت: طبق نظر معظم له، باید دولت دو اصل را مدنظر قرار دهد که اصل اول عدم عقب نشینی از حقوق ملت و دوم ایستادگی در برابر زیادهخواهی دشمنان در مذاکرات هستهای است. ادامه خبر را در اینجا بخوانید. هرچند که امام خامنه ای بارها فرموده اند که منتظر سخنان رهبر خود نباشید بلکه خود تلاش کنید اما ذکر این نکته ضروری است، در شرایط کنونی که هنوز رهبر معظم انقلاب در این خصوص چیزی نفرموده اند پس باید صبر کرد نه اینکه فشارها را به گونه ای بر ایشان تحمیل کنیم که هماهند امام خمینی(ره) مجبور به خوراندن جام زهر شوند.
تاریخ ارسال مطلب : دوشنبه 94/1/17 | نویسنده : alamdarbasir
توجه در متن بیانیه قرائت شده توسط دکتر ظریف، موگرینی و هم چنین انتشار متن توافق توسط آمریکا نشان می دهد که حداقل در 5 مورد، به طور آشکار خطوط قرمز ترسیم شده توسط نظام در باب مذاکرات هسته ای رعایت نشده است وبلاگ" دست نوشته های یک دانشجو" نوشت: سرانجام مذاکرات لوزان سوییس به پایان رسید و اگرچه همچنان بسیاری از جزییات توافق هسته ای روشن نشده و بنا بر اعلام دکتر ظریف تعیین این مسایل تا 11 تیر ماه سال جاری انجام خواهد شد، اما به نظر می رسد اکنون می توان با توجه به اطلاعات رسمی منتشر شده در این باره، به قضاوت نشست که آیا مذاکرات لوزان توانسته در چارچوب خطوط قرمز و حقوق ملت گامی به جلو بر دارد یا خیر؟ در این باره توجه به نکات ذیل، ضروری است:
1.آیا خطوط قرمز جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات لوزان رعایت شد؟
توجه در متن بیانیه قرائت شده توسط دکتر ظریف، موگرینی و هم چنین انتشار متن توافق توسط آمریکا نشان می دهد که حداقل در 5 مورد، به طور آشکار خطوط قرمز ترسیم شده توسط نظام در باب مذاکرات هسته ای رعایت نشده است:
الف/ توافق دو مرحله ای
رهبر انقلاب در 19 بهمن 93 در جمع فرماندهان ارتش، درباره یک مرحله ای یا دو مرحله ای بودن توافق هسته ای فرمودند:
«این حرفی هم که حالا انسان میشنود که میگویند که در یک برههای دربارهی اصول کلّی توافق کنیم، بعد دربارهی جزئیات، این را هم بنده نمیپسندم؛ با تجربهای که از رفتارهای طرف مقابل داریم، احساس میکنم که این وسیلهای خواهد شد برای بهانهگیریهای پیدر پی برسر جزئیات. اگر توافق میکنند، جزئیات و کلّیات و همه را در یکجلسهی واحد تمام بکنند، امضا کنند. اینکه کّلیات را جداگانه توافق کنند، و بعد بر اساس آن کلّیات - که یکچیزهای مبهمی است، تفسیرپذیر است، تحلیلپذیر است - بروند سراغ جزئیات، نه، این منطقی نیست.»
اما عملا آنچه در مذاکرات لوزان سوییس انجام شد، تخطی آشکار از این مساله مهم بود و طرفین بعد از انتشار متن بیانیه اولیه، اعلام کردند که جزییات باقی مانده در این باره را تا 11 تیر ماه حل و فصل خواهند کرد. فارغ از اینکه با این اقدام علنا یکی از مهم ترین خطوط قرمز توسط تیم مذاکره کننده هسته ای زیر پا گذاشته شده است، به نظر می رسد این موضوع در آینده کار را برای این تیم سخت تر هم خواهد کرد چرا که آمریکا طبق تجربه توافق ژنو، در گام نهایی نیز از فرصت استفاده کرده و با استناد به بخش های کلی و تفسیر پذیر توافق لوزان، از وعده هایی که به ایران داده شانه خالی کرده و در عمل علیرغم آنکه ایران به تمام تعهدات خود عمل خواهد کرد، طرف مقابل مشخص نیست تا چه اندازه به تعهداتش پایبند خواهد بود.
ب/ پا برجا ماندن تحریم ها و پذیرش اینکه «تحریم ها جزو نتیجه مذاکرات خواهد بود نه روند آن»
رهبر انقلاب در نخستین روز از سال 1394 در حرم رضوی علیه السلام فرمودند:
«آمریکاییها تکرار میکنند که ما قرارداد با ایران میبندیم، بعد نگاه میکنیم ببینیم اگر به قرارداد عمل کردند تحریمها را برمیداریم. این حرف حرف غلط و غیر قابل قبولی است؛ این را ما قبول نداریم. رفع تحریمها جزو موضوعات مذاکره است، نه نتیجهی مذاکرات؛ آن کسانی که دستاندرکار هستند، فرق این دو را بخوبی میفهمند. این یک خدعهی آمریکایی است که میگویند قرارداد میبندیم، نگاه میکنیم به رفتارها، بعد تحریمها را برمیداریم! اینجوری نیست؛ همینطور که مسئولین ما صریحاً گفتهاند و رئیسجمهور محترم صریحاً گفت، رفع تحریمها باید بدون هیچ فاصلهای در هنگام رسیدن به توافق انجام بگیرد، یعنی رفع تحریم جزء توافق است نه چیزی مترتّب بر توافق.»
اکنون با انتشار متن نهایی بیانیه لوزان توسط طرفین مشخص شده است که نه تنها ایران نتوانسته طرف مقابل را برای رفع یک جای تحریم های غیرقانونی و ظالمانه متقاعد کند بلکه ضمن پذیرش این مساله که فقط تحریم های مرتبط با برنامه هسته ای ایران «تعلیق» خواهد شد، عملا هیچ تغییری در ساختار تحریم ها بویژه نفتی و بانکی نتوانسته انجام دهد. چنانچه جان کری وزیر خارجه آمریکا تنها دقایقی بعد از قرائت متن بیانیه پایانی توسط دکتر ظریف، اعلام کرد: «در ازای این همکاری ها از جانب ایران آمریکا مرحله به مرحله تحریم ها را "تقلیل" خواهد داد و در جایی که ایران به توافق عمل نکند تحریم ها به جای خود بازخواهد گشت.»
همچنین وزارت خارجه آمریکا نیز بلافاصله با صدور بیانیه ای در این باره اعلام کرد:
«آمریکا و اتحادیه اروپا زمانیکه آژانس تائید کند ایران تمام گامهای کلیدی مرتبط با هستهای را برداشته، تحریمهای "مرتبط با هستهای" را "تعلیق" خواهند کرد. در هر زمان که ایران به تعهدات خود عمل نکند، این تحریمها فورا به جای خود باز میگردند. معماری تحریمهای مرتبط با هستهای ایالات متحده در بخش اعظم دوره توافق حفظ شده و امکان بازگشت فوری آنها درصورت بروز مورد جدی عدم-کارایی را فراهم میکند ... تحریمهای ایالات متحده مرتبط با مسئله تروریسم، نقض حقوق بشر و موشکهای بالستیک پابرجا خواهند بود.»
نکته جالب توجه در این میان آنکه اساسا اظهارات آقای ظریف مبنی بر لغو همه تحریم ها توسط آمریکا عجیب است چرا که نه تنها آمریکا چنین تعهدی را به ایران نداده است بلکه بر اساس قانون جامع تحریم های آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران تحت عنوان «سیسادا»، تحریم های اقتصادی آمریکا علیه ایران از جمله در حوزه نفت و بانک، تنها منشاء هسته ای ندارد بلکه اتهامات واهی آمریکا علیه ایران از جمله نقض حقوق بشر، حمایت از تروریسیم و ... نیز دلیل اعمال این تحریم هاست و مشخص نیست وزیر محترم امور خارجه کشورمان که به خوبی از این قانون اطلاع دارد، با چه مبنایی انتظار دارد آمریکا بلافاصله تمام تحریم های علیه ایران را لغو کند؟
ج/ تغییر کاربری و بازطراحی راکتور اراک
یکی دیگر از مواردی که نشان می دهد تیم مذاکره کننده هسته ای کشورمان نتوانسته بر خطوط قرمز پافشاری کند، قبول تغییر کاربری و بازطراحی راکتور آب سنگنین اراک است.
البته آقای ظریف در سخنان خود تصریح کرد که فعالیت های هسته ای ایران در اراک ادامه خواهد یافت و بلافاصله بعد از حضور در فرودگاه مهر آباد نیز مجددا بر این مساله تاکید کرد اما واقعیت این است که این تمام ماجرا نیست و اگرچه ایران در اراک به فعالیت های هسته ای خود به طور بسیار محدود و متفاوت به نسبت گذشته ادامه خواهد داد اما اساسا طراحی و ساخت اولیه راکتور اراک برای انجام اقدامات مرتبط با فناوری آب سنگین بوده است که شامل 4 کارکرد تولید برق، انجام امور تحقیقاتی، تولیید پلوتونیوم و تولید رادیو دارو صنعتی می باشد لذا هرگونه کاهش قدرت راکتور یا اعمال تغییرات دیگر از جمله بازطراحی آن، 3 کارکرد آخر را تعطیل می کند و صرفا کارکرد اول که کم اهمیت ترین کارکرد راکتور اراک است باقی خواهد ماند.
لذا از این به بعد با تغییر کاربری و بازطراحی راکتور اراک، این راکتور در عمل کارآیی سابق خود را ندارد و با این حساب به نظر می رسد اساسا ساخت و طراحی اولیه آن با توجه به تصمیم فعلی تیم مذاکره کننده هسته ای ایران، «نقض غرض» بوده است.
این در حالی است که موضوع حفظ ماهیت راکتور آب سنگین اراک و عدم تغییر آن، یکی از خطوط قرمزی بوده که رهبر انقلاب قبل از مذاکرات وین 4 در خرداد ماه سال 93 مطرح کردند و اساسا یکی از علل به نتیجه نرسیدن مذاکرات وین 4 نیز همین مساله بود که آمریکایی ها اصرار به بازطراحی و قلب ماهیت راکتور آب سنگین اراک داشتند. حتی پیش از وین 4 نیز محمد جواد ظریف طی یک نشست خبری در توکیو در اسفند ماه 92 با تاکید بر اینکه حفظ راکتور اراک خط قرمز ماست، گفت: «ما بهدنبال تعطیل کردن اراک نیستم، ما بهدنبال برچیدن آن نیستیم، این خط قرمز ما است، اما به نگرانیهای برخی طرفها در مورد اشاعه تسلیحات هستهای خواهیم پرداخت.»
اما امروز اتفاق دیگری افتاده و راکتور اراک دچار بازطراحی و در نتیجه تغییر در کارآیی شده است.
د/ ممنوعیت غنی سازی در فردو
بر اساس مذاکرات لوزان، سایت هسته ای فردو عملا دیگر به هیچ اندازه نمی تواند غنی سازی اورانیوم را انجام دهد، این در حالی است که رهبر معظم انقلاب تا کنون بارها و بارها بر خط قرمز بودن سایت هسته ای فردو و لزوم ادامه غنی سازی در آن تاکید کرده اند. به عنوان مثال ایشان در تیر ماه 93 در دیدار بار جمعی از مسئولان نظام فرمودند: «مسئلهی ظرفیّت غنیسازی یک مسئله است که خیلی مهم است؛ مسئلهی تحقیق و توسعه که قطعاً باید رعایت بشود؛ حفظ تشکیلاتی که دشمن قادر به تخریب آن نیست. روی "فردو" تکیه میکنند، چون غیر قابل دسترسی است برای آنها؛ میگویند جایی که ما نمیتوانیم به آن ضربه بزنیم، نباید داشته باشید! این خندهآور نیست؟»
در هر حال هم اکنون سایت فردو نیز مانند راکتور اراک دیگر نمی تواند همچون گذشته به کار ویژه اصلی خود ادامه دهد و در حالی که این سایت 40 متر زیر زمین بوده و 90 متر نیز پوشش کوه دارد، یعنی مجموعا با 130 متر ضریب عدم دسترسی برای انهدام موشکی دشمن، یکی از تاسیسات استراتژیک و فوق امن هسته ای جمهوری اسلامی ایران برای غنی سازی اورانیوم محسوب می شد، دیگر نباید غنی سازی انجام دهد و تنها به یک مکان برای تحقیقات هسته ای آن هم به طور محدود تبدیل شده است! تحقیقاتی که شاید لزومی نباشد برای انجام آنها 40 متر به زیر زمین رفت و خیلی از آنها را می توان در تاسیسات هسته ای دیگر و حتی برخی دانشگاه ها و پژوهشگاه های مرتبط با فناوری هسته ای انجام داد. لذا به نظر می رسد اجازه آمریکایی ها برای روشن ماندن چراغ های سایت فردو انجام تحقیقات هست های در آن، تنها به رسمیت شناختن حق کنجکاوی! داشنمندان هسته ای ایران بوده است تا با حضور در 40 متر زیر زمین بتوانند تحقیقاتی را انجام دهند که همزمان در دانشکده فیزیک دانشگاه تهران نیز قابل پیگیری و پژوهش است!
نکته قابل توجه دیگر در این باره اینکه، موضوع تعطیلی غنی سازی در فردو و تجمیع تمام فرآیند غنی سازی ایران در سایت نطنز آن هم با محدودیت های متعدد و زیر 5%، یکی از مطالبات اصلی آمریکایی ها از ابتدای مذاکرات بود، چرا که نطنز در مقایسه با فردو به هیچ عنوان امنیت فوق العاده ای در برابر هر گونه حمله نظامی و موشکی احتمالی دشمن را ندارد.
جالب آنکه وندی شرمن معاون جان کری در مرداد ماه سال 93 در جلسه با کنگره آمریکا از این موضوع خبر داده و تاکید کرده بود: «توافق شده است که فردو دیگر مرکز غنی سازی نباشد و اصلاً اگر قرار است برنامه ای برای غنی سازی در ایران در کار باشد، تنها تأسیسات غنی سازی موجود، نطنز خواهد بود.»
هر چند علی اکبر صالحی در آخرین روزهای سال گذشته در 25 اسفند 1393 ضمن تاکید بر خط قرمز بودن حفظ اراک و فردو اعلام کرد: «هر توافق نهایی باید شامل خواسته ایران برای فعال ماندن راکتور آب سنگین اراک و مرکز غنی سازی فردو باشد.» اما در عمل این اتفاق نیفتاد و اراک و فردو این روزها تنها چراغ هایشان روشن است و فاصله زیادی با کارویژه اصلی خود دارند.
ه/ ماجرای 190 هزار سو
رهبر انقلاب در 16 تیر سال 93 در دیدار با جمعی از مسئولان نظام فرمودند:
«طرف مقابل به مرگ گرفته که به تب راضی بشوید. هدف آنها این است که جمهوری اسلامی را در باب ظرفیّت غنیسازی مثلاً - که یکی از مسائل است - به ده هزار سو راضی کنند، منتها از پانصد سو و هزار سو شروع کردهاند، که حدود ده هزار سو مثلاً محصول حدود ده هزار سانتریفیوژ - همین قدیمیهایی که از قبل داشتیم و داریم - است. هدف آنها این است. مسئولین ما میگویند ما به 190000 سو احتیاج داریم. ممکن است این نیاز مال امسال و دو سال دیگر و پنج سال دیگر نباشد، امّا این نیاز قطعی کشور است، خب، باید نیاز کشور تأمین بشود.»
اما آنچه که بر اساس توافق لوزان عملی شده است، برچیدن 13 هزار سانتریفیوژ فعال و تنها استفاده از 5000 سانتریفیوژ نسل اول، آن هم در سایت نطنز است که با این اوصاف برای رسیدن به میزان 190 هزار سو، فاصله بسیار زیادی وجود دارد. به بیان دیگر با توجه به آنکه بر اساس این توافق ایران حتی حق استفاده از نسل های جدید سانتریفیوژهای خود را ندارد تنها باید با تکیه بر نسل قدیمی سانتریفیوژهای خود به غنی سازی اورانیوم آن هم به صورت محدود در سایت نطنز مشغول شود، برای رسیدن به 190 هزار سو، باید 190 هزار سانتریفیور در اختیار ایران باشد! اما در حال حاضر تنها 5000 سانتریفیوژ فعال در سایت نطنز باقی است که نشان می دهد برای رسیدن به این مقدار 185 هزار سانتریفیوژ دیگر از نسل اول مورد نیاز است! مگر آنکه ایران می توانست از تعداد کمتری از سانتریفیوژهای نسل دوم و جدید تر استفاده کند که آن هم بر اساس توافق لوزان، ممکن نیست و حداقل برای یک دهه ایران حق استفاده از سانتریفیوژهای نسل جدید را ندارد.
2. ضرورت پرهیز از ذوق زدگی های موسمی و دیدن واقعیات
با این اوصاف بدیهی است که توافق لوزان و حتی توافق نهایی که تا 11 تیرماه منعقد خواهد شد، یک توافق خوب نیست زیرا اولا از بسیاری از خطوط قرمز جمهوری اسلامی ایران عدول کرده است ثانیا نتوانسته تضمینی برای رفع تحریم های ظالمانه و غیر قانونی علیه ایران داشته باشد و در خوش بینانه ترین حالت، تنها تحریم های مرتبط با پرونده هسته ای ایران برای زمان محدودی «تعلیق» خواهد شد که همانطور که در بند دوم قسمت قبل نیز اشاره شد، اساسا قانون جامع نظام تحریم های آمریکا علیه ایران تحت عنوان «سیسادا» برای همیشه به آمریکایی ها اجازه می دهد تا به بهانه های واهی از جمله نقض جمله حقوق بشر، حمایت از تروریسم و ...اصلی ترین تحریم ها علیه ایران از جمله تحریم های نفتی و بانکی را اعمال کنند.
لذا ضروری است ضمن پرهیز از اقدامات ناشی از احساسات و تبریک و تشکرهایی که عمر آنها به زودی سپری می شود، به خوبی آنچه در حال وقوع است را رصد کرد تا در گام نهایی که تا 11 تیرماه سال جاری بوقوع خواهد پیوست، توافقی اجرایی شود که حد آسیب ها و مضرات توافق کنونی را داشته باشد و به معنای واقعی کلمه به نفع مردم باشد نه آنکه در عمل به ضرر منافع ملی باشد و تنها برای بهره وری سیاسی داخلی جناحی خاص آن هم برای مدت زمانی معین بکار گرفته شود. چرا که هنوز جمله معروف سال گذشته وزیر خارجه در جمع اعضای شورای روابط خارجی امریکا فراموش نشده است که تاکید کرد: ««اگر با وجود تلاشهای ما برای تعامل، این تلاشها بینتیجه بماند، مردم ایران این فرصت را خواهند داشت تا 16 ماه دیگر که انتخابات پارلمانی در ایران برگزار میشود، به این عملکرد ما (با آرای خود) پاسخ دهند. وقتی قبلاً در تعامل و مذاکرات درباره توافق هستهای با جامعه بینالمللی در سالهای 2004 و 2005، توافقهایی کردیم و تلاشهای ما برای عملکرد شفاف از جانب اتحادیه اروپایی رد شد، مردم جواب ما را با انتخاب رئیسجمهوری متفاوت دادند که مرا هم زود بازنشسته کرد!»
تاریخ ارسال مطلب : یکشنبه 94/1/16 | نویسنده : alamdarbasir
با سلام خدمت تمامی عزیزانی که برای این ملت و کشور زحمت کشیده اند. موضوع روز این روزها توافقی بود که جناب دکتر ظریف وزیر امور خارجه ایران در لوزان سوئیس در شامگاه 13 فروردین امضا کرد و طی بیانیه ای به عرصه ی نمایش گذاشته شد.
در این بین تناقضی در همان ابتدا در متن های خوانده شده ی دو طرف مذاکره دیده شد که نگرانی هایی برای مردم انقلابی ایران به بار آورد. بحث از این خارج است و در اینجا به موضوعی می پردازم که شاید قابل توجه برای دیگران باشد و آن اینکه چرا نظر دکتر ظریف بعد از 11 ماه تغییر پیدا می کند.
در تاریخ 3/ 3 /1393 عراقچی، مذاکرهکننده ارشد هستهای ایران گفت: در توافق ژنو ایران مقاومت کرد که فردو ادامه یابد و غرب نتوانست مخالفت کند و غربیها در توافق ژنو پذیرفتهاند که غنیسازی ادامه یابد، راکتور اراک با فرمول ترکیبی کار کند و تاسیسات فردو پابرجا بماند. وی در ادامه گفته است: فردو 70 متر زیر سنگ است و چون غربیها نمیتوانند آن را بزنند بدنبال تعطیل کردن آن بودهاند. اما آقای ظریف در مذاکرات محکم در مقابل اروپاییان ایستاد و گفت شما چون نمیتوانید فردو را بزنید میخواهید تعطیل کنید بعد نطنز را که 20 متر زیر خاک است بزنید و من اینجا نیامدهام که کشورم را در آستانه حمله قرار دهم.
متن کامل خبر را در اینجا بخوانید.
حال سخن به اینجا می رسد که چرا در عرض 11 ماه موضع جناب دکتر ظریف تغییر پیدا می کند و آنچه را که آمریکا به دنبال آن بوده و خواستار تغییر این مرکز بوده اند، عملی شده است.
جناب دکتر ظریف علی رغم اینکه فردی شایسته و کاردان هستند ولی نباید به این زودی در مقابل تصمیمات غرب تسلیم می شدند و این مرکز غنی سازی هسته ای را به سادگی تبدیل به یک سایت تحقیقاتی فیزیکی می کردند.
جای این سوال باقی است که آیا در این 10 سالی که غنی سازی های کشور عزیزمان محدود خواهد شد، کشورهای دیگر خواهند ایستاد تا ایران دوباره به آن ها برسد؟
در آینده ای نزدیک شاهد نیروگاه هایی خواهیم بود که کمتر به محیط زیست آسیب خواهند زد و مطمئن باشید که اگر بخواهیم نیروگاه های خود را دوباره فعال کنیم غرب در مقابل ما خواهند ایستاد و اعلام می کنند به دلیل اینکه این نیروگاه ها ضررات زیادی به محیط زیست وارد می کنند اجازه ی راه اندازی ندارند و اینگونه خواهد بود که ما را در یک منگنه ای قرار خواهند داد که نه را پیش داریم و نه راه برگشت، و آن موقع خواهد بود که از برخی اعمال خود در عقب نشینی هسته ای و محدود کردن غنی سازی و خاموش کردن سانتریفیوژ اظهار پشیمانی خواهیم کرد. و در انتها باید گفت متاسفانه با اینکه می دانیم آمریکا قابل اعتماد نیست و همیشه خلاف آنچه را که متعهد شده است عمل کرده است، باز دست در دست آن می گذاریم و اقتدار خود را فقط در ارتباط با آن ها می بینیم. آمریکا هیچ غلطی نتوانسته، نمی تواند و نخواهد توانست بکند اگر ما در مقابل آن ها ایستادگی کنیم.
تاریخ ارسال مطلب : یکشنبه 94/1/16 | نویسنده : alamdarbasir
|
|
تمامی حقوق این وبلاگ و مطالب آن متعلق به علمدار بصیر می باشد و انتشار مطالب با ذکر منبع مانعی ندارد.
طراحی و اجرا : مرکز فرهنگی صالحون |