به گزارش علمدار بصیر ، با نگاهی اجمالی به سخنان و برنامه‌ کاندیداهای احراز پست ریاست‌جمهوری، مشاهده می‌کنیم که اقتصاد، ترجیع‌بند یکسان اکثریت قریب‌به‌اتفاق سخنان این افراد است. اتفاقات فوق به‌خوبی نشان می‌دهد که نظرات و سابقه هر کاندیدا درباره اقتصاد، از چنان اهمیتی برخوردار است که هیچ‌نامزدی را توان نادیده‌گرفتن آن نیست.
امروزه پرداخت یارانه ها به مردم آنچنان در اقتصاد مردم وابستگی ایجاد کرده است که همه کانداهای ریاست جمهوری به صراحت گفته اند که پرداخت یارانه و هدفمندی یارانه ها را به مردم به قوت ادامه خواهند داد. اما سخنان و لحن بیان حسن روحانی در چند سخنرانی و برنامه تلویزیونی و انتقدات هدفمند و تخریبی که به هدفمندی و پرداخت یارانه نقدی در این ایام داشت  برداشت های دیگری از سخنان وی استنباط مسی شود.
وی درباره پرداخت یارانه نقدی به مردم، به گونه ای دیگری سخن گفت؛ به نحوی که این استنباط به وجود می آید که در دولت وی، پرداخت نقدی حذف خواهد شد و به جای آن، جای آن باید به امورات دیگری، بودجه تعلق گیرد.
 
صدقه گرفتن افتخار نیست،/ مردم نیاز ندارند دست به سوی دولت کنند،/ مردم دلار نمی خواهند صداقت و برنامه می خواهند/ اگر سرمایه و دلار نباشد کاری هم تولید نمی شود، /قرار بود بخشی از پول یارانه ها به تولید برسد پس چه شد؟
تیم وابسته به روحانی معمولا سعی کرده اند اثرات مثبت یارانه ها را مخفی کرده و پرداخت  نقدی به مردم را، نوعی وابسته کردن توده های جامعه به صدقه دولتی و گداپروری بنمایانند. آنها سعی میکنند هدفمندی یارانه ها و پرداخت یارانه را از سیاستهای غلط و تورم زای اقتصادی معرفی کنند و عملا گرانی ها را که عوامل متعددی دارد را به گردن هدفمندی و یارانه بیاندازند.
 طیف آقای روحانی و دنباله کارگزار و اصلاح طلبش هیچگاه به مردم و دخیل کردن مردم در مدیریت هزینه و  مصرف انرژی اعتماد لازم را نداشته اند و یارانه ها را  گداپروری و صدقه ای می دانند.بسیاری از کارشناسان و آگاهانی که از طرز تفکر حسن روحانی آشنایی دارند معتقدند که وی دنباله رو سیاست های اقتصادی هاشمی است که در صورت تسط بر کرسی تصمیم گیری قطعا به قطع یارانه منتج خواهد شد و شیب بودجه کشور را به سمت سرمایه داران و طبقه اشراف  برمی‌گرداند.
در این میان، ظاهرا توقع دولت آقای روحانی هم افزایش میزان مالیات هایی است که مردم باید به دولت بدهند. در قانون هدفمندی یارانه ها تنها به یارانه ی نقدی اکتفا نشده است و بحث ای دیگری همچون بیمه و موارد دیگر را نیز مد نظر قرار داده است. لذا طبق گفته وی در دولت تدبیر و امید خبری از یارانه نقدی نخواهد بود..
 در یکی از بخش های برنامه تلویزیونی از برنامه مجری از آقای روحانی پرسید: ارزیابی شما از اجرای فاز اول طرح هدفمندی یارانه ها چیست؟

آقای روحانی در پاسخ گفت: طرح هدفمندی یارانه ها هدفمند نشده است و فاز اول ناقص و در مواردی با تخلف اجرا شد.

این نامزد انتخاباتی که سعی می کرد از اضهار نظر قطعی و محکم خودداری کند افزود: پرداخت یارانه برای زندگی بهتر و گسترش عدالت بود اما در عمل ما به مردم 45000 تومان دادیم اما دوبرابر از آنها دریافت کردیم زیرا ارزش پول ملی کاهش یافته است.

 روحانی با بیان سخنان دو پهلو تصریح کرد: طرح هدفمندی باید در مجموعه ای از مقررات اقتصادی دیده شود و برای کارایی آن باید تورم را مهار کرد.

روحانی  همچنین در برنامه گفتگوی ویژه خبری با تاکید بر این‌که صدقه گرفتن افتخار نیست، بلکه صدقه دادن افتخار است، گفت:" ما باید به نحوی حرکت کنیم که وضع مالی مردم خوب شود تا مالیات دهند و در واقع به سمتی برویم که دست دولت به سمت ملت دراز باشد نه برعکس آن".
 
در واقع در این اظهارات بحث خاصی در خصوص پرداخت نقدی مطرح نیست و موضوعی که به وضوح دیده می شود، دریافت مالیات بیشتری از مردم است و روحانی در دولتش می خواهد این گونه به سمت مردم دست دراز کند. در واقع او می خواهد با این راهکار از مردم به طریق اخذ مالیات بیشتر درآمد دولتش را دریافت کند و با توجه وضع اقتصادی و معیشتی امروز مردم ، دریافت مالیات بیشتر اوضاع را برای خانواده های کم در آمد تر وخیم خواهد کرد و این درحالیست که با توجه به پرداخت چندین ماهه یارانه ها توسط دولت فعلیع این اقدام به یکی از مطالبات مردم از دولت آینده تبدیل شده است .

آقای روحانی که همواره شعار دولت  اعتدال می دهد ناخود آگاه به یاد سیاست "تعدیل اقتصادی" آقای هاشمی می‌افتیم که تورهم 50 درصدی را تجربه کردیم. 
و اما تعدیل اقتصادی
سیاست‌های اقتصادی دولت هاشمی که بخشی از آن را واقعی سازی (به‌معنای آزادسازی) قیمت‌ها تشکیل می‌داد را عموم کارشناسان با نام «تعدیل‌اقتصادی» می‌شناسند.
سیاست‌ تعدیل اقتصادی را می‌توان به روش‌های مختلفی مورد بررسی قرار داد اما کاربردی‌ترین راه ممکن آن است که بکوشیم تا با بررسی آثار «تعدیل اقتصادی»، حاصل سیاست‌های اقتصادی هاشمی را در کفه ترازوی سنجش قرار دهیم.
پدیده‌ای به‌نام تورم
طی دوره فعالیت دولت هاشمی که به دولت سازندگی معروف بود؛ اجرای سیاست‌های تعدیل اقتصادی با دستور مستقیم شخص هاشمی رفسنجانی بر اجرای کامل برنامه توسعه کشور ارجح دانسته شد. این امر باعث بروز پدیده تورم بی‌سابقه‌ای شد که حاصل نگاه خاص تیم اقتصادی رییس‌جمهور بود.
ثبت رکوردی در میزان تورم از دیگر نتایج این دوره خاص بود که فراموش شدنی نیست.(1) رکوردی که تا آن روز دور از دسترس محسوب می‌شد.
قربانی‌های تعدیل اقتصادی
معروف است که هاشمی رفسنجانی طی دوران ریاست جمهوری خود معتقد بود که سیاست‌های تعدیل اقتصادی، قربانی‌های خاص خودش را دارد و نمی‌شود برای آنها کاری کرد.(2)
یقیناً این موضوع می‌تواند برای هر جامعه‌ای حکم یک سمّ مهلک و مرگبار را داشته باشد. سمی که با گسترش تبعیض، لایه‌های ضعیف جامعه را دچار سرخوردگی و بسیاری از مشکلات دیگر می‌کند.
مجموعه‌ای از آثار منفی اقتصادی
در نهایت می‌توان به مجموعه‌ای از آثار منفی اقتصادی اشاره کرد که بعد از اجرای سیاست‌های تعدیل اقتصادی، دامنگیر کشور شد.(3)
الف) بالا رفتن نرخ بیکاری.
ب) قیمت مسکن افزایش یافت و شوک بزرگی به بازار وارد شد.
ج) کاهش ارزش پول ایران به‌عنوان آخرین حلقه باعث افزایش نرخ تورم و میزان بیکاری شد و نهایتاً بر اقشار کم درآمد و حقوق‌بگیر کشور، فشارهای زیادی وارد آمد. این فشارها کاهش قدرت خرید مردم را به همراه داشت. اگرچه کاهش ارزش ریال به لحاظ منطق اقتصادی، ضروری بود اما نهایتاً منجر به افزایش هزینه واردات شد. البته از سال 1370 به بعد ابتدا واردات کشور افزایش یافت و سپس با کاهش ارزش پول ملی هزینه واردات افزایش یافت و به تبع آن قیمت کالاهای وارداتی نیز سیر صعودی گرفت. قسمت دیگری از تورم هم به میزان بالای هزینه‌های دولت برای طرح‌های بزرگ و بلندمدت و زیربنایی باز می‌گشت که هنوز به مرحله تولید نرسیده بودند. بخشی دیگر از تورم هم به دلیل افزایش سطح مصرف جامعه بود که متأسفانه در دولت سازندگی تلاش مستقیم و غیرمستقیم زیادی برای بالا بردن آن شد.
د) از ابتدای اجرای طرح تعدیل اقتصادی در اوایل دوران استقرار دولت سازندگی، دولت از بانک جهانی و سایر نهادهای خارجی وام دریافت کرد. همزمان و به دلیل مشکلات خاص دوران پس از پایان دفاع مقدس، بازپرداخت آن وام‌ها به تعویق افتاد و بهره‌های مربوطه نیز روز به روز افزایش یافت. از سوی دیگر دولت وقت به‌منظور اجرای برنامه‌های خود، نیازمند اعتبارات بسیار بیشتری بود و کاهش ارزش ریال بر میزان این نیاز می‌افزود. البته گفتنی است که استقراض خارجی نیز خود به خود باعث کاهش یافتن ارزش پول ملی و در نتیجه رشد بیشتر شاخص‌های تورم و بیکاری کشور شد.

به نظر می رسد یکی از دلایل عمده عدم کنار رفتن نامزدها ، هواداران آنها هستند که با نشر این گونه اخبار و مطالب تایید نشده باعث می شوند نامزد مورد نظر آنها میلیاردها تومان ضرر مالی متحمل شده و بخش زیادی از وقت و انرژی کشور را بگیرد.

به گزارش علمدار بصیر: این سایت وابسته به محسن رضایی در خبری نوشته است: "روز دوشنبه، بیستم خرداد ماه، شاهد شور شیرینی بودیم که مردم تهران برای محسن رضایی آفریدند و در سالن شهید افراسیابیِ مجموعه ورزشی شیرودی با رئیس‌جمهورشان دیدار کردند."

این سایت  همچنین مدعی است روحانی و رضایی به دور دوم انتخابات راه خواهند یافت . تابناک نوشته است:

امید حلالی در گفت‌وگو با یسنا، با بیان این‌که اقبال عمومی و مردمی به آقای محسن رضایی بعد از مناظره‌ها و با توجه به این‌که ایشان تلاش کردن آلام و آمال مردم را بیان کند رشد فزاینده‌ای داشته است، افزود: در استان‌های جنوب و غرب کشور اقبال به ایشان رشد فزاینده‌ای داشته و در 14 استان ایشان دارای رتبه اول هستند. رضایی و روحانی به دور دوم می روند

وی با اشاره به برخی از برنامه‌های اقتصادی محسن رضایی از جمله بحث یارانه سبز و با بیان این‌که این برنامه‌ها مورد استقبال مردم قرارگرفته است گفت:‌با توجه به تغییر و تحولاتی که در جبهه اصلاحات صورت گرفته براورد می‌کنیم آقایان روحانی و رضایی به دور دوم انتخابات راه پیدا کنند.

با این  شرایط به نظر می رسد یکی از دلایل عمده عدم کنار رفتن نامزدها ، هواداران آنها هستند که با نشر این گونه اخبار و مطالب تایید نشده باعث می شوند نامزد مورد نظر آنها میلیاردها تومان ضرر مالی متحمل شده و بخش زیادی از وقت و انرژی کشور را بگیرد.

عدم ائتلاف بین اصولگرایان هم از این موضوع دور نیست و گویا برخی اطرافیان نامزدها بیش از خود کاندیدا او را وادار به ماندن درانتخابات می کنند

عروس خودپسندی، آشپزی بلد نبود و نزد مادرشوهرش زندگی می کرد. مادرشوهر پخت و پز را بعهده داشت. یک روز مادرشوهر مریض شد و از قضا آن روز مهمان داشتند . عروس می خواست پلو بپزد ولی بلد نبود، پیش خودش فکر کرد اگر از کسی نپرسد پلویش خراب می شود و اگر از مادرشوهرش بپرسد آبرویش می رود و او را سرزنش می کند.

پیش مادر شوهرش رفت و سعی کرد طوری سوال کند که او متوجه نشود که بلد نیست آشپزی کند.

از مادرشوهر پرسید: چند پیمانه برنج بپزم که نه کم باشد، نه زیاد؟

مادر شوهر جواب سوال را داد و پرسید: پختن آنرا بلدی؟

عروس گفت : اختیار دارید تا حالا‌ هزار بار پلو پخته ام . ولی اگر شما هم بفرمائید بهتر است.

مادرشوهر گفت: اول برنج را خوب باید پاک می کنی.

عروس گفت: میدانم.

مادرشوهر گفت : بعد دو بار آنرا می شوئی و می گذاری تا چند ساعت در آب بماند.

 عروس گفت : میدانم.   

مادرشوهر گفت : برنجها را توی دیک می ریزی و روی آن آب می ریزی و کمی نمک می ریزی و می گذاری روی اجاق تا بجوشد.

عروس گفت: اینها را می دانم.

مادرشوهر گفت : وقتی دیدی مغز برنج زیر دندان خشک نیست ،آنرا در آبکش بریز تا آب زیادی آن برود . بعد دوباره آنرا روی دیک بگذار و رویش را روغن بده.

عروس گفت: اینها را می دانم.

مادر شوهر از اینکه هی عروس می گفت خودم می دانم ناراحت شد و فکر کرد به او درسی بدهد تا اینقدر مغرور نباشد، برای همین گفت : یک خشت هم بر در دیک بگذار و روی آنهم آتش بریز و بگذار تا یک ساعت بماند و برنج خوب دم بکشد.

 عروس گفت : متشکرم ولی اینها را می دانستم.

عروس به تمام حرفها عمل کرد وآخر هم یک خشت خام بر در دیک گذاشت. ولی بعد از چند دقیقه خشت بر اثر بخار دیک وا رفت و توی برنجها ریخت.

عروس که رفت پلو را بکشد دید پلو خراب شده و به شوهرش گله کرد . شوهرش پرسید: چرا خشت روی آن گذاشتی؟

عروس گفت :‌ مادرت یاد داد. راست که میگن عروس و مادرشوهر با هم نمی سازند.

مادر شوهر رسید و خنده کنان گفت: دروغ من در جواب دروغهای تو بود ، من اینکار را کردم تا خودپسندی را کنار بگذاری  و تجربه دیگران را مسخره نکنی.

عروس گفت :  من ترسیدم شما مرا سرزنش کنید.

مادر شوهر گفت: سرزنش مال کسی است که به دروغ می خواهد بگوید که همه چیز را می دانم . هیچ کس از روز اول همه کارها را بلد نیست ولی اگر خودخواه نباشد بهتر یاد می گیرد. حالا هم ناراحت نباشید، من جداگانه برایتان پلو پخته ام و حاضر است بروید آنرا بیاورید و سر سفره ببرید.

این مثال وقتی به کار میرود که کسی چیزی بپرسد و بعد از شنیدن جواب بگوید: ” خودم همین فکر را می کردم “ و با این حرف راهنمائی طرف را بی منت کند به او طعنه می زنند و می گویند: یک خشت هم بگذار در دیگ

به گزارش علمدار بصیر:آیت‌الله "سید احمد خاتمی"، صبح امروز (پنجشنبه) با حضور در مسجد امام خمینی(ره) ستاد آجا (ارتش جمهوری اسلامی ایران) در جمع کارکنان این ستاد ضمن عرض تبریک اعیاد شعبانیه، اظهار داشت: حضرت ابوالفضل (ع) در رزم کربلا علمدار بود و اگر بگوییم نفر دوم کربلا سردار رشید حضرت ابوالفضل (ع) بود، هیچ سخنی به گزاف نگفته‌ایم.

وی با اشاره به حدیثی از امام صادق (ع) درباره شخصیت حضرت ابوالفضل (ع) یادآور شد: حضرت ابوالفضل (ع) دارای پنج ویژگی بصیرت عمیق، ایمان محکم، افتخار جهاد در رکاب امام حسین (ع)، امتحان خوب و افتخار شهادت در راه خدا بود.

عضو مجلس خبرگان رهبری با اشاره به راز زمین خوردن برخی شخصیت‌های سیاسی گفت: آن‌ها یک چهره الهی را به عنوان جلودار راه خود انتخاب نکردند.

خاتمی با بیان برخی خصوصیات "آیت‌الله فلسفی" خاطرنشان کرد: ایشان چندین سال از عمر خود را از زمان آیت‌الله بروجردی تا رهبری مقام معظم رهبری فقط به دنبال حجت شرعی بودند و بیش از نیم قرن موضعی استوار داشتند.

وی در ادامه با تاکید بر اهمیت برگزاری انتخابات ریاست جمهوری گفت: همه کاندیداهای تأیید صلاحیت شده، کاندیدای نظام هستند و رأی به هر کدام از آن‌ها رأی به نظام است.

امام جمعه موقت تهران تأکید کرد: ما علاوه بر حضور کمی باید حضور کیفی را هم جدی بگیریم. حضور کیفی یعنی رأی دادن به کسی که از جنس انقلاب باشد.

خاتمی شرکت در انتخابات را حجت شرعی خواند و افزود: حجت شرعی یعنی اینکه اگر روزی سر به زمین گذاشتیم و در شب اول قبر از ما پرسیدند برای چه به این آقا رأی دادید، بگوییم؛ "با گفتمان رهبری و ولایت هماهنگ بود".

وی ادامه داد: دشمنان نیز سبک و سنگین کنند و تمام کاندیداها را بد می‌دانند و می‌گویند؛ "باید بین بد و بدتر انتخاب کنیم" و کسانی که از نظر آن‌ها بدتر هستند، آن شخص از جنس انقلاب است.

عضو هیئت رئیسه خبرگان رهبری تأکید کرد: رئیس جمهور باید دغدغه‌اش معنویت باشد و دین را در عرصه اجتماع بیاورد، سبک زندگی دینی مدنظر او باشد و ضد ارزش‌ها را وارد جامعه نکند؛ به این می‌گویند حضور کیفی در انتخابات.

خاتمی در ادامه به سخنان برخی کاندیداها در مناظرات اشاره کرد و افزود: اگر کسی بخواهد کتابی علیه نظام چاپ کند، لازم نیست به دنبال مطبوعات خارجی بگردد، فقط کافی است برخی از حرف‌های کاندیداها که در مناظره زده شد را بدون ویراستاری چاپ کنند.

وی با اشاره به بحث تشکیل معاونت اقوام که توسط یکی از کاندیداها مطرح شده است، اظهار داشت: تشکیل این معاونت به معنای این است که در این 34 سال کردها، لرها، ترک‌ها، بلوچ‌ها، له شده‌اند و حرفش این است؛ "من از وسط آسمان افتاده‌ام و می‌خواهم حق شما را بگیرم".

عضو مجلس خبرگان رهبری ادامه داد: برخی کاندیداها طوری حرف می‌زنند که انگار کشور را خفقان فراگرفته است و دانشگاه‌ها فضای امنیتی دارند. آن‌ها سخنرانی‌های تندی در دانشگاه علیه نظام داشته و مردم را علیه نظام تحریک کردند. هیچ نظامی اینگونه افراد را آزاد نمی‌گذارد.

خاتمی اضافه کرد: این‌ها می‌گویند آزادمان بگذارید تا در دانشگاه‌ها اتاق جنگ درست کنیم.

وی با اشاره به صحبت‌های برخی کاندیداها درباره سیاست خارجی گفت: برخی کاندیداها طوری درباره سیاست خارجی حرف می‌زنند که انگار ضعیف‌ترین مواضع را در سیاست خارجی داشتیم. اگر سیاست خارجی کشورمان آنچه که برخی از آن‌ها ترسیم کنند بود، پس چرا می‌گویند در کنفرانس ژنو 2 اگر ایران نباشد، پیروزی نیست.

امام جمعه موقت تهران با اشاره به عملکرد صدا و سیما در مناظرات کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری تصریح کرد: صدا و سیما گل کاشت، عدالت را رعایت کرد و به هیچ کاندیدایی نظر نداشت. صدا و سیما به طور یکسان فرصت را در اختیار تمام کاندیداها قرار داد تا حرف خود را بزنند و برخی کاندیداها به صدا و سیما فحش هم دادند.

خاتمی ابراز امیدواری کرد آن‌هایی سرکار بیایند که امید بیگانگان نباشند، بلکه امید تمام ملت باشند.

وی به گزارش‌هایی که از بعضی ستادها داده می‌شود، اشاره و خاطرنشان کرد: این گزارش‌ها حاوی خبرهای خوبی نیست. امیدوارم که به برکت حضرت ابوالفضل (ع) فردا، فردای عاقبت به خیری برای نظام باشد و از خدا می‌خواهم هرکس که به مصلحت نظام است، در انتخابات پیروز شود.

هرچه به انتخابات نزدیک تر می شویم، با توجه به اتفاقات اخیر صحنه رقابتها، تلاش برای اجماع اصولگرایان نیز رو به افزایش است، وحدتی که به قول مجتبی رحماندوست، گرچه هنوز قضا نشده است، اما الآنش بهتر از یک ساعت دیگر و امروزش بهتر از فرداست.

به گزارش علمدار بصیر: ظاهراً برخی از نامزدها گوش خود را با دقت گرفته اند تا این درخواستها را نشنوند و یا خود را به نشنیدن می زنند. در ادامه مروری خواهیم داشت بر برخی از دیدگاه ها و نظراتی که با نیت وحدت اصولگرایان ابراز شده است.
یکی از افرادی که همیشه داعیه دار وحدت در سطح ملی بوده، و از قضا تلاش زیادی هم برای به صحنه آمدن اصلاح طلبان داشت، حبیب‌الله عسگر اولادی می باشد. او این بار نیز برای وحدت اصولگرایان پا جلو گذاشته است و با اشاره به اجماع اصلاح‌طلبان بر نامزدی واحد برای انتخابات 24 خرداد، در این باره گفته است: اصولگرایان برای پیروزی در انتخابات آتی باید به یک کاندیدای واحد برسند و تحقق این موضوع ضروری است. وی در پاسخ به این سوال که آیا فعالیت‌هایی برای اجماع اصولگرایان تا به امروز انجام شده است یا خیر تصریح کرد: فعالیت‌هایی از سوی برخی جریان‌ها و شخصیت‌های اصولگر‌ا‌ برای رسیدن به یک کاندیدای واحد از میان کاندیدا‌های اصولگرایان صورت پذیرفته است که اکنون نمی‌توان در مورد جزئیات آن بیشتر از این صحبت کرد.
آیت‌الله محمدعلی موحدی کرمانی، امام جمعه موقت تهران با اشاره به انصراف دو تن از کاندیدای انتخابات تصریح کرد: با انصراف آقایان حداد و عارف شاهد تجمیع آرا خواهیم بود‌.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به تعدد کاندیداها متذکر شد: آقایان هر‌چه سریع‌تر تصمیم بگیرند و روی یک نفر به توافق برسند تا ضمن جلوگیری از تشتت آرا، رئیس جمهور منتخب با رأی بالا انتخاب شود. آقایان کاندیداها همان طور که احساس مسئولیت کردند و در انتخابات نام‌نویسی کردند، ‌امیدوارم امروز تا فرصت هست احساس وظیفه و اعلام انصراف کنند تا یک نفر با رأی بالا انتخاب شود.
از دیگر شخصیتهایی که با قاطعیت و تاکید فراوان، اصولگرایان را به وحدت دعوت کرد، آیت الله سیداحمد خاتمی بود که در سخنانی اینگونه به تشریح شرایط پرداخت: مقطع حساس و سرنوشت‌ساز انتخابات، نیاز به بصیرت و عملکرد بصیرت محور دارد. در شرایط کنونی وحدت اصولگرایان بر یک کاندیدا، ضرورتی قطعی و واجب سیاسی است.
این استاد دانشگاه و حوزه علمیه در ادامه به شرایط خطیر کنونی اشاره و بر وحدت اصولگرایان تاکید کرد و گفت: مهم کاندیدای اصولگرا نیست، مهم ماندن جریان اصولگرایی است که به نظر ما تضمین‌کننده اصالت و شفافیت و تداوم راه شهیدان است.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در ادامه تاکید کرد: اگر اصولگرایان چنین نکنند، مطمئن باشند نزد خداوند جوابی نخواهند داشت و این مساله از دیدگاه اصولگرایی یک نقطه منفی آشکار در تاریخ خواهد ماند.
احمد توکلی نیز به عنوان اصولگرایی که در این انتخابات، تا کنون رسماً از نامزدی حمایت نکرده است، اصولگرایان را به وحدت فرا خواند.
این نماینده مجلس شورای اسلامی، پیش از انصراف حداد عادل با تاکید براینکه اگر اصولگرایان وحدت نکنند در معرض اتهام قدرت طلبی قرار خواهند گرفت، گفت: توقع این است که دوستان اصولگرا، روش حضور خود در صحنه انتخابات را اصلاح کنند و با وحدت خود پیروزی اصولگرایان در انتخابات 92 را رقم زنند.
وی در توصیه ای به کاندیداهای اصولگرای انتخابات گفت: در شرایط انتخابات دو قطبی اصولگرایان و اصلاح طلبان، اگر نامزدهای اصولگرایی به وحدت برسند و فردی را از میان خود که مورد توجه و عنایت بیشتری است، برگزینند قطعا به پیروی خواهند رسید.
توکلی افزود: وحدت اصولگرایان و نیروهای وفادار به انقلاب موجب وحدت ملی خواهد شد و این وحدت جناح رقیب را هم به فعالیت بیشتری در انتخابات تحریک خواهد کرد.
آیت الله سید محمد غروی شخصیت دیگری بود که به این مسئله ورود پیدا کرد. وی در مورد اینکه درحال حاضر ضرورت اصل وحدت اصولگرایان و اینکه روی کاندیدایی اجماع کنند چیست، اظهار کرد: اگر اصولگرایان واقعاً معتقد هستند که باید سکان اجرایی کشور را به یک فردی بدهند که شرایط لازم را دارا باشد و از قوتی برخوردار باشد و در عین حال از خودشان باشد مستلزم این است که بالاخره این آرای کاندیداهای متشتت نیروهایشان را بسیج کنند و در سبد کسی که شانس و ظرفیت بیشتری برای رأی آوردن دارد بریزند و بقیه به نفع او کنار بروند.
عماد افروغ نیز  با انتقاد از اصلاح طلبان که فضای انتخابات را از "طیفی" به "دو قطبی" تغییر داده اند، تاکید کرد: زمانی که اصلاح‌ طلبان قطبی‌ شدگی را در جناح خود ایجاد کرده، نهایت بی‌درایتی خواهد بود که جناح مقابل یعنی اصولگرایان واقعیت طیف‌گونه را در اردوگاه خود حفظ کرده و اجماع نکنند. وقتی جناحی فضا را قطبی می‌کند نهایت بی‌درایتی جناح مقابل خواهد بود که کماکان واقعیت طیف‌گونه را در اردوگاه خود حفظ کند. اگر آنها (اصولگرایان) هم به وحدت نرسند مشخص است که نسبت به کنش سیاسی آگاهی ندارد. ما دوست داشتیم که هر دو جناح طیف‌گونه باشند وقتی جریانی فضا را قطبی می‌کند خواه ناخواه جریان دیگر را هم به سمت قطبی‌شدگی می‌کشاند و به نظرم عقل سیاسی اقتضاء می‌کند که این اتفاق بیفتد.
حسین شریعتمداری نیز در این زمینه مقاله ای نوشته و با تشریح آرایش اصلاح طلبان، وحدت اصولگرایان را به این شکل مطرح می کند: اکنون باید از نامزدهای محترم اصولگرا با حفظ احترام کامل آنها، پرسید، اگر حضور و ادامه گفتمان اصولگرایی که ترجمان دیگری از گفتمان امام و انقلاب و رهبری است را به حضور خود بر کرسی ریاست جمهوری ترجیح می‌دهید - که باید بدهید وگرنه اصولگرا نیستید - چرا و با کدام توجیه منطقی، شرعی و انقلابی صورت مسئله را از حالت «چندکاندیدایی» به تک‌کاندیدا تغییر نمی‌دهید؟ آیا حضور پررأی یک نامزد اصولگرا، بر پراکندگی آرای اصولگرایان ترجیح ندارد؟!
در نهایت با توجه به زمان اندک باقی مانده به انتخابات، و با توجه به برخی از نظر سنجی ها که حکایت از احتمال راه یابی یک اصولگرا و کاندیدای رقیب به دور دوم دارد، به نظر می رسد، اصولگرایان برای جلوگیری از ریسک شکست، باید درایت به خرج دهند و تصمیمی بگیرند که بعدها لازم نباشد انگشت پشیمانی به دهان بگیرند و همدیگر را مورد شماتت قرار دهند.
 
منبع:انتخاب