در سال 1789 میلادی زنان فقیر پاریسی جلوی کاخ ورسای تجمع کردند تا فقر خود را به اطلاع لوئی شانزدهم و همسرش ملکه ماری آنتوانت برسانند. واکنش ملکه به این جمله که ما نان برای خوردن نداریم، جالب بود: خب بروید بیسکویت بخورید!... این حکایت به نوعی در این روزهای بازار خودروی ایران به چشم میآید.
تسنیم: در حالی که مردمی گلایهکنان از 17 میلیونی شدن پراید هفت میلیونی مینالند و قشر متوسط به حسرت با مگان و ماکسیمای 40 میلیونی که الان به صد میلیون و بیشتر رسیده فکر میکنند، گروهی گزیده هم هستند که به کمتر از هشتصد میلیون و یک میلیارد تومان در خرید خودرو فکر نمیکنند.
آنان که خودروهایی برای سوارشدن (از نظر قشر ضعیف و متوسط) زیر پا دارند، خودروهایی که یک خط و خش به رویشان شاید به قیمت تمام دارایی و زندگی بسیاری ایرانیان تمام شود.
خودروهایی گزیده که البته این روزها شمارشان کم هم نیست. علاوه بر بنز و بیامو که از دیرباز در ایران جای پا و آبرو و عزتی داشتند و دارند و خودروهای آمریکایی که فعلا راهی به بازار ایران ندارند، تقریبا بدنه گرانقیمتی را نمیتوان در دنیا یافت که خیابانهای تهران و برخی مراکز استانها را متر نکرده باشد.
مازاراتی، پورشه، فراری، لامبورگینی، آئودی، رولزرویس، هامر، جگوار و... دیگر با خیابانهای پر چاله چوله تهران نهتنها بیگانه نیستند، بلکه از فرهنگ و زندگی و آداب و رسوم ایرانیان و بویژه انبوه نگاههای حسرتزده، نگران، ناباورانه و بیشتر خسته موجود در خیابان خاطرهها دارند.
ماشینهایی که سروکارشان با 10 میلیون و 20 میلیون و 100 میلیون نیست. آنها با ارقام کمتر از 700 و 800 میلیون تومان سروکار ندارند و اصولا به کلاسشان نمیخورد.
چهبسا آن ارقام پایین قیمت تعمیر یا سرویسشان باشد. باور کنید اغراق نیست وقتی میگوییم قیمت یک در کامل بنز از قیمت دو عدد پراید بیشتر است یا باید یک پراید یا امثالهم را بدهید تا قیمت یک جفت چراغ عقب مازاراتی به زور و با تخفیف دربیاید.
اغراق نیست وقتی به ارقام بیمه بدنه این خودروها نگاه کنیم و ببینیم برای هر سال فقط 40 میلیون تومان حق بیمه بدنه آنهاست و بگذریم و لبخند بزنیم که حق بیمه شخص ثالث آنها مانند یک خودروی کاملا معمولی و متوسط است و بیچاره آنکه با این خودروها تصادف کند و مقصر باشد.
مگر خسارت چهار میلیونی ذکر شده در بخش خسارت بیمه شخص ثالث جوابگوست؟! فوق فوقش هزینه اعزام با جرثقیل خاص به تعمیرگاه و هزینه بازکردن قطعه معیوب درمیآید و 20 درصد دستمزد تعمیرکار. اینجاست که مقصر نگونبخت تصادف باید سوئیچ ماشینش را تقدیم کند و بگوید: بقیهاش را هم بعدا تقدیم میکنم... .
اینگونه است که اینها ماشینهایی هستند که به ما میگویند بروید بیسکویت بخورید، ماشینهایی برای سوارشدن، ماشینهایی که باید به جد از آنها فاصله گرفت و هنگام رانندگی حتی از نزدیکشان هم نگذشت.
شاید برای خیلیها این ماشینها ابزار پزدادن و دهها چه و چه دیگر باشد، اما برای خیل عظیمی از ایرانیان اینها فقط یک مار خوش خط و خال یا قارچ سمی است که فقط سروشکل دارد و خدا نصیب گرگ بیابان نکند زمانی که پاگیر این ماشینها شده یا مثل یک وانت نیسان آبی، هوس تصادفی هر چند کوچک با آن به سرتان بزند.
به هر حال به قاعده وصفالعیش، نصفالعیش، این گزارش 10 عدد از گرانترین و کمیابترین خودروهای موجود در بازار ایران را فهرست و ویژگیها و مشخصات و بخصوص هزینههای آنان را برشمرده است تا خود بخوانید حدیث مفصل از این مجمل...
با چنین مقدمهای، نگاهی بر 10 خودروی گران بازار ایران برای علاقهمندان، خالی از لطف نیست با یادآوری این سه نکته که:
1 ـ ممکن است خودروهایی خارج از این فهرست باشند که به صورت تکموردی با استفاده از امتیاز ویژه واردکننده (مثلا قهرمان ملی بودن) وارد کشورمان و پلاکگذاری شدهاند و به دلیل نامتعادل بودن عرضه و تقاضا میتوانند به هر قیمتی، حتی بیش از خودروهای مورد اشاره، خرید و فروش شوند.
2 ـ برخی خودروهای بسیار گران در کشورمان دیده میشوند که اجازه پلاکگذاری ندارند و تنها پلاک گذر موقت دریافت میکنند مثل چند دستگاه بوگاتی (گرانترین خودروی متعارف دنیا)، رولز رویس و... که بعضا در سطح شهرها در حال تردد دیده میشوند که از فهرست ما خارج هستند.
3 ـ در مقایسه با گرانترین و لوکسترین خودروهای دنیا، گرانترین و لوکسترین خودروهای ایران، محلی از اعراب ندارند و دارای فاصله کیفیتی و قیمتی زیادی هستند. در حقیقت، اگر درست یا نادرست روزی اجازه ورود هر گونه خودرویی به کشورمان صادر میشد، آن وقت، گرانترین خودروهای بازار ایران دارای قیمتهایی حدود 10 برابر میشد.
*لوازم یدکی?هایی که به اندازه یک ماشین میارزد
پول خرید ماشین یک بحث است و هزینه خدمات و لوازم یدکی و نوبتهای طولانی تعمیرات، بحثی دیگر. هرچه ماشینی پیشرفتهتر، لوازم یدکی و هزینههای تعمیرات و سرویساش نجومیتر و خدمات آن نیز کمیابتر.
تصور کنید رانندهای با خودروی فراری دو میلیاردی خود به نقطهای دور دست از کشور سفر کرده و آنجا اختلالی در رایانه خودروی او به وجود آمده است.
چه باید بکند؟ آیا چارهای جز این دارد که همانجا بماند تا جرثقیلی بیاید و ماشین او را به تهران حمل کند؟ تازه آنجا هم اگر به لوازم یدکی نیاز باشد اما موجود نباشد (که لوازم یدکی این نوع خودرو در کشورمان موجود نیست) باید یکماه آن خودروی میلیاردی بخوابد تا قطعه مورد نیاز از کشور دیگری وارد شود! این در صورتی است که بحث پول و اقتصاد را کنار بگذاریم.
نگاهی به قیمت سرویس و لوازم یدکی خودروهای میلیاردی موجود در کشور نشان میدهد گاه با پول یک قطعه از این ماشینها میتوان یک خودروی نو داخلی خرید. مقایسهای که خیلیها را به تعجب وا میدارد، اما پدیدهای است که در بازار ایران وجود دارد.
غلامرضا بخشیزاده، رئیس اتحادیه لوازم یدکی در تائید این موضوع میگوید: با اینکه اکنون انواع و اقسام خودروهای لوکس به کشور وارد میشود؛ ولی هنوز برخی لوازم یدکی مورد نیاز این خودروها در کشور وجود ندارد.
برای مثال اگر از یک نوع خودرو 50 دستگاه وارد کشور میشود برای این خودروها لوازم یدکی جداگانه وارد نمیشود و در صورتیکه خودرویی برای اولین بار به کشور وارد شود و بر اثر تصادف چراغ خودرو آسیب ببیند، نمیتوان آن را در داخل خرید.
در این صورت افراد مجبور هستند این چراغ یا لوازم مورد نیاز را از کشورهای همسایه وارد کنند و اکنون نیز به همین دلیل تجارت چمدانی رایج است.
*حق بیمههایی برای از ما بهتران!
خودروهای لوکس و بسیار گرانقیمت هم مانند خودروهای دیگر موجود در کشور ملزم به تحت پوشش قرارگرفتن بیمه شخص ثالث هستند، ولی برخورداری از بیمهبدنه برای آنها کاملا اختیاری است؛ بنابراین یک خریدارخودروی لوکس صفر کیلومتر نیز خودرویی دارای بیمه شخص ثالث را در اختیار میگیرد، ولی به منظور ایجاد امنیت بیش از حد معمول خودروهای دیگر، خود باید هزینههای بیمهبدنه آن را تامین کند؛ چراکه این خودروها هم در معرض سرقت بیشتر وهم در معرض آسیب مالی بالاتری قراردارند.
با این حال واقعیتی که درست یا نادرست وجود دارد، این است که در کشور ما تناسبی بین قیمت یک خودروی بسیار لوکس و گرانقیمت با یک خودروی به مراتب ارزانتر در پرداخت حق بیمه شخص ثالث وجود ندارد. در حالیکه هزینه بیمه ثالث یکساله یک دستگاه مازراتی صفر کیلومتر یک میلیارد و چند صدمیلیون تومانی به یک میلیون تومان هم نمیرسد، یک دستگاه خودروی تاکسی یا غیرتاکسی ون چند سال کارکرده که چیزی حدود 20 میلیون تومان هم قیمت ندارد، باید برای تجدید سالانه بیمه خود، بیش از یک میلیون و 600 هزار تومان بپردازد.
البته این موضوع شایدبا توجه به میزان بیشتر تعداد سرنشینان چنین خودروهایی نسبت به خودروهای سواری (هر چند گران) توجیهپذیر شود، اما تفاوت قیمتی موجود بین این دو خودرو هضم موضوع را دشوار میکند.
با این حال وقتی پای بیمهبدنه پیش میآید، شرایط کاملا تفاوت میکند، چراکه هزینههای بیمه سرسامآوری برای ارائه چنین خدماتی از خودروهای لوکس دریافت میشود.
مثلا یک خودروی بنز s 300 حدود 950 میلیون تومانی بابت دریافت خدمات بیمه تکمیلی خود باید بیش از 40 میلیون تومان در سال بپردازد. درباره دیگر خودروهای خاص نیز ماجرا به همین ترتیب است.
حق بیمه خودروهای خاص به ترتیب بیش از 60 میلیون تومان برای فراری کالیفرنیا، حدود 52 میلیون تومان برای مازراتی فول گرن کابریو اسپورت کروک، بیش از 45 میلیون تومان برای مازراتی غیر فول گرن کابریو اسپرت، بیش از 45 میلیون تومان برای پورشه پانامرا، نزدیک به 45 میلیون برای بنز اس ال 500، نزدیک به 43 میلیون تومان برای پورشه کاین، بیش از 40 میلیون تومان برای مازراتی کواترو پورته جی تی اس و بنز اس 500، نزدیک به 40 میلیون تومان برای هامر اچ 2 و نزدیک به 40 میلیون تومان برای بیامو ایکس 6 میرسد.
وای به حالمان اگر با آنها تصادف کنیم!
از زاویهای دیگر هم میتوان به موضوع حضور خودروهای لوکس در خیابانهای ایران نگاه کرد و آن کابوس تصادف با این خودروهاست. کابوسی که نگرانی منطقی از تهدید امنیت مالی شهروندان عادی را به دنبال میآورد.
در نظر بگیرید فردی با خودروی پراید اقساطی یا تاکسی یا وانت نیسان آبیرنگ معروف(!) با یک مرسدس بنز 500 که تازه در فهرست خودروهای گران قیمت کشور قرار گرفته، تصادف کند و تنها یکی از درهای بنز آسیب ببیند و نیازمند تعویض شود.
اگر مقصر، خودروی پراید تشخیص داده شود و تازه او دارای بیمه شخص ثالث باشد؛ در حالیکه سقف بیمه شخص ثالث در بخش خسارت مالی برای اغلب خودروها حداکثر چهار میلیون تومان است، او ناچار میشود برای تامین بقیه خسارت که نزدیک به 40 میلیون تومان شده، خودروی خود را به راننده بنز تقدیم و برای جبران نقدی بقیه خسارت، فکری اساسی بکند.
این چنین است که باید به بیمهها هشدار داد برای حل این معضل فکری اساسی بکنند که یکی از راهحلهای مورد نظر، اجباریکردن دریافت بیمهبدنه برای خودروهای گرانقیمت است، چراکه هر قدر هم پوشش بیمهای خودروهای عادی حتی با بیمهبدنه، بالا باشد چون ماهیت قیمت دو خودرو با هم فرق میکند، آن بیمه قدرت پوششدهی خسارت واردشده به خودروی گرانقیمت را نخواهد داشت بنابراین متضرر این موضوع مردمی عادی هستند که گاه ممکن است هست و نیست خود را در این میان ببازند.
*گرانترین خودروها در ایران
فراری کالیفرنیا ـ حدود 2.5 میلیارد تومان
تنها یک دستگاه از فراری کالیفرنیا که دارای رنگ قرمز است، با مجوزی که برای یکی از قهرمانان نامی کشتی جهان و المپیک صادر شده بود، به کشورمان وارد شد ولی هماکنون فرد دیگری این خودرو را خریداری کرده است و مورد استفاده قرار میدهد.
به دلیل تک و ویژه بودن این خودرو در ایران، قیمت دقیقی برای آن متصور نیست و کارشناسان تنها میتوانند برآوردی از قیمت این خودروی لوکس را مورد گمانهزنی قرار دهند تا گرانترین خودروی ایران شناخته شود.
با وجود این، چنین خودرویی بین گرانترین و لوکسترین خودروهای حال حاضر کمپانی فراری جایگاه خاصی ندارد چون در میان خودروهای این کمپانی، تنها مدل انزو که طی فقط سه ثانیه، از حالت توقف به سرعت صد کیلومتر در ساعت میرسد، جایی دارد و در رده هفتم قرار گرفته است؛ در حالی که بر آورد میشود اگر آن خودرو اجازه ورود به کشورمان را پیدا میکرد چیزی نزدیک به هشت میلیارد تومان ارزش داشت.
کالیفرنیای قرمز رنگ 2.5 میلیارد تومانی موجود، دارای وزن 1630 کیلو گرم و موتوری هشت سیلندر و v شکل است که 454 اسب بخار نیرو تولید میکند.
این خودروی دو در اسپرت دارای سقف فلزی تاشویی است و در کمتر از چهار ثانیه میتواند از حالت توقف به سرعت صد کیلومتر در ساعت برسد و در نهایت میتواند سرعت خود را تا 310 کیلومتر در ساعت افزایش دهد.
بزرگترین مشکل کالیفرنیا در طراحی نمای عقب آن است، جایی که به دلیل قرار گرفتن تمام تجهیزات لازم برای بسته شدن سقف هارد تاپ کمی ارتفاع آن زیاد شده و با آن که از نمای کناری یا به اصطلاح Side view ظاهری شکیل و کلاسیک را ایجاد کرده، اما با نگاه مستقیم به رخ عقب آن، طراحی این بخش را کمی گنگ و نهچندان دلچسب مییابید.
همچنین علاوه بر چراغهای عقب گرد فرو رفته بین خطوط بخش عقب بدنه که فرم سادهای را نیز به وجود آوردهاند، لولههای اگزوز نیز همانند لکسوس IS-F تزئینی بوده و با لولههای اگزوزی پشت خود پنهان کرده است، هیچ اتصال فیزیکی ندارند، اما هنگام تست فراری کالیفرنیا، در هر شهر و روستایی از ایالت باواریا (محل تست این خودرو) عده بسیاری به کالیفرنیا خیره میشدند و هیچ یک از مسائل فوق نمیتوانست مانع این خیرهشدن شود!
در این خودرو، تعویض دستی دندهها بسیار بهتر است و مانع هدر رفتن نیروی موتور میشود. هنگام تعویض دندهها صدایی شبیه به شلیک شاتگان از اگزوزهای فراری شنیده میشود! نکته دیگر نیز ترمزهای سرامیک کربنی آن است. این ترمزها هنگامی که سرد باشند، عملکرد فوقالعاده پایینی دارند که بخصوص در ترافیکهای شهری بسیار آزاردهنده میشوند.
در فراری نیز سیستم launch control را میتوان با فشار دکمهای از کنسول میانی فعال کرد و تا زمانی که پدال گاز را تا انتها فشار دهید، تعویضها به صورت خودکار انجام میشود.
در داخل، فراری لوکس و اعیانی بودن را به نمایش میگذارد که هنر طراحی آن کاخهای مجلل و فوقمدرن امروزی را به چالش میکشاند.
در فراری کالیفرنیا چرم دستدوز در سراسر کابین به چشم میخورد و رنگبندی و طراحی بخشهای مختلف کابین خودرو در کنار فرم مدرنی که دارند، یادآور کنسولهای کلاسیک هستند که همین مساله زیبایی آن را دوچندان کرده است. صندلیهای عقب این خودرو هم تنها فضای لازم برای صندلی کودک را دارند و بزرگسالان نمیتوانند از آنها استفاده کنند.
قیمت این خودرو در بازارهای جهانی حدود 200 هزار دلار معادل حدود 700 میلیون تومان است.
مازراتی فول و غیرفول گرن کابریو ـ یک میلیارد و 150 تا یک میلیارد و 300 میلیون تومان
بین خودروهایی که تاکنون اجازه ورود به کشورمان را پیدا کردهاند، مازراتی از همه گرانتر بوده است البته باید از خودروهایی که به صورت ویژه و تک موردی یا با استفاده از پلاک گذر موقت در ایران دیده شدهاند، صرفنظر کرد. مثلا خودروی بوگاتی (گرانترین خودروی دنیا) که مدتی با پلاک گذر موقت دیده شد و در صورت واردات آن و پلاک شدن، قیمتی نزدیک به 20 میلیارد تومان پیدا میکرد!
موتور این خودروی ایتالیایی طی 5.2 ثانیه سرعت آن را از صفر به صد کیلومتر در ساعت میرساند. این ویژگی دارای پیشرفتی 0.2 ثانیهای نسبت به مدل پیشین این ماشین است چون مهندسان سازنده با اعمال آخرین ترفندها در اصلاح شاسی و سیستم تعلیق، وزن خودرو را تا صد کیلوگرم پایین آوردهاند.
علاوه بر بازبینی و باز طراحیهای صورت گرفته در قسمتهای مختلف این خودرو، مجموعه ترمزگیری کابریو اسپرت هم تغییرات گستردهای به خود دیده است.
مجموعه ترمزگیری این خودرو با دارا بودن دیسکهای 360 میلیمتری در چرخهای محور جلو و 330 میلیمتری در محور عقب به کمک انواع سامانههای کمکی، سطح متفاوتی از امنیت را برای راننده به همراه میآورد.
طبق اعلام شرکت مازراتی، سامانه ترمزگیری کابریو اسپرت در سرعت صد کیلومتر بر ساعت به 35 متر مسافت نیاز دارد تا این خودرو 1980 کیلوگرمی را به حالت ایست کامل درآورد. مصرف سوخت این ماشین پرقدرت 450 اسب بخاری در مسیرهای بزرگراهی فقط هشت کیلومتر در هر صد کیلومتر است و باک بنزین این خودرو، 75 لیتر ظرفیت دارد.
قیمت پایه این محصول در بازارهای خارجی 15.016 دلار معادل حدود 530 میلیون تومان است. یادآوری میشود این خودرو در دو نوع فول و غیرفول در بازار ایران موجود است که تفاوت بین آن فقط آپشنهای موجودروی خودرو است، اما همین آپشنها حدود 200 میلیون تومان تفاوت قیمتی میان دو خودرو ایجاد کرده و باعث شده مقام دوم و سوم گرانترین خودروهای موجود در بازار ایران در انحصار این دو برادر باشد!
پورشه پانامرا S ـ یک میلیارد و 100 میلیون تومان
علی دایی، چهره مشهور فوتبال ایران در بین صدها پورشه سوار ایرانی، مشهورترین به شمار میرود. پورشه پانامرا خودرویی با حداکثر سرعت 282 کیلومتر در ساعت است که با چنین سرعتی تنها در بزرگراه سراسری شمال به جنوب کشور آلمان اجازه تردد دارد. حجم موتور این خودرو بالغ بر 4800 سیسی است که قدرتی معادل 400 اسب بخار نیرو تولید میکند. دندههای این پورشه، اتوماتیک نیست و دارای هفت دنده دستی است. این پورشه هم میتواند طی 4.8 ثانیه از حالت توقف به سرعت صد کیلومتر بر ساعت برسد.
پانامرا هشت سیلندره و دارای 32 سوپاپ است و حجم مخزن صد لیتری دارد. این ماشین در خارج شهر نزدیک 18 لیتر و در داخل شهر، نزدیک 12 لیتر مصرف میکند. طول پورشه پانامرا پنج متر، عرض آن کمتر از دو متر و وزن این خودروی چهار نفره 1800 کیلوگرم است. پانامرا هفت سال از پورشه کاین جوانتر است و از چهار سال پیش به بازارهای جهانی عرضه شده است.
برخی امکانات ویژه این خودرو شامل تنظیم ارتفاع خودرو، تنظیم حالت رانندگی (Sport, SportpluS)، تنظیم صدای خروجی سیستم اگزوز، GPS، تلفن، سیستم تهویه مطبوع اتوماتیک جداگانه برای سرنشینان جلو و عقب، سیستم گرمکن و سردکن صندلیها، شیشههای کناری سرنشینان عقب دارای پرده برقی، سانروف برقی، صندلیهای برقی جلو با سیستم حافظه یکپارچه برای آینه و فرمان، ماساژور صندلیهای جلو، کروز کنترل هوشمند، سنسور پا به همراه دوربین دید عقب، آینههای ضدنور، سنسور باران، کمک فنرهای PASM، انتقال قدرت PDK و ترمزهای ABS، ASR، MSR، ABD و PSM میشود!
قیمت این خودرو در بازارهای خارجی 201.232 دلار معادل حدود 750 میلیون تومان است.
مرسدس بنز SL500 ـ یک میلیارد و 50 میلیون تومان
بهای پایه این خودرو در خارج از کشور حدود 575 میلیون تومان است که با احتساب اخذ 10 درصد برای صدور برگ سبز گمرکی، شش درصد هزینه مالیات بر ارزش افزوده، حدود پنج میلیون تومان بابت هزینههای شمارهگذاری و همچنین پرداخت تعرفه، ورود هر دستگاه از این خودروها با احتساب سود 10 درصدی واردکننده و سود بین سه تا پنج درصدی نمایشگاهدار، به نزدیک یک میلیارد و صد میلیون تومان رسیده است ولی در رکود فعلی بازار، این قیمت اندکی رو به کاهش گذارده و به یک میلیارد و 50 میلیون تومان رسیده است. قیمت هر دستگاه از این خودرو در بازارهای خارجی 168.190 دلار معادل حدود 575 میلیون تومان است.
Sl500 دارای موتوری کاملا مشابه با S500 است ولی جثهای کاملا ریزتر و طراحی لوکستر و متفاوتی دارد. عرض تایرهای این خودرو هم پهنتر از دیگر بنز گران بازار ایران و حدود 26 سانتیمتر است. این ماشین که شتاب و سرعتی مشابه S500 و مصرف سوختی تقریبا برابر با آن دارد، تنها ظرفیت حمل دو سرنشین را داراست و علاوه بر دارا بودن سیستم ضدقفل ترمز ای.بی.اس، دارای کیسههای هوای جانبی، سرنشین و راننده است. این ماشین چهار سال پیش و سه سال بعد از ارائه S500 به بازارهای جهانی عرضه شد و تا همین اواخر نیز ورود آن به کشورمان ادامه داشته است.
Sl500 که بیش از 1900 کیلوگرم وزن دارد دارای باک بنزین 80 لیتری است.
پورشه کاین ـ یک میلیارد تومان
قیمت هر دستگاه از این خودرو در بازارهای خارجی 156.699 دلار معادل حدود 550 میلیون تومان است.
این خودروی لوکس آلمانی، دارای موتوری 4.8 لیتری با قدرت سرسامآور 550 اسب بخار است که طی کمتر از پنج ثانیه میتواند از حالت توقف به سرعت صد کیلومتر بر ساعت برسد.
حداکثر سرعت این نوع پورشه که در سالهای اخیر در بازار ایران به تعداد نسبتا زیادی وارد و عرضه شده است 280 کیلومتر در ساعت است. شش دنده آن دستی و در تیپ ترونیک اتوماتیک است و از هشت سیلندر و 32 سوپاپ بهره میبرد.
پورشه کاین لاستیکهای کاملا پهنی دارد و عرض تایرهای آن حدود 30 سانتیمتر است. مصرف بنزین این ماشین درون شهر نزدیک به 19 لیتر و در خارج شهر نزدیک به 11 لیتر به ازای هر صد کیلومتر رانندگی است.
باک بزرگ این ماشین سنگین نزدیک به 2.5 تنی، صد لیتر گنجایش دارد. پورشه کاین که از 11 سال پیش تاکنون به بازارهای جهان عرضه میشود دارای ظرفیت حمل پنج سرنشین است که دارای امکانات فراوان و خاصی مانند قفل دیفرانسیل مرکزی، ترمزهای چهار دیسک شامل دیسکهای تهویه مناسب، توزیع ترمز الکتریکی، آلیاژ لوکس و دستگیرهها و دربهای چرمی، پنجره عقب مجهز به مهشکن، ریل سقفی، بادشکن در عقب، شیشههای رنگی در داخل کابین عقب و جانبی، حفاظت از قسمت زیر موتور، صندلی چرمی با چرم اضافه، کیسه هوای جانبی در جلو با سنسورهای ساکن، 12 اسپیکر، فرمان چرمی با ساختار چندمنظوره و تنظیم تلسکوپی، سیستم تهویه مطبوع با میکرو و فیلتر کربن فعال، سیستم مانیتور کاهش باد لاستیک، شستشو دهندههای گرمایشی، آینهای بیرونی گرمایشی، ثابت نگهدارنده موتور، شیشههای خصوصی، پریزهای برق، سیستم ورود بدون کلید، پوشش کارگو، فرستنده یونیورسال Home Link، باتری با ظرفیت بالا برای وظایف سنگین، دستگاه پخش فشرده، چهارچرخ دارای سیستم ترمز abS و... است.
مرسدس بنز S500 ـ 930 میلیون تومان
خودروی مرسدس بنز از چندین دهه پیش تاکنون شناختهشدهترین و شاید رسمیترین ماشین گرانقیمت خیابانهای ایران محسوب میشده که مدلهای مختلف آن مورد استفاده پلیس و دستگاههای امنیتی و سیاسی و بازرگانان و متمولان جامعه قرار میگرفته است.
مدل S500 با آن که جزو گرانترین بنزهای دنیا نیست و در کلاس خود (بنزهای کروک) که شامل شش مدل بنز کشیده دیگر هم میشود در رده ششم قرار دارد، از گرانترین خودروهای موجود در بازارهای ایران محسوب میشود.
این ماشین آلمانی که از هفت سال پیش تولید میشود و تا همین اواخر نیز وارد کشورمان شده، دارای موتوری 5.5 لیتری با توان 387 اسب بخار است که از این حیث، به بیامو X6 برتری دارد.
این بنز دارای هفت دنده اتوماتیک با قابلیت دستی شدن است و طی 5.4 ثانیه سرعتش از صفر به صد کیلومتر در ساعت میرسد.
حداکثر سرعت آن نیز 250 کیلومتر در ساعت است. S500 دارای هشت سیلندر و 32 سوپاپ است و طولی بیش از پنج متر دارد. وزن این خودروی کشیده که ظرفیت پنج سرنشین دارد، نزدیک به دو تن است و حجم مخزنی حدود 110 لیتر بنزین دارد! این بنز علاوه بر سیستم ضدقفل ایبیاس و قفل مرکزی، دارای کیسههای هوای متعددی برای راننده، سرنشین جلو، کناری و پردهای است که از زوایای مختلف برای سرنشینان ایمنی ایجاد میکند.
مصرف بنزین برونشهری این ماشین گران، 8.6 لیتر در هر صد کیلومتر است که در داخل شهر این مصرف، تقریبا دو برابر میشود و به 17.5 لیتر میرسد.
قیمت هر دستگاه از این خودرو در بازارهای خارجی 164.454 دلار معادل حدود 580 میلیون تومان است.
مازراتی quarto porte g.t.s ـ 920 میلیون تومان
این خودروی سدان (چهار در) بیشتر مورد استقبال آنهایی است که قدری به ویژگیهای خانوادگی این خودرو بیشتر اهمیت میدهند چون برخلاف مدلهای گرانتر مازراتی (که کوپه یعنی دارای دو در هستند) چهار در دارد.
مشخصات استاندارد این خودرو هم مانند قیمتش در سطحی بسیار بالا قرار دارد یعنی موتور 4700 سیسی هشت سیلندر هفت شکلی در اختیار دارد که قدرت 44 اسب بخار را تامین میکند. شتاب صفر تا کیلومتر این نوع مازراتی 5.2 ثانیه و سرعت نهایی آن به 285 کیلومتر در ساعت میرسد.
قیمت هر دستگاه از این خودرو در بازارهای خارجی 143.783 دلار معادل حدود 505 میلیون تومان است.
هامر H2 ـ 900 میلیون تومان
هامر (شوالیه) که با ظاهری کاملا متفاوت برای کاربریهای ویژه و عمدتا نظامی ساخته شده و از سال 2006 در اختیار برخی ارتشهای بزرگ دنیا ازجمله ارتش آمریکا قرار گرفته است.
ایران هم در سال 2008 دهها دستگاه از این خودرو را خریداری و تعداد یک تا دو دستگاه در اختیار هر استانداری به منظور استفاده در شرایط ویژه و حوادث غیرمترقبه قرار داد. دو سال بعد، چندین دستگاه دیگر از خودروی هامر نیز به کشور وارد شد و در اختیار خریداران متمول بخش خصوصی قرار گرفت. انواع هامرها که سال 2006 به دنیا معرفی شدند تا شگفتی بزرگی در صنعت خودروسازی بیافرینند شامل مدلهای اچ 1، اچ 2، اچ 3 و اچ 3 ـ آلفا بودند.
نوع اچ 1 در طبقهبندی شکل ظاهری شاسی بلند قرار داشت و مخصوص عبور از مناطق صعبالعبور طراحی شده بود.
این نوع خودرو میتوانست توسط بالگرد به روی زمینهایی غیرمسطح مثل کوه پرتاب شود و بلافاصله به حرکت خود ادامه دهد بنابراین کمتر در داخل شهرهای جهان مورد استفاده قرار گرفت. هامر اچ 1 در مقابل گلوله و حتی برخی انواع موشک هم ایمن و آسیبناپذیر است.
این ماشین از موتوری هشت سیلندر به حجم 6.6 لیتر و قدرت 300 اسب بخار استفاده میکند. هامر اچ 2 هم شاسی بلند (Suv) است و در دو نوع وانت دو کابین (pickup) و واگن تولید میشود که اغلب در شهرها مورد استفاده قرار میگیرند. هامر اچ 2 از موتور هشت سیلندر V شکل شش لیتری با قدرت 325 اسب بخار بهره میگیرد که نیروی به دست آمده را به هر چهار چرخ منتقل میکند.
از میان مدلهای هامر، اچ 2 در خیابانهای ایران به تعدادی محدود تردد میکند. اچ 2 ظرفیت مخزن بنزین 95 لیتری دارد و در شهر 8.4 لیتر برای هر کیلومتر میسوزاند. مصرف سوخت این ماشین در بزرگراه هم تنها 6.2 لیتر برای هر صد کیلومتر است.
گیربکس آن هم دارای دو دنده اتوماتیک است. هامر، نزدیک به سه تن وزن داشته و طولی حدود پنج متر و 20 سانتیمتر دارد. ارتفاع هامر اچ 2 هم مثل عرضش بیش از دو متر است. این خودروی غول مانند دارای ترمزهای ویژه، دو دیفرانسیل و ظرفیت پنج سرنشین است.
بیامو X6 ـ 830 میلیون تومان
هرچند کیفیت و قیمت این نوع خودرو در بین 65 مدل مختلف بیامو در جایگاه چندان بالایی قرار ندارد و به عنوان نمونه، مدل x6m در صورت اجازه ورود به کشورمان قیمتی زیر هفت میلیارد تومان به خود نخواهد دید ولی همین مدل x6 موجود هم چنان جلب توجه میکند که استفاده حسین رضازاده ورزشکار پیشین شاخص دنیای ورزش از یک دستگاه آن و رانندگی او در مسیر اتوبانی تهران به زنجان در سالهای گذشته، حواشی خبری زیادی ایجاد کرد.
به هر حال این خودروی شاسی بلند لاستیک پهن که دارای موتوری سه لیتری با قدرت 306 اسب بخار است دارای شش دنده اتوماتیک، شش سیلندر و 24 سوپاپ است که با شتاب صفر تا صد 6.7 ثانیهای، حداکثر سرعتی معادل 240 کیلومتر در ساعت دارد.
ایکس 6 که نزدیک پنج متر طول و دو متر عرض دارد در خارج شهر به ازای هر صد کیلومتر، 8.3 لیتر بنزین مصرف میکند و در رانندگی داخل شهری 13.2 لیتر به ازای هر صد کیلومتر میسوزاند.
این خودرو از سیستم ضدقفل ایبیاس، سیستم شناسایی راننده از طریق اثر انگشت، فرمان هیدرولیک، کیسه هوا برای راننده و سرنشین جلو و کیسه هوای جانبی و قفل مرکزی برخوردار است و حجم مخزنی با ظرفیت 85 لیتر سوخت دارد. بیامو ایکس 6 محصول جدیدی نیست و از سال 2008 میلادی به بازار آمده است.
تعداد خودروهای بیامو بازار ایران شاید بیش از دیگر خودروهای لوکس باشد و بنابر این استفاده از چنین خودرویی خیلی چشم را خیره نمیکند.
با این حال علی کریمی فوتبالیست مشهور ایران، سرشناسترین بیامو سوار همیشگی خیابانهای ایران محسوب میشود.
*... و اینچنین شده است
قرار نیست شعار بدهیم. قرار نیست تکرار مکررات بشود. قرار نیست حرفهای تکراری که شاید گوش خیلیها از شنیدنش پر باشد، گفته شود. فقط صحبت از یک درد مزمن است که گاه به طنزی تلخ شباهت پیدا میکند.
حکایت، حکایت آن نگاههای حسرتزدهای است که این ابرخودروها را تعقیب می کند و چهها که از فکرها نمیگذرد و به کجاها که نمیرود. حکایت، حکایت آن آههایی است که از دل برمیآید و لاجرم باید بر دل نشیند و کدام دل در این روزهای سخت پذیرای آن خواهد بود؟
حکایت، حکایت قشر کارمند، کارگر، دانشجو، کاسب، معلم، کودکان کار و بیخانمانها است، آنان که با دهها درد و بیماری خود دست و پنجه نرم کرده و به انتظار طی شدن روزها و شبها برای واریز یارانه نقدیشان مینشینند.
حکایت، حکایت قشر عظیمی است که صورتهای نجیبشان را با سیلی سرخ نگاه میدارند، اما آه ندارند که با ناله سودا کنند و سرانجام حکایت، حکایت فاصله طبقاتی دردآور و تاسفبرانگیزی است که در این روزهای جامعه ایران پدید آمده است.
چه کسی مسئول این وضع است؟ چرا اینگونه شده است؟ چرا کسی برای بهبود این وضع کاری نمیکند؟...
اشتباه نشود. کسی با پول و پولداری مخالف نیست. حسادت و کینهورزی و زمزمه اینکه چرا ما نه، آنها بله هم چاره کار نیست. ناشکری هم که در خون و رگ ایرانی جماعت نیست.
پس راه چاره چیست؟ چه باید کرد که اگر این فاصله درآمدی ـ طبقاتی از بین نمیرود، دستکم کاهش یابد و به این زیادی نباشد؟ همه کارشناسان اقتصادی و روانشناسان اجتماعی دو راهحل عمده برای این پرسشها توصیه میکنند. راهحل اول، روشن است که وظیفه دولت و حاکمیت است.
تجدیدنظر در سیاستهای اقتصادی، خروج نفت از چرخه درآمد ملی و رخت بربستن رانتهایی که مسبب ایجاد بخشی از این وضع است، بهبود نظام مالیاتی برای دریافت مالیات بیشتر از درآمدهای بیشتر و سرانجام اصلاح نظام اداری کشور و حذف دخالت انسان در آن که جلوی رانتخواریها و پارتیبازیها و دهها معضل دیگر را بگیرد.
و اما...
و اما بخش دوم راهحل در درون من و توست. بازنگری در فکر و اندیشه و تفکر و نگاهمان به زندگی. تلاش برای به دست آوردن آنچه نداریم و آرزو پنداشتن آن. همان که حکیمی گفته است: شجاع، عمل میکند و ترسو آرزو. اینچنین است که نگاه حسرتبارت را از این خودروها بردار و به دستان و فکر و اعتماد به نفسات نگاه کن.
بسیاری که امروز سوار این ابرخودروهایند، روزگاری مثل من و تو پیاده خیابانها را متر میکردهاند. اما اینکه چرا امروز ما اینجاییم و آنها آنجا، پرسشی است که باید ابتدا به آن فکر کرد و سپس از همین فردا کاری بزرگ از راهی حلال و مشروع را آغاز کرد: خدا با پرتلاشان است...