|
تاریخ ارسال مطلب : یکشنبه 92/4/23 | نویسنده : alamdarbasir
طی پیامی صورت گرفت
رئیسجمهور در پیامی از درخشش و عملکرد تیم ملی والیبال جمهوری اسلامی ایران در رقابت های لیگ جهانی قدردانی کرد و خواستار موفقیت بیشتر این تیم شد.
به گزارش علمدار بصیر به نقل از پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری، متن پیام محمود احمدینژاد بدین شرح است:
تاریخ ارسال مطلب : یکشنبه 92/4/23 | نویسنده : alamdarbasir
خبرنگار روزنامه «گاردین» میگوید اسنودن اطلاعاتی در اختیار دارد که در عرض یک دقیقه میتواند ضربهای بیسابقه به آمریکا وارد کند.
به گزارش علمدار بصیر به نقل از خبرگزاری رویترز، یک روزنامهنگار نزدیک به «ادوارد اسنودن» افشاگر آمریکایی میگوید اگر اسنودن تمام اطلاعاتی را که در اختیار دارد افشا کند، میتواند «بدترین کابوس» آمریکا را رقم بزند.
تاریخ ارسال مطلب : یکشنبه 92/4/23 | نویسنده : alamdarbasir
گاهی وقت ها شوکه شدن از تماشای توانمندی های فوق تصور خودی ها در یک سریال وطنی مثل شکستن رکوردها یکی پشت اون یکی در بازار بورس، تخیل آدم را قلقلک می دهد.
به گزارش علمدار بصیر: گاهی وقت ها شوکه شدن از تماشای توانمندی های فوق تصور خودی ها در یک سریال وطنی مثل شکستن رکوردها یکی پشت اون یکی در بازار بورس، تخیل آدم را قلقلک می دهد. فرمانده نیروی انتظامی در مراسم تقدیر از عوامل مجموعه تلویزیون هوش سیاه گفت: متاسفانه زمان پخش این سریال برای من بدترین زمان ممکن بود چرا که کار اصلی نیروی انتظامی در این زمان تازه آغاز شده به خصوص که این سریال در فصل بهار و تابستان پخش شد از نظر من ساعت 22 بهترین زمان برای پخش این سریال بود اما من در این ساعت مجبور بودم که سریال اوشین همراه با خانواده ام ببینم. فرمانده نیروی انتظامی گفت: در آخرین قسمت این سریال نوشته شد ادامه دارد، من امیدوارم این سریال نیز به کار خود ادامه دهد چرا که هوش سیاه توانست مخاطبین بسیاری را جذب کند و حیف است که چنین سریالی در اوج میدان را ترک کند این سریال باید همچنان به کار خود ادامه دهد هر چند هوش سیاه از نظر تکنولوژی در بخشی از موارد ماورایی عمل کرد اما می توان آن را سریال قابل قبولی دانست. با تشکر از سردار به خاطر تماشا نکردن سریال، آیا ترکاندن یک قایق با کلی تبهکار مهم ایرانی و خارجی و کلی اطلاعات محرمانه بوسیله آرپیجی، خداحافظی در اوج است؟ یا منظورتان از عملکرد ماورایی همین بخش است. سکانس ماورایی اول: - چی شده؟ - قربان پیداش کردیم. سر چهار راه سیروس وایساده منتظر ماشین. - اجازه بدین. دانلود شد. --- سکانس دوم - قربان متهم در حوالی خیابان فرشته دیده شده. (ستوان انگشتانش را روی تب لتش میکشد و...) (5 ثانیه بعد...) - قربان غیر از بچههای بالا، مخابرات، صداوسیما، بچههای خودمون و پارازیتهای ماهوارهای، یه سیگنال هست که معلوم نیست چیه. - گرفتیم قربان. متن کامل مکالمه رو الان براتون میفرستم. ------ سکانس سوم - قربان آب شده رفته تو زمین.
پایان ماورایی هوش سیاه 3 - قربان ردشونو زدیم. توی اون رستوران قرار صبحانه کاری دارن. منبع: خبرآنلاین
تاریخ ارسال مطلب : پنج شنبه 92/4/20 | نویسنده : alamdarbasir
به مناسبت سالگرد کودتای آمریکایی نقاب
آمریکاییها اجرای کودتا را برای از بین بردن نظام جمهوری اسلامی ایران در اولویت قرار دادند، زیرا در صورت موفقیت کودتا نیازی به تهاجم نظامی رژیم بعث عراق نبود.
به گزارش علمدار بصیر: در ابتدای انقلاب اسلامی، منافقین و چپهای آمریکایی شعار انحلال ارتش را سر میدادند که با درایت و هوشمندی " امام خمینی" (ره) خنثی شد.
جریان ضد انقلابی درون ارتش
محمد درودیان در کتاب " آغاز تا پایان" مینویسد: « ارتش با مشکلات اساسی که بسیاری از آنها ریشه در "ساختار" ، "هویت" ،"آموزش" و "فرماندهی و کنترل" داشت، برای انتقال از یک ارتش طاغوتی به ارتش اسلامی دست و پنجه نرم میکرد.
این روند همچنان ادامه یافت و حتی جریان ضد انقلابی در درون ارتش برای اعاده وضعیت پیشین، کودتای آمریکایی " نقاب" را در پایگاه هوایی شهید نوژه همدان در تیر ماه 1359 و تنها 50 روز قبل از آغاز تجاوز دشمن، سازماندهی کرد.» هاشمی رفسنجانی در تشریح وضعیت ایران در آن زمان میگوید: " ما هنوز مشغول تصفیه ارتش بودیم و افراد ارتش فرار کرده و بسیاری از آنها محبوس بودند و جای کارشناسان آمریکایی را که از ایران رفته بودند، کسی نگرفته بود. تعداد بسیاری از قراردادهای تسلیحاتی که مکمل قدرت ارتش بود در همان روزهای قبل از انقلاب توسط بختیار لغو شده بود و بسیاری از امکانات ما بدون پشتیبانی مانده بود و نیروی نظامی دیگر نیز هنوز در ایران شکل نگرفته بود."
اولویت کودتا نسبت به جنگ
درتیر ماه 1359 برابر اعتراف "رکنی" یکی از عناصر کودتای نقاب، آمریکاییها در مورد تقدم و تأخر کودتا و جنگ به بحث و بررسی پرداختند و اجرای کودتا را در اولویت قرار دادند، زیرا در صورت موفقیت کودتا دیگر نیازی به تهاجم نظامی رژیم بعث عراق نبود.
ضمن اینکه شکست کودتا با توجه به نقش محوری مقامات ارتش در اجرای آن، میتوانست موقعیت روحی و روانی آن را بهطور کامل متزلزل کند. بنابر برخی گزارشها رهبران رژیم بعث عراق از ناحیه نیروی هوایی ایران بسیار نگران بودهاند، لذا وقوع کودتا میتوانست تا اندازهای نگرانی صدام را که در اندیشه تجاوز به ایران بود، برطرف سازد.
با شکست کودتای نقاب و فرار عناصر کودتاچی به عراق و تشریح وضعیت نظامی ایران، عراقیها که از چند ماه قبل برای تجاوز به ایران در آمادگی به سر برده و همزمان با کودتای نقاب در 20 نقطه مرزی درگیری ایجاد کرده بودند، بر نقل و انتقالات خود افزودند و سرانجام در 31 شهریور 1359 تهاجم سراسری خود را به ایران آغاز کردند.
نقش سازمانهای اطلاعاتی غرب و عراق و شاپور بختیار
هوشنگ طالع در کتاب " تجاوز عراق، خیانت خودی، حمایت بیگانه " نوشته است که طراح این کودتا سازمان اطلاعات رژیم بعث عراق با راهبری برخی سازمانهای اطلاعاتی غرب بود و قرار بود توسط عوامل داخلی آنها در ایران که از سوی " شاپور بختیار" و عناصر رژیم طاغوت حمایت میشدند، انجام شود.
به اعتقاد وی، این کودتا به نیروی هوایی و نیز لشکر 92 زرهی اهواز صدمههای زیادی وارد کرد و چندی پس از ماجرای کودتای مربوطه، حکومت عراق از راه هوا، زمین و دریا سرزمین ایرانیان را مورد تجاوز گسترده قرار داد.
خلبان ارتش فقط به آیتالله خامنهای اعتماد کرد
نخستین نقطه روشن کشف کودتا، اطلاعاتی بود که توسط یک خلبان نیروی هوایی به توصیه مادرش، در اختیار آیتالله خامنهای قرار گرفت. مطالب این خلبان در ادامه میآید: « در آن زمان من در پایگاه هوایی شهید نوژه خدمت میکردم. حدود 6 ماه قبل از کودتا، برای کرایه اتومبیل به آژانس مراجعه کردم. صاحب آن گفت که 20 هزار تومان پول به من بدهی برایت یک پیکان تهیه میکنم. من هم 20 هزار تومان تهیه کردم و به او دادم. در ادامه صحبتها گفت: برنامهای داریم که تو هم اگر در آن شرکت کنی میتوانی در آینده وزیر و یا مقام دیگری که بخواهی بشوی...!
این موضوع گذشت تا اینکه دو سه روز قبل از کودتا، یکی از خلبانان کودتاچی در پایگاه شهید نوژه راجع به این کودتا با من صحبت کرد و گفت: تو هم برای این کار در نظر گرفته شدهای و امروز بعد از ظهر، حمید نعمتی در ابتدای سه راهی پایگاه، منتظر تو است... حمید نعمتی را دیدم. قرار ملاقات را در تهران گذاشتیم. در تهران، به منزل نعمتی رفتم، به من گفت: مأموریت تو بمباران بیت امام و تلویزیون است و ما میتوانیم تا 5 میلیون نفر را بکشیم!! و اگر هم لازم شد در یکی از کشورهای حوزه خلیج فارس و یا روی ناو امریکا در خلیج فارس فرود بیاییم. من به او گفتم: شما با مردم مخالفید یا با حکومت که این همه کشت و کشتار میخواهید بکنید؟! گفت ما با حکومت مخالفیم، ولی هر کس هم که بخواهد مانع کار ما بشود چارهای نداریم جز اینکه همه را بکشیم. این موضوع برای من خیلی ثقیل بود و چون از مخالفت کردن با آنها خصوصاً در منزل نعمتی هراس داشتم، گفتم: من بیت امام را نمیتوانم بزنم ولی تلویزیون را میزنم. پس از کمی صحبت از او جدا شدم و به خانهمان رفتم و موضوع را با مادرم که زنی ساده و مسلمان بود در میان گذاشتم. مادرم به شدت ناراحت شد و گفت: تو نه تنها این کار را نباید بکنی، بلکه باید خبر بدهی و جلوی این کار را بگیری و اگر اطلاع ندهی شیرم را حلالت نمیکنم و از تو رضایت ندارم. بالاخره تا ساعت 12 شب با مادر و برادر کوچکترم درباره این موضوع صحبت کردیم. بعد از این صحبتها، من تصمیم گرفتم موضوع را به جایی و یا به کسی اطلاع دهم، ولی میترسیدم به هر کسی این موضوع را بگویم. تصمیم گرفتم موضوع را به آقای خامنهای بگویم و برای محکم کاری موضوع را روی کاغذ نوشتم و در خانه گذاشتم و به برادرم گفتم: اگر بلایی سر من آمد و برنگشتم به هر ترتیبی شده این موضوع را در جایی خبر بدهد و جلوی این کار را بگیرد. ساعت 12 و نیم از خانه بیرون آمدم و به کمیته تلفن زدم و گفتم: من یک خبر خیلی مهمی دارم که باید حتماً به آقای خامنهای بگویم، مرا به کمیته بردند و چون زیاد سؤال میکردند، گفتم: من یک خلبان هستم و موضوع براندازی در کار است. ساعت 4 و نیم صبح بود. رفتیم منزل آقای خامنهای و به ایشان مطلب را اطلاع دادیم».
اشتباه نامیدن کودتای نقاب به دور از شأن شهید نوژه
گفتنی است با توجه به اینکه طراحی کودتای نقاب در پایگاه هوایی شهید نوژه همدان صورت گرفت، برخی به اشتباه این کودتا را کودتای نوژه مینامند که به دور از شأن این شهید بزرگوار است.
بر همین اساس در سال گذشته، نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران طی نامهای از ستاد کل نیروهای مسلح خواست تا این کودتا به صورت رسمی با نام " کودتای نقاب" عنوان شود که مورد موافقت ستاد کل قرار گرفت.
منبع: باشگاه خبرنگاران
تاریخ ارسال مطلب : پنج شنبه 92/4/20 | نویسنده : alamdarbasir
یک شرور بر سر اختلاف حساب یک پسر نوجوان را در خانه مجردی به قتل رساند و متواری شد.
به گزارش خاورستان به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، 22 فروردین ماه امسال یک فقره خودکشی در خیابان پیروزی ، میدان بروجردی، خیابان بروجردی، خیابان فلاحیان به مرکز فوریت های پلیسی 110 توسط هموطنان گزارش شد.
تاریخ ارسال مطلب : پنج شنبه 92/4/20 | نویسنده : alamdarbasir
کمال الدین پیرموذن نماینده مردم مومن و شریف اردبیل در مجلس شورای اسلامی در اظهاراتی شاذ از م.ش درخواست کرد که تا به صداوسیما اجازه دهد که صدایش را در ماه مبارک رمضان پخش کند.
به گزارش علمدار بصیر به نقل از وبلاگ شنود، با توجه به تحرکات و مواضع ضددینی و علنی چهارسال گذشته ی م.ش در رسانه های دشمنان غدار غربی، این سخن پیرموذن از سوی متدینین (و حتی وطندوستان واقعی) ایران توهینی سنگین و مستقیم به ساحت رسانه ملی و مردم محسوب شده که شاید از سوی اداره کل حقوقی صداوسیمای جمهوری اسلامی و یا برخی نهادهای فرهنگی دیگر نیز جای طرح دعوی قضایی داشته باشد .
از آنجا که این اظهارات نازل، فاقد ارزش پردازش در این وبلاگ است پاسخ مبسوط بدان داده نخواهد شد. در عوض پیشنهاد می گردد تا آقای پیرموذن هر چه سریعتر از محضر پروردگاری که صاحب اصلی ربناست برای چنین سخنی توبه و استغفار کند. لذا این قلم برای کمک به قوه ی تحلیلِ آقای پیرموذن، دو محتوای نامتجانس نوشتاری و تصویری را در هم رَج زنی می کند تا ایشان بداند که هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد. بداند که شأن ربنا چیست؟ م.ش کیست؟ و صداوسیما کجاست؟
رَبَّنَا لاَ تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِن لَّدُنک رَحْمَةً إِنَّک أَنتَ الْوَهَّابُ
ترجمه فارسی: بارالها، دل های ما را به باطل میل مده پس از آنکه به حق هدایت فرمودی و به ما از لطف خویش اجر کامل عطا فرما که همانا تویی بخشنده بی عوض و منت. *** إِنَّهُ کانَ فَرِیقٌ مِّنْ عِبَادِی یَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنتَ خَیْرُ الرَّاحِمِینَ
ترجمه فارسی: زیرا شمایید که چون طایفه ای از بندگان صالح من روی به من آورده و عرض می کردند بارالها ما به تو ایمان آوردیم، تو از گناهان ما درگذر و در حق ما لطف و مهربانی فرما که تو بهترین مهربانان هستی. *** إِذْ أَوَى الْفِتْیَةُ إِلَى الْکهْفِ فَقَالُوا رَبَّنَا آتِنَا مِن لَّدُنک رَحْمَةً وَهَیِّئْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا رَشَدًا
ترجمه فارسی: آنگاه که آن جوانان کهف (از بیم دشمن) در غار کوه پنهان شدند از درگاه خدا مسئلت کردند بارالها تو در حق ما به لطف خاص خود رحمتی عطا فرما و بر ما وسیله رشد و هدایتی کامل مهیا ساز. ***
وَلَمَّا بَرَزُواْ لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالُواْ رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَیْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْکافِرِینَ
ترجمه فارسی: چون آنها در میدان مبارزه جالوت و لشکریان او آمدند از خدا خواستند که بار پروردگارا به ما صبر و استواری بخش و ما را ثابت قدم دار و ما را بر شکست کافران یاری فرما. ***
نکته تاسف بار در مورد مواضع آقای کمال الدین پیرموذن اینجاست که وی در اسفندماه 91 در اخطاری به رئیس جمهور می گوید : در شب رحلت حضرت فاطمه معصومه (س) با حضور رئیس جمهور در سومین اجلاس وحدت و انسجام ملی در جنوب کشور، حرکات زشت و موسیقی تندی پخش شده که موجب ناراحتی جوانان متعهد شده است.وی افزود: از باب تذکر و امر به معروف به همه به خصوص رئیس جمهور این شعر را قرائت می کنم که «چوب در آب فرو نرود، حکمتی است، عارش آید به فرو بردن حکمت خویش.» همه ما باید پایبند حکمت علوی باشیم. دغدغه های پیرموذن در آن اخطار کذایی با رنگ قرمز مشخص شده تا شما خوانندگان محترم بهتر قضاوت کنید که چگونه این نماینده ی مجلس شورای اسلامی ایران در استانداردی دوگانه نسبت به رعایت وحدت، انسجام ملی، تعهد و حکمت علوی به رئیس جمهور تذکر می دهد اما در شرایط امروزی که به تصور خویش فرصتی برای احیای سربازان میدانی فتنه فراهم شده، کسی را دعوت به دادن اجازه به رسانه ملی می کند که پیش چشم جهانیان هم حکمت و فقه 1400 ساله ی شیعه ی علوی را زیر سوال برد هم خلاف وحدت و انسجام ملی با رسانه های بیگانه همآغوش شد.
تاریخ ارسال مطلب : پنج شنبه 92/4/20 | نویسنده : alamdarbasir
ما اینجا اومدیم برای زندگی و کار نه برای به نمایش گذاشتن دین و تاریخ!
به گزارش علمدار بصیر "جواد فرهنگی" در صفحه گوگل پلاس خود نوشت: بانوی محجبه ای در یکی از سوپرمارکتهای زنجیرهای در فرانسه خرید میکرد؛ خریدش که تموم شد برای پرداخت رفت پشت صندوق. صندقدار یک خانم بیحجاب و اصالتاً عرب بود. صندوقدار نگاهی از روی تمسخر بهش انداخت و همینطور که داشت بارکد اجناس را میگرفت اجناس او را با حالتی متکبرانه به گوشه میز میانداخت. اما خانم باحجاب ما که روبنده بر چهره داشت خونسرد بود و چیزی نمیگفت و این باعث میشد صندوقدار بیشتر عصبانی بشه ! بالاخره صندوقدار طاقت نیاورد و گفت: «ما اینجا توی فرانسه خودمون هزار تا مشکل و بحران داریم این نقابی که تو روی صورتت داری یکی از همین مشکلاته که عاملش تو و امثال تو هستید! ما اینجا اومدیم برای زندگی و کار نه برای به نمایش گذاشتن دین و تاریخ! اگه میخوای دینت رو نمایش بدی یا روبنده به صورت بزنی برو به کشور خودت و هر جور میخوای زندگی کن!» خانم محجبه اجناسی رو که خریده بود توی نایلون گذاشت، نگاهی به صندقدار کرد… روبنده را از چهره برداشت و در پاسخ خانم صندوقدار که از دیدن چهره? اروپایی و چشمان رنگین او جا خورده بود گفت: «من جد اندر جد فرانسوی هستم…این دین من است . اینجا وطنم…شما دینتون را فروختید و ما خریدیم.
تاریخ ارسال مطلب : پنج شنبه 92/4/20 | نویسنده : alamdarbasir
شاید شما کمتر از زنانی شنیده باشید که هم مادر، هم همسر و هم خواهر شهید باشند. اما فاطمه جلالی جز معدود شیرزنانی است که همسر شهید خداکرم سلیمانی ،مادر شهیدمحمود سلیمانی و خواهر شهید محمود سلیمانی است.
به گزارش علمدار بصیر: شهر رابر را خیلی ها به نام حاج قاسم سلیمانی می شناسند اما این شهر ستارگان دیگری دارد که سردار نیز به آنها عرض ارادت دارد. فاطمه جلالی مادر، همسر و خواهر شهید یکی از این ستارگان پرفروغ آسمان استان است. وقتی درب خانه شهید را زدیم خانم جلالی با استقبالی گرم ما را به داخل دعوت کرد. خانه ای پر از خاطره که ثمره 27 سال زندگی مشترک با شهید خداکرم سلیمانی تقدیم شهید محمود سلیمانی بود. خانم جلالی که خواهر شهید محمود سلیمانی نیز هست در گفتگوی صمیمانه از عشق شهدا به امام راحل (ره) سخن گفت و گفت : همسر شهیدم توصیه می کرد دست در دست هم داده تا که ریشه ابرقدرتها وجنایتکاران شرق وغرب را از بیخ وبن درآورده وبا پیروی از ولایت فقیه ادامه دهنده راه شهیدان به خون خفته ایران باشید. خانم جلالی از نحوه شهادت برادر، همسر و فرزندتان بگویید؟
ابتدا برادرم محمود در سال 1361 در عملیات بیت المقدس به شهادت رسید ودر سال 1362 در عملیات والفجر 3 در منطقه عملیاتی مهران پسرم شهید شد وسپس همسرم هم در سال 1365 در عملیات کربلای 1 درمنطقه مهران ودر همان محل شهادت پسرم ودر سن 52 سالگی از ناحیه سر وپهلو هدف گلوله دژخیمان قرار گرفت وبه شهادت رسید .
مهمترین خصوصیات این شهدا چه بود؟
همسر شهیدم ایشان به معنای واقعی یک فرشته بود ، یک انسان باایمان وپرهیزگار بود ، صداقت ایشان زبانزد عام وخاص بود ، نماز اول وقتش ترک نمی شد ، گذشت وایثار داشت ، صبور وخوش رو وخوش برخورد بود ، به اقوام وخویشان سرمی زد واز احوال آنها با خبر بود ، به فقرا کمک می کرد ، به همسایگان توجه خاص داشت ، امام عزیز وراحل را خیلی دوست داشت ، در تربیت فرزندان کوشا بود ، به نیازها وخواسته های فرزندانش توجه داشت ، همیشه فرزندانش را به تحصیل علم واز طرفی به نماز اول وقت توصیه می کرد ، زیر بار زور وظلم نمی رفت، آزاده مرد بود ودلی رئوف ومهربان داشت .
درصورت امکان ماجرای شفای شهید خداکرم سلیمانی را برایمان بازگو نمایید.
شهید خداکرم قبل از انقلاب به مدت هفت سال بیمار شد وبیماری او آنقدر سخت بود که همه اقوام وهمسایگان امیدی به زنده ماندن ایشان نداشتند ، ودکترها هم از علاج او ناتوان بودند وهر روز حالش بدتر می شد ، ولی شهید امیدوار بود وخدا را شکر می کرد وبه اهل بیت متوسل می شد ویاس وناامیدی در اوراه پیدا نمی کرد، یک شب طبق روال وضو می گیرد ومی خوابد در عالم خواب یک بزرگواری را که لباس سفید پوشیده می بیند که بالای سرش ایستاده ومی گوید فلانی بلند شو ، خداکرم می گوید نمی توانم، من بیمار هستم وتوان برخاستن ندارم ، باردیگر تکرار میکند وبار سوم آن بزرگوار می گوید من امام حسین (ع) هستم وتورا شفا دادم ، دست من را بگیر وبلند شو اما باید هر سال یک روز مجلس روضه خوانی برای ما در خانه ات برپا کنی و مردم را مهمان آن سفره نمایی ، دست آقا را می گیرد وبلند می شود واز خواب بیدار می شود می بیند سالم وتندرست است ومی تواند راه برود وخداوند میخواهد که بنده خوبش از مرگ در رختخواب رهایی یابد ودر راه خودش ودر جهاد با دشمنان شربت شهادت را بنوشد وبه افتخار شهادت مثل اربابش امام حسین(ع)نایل شود.
در پایان اگر نکته ای باقی مانده است در خدمتتان هستیم.
یادآوری نکات برجسته ای از وصیت نامه ایشان خارج از لطف نیست : وصیت می کنم به برادران وخواهران مسلمان که گوش به فرمان امام خمینی (ره) باشند و دست در دست هم داده تا که ریشه ابرقدرتها وجنایتکاران شرق وغرب را از بیخ وبن درآورده وبا شعار حزب فقط حزب الله رهبر فقط روح الله ادامه دهنده را ه شهیدان به خون خفته ایران باشید وبا شایعه پراکنان ومنافقان به شدت مبارزه کنید ونگذارید که این بیگانگان بر ما بتازند ، هدف من از انتخاب کردن این راه فقط به خاطر خدا بوده ونه بخاطر ریا وتکبر بلکه از روی عشقی که به خدا داشتم این راه را انتخاب کردم ، پروردگارا اگر ارزش ولیاقت آن را دارم که در راهت ثابت قدم باشم همچون خالصان درگهت مرا هم نظر همتی فرما ومرا قربانی راهت گردان .
منبع: بوتیا نیوز
تاریخ ارسال مطلب : پنج شنبه 92/4/20 | نویسنده : alamdarbasir
تاریخ ارسال مطلب : پنج شنبه 92/4/20 | نویسنده : alamdarbasir
|
|
تمامی حقوق این وبلاگ و مطالب آن متعلق به علمدار بصیر می باشد و انتشار مطالب با ذکر منبع مانعی ندارد.
طراحی و اجرا : مرکز فرهنگی صالحون |