سفارش تبلیغ
صبا ویژن
" سلام بر شما ... از این که از علمدار بصیر بازدید نمودید ، بسیار خرسندیم . از طریق نظرات می توانید پیشنهادات و انتقادات خود را با ما در میان بگذارید "

 

آخرین مطالب
پیوند دوستان
نشست هماهنگی دیدار نمادین تیم ملی و تیم ملی 98 فرانسه و مراسم تجلیل از فدراسیون‌های برتر در فدراسیون فوتبال برگزار شد.

 

 

به گزارش علمدار بصیر و به نقل از سایت فدراسیون فوتبال،نشست هماهنگی برگزاری دیدار نمادین تیم ملی 2014 برزیل و تیم ملی 98 فرانسه و همچنین مراسم تجلیل از فدراسیون‌های برتر، بعدازظهر امروز در سالن روابط عمومی فدراسیون فوتبال برگزار شد.
 در این نشست که با حضور مهدی محمد نبی دبیرکل فدراسیون و روسای کمیته‌ها و دپارتمان‌های فدراسیون فوتبال برگزار شد، دبیرکل فدراسیون ضمن معرفی کاشانی و وادی خیل از مدیران وزارت ورزش و جوانان گفت: در راستای اجرای دستور رئیس جمهور، ساعت 10 شب شنبه 29 تیرماه، دیدار نمادین تیم ملی کنونی و تیم ملی جام جهانی 98 فرانسه در ورزشگاه آزادی برگزار خواهد شد تا به نحو مطلوبی از بازیکنان ملی‌پوش اسبق قدردانی شود.
وی ادامه داد: همچنین در این مراسم از سوی وزارت ورزش و جوانان، از فدراسیون‌های برتر سال 91 هم تقدیر به عمل خواهد آمد.
دبیرکل فدراسیون فوتبال با اشاره به برگزاری بازی نمادین گفت: در دو نیمه 30 دقیقه‌ای این بازی انجام خواهد شد و 30 دقیقه هم به برگزاری مراسم تقدیر اختصاص دارد. مراسم تقدیر از فدراسیون‌های برتر توسط وزارت ورزش و جوانان انجام خواهد شد و هماهنگی‌های لازم برای پخش زنده این بازی نمادین و مراسم تقدیر از فدراسیون‌های برتر، از شبکه سوم سیما به عمل خواهد آمد.
محمد نبی گفت: در این بازی نمادین تیم ملی 2014 برزیل سفید می‌پوشد و تیم ملی 98 فرانسه با پیراهن قرمز به میدان می‌آید. غلامرضا بهروان رئیس سازمان مسابقات مسئول برگزاری دیدار است و مراسم تقدیر با هماهنگی وزارت ورزش و جوانان و فدراسیون فوتبال انجام می‌شود.
اسامی کادر فنی، سرپرستی و بازیکنان دعوت شده به تیم ملی 98 به شرح زیر اعلام شده است:
مربیان: جلال طالبی و بیژن ذوالفقارنسب. سرپرست: ناصر نورآموز
 
احمدرضا عابدزاده، نیما نکیسا، پرویز برومند، علی دایی، مهدی پاشازاده، محمد خاکپور، نادر محمدخانی، جواد زرینچه، مهدی مهدوی کیا، بهنام سراج، علیرضا منصوریان، حمید استیلی، مهرداد میناوند، ستار همدانی، علی لطیفی، کریم باقری، خداداد عزیزی، سیروس دین محمدی، نعیم سعداوی، افشین پیروانی، علی اکبراستاد اسدی، رضا شاهرودی
 
اسامی بازیکنان تیم ملی 2014
رحمان احمدی، سوشا مکانی، علیرضا حقیقی، پژمان منتظری، امیر حسین صادقی، هاشم بیک‌زاده، سید جلال حسینی، محمدرضا خانزاده، خسرو حیدری، آندرانیک تیموریان، جواد نکونام، احسان حاج صفی، حسین ماهینی، مجتبی جباری، امید ابراهیمی، شجاع خلیل زاده، مسعود شجاعی، محسن مسلمان، قاسم حدادی‌فر، محمد نوری، فرزاد حاتمی، محمدرضا خلعتبری، غلامرضا رضایی، مهرداد اولادی
لازم به ذکر است 24 بازیکنی که نامشان در لیست فوق‌الذکر آمده است باید ساعت 19 روز شنبه 29 تیر 92 در محل هتل آکادمی ملی فوتبال، در کمپ تیم‌های ملی خودشان را به کادر فنی سرپرستی تیم ملی بزرگسالان معرفی کنند.





تاریخ ارسال مطلب : سه شنبه 92/4/25 | نویسنده : alamdarbasir

مردی که متهم است همسرش را چندین روز شکنجه کرده و سپس به قتل رسانده هرچند با رضایت اولیای‌دم از قصاص نجات پیدا کرد اما با شکایت دادستان پای میز محاکمه رفت و جزییات قتل همسرش را توضیح داد.

به گزارش علمدار بصیر به نقل از روزنامه شرق، قتل زن جوان که سارا نام داشت پنج سال قبل به ماموران خبر داده ‌شد. رفتگران منطقه مفتح در حال تمیز کردن خیابان بودند که جنازه را دیدند. یکی از رفتگران با پلیس تماس گرفت و گفت، جسد زنی جوان را کنار جوی آب پیدا کرده‌ است. وقتی ماموران به محل رسیدند، جسد زن جوان را که معلوم بود مدت‌ها شکنجه و جراحات شدیدی بر بدنش وارد شده ‌است مشاهده کردند.
 
مرد میانسالی همزمان با کشف جسد به پلیس خبر داد دختر جوانش به نام سارا گم شده ‌است. این مرد گفت: دخترم با شوهرش زندگی می‌کرد از آنجایی که آنها با هم اختلاف داشتند من خیلی نگران دخترم می‌شدم. چند روزی است که از او خبر ندارم و تلفن‌هایش را جواب نمی‌دهد. وقتی از سعید، شوهرش سراغ او را گرفتم گفت سارا خانه را ترک کرده‌ اما من فکر می‌کنم اتفاقی برای دخترم افتاده ‌است.
 
وقتی ماموران جسدی را که پیدا کرده ‌بودند به پدر سارا نشان دادند، این مرد تایید کرد جنازه متعلق به دخترش است. او گفت: من به دامادم مشکوک هستم. او همیشه سارا را کتک می‌زد و اذیتش می‌کرد. من فکر می‌کنم او راز این قتل را بداند.
 
ماموران سعید را بازداشت کردند. این مرد بدون هیچ مقاومتی اتهام قتل را قبول کرد و توضیح داد همسرش را 48ساعت شکنجه کرده و همین شکنجه‌ها باعث مرگ او شده است.
 
سعید گفت: من و سارا مدت‌ها بود که با هم اختلاف داشتیم. هربار که شیشه می‌کشیدم این اختلاف شدیدتر می‌شد. سارا به من می‌گفت باید ترک کنم اما نمی‌توانستم. چند ماه قبل از این حادثه سارا از دادگاه درخواست طلاق کرد ولی من از او خواستم چند ماه تحمل کند و گفتم ترک می‌کنم و دوباره به زندگی برمی‌گردم آنقدر اصرار کردم که او قبول کرد اما نتوانستم شیشه را ترک کنم و دعواهای ما شروع شد. دو روز قبل از حادثه بود که سر مساله‌ای جزیی با هم جروبحث کردیم. به او گفتم دست از سرم بردارد اما او عصبانی بود و بی‌وقفه حرف می‌زد.
 
 شیشه کشیده ‌بودم نتوانستم خودم را کنترل کنم با کابل ماهواره زنم را کتک زدم. خیلی او را زدم. ‌بیهوش شد و روی زمین افتاد. او را سوار ماشین کردم و به سمت بیمارستان رفتم. جلوی در بیمارستان از ترس اینکه مبادا درباره جای زخم‌هایش سوال کنند برگشتم. زنم را همان‌طور که بیهوش بود به خانه برگرداندم و دوباره با کابل حسابی کتکش زدم. نمی‌دانم چرا آنقدر از دست او عصبانی بودم. همه بدنش خونی شده‌ بود.
 
او را روی صندلی نشاندم و دست و پایش را بستم بعد از خانه بیرون رفتم و شیشه کشیدم. دوباره برگشتم. دو روز گذشته بود. زنم نفس نداشت. ترسیدم. نمی‌دانستم باید چه کنم اگر او را به بیمارستان می‌بردم به‌جز اینکه بازداشت شوم هیچ‌ اتفاق دیگری نمی‌افتاد. لباس‌هایش را عوض کردم و جسد را بیرون بردم. با ماشین خودم جسد را منتقل و بعد آن را در خیابان رها کردم.
 
پرونده با اعترافات متهم و درخواست اولیای‌دم مبنی بر قصاص، به دادگاه کیفری استان تهران شعبه 113فرستاده ‌شد. متهم در جلسه محاکمه به قتل اعتراف کرد و گفت: از کاری که کرده‌ام پشیمان هستم. زنم بی‌گناه بود. من به دلیل اعتیادی که به شیشه داشتم این کار را کردم.
 
هیات قضات متهم را با توجه به درخواست اولیای‌دم مجرم دانستند و به قصاص محکوم کردند.  پنج سال بعد از حادثه اولیای‌دم سرانجام راضی به گذشت شدند و اعلام کردند درخواست قصاص خود را پس می‌گیرند اما این‌بار دادستان تهران شکایت کرد و با توجه به فجیع ‌بودن قتل زن جوان برای متهم درخواست مجازات کرد. روز گذشته جلسه رسیدگی به اتهام سعید به لحاظ جنبه عمومی جرم برگزار شد. متهم این‌بار نیز ضمن قبول اتهامش گفت: من به شیشه اعتیاد داشتم و نمی‌دانم چرا وقتی شیشه می‌کشیدم از خود‌بیخود می‌شدم. همسرم بی‌گناه بود اما یادم نمی‌آید او را شکنجه کرده ‌باشم.
 
در این هنگام قاضی گفت: گزارش پزشکی‌قانونی نشان می‌دهد 200ضربه سنگین بر بدن مقتول وارد شده که بخش عمده‌ای از آن زخم‌ها ناشی از سوزانده شدن با سیخ داغ است ضمن اینکه خودت به شکنجه زنت اعتراف کردی چرا حالا مدعی هستی یادت نمی‌آید. متهم گفت: یادم نمی‌آید این کار را کرده ‌باشم. فکر می‌کنم چند روز قبل در خانه پدرش پایش روی سیخ داغ رفته و سوخته‌ بود. بعد از پایان جلسه رسیدگی هیات قضات برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند





تاریخ ارسال مطلب : یکشنبه 92/4/23 | نویسنده : alamdarbasir

هانیه توسلی و خواهر کوچکترش

 

 

سحر دولتشاهی

چکامه چمن ماه

ترانه علیدوستی

نفیسه روشن

 

 

باران کوثری

 

عکس کودکی برخی بازیگران و خوانندگان دیگر

 

 

منبع: روزنه انلاین

 





تاریخ ارسال مطلب : یکشنبه 92/4/23 | نویسنده : alamdarbasir
نقدی بر درخواست برخی از رسانه ها از رسانه ملی
شجریان تحریم شد یا تحریم کرد؟
برخی ازرسانه ها قبل از طرح تقاضای خود از مسئولان رسانه ملی مبنی بر پخش «ربنا»،بهتر است این موضوع را به خوبی تبیین نمایند که استاد شجریان از سوی رسانه ملی مورد تحریم قرا رنگرفت بلکه خود ایشان بود که مردم و رسانه ملی را تحریم کرد.

 

 

به گزارش علمدار بصیر: امسال هم به مانند چند سال گذشته و با ورود به ایام ماه مبارک رمضان برخی رسانه ها که غالباً خود را نماینده تام و تمام ملت می دانند در تلاشی هم آهنگ و با لحنی طلبکارانه تقاضای نا به جایی را از رسانه ملی مطرح نمودند. این رسانه ها با اشاره به عدم پخش آوای زیبا و هنرمندانه "ربنای" استاد محمدرضا شجریان(که نه در استاد بودنش شکی است و نه در لحن خوشش) در رمضان سالهای اخیر از صدا و سیمای جمهوری اسلامی تقاضای پخش دوباره این اثر را دارند. در اشاره به این درخواست چند نکته قابل ذکر است:
1- اول از همه آنکه؛ هرچند نوای ربنای شجریان برای بسیاری از مردم ایران جذاب و دلرباست لکن هستند آثار دیگری که در قیاس با این اثر از وزن نه چندان پایین تری برخوردارند و علاوه بر آن متناسب با ذائقه بسیاری از علاقمندان اند. سرزمین ایران پر است از هنرمندانی که بی هیچ ادعا و بهانه ای تنها برای مردم و به بهانه مردم خلق آثار می کنند.
بر همین اساس محدود نمودن هنر هنرمندان ایرانی تنهاد به چند نمونه محدود بی انصافی و جفا در حق ملت ایران است. باید به سلیقه های متنوع افراد مختلف توجه شود و رسانه هایی که خود را دلبسته به استاد شجریان می دانند باید از رویکرد تمامیت خواهانه و سلیقه ای خود که آن را به نام همه افراد جامعه معرفی می کنند اجتناب ورزند.
2- هنر در ارتباط مستقیم با ذائقه افراد معنا پیدا می کند. به عبارت دیگر برخی آثار هنری با ذائقه افراد بیشتری از جامعه متناسب است و برخی آثار دیگر ذائقه عده کمتری از افراد را اغنا می نماید. این به آن معنا نیست که تنها اثر پر طرفدار دارای اصالت است و دیگر آثار که از محبوبیت کمتری برخوردارند فاقد شاخصه های هنر اصیل اند.
بر این اساس نباید تصور کرد که تنها فلان اثر به استناد محبوبیت بیشتر می تواند منشا آثار و برکات خیر گردد و آثار دیگر هنرمندان چنین توان و اندازه ای ندارند. اتخاذ چنین رویکردی در بسیاری از اوقات با خود دیکتاتوری فرهنگی و رسانه ای را در پی داشته است به نحوی که تریبون رسانه ملی به حسب برخورد یکسویه و سلیقه ای تنها به عده ای خاص اختصاص داده شده و فضای کافی برای انعکاس دیگر استعدادهای نوظهور داده نشده است.
3- بحث دیگر بحث تخصص در شناخت آثار هنری اصیل است. برخی آثار هنری که به لحاظ تکنیکی از جایگاه برجسته ای برخوردارند به لحاظ کارکردی فضای خاص و ویژه ای را طلب می کنند. به عبارت دیگر ممکن است اثری از لحاظ ساخت و کیفیت تکنیکی دارای آیتمهای برجسته و عالی باشد اما به لحاظ نوع کارکرد محدود به شرایط خاصی باشد و اگر در شرایط خاص خود مورد استفاده و بهره مندی قرار نگیرد حق مطلب را ادا نخواهد کرد.
در همین رابطه می توان به نقل قولی از رهبر معظم انقلاب در رابطه با همین اثر "ربنای" محمدرضا شجریان اشاره کرد. ایشان در 1370/12/13 در دیدار با اعضاى گروه ویژه و گروه معارف اسلامى صداى جمهورى اسلامى ایران‌ به نکات جالبی درباره موسیقی مذهبی و اذان و مناجات‌های صدا و سیما اشاره کردند و نکاتی گفتند که متاسفانه اکنون بعد از گذشت 20 سال هنوز به آنها توجه جدی نشده است.
ایشان در این سخنان «ربنا»ی شجریان را اثری هنری می‌خواند که فاقد حس و حال مناسب برای اذان ماه مبارک رمضان است و بهتر است با نمونه‌های مسجدی جایگزین شود. ایشان بحث خود را اینگونه مطرح نمودند:«آن «ربّنا»هایى که شجریان خوانده و در ماه رمضان قبل از اذان مغرب مى‌گذارند، یک کار هنرى است؛ یک کار حالى نیست؛ مناسب نیست که بعد از اذان، کسى بخواهد آن‌طور چیزى را بگذارد؛ نه، بعد از اذان، به نظرم مى‌رسد که همین صداى معمولىِ مسجدىِ ما بهتر و مناسب‌تر باشد.»
4- نکته آخر که از همه نکات اشاره شده نیز مهمتر است وضعیت و چرایی عدم پخش آثار محمدرضا شجریان از رسانه ملی است. پس از آشوبهایی که در دوران پس از دهمین دوره? انتخابات ریاست جمهوری ایران به وقوع پیوست، محمدرضا شجریان در نامه‌ ای به عزت الله ضرغامی ریاست رسانه ملی از وی خواست تا از پخش آثار او در صدا و سیما خودداری گردد.
وی اعلام کرد سازمان صدا و سیما هیچ نقشی در تهیه این آثار نداشته و به حکم قانون و شرع از این سازمان خواست تا صدا و آثار او در هیچ‌یک از واحدهای رادیو و تلویزیون پخش نشود. وی در گفتگو با بی‌بی‌سی فارسی گفته بود که هر بار که صدای خود را از این رسانه می‌شنود احساس شرم می‌کند و بدنش می‌لرزد.
سوالی که در انتها و با فرض نابه جا بودن 3 نکته نخست مطرح می گردد و لازم است رسانه های مشتاق و دوستداران دوآتشه محمدرضا شجریان بدان پاسخ دهند آنست که با چنین موضع و منع قانونی و شرعی ای که شجریان خود برای پخش آثارش از رسانه ملی ایجاد نموده است بر کدامین اصل و با کدامین مبنا از رسانه ملی تقاضا دارند تا اثر "ربنای" وی که به خواست خود صاحب اثر از پخش آن جلوگیری شده است برای بار دیگر از تریبون رسانه ملی چه صدا و چه سیما پخش گردد؟.
بهتر است رسانه های فوق قبل از طرح تقاضای خود از مسئولان رسانه ملی این موضوع را به خوبی تبیین نمایند که شجریان از سوی رسانه ملی مورد تحریم و بی مهری قرار نگرفت بلکه خود ایشان بود که مردم و رسانه ملی را تحریم کرد. اگر این رسانه ها خبری از اعلام موضع جدید جناب استاد شجریان در این رابطه دارند که دیگر رسانه ها و ازجمله خود رسانه ملی از آن بی خبرند بد نیست آن اخبار را منتشر نمایند شاید که منشا تغییراتی در نگاه فعلی گردد.
 
منبع:فارس





تاریخ ارسال مطلب : یکشنبه 92/4/23 | نویسنده : alamdarbasir
در حالی که رئیس‌جمهور منتخب به صراحت می‌گوید از برنامه هسته‌ای و حق قانونی غنی‌سازی کوتاه نخواهم آمد، یک مدعی حمایت از وی در فیلم تبلیغاتی خواستار دست کشیدن از برنامه هسته‌ای شد!

به گزارش علمدار بصیر: صادق زیباکلام چندماه پیش گفته بود روحانی اصلاح‌طلب نیست و بیش از 2 میلیون رأی نخواهد آورد. او اما در فیلم تبلیغاتی روحانی ظاهر شد و از وی حمایت کرد. اما چند روز بعد در مصاحبه‌ای گفت ایده‌آل وی نه هاشمی و نه روحانی بلکه کسانی چون واسلاو هادل (از سیاستمداران فعال در حوزه کودتای مخملی) هستند.

اکنون وبسایت دویچه‌وله از قول زیباکلام می‌نویسد که روحانی نباید بگوید که برنامه هسته‌ای حق ملت ایران است بلکه باید این سوال را پیش بکشد که آیا این برنامه اصلا به چه درد ایران می‌خورد؟

این همان مغالطه‌ای است که از سالها قبل قدرت‌‌های غربی مطرح می‌کنند.

زیباکلام در ادبیاتی که با ادبیات دولت‌های غربی و رسانه‌های آنان مو نمی‌زند، می‌گوید: آیا 75 میلیون ایرانی باید فدای مسئله هسته‌ای شوند. روحانی این آهنگ همیشگی را تکرار نکند که برنامه هسته‌ای حق ماست و این حق باید به رسمیت شناخته شود. چون واقع مطلب این است که کسی اصلا منکر این حق نشده. هیچ‌گاه غربی‌ها، اتحادیه اروپا و آمریکا نگفته‌اند که نه ایرانی‌ها شما حق غنی‌سازی ندارید، شما حق ندارید اصلا هیچ‌جور فعالیت هسته‌ای داشته باشید. مشکل و مناقشه اساسی این است که باید این اعتماد به وجود آید.

او همچنین گفته که مطبوعات باید این سوال بنیادی را به میان مردم ببرند که بعد از 10 یا 20 سال که ما این همه هزینه کرده‌ایم برای برنامه هسته‌ای‌مان، در نهایت اکنون بعد از دو دهه چه به دست آورده‌ایم؟ کره شمالی که تا به آخرش رفته، پاکستان که تا به آخرش رفته و به آن مفهوم هم درست کرده‌اند، چه گلی از نظر پیشرفت و توسعه اقتصادی و صنعتی توانسته‌اند به سر مملکت خودشان بزنند که حالا جمهوری اسلامی ایران بتواند بزند. یا این سوال که این برقی که قرار است در نیروگاه هسته‌ای تولید شود، برای مصرف‌کننده چند کیلووات تمام می‌شود؟

وی در بخش دیگری از مصاحبه به توجیه حمایت‌های ضد ایرانی-آمریکایی پرداخته و به جای اینکه به اصل تشدید تحریم‌ها بپردازد ادعا کرد این به نفع روحانی است تا مورد حمله اصولگرایان قرار نگیرد.

آقای زیباکلام گویا توجه ندارد یا تجاهل می‌ورزد که مخالفت غرب با برنامه هسته‌ای، مخالفت با اصل استقلال و پیشرفت‌های ملت ایران است و نه با یک برنامه و موضوع خاص. همچنان که ملت ایران از سال‌های آغازین پیروزی انقلاب و در حالی که آن روز اصلا اسمی از برنامه هسته‌ای و پیشرفت‌های آن در میان نبود، تحریم‌ها آغاز شد و هر سال شدت پیدا کرد. درواقع به بیان آقای زیباکلام باید انقلاب را هم تعطیل کرد و به روزگار دیکتاتوری و ارتجاع محمدرضا و رضا پهلوی بازگشت و اختیار نفت و منابع و معادن کشور را به دست غارتگران جهانی سپرد و آن محرومیت‌ها در کنار انبوه منابع را باز تولید کرد.

او در مقام توجیه و تأویل و دفاع از مواضع ظالمانه غرب ادعا می‌کند که آنها منکر حق مردم ایران در حوزه برنامه هسته‌ای و غنی‌سازی نشده‌اند و گفتن این حرف و انکار واقعیت‌های روشن نیز البته از آدم منحصر به فردی مانند آقای زیباکلام برمی‌آید که گویا هنر دیگری جز وارونه‌گویی- و جلب توجه از این طریق- ندارد.

خاطرنشان می‌شود نامبرده سال گذشته نیز، هنگام صدور حکم اعدام برای 4 متهم پرونده فساد 3هزارمیلیاردتومانی، به حمایت از این فساد گسترده پرداخت و متهم اصلی را فردی کارآفرین و نابغه معرفی کرد و در عوض به تخطئه قوه قضائیه پرداخت. زیباکلام پیش از این در مصاحبه‌ای تصریح کرده که برخی دوستان اصلاح‌طلبش به خاطر اظهارنظرهای عجیب به وی می‌گویند باید در آن دانشکده علوم سیاسی را به خاطر تو گل گرفت!

مرجع : کیهان





تاریخ ارسال مطلب : یکشنبه 92/4/23 | نویسنده : alamdarbasir
این روزها از گوشه و کنار صحبت های عجیب و غریبی درباره دولت دهم از زبان افرادی می شنویم که یا نماینده رییس جمهور منتخب هستند و یا از حامیان وی در ایام انتخابات ریاست جمهوری بوده اند.

به گزارش علمدار بصیر: اینکه واگذاری زمین نمایشگاه بین‌المللی تهران به سازمان صدا و سیما ( درست یا نادرست ) با انتقادات برخی رسانه‌های خاص و نماینده رییس جمهور منتخب مواجه شد، نشان دهنده این واقعیت است که چنین اقدامی خلاف انتظار مردم و خلاف الزامات اخلاقی دولت آینده نسبت به شعار اعتدالی است که مد نظر رییس جمهور منتخب می باشد که برخی آن را انجام دادند.

 

 

بنا بر این گزارش اخیرا هر کار و تصمیمی که دولت دهم می گیرد با واکنشی مواجه می شود که دور از توجیه قانونی و یا حتی اخلاقی و سیاسی می باشد که جای تعجب دارد. (لازم به ذکر است که ما قصد دفاع یا توجیه اقدامات دولت دهم را نداریم و فقط به نقض حق قانونی دولت اشاره ای داریم)

در این خصوص و در آخرین رویداد، دولت تصمیم به واگذاری زمین های نمایشگاه بین المللی به صدا و سیما را گرفته است که این عمل با واکنش آقای ترکان نماینده رییس جمهور منتخب و اخیرا هم با انتقاد روزنامه جمهوری اسلامی مواجه شده است.

روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله دیروز شنبه مورخه 4/22 خود تحت عنوان "تصمیمات خلق الساعة!" به این عمل دولت اعتراض کرده است که بدعتی آشکار در حق دولت های منتخب مردم می باشد.

این روزنامه در بخشی از این مقاله و در یک اقدام عجیب و خلاف قانون آورده است: "دولتی که فقط 20 روز از عمرش باقی است، تنها کاری که می‌تواند انجام بدهد اینست که دستگاه‌ها را به دولت بعدی تحویل بدهد، گزارش‌هائی از عملکرد دستگاه‌ها به رئیس‌جمهور منتخب ارائه نماید و اطلاعات لازم را منتقل کند. حتی اگر قرار است برحسب ضرورت، اقداماتی صورت بگیرد، راه درست اینست که آن اقدامات با اطلاع و هماهنگی رئیس‌جمهور منتخب انجام شوند و نقطه نظرهای کسی که قرار است در روزهای نزدیک آینده دولت را تحویل بگیرد رعایت شود. "

اینکه در کجای قانون همچین چیزی پیش بینی شده است را باید از نویسنده این سرمقاله سئوال کرد ولی آنچه که روشن است این است که نه تنها این دولت بلکه دولت جناب روحانی نیز تا آخرین روز کاریش حق دارد مصوباتی داشته باشد و به آن عمل کند و حال اگر از دید ما این مصوبات خوش نیاید نمی توانیم آن را چنین تفسیر نماییم که با قانون منافات دارد.

ثانیا در کجای قانون گفته شده که دولتی در پایان عمرش فقط وظیفه اش ارائه گزارش به دولت آینده است!! پس اگر اینچنین باشد امورات قانونی دولت باید تعطیل گردد و از حیث قانونی این درخواست یک بدعت آشکار در کشور می باشد که این هم دارد به لطف برخی دوستان شکل می گیرد!

اینکه واگذاری زمین نمایشگاه بین‌المللی تهران به سازمان صدا و سیما ( درست یا نادرست ) با انتقادات برخی رسانه‌های خاص و نماینده رییس جمهور منتخب مواجه شده است، نشان دهنده این واقعیت است که چنین اقدامی خلاف انتظار مردم و خلاف الزامات اخلاقی دولت آینده نسبت به شعار اعتدالی است که مد نظر رییس جمهور منتخب می باشد که برخی آن را انجام دادند.
 
منبع:عصر امروز





تاریخ ارسال مطلب : یکشنبه 92/4/23 | نویسنده : alamdarbasir
ممنوعیت حضور زنان در ورزشگاه ها در حالی در کشور برگزار می شود که همین ممنوعیت در زمان میتینگ ها سیاسی و برای تشویق افراد سیاسی برداشته می شود!

به گزارش علمدار بصیر: مساله ورود زنان به ورزشگاه ها در ایران همیشه مساله مهمی بوده است و با ممنوعیت هایی همراه با واکنش زنان روبه رو بوده است. این واکنش زنان در اعتراض به ممنوعیت ورودشان به ورزشگاه حتی باعث شد که در زمان ریاست جمهوری خاتمی و در یک بدعت به خانم ها اجازه داده شد تا در یک دیدار حساس فوتبال در ورزشگاه آزادی حضور داشته باشند، این اتفاق زمانی رخ داد که سید محمد خاتمی رئیس جمهور وقت ایران با هیات همراه از درب اصلی مجموعه ورزشی آزادی عبور کردند و با صحنه تجمع دختران روبه رو شدند، و وی اجازه حضور خانم ها را در ورزشگاه تنها برای یک مسابقه یعنی دیدار ایران و بحرین صادر کرد و حتی در جشن صعود تیم ملی به مسابقات جام جهانی هم خانم ها حضور داشتند.

البته این موضوع در دولت احمدی نژاد نیز پیگیری های زیادی شد و بارها احمدی نژاد و برخی از اعضای هیات دولت اعلام کرده بودند که زنان حق حضور در ورزشگاه ها را برای دیدن بازی تیم مورد علاقه شان دارند تا جایی که این صحبت ها مخالفت برخی افراد را برانگیخت که دیدن بدن مرد برای زن جایز نیست و احمدی نژاد را مجبور به واکنش کرد.

احمدی نژاد در پاسخ به آنها در یک محفل دانشجویی گفته بود :" یک خانم برای آنکه به استادیوم بیاید، حتی اگر بازی مهمی مثل بازی های شهرآورد نباشد، باید حداقل دو ساعت زودتر از محل زندگی اش به سمت استادیوم حرکت کند، برای تماشای بازی هم باید بلیط تهیه کند و این غیر از هزینه رفت و آمد و خورد و خوراکش است، تقریبا دوساعت زمان صرف تماشای فوتبال می شود و برای بازگشت به منزل هم با احتساب ترافیک، یک تا یک ساعت و نیم زمان صرف کند. البته لباس فوتبالیست ها هم  طوری است که با جوراب ساق بلند و شورت ورزشی بازی می کنند که تنها قسمت کوچکی از زانوی آنان معلوم است. آیا منطقی است که یک خانم با صرف این مقدار زمان و هزینه به این انگیزه به استادیوم بیاید که آن قسمت زانوی مردان را ببیند؟ آیا جذابیت بازی و هیجانات استادیوم اجازه می دهد کسی همچون نگاهی به این مسئله داشته باشد؟ آیا اصلا بانوان ما اینگونه هستند؟ من این حرفها را خلاف شان بانوان ایرانی می دانم."

 اما این درگیری ها بر  سر حضور زنان در این چند سال خلاصه نشده است و باید گفت تاکنون چندین بار زنان به استادیوم آزادی رفته اند و اولین این حضور هم بی دعوت بوده است، درست پس از بازگشت تیم ملی فوتبال از بازی جنجالی ایران و استرالیا که تیم ملی ایران به جام جهانی 98 راه یافت. البته پس از آن نیز ورزشگاه آزادی چند باری حضور زنان را تجربه کرده است. در بازی آلمان و ایران که زنان صندلی های زرد رنگ و زیر جایگاه اختصاصی خبرنگاران حضور یافتند و بازی ایران و بحرین در زمان ریاست جمهوری سید محمد خاتمی.

البته این ممنوعیت زمانی که سیاسیون به آن نیاز داشته باشند برداشته می شود، یعنی در مواقعی که سیاسیون کشور قصد بر پایی میتینگ های تبلیغاتی را داشته باشند حضور زنان در ورزشگاه آزاد شده و اتفاقا مورد استقبال نیز قرار می گیرد که در برخی مواقع به سبب اقداماتی که صورت می گیرد این گونه حضور زنان با اخلاق اسلامی هم سویی ندارد.

بارها در طول سالهایی که خانم ها حق ورود به ورزشگاه ها برای تشویق تیم ملی و ورزش کشور را نداشتند دیدیم که چطور همین خانم ها برای تشویق عده ای افراد سیاسی به ورزشگاه دعوت شده اند و حضور پیدا کرده اند که حتی گاهی اوقات با صحنه های اختلاط زن و مرد و رقص و پایکوبی نیز همراه بوده است. بارها شاهد مراسم ها و میتینگ های سیاسی در این ورزشگاه ها بوده ایم که زنان نیز پا به پای مردان برای تشویق شخص سیاسی شرکت کرده اند، شاید این حاکی از اهمیتی است که سیاسیون به خود می دهند و یکی از اساسی ترین مشکلات کشور ما از ابتدا نیز همین بوده که بیشتر سیاستمردان کشور مصلحت خود را ترجیه داده و در اولویت قرار داده اند.

حضور خانم ها در ورزشگاه ها و اختلاط با مردان در کشور های اسلامی باید ممنوعیتی داشته باشد ولی این موضوع باید همراه با عدالت باشد و نه اینکه اختلاط و گناه اگر برای ما باشد و در راستای اهداف سیاسی و اگر گناهی هم شد موردی ندارد ولی در راستای ورزش ملی حرام است.

 

منبع:عصر امروز





تاریخ ارسال مطلب : یکشنبه 92/4/23 | نویسنده : alamdarbasir
فتنه تیرماه سال 78، با مدیریت موسوی خوئینی ها در روزنامه سلام آغاز شد و قصد فتنه گران این بود که سعید امامی ( اسلامی ) مسبب اجرای قانون اصلاح مطبوعات معرفی شود.

به گزارش علمدار بصیر: 8 سال دولت اصلاحات با طرح گفتگوی تمدن ها در عرصه جهانی، فقط توانست همراهی دوستداران حقوق بشر را بدست آورد و عملا در برابر تحریم های کشورهای متخاصم موفقیت چندانی بدست نیاورد و در داخل کشور با طرح مباحثی همچون آزادی بیان! آزادی برخی احزاب چپ گرا در درون جامعه و دانشگاهها، که سرآمد آنها انجمن های اسلامی و طیف تحکیم وحدتی ها بود را سبب شد تا عملا راه قانونی پیش روی اعضای آن قرار داده شود تا به زعم خودشان به بهانه نقد سیاست های غلط نظام، هجمه ها و تبلیغات فراوانی بر جمهوری اسلامی و قانون اساسی و اصل ولایت فقیه آغاز شود تا به طور مصنوعی شکل یک مطالبه عمومی در جامعه پخش گردد.

واقعه 18 تیر ماه سال 78از آن دست حوادثی بود که در تاریخ کشور ثبت شد و مسببین شکل گیری آن هم اینک به عنوان سران جریان اصلاحات، بدون آنکه به دادگاهی فراخوانده شوند آزادانه در جامعه حضور دارند، افرادی که در آن سالها همه توان خویش را صرف این موضوع نمودند تا وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران، دو بازوی نظام جمهوری اسلامی را قطع کنند.

فتنه سال 78 با قانون اصلاح مطبوعات به مجلس پنجم، رسما با مدیریت موسوی خوئینی ها در روزنامه سلام آغاز می شود و وی در رفتاری کاملا مغرضانه نامه ای محرمانه به نام سعید امامی (ا سلامی ) ، منتشر می کند با این قصد که سعید اسلامی را مسئول تصویب چنین قانونی معرفی نماید که بعد از آن تحصن دانشگاه تهران شکل می گیرد.

در همان دوره تیترهایی که روزنامه سلام و دیگر روزنامه های زنجیره ای دربرابر این قانون بر می گزینند حساسیت بیشتری را در بدنه جامعه و مخصوصا قشر دانشجویی که به حربه آزادی بیان وارد کار سیاسی شده بودند را جذب می کند ،انتخاب تیترهایی مانند :
"تلاش جناح راست برای تغییر قانون مطبوعات " روزنامه سلام 8 خرداد 78
"طرح تغییر قانون مطبوعات، وهن قانون اساسی است" روزنامه سلام 27 و 30 خرداد 78
"اعتراض شدید انجمن صنفی روزنامه نگاران به طرح اصلاح قانون مطبوعات" روزنامه نشاط 18 خرداد
"طرح اصلاح قانون مطبوعات، با قانون اساسی ضدیت جدی دارد" روزنامه آریا 20 خرداد
"تجدید نظر در قانون مطبوعات، طرح انهدام مطبوعات غیر وابسته" روزنامه خرداد 30 خرداد
"اصلاح قانون یا به بن بست کشاندن نظام" روزنامه سلام 9 تیر 78
" طرح اصلاح، سای? استبداد را بر فضای مطبوعات می‌گستراند" روزنامه آریا 12 تیر78
"طرح اصلاح قانون مطبوعات نقط? سیاهی در مجلس پنجم است" روزنامه نشاط 12تیر
"طرح اصلاح مطبوعات، یعنی سای? استبداد بر فضای نشریات" روزنامه ایران 12 تیر
"تکریم یا تحریم آزادی، سرنوشت مطبوعات رقم می‌خورد" روزنام? خرداد 13 تیر 78
"سعید اسلامی پیشنهاد اصلاح قانون مطبوعات را داده بود"(سعیدامامی(اسلامی) این همان کسی بود که خیلی سعی کردند که قتل‌های زنجیره‌ای را به گردنش بندازند ولی موفق نشدند ) روزنامه سلام 15 تیر 78
"محدودیت مطبوعات خشم مردم را شعله‌ ور خواهد کرد" روزنامه نشاط16 تیر

اگر به موارد بالا تلاش بی بی سی فارسی با گویندگی " صادق صبا " رئیس فعلی تلویزیون بی بی سی فارسی را هم اضافه کنیم میزان این عناد ورزی ها مشخص تر می شود ،رادیو بی بی سی در برنام? هر شب خود، به تصویب این اصلاحیه اعتراض می‌کرد و آن را طرحی که اختیارات بیش‌تری به محافظه‌کاران می‌دهد! معرفی می کرد. به عنوان نمونه در برنام? 25 خرداد 78، گزارشگر این رادیو، صادق صبا می‌گوید:
" از هنگام روی کار آمدن آقای خاتمی در دو سال قبل، مطبوعات ایران از آزادی بیش‌تری برخوردار شده‌اند، ولی جناح محافظه‌کار در رهبری ایران، روزنامه‌های آزادی خواه را متهم به بی‌اهمیت جلوه دادن ارزش‌های اسلامی کرده است. "

بنا بر این گزارش دولت اصلاحات که اینک در کلام نماینده شان محمد رضا عارف مبری از هر گونه اشتباه و سوء مدیریت تبلیغ می شود خود به تنهایی در ایجاد قائله 18 تیرماه مقصر است و ادعای نگارنده نیز موئد این موضوع است که با ظهور افرادی مانند حجاریان، آغا جری و گنجی مستقیما به سمت هجمه به قانون اساسی و رهبری گام برداشتند.

محمدرضا عارف که این روزها سعی می کند هم به نعل بزند هم به میخ، حضور خود سرها را باعث ایجاد این اتفاق نامیمون سال 78 در کشور می داند و خواستار برخورد با خودسرها یی می شود که به زعم وی ،چنین فضایی را موجب شده اند.

سوالاتی که آقای عارف باید در مقام پاسخ به آن برآیند این است، روزنامه سلام در ظل مدیریت موسوی خوئینی ها با عنوان مدیر مسئولی! چگونه و توسط چه رابطی اسناد محرمانه وزارت اطلاعات را خارج می کند و با چه پشتوانه ای در صفحه یک روزنامه به چاپ می رساند؟

چگونه و با چه سند و مدرکی به شخص سعید امامی (اسلامی )، بدون اثبات اتهام ،انگ جلوگیری از فعالیت روزنامه های زنجیره ای زده می شود؟ و حتی اگر این گمانه زنی و مدرک تایید هم شود آیا سعید امامی به عنوان یک شخص " خودسرانه " می توانسته است چنین قانونی را در کشور تصویب کند؟

آیا عملکرد موسوی خوئینی ها که همواره از وی به عنوان مردخاکستری اصلاحات نامبرده می شود رفتار خودسرانه نبوده است؟

زمانی که پتانسیل جوانان دانشجو که از شور جوانی شان حاصل می شود در آن مدت 8 سال ،حربه ای می شود که درخواست های آنان به عنوان مطالبه عمومی جامعه مطرح شود، آیا آقای عارف را بر آن نداشت تا در برابر افرادی که از این فضا سواستفاده می کردند بایستد؟

مقصر دانستن یک طیف که از آنان با عنوان نیروهای لباس شخصی تعبیر می شود همواره اتهام بزرگی است که اصلاح طلبان برای فرار از مجازات اقدام خلاف قانونشان در برابر مردم بیان نموده اند، نگاه سی ساله جناب عارف به جنبش دانشجویی شامل آن طیفی می شود که حامی دولت اصلاحات باشد و این در حالی است که همواره عقبه حرکت های دانشجویی از آن زمان که جنبش دانشجویان پیرو خط امام شکل می گیرد مبارزه با استکبار و منافقین داخلی اساس کار آن بوده است که اتفاقا در پیشبرد حرکت انقلاب و آغاز انقلاب فرهنگی پیش قدم بوده اند و شورای عالی انقلاب فرهنگی که آقای عارف هم اینک عضویت آنرا دارند با نگاه مبارزه با نامحرمانی که به انقلاب نفوذ کرده اند شکل می گیرد.

تظاهرات های خیابانی تیرماه سال 78 در آنجا سوال برانگیز می شود که معترضان برای احقاق حق از دست رفته شان، به جای رفتن به سمت مجلس ! روی به سمت بیت رهبری می آورند و گروهی هم با خیال تصرف صدا و سیما به سمت سازمان هجوم می برند؟

ای کاش جناب عارف که میزان ارادت شان به کشور ثابت شده است و غائله سال 88 را هم اشتباه سران فتنه دانسته اند! تعریف خود را از لباس شخصی ها و هویت آنها به طور شفاف بیان می کردند، تا متوجه شویم برپا کنندگان غائله تیر 78 هم در دایره تعریف ایشان می گنجد یا نه‎؟ افرادی که اقدام به گروگان گیری سربازان نیروی انتظامی در دانشگاه تهران نمودند.

توضیح آقای عارف با آن دسته از افرادی که بعد از افشای برخی موارد بر علیه دانشگاه آزاد توسط آقای سلیمی نمین، اقدام به کتک کاری وی نمودند چه می تواند باشد! آیا آنها هم در حیطه تعریف همان لباس شخصی ها می گنجند؟

در همان سال روزنامه خرداد در مقاله ای گستاخانه، اصلاح قانون مطبوعات را افساد مطبوعات نامیده بود و در مقاله‌ای دیگر نمایندگان مجلس را تمامیت خواه لقب داد و آنان را در زمر? ناپلئون بناپارت‌ها و نازی‌ها قلمداد نمود!

جناب آقای عارف حتما در خاطرشان مانده است دفتر تحکیم وحدت در پوشش فعالیت های دانشجویی در همان سالها که به فرار سرکردگانش منجر شد و بعدها پیوند شان با منافقان اثبات گردید عاملی بود که به تشنج در محیط های دانشجویی دامن می زد، که این عرصه حاصل تفکر آزادمنشانه همراهان آقای خاتمی بود که به آنان هدیه شد.

بر همین اساس مجمع روحانیون مبارز در بیانه ای چنین اعلام موضع کرد : " طرحی که توسط تعدادی از نمایندگان مجلس در دستور کار مجلس قرار گرفته که فقط تهدید کنند? مطبوعات است و سای? استبداد را بر فضای مطبوعات کشور می‌گستراند." روزنام? ایران 12 تیر 78

تصور نگارنده این است که آقای عارف یا تعریف درستی از لباس شخصی ها در ذهن شان ندارند و یا متاسفانه بر همان راهی می روند که دیگران برای تطهیر چهره مخدوش دولت اصلاحات از وی می خواهند گام بر می دارد!

با توجیه ایشان اینگونه استنباط می شود برخی خودسری ها خوب است و برخی بد! آن دسته که به نفع جریان متبوعش صورت بپذیرد تاییدش می کنند و طرف مقابل که همان مردمی هستند که با ایستادگی بر مواضع انقلاب و حفظ ارزش ها و آرمان ها سدی در برابر زیاده خواهان شده اند را لباس شخصی هایی می داند که باید با آنها برخورد صورت بگیرد .

لازم به ذکر است رهبر معظم انقلاب در همان سال دستور پیگیری حوادث کوی دانشگاه را صادر نمودند و خواستار برخورد قانونی با عوامل حمله کننده به کوی دانشگاته می شود، موضوعی که همواره سعی شده است در بیان اصلاح طلبان جاری نشود ،تا با ژستی مردم گرایانه خود را حامی مردم و همواره در صف اول احقاق حق از بین رفته شده معرفی نمایند اما حقیقت آن است که مقام معظم رهبری در صف اول حمایت از مردم و خواسته های به جایشان بوده است .کما اینکه در سال 88 نیز با قدرت و بصیرت پای آرای مردم ماندند و حاضر نشدند تن به بدعتی بدهند که برخی اصلاح طلبان از ایشان انتظار داشتند.
 
منبع:عصر امروز

در اجتماع مردم روز 23 تیرماه حسن روحانی با بیان این موضوع که: لازم می‌دانم از نیروی انتظامی به خاطر تلاش‌های شبانه‌روزی‌اش در این چند روز، از نیروی عزیز و قهرمان بسیج و همچنین پرسنل بیدار وزارت اطلاعات تشکر، سپاسگزاری و قدردانی نمایم که تلاش و فعالیت فوق‌العاده‌ای در این چند روز داشته‌اند. رسما خط بطلانی به ادعای امروزه برخی اصلاح طلبان کشیده است که سعی می کنند از وی چهره ای اپوزیسیون ترسیم کنند.





تاریخ ارسال مطلب : یکشنبه 92/4/23 | نویسنده : alamdarbasir
قطعا وارد کردن تهمت به حکومت اسلامی بدون اینکه اثبات شده باشد و علنی کردن آن در فضایی که دشمنان منتظرند بر علیه نظام اسلامی جو سازی نمایند گناهی است نابخشودنی که حصر در رفاه کروبی و موسوی کمترین مجازات آن است.

به گزارش علمدار بصیر به نوشته سایت ضد انقلاب کلمه بیات زنجانی در دومین روز از ماه مبارک رمضان گفت و گوی تلفنی با فاطمه کروبی داشته است.

بنا بر این گزارش وی در این گفتگو تصریح کرده است:" روزی نیست که به شرایط عزیزان در حصر فکر نکنم و متاثر نشوم ."

همچنین بیات چندی پیش هم گفته بود که اظهارات کروبی در فتنه 88 در زمینه کهریزک از سر دلسوذی بوده است و... اما نمی دانیم این چه دروغی است که گریبان این حضرات را گرفته است و نمی خواهند از شر شیطان خلاص شوند.

اینکه در ماه مبارک رمضان که ماه توبه و انابه می باشد باز هم بر دروغ های خود اصرار داشته باشند و نخواهند توبه نمایند باید گفت که شیطان بر اینان پیروز شده است. و اگرنه، هرکسی نداند آقای بیات بهتر می داند که اصل بحث هتک حرمت در کهریزک لکه ننگی بود که کروبی عامل موساد به نظام اسلامی وارد کرد که باید در دادگاه دنیایی و الهی پاسخگوی آن باشد.

قطعا وارد کردن تهمت به حکومت اسلامی بدون اینکه اثبات شده باشد و علنی کردن آن در فضایی که دشمنان منتظرند بر علیه نظام اسلامی جو سازی نمایند گناهی است نابخشودنی که حصر در رفاه کروبی و موسوی کمترین مجازات آن است. 

 حصری که البته استخر آن به راه است و گشت و گزار آن هم تعطیل نمی شود به طوری که دیدن از کاشان سال گذشته یکی از برنامه های جناب کروبی بوده که البته به گفته خانواده مکرمه ایشان با زور به این سفر برده شده اند!

جناب بیات خوب است در این ایام خود و خانواده کروبی و شخص شیخ ساده لوح را دعوت به تقوی کنید تا بلکه از گذشته پشیمان شده و به دامان نظام و مردم باز گردند.





تاریخ ارسال مطلب : یکشنبه 92/4/23 | نویسنده : alamdarbasir
سیگار کشیدن در قرن بیست و یکم باعث مرگ حدود 1 میلیارد نفر خواهد شد.

به گزارش علمدار بصیر به نقل از صدای روسیه، گزارش سازمان بهداشت جهانی در مورد "اپیدمی جهانی دخانیات" بیش بینی ناامید کننده را برای بشریت داده است. سیگار کشیدن در قرن بیست و یکم باعث مرگ حدود 1 میلیارد نفر خواهد شد.
آمار نشان می دهد که حدود 6 میلیون نفر هر سال از اثرات سیگار کشیدن در جهان می میرد، 1.3 میلیارد نفر از جمعیت جهان به تنباکو اعتیاد دارند. علاوه بر این، مصرف محصولات دخانیات باعث خسارات اقتصادی بیش از 500 میلیارد دلار در سال می شود.
با وجود لابی "ضد دخانیات" و قوانین مربوطه تصویب شده در بسیاری از کشورها در سراسر جهان، سیگار کشیدن همچنان یکی از بزرگترین عادات بد انسان می باشد. مبارزه ناموفق با این عادت طی سالهای زیاد ادامه دارد.
سیگار کشیدن یکی از اشکال شدید ترین اعتیاد به دلیل عادت سازی جسمی و ذهنی به نیکوتین، تنباکو و خود این روند به رسمیت شناخته شده است. مصرف دخانیات از لحاظ درجه اعتیاد شدیدتر از اعتیاد به حتی چنین مواد مخدر سخت مانند هروئین و کوکائین شد و فقط به پای اعتیاد به مصرف الکل نمی رسد.





تاریخ ارسال مطلب : یکشنبه 92/4/23 | نویسنده : alamdarbasir


 

تمامی حقوق این وبلاگ و مطالب آن متعلق به علمدار بصیر می باشد و انتشار مطالب با ذکر منبع مانعی ندارد.
طراحی و اجرا : مرکز فرهنگی صالحون