" سلام بر شما ... از این که از علمدار بصیر بازدید نمودید ، بسیار خرسندیم . از طریق نظرات می توانید پیشنهادات و انتقادات خود را با ما در میان بگذارید "

 

آخرین مطالب
پیوند دوستان
با استفاده از میلیونها ال ای دی (LED) در جزیره ناگاشیما در کوانای ژاپن، تونلی از انواع نورها درست شده که اسم آنرا تونل انوار (tunnel of lights) گذاشته اند.

 

 





تاریخ ارسال مطلب : یکشنبه 92/4/2 | نویسنده : alamdarbasir
تروریست های سوری و ارتش رژیم صهیونیستی عملیات مشترک انجام می‌دهند.

 





تاریخ ارسال مطلب : یکشنبه 92/4/2 | نویسنده : alamdarbasir
بازخوانی مواضع دکتر روحانی
مجلس «ششم» احساسی و افراطی عمل می‌کرد
مستقیماً یا با واسطه، از آقای خاتمی شنیده بودم که گفته بود «من با مجلس پنجم خیلی راحت‌تر از مجلس ششم بودم.» زیرا مجلس ششم گاهی خیلی احساسی و افراطی در تصمیم‌گیری‌ها وارد می‌شد.

 

به گزارش علمدار بصیر: حجت الاسلام حسن روحانی رئیس‌جمهور منتخب که سال‌ها نماینده مجلس و نائب رئیس آن بوده است، در گفت‌وگویی که چندی پیش با ماهنامه نسیم بیداری داشت به تحلیل شرایط ادوار مختلف مجلس شورای اسلامی و بالاخص مجلس پنجم و ششم پرداخت.

او در بخشی از این مصاحبه با اشاره به عملکرد نادرست و افراطی برخی از نمایندگان می گوید: از آقای خاتمی شنیده بودم که گفته بود «من با مجلس پنجم خیلی راحت‌تر از مجلس ششم بودم.» زیرا مجلس ششم گاهی خیلی احساسی و افراطی در تصمیم‌گیری‌ها وارد می‌شد. در مجموع فکر می‌کنم شرایط مجلس پنجم، شرایط بدی نبود؛ یعنی تندروی در آن نبود. البته این بدان معنا نیست که افراد تندرو در آن نبودند.
او در ادامه اینگونه عنوان می کند که: حتی یکبار در سال دوم دولت آقای خاتمی، عده‌ای از تندرو‌ها تصمیم گرفته بودند به بودجه رأی ندهند. در آن هنگام جلسه را من اداره می‌کردم و ناگهان احساس کردم، جوّی بوجود آمده که ممکن است کلیات بودجه رأی نیاورد، لذا تنفس اعلام کردم و دعوا شد، عده‌ای آمدند و گفتند که چرا تنفس اعلام کردی؟ من هم گفتم رئیس جلسه هستم و می‌توانم تنفس بدهم. در‌‌ همان فاصله تنفس موضوع را به اطلاع آقا رساندم که عده‌ای تندرو می‌خواهند چنین کاری کنند و ممکن است موفق شوند و اگر بودجه رأی نیاورد باید به سراغ بودجه دو دوازدهم برویم و مشکلاتی پیش خواهد آمد. آقا هم پیغام دادند که من این را به مصلحت نمی‌دانم.

_ در ادامه گزیده ای از گفت و گوی حسن روحانی با ماهنامه نسیم بیداری را ملاحظه می کنید؛
 
آقای روحانی! در مجلس پنجم ما شاهد بودیم که اکثریت و اقلیت، هر دو موقعیت نسبی داشتند و هیچ کدام مطلق نبودند. دلیل این امر به نظر شما چیست؟ آیا اختلاف میان مجلس دوره قبل (چهارم) با دولت آقای هاشمی در این امر دخیل بود؟
البته در مجلس چهارم هم نیروهای خط امام که بعدا به اصلاح‌طلب مشهور شدند، حضور داشتند، اما در اقلیت بودند. در مجلس پنجم هم اکثریت نبودند، اما عدد بالاتری داشتند؛ یعنی از 270 نماینده، حدود 90 الی 100 نفر، از آن جناح بودند. اما در مجلس ششم مجلس را قبضه می‌کنند.
اگر مجالس ادوار مختلف را بررسی کنیم، هیچ مجلسی به قوت و قدرت مجلس اول نمی‌رسد. آن مجلس بسیار قوی بود و شخصیت‌های کارکشته، انقلابی و باسابقه به آن وارد شده بودند. یعنی اکثریت و اقلیتش قوی بود؛ اقلیت آن جناح بازرگان، سحابی و... سایر افراد نهضت آزادی، جاما، دفتر هماهنگی بنی‌صدر (سلامتیان، غضنفرپور و...)، روحانیون طرفدار بنی صدر و... را شامل می‌شد. اکثریت آن مجلس هم قوی بود؛ یعنی افرادی مانند آیت‌الله خامنه‌ای، آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، آیت‌الله امامی کاشانی، شهیدان رجایی و باهنر و... هم نماینده بودند. آن مجلس کار بسیار بزرگ و مهمی هم انجام داد.
مجلس دوم هم خوب بود، اما به نسبت مجلس اول ضعیف‌تر بود. در آن دوره دو جناح خط امام کم کم دو شقه شدند. مثلاً کسانی که بعداً به جناح اصلاحات معروف بودند، به «خط سه» مشهور شدند و در آخر مجلس دوم هم منجر به ایجاد مجمع روحانیون مبارز (منشعب از جامعه روحانیت) شد.
انتخابات مجلس سوم شرایط خاصی داشت و جوّ عجیبی در تهران و شهرستان‌ها ایجاد شد که دست آخر جناح راست در اقلیت افتادند و اکثریت قاطع را جناح چپ بدست آورد که حکم امام در صدور مجوز جدایی روحانیون مبارز از روحانیت مبارز، در آن مؤثر بود. چپی‌ها یک لیست 99 نفره اعلام کرده بودند و گفته بودند این افراد با وجود تمایل امام، به نخست‌وزیری مهندس موسوی به وی رأی تمایل ندادند.
یک بحث دیگری هم علم کرده بودند و آن بر اساس سخن امام مبنی بر وجود دو اسلام با عنوان اسلام آمریکایی و اسلام ناب محمدی (ص) بود که آن‌ها می‌گفتند اسلام جناح راستی‌ها، آمریکایی است. حتی در تهران سخنرانی‌ها را به همین بهانه به هم می‌ریختند. من خودم در ماه رمضان‌‌ همان سال، برای منبر رفتن به مسجدی رفتم که از نظر آن‌ها، امام جماعتش طرفدار اسلام آمریکایی بود. در آنجا تعدادی جوان دور مرا گرفتند و گفتند که شما چرا می‌خواهید اینجا منبر بروید؟ من گفتم مگر مشکل چیست؟ آن‌ها گفتند اسلام امام جماعت اینجا آمریکایی است، امام گفته است و.... من پاسخ دادم، این حرف را نزنید؛ امام کی چنین حرفی زده است؟ در نتیجه این فضا امام ناچار شد که بعد از انتخابات اطلاعیه مهمی در حمایت از جامعه مدرسین حوزه علمیه قم صادر کنند و در آن بگویند «مخالفان جامعه مدرسین، اسلامشان آمریکایی است» در واقع ایشان می‌خواستند قضیه را جبران کنند و فتنه را بخوابانند.
در مجلس چهارم شرایط کاملاً متفاوت شد؛ یعنی آیت‌الله خامنه‌ای در جایگاه رهبری قرار گرفتند و در خطبه‌های نماز جمعه، به طور تلویحی از مجلس سوم انتقاد کردند. این گله ضربه جدی به جناح چپ بود و باعث شد تا در مجلس چهارم در اقلیت خاص قرار گیرند. اما در مجلس پنجم آن جو خوابید و این سخن هم مشهور شد که مجلس قبلی با دولت خوب کار نمی‌کند. لذا دختر آقای هاشمی نفر اول شهر تهران شد و معروف شد که فائزه نفر اول و آقای ناطق نفر دوم است. هرچند که در عمل آقای ناطق نوری نماینده اول شد.
مجلس ششم هم در شرایط خاصی و پس از رئیس‌جمهور شدن آقای خاتمی تشکیل شد که در تابستان آن سال (78) هم واقعه 18 تیر رخ داده بود. لذا در آن جو خاص اصلاح‌طلبان در اکثریت و جناح راست در اقلیت قرار گرفت. اما در مجلس هفتم، شرایط بر عکس شد.
منظور من این است که شرایط سیاسی در هر مقطعی شکل‌دهنده افکار مردم بوده است. مردم همواره در انتخابات طبق قضاوت خودشان و مجموعه جو، می‌خواستند مجلسی باشد که با رهبری و دولت هماهنگ باشد. البته در انتخابات‌های ایران، همه چیز در 1، 2 روز آخر شکل می‌گیرد. زیرا جامعه حزبی نیست و بیشتر احساسی است که بر اساس‌‌ همان احساسات، بدون آنکه حتی در نظرسنجی‌ها هم بگویند، در روز انتخابات بر اساس قضاوت وجدانشان رأی می‌دهند.
 
دلیل تعامل مثبت آن با دولت آقای خاتمی (علیرغم اینکه هم جناح نبودند) چه بود؟ در آن دوره شاهد رأی اعتماد به تمام وزرای خاتمی بودیم. آیا شما به عنوان نایب رئیس وقت مجلس، تلاشی برای تعامل مثبت کرده بودید؟
درست است که اکثریت مجلس پنجم در دست جناح راست بود، اما شخص آقای ناطق نوری، هیأت رئیسه و عقلای مجلس برای تعامل تلاش می‌کردند. ما از مجلس دوم تا پنجم، جمعی با عنوان «عقلای مجلس» داشتیم.
تعداد اعضا حدود 30 و چند نفر بود. اما خیلی خطی و جناحی نبود و هر دو جناح در آن عضو بودند. ما می‌گفتیم هرکس صاحب نظر، فکر و اندیشه، سابقه و آشنایی با مسائل است و تأثیر دارد، عضو آن جمع باشد. ابتدا هم در مجلس دوم به دلیل بررسی موضوع جنگ این جمع تشکیل شد. در ابتدا به طور مثال آقای کروبی عضو جلسه بود، آقای یزدی هم بود؛ آقای بیات زنجانی عضو بود، آقای موحدی کرمانی هم حضور داشت که این جلسات تا دوره پنجم مجلس ادامه داشت.
جو سیاسی غالب در مجلس چه بود؟
در آن دوره هم همه جناح‌ها در مجلس نماینده داشتند. در مجلس سه گروه به چشم می‌خورد؛ جناح چپ، جناح راست و یکی هم جناح میانه و معتدل که حدود 30 نفر را شامل می‌شد و من بیشتر با آن‌ها کار می‌‌کردم. لذا هم جناح چپ و هم میانه که جمعا 130 نفر می‌شدند، اصرار داشتند که کاندیدای ریاست مجلس شوم، اما بنده با توجه به حضور آقای ناطق، لزومی به این اقدام نمی‌دیدم.
لذا در تعامل مجلس پنجم با دولت آقای خاتمی هم عقلا، هم جناح میانه و هم جناح طرفدار ایشان کمک می‌کردند. آقای ناطق و سایر سران جناح راست هم افراد عاقل و با تجربه‌ای بودند. یعنی می‌گفتند آقای خاتمی برنده شده است و باید او را پذیرفت. از طرفی مقام معظم رهبری آیت الله خامنه‌ای هم دلشان می‌خواست دولت کارش را به‌خوبی انجام دهند، زیرا طبق گفته خودشان، از تمام دولت‌ها حمایت می‌کنند.
من بعد‌ها، مستقیماً یا با واسطه، از آقای خاتمی شنیده بودم که گفته بود «من با مجلس پنجم خیلی راحت‌تر از مجلس ششم بودم.» زیرا مجلس ششم گاهی خیلی احساسی و افراطی در تصمیم‌گیری‌ها وارد می‌شد. در مجموع فکر می‌کنم شرایط مجلس پنجم، شرایط بدی نبود؛ یعنی تندروی در آن نبود. البته این بدان معنا نیست که افراد تندرو در آن نبودند.
حتی یکبار در سال دوم دولت آقای خاتمی، عده‌ای از تندرو‌ها تصمیم گرفته بودند به بودجه رأی ندهند. در آن هنگام جلسه را من اداره می‌کردم و ناگهان احساس کردم، جوّی بوجود آمده که ممکن است کلیات بودجه رأی نیاورد، لذا تنفس اعلام کردم و دعوا شد، عده‌ای آمدند و گفتند که چرا تنفس اعلام کردی؟ من هم گفتم رئیس جلسه هستم و می‌توانم تنفس بدهم. در‌‌ همان فاصله تنفس موضوع را به اطلاع آقا رساندم که عده‌ای تندرو می‌خواهند چنین کاری کنند و ممکن است موفق شوند و اگر بودجه رأی نیاورد باید به سراغ بودجه دو دوازدهم برویم و مشکلاتی پیش خواهد آمد. آقا هم پیغام دادند که من این را به مصلحت نمی‌دانم.
این مسئله باعث شد تا آن جناح تندرو از کار خود دست بردارد. البته ممکن بود اگر رأی‌گیری هم انجام می‌شد، بودجه رأی بیاورد، اما من شک کردم و لذا تنفس اعلام کردم. می‌خواهم بگویم که تعداد افراد تندرو در مجلس پنجم بالا نبود و اکثریت معتدل بودند که این باعث تعامل مثبت با دولت آقای خاتمی شد.
اکنون شما به عنوان یک فعال سیاسی، انتظار دارید که با توجه به شرایط روز کشور، آرایش مجلس نهم چگونه باشد؟
من همیشه طرفدار تعادل بوده‌ام و با تندروی مخالف هستم. معتقدم تندرو‌ها هیچ‌گاه خدمت نکرده‌اند. نمی‌خواهم بگویم آدم‌های بد یا خوبی هستند، اما در عمل این افراد -چه از راست، چه از چپ- برای ما مشکل درست کرده‌اند و هیچ‌وقت نتوانسته‌اند آن‌چنان خدمتی را انجام دهند.
مثلاً در همین مجلس سوم که اکثریت در دست جناح چپ بود، وقتی شورایعالی امنیت ملی تصمیم گرفت در ائتلاف غرب علیه عراق بی‌طرف باشد، تندرو‌ها در مجلس شلوغ کردند و داد و فریاد به پا کردند که چرا شورایعالی چنین تصمیمی گرفته است و ما باید از صدام طرفداری کنیم، زیرا می‌خواهد با آمریکا بجنگد. حتی یکی از نمایندگان مجلس او را با خالد بن ولید مقایسه کرد. البته تعداد آن افراد تندرو در مجلس کم بود و اتفاقاً من در آن جلسه حاضر بودم و عصبانی شدم و گفتم، «اتوبوس دم در آماده است؛ هرکس می‌خواهد به صدام کمک کند، به بغداد برود»! یعنی می‌گفتند از صدام که آنقدر در جنگ با ایران مرتکب جنایت شده است و به کویت هم حمله کرده است، حمایت کنیم.
در حالی که او اگر در کویت باقی می‌ماند و جلویش گرفته نمی‌شد، خطر بزرگی برای ما خواهد بود. اصلاً هم فکر نمی‌کردند که در صورت اعمال این سیاست، باید با 30 کشور می‌جنگیدیم. در حالی که ما سیاست بی‌طرفی فعال را اتخاذ کردیم و با هوشیاری در صحنه حضور فعال داشتیم و اقدامات لازم برای امنیت ملی کشورمان انجام دادیم و وارد درگیری نشدیم. این‌ها نتیجه افراطی بودن است که جلوی اتخاذ تصمیمات صحیحی را می‌گیرد. لذا افراد تندرو هیچ‌گاه نه تصمیمشان معقول بوده است و نه مفید بوده‌اند. اما آدم‌های معتدل هم بهتر تصمیم گرفته‌اند و هم خدمت بیشتر به جامعه کرده‌اند.
بنابراین خیلی دلم می‌خواهد مجلس نهم مجلس معتدلی باشد که از همه جناح‌ها در آن حضور داشته باشند. مجلس باید تبلور افکار کل ملت باشد. اگر در کشور دو یا سه جناح داشته باشیم، همه آن‌ها باید در مجلس حضور داشته باشند؛ حال ممکن است یکی در اقلیت باشد و دیگری در اکثریت. اینکه عده‌ای دنبال این هستند که جناحی را به‌طور کامل حذف کنند، به اعتقاد من کار درستی نیست و همه جناح‌ها باید حضور داشته باشند و از همه تفکرات مطرح در جامعه نمایندگی کنند و پختگی لازم و میانه‌روی هم داشته باشند.
یعنی فکر می‌کنید عملی شدن این توصیه‌ها در حفظ شأن و جایگاه مجلس هم موثر است؟
شأنیت مجلس‌‌ همان شأنیتی را دارد که امام فرمودند؛ یعنی در رأس امور است. اما ما نمایندگان پخته و شجاع که دنبال انجام وظیفه هستند و مصالح ملی را بر منافع حزبی ترجیح می‌دهند، آنچه برای مردم و کشور ضروری می‌دانند - ولو به ضرر شخص خودشان باشد- انجام می‌دهند، می‌خواهیم. اگر چنین افرادی در مجلس باشند، مسلماً جایگاه مجلس حفظ می‌شود. اگر این‌گونه نباشد، ممکن است مجلسی داشته باشیم که با این و آن معامله کند و به‌جای اینکه وکیل ملت باشند، وکیل قدرت و دولت باشند که در این صورت جایگاه آن حفظ نمی‌شود.
با توجه به تجربه شما در ادوار مختلف در مجلس، مواردی را به خاطر دارید که دولت و یا رئیس‌جمهور رسماً اعلام کنند قانونی را قبول ندارند و در نتیجه از انجام آن تمرد کنند؟
طر‌ح‌ها و لوایح قانونی به ندرت بدون مخالفت و یا به اتفاق آرا به تصویب می‌رسند. عموماً در فرایند تقنینی، نمایندگان و دولت با برخی از پیشنهادهای مطرح شده مخالفت می‌کنند که ممکن است در ‌‌نهایت به قانون هم تبدیل شوند و آن مصوبه برای همه، حتی مخالفان، لازم‌الاتباع خواهد بود. البته مواردی هم وجود داشته که پس از تصویب به دلایل مختلف، مجدداً در قالب اصلاحیه، تغییراتی در آن به‌وجود می‌آمد. اما در هیچ زمان دولت‌ها، بدون ارائه لایحه اصلاحی در برابر اجرای قانون مقاومت نمی‌کردند. زیرا اساس این مقاومت تخلّف است و با سازوکارهای مشخص شده در قانون اساسی به ویژه اصول یکصد و شصت و یکم، یکصد و هفتاد و چهارم و تصریحاً در بند دهم از اصل یکصد و دهم قانون اساسی قابل پیگرد خواهد بود.
منبع: مشرق





تاریخ ارسال مطلب : یکشنبه 92/4/2 | نویسنده : alamdarbasir
"خانم پرستاری که اندکی ملکه انگلیس را دلخور کرده بود حالا دیگر زنده نیست" پرستار هندی تباری که فریب دو گوینده رادیوی استرالیایی را خورده بود بی خبر از آینده شوم خود، در پاسخ به درخواست تلفنی این دو خبرنگار که با تقلید صدا، خود را ملکه الیزابت و پرنس چارلز جا زده بودند، اطلاعاتی درباره جزئیات پرونده پزشکی همسر نوه ملکه در اختیار آنان قرار داد. این مصاحبه از طریق همین رسانه استرلیایی پخش شد و زمینه حوادث بعدی را فراهم آورد.....

 

به گزارش علمدار بصیر:  "خانم پرستاری که اندکی ملکه انگلیس را دلخور کرده بود حالا دیگر زنده نیست" این را یکی از فعالان رسانه ای انگلیسی می گوید.  پرستار هندی تباری که فریب دو گوینده رادیوی استرالیایی را خورده بود بی خبر از آینده شوم خود، در پاسخ به درخواست تلفنی این دو خبرنگار که با تقلید صدا، خود را ملکه الیزابت و پرنس چارلز جا زده بودند، اطلاعاتی درباره جزئیات پرونده پزشکی همسر نوه ملکه در اختیار آنان قرار داد. این مصاحبه از طریق همین رسانه استرلیایی پخش شد و زمینه حوادث بعدی را فراهم آورد.

 


پرستار هندی تبار عروس ملکه- جاسینثا سالدنا

پرستار انگلیسی، جاسینثا سالدنای 46 ساله به شدت از سوی خانواده سلطنتی مورد انتقاد و پرخاش قرار گرفت. مقامات بیمارستان "کینگ ادوارد" نیز رسما عذرخواهی کردند و این مساله را مایه شرمساری دانستند. در حالی که مقامات دربار انگلیس و بیمارستان کینگ ادوارد مدعی بودند که هیچ شکایتی از جاسینثا سالدنا نکرده اند چند روز بعد، جسد این پرستار در خانه ای در نزدیکی بیمارستان پیدا شد که برخی مقامات انگلیسی از احتمال خودکشی وی خبر دادند. گرچه پلیس لندن جزئیات بیشتری را در این باره منتشر نکرد و تنها سخنگوی این نیرو اعلام کرد که آنها این مرگ را قتلی مشکوک تلقی نمی کنند اما انگشت اتهام رو به سوی خاندان سلطنتی نشانه رفت.

این حادثه حرف و حدیث زیادی را درباره نقش دربار انگلیس در این ماجرا در پی داشت. برخی با اشاره به نفوذ سنتی نهاد سلطنت در این کشور، از وجود شبکه مافیایی در خاندان سلطنتی سخن گفتند. این افراد معتقدند که علیرغم تاکید مقامات این کشور مبنی بر فرمایشی بودن جایگاه سلطنت در انگلیس، خاندان سلطنتی در این کشور یکی از خطوط قرمز و حساس تلقی می شوند که ورود به آن عواقب سنگینی را برای افراد و جریانات سیاسی و اجتماعی به بار خواهد آورد. ورود بی مهابا به حریمی که خاندان سلطنتی انگلیس آن را ملک طلق خود می خواند سر افراد زیادی را در گذشته بر باد داده است. گاهی قتل مشکوکی رخ می دهد که هیچ گاه عامل یا عاملین اصلی آن به طور رسمی مسئولیت اقدام خود را بر عهده نمی گیرند.

مسببین اصلی، در حاشیه ای امن، در مقابل هزاران پرسش افکار عمومی تنها با سکوت خود، بر پیچیدگی آن می افزایند. قتل مشکوک پرستار ویژه عروس خاندان سلطنتی که چندی قبل هیاهوی فراوانی را در رسانه ها به راه انداخت از جمله این موارد بود. اما سوال اینجاست که چرا؟
پاسخ به این چرایی را بایستی در دالان رمزآلود خاندان سلطنتی انگلیس جستجو نمود. چرا خاندان سلطنتی انگلیس هنوز وجود دارند؟ این خانواده سلطنتی در این جهان مدرن چه می‌کنند؟ چرا هنوز خانواده‌‎ سلطنتی نفوذ خود را بر رسانه های انگلیس حفظ کرده است؟ چرا رسانه های داخلی در حوزه هایی چون خاندان سلطنتی تحت فشار و کنترل هستند؟ دربار انگلیس اسرار و ناگفته های زیادی در خود دارد که علاقه ای هم به افشای آن ندارد. در این گزارش به بخشی از این ناشنیده های هویتی- مذهبی درباره روند یهودی سازی خاندان سلطنتی و تبعات آن اشاره شده است.

عروس یهودی خاندان سلطنتی
هنوز برای بسیاری از مردم انگلیس این سوال وجود دارد که چگونه فرزند یک "مهماندار هواپیما" توانست با نوه ملکه انگلیس ازدواج کند.  حقیقتی که علیرغم سکوت و بی توجهی جریان اصلی رسانه ای انگلیس از دیده همه رسانه ها پنهان نماند.

حقیقت آن است که تازه عروس خاندان سلطنتی انگلستان یک یهودی است. گرچه در جریان این عروسی سلطنتی چنان وانمود شد که گویی کیت میدلتون یک مسیحی است اما ریشه های خانوادگی این دختر انگلیسی نشان می دهد که وی از سوی مادرش یک یهودی سفاردی محسوب می شود. البته زمان و شیوه برگزاری عروسی ویلیام و کیت که مبتنی بر فرهنگ یهودی بود خود بر این شواهد صحه می گذارد.

 نام مادر کیت قبل از ازدواج با پدرش، گلداسمیت بود. تحت قانون یهود اگر مادری یهودی باشد کودکان او نیز یهودی هستند. از اینرو کیت میدلتون یک یهودی سفاردی است و فرزندان وی نیز از نظر قانون یهود، یهودی خواهند بود.  

 


کیت مدیلتون عروس خاندان سلطنتی در کنار مادر یهودیش کارول گلداسمیت

این مساله زمانی بیشتر اهمیت پیدا می یابد که بدانیم وی به عنوان همسر فردی پا به کاخ سلطنتی باکینگهام می گذارد که در آینده نه تنها پادشاه انگلیس بلکه فرمانروای کلیسای انگلیس نیز خواهد بود. منابع نزدیک به این عروس 30 ساله سلطنتی گفته اند که کیت مدیلتون و والدینش به طور معمول در مراسم کلیسا شرکت نمی کردند. به همین علت کلیسای انگلیس تصمیم گرفت تا به طور مخفی و غیررسمی برای مسیحی نمودن این عضو جدید وی را غسل تعمید دهد تا بتواند ازدواج او را با پرنس ویلیام تایید نماید.

با این وجود حتی غسل تعمید اسقف کلیسا نخواهد توانست مانع یهودی شدن فرزند پرنس ویلیام پادشاه آینده و مقام ارشد کلیسای انگلیس شود و به ناچار فرزند مشترک ویلیام و کیت یک یهودی خواهد بود.

پدر و مادر یهودی تبار پرنسس دیانا
یهودی بودن اعضای خاندان سلطنتی تنها به یک مورد محدود نمی شود بلکه افراد دیگری نیز در این خانواده پادشاهی انگلستان یهودی مذهب بوده و هستند. پرنسس دیانا عروس ملکه الیزابت نیز که از مادری یهودی متولد شد، یک یهودی محسوب می شد. بنابراین فرزندان وی یعنی ویلیام و هری هم یهودی هستند.

در کتاب «تاریخچه دیانا»، نویسنده - تینا براون- ادعا می کند که مادر یهودی پرنسس دیانا، فرانسیس شاندکید در طی دوران ازدواج خود با ارل اسپنسر با جیمز گلداسمیت بانکدار یهودی نیز رابطه داشته است. او نشان می دهد دیانا که در سال 1961 متولد شد، فرزند نامشروع گلداسمیت بود و دختر حقیقی اسپنسر حساب نمی شد. وی می نویسد دیانا حتی اگر از طرف پدران یهودی نباشد، با توجه به قانون یهود، بازهم به عنوان یک یهودی شناخته می شود چرا که از طرف مادر یهودی است.


فرانسیس شاندکید مادر دیانا به همراه شوهرش ارل اسپنسر

برادران ناتنی یهودی تبار دیانا
پرنسس دیانا به لحاظ ظاهری به کودکان جیمز گلداسمیت – زاک، بن و جمیا- شباهت قابل توجهی دارد، گفته می شود که آنها برادر و خواهرناتنی دیانا هستند.


زاک گلداسمیت                         پرنسس دیانا

بن گلداسمیت در سال 2003 ادعا کرد که برادر ناتنی دیاناست بر همین اساس با کیت روچیلد ازدواج کرد. همین ادعا موجب شد زاک گلداسمیت نیز خود را برادر ناتنی پرنسس دایانا معرفی نماید؛ وی نیز پس از آنکه به عنوان نماینده پارلمان انتخاب شد، همسر خود را طلاق داد. زاک در حال حاضر با آلیس روچیلد زندگی می کند. انتظار می رود این زن و مرد روچیلد-گلداسمیت نیز با هم ازدواج کنند.

پسر یهودی پرنسس دیانا و آینده پادشاهی انگلیس
چنانچه گفته شد تعریف اصلی و فعلی یهود از افراد یهودی، این است که مادر وی یهودی باشد چون یهودیت از طرف مادری منتقل می شود. مادربزرگ پرنس ویلیام و مادر پرنسس دیانا، یک زن یهودی تبار به نام فرانسیس روت برک روشه که از خاندان روچیلد بود. شواهد حاکی از آن است که نسب دیانا از سوی پدر نیز یهودی است که بر همین اساس قطعا ویلیام یهودی است.


پرنسس دیانا به همراه دو پسرش ویلیام و هری

نتیجه آنکه حتی اگر خانواده سلطنتی به ویژه کیت و ویلیام، خود را مسیحی دو آتشیه معرفی نمایند به دلیل آنکه عروس این خانواده یعنی دیانا همسر پرنس چارلز یهودی بوده دو پسر وی هری و ویلیام مسیحی هستند. از سوی دیگر پیوند ازدواج ویلیام به عنوان میراث دار تاج و تخت با دختری یهودی تبار آینده انگلیس را به دستان فرزندان یهودی این زوج خواهد سپرد.


پرنس ویلیام و همسرش کیت میدلتون زوج یهودی وارث تاج و تخت در انگلیس

این روزها که خاندان سلطنتی در انتظار  است تا کیت نوزادان یهودی خود را برای این خاندان متولد کند، بسیاری از مردم انگلیس از اینکه اعضای پارلمان این کشور در یکی از جلسات اخیر خود، بیشترین زمان را صرف تصویب قانونی کردند که کاتولیک ها به تاج و تخت برسند، متحیرند. گرچه این مسئله آنها را متحیر کرده ولی به طور جدی به این مساله توجه ندارند که چرا پارلمان وقت خود را با این موضوع اختصاص داده است. اما ما بهتر می توانیم تحولاتی که به صورت زیرپوستی در انگلیس در جریان است را درک کنیم چون این یک امر تصادفی نبود که به یهودیان اجازه داده شد تا بر اساس "برابری" و "تنوع" بر تاج و تخت سلطنتی انگلیس تکیه زنند.

به نظر می رسد که تغییر مذهبی و دینی در سلطنت مشروطه انگلستان آثار خاصی را بر حوزه داخلی و خارجی این کشور خواهد گذاشت. در فضای داخلی انگلیس به جای پادشاه یا ملکه کاتولیک، فردی یهودی مسلک قدرت و نفوذ سنتی را در دست خواهند گرفت که این به معنا بسط هر چه بیشتر نفوذ لابی های یهودی در این کشور خواهد بود. ضمن آنکه جریان مذهبی مسیحی این کشور نیز رسما تحت قیمومت یهودیان عمل خواهد کرد؛ چرا که پادشاه و ملکه آینده یهودی هستند.

این مساله تاثیرات خود را بر حوزه سیاست خارجی این کشور نیز خواهد گذارد. قرابت مذهبی میان انگلیس و رژیم صهیونیستی تعامل این دو رژیم را بیشتر می نماید. نقش حمایتگرانه لندن از اسرائیل به میزان قابل توجه افزایش خواهد یافت. البته این همه به عوامل دیگری چون کیفیت و توان سایر ساختارهای سیاسی این کشور نیز بستگی دارد.

منبع: مشرق





تاریخ ارسال مطلب : یکشنبه 92/4/2 | نویسنده : alamdarbasir
بر خلاف برخی فیلمسازان که وقتی شرایط فیلمسازی در غرب برایشان پدید می‌آید و از قید تصویب فیلمنامه در وزارت ارشاد خلاص می‌شوند ترجیح می‌دهند شعارهایی علیه دین و جمهوری اسلامی بدهند جناب فرهادی اما ضمن طرح مسئل? ناسازگاری زنان در ازدواج، تصویر فهیم و بسیار متعادلی از مرد ایرانی به دست می‌دهد، مردی که با کودکان مهربان است و به تربیت آنها بسیار توجه دارد، و در جهت رفع مشکلات دیگران می‌کوشد.
 

 

به گزارش علمدار بصیر: فیلم «گذشته» ششمین فیلم اصغر فرهادی است که از صبح چهارشنبه 29 خرداد در سینماها اکران شده است. این فیلم به زبان فرانسوی است و با زیرنویس فارسی نمایش داده می‌شود.

 علی مصفا نیز بجز چند جمل? فارسی، در بقی? فیلم به زبان فرانسه سخن می‌گوید. فیلم «گذشته» از هفدهم مهر تا دوم بهمن 1391 در حومه پاریس فیلمبرداری شد و نخستین نمایش آن، در روز جمعه 27 اردیبهشت در بخش مسابقه جشنواره کن بود. اکران عمومی این فیلم از روز جمعه سوم خرداد در فرانسه آغاز شد لکن نمایش آن در ایران تا چهارشنبه 29 خرداد چندین نوبت به تأخیر افتاد.

این فیلم در شصت و ششمین جشنواره فیلم کن نامزد نخل طلا بود که فقط به جایزه بهترین بازیگر زن برای برنیس بژو بسنده کرد. «گذشته» محصول کمپانی فرانسوی «ممنتو فیلمز» است.

***خلاصه داستان
فیلم با آمدن احمد (علی مصفا) به فرودگاه پاریس شروع می‌شود. همسرش مارین (برنیس بژو) که احمد هنوز او را رسماً طلاق نداده به استقبالش آمده است. احمد گله می‌کند که چرا مارین برای او هتل رزرو نکرده‌ است.

در خانه متوجه می‌شود که مارین با مردی به نام سمیر (طاهر رحیم) زندگی می‌کند و فرزند او فؤاد نیز همبازی لئا ــ دختر 10 ساله مارین ــ است. مارین به محل کار خود در داروخانه می‌رود. مغازه خشکشویی سمیر در نزدیکی محل کار او است. احمد به درخواست مارین با لوسی دختر دیگر او، صحبت می‌کند. او که شانزده سال دارد با ازدواج مادرش با سمیر مخالف است. لوسی می‌پرسد مادرم چگونه می‌خواهد با سمیر زندگی کند در حالیکه او همسری دارد که در کما است؟

صبح روز بعد احمد قبل از اینکه با مارین برای اجرای طلاق به دادگاه بروند سمیر را می‌بیند. مارین در وقت انتظار دادگاه به احمد خبر می‌دهد که از سمیر باردار شده و تصمیمش برای زندگی مشترک با او قطعی است. مراحل طلاق به سرعت انجام می‌شود. آنها بچه‌ای از زندگی مشترکشان ندارند.

احمد با لوسی به رستوران دوست ایرانی‌اش شهریار (بابک کریمی) می‌روند. لوسی خبرمی‌دهد که همسر سمیر به سبب رابط? عاشقانه مادرم با سمیر خودکشی کرده است. احمد نیز از بارداری مادرش خبر می‌دهد و اینکه اکنون فرصتی برای این حرف‌ها نیست. لوسی گریه‌اش می‌گیرد و قبل از رفتن فاش می‌کند که مارین برای آن به سراغ این مرتیکه کثافت رفت زیرا که قیافه‌اش شبیه تو است.

 شب احمد برای بردن چمدانش می‌آید اما متوجه می‌شود که لوسی هنوز به خانه نیامده. شهریار زنگ می‌زند و خبر می‌دهد که لوسی به منزل آنها رفته است. لوسی این بار به احمد خبر می‌دهد که همسر سمیر در خشکشویی، جلوی بچه‌اش مایع لباسشویی خورده و خودکشی کرده است. احمد می‌گوید که چهار سال قبل در آخرین روزهایی که من اینجا بودم به خودکشی هم فکر می‌کردم. سمیر و مارین از یکدیگر خداحافظی می‌کنند که مدتی از هم دور باشند، تا وقتی که تکلیف همسر سمیر روشن شود.

روز بعد در همان رستوران، نعیما کارگر خشکشویی سمیر برای احمد و لوسی توضیح می‌دهد که نزاعی میان من و سِلین (همسر سمیر) رخ داد که نتیجتاً سمیر او را اخراج نمود و او چهار روز بعد خودکشی کرد. بعد از رفتن او، لوسی اعتراف می‌کند که نامه‌های عاشقانه مادرش با سمیر را برای سلین فرستاده است. لذا علت خودکشی او این است. احمد لوسی را راضی می‌کند تا این ماجرا را برای مادرش بگوید. مارین بسیار عصبانی می‌شود و دخترش را می‌زند و از خانه می‌راند.

 احمد مارین را ملامت می‌کند که تو آن نامه‌ها را نوشتی و نه لوسی. تو چرا در این چهار سال نخواستی از من طلاق بگیری؟ تو عمداً مرا به جای هتل به این خانه آوردی تا سمیر را نشان دهی و بگویی باردار هستی تا از من انتقام بگیری. مارین حرف او را تأیید می‌کند و سپس به دنبال لوسی می‌رود تا او را برگرداند.

مارین به سمیر خبر می‌دهد که لوسی یک روز قبل از خودکشی زنت به خشکشویی زنگ زده و آدرس ایمیل او را گرفته تا نامه‌های عاشقانه ما را برایش بفرستد. سمیر از نعیما می‌پرسد و مطمئن می‌شود که زنش بعد از آن نزاع، به خشکشویی نیامده است. اما کمی بعد، می‌فهمد که خود نعیما آدرس میل را به لوسی داده است لذا او را اخراج می‌کند. نعیما در دفاع از خود می‌گوید که سلین از مدت‌ها قبل، مشکوک شده بود که من با تو رابطه دارم. لذا قصدم این بود که بفهمد من بی‌گناهم. اما سلین ایمیل‌ها را نخوانده است زیرا او به اینجا آمد و در حضور من خودکشی کرد.

سمیر در گفت‌وگوی وداع‌گونه با مارین تأکید می‌کند که گذشته‌ها را رها کن، آنچه مهم است اکنون است و آن بچه‌ای که در شکم تو است. احمد وسایل زندگی مشترکشان را برای مارین گذاشته، با بچه‌ها خداحافظی می‌کند و می‌رود. سمیر در بیمارستان آخرین تلاش‌هایش را به کار می‌بندد تا همسرش را پس از هشت ماه از کما بیرون بیاورد. سلین به عطر و بوی او واکنش نشان می‌دهد.

***مختصری درباره کارگردان
اصغر فرهادی متولد 1351 در خمینی شهر (اصفهان)، موفق‌ترین فیلمساز ایرانی است که توانسته جوایز سینمایی بسیاری را ببرد که از جمل? آنها به جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی زبان سال 2012 می‌توان اشاره کرد. فرهادی برای هر سه فیلم آخر خود که در ایران ساخت سیمرغ بلورینِ بهترین کارگردانی را از جشنواره فیلم فجر دریافت کرده است (چهارشنبه سوری، درباره الی، جدایی نادر از سیمین).

او فیلمسازی را از چهارده سالگی در انجمن سینمای جوان اصفهان آغاز کرد و رشته کارشناسی تئاتر را در دانشگاه تهران و کارشناسی ارشد را در دانشگاه تربیت مدرس به پایان رساند. سپس به استخدام صداوسیما درآمد و مدت سه سال برای رادیو، قصه شب می‌نوشت. فیلمنامه سریال روزگار جوانی (1377) را به نگارش درآورد که شاپور قریب آن را کارگردانی کرد. سپس در سال‌های 1378 و 1380 دو فصل از سریال داستان داستان یک شهر را برای شبکه تهران نوشت و خود نیز آن را ساخت. در فیلم ارتفاع پست (1380) همکار فیلمنامه نویس حاتمی‌کیا شد و سال بعد نخستین فیلم سینمایی‌اش را به نام رقص در غبار (1381) کارگردانی کرد. آثار بعدی او به ترتیب اینها هستند: شهر زیبا (1382)، چهارشنبه سوری (1384)، دربار? الی (1387)، جدایی نادر از سیمین (1389)، گذشته (1392).

جناب فرهادی همچنین فیلمنامه‌های کنعان (مانی حقیقی/ 1386) و دایر? زنگی (پریسا بخت‌آور/ 1386) را نیز نوشته است.

***نقد و نظر
موضوع مشترک فیلم‌های اصغر فرهادی، حقوق مرد در ازدواج است و فیلم «گذشته» نیز به همین مسئله می‌پردازد. این فیلم، به طور خاص به خیانت زن در ازدواج توجه کرده که در سینما و تلویزیون جمهوری اسلامی جزو موضوعات ممنوعه محسوب می‌شود. بر خلاف برخی فیلمسازان که وقتی شرایط فیلمسازی در غرب برایشان پدید می‌آید و از قید تصویب فیلمنامه در وزارت ارشاد خلاص می‌شوند ترجیح می‌دهند شعارهایی علیه دین و جمهوری اسلامی بدهند جناب فرهادی اما ضمن طرح مسئل? ناسازگاری زنان در ازدواج، تصویر فهیم و متعادلی از مرد ایرانی به دست می‌دهد، مردی که با کودکان مهربان است و به تربیت آنها بسیار توجه دارد (بر خلاف مارین و سمیر)، و در جهت رفع مشکلات دیگران می‌کوشد.

مارین قبل از اینکه رسماً از همسر ایرانی‌اش احمد، جدا شود با مرد دیگری به نام سمیر زندگی خود را آغاز کرده، و حتی از وی باردار شده است. لذا احمد مارین را ملامت می‌کند که چرا برای او هتل رزرو نکرده است تا مجبور نباشد به این خانه بیاید. لوسی دختر شانزده سال? مارین از شوهر کردن چند بار? مادرش ناراحت است و گمان دارد که سمیر هم پس از مدتی خواهد رفت. زیرا همسر سمیر خودکشی کرده و در اغما است. در انتها نیز می‌بینیم که واقعاً همینطور می‌شود.

لوسی برای احمد فاش می‌کند که مادر به سراغ سمیر رفت زیرا که شبیه تو است. در انتهای فیلم می‌بینیم که همسر سمیر نیز شباهت انکار ناپذیری با مارین دارد. به این ترتیب می‌توان حکم کرد که قصد سمیر و مارین از ازدواج با یکدیگر آن بوده تا خاطره همسران قبلی خود را زنده کنند. احمد در انتها به نیّت مارین پی می‌برد. لذا او را سرزنش می‌کند که تو مرا در این اوضاع به اینجا فراخواندی تا شوهر جدیدت را به من نشان دهی و بگویی که از او باردار هستی. مارین به ناچار سخن او را تأیید می‌کند.

ما از مشکلات قبلی این زوج چیزی نمی‌دانیم. اما با توجه به شناختی که در طول فیلم از احمد و مارین پیدا کرده‌ایم می‌توان حدس زد که زن، از همان ابتدا بدخلق و خودخواه بوده است لذا احمد از او بچه‌دار نشده است. احمد به لوسی یادآوری می‌کند که من چهار سال پیش، قبل از آنکه از اینجا بروم به بحران رسیده بودم و راه حلی هم برای آن وجود نداشت. لذا به وطنم بازگشتم. حتی اکنون نیز احمد در اتفاقات رخ داده برای مارین، خود را مقصر می‌داند و لذا به شهریار می‌گوید: اگر من چهار سال قبل از اینجا نرفته بودم... دوستش شهریار سخن او را قطع می‌کند و می‌گوید اگر چهار سال قبل نرفته بودی حتماً سال بعدش می‌رفتی. تو آدم اینجایی نیستی.

فیلم «گذشته» اسباب شرمندگی کسانی خواهد شد که فیلم جدایی نادر را به وطن فروشی و توهین به ایرانی‌ها متهم کرده بودند، چیزی که عملاً در آن فیلم وجود نداشت. به نظر ما سیمین (لیلا حاتمی) شخصیت منفی در آن فیلم بود و لذا دیالوگ او در ابتدای فیلم در خصوص مهاجرت از ایران، مورد تأیید فیلمساز نیست. لکن واقع‌گرایی فیلمساز و سعی در عدم قضاوت دربار? شخصیت‌هایش برخی از دوستان را به این وهم دچار کرده بود که آن فیلم پیام سیاسی می‌دهد. آنها حتی فیلم جدایی نادر از سیمین را با فیلم آرگو در یک طبقه قرار داده بودند. اما به نظر ما فیلم جدایی نه دربار? لزوم مهاجرت از ایران است و نه حتی دربار? دروغگویی.

بلکه این فیلم تصویری واقع‌نما می‌دهد از زنان مدرن د ایران و جهان که به دنبال آرزوهای خود، زندگی خانوادگی را ترک و عرصه را بر شوهران تنگ می‌کنند. ما پیش‌تر نقدی بر این دو فیلم نوشتیم و دلایل خود را برای اینکه سیمین در این فیلم شخصیت منفی دارد ذکر کردیم (نگا. آیا "جدایی نادر از سیمین" و "آرگو" یک حرف را می‌زنند؟). از یک منظر می‌توان فیلم «گذشته» را ادامه‌ای بر فیلم جدایی نادر دانست، زیرا که شرایط و وضعیت زندگی در غرب و سراب آن دنیا را تصویر می‌کند.

فیلمبرداری محمود کلاری چشمگیر است خصوصاً در انتهای فیلم و آن پلان ـ سکانس عالی که حسن ختام «گذشته» را سبب شده است. کلاری از بهترین فیلمبرداران ایرانی است که کار خود را با فیلمبرداری جاده‌های سرد (1364) آغاز کرده و در مدت 26 سال، مدیریت فیلمبرداری یا فیلمبرداری هفتاد فیلم سینمایی را بر عهده داشته است.

***فیلم‌هایی در حواشی خیانت زنان در ازدواج
همانطور که گفتیم خیانت زنان در ازدواج، از موضوعات ممنوعه سینما و تلویزیون ایران است. لکن بعضی فیلمسازان به نحوی به این موضوع پرداخته‌اند که ما به برخی از آنها اشاره می‌کنیم. دو مورد از فیلم‌های ذیل ساخت? اصغر فرهادی هستند و یک مورد نیز از ساخته‌های علی مصفا.

1. نوبت عاشقی (1369) ساخته محسن مخملباف که عملاً خیانت زنان در ازدواج را به عنوان یک حق، تلقی کرده بود. این فیلم ماجرای زنی است که به دو مرد عاشق می‌شود. فیلم به سرعت توقیف شد و بجز در جشنواره نهم فجر نمایش دیگری نداشت.

2.شهر زیبا (1382). در طول فیلم ظن خیانت فیروزه (ترانه علیدوستی) می‌رود لکن در اواخر قصه می‌فهمیم که او از شوهرش طلاق گرفته است.

3. دربار? الی (1387). الی (ترانه علیدوستی) با دوستانش به شمال آمده و خود را مجرد معرفی می‌کند و احمد (شهاب حسینی) در حال بررسی او برای ازدواج است. در انتها می‌فهمیم که او نامزد داشته است.

4. من همسرش هستم/ مصطفی شایسته (1390). شهلا (نیکی کریمی) که از ازدواج مخفیانه شوهرش امیرحسین (مصطفی زمانی) با منشی مطبش مرجان (میترا حجار) خبر دارد به کارهایی دست می‌زند تا غیرت او را برانگیزد. مخاطب نیز همراه با شوهر فریب می‌خورد ولی در انتهای فیلم، برائت زن واضح می‌شود!

5. پل? آخر/ علی مصفّا (1390). امین عارف (علیرضا آقاخانی) از نوجوانی عاشق لیلی (لیلا حاتمی) بوده است. اما لیلی به شوهرش خسرو (علی مصفا) می‌گوید که آن پسر عاشق‌پیشه در همان ایام خودکشی کرده و مرده است. لیلی، عارف را که حالا دکتر شده جزو دوستان خانوادگی خود قرار می‌دهد. عشق فروخورد? دوران جوانی و حسادت عارف به خسرو، باعث می‌شود تا بیماری او را به دروغ سرطان جلوه دهد و همین باعث مرگ زودرس خسرو می‌شود. فیلمساز برای پرداختن به چنین موضوعی ناچار شده تا ساختاری غیرخطی و مغشوش را برگزیند.

6. به خاطر پونه/ هاتف علیمردانی (1391). درست در وقتی که شوهر (فرهاد اصلانی) از مسافرت فرد مظنون به آلمان مطمئن شده و با خاطری آسوده برای توجه به همسرش پونه (هانیه توسلی) به خانه آمده است نام? خداحافظی او را در خانه می‌یابد که در آن پونه اعلام می‌کند که از شک و غیرت‌ورزی مرد به ستوه آمده، با بخشیدن مهریه قصد جدایی دارد. این سکانس انتهایی فیلم ایهام دارد. زیرا از سوی دیگر می‌توان احتمال داد که پونه زندگی خانوادگی را ترک کرده تا از پی آن مرد مظنون به خارجه برود!

***موضوع مشترک فیلم‌های فرهادی
اگر بخواهیم یک موضوع مشترک برای فیلم‌های اصغر فرهادی عنوان کنیم حقوق مرد و تکالیف او است. در فیلم رقص در غبار (1381) او به تکلیف مرد در پرداخت مهریه پرداخته است، مهریه‌ای که زن آن را نمی‌خواهد اما مرد اصرار دارد که آن را بپردازد. در نهایت نیز به قیمت از دست دادن برخی اعضای بدنش آن را فراهم می‌کند. فیلم شهر زیبا (1382) به حق انتخاب مرد در خواستگاری و طلاق می‌پرداخت. چهارشنبه سوری (1384) گرچه ظاهراً در مورد خیانت مردان در زندگی است ولی به درستی نشان می‌دهد که به دلیل افسردگی همسر، مرد در واقع نیاز دارد تا با زن دیگری همسخن باشد.

دربار? الی (1387) مسئله خیانت زنی را در دوران نامزدی مطرح می‌کند و اینکه کتمان نامزد داشتن او چه عواقب وخیمی می‌تواند داشته باشد. فیلم جدایی نادر از سیمین (1389) تصویری واقع بینانه از دو زن نشان می‌دهد: اولی یک زن مدرن غرب‌زده است و دومی یک زن سنتی جامعه ما. سیمین زن متجددی است که زندگی خانوادگی را برای رسیدن به آرزوهایش ترک می‌کند. لذا مرد خانواده یک زن نظافتچی را می‌آورد تا کارهای معوّق‌مانده خانه را انجام دهد، زنی که علاوه بر وظایف مادری و همسری اکنون به دلیل بی‌کاری شوهرش از کلفتی کردن هم ابایی ندارد.

در فیلم «گذشته» نیز فرهادی به وضعیت زن در جامعه غرب می‌پردازد و طی یک داستان تکان دهنده ما متوجه می‌شویم که نسب و خانواده در جوامع غربی در حال نابود شدن است. مارین از همسر نخست خود که فرانسوی است دو بچه دارد ــ لوسی و لئا ــ احمد اما از او بچه‌ای نخواسته ولی مارین اکنون از مرد سومی به نام سمیر که با او عقد نکرده باردار است.

با توجه به آنچه در انتهای فیلم نشان داده شد همسر سمیر از اغماء خارج گشته، به زندگی باز خواهد گشت. حالا تکلیف آن جنین چه خواهد شد؟ چندی پیش گزارشی می‌خواندم که ثلث موالید در غرب نامشروعند. حالا بفرمایید که چرا احمد نمی‌توانست در فرانسه بماند؟

منبع: مشرق





تاریخ ارسال مطلب : یکشنبه 92/4/2 | نویسنده : alamdarbasir
با اندکی تأمل در این فیلم و این کودک به‌راحتی می توان دریافت که وی کمربندی از مواد منفجره را به خود بسته است، در حالی که سن این کودک بیش از 14 سال را نشان نمی دهد.

 

به گزارش علمدار بصیر: گروه‌های تروریستی در سوریه به‌تازگی فیلمی را منتشر کرده‌اند که بنابر ادعای گروه‌های تروریستی وابسته به "ارتش آزاد سوریه"، کشته‌شدن کودکی را در یکی از نبردهای جاری در سوریه نشان می‌دهد.

با اندکی تأمل در این فیلم و این کودک به‌راحتی می توان دریافت که وی کمربندی از مواد منفجره را به خود بسته است، در حالی که سن این کودک بیش از 14 سال را نشان نمی دهد.

این پدیده جدیدی است که هم‌اکنون گروه‌های تروریستی به‌سرعت درحال توسعه و گسترش دادن آن در مناطق مختلف سوریه هستند و تلاش دارند، کودکان را نیز درگیر نبردهای جاری در سوریه کنند.

این درحالی است که پیشتر موارد بی‌شماری توسط پایگاه‌های مختلف خبری به ثبت رسیده بود که نشان می‌داد، کودکان در نبردهای عناصر مسلح علیه نظام سوریه مشارکت دارند و هم‌اکنون این پدیده تبدیل به استفاده از کودکان در عملیات‌های انتحاری شده است.

منبع: مشرق





تاریخ ارسال مطلب : یکشنبه 92/4/2 | نویسنده : alamdarbasir
نائب رئیس مجلس با اشاره به نامه قبل از انتخابات روحانی به رهبر انقلاب گفت:روحانی 7-8 روز قبل از انتخابات نامه‌ای به رهبر معظم انقلاب نوشته و روی آرمان‌های نظام تاکید کرد وگفت که همیشه همراه نظام بوده و در حال حاضر نیز همراه نظام است.

به گزارش علمدار بصیر: محمدرضا باهنر نائب رئیس مجلس شورای اسلامی در نشست عصر امروز جامعه اسلامی مهندسین با اشاره به انتخابات 24 خرداد گفت: حماسه‌ای که مقام معظم رهبری انتظار آن را داشتند، محقق شد و مردم نیز با حضور چشمگیر خود تمام تحلیل‌های دشمن را نفی کردند.
وی با اشاره به همزمانی انتخابات شورای شهر و روستا و انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری تصریح کرد: برگزاری همزمان این دو انتخابات باعث هم‌افزایی و تحرک بیشتر مردم در انتخابات شد، خوب است که در آینده نزدیک این موضوع به صورت تحلیلی بررسی شود. 
نائب رئیس مجلس با اشاره به خصوصیات رفتاری حسن روحانی خاطرنشان کرد: فردی که انتخاب شد، مشخصه‌های خوبی دارد و ما احساس می‌کنیم که آقای روحانی نقاط قوت تعدادی از رؤسای جمهور پیشین را داشته و نقاط ضعف آنها نیز کمتر در وی دیده می‌شود. 
باهنر همچنین افزود: حسن روحانی ذاتا فرد فراجناحی است و سعی می‌کند از هر جناحی به جز افراد تندرو و رادیکال برای پیشبرد کارهای خود استفاده کند. 
وی با اشاره به شیوه مدیریتی رئیس جمهور منتخب اظهار داشت: روحانی آدمی است که خودش است و سعی می‌کند که خود را مدیریت کند؛ وی برای همه احترام قائل است و از همه برای کارهایش مشورت می‌گیرد اما در نهایت خود تصمیم‌گیرنده نهایی است، این نکته خوبی است که باید بگویم وی با این ویژگی کمتر تحت تاثیر دیگران است.
نائب رئیس مجلس درا دامه سخنانش تصریح کرد: روحانی یک انسان ستادی است و رئیس جمهور هم باید ستادی باشد اما چون در کشورمان ساختارها به صورت ستادی شکل نگرفته و یا در این 8 ساله این ساختار به هم خورده است، رئیس جمهور نیز باید در کنار کار ستادی کار میدانی نیز انجام دهد؛ متاسفانه آقای احمدی‌نژاد تنها به کار میدانی اعتقاد داشت و این باعث ایجاد معضلاتی در کشور شد. 
باهنر با بیان اینکه کابینه دولت یازدهم باید کابینه قدرتمندی باشد، افزود: اگر روحانی یک معاون اجرایی قدرتمند و استراتژیک انتخاب کند، می‌تواند مشکلات ساختاری را برطرف کند. 
وی با اشاره به برخی از تحلیل‌های رسانه‌های داخلی و خارجی درباره انتخابات گفت: امروز تحلیلی از بنی‌صدر دیدم که در آن گفته بود، عجیب است که نظام جمهوری اسلامی تندروی را از اصلاح‌طلبان و خاتمی گرفته و به میانه‌رویی مانند روحانی تبدیل کرده است؛ این تحلیل نشان می‌دهد که اقدام بزرگی در انتخابات صورت گرفته است. 
نائب رئیس مجلس با بیان اینکه روحانی را اصلاح‌طلب نمی‌دانم، گفت: ما 16 سال گذشته این مشکل را داشتیم که با افراط‌گرایی از هر دو جناح مواجه بودیم و امیدواریم روحانی با شعار اعتدال‌گرایی نسبت به این مسئله اقدام کند. 
باهنر ادامه داد: روحانی آدمی نیست که از سیاست‌های اساسی نظام تخطی کند، قطعا وی کسی نیست که به دنبال حاشیه‌ها و حرف‌های تند باشد. وی حتی 7-8 روز قبل از انتخابات نامه‌ای به رهبر معظم انقلاب نوشته و روی آرمان‌های نظام تاکید کرد و بیان کرد که همیشه همراه نظام بوده و در حال حاضر نیز همراه نظام است.
وی با اشاره به پیام رهبر انقلاب برای ایجاد همدلی بعد از انتخابات خاطرنشان کرد: در پیام رهبری هم این موضوع وجود داشت که باید بعد از انتخابات رقابت‌ها را به رفاقت‌ها تبدیل کنیم. در حال حاضر کار اجرایی بسیار سخت است و همانطور که رهبری بیان کردند کار اجرایی مانند ماشینی می‌ماند که در سربالایی به سختی حرکت می‌کند لذا باید از تمامی ظرفیت‌ها برای پیشبرد کارهای اجرایی بهره ببریم. 
نماینده مردم تهران در مجلس با اشاره به نتایج انتخابات ریاست جمهوری اظهار داشت: در زمان انتخابات خیلی استرس داشتیم که آرای روحانی بیش از 50 درصد شود و در عددی مانند 49 درصد نماند. تا انتخابات به دور دوم کشیده شود و شائبه تقلب در انتخابات به وجود آید اما امانتداری نظام جمهوری اسلامی که حتی چند درصد را هم به خوبی حساب کرد، این شائبه را به کلی از بین برد. 
باهنر در پایان سخنان خود گفت: اگرچه شائبه تقلب در انتخابات از بین رفته و تمامی رسانه‌های داخلی و خارجی از برگزاری انتخابات پرشور در ایران سخن گفتند اما برخی به سوی این توهم هنوز در حال حرکت هستند. واقع این است که باید فضای آرامشی که اکنون در آن قرار داریم را به سوی پیشرفت و شکوفایی سوق دهیم.
منبع: تسنیم





تاریخ ارسال مطلب : یکشنبه 92/4/2 | نویسنده : alamdarbasir
دولت آمریکا به نام مبارزه با تروریسم در خلال 7سال گذشته از شرکت‌های مخابرات در این کشور مانند ورایزن و در خلال 4سال گذشته از شرکت‌های اینترنتی مانند گوگل، یاهو و فیس‌بوک اطلاعات گرفته است.

 

به گزارش علمدار بصیر: دولت آمریکا به نام مبارزه با تروریسم در خلال 7سال گذشته از شرکت‌های مخابرات در این کشور مانند ورایزن و در خلال 4سال گذشته از شرکت‌های اینترنتی مانند گوگل، یاهو و فیس‌بوک اطلاعات گرفته است.

 

اسناد دولت آمریکا که اخیرا به رسانه‌ها راه‌یافته است نشان می‌دهد که 2برنامه جاسوسی که یکی مشخصات تماس‌های تلفنی و دیگری اطلاعات فعالیت‌های اینترنتی مانند ای‌میل، چت و تماس صوتی و تصویری را ثبت می‌کند، در این سال‌ها جریان داشته است. روزنامه‌های گاردین و واشنگتن‌پست با افشای این خبر نوشتند هر 2برنامه را سازمان امنیت ملی آمریکا اجرا می‌کند. وجود برنامه استخراج اطلاعات تلفنی از قبل معلوم بود و طرفداران حقوق مدنی سال‌ها بود که آن را نشان‌دهنده تعرض خطرناک و گسترده به حریم خصوصی تمام آمریکایی‌ها توصیف می‌کردند. آنچه اخیرا روشن شد، جزئیات خاصی درباره کارکرد آن بود؛‌ مثلا اینکه دولت آمریکا اطلاعات را به‌طور روزانه جمع می‌کند و اینکه دادگاهی ویژه از سال2007 هر 90روز یک بار، مجوز برنامه را تمدید می‌کند. اما گزارش‌ها درباره برنامه استخراج اطلاعات از اینترنت به نام «منشور»، افشاگری تازه‌ای حداقل برای عامه مردم بود.

 

سازمان امنیت ملی

 

سازمان امنیت ملی آمریکا بزرگ‌ترین سازمان جاسوسی جهان است که ده‌ها هزار نفر کارمند دارد. مقر آن در پایگاه فورت‌مید در ایالت مریلند و در کنار فرماندهی ستاد عملیات سایبری ارتش آمریکاست. این سازمان که وابسته به وزارت دفاع است، یکی از 16دستگاه اطلاعاتی بزرگ در آمریکاست. در یکی از مراکز جدید آن که در شهر اگوستا در ایالت جورجیا قرار دارد، بیش از 4هزار نفر گوشی به سر می‌توانند به شنود مکالمات و ارتباطات بپردازند. رئیس آن ژنرال کیت بی‌الکساندر است که همزمان فرمانده ستاد عملیات سایبری نیز هست. پس از 11سپتامبر میلیاردها دلار در اختیار این سازمان قرار گرفت تا فعالیت‌های آن گسترش یابد. در آزمایشگاه ملی اوک‌ریج در ایالت تنسی که در زمان جنگ جهانی دوم فعالیت‌های سری برای ساختن بمب هسته‌ای در آن جریان داشت، اکنون نیرومندترین کامپیوتر جهان برای این سازمان ساخته می‌شود. این کامپیوتر می‌تواند هر ثانیه حدود یک‌میلیون تریلیون عملیات انجام دهد.

 

استخراج اطلاعات

 

استخراج اطلاعات شامل استفاده از الگوریتم‌های خودکار برای غربال‌کردن حجم عظیمی از داده‌ها برای یافتن نشانه‌هایی درباره وجود توطئه تروریستی است. یک عضو کنگره آمریکا اخیرا مدعی شد که برنامه استخراج اطلاعات از تماس‌های تلفنی به ناکام گذاشتن یک واقعه تروریستی مهم در ایالات‌متحده ظرف چند سال گذشته کمک کرد. اما وی جزئیات بیشتری ارائه نکرد چون کل برنامه طبقه‌بندی ‌شده است. بعضی دیگر از اعضای کنگره و نیز باراک اوباما و جیمز کلپر، رئیس‌کل تشکیلات اطلاعاتی آمریکا کوشیدند به منتقدان اطمینان دهند که وجود این برنامه‌ها به‌معنای خارج شدن دولت از کنترل نیست، هر چند که برخی اعضای کنگره از گستره و حجم اطلاعاتی که جمع‌آوری می‌شود و میزان نظارتی که دیگر قوا بر آن اعمال می‌کنند،‌ ابراز نگرانی کردند. آنها سال‌هاست می‌گویند برنامه‌هایی از این دست نگران‌کننده و نقض حریم خصوصی افراد است. در اینجا نگاهی کلی به این 2برنامه می‌اندازیم.

 

استخراج اطلاعات از تماس‌های تلفنی

 

روز پنجشنبه 16خرداد، روزنامه گاردین چاپ لندن در سایت خود تصویر دستور دادگاهی فوق‌سری را درج کرد که مجوز برنامه جمع‌آوری اطلاعات از تماس‌های تلفنی را صادر کرده بود. این دستور به امضای قاضی فدرال در دادگاه ناشناخته تجسس اطلاعات خارجی رسیده بود و از یکی از شرکت‌های وابسته به شرکت ورایزن خواسته بود براساس رویه روزانه تا 10مرداد اطلاعات تماس بین آمریکا و خارج یا تماس‌های داخل آمریکا را به سازمان امنیت ملی بفرستد. این قبیل به‌اصطلاح فراداده‌ها شامل شماره تماس‌گیرنده و دریافت‌کننده تماس،‌ شماره کارت‌تلفن و زمان و مدت تماس است. آنچه در این مجوز به سازمان امنیت ملی داده نشده است،‌ اختیار ضبط‌کردن یا گوش‌کردن به مکالمات تلفنی است. مقامات فدرال پس از علنی‌شدن جزئیات این برنامه گفتند که این امر نیازمند حکم جداگانه دادگاه است.

 

پس از انتشار حکم دادگاه توسط روزنامه گاردین، روشن شد که این سند فقط عملیات جمع‌آوری اطلاعات را که از سال2007 جریان داشته، تمدید کرده است؛ ‌عملیاتی که آمریکایی‌ها هدف آن نبودند. جیمز کلپر گفت: حکم قضایی که در مطبوعات منتشر شده است، برای عملیات جمع‌آوری اطلاعات حساس به‌کار می‌رود که اعضای کنگره کاملا از آن آگاه هستند. وی در بیانیه‌ای افزود: قوای فدرال مجوز این برنامه طبقه‌بندی‌‌شده را صادر کرده بودند. اما این امر باعث اطمینان خاطر طرفداران حقوق فردی نشد که می‌گویند دولت می‌تواند از این برنامه برای کشف حرکات افراد در هر لحظه در طول روز و شناسایی کسانی که اغلب با آنان صحبت می‌کنند، استفاده کند. براساس قانون، شرکت‌ها باید اطلاعات مربوط به مشترکان خود را در اختیار دولت بگذارند. این شرکت‌ها هم نمی‌توانند درباره برنامه‌های جاسوسی یا حتی حضور آنها اظهارنظر کنند.

 

منشور

 

برنامه منشور شامل جمع‌آوری عکس‌ها، اطلاعات ذخیره‌شده،‌ فایل‌های منتقل‌شده، ای‌میل، محتوای چت و فایل‌های ویدئویی مبادله‌شده است که از 9شرکت بزرگ‌ اینترنتی گرفته شده است. وجود این برنامه نشان می‌دهد که سازمان امنیت ملی آمریکا علاقه‌مند است در فضای اینترنت به جست‌وجوی تهدیدهای تروریستی بپردازد که امروز بیشتر ارتباطات در آن صورت می‌گیرد. انتشار سند مربوط به این برنامه در روزنامه واشنگتن‌پست، بسیاری محافل را در نگرانی فرو برد. جمیل جافر، جانشین معاون حقوقی اتحادیه آزادی‌های مدنی آمریکا گفت که این افشاگری‌ها نشان می‌دهد کنگره چه اختیارات زیادی به قوه‌مجریه برای تجاوز به حریم شخصی داده است. به گفته وی،‌ هرگونه اختیاراتی که به‌طور پنهان و بدون هر پاسخگویی به مردم اعطا شود،‌ مسلما مورد سوءاستفاده قرار خواهد گرفت. منشور مدت کوتاهی پس از آن آغاز شد که در سال2007 برنامه سری جورج دبلیو‌بوش برای مراقبت بر ارتباطات داخلی برملا شد.

 

کنگره در همین سال قوانینی را تصویب کرد که براساس آنها، شرکت‌های مخابراتی اگر با دستگاه‌های اطلاعاتی همکاری کنند، از گزند کیفرخواست‌های شخصی ‌درامان هستند. ازجمله شرکت‌هایی که ملزم به ارائه اطلاعات به تشکیلات اطلاعاتی آمریکا شدند،‌ مایکروسافت، یاهو و فیس‌بوک هستند. مایکروسافت در بیانیه‌ای اعلام کرد که فقط زمانی اطلاعات مشتریان را تحویل می‌دهد که دستور الزام‌آور دریافت کند. دریافت اطلاعات از شبکه‌های اجتماعی از سال2007 و با تمکین مایکروسافت آغاز شد. سال بعد، یاهو به آن پیوست و سپس در سال2009، گوگل، فیس‌بوک و پال‌تاک به این گروه اضافه شدند. یوتیوب در سال2010 و اسکایپ و‌ای ‌او ‌ال در سال2011 وارد آن شدند. گوگل در بیانیه خود گفت مطابق قانون، اطلاعات کاربران را به دولت می‌دهد.

 

اسنادی که روزنامه گاردین منتشر کردحاکی از آن است که سازمان امنیت ملی آمریکا برای تحلیل انبوه اطلاعاتی که در قالب برنامه منشور از سراسر جهان جمع‌آوری می‌کند، از ابزاری به نام خبرچین بی‌مرز استفاده می‌کند؛ این ابزاری است که حجم عظیم اطلاعاتی را که از شبکه‌های کامپیوتر و تلفن در سراسر جهان کسب می‌کند، براساس کشور مرتب و تحلیل می‌کند. تمرکز این نرم‌افزار بر شمارش و دسته‌بندی صورت ثبت جزئیات تماس‌ها و ارتباطات است (یعنی فرا داده‌ها)، نه محتوای ای‌میل یا چت. اسناد مربوط به خبرچین بدون مرز نشان می‌دهد که سازمان امنیت ملی آمریکا ظرف مدت 30روز که در مارس سال‌جاری به پایان رسید، حدود 3میلیارد قلم اطلاعات از کامپیوترهایی که در آمریکا به‌کار می‌رود، جمع‌آوری کرده است. ابزار یادشده این امکان را به کارشناسان سازمان امنیت ملی آمریکا می‌دهند که مثلا‌ کشوری را روی نقشه انتخاب و تمام فراداده‌ها و جزئیات تماس‌های انجام‌شده در آن کشور را بررسی کنند.

 

روزنامه گاردین تصویری از نقشه جهان براساس اطلاعات به دست‌آمده توسط خبرچین بدون مرز را چاپ کرد که نشان می‌داد در‌ماه مارس سال‌جاری،‌ این سازمان حدود 97میلیارد قلم اطلاعات از شبکه‌های کامپیوتر در سراسر جهان به‌دست آورد. بیشترین اطلاعات با 14میلیارد قلم مربوط به ایران بود و پس از آن، پاکستان با 13/5میلیارد قلم قرار داشت. اردن با 12/7میلیارد در جایگاه سوم، مصر با 7/6میلیارد در جایگاه چهارم و هند با 6/3 میلیارد در جایگاه پنجم بود. در این نقشه هر کشور رنگی براساس شدت مراقبت اطلاعاتی آن دارد. طیف رنگ آن از سبز (کمترین مراقبت) تا زرد و نارنجی و قرمز(بیشترین مراقبت) را در بر می‌گیرد.

 

نخستین واکنش باراک اوباما، رئیس‌جمهور آمریکا، پس از افشای این برنامه‌ها این بود که 100درصد امنیت با رعایت 100درصد حریم خصوصی جور درنمی‌آید. وی افزود: همه اعضای کنگره آمریکا از این برنامه‌ها اطلاع نداشتند و فقط اعضای کمیته‌های اطلاعات در جریان آن قرار داشتند. با این حال، وی خاطرنشان کرد که مجوز این برنامه‌ها با رأی اکثریت اعضای 2حزب از سال2006 بارها تجدید شده است. این در حالی است که منتقدان می‌گویند مراقبت اطلاعاتی توسط دستگاه‌های اطلاعاتی داخلی، بخشی از تلاش‌های دولت اوباما برای متمرکز‌کردن قدرت است.

 

به گفته آنان، سیاست‌های دولت اوباما باعث افزایش بی‌اعتمادی در میان مردم شده است. با این حال، کارشناسان جاری و سابق دستگاه‌های اطلاعاتی آمریکا حاکی از آن است که به‌رغم توجهی که منشور به‌خود جلب کرده است، این برنامه فقط بخشی نسبتا کوچک از برنامه بسیار گسترده‌تر شنود توسط این دستگاه‌هاست. سازمان امنیت ملی آمریکا همچنین تمام اطلاعاتی را که از شبکه‌های فیبر نوری تشکیل‌دهنده به‌اصطلاح ستون فقرات اینترنت می‌گذرد، گردآوری می‌کند. در این برنامه، از تمام رفت‌وآمدهای اینترنتی که از آمریکا می‌گذرد، نسخه‌برداری و به این سازمان فرستاده می‌شود. مقامات آمریکایی برای توجیه‌کردن برنامه‌های جاسوسی اینترنتی و تلفنی خود می‌گویند که از رهگذر این برنامه چندین توطئه در آمریکا و 20کشور دیگر خنثی شده است. آنان می‌گویند که تمام اطلاعات جمع‌آوری‌شده هر 5سال یک‌بار نابود می‌شود.

 

سرنوشت افشاگر

 

ادوارد اسنودن، تحلیلگر سابق سازمان امنیت ملی آمریکا که جزئیات برنامه‌های جاسوسی دولت را برملا کرد، جوانی 29ساله است که می‌گوید این کار را کرده تا از آزادی‌های اساسی مردم در سراسر جهان حفاظت کند. وی که در هتلی در هنگ‌کنگ با خبرنگاران روزنامه گاردین دیدار کرد، گفت که پیش از علنی‌کردن جزئیات این برنامه‌ها بسیار درباره آن فکر کرده بود. وی احساس می‌کرد که آمریکا دستگاه جاسوسی پنهان و غیرپاسخگویی برای زیرنظر گرفتن آمریکایی‌ها بر پا کرده است. اسنودن گفت از اینکه باراک اوباما سیاست‌های جورج دبلیوبوش را ادامه داد، احساس سرخوردگی کرد و تصمیم گرفت این اطلاعات را منتشر کند. وی در مصاحبه‌خود با روزنامه گاردین گفت: نمی‌خواهم در جهانی زندگی کنم که هر آنچه می‌کنم و می‌گویم، ضبط شود. در ابتدا، روزنامه گاردین و واشنگتن‌پست از فاش‌کردن هویت منبع اطلاعاتی خود خودداری کردند اما پس از چند روز با درج مشخصات اسنودن نوشتند که وی خود خواسته است شناسایی شود. به‌نظر می‌رسد وی خوب می‌دانسته که دستگاه‌های اطلاعاتی آمریکا که از اقدام وی به خشم آمده‌اند،‌ درصدد شناسایی، یافتن و بازداشت وی برخواهند آمد و او را هر جای دنیا باشد، خواهند یافت. از این‌رو،‌ اسنودن تصمیم گرفت که هویت خود را افشا کند تا کاری کند که برخورد دستگاه‌های اطلاعاتی آمریکا با وی کم‌هزینه نباشد. با این حال، منابع مطبوعاتی می‌گویند از زمانی که مصاحبه‌های اسنودن در گاردین چاپ شد، از سرنوشت وی اطلاعی در دست نیست. برخی می‌گویند که وی قصد دارد از ایسلند تقاضای پناهندگی سیاسی کند که قوانین آزادی بیان محکمی دارد. برخی دیگر از تمایل چینی‌ها برای اعطای پناهندگی به وی خبر می‌دهند؛ به‌خصوص با توجه به اینکه وی دارای اطلاعاتی درباره نفوذ سازمان امنیت ملی آمریکا به شبکه‌های کامپیوتری در چین است. اسنودن گفت که درباره سرنوشت خودش،‌ خانواده‌ و همسرش نگران است چون می‌داند مأموران دستگاه اطلاعاتی آمریکا به سراغ آنها خواهند رفت. این در حالی است که روزنامه گاردین نوشته است اسنودن اسناد زیادی را در اختیار این روزنامه گذاشته که می‌تواند مبنای گزارش‌های زیادی قرار گیرد.





تاریخ ارسال مطلب : یکشنبه 92/4/2 | نویسنده : alamdarbasir
منابع امنیتی سوریه از پیشروی‌های ارتش در مناطق القابون، برزه، جوبر و الحجر الاسود و کشته شدن شمار زیادی از تروریست‌ها خبر دادند.

 
به گزارش علمدار بصیر: به نقل از شبکه المنار، یگان‌های ارتش سوریه امروز در عملیات تعقیب و گریز خود در اطراف دمشق، شمار زیادی از گروه‌های تروریستی را به هلاکت رساندند.
ارتش سوریه در پیشروی‌های امروز در مناطق القابون، برزه، جوبر و الحجر الاسود، واقع در اطراف دمشق، ضربات مهلکی را به گروه‌های تروریستی وارد کردند.

گروه مخالف دولت بشار اسد موسوم به "دیده‌بان حقوق بشر سوریه" اعلام کرد که یگان‌های ارتش تلاش می‌کنند کنترل کامل دو منطقه برزه و القابون را در دست خود بگیرند و یگان‌های نظامی مستقر در مرزهای این کشور با لبنان، مانع نفوذ افراد مسلح به منطقه نورا در تلکلخ شدند.

از سوی دیگر ارتش سوریه امروز در شهر حلب و اطراف آن پیشروی‌های چشمگیری داشته است.
در همین راستا، شبکه المنار گزارش داد که ارتش در جریان پیشروی‌های امروز خود در حلب و حواالی آن چندین نفر از تروریست‌ها را از پای درآورده است.

بنا به این گزارش، ارتش سوریه موفق شد کاملاً بر منطقه استراتژیک "حلبون" در اطراف دمشق مسلط شود و کنترل آن را در دست خود بگیرد.
منطقه استراتژیک حلبون در میان سلسله رشته‌های کوه‌های مرتفع به‌طول 1800 متر و در شمال دمشق قرار دارد و یگان‌های ارتش در عملیاتی سریع وارد این منطقه شدند و بر قله‌های آن که در اختیار گروه‌های مسلح قرار داشت، سیطره پیدا کردند.

ارتش سوریه همچنین سلسله عملیاتی در منطقه جنوبی ریف دمشق انجام دادند و در همین حال پایگاه‌های گروه‌های مسلح در الذیابیه را تخریب و چندین خودروی مجهز به دوشکا را منهدم کردند.

در درگیری ارتش سوریه و تروریست‌های مسلح در حومه حلب‌، بسیاری از عناصر جبهه النصرة کشته شده و بسیاری دیگر نیز از مواضع خود در منطقه گریخته‌اند.

این درگیری‌ها پس از آن روی داد که تعدادی از عناصر گروه النصرة تلاش کردند با نفوذ به زندان مرکزی حلب و همچنین فرودگاه نظامی "منغ" آن را تحت کنترل خود درآورند که با مقاومت نیروهای ارتش سوریه مواجه شدند.

روزنامه الوطن سوریه به‌نقل از منابع نزدیک به گروه‌های مسلح اعلام کرده است که تسلیح معارضان مسلح از طریق جبهه النصرة صورت می‌گیرد و تشکیلات اسلام‌گرای دیگری مسئولیت این کار را به‌عهده ندارد.
به‌گفته الوطن، این واقعیت را رسانه‌های وابسته به "ارتش آزاد" نیز روز گذشته تأیید کردند، به‌گونه‌ای که به جبهه النصرة وعده داده شده است تا هرچه سریع‌تر موشک‌های ضدهوایی و تانک به آنها واگذار شود.
برخی منابع خبری نیز از تشکیل یک کانال ارتباطی بین جبهه النصرة و سازمان اطلاعاتی آمریکا (سیا) و فرانسه و انگلستان به‌منظور تقویت این جریان در درگیری با ارتش سوریه خبر دادند.





تاریخ ارسال مطلب : یکشنبه 92/4/2 | نویسنده : alamdarbasir
شبکه تلویزیونی پرسپولیس در سایه اقدامات مدیر عامل باشگاه پرسپولیس راه‌اندازی شد.

 

به گزارش علمدار بصیر: محمد رویانیان در این باره گفت:از مدت‌ها پیش و با الگوبرداری از باشگاه‌های مطرح خارجی بویژه تیم‌های بزرگ اروپایی و به منظور درآمدزایی، توسعه فعالیت‌های اقتصادی و تجارت بین‌الملل، پوشش اخبار و رویدادهای باشگاه پرسپولیس و ارائه خدمات ویژه به هواداران برای راه‌اندازی شبکه تلویزیونی پرسپولیس مطالعه و برنامه‌ریزی کرده و اقدامات اجرایی را در دستور کار قرار دادیم و خوشحالم که امروز اعلام نمایم شبکه جهانی و بین‌المللی پرسپولیس TVراه‌اندازی شده و برنامه‌های آن به زودی پخش می‌شود.
مدیر عامل باشگاه پرسپولیس تصریح کرد: شرکت پرسپولیس TVتاسیس شده و به ثبت رسیده است و تمامی اقدامات لازم برای راه‌اندازی شبکه تلویزیونی اختصاصی پرسپولیس انجام شده است. باشگاه پرسپولیس با مشارکت باشگاه راه آهن و در پی توافقت‌نامه‌ای که به امضاء رسیده، این اقدام را انجام داده و اگر از مدت‌ها پیش روی هاتبرد جستجو می‌کردید، می‌توانستید از راه‌اندازی این شبکه تلویزیونی آگاه شوید. برخی اقدامات مربوطه باقی مانده بود که آنها را نیز انجام داده‌ایم و امروز رسما راه‌اندازی شبکه پرسپولیس TVرا اعلامی می‌کنیم.
وی افزود: به هر حال از این طریق می‌توان فضایی ایجاد کرد که برنامه‌های اقتصادی و ویژه‌ای را به سمع و نظر هواداران رساند. پخش گفتگوهای ویژه و اختصاصی از مدیران، مربیان و ورزشکاران پرسپولیس، برنامه‌های کارشناسی، تصاویر اختصاصی از تمرینات و اردوها، گفتگو با پیشکسوتان و هواداران از جمله برنامه‌هایی است که مسوولان شبکه تلویزیونی پرسپولیس در حال تهیه این برنامه‌ها هستند تا این شبکه با قدرت و جذابیت هر چه تمامتر کارش را آغاز نماید.
محمد رویانیان گفت: مدیر این شبکه نیز انتخاب شده و آقای رضا رشیدپور از مجریان با سابقه سیما ما را در این زمینه همراهی خواهند کرد. می‌توانیم از این طریق خدمتی دیگر به هواداران ارائه کرده و برای درآمدزایی نیز تمهیداتی اندیشیده‌ایم که متعاقبا اعلام خواهد شد.
مدیر عامل پرسپولیس از پخش برنامه‌های پرسپولیس TVدر آستانه ماه مبارک رمضان خبر داد و گفت: در فاز اول روزی دو ساعت برنامه پخش می‌شود و به زودی طبق قرارداد منعقده برنامه‌های پرسپولیس TVبه روزی 9 ساعت افزایش خواهد یافت.
رویانیان خاطرنشان کرد: راه‌اندازی این شبکه تلویزیونی به منظور ارائه خدمات ویژه به ایرانیان مقیم خارج از کشور و دوستداران پرسپولیس که از تیم محبوبشان فرسنگ‌ها فاصله دارند، انجام شده و برنامه‌های این شبکه صرفا ورزشی و مختص پرسپولیس خواهد بود و می‌تواند در معرفی فرهنگ ایرانیان بویژه مسائل اخلاقی حاکم بر ورزش ایران تاثیرگذار بوده و فواید و خروجی‌های بسیاری داشته باشد.
گفتنی است؛ شبکه پرسپولیس TVروی هاتبرد، فرکانس 11137، سیمبل ریت 27500، اف ای سی 4/3 قابل دریافت است و در حال حاضر نشان (لوگو) در این شبکه نمایش داده می‌شود.





تاریخ ارسال مطلب : یکشنبه 92/4/2 | نویسنده : alamdarbasir


 

تمامی حقوق این وبلاگ و مطالب آن متعلق به علمدار بصیر می باشد و انتشار مطالب با ذکر منبع مانعی ندارد.
طراحی و اجرا : مرکز فرهنگی صالحون