" سلام بر شما ... از این که از علمدار بصیر بازدید نمودید ، بسیار خرسندیم . از طریق نظرات می توانید پیشنهادات و انتقادات خود را با ما در میان بگذارید "

 

آخرین مطالب
پیوند دوستان
اما اگر او کافر باشد، بر او وارد مى‏ شوند؛ در حالى که شیطان چونان دودى در کنار دیدگان او نشسته است. از او مى‏ پرسند: پرودگار تو کیست و دین تو چیست؟.. و دیدگان او را به سوى آتش مى‏ گشایند و او جایگاه خود را در آن مى‏ بیند.
امام جعفر صادق علیه السلام مى‏ فرمایند: دو فرشته منکر و نکیر نزد میت در هنگامى که دفن مى‏ شود، مى‏ آیند؛ در حالى که صداى آنها همانند رعد بلند آهنگ و چشمانشان همانند برقى سهمناک و خیره‏ کننده است، در این حال زمین را با دندان‏هاى خود زیر و رو مى‏ کنند و موهاى خود را مى‏ کشند؛ پس از میت مى‏ پرسند: پروردگار تو کیست؟ دین تو چیست؟

اگر او مؤمن باشد، مى‏ گوید: الله پرودگار من است و اسلام دین من. آنان به او مى‏ گویند: درباره مردى که از براى پشتیبانى شما بیرون آمده چه مى‏ گویى؟ م‏ی گوید: آیا از محمد(ص) پیامبر خدا مى ‏پرسید؟ مى‏ گویند: شهادت بده که او پیامبر خدا است. او مى‏ گوید: شهادت مى‏ دهد که او پیامبر خدا است. به او مى‏ گویند: بخواب! خوابى که در آن رویایى نیست.

قبرش را به اندازه نه ذراع توسعه مى‏ دهند و براى او، درى به سوى بهشت باز مى‏ کنند و او جایگاهش را مى‏ بیند.

اما اگر او کافر باشد، بر او وارد مى‏ شوند؛ در حالى که شیطان چونان دودى در کنار دیدگان او نشسته است. از او مى‏ پرسند: پرودگار تو کیست و دین تو چیست؟ درباره این شخص که برأى پشتیبانى شما بیرون آمده چه مى‏ گویى؟ مى ‏گوید: نمى‏ دانم! بین او و شیطان را خالى مى‏ کنند و بر او در قبر 99 مار بزرگ را مسلط مى‏ سازند که اگر یکى از این مارها در زمین نفس بکشد، هرگز درختى نخواهد رویید. و دیدگان او را به سوى آتش مى‏ گشایند و او جایگاه خود را در آن مى‏ بیند.

متن حدیث:



یَجِى‏ءُ الْمَلَکَانِ مُنْکَرٌ وَ نَکِیرٌ إِلَى الْمَیِّتِ حِینَ یُدْفَنُ أَصْوَاتُهُمَا کَالرَّعْدِ الْقَاصِفِ وَ أَبْصَارُهُمَا کَالْبَرْقِ الْخَاطِفِ یَخُطَّانِ الْأَرْضَ بِأَنْیَابِهِمَا وَ یَطَئَانِ فِى شُعُورِهِمَا. فَیَسْأَلَانِ الْمَیِّتَ مَنْ رَبُّکَ وَ مَا دِینُکَ قَالَ فَإِذَا کَانَ مُؤْمِناً قَالَ اللَّهُ رَبِّى وَ دِینِىَ الْإِسْلَامُ فَیَقُولَانِ لَهُ مَا تَقُولُ فِى هَذَا الرَّجُلِ الَّذِى خَرَجَ بَیْنَ ظَهْرَانَیْکُمْ فَیَقُولُ أَ عَنْ مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ ص تَسْأَلَانِى فَیَقُولَانِ لَهُ تَشْهَدُ أَنَّهُ رَسُولُ اللَّهِ فَیَقُولُ أَشْهَدُ أَنَّهُ رَسُولُ اللَّهِ فَیَقُولَانِ لَهُ نَمْ نَوْمَهً لَا حُلُمَ فِیهَا وَ یُفْسَحُ لَهُ فِى قَبْرِهِ تِسْعَهَ أَذْرُعٍ وَ یُفْتَحُ لَهُ بَابٌ إِلَى الْجَنَّهِ وَ یَرَى مَقْعَدَهُ فِیهَا وَ إِذَا کَانَ الرَّجُلُ کَافِراً دَخَلَا عَلَیْهِ وَ أُقِیمَ الشَّیْطَانُ بَیْنَ یَدَیْهِ عَیْنَاهُ مِنْ نُحَاسٍ فَیَقُولَانِ لَهُ مَنْ رَبُّکَ وَ مَا دِینُکَ وَ مَا تَقُولُ فِى هَذَا الرَّجُلِ الَّذِى قَدْ خَرَجَ مِنْ بَیْنَ ظَهْرَانَیْکُمْ فَیَقُولُ لَا أَدْرِى فَیُخَلِّیَانِ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ الشَّیْطَانِ فَیُسَلِّطُ عَلَیْهِ فِى قَبْرِهِ تِسْعَهً وَ تِسْعِینَ تِنِّیناً لَو ْ أَنَّ تِنِّیناً وَاحِداً مِنْهَا نَفَخَ فِى الْأَرْضِ مَا أَنْبَتَتْ شَجَراً أَبَداً وَ یُفْتَحُ لَهُ بَابٌ إِلَى النَّارِ وَ یَرَى مَقْعَدَهُ فِیهَا

«اصول کافى، جلد 3، صفحه 236»

 





تاریخ ارسال مطلب : شنبه 92/4/8 | نویسنده : alamdarbasir
آمار تحلیلی از عملکرد ملی‌پوشان والیبال ایران برابر ایتالیا منتشر شد.
به گزارش علمدار بصیر: نخستین دیدار تیم‌های والیبال ایران و ایتالیا از هفته پنجم رقابت‌های لیگ جهانی والیبال از ساعت 22:30 به وقت تهران در سالن مملو از تماشاگر پالاکاسا شهر مودنا برگزار شد که در پایان شاگردان خولیو ولاسکو با نتیجه 3 بر یک و با امتیازهای (23 - 25، 22 - 25، 22 - 22، 32 - 30) بازی را به سود خود رقم زدند و جمع امتیازهای خود در جدول رده‌بندی را به 6 رساندند.

ایوان زایتسف، بازیکن شماره 9 ایتالیا در این بازی با وجود اینکه در دو گیم نخست حضور نداشت، اما توانست 19 امتیاز کسب کند و امتیازآورترین بازیکن میدان لقب بگیرد.

سید محمد موسوی، بازیکن تیم ملی ایران هم با به دست آوردن 17 امتیاز به عنوان امتیاز‌آورترین بازیکن ایران معرفی شد. 

* آمار عملکرد ملی‌پوشان ایران در بخش‌های حمله، دفاع و سرویس به این شرح است:

در بخش حمله علیرضا مباشری از مجموع 24 حمله، توانست 14 امتیاز برای ایران به ارمغان بیاورد. پس از مباشری، سید محمد موسوی از 13 حمله خود موفق شد 10 امتیاز کسب کند.امیر غفور، دیگر بازیکن جوان تیم ایران در این بازی 25 حمله انجام داد و موفق به کسب 10 امتیاز برای ایران در بخش هجومی شد.

در دفاع محمد موسوی عراقی در تیم ایران از مجموع 18 دفاع خود توانست 4 امتیاز کسب کند و پس از وی مهدی مهدوی یک دفاع انجام داد که وی هم موفق به کسب یک امتیاز شد. سعید معروف هم 9 دفاع انجام داد و توانست تنها یک امتیاز برای ایران به ارمغان بیاورد.

در بخش سرویس هم رحمان داودی 17 بار پشت خط سرویس قرار گرفت و توانست 4 امتیاز مستقیم سرویس کسب کند. موسوی هم از 16 باری که پشت خط سرویس قرار گرفت 3 امتیاز کسب کرد. مهدوی هم از 4 باری که پشت خط سرویس قرار گرفت موفق شد یک امتیاز کسب کند.

منبع:فارس





تاریخ ارسال مطلب : شنبه 92/4/8 | نویسنده : alamdarbasir

باند گرل به عنوان یکی از مولفه های اصلی سری فیلم های باند کاراکتری است که در فیلم، داستان و یا بازی ویدئویی عاشق مأمور 007 می شود. Bond Girl یکی از نمادهای فرهنگی(cultural icons) شناخته شده و مشهور 50 سال گذشته است.

به گزارش علمدار بصیر: در کتاب رکوردهای گینس «داستان های جیمزباند» به عنوان سودآورترین فیلم چند قسمتی در ژانر اکشن معرفی شده است. کارگردانان و بازیگرانی مختلفی در بیش از نیم قرن جیمز باند را زنده نگه داشته اند. تا کنون 25 فیلم بلند سینمایی پیرامون جیمز باند ساخته شده است. بازیگرانی همچون شون کانری شش بار، راجر مور هفت بار، تیموتی دالتون دو بار، پیرس برازنان چهار بار و دنیل کریگ سه بار در نقش جیمز باند ظاهر شده اند.

 

 

جیمز باند یک مأمور سرویس امنیتی انگلستان (MI6) است که نخستین بار توسط یک نویسنده ی انگلیسی به نام «یان فلمینگ(Ian Fleming)» در سال 1952 میلادی (همان سالی که ملکه الیزابت به سلطنت رسید) تحت داستانی با نام "کازینو رویال" شخصیت پردازی شد.


یان فلمینگ (Ian Lancaster Fleming)
(28 مه  1908میلادی - 12 اوت 1964 میلادی)
خالق داستان‌های جیمز باند

کْد سازمانی باند، 007 است، از این رو او را با نام "مأمور 007" نیز می شناسند. اولین فیلم سینمایی جیمز باند با نام دکتر نو" در سال 1962 ساخته شد. اکثر فیلم های جیمز باند توسط شرکت Eon Productions که یک کمپانی انگلیسی است، ساخته شده است. حق کپی رایت کاراکتر باند در اختیار کمپانی بالادستیِ Eon Productions است.

 
جیمز باند تنها جاسوسی است که توانسته بیش از نیم قرن بر پرده ی سینما دوام آورده و در هر دوره ای مخاطبان را جذب کند. درباره این موضوع بسیار صحبت شده که براستی چرا باند هنوز یک کاراکتر زنده است؟

باند یک جاسوس انگلیسی در دوران جنگ سرد است، وی شیک پوش و خوش برخورد بوده و به راحتی اطرافیان به خصوص زنان را جذب خود می کند. در واقع باند با قهرمانان خشن و شلخته امریکایی تفاوت دارد، او قهرمانی انگلیسی است. برای همین است که سال ها توانسته مخاطبان را سرگرم کند چرا که او به شیوه اصیل انگلسی انسان را فریب می دهد. همچنین باند در هر دوره ای متناسب با رویدادهای و زندگی در همان زمان ظاهر می شود.


جیمز باندی که فلمینگ شخصیت پردازی کرده بود.

انگلیسی ها در طول زمان اجازه تغییر در شخصیت باند را نداده اند، اگرچه بازیگران مختلف چاشنی های متفاوتی به این کاراکتر افزوده اند اما مولفه های اصلی باند و فیلم های او در گذر زمان حفظ شده است و این یعنی باند یک جاسوس معمولی مانند سایر جاسوس های عالم هنر هفتم نیست. باند مأموریت ویژه ای از طرف روباه پیر بر عهده دارد، مأموریتی که کابوی های هالیوودی قادر به انجام آن نیستند. فیلم های جیمز باند اشتراکات زیادی دارند، تیتراژ خاص، موسیقی و طراحی صحنه منحصر به فرد، داستان خطی معین که روزگاری تقابل غرب و شرق بود و پس از پایان جنگ سرد، تبدیل شد به قصد اشرار برای تصرف و یا نابودی دنیا. در کنار این ها در فیلم های باند اغلب نقش نیروهای شر را بازیگران غیر انگلیسی زبان بازی می کنند. اما مهمترین وجوه اشتراک فیلم های باند سه عنصر قمار، شراب و روابط جنسی آزاد است. باند القای مسائل سیاسی و سبک زندگی را توأمان رقم می زند.



جیمز باند مأمور است در کنار ملکه، جهان را از دست نیروهای شر نجات دهد، همان گونه که او را تا محل افتتاح المپیک همراهی می کند. در واقع جیمز باند اسطوره ای انگلیسی است که امروز وظیفه دارد تمدنی که تاریخ آن در مراسم افتتاحیه ی المپیک 2012 لندن به نمایش درآمد را از شر تروریست ها حفظ کند. تروریست هایی که بر طبق روایت آخرین جیمز باند اکران شده، "اسکای فال(Skyfall)"(2012میلادی) مذهبی شده اند و بر تکنولوژی های نوین و ابزارهای ارتباطی عصر حاضر تسلط دارند. به پاس سال ها تلاش باند برای نجات جهان، روز پنجم اکتبر 2012 میلادی به نام "روز جهانی جیمز باند" نامگذاری شد.

 
در طول زمان باند تغییراتی کرد، وی قدری خشن تر شد و به تبع آن از ویژگی رمانتیک بودنش کاسته شد. همچنین پوشش و نحوه تعامل او با زنان نیز متفاوت از گذشته است همچنان که میزان روابط جنسی و نمایش آن نیز بیشتر شده است، البته به جز آخرین جیمز باند که صحنه های مستهجن آن بسیار کاهش یافته و کارگردانش معتقد است این جیمز باند بر خلاف جیمز باندهای دیگر فرصت چندانی برای عشق و عاشقی و روابط جنسی ندارد. جیمز باند فیلم اسکای فایل برخلاف مأمور روئین تن پیشین معمولی تر شده و زخمی می شود، وی همچنین جنبه های انسانی بیشتری دارد.





Bond girl کیست؟
"Bond girl" به عنوان یکی از مولفه های اصلی سری فیلم های باند کاراکتری است که در فیلم، داستان و یا بازی ویدئویی  عاشق مأمور 007 می شود. Bond Girl یکی از نمادهای فرهنگی(cultural icons) شناخته شده و مشهور 50 سال گذشته است. اولین بار در رمان ها و داستان های کوتاه فلمینگ معرفی شد، تهیه کنندگان آلبرت بروکلی(Albert "Cubby" R. Broccoli) و هری سالزمن(Harry Saltzman) به آن جان بخشیده و حضور سینمایی اش پا به پای باند و با دکتر نو(Dr. No) در سال 1962 آغاز شد. پس از آن بودکه جهان غرب مسحور Bond Girl  گشت.

درباره شخصیت و اینکه چه نقشی باید در فیلم داشته باشد، قانون مشخصی وجود ندارد. او ممکن است از جناح خودی و متحدین باند باشد و یا از دشمنان او، نقش محوری در مسیر انجام مأموریت داشته باشد و یا صرفاً یک ابزار جنسی باشد. البته در فیلم های باند کاراکترهای مؤنث دیگری هم وجود دارند که چون رابطه ی عاشقانه با باند ندارند، Bond girl محسوب نمی شوند، کاراکتر هایی مانند جودی دنچ(Judi Dench) به عنوان ام(M) و میس مانی پنی(Miss Moneypenny). هرچند شاید بتوان دو نفر را به عنوان Bond girl ویژه در اسکای فال محسوب کرد.
           
 


جودی دنچ، رئیس باند

 

چه چیز یک باند گرل (Bond girl) را می سازد؟
زمانی که اُرسولا اَندرس(Ursula Andress) در نقش Honey Ryder ، حدودا پنجاه سال قبل در دکتر نو (اولین فیلم جیمز باند) از اقیانوس خارج شد (یکی از صحنه های محبوب تاریخ سینما در غرب)، این واژه معنای یک استقلال جنسی را می داد؛ زن جذابی که با 007 لاس زنی می کرد.


اُرسولا اَندرس (Ursula Andress)

بر این اساس در هر یک از فیلم های جیمز باندکه تا کنون اکران شده است، باند حداقل با یک Bond girl همراه بوده است. در حالی که باند همواره باند بوده است، زنان در هر دوره متناسب با آن زمان تکامل یافته و کارهایی را انجام دادند که یک زن می توانست انجام دهد.

      
Bond girl  به عنوان یک مولفه ی فرهنگی در حوزه مسائل زنان، در طول نیم قرن یک استاندارد برای زیبایی تعریف کرده است. آن ها دارای شخصیت های جذاب پر زرق و برق هستند، کمی مردانه لباس می پوشند، جواهرات کمی دارند، در کنار کمربند چرمی و کفش چرمی پنجه مربعی.(البته تغییراتی نیز در لباس های Bond girl روی داده است، Bond girl در ابتدا با لباس شب و لباس زیر تعریف می شد که در زمان لازم برهنه بود.) اغلب سبک وزن بوده و در مواردی نیز برنزه اند. همچنین عموماً آرایش کمی داشته و یا بدون آرایش اند.
          
همیشه این Bond girl ها هستند که مجذوب و عاشق باند می شوند، تنها در دو فیلم(On Her Majesty"s Secret Service - (2006) Casino Royale ) است که باند عاشق می شود. Bond girl ها ثابت نیستند و از فیلمی به فیلم دیگر تغییر می کنند. در سال های گذشته بعضاً این سوال مطرح شده که چرا Bond girl ها از فیلمی به فیلم دیگر تغییر می کنند و چرا هیچ گاه در فیلم های بعدی از آن ها یادی نمی شود؟ پاسخ این سوال را می توان با در نظر گرفتن این نکته داد که زن در هنر سمبلی است از سرزمین و عقیده، Bond girl ها نیز اغلب از زنان بومیِ کشوری هستند که باند در آن مشغول انجام ماموریت است.

در نتیجه این کاراکتر با وجود آنکه همیشه وجود دارد اما از فیلمی به فیلم دیگری متفاوت است چرا که کشورها، فرهنگ ها و دشمنان متفاوت اند. مورد دیگری که مبتنی بر این نکته می توان به آن اشاره کرد و اغلب در فیلم های قدیمی تر باند دیده می شود این است که تسلیم شدن یک زن بومیِ کشور و یا گروه دشمن در برابر این جاسوس بریتانیایی و خود را در اختیار وی گذاشتن، تلویحی است از تسلیم شدن عقیده، سرزمین و در واقع هویت دشمن در برابر او. البته فیلم های باند با سیاست جنسی تصاعدی شان(progressive sexual politics) شناخته نمی شوند.

نکته قابل توجه دیگری که در این میان وجود دارد این است که Bond girl ها پیکره هایی(feminist icons) فمینیست هستند، همچنان که به عنوان یک بخش فریبنده و تمثالی(iconic part) در سری فیلم های جیمز باند در نظر گرفته می شوند. این دختران از اعضای یکی از منحصر به فردترین گروه های کسب و کار در حوزه ی فیلم شده اند.برخی فیلم اسکای فال را فمینیست ترین فیلم باندی می دانند.
  Bond girl ها در دوره های اخیر زن مدرن را به نمایش می گذارند، آن ها بسیار با استعداد و منعطف هستند، در رشته ی خود پیشتاز بوده و می توانند هر کاری را انجام دهند.
نائومی هریس (Naomie Harris) که Bond girl فیلم اسکای فال است، در این باره می گوید: «آن ها(Bond girl) با مردان مساوی هستند و ما باید این را در فیلم ها نشان دهیم.»


نائومی هریس (Naomie Harris)


   Bond girl  های اسکای فال

یکی از کاراکترهای زنِ اسکای فال سورین(Sévérine) یک دوشیزه ی مدل پایبند! و در خطر تجاوز است که از باند می خواهد او را از دست یک تبه کار وحشتناک نجات دهد. اما ایو(Eve) که نائومی هریس نقش آن را بازی می کند یکی از همکاران 007 در ام.آی.سیکس است و گرچه شبیه یک Bond girl با مأمور ام.آی.سیکس ارتباط داشته، اما احتیاج به نجات دادن ندارد.

او می تواند در خیابان های شلوغ رانندگی کند، به اطلاعات محرمانه رسیدگی کرده و به خوبی تیراندازی کند. هریس به مجله تایم گفته است که از تهیه کنندگان خواسته به او نقش یک توئیست مدرن(modern twist) را بدهند. هریس همچنین ادامه می دهد: «من کاملاً درباره ی آن خوشحالم(به عنوان Bond girl صدا زده شدن)، من آن را توهین آمیز یا چیزی شبیه آن نیافتم. این فقط یک عنوان است که به زنانی که در فیلم های باند بازی می کنند داده می شود. اگرچه امروز ما از کلیشه های این واژه فاصله گرفته ایم، Bond girl می تواند هر کاری انجام دهد.». این نکته تایید این است که Bond girl های سال های اخیر بیشتر به سمت الگوهای فمینیستی حرکت کرده و از صرفاً ابزارجنسی بودن قدری فاصله گرفته اند، البته در غرب از Bond girl های دهه ی 60 به عنوان سمبل استقلال جنسی یاد می شود!.
      
      


سورین                                                                 ایو

نویسنده ی گاردین در این باره می گوید: «این انتقال جایگاه زنان بخشی از چراییِ اینکه اسکای فال بزرگترین افتتاحیه باند تاکنون را داشته و حتی از کازینو رویال(2006) با 586 میلیون دلار سبقت گرفته است، می باشد.»  نویسنده ای دیگر نیز چنین می نویسد: «... شاید دلیل بدبینانه ی دیگری نیز وجود داشته باشد، موفقیت تجاری. پس از سر و صدای سال گذشته "بریدزمیدز" به نظر میرسد هالیوود از این حقیقت که زنان واقعاً می توانند فیلم ها را بفروشند، استفاده کرده است. و اثرات آن در عرصه عمل نیز در حال اتفاق افتادن است....»
 
این موضوع علل مختلفی دارد اما شاید بطور کلی بتوان گفت چون سری فیلم های باند قرار است هم سیاست و هم سبک زندگی، آن هم به شیوه ی انگلیسی، را برای جهانیان تعریف کند، و با توجه به اینکه هم اکنون استفاده از جاذبه های زنانه در بسیاری از فیلم ها و سریال ها و بطور کل آثار هنریِ! رشته های مختلف رواج دارد و از طرف دیگر فضای سایبر نیز مملو است از تصاویر مستهجن و سایت های این حوزه، به علاوه ی این مورد که جنگ سرد پایان یافته و لازم نیست برای تسلط بر کشوری و یا سیستم امنیتی اش، یک زن به عنوان نماد سرزمین و عقیده ی کشور هدف تسلیم باند شده و به رابطه ی جنسی با او تن دهد، بنابراین دیگر لازم نیست از زنان به صرف ابزاری جنسی برای ترویج بی عفتی در جوامع استفاده کرد، جوامعی که در آن ها زنان عاشق کاراکتر باند شده و در ناخودآگاه ذهن خود تسلیم وی و در واقع تسلیم بریتانیای کبیر می شوند. در نتیجه Bond girl های جدید باید فمینیسم را در سراسر جهان پیاده کنند و در کنار باند گام به گام زنان جوامع مختلف را به برابر شدن با مردان تشویق نمایند.

      
در میان جوامع غربی و غرب دوستان اغلب Bond Girl را به عنوان یک زن آزاد شده و الگوی اصیل فمینیست ستایش می کنند، درنتیجه وی به جز موارد بسیار معدود مورد مطالعه ی انتقادی قرار نگرفته است. کتاب "متزلزل و مخلوط: فمینیسم جیمز باندی(Shaken & Stirred: The Feminism of James Bond)" نمونه ی یک اثر نقادانه به پدیده ی Bond Girl است. این کتاب Bond Girl سینمایی را تحلیل کرده و درباره ی اینکه این کاراکتر در ابتدا به عنوان یک الگوی متفاوت ظاهر شده است، بحث می کند. الگویی که یک مقوله ی سنتی را تقویت کرده، زنان ایده آلی که به عنوان یک نماد مرتجع قدرتمند(powerful reactionary symbol) در برابر جنبش برابری جنسیتی(gender equality movement) که امتیازاتی را در دهه های 1960 و 1970 در ایالات متحده بدست آورده بود، خدمت کردند.

در ادامه این کتاب نظری اجمالی به موج دوم فمینیسم، جنبش آزادسازی زنان (second wave feminism, the Women"s Liberation Movement) و بازنمودهای فرهنگی زنان در طول نیمه ی دوم قرن بیستم امریکا از درون یک لنز باندی(جیمز باند - Bondian) دارد. کتاب سیر تکاملی Bond Girl سینمایی و دستیابی او به تأثیرات فرهنگی و اینکه او کیست و چه چیز به نمایش می گذارد را در 11 فیلم اول سری جیمزباند(James Bond franchise) بررسی می کند، یک دوره ی هفده ساله که تحت عنوان عصر طلائی Bond Girl شرح داده می شود.

در کتاب رابرت ای کاپلن (Robert A. Caplen)  خواننده در پایان یک آنالیز جزئی شده از تکامل پیچیده ی کاراکتر Bond Girl در دست دارد.

به عقیده یک نویسنده این کتاب یک پرسپکتیو فمینیستی کامل را تعریف می کند.

 

حمایت از حقوق زنان به سبک باند، جیمز باند!
در سال 2011 ویدئویی 2دقیقه ای از جیمز باند به مناسب روز بین المللی زنان منتشر شد. این ویدئو با همکاری جودی دنچ و دنیل کریگ ساخته شد. ابتدا کریگ به سمت دوربین جلو آمده و به دوربین نگاه می کند، در همین حال دنچ درباره ی وضعیت زنان و مردان صحبت می کند، کریگ از صحنه خارج شده و سپس با لباس و آرایش زنانه مجدداً جلوی دوربین ظاهر می شود. در انتها نیز با نگاهی غم آلود به دوربین نگاه می کند. روزنامه ی گاردین دراین باره می نویسد: «... (باند) برای بیش از نیم قرن با زنان خوابیده، آن ها نجات داده، دوست داشته و سهم عادلانه ی خود را از دست داده است، اما آیا باند توانسته حمله های جنسی به دختران جوانی که در کشورهای در حال توسعه به مدرسه می روند را متوقف کند؟...»


      
نکته ای که نویسنده گاردین به آن اشاره نمی کند نقش باند در دامن زدن به بی عفتی و بی حیایی و در نتیجه افزایش آمار هتک حرمت زنان و دختران است. همان طور که مشخص شد کاراکتر Bond girl صرفاً یک ابزار جنسی برای دامن زدن به بی عفتی جهانی و بسط و گسترش روابط جنسی آزاد و بی قید و شرط است. به راستی چه میزان از پرده دری ها و هتاکی های صورت گرفته در سراسر جهان می تواند محصول حضور این جاسوس انگلیسی باشد؟ برای بدست آوردن برآورد کافی است نگاهی دوباره به پوستر فیلم های باند داشته باشیم.

 
روابط جنسی مفرط و بی قید و بند باند به حدی است که حتی بی.بی.سی به عنوان کانال رسمی حکومت بریتانیا نیز به آن اعتراض کرده و این حد از روابط را فقط در یک دنیای خیالی امکان پذیر می داند. بی.بی.سی در این باره می نویسد: «... برآورد وضعیت سلامتی(The Health Survey) انگلستان که در سال 2011 منتشر شد، می گوید که مردان به طور میانگین 9.3 شریک جنسی زن در طول زندگی شان دارند. ... مطالعه ای که در سال 2009 بر روی سری فیلم های باند صورت گرفت، این نتیجه را بدست آورد که در 20 فیلم، باند از تماس جنسی با 46 زن لذت برده است. ... بعد از هم این ها آیا 007 می تواند یک تک همسر، متعهد و قابل اطمینان باشد؟ ... برای 50 سال مخاطبان خواستار این بودند که قهرمانشان یک نوع خاص از مجردی که روابط جنسی بی قاعده دارد، باشد. نام او باند است، جیمز باند.»

البته عجیب نیست که باند به این شیوه از حقوق زنان دفاع کند چرا که اساساً تمدن غرب حق زن را در آزادی جنسی خلاصه می کند، بلکه عجیب این است که چرا فمینیست ها کوچکترین اعتراضی به این سبک بی بند و باری باند و تمتع او از Bond girl های مختلف ندارند و تازه اقدام  او در حمایت از حقوق زنان را نیز ارج می نهند!!!

به علت چند وجهی بودن Bond girl است که نمی توان برای آن معنای مشخصی در زبان فارسی در نظر گرفت، Bond girl صرفاً یک فاحشه یا معشوقه نیست، نقش ثابتی نیز در روند داستان فیلم های باند نیز ندارد، گاه توانایی های تکنیکی دارد و گاه صرفاً یک مانکن است. اما این کاراکتر در طول سال ها روند حساب شده ای را طی کرده، همچنان که باند نیز از یک جاسوس دوران جنگ سرد فاصله گرفته و چهره امروزی پیدا کرده است.

اهمیت Bond girl به عنوان یک مولفه فرهنگی از اینجا روشن می شود که بدون آن حتی المپیک نیز افتتاح نمی شود. باند برای افتتاح المپیک باید Bond girl را در کنار خود داشته باشد و چون نمی توان از Bond girl های رایج سینمایی استفاده کرد و هم اینکه پیام های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی افتتاحیه ی المپیک لندن، پیام هایی ساده و دم دستی نیستند، در نتیجه ملکه باید نقش Bond girl را بازی کند. اما در اینجا Bond girl یک نقش فرعی را بر عهده ندارد بلکه در جایگاه نقش اول ظاهر می شود. اینجا باند است که زندگی خود را به Bond girl مدیون است، اولین داستان باند در سال 1952 میلادی نوشته شد و ملکه نیز همین سال به سلطنت رسید، پس عمر باند به اندازه ی طول مدت سلطنت ملکه الیزابت دوم است. باند سال ها حضور و اوج گرفتنش بر پرده سینما را مدیون ملکه است. در فیلم افتتاحیه ی المپیک 2012 میلادی نیز ملکه با سپردن مأموریتی سنگین به باند اعتماد خود به او را نشان می دهد. اگر حمایت های وی نبود هیچ گاه باند آن چنان محبوب نمی شد تا روز جهانی داشته باشد.

 
پنجم اکتبر 2012 میلادی روز جهانی جیمز باند بود، روزی که طرفداران این جاسوس انگلیسی در سراسر جهان پنجاهمین سالگرد تولد این کاراکتر را گرامی داشتند! برخی رسانه های داخلی نیز این گرامیداشت جهانی را حمل بر این کردند که اصالت نژادی این مأمور 007 برای طرفدارانش اهمیت چندانی ندارد، این حرف بدین معناست که انگلیسی بودن این جاسوس و در کل سیاست های استعماری روباه پیر برای سینما دوستانِ سراسر جهان اهمیتی ندارد، تعجب نباید کرد، هنگامی که افراد خود را بی قید و شرط در اختیار رسانه های مختلف از جمله سینما می گذراند، باید هم دنیای واقعی را فدای زرق و برق دنیای دروغین و خیالی سینما کنند، و القاییات فیلم هایی مانند سری جیمز باند را نادیده گرفته و تنها از اکشن و ماجراجویی و صحنه های محرک آن لذت ببرند.


در پوسترهای گرامیداشت 50 مین سالگرد تولد باند،
 Bond girl حتی کفش نیز به پا ندارد.

درباره حمایت ملکه الیزابت از سینمای بریتانیا و در نتیجه رشد و نمو پدیده ای به نام جیمز باند در حوزه فرهنگ جهانی می توان به این گفته جرج لوکاس در مراسم تقدیر از ملکه توجه کرد: «... من از سال 75 اینجا بوده ام، بنابراین اینجا سرزمین دوم من است. من تعداد زیادی فیلم اینجا گرفته ام، نه فقط 4 قسمت از جنگ ستارگان، بلکه ایندیانا جونز و همه نوع فیلم  این یک جاده ی طولانی است. ... سال های خیلی دور بریتانیا از صنعت فیلمسازی پشتیبانی نمی کرد و وقتی من به اینجا آمدم در مراحل پایانی عمر خود بود اما خوشبختانه امروز بسیار استوارتر شده است.»

در مجموع این انتخاب بشر غربی است، اصالت را در یک خانم مسن انگلیسی با آداب معاشرت انگلیسی ببیند، مسحور Bond girl شود، برای افتتاح المپیک به انتظار آمدن باندِ خیالی و خود ساخته بنشیند، اما پیامبران الهی را تنها باور ابراهیمیان دانسته و حکومت شان را دیکتاتوری بنامد. نتیجه آن که به کمک فحشای گسترش یافته توسط باند و دیگر اسطوره ها و قهرمانان خیالی روز به روز خود، خانواده و جامعه اش در باتلاقی از جهالت و پلیدی فرو خواهند رفت در حالی که چشم به شکوه ملکه و جذابیت Bond girl دارند.

منبع:مشرق





تاریخ ارسال مطلب : شنبه 92/4/8 | نویسنده : alamdarbasir
فیلم بازی‌های گرسنگی که با تبلیغات گسترده بر روی پرده سینما اکران شد، چندان طول نکشید تا به موضوع بحث‌انگیزی در سراسر جهان بویژه در میان نوجوانان و جوانان تبدیل شود. در این گزارش به بررسی مفاهیم پنهان و نمادهای استفاده شده در ابن فیلم می پردازیم.....
به گزارش علمدار بصیر:

فیلم موفق و پرفروش "بازی‌های گرسنگی" در زمان آینده یک ناکجاآباد اتفاق می‌افتد که در آنجا مردمی فقیر و بدبخت تحت ظلم و استبداد یک حاکم ثروتمند مجهز به تکنولوژی پیشرفته زندگی می‌کنند. آیا این فیلم جامعه‌ای را به تصویر می‌کشد که حاکم آن تلاش دارد تا یک نظم نوین جهانی را برپا دارد؟ در این مقاله به ویژگی‌های مدلی از جهان اشاره خواهیم نمود که در فیلم "بازی‌های گرسنگی" به تصویر در آمده است و اینکه آنها چگونه با پروژه‌های نظم نوین جهانی ارتباط پیدا می‌کنند.

 

فیلم بازی‌های گرسنگی که با تبلیغات گسترده بر روی پرده سینما اکران شد، چندان طول نکشید تا به موضوع بحث‌انگیزی در سراسر جهان بویژه در میان نوجوانان و جوانان تبدیل شود. فیلم بازی‌های گرسنگی که برخی اوقات از آن به عنوان نسخه جدیدی از فیلم گرگ و میش یاد می‌کنند، مولفه‌های مشابه با داستان فیلم‌های اقتباسی از کتاب در خود نهفته دارد اما در شرایط کاملاً‌ متفاوتی اتفاق می‌افتد.

فیلم بازی‌های گرسنگی که در زمان آینده یک ناکجاآباد اتفاق می‌افتد(چرا آینده همیشه "به صورت کابوس‌وار و در یک ناکجاآباد" رخ می‌دهد؟)، اغلب تصویر هولناکی از جهان فردا خواه از لحاظ اجتماعی، ‌اقتصادی یا سیاسی را به نمایش می‌گذارد. خلاصه اینکه، این فیلم شبیه کابوس برادر بزرگ است زیرا که این حاکم ثروتمند تحت لوای زندگی مردم گرسنه و قحطی زده به کامیابی می‌رسد. ضمن اینکه، در این فیلم با هدف تضعیف قدرت تفکر و منطق اقشار جامعه تصاویر شهوت‌انگیز و مبتنی بر انحراف و نابهنجاری در رسانه‌های جمعی به نمایش گذاشته می‌شود و دولت حاکم از آن به عنوان ترفندی برای حفظ یک نظام اجتماعی ظالم و ناعادلانه بهره‌برداری می‌نماید. آیا فیلم بازی‌های گرسنگی چشم‌اندازی از آینده نه چندان دور را در مقابل نگاه نوجوانان قرار می‌دهد؟ برای درک این مسئله که نخبگان حاکم در تلاشند تا از این طریق کنترل جهان را در قبضه قدرت خود بگیرند، به گوی بلورین  نیازی نیست.

آیا "سوزان کالینز"(Suzanne Collins) نویسنده داستان با نشان دادن خطرات موجود در حال انتقال یک پیام رسا و کوبنده علیه نظم نوین جهانی به جوانان است و یا اینکه فیلم بازی‌های گرسنگی جوانان را وادار می‌سازد تا به این تفکر پایبند بماند؟ حال بیائید نگاه اجمالی به جهان تخیلی اما احتمالی آینده در فیلم بازی‌های گرسنگی بیاندازیم.

نکته: این مقاله درباره فیلم بازی‌های گرسنگی است نه سری کتاب‌های مشابه. طراحی این فیلم با روش متفاوتی تنظیم شده است و پیام نسبتاً متفاوتی را به مخاطب انتقال می‌دهد.

نظم نوین جهانی برای نوجوانان
فیلم بازی‌های گرسنگی در شرایطی اتفاق می‌افتد که به نحو قابل توجهی منطبق بر ویژگی‌های نظم نوین جهانی است که توسط حاکم جهانی امروز طرح‌ریزی شده است. یکی از خصوصیات نظم نوین جهانی فروپاشی دولت‌– ملت‌های واقعی برای تاسیس یک دولت جهانی خاص است تا یک قدرت مرکزی بر آن حکومت کند. در فیلم بازی‌های گرسنگی، این مفهوم مبتنی بر رویدادی است که در "پنم"(Panem) رخ می‌دهد،‌کشوری با حکومت توتالیتر و اقتدارگرا که کل سرزمین شمال آمریکا را تحت کنترل خود دارد. بنابراین، آمریکا و کانادا در یک هویت واحد ادغام شده‌اند، مرحله‌ای که بسیاری از افراد پیش‌بینی می‌کنند قبل از شکل‌گیری کامل نظم نوین جهانی به وقوع خواهد پیوست.

 


رئیس‌جمهور پنم در حال سخنرانی برای ملت

در کشور پنم، مفاهیم دموکراسی و آزادی در آمریکا به فراموشی سپرده شده و یک حکومت دیکتاتوری مجهز به تکنولوژی پیشرفته برای جاسوسی، ‌نظارت، تلقین رسانه‌ای، ‌سرکوب مردم توسط نیروهای پلیس و ایجاد اختلاف و تفرقه شدید بین طبقات اجتماعی جایگزین آن می‌شود. اکثریت قاطع شهروندان پنم تحت شرایط حاکم بر کشورهای جهان سوم زندگی می‌کنند و همواره در معرض خطر تهدید فقر، قحطی و بیماری قرار دارند. از قرار معلوم، این شرایط دشوار حاصل رویداد مخرب و تکان دهنده‌ای است که فروپاشی کامل اقتصادی در شمال آمریکا را رقم زده است. اهالی ساکن در ناحیه 12، محل زندگی "کتنیس اوردین"( Katniss Everdeen) قهرمان فیلم، در شرایط مشابه با دوران قبل از انقلاب صنعتی به سر می‌برند، جائیکه خانواده معدنچیان به طور موقت در کلبه‌های چوبی سکونت دارند و از جوندگان تغذیه می‌کنند.

هرچند به نظر می‌رسد عامه مردم در دهه 1800 زندگی می‌کنند اما تحت سلطه حاکم مجهز به تکنولوژی پیشرفته در شهر "کاپیتول"(Capitol) هستند که از این تکنولوژی برای نظارت، کنترل و القاء خواسته‌های خویش به شهروندان بهره می‌گیرد. دولت برای تضعیف اراده افراد ناتوان و بی‌سواد از دوربین‌های مخفی، تراشه‌های ویژه شناسایی از طریق فرکانس رادیویی و هولوگرام‌های سه بعدی در سطح گسترده استفاده می‌کند(اگرچه اینها علائم وجود اتحاد و وحدت بین رعایا و احتمال عصیان و سرکشی آنهاست).

 

شهر کاپیتول برای حفظ این نظام اجتماعی آسیب‌پذیر به نیروی پلیس بزرگی اتکا دارد که همواره آماده است تا طغیان و شورش مردمی را سرکوب کند. کارگران اغلب اوقات در اردوگاه‌های غیرنظامی گرد هم می‌آیند که در آنجا فیلم‌های تبلیغاتی با حمایت دولت پخش می‌شود. بنابراین، پنم یک کشور پلیسی با تکنولوژی پیشرفته است که توسط یک حاکم قدرتمند اداره می‌شود و در تلاش است تا توده مردم را در فقر و انقیاد همچنان نگاه دارد. همانطور که در مقاله‌های پیشین دیده‌ایم، همه این مفاهیم در اشکال دیگری از رسانه‌های جمعی نیز مطرح می‌شوند بطوریکه به نظر می‌رسد تلاش آگاهانه‌ای برای عادی جلوه دادن دیدگاه‌های یک کشور پلیسی پیشرفته به عنوان تنها گزینه روند عادی تکامل نظام سیاسی کنونی در جریان است.

حاکم نخبه در فیلم بازی‌های گرسنگی با وجودیکه در شهر کاپیتول سکونت دارد اما زندگی کاملاً متفاوتی با طبقه کارگر جامعه داشته و در تجملات و مد زیاده‌روی و افراط می‌کند. طبقه بالای جامعه سایر افراد را به چشم نژادی پست می‌نگرند که آنها را مورد استهزاء قرار می‌دهند، مهار نموده و تحت کنترل دارند. منابع ارزشمند در این نواحی به اهالی محل تعلق نداشته و در راستای منافع کاپیتول مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرد که این مسئله حدفاصل و مرز شفاف و غیرقابل نفوذی بین توده مردم و حاکم نخبه ایجاد می‌کند.

مفهوم حاکم ثروتمند که بر توده مردم فقیر و فرمانبردار حکومت می‌کند(این مسئله باعث می‌گردد بتوان آنها را به راحتی کنترل نمود) جنبه مهم نظم نوین جهانی است که به صراحت در فیلم بازی‌های گرسنگی به تصویر در آمده است. اتکای دولت بر سیستم پیشرفته جاسوسی و رسانه‌های جمعی برای تحت کنترل نگاه داشتن توده مردم همان موضوعی است که در فیلم می‌توان آن را مشاهده کرد و اگر به همین منوال ادامه یابد، جهان درون فیلم بازی‌های گرسنگی ظرف مدت کوتاهی به واقعیت بدل می‌شود. مفهوم دیگری در درون فیلم بازی‌های گرسنگی وجود دارد که برای این نخبه اسرارآمیز مهم است: باید خونی ریخته ‌شود تا ترس در همه جا ریشه دوانیده و قدرت حاکم فزونی یابد.

ذبح انسان برای حاکم نخبه

کتنیس به عنوان خراج و مالیات رعایای ناحیه 12 برای مبارزه انتخاب می‌شود

دولت پنم بازی‌های گرسنگی را با هدف یادآوری "شورش و خیانت بزرگ" توده مردم به راه انداخت. 12 ناحیه پنم در ازای مجازات نافرمانی باید یک پسر و یک دختر بین 12 تا 18 سال را به عنوان شرکت‌کنندگان در بازی گرسنگی به کاپیتول پیشنهاد کنند. نوجوانان باید در محوطه روباز و به سبک مبارزه گلادیاتورهای زمان روم باستان تا سر حد مرگ با یکدیگر بجنگند که صحنه‌های آن از طریق تلویزیون برای همه ملت پخش می‌شود. قوانین بازی بیانگر حس حقارت و بی‌احترامی نخبه حاکم به توده مردم است. نام این بازی به خودی خود یادآور شرایط گرسنگی دائمی اقشار پایین جامعه است که حاکمان عمداً و با هدف کنترل بهتر افراد را در این وضعیت نگه می‌دارند.

پسران و دخترانی که برای شرکت در بازی‌های گرسنگی انتخاب می‌شوند، تحت عنوان "مالیات و خراج" نامیده می‌شوند، اصطلاحی که معمولاً به پرداخت وجوهی اطلاق می‌گردد که یک رعیت به ارباب خود می‌دهد، از اینرو عبارت فوق را حتی می‌توان نشانه بندگی توده مردم به حاکمان تلقی کرد. از دوران باستان، ریختن خون به عنوان والاترین شکل "مالیات و خراج" به خدایان تلقی می‌گردید.

به زبان رمزی، گفته می‌شود که حاکمان و جادوگران برای اعمال حداکثر قدرت از این سنت و آئین بهره‌برداری می‌کردند. همانگونه که ساکنان شهر باستانی "کارتاژ"(Carthaginians) کودکان خود را به همین شیوه در پای سنگ بنای خدای خود ملقب به Moloch قربانی می‌کردند، ساکنان پنم نیز کودکان خود را برای حاکم کاپیتول قربانی می‌کنند. از اینرو، بازی‌های گرسنگی نسخه جدیدی از رسوم کهن است که توده مردم برای اجتناب از بروز خشم اربابان خود باید در آن شرکت جویند. همه اهالی شهر پنم باید مراسم قربانی کردن فرد برگزیده را که در شهر کاپیتول اتفاق می‌افتد، تماشا کنند که در این صورت احساس ترس، خشم، عطش مبارزه و میل به خونریزی در آنها برانگیخته می‌شود. در مقالات پیشین دیدیم که مرگ افراد خاص(ویتنی هیوستون، هیث لژر، ایمی واین هاوس) به یک رویداد رسانه‌ای تبدیل می‌شود که در واقع آئین‌های بزرگی بوده و همه مردم در آن شرکت دارند. بازی‌های گرسنگی بر این مفهوم از آئین‌های بزرگ دلالت دارد که در مورد آنها به شدت تبلیغ می‌شود.

"مالیات و خراج" در بازی‌های گرسنگی جزو حقوق دولت بوده و سایرین نیز حق و حقوقی نسبت به آن ندارند.

در فیلم بازی‌های گرسنگی، مرگ جوانان در این مراسم و آئین به عنوان یک رویداد ورزشی و یک جشن ملی به مردم قبولانده می‌شود که در قالب یک نمایش واقعی برای آنها به تصویر کشیده می‌شود. افراد فقیر نه تنها در این رویداد پست و تحقیرآمیز شرکت می‌کنند، بلکه حتی آنها بواسطه امید پیروزی در این مسابقه شادی می‌کنند. چرا همه این مسائل برای آنها پذیرفتنی است؟ یکی از دلایل اینست که رسانه‌های جمعی می‌توانند افراد را به پذیرش هر مسئله‌ای وادار بکنند... البته به شرط آنکه جالب باشد.

توسل به غرایز حیوانی
بازی‌های گرسنگی به صورت زنده و با حضور مجریان تلویزیونی برای همه مردم پخش می‌شوند. مجری روند بازی را تحلیل کرده، با شرکت‌کنندگان مصاحبه نموده و عملکرد آنها را ارزیابی می‌کند. مسابقه‌دهندگان یا به قولی همان خراج‌ها در این فرهنگ آنقدر غرق می‌شوند که قوانین بازی را می‌پذیرند و با میل و اراده خویش مسابقه را آغاز می‌کنند تا با کشتن رقیب خود پیروز این میدان گردند. عامه مردم نیز به طور فعال در این رویداد شرکت نموده و نماینده ناحیه خود را تشویق می‌کنند، حتی اگر در پایان مجبور شوند قربانی شدن نماینده خود را جشن بگیرند.

این مسئله بیانگر حقیقتی تلخ اما واقعی درباره رسانه‌های جمعی است: هر نوع پیامی را می‌توان به افراد انتقال داد به شرط آنکه بتواند توجه آنها را جلب کند. دو مسئله وجود دارد که به طور خودکار و تقریباً غیرقابل مقاومت توجه ما را خود جلب می‌کند: خون و سکس، یعنی نشانه‌های غرایز اصلی. خشونت شدید در این رویداد توجه عوام را جلب می‌کند تا آنجا که فراموش می‌کنند بازی‌های گرسنگی در راستای تاکید بر حس بندگی افراد به حاکم است. این مفهوم کاملاً شناخته شده است و امروزه از سوی رسانه‌های جمعی مورد استفاده قرار می‌گیرد تا آنجا که این پیام که آنها فقط "جنبه سرگرمی" برای او دارند، دائماً به گوش مخاطب هدف می‌رسد. از اینرو، فیلم بازی‌های گرسنگی به نحو زیرکانه‌ای نقش رسانه‌ها را در انحراف افکار عمومی به تصویر می‌کشد. آیا این فیلم به جوانان کمک می‌کند تا این حقیقت را درک کنند؟

در صحنه‌ای از فیلم بازی‌های گرسنگی، مرگ یک دختربچه اهالی شهر را آنقدر شوکه کرد که برای مدت کوتاهی واقعیت و حس وحدت و همدلی را برای آنها به ارمغان آورد زیرا کشته شدن این دختربچه قساوت و سنگدلی این بازی را برای همگان روشن ساخت. پخش زنده صحنه مرگ این دختربچه به شورش و قیام خشونت‌آمیزی در ناحیه محل زندگی او منجر شد. اما این قیام مردمی توسط نیروهای آماده پلیس بلافاصله سرکوب شد. به علاوه،‌ دست‌اندرکاران برنامه در راستای جلوگیری از بروز مشکلات اجتماعی بیشتر عنصر جدیدی را به این نمایش اضافه کردند: عشق بین "کتنیس اوردین"(Katniss Everdeen) و "پیتا ملارک" (Peeta Mellark)، دختر و پسری از ناحیه 12. با اضافه شدن عنصر عشق (و تا حدودی سکس) به این نمایش، سازندگان برنامه توانستند خشم توده مردم را فرو نشانده و آنها را دوباره به حالت بی‌تفاوتی و خونسردی سابق بازگردانند. این بخش از فیلم نشان می‌دهد که رسانه‌های جمعی چگونه از سوی مراکز قدرت مورد سوءاستفاده قرار می‌گیرند.

دسترسی مردم اقصی نقاط جهان به سری فیلم‌های بازی گرسنگی ثابت می‌کند که افزودن زیرکانه عناصری همچون سکس و خشونت به فیلم، مخاطب را مجبور می‌کند تا از پای تلویزیون تکان نخورند. هرچند به نظر می‌رسد که فیلم بازی‌های گرسنگی نابهنجاری و عامل خشونت را در رسانه‌های جمعی تقبیح نموده و مردود می‌شمارد اما کارگردان‌ها قطع به یقین تصاویر بیشتری از این عوامل را در فیلم‌های خود بکار می‌برند.

حساسیت‌زدایی نوع جدیدی از خشونت
اگرچه عامل خشونت به وفور در فیلم‌های هالیوودی دیده می‌شود، اما فیلم بازی‌های گرسنگی خط قرمزی را پشت سر می‌گذارد که به ندرت در سایر فیلم‌ها دیده می‌شود: خشونت بین افراد کمتر از سن قانونی. در این فیلم تین‌ایجری ما شاهد حضور نوجوانان بین 12 تا 18 سال هستیم که به طرز خشنی به رقیب خود چاقو می‌زنند، شلاق می‌زنند، او را با دست خفه کرده یا گردن او را می‌شکنند- صحنه‌هایی که به ندرت در فیلم‌های هالیوودی دیده می‌شوند.

هرچند مطمئناً این راهی برای جلب نظر مخاطبان فیلم است(که نوجوانان 12 تا 18 سال است)، اما فیلم بازی‌های گرسنگی در خط مقدم نوع جدیدی از خشونت قرار می‌گیرد که تا قبل از این پخش چنین صحنه‌هایی در فیلم‌ها بسیار آزاردهنده و اضطراب‌آور بود. اما در سناریو کشتن یا کشته شدن فیلم بازی‌های گرسنگی مخاطب هدف به سادگی فراتر از این مانع روانی قدم گذاشته و خود را در حال فریاد زدن پیدا می‌کند که "یالا! بجنب، کتنیس، کمانت رو بردار و به طرف سر اون حرومزاده وحشی و خبیث نشانه بگیر!"

نتیجه‌گیری
فیلم بازی‌های گرسنگی در دنیایی اتفاق می‌افتد که دقیقاً توصیفی از نظم نوین جهانی است: یک حاکم ثروتمند و پرقدرت، توده مردم تحت استثمار و مطیع، ادغام دموکراسی در هویت یک کشور پلیسی، جاسوسی با تجهیزات پیشرفته، استفاده از رسانه‌های جمعی برای تبلیغات، آئین و رسوم خونین. در واقع، در آینده این ناکجاآباد هیچ نکته خوشبینانه‌ای در فیلم بازی‌های گرسنگی وجود ندارد.

در این فیلم جایگاه و شان انسانی از بین رفته است زیرا عامه مردم مجبورند صحنه‌های رقت‌انگیز کشته شدن نوجوانان خود را تماشا کنند انگار که آنها شبیه حیواناتی در قفس بودند. از قرار معلوم، بین کسانی که برای تماشای فیلم بازی‌های گرسنگی به سینما می‌روند و شهروندان عادی در این فیلم که شاهد وحشی‌گری و قساوت حاکم بر فضای این بازی هستند، تفاوت چندانی وجود ندارد. هر دو گروه مایلند در رویدادی شرکت کنند که ذبح و ریختن خون نوجوانان آنها را در جلوی چشمان هیجان‌زده حاکم به تصویر می‌کشد. به علاوه، می‌توان ادعا کرد که این فیلم همان هدف بازیهای درون فیلم را دنبال می‌کند: یعنی، پرت کردن حواس عامه مردم  حال آنکه این صحنه‌ها در اصل یادآور قدرت حاکم نخبه است.


در حال طرح‌ریزی برای نمایش اجتناب‌ناپذیری فرا رسیدن نظم نوین جهانی است؟

آیا فیلم بازی‌های گرسنگی در تلاش است تا به جوانان بی‌تفاوت خطر احتمال تغییر نظام کنونی جهان به کابوس نظام استبدادی و دیکتاتوری را هشدار دهد؟ یا اینکه به سادگی در حال طرح‌ریزی برای نمایش اجتناب‌ناپذیری فرا رسیدن نظم نوین جهانی است؟ این پرسش همچنان جای بحث دارد. اما با بررسی آنچه که در رسانه‌های جمعی درباره فیلم بازی‌های گرسنگی مطرح می‌شود، به نظر می‌رسد که حتی سوال مهم‌تری به ذهن خطور می‌کند: اینکه‌ آیا شما در تیم "پیتا"(Peeta) هستید یا تیم "گیل"(Gale)؟

منبع:مشرق





تاریخ ارسال مطلب : شنبه 92/4/8 | نویسنده : alamdarbasir
رئیس سازمان انرژی اتمی در حاشیه کنفرانس آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در شهر سن‌پترزبورگ از اتمام طراحی یک رآکتور 360 مگاواتی خبر داد و تأکید کرد فعالیت‌های غنی‌سازی ایران در دولت جدید متوقف نمی‌شود.

به گزارش علمدار بصیر: «فریدون عباسی دوانی»، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، دیروز، جمعه در شهر سن‌پترزبورگ گفت که انتخاب حسن روحانی به مقام رئیس جمهوری تغییری در سیاست‌های اتمی جمهوری اسلامی پدید نخواهد آورد.

بنا به گزارش خبرگزاری رویترز،آقای عباسی دوانی در حاشیه کنفرانس آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و همایش «اتم اکسپو ـ 2013» در شهر سن‌پترزبورگ گفت: «ما به تولید سوخت هسته‌ای طبق اهداف اعلام شده‌مان ادامه خواهیم داد. غنی‌سازی مرتبط با تولید سوخت هم تغییری نخواهد کرد.»

رئیس سازمان انرژی اتمی ایران که از طریق مترجم با خبرنگاران گفت‌وگو می‌کرد، گفت: «فعالیت ایران در سایت فوردو هم ادامه خواهد یافت.»

شبکه خبری ریانووستی هم گزارش داد آقای عباسی دوانی در سن‌پتربورگ خبر داده ایران طراحی رآکتور اتمی PWR با ظرفیت 360 مگاواتی را به اتمام رسانده است.

بر اساس این گزارش، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران ضمن اعلام این خبر افزوده ایران با اتکا به توانمندی های داخلی، به تولید تجهیزات بومی برای این رآکتور رو آورده است.

شبکه خبری راشاتوی بخش‌های دیگری از اظهارات رئیس سازمان انرژی اتمی ایران را منعکس کرد.

این شبکه خبری روسیه گزارش داد آقای عباسی دوانی در این کنفرانس خبری گفته است نیروگاه اتمی بوشهر، بدون اینکه مشکلی از آن گزارش شده باشد، به ظرفیت صد در صدی رسیده است.

بنا به این گزارش، رئیس سازمان انرژی اتمی همچنین گفته این نیروگاه سه روز پیش مجدداً آغاز به کار کرده و به ظرفیت هزار مگاوات رسیده است.

عباسی دوانی تأکید کرد: «خوشبختانه ظرف سه روز گذشته هیچ نقصی گزارش نشده است.»





تاریخ ارسال مطلب : شنبه 92/4/8 | نویسنده : alamdarbasir
قیمت طلا روز جمعه نخستین بار از حدود سه سال پیش، به زیر 1200 دلار در هر اونس سقوط کرد و به پائین ترین حد از اوت 2010 رسید. تحلیلگران از بین رفتن نگرانی‌ از بالا رفتن تورم و بی میلی سرمایه‌ داران را به خرید طلا، علت سقوط قیمت آن دانسته‌ اند.
به گزارش علمدار بصیر:دیروز حدود ساعت یک به وقت گرینویچ هر اونس طلا، 1180 دلار و 50 سنت داد و ستد شد که پائین‌ ترین حد از 2 اوت 2010 است؛ اما پس از آن، قیمت طلا رو به افزایش گذاشت و حدود ساعت هشت و 15 دقیقه هر اونس، 1204 دلار و 60 سنت داد و ستد شد.

 

از ابتدای امسال (2013)، حدود 30 درصد از قیمت جهانی طلا کاسته شده است.

اواسط آوریل، ظرف دو روز، قیمت طلا، 200 دلار کاهش یافت.

از آغاز ماه ژوئن نیز بیش از 200 دلار از قیمت طلا کاسته شده است.

لی مامفورد، از شرکت اسپریدکس، اعلام کرد: «قیمت طلا به پائین ترین حد در 34 ماه گذشته رسیده است و به سمت بدترین سقوط در یک سه ماهه از 90 سال پیش تا کنون پیش می رود».





تاریخ ارسال مطلب : شنبه 92/4/8 | نویسنده : alamdarbasir
برای حضور در اجلاس افق رسانه
«حسن روحانی» صبح امروز به صداوسیما می رود
رئیس جمهور منتخب کشورمان صبح امروز برای حضور در اجلاس افق رسانه به صداوسیما می رود.

به گزارش علمدار بصیر: «حسن روحانی» رئیس جمهور منتخب کشورمان صبح امروز -8 تیرماه- ساعت 8 برای حضور در اجلاس افق رسانه به سالن همایش های سازمان صداوسیما می رود.

بنا بر این گزارش، در این مراسم سید عزت الله ضرغامی رئیس سازمان صداوسیما به همراه جمعی از مدیران رسانه ملی نیز حضور خواهند داشت.

موضوع این بار همایش افق رسانه که هر ماه یک بار برگزار می شود، بررسی عملکرد رسانه در برگزاری انتخابات ریاست جمهوری است.





تاریخ ارسال مطلب : شنبه 92/4/8 | نویسنده : alamdarbasir

زلزله ای به بزرگی 3.1 ریشتر استان بوشهر را امشب ساعت 21:47 دقیقه لرزاند.
 

به گزارش علمدار بصیر به نقل از موسسه ژئو فیزیک دانشگاه تهران زلزله ای به بزرگی 3.1 ریشتر استان بوشهر را ساعت 21:47 دقیقه لرزاند.

تاریخ وقوع زلزله:

جمعه، 7 تیر 1392 در 21:47:03
(وقت محلی -تهران)

2013-06-28 17:17:03
(UTC)

بزرگی زلزله:

3.1

نوع بزرگی:

MN

موقعیت رومرکز زلزله: 28.72 شمالی و 51.66 شرقی
عمق: 15 کیلومتر
عدم قطعیت مکانی: 1.74+/- کیلومتر در جهت شمالی - جنوبی
1.11+/- کیلومتر در جهت شرقی - غربی
منطقه:

استان بوشهر

فاصله‌ها:

13 کیلومتری بوشکان، بوشهر
28 کیلومتری خورموج، بوشهر
32 کیلومتری کلامه، بوشهر
775 کیلومتری تهران، تهران

منبع:

موسسه ژئوفیزیک، دانشگاه تهران

عکس ماهواره‌ای منطقه (توسط Google maps

منبع:دانا





تاریخ ارسال مطلب : شنبه 92/4/8 | نویسنده : alamdarbasir
بدعتی جدید از سوی تروریست‌های سوری جبهه النصره:

تروریست‌ها از جمله اعضای جبهه النصره از زمان استقرار در برخی مناطق سوریه، فتواها و بیانیه‌های جدید و البته عجیبی را به نام دین اسلام صادر می‌کنند که تازه‌ترین آن کاهش ماه رمضان به سه روز در الرقه است.

به گزارش علمدار بصیر: تروریست ها و بیش از همه جبهه النصره که بازوی القاعده در سوریه است در جدیدترین بدعت خود به نام دین اسلام از کاهش روزهای ماه رمضان به سه روز در شهر الرقه شمال شرق سوریه خبر دادند.
اعضای النصره امروز بیانیه ای صادر و اعلام کرده اند که ماه رمضان امسال در الرقه فقط سه روز است زیرا این شهر در وضعیت جنگ و مجازات قانون شکنان قرار دارد. آنان، اهالی الرقه را از روزه گرفتن در نیمه شعبان نیز منع کرده و اعلام کردند این اقدام بدعت و مخالف قانون اسلامی است.
اعضای جبهه النصره تا کنون به زور گلوله بدعت گذاری های خود را بر مردم مناطقی که مدتی در آن مستقر شده اند، تحمیل کرده و کسانی را که در برابر بدعت آنان سر فرود نمی آورند، از دم تیغ می گذرانند.
آنان چندی پیش از ممنوعیت شنا در دریاچه «عین العروس» در منطقه «تل البیض» در ریف الرقه واقع در شمال شرق سوریه خبر داده وا علام کردند که دلیل ممنوعیت این اقدام این است که شنا با دین و شریعت تعارض دارد.
پیش از این نیز اعضای النصره، اهالی الرقه را از فرستادن دختران خود به مدارس منع کرده و شیوه های درسی افراطی را بر مدارس تحت سیطره خود تحمیل کرده بودند.





تاریخ ارسال مطلب : شنبه 92/4/8 | نویسنده : alamdarbasir
تیم ملی والیبال ایران در نخستین دیدار خود برابر ایتالیا توانست از سد حریف قدرتمند خود عبور کند.

به گزارش علمدار بصیر: نخستین دیدار تیم‌های والیبال ایران و ایتالیا از هفته پنجم رقابت‌های لیگ جهانی والیبال از ساعت 22:30 به وقت تهران در سالن مملو از تماشاگر پالاکاسا شهر مودنا برگزار شد که در پایان شاگردان خولیو ولاسکو با نتیجه 3 بر یک و با امتیازهای (23 - 25، 22 - 25، 22 - 22، 32 - 30) بازی را به سود خود رقم زدند و جمع امتیازهای خود در جدول رده‌بندی را به 6 رساندند.

 * گیم اول؛ 25 بر 23 به سود ایران

ایران بازی را با ترکیب سعید معروف، محمد موسوی، آرمین تشکری، امیر غفور، رحمان داوودی، علیرضا مباشری و فرهاد ظریف آغاز کرد. در گیم نخست ایتالیایی‌ها اشتباهات زیادی در زدن سرویس داشتند و 4 بار توپ را به خارج از زمین زدند. در مقابل دفاع روی توی ایران و سرویس‌ ملی‌پوشان بسیار خوب و دقیق بود.

ایرانی‌های حاضر در سالن مسابقه دست از تشویق ملی‌پوشان برنمی‌داشتند. لاجوردی‌پوشان هم در لحظات حساس توپ را به ساوانی واگذار می‌کردند و تقریباً خیالشان از امتیازگیری راحت می‌شد؛ وتوری و ساوانی از مناطق 2 و 4 برای ایتالیایی‌ها امتیاز کسب می‌کردند و در مقابل شاگردان براتو به راحتی در سرویس‌ها توپ را از دست می‌دادند. اشتباه در سرویس توسط داودی و سپس حمله ناقص از مباشری موجب شد تا اختلاف به یک امتیاز برسد و بازی 15 بر 14 به سود ایران شود.

در ادامه امتیاز 22 بر 20 به سود ایران موجب شد تا براتو احساس خطر کرده و درخواست وقت استراحت کند و مانع امتیازگیری شاگردان ولاسکو شود. سرویس‌های خوب رحمان داودی که با ریسک بالا زده می‌شد کار را برای ایتالیایی‌ها سخت کرده بود تا اینکه وتوری با اسپک خود لاجوردی‌پوشان را از فشار خارج کرد. امتیاز 24 بر 21 به سود ایران بازهم براتو را مجبور کرد تا با درخواست وقت استراحت، وقفه‌ای در بازی ایجاد کند.

این گیم را شاگردان ولاسکو 25 بر 23 به سود خود رقم زدند تا پیروزی در نخستین گیم در سرزمین چکمه به نفع ایران ثبت شود.

* گیم دوم؛ 25 بر 22 به سود ایران

گیم دوم را ایران با ترکیب مباشری، داودی، معروف، تشکری، غفور و موسوی آغاز کرد. درخشش موسوی باز هم در گیم دوم ایران را پیش انداخت و بازی 3 بر یک شد. امتیاز هشتم برای ایران در این گیم با سرویس بی‌نقص داودی برای ایران به ارمغان آمد تا تیم‌ها به وقت استراحت فنی اول بروند. بازی با نتیجه 8 بر 6 و با تشویق ایرانی‌های حاضر در سالن در جریان بود و ایتالیایی‌ها امید و انگیزه خود را از دست نداده بودند.

درخشش محمد موسوی در خط سرویس و دریافت‌های ناقص ایتالیایی‌ها موجب شد تا نتیجه بازی 15 بر 11 به سود شاگردان ولاسکو شود تا باز هم براتو درخواست وقت استراحت کند. چهره ولاسکو نشان دهنده رضایتش از عملکرد بازیکنان بود که تا به اینجای کار اجازه پیش افتادن را به ایتالیایی‌ها نداده بودند.

در امتیاز 17 بر 16 لاجوردی‌پوشان برای نخستین بار از ایران پیش افتادند، اما بلافاصله داودی نتیجه را 17 بر 17 مساوی کرد؛ پس از آن باز هم همین بازیکن با دو سرویس خوب بازی را 19 بر 17 به نفع ایران کرد که خوشحالی ولاسکو را هم به همراه داشت. 3 امتیاز اختلاف و نتیجه 20 بر 17 به سود ایران بازهم براتو را مجبور کرد تا درخواست وقت استراحت کند. در امتیاز 22 بر 19 ولاسکو باز هم دست به دوتعویضه‌های معروفش زد و مهدوی و محمودی را جایگزین معروف و غفور کرد.

براتو در امتیازهای پایانی مجبور شد از زایتسف، کلیدی‌ترین بازیکن ایتالیا که پیش از بازی گفته می‌شد مصدوم است، استفاده کند. این گیم هم 25 بر 22 به سود ایران خاتمه پیدا کرد تا شاگردان ولاسکو حداقل یک امتیاز از این مسابقه را در کیسه خود ذخیره کنند و روانه گیم سوم شوند.

تا به اینجای کار هم شاگردان ولاسکو خود را به عنوان پدیده معرفی کردند و توانستند در خاک ایتالیا یک امتیاز از این تیم بگیرند، اما این پایان کار نبود.

* گیم سوم؛ 25 بر 22 به سود ایتالیا

گیم سوم را هم ایران با ترکیب تشکری، مباشری، ظریف، معروف، غفور و موسوی آغاز کرد. در این گیم براتو دست به دامان زایتسف، ستاره خود شد تا بلکه حداقل بتواند یک امتیاز از ایران بگیرد.

در این گیم لاجوردی‌پوشان بازی را با قدرت آغاز کردند و توانستند از همان ابتدا نتیجه را 5 بر 3 به سود خود رقم بزنند. براتو، سرمربی ایتالیا در این گیم بسیار برافروخته بود و به هر تصمیمی از سوی داور اعتراض می‌کرد، با این حال تیمش توانست نتیجه بازی 8 بر 5 کند و تیم‌ها را به وقت استراحت فنی اول بفرستد. در این گیم بازیکنان ایران کمی متزلزل بازی کردند و حضور زایتسف از نظر روانی لاجوردی‌پوشان را در شرایط خوبی قرار داد. بازی 12 بر 6 شد و ولاسکو درخواست وقت استراحت فنی کرد. پاس‌ها تراویکا و اسپک‌های ساوانی و زایتسف کار را برای ایران سخت می‌کرد؛ ایتالیایی‌ها در این گیم دفاع‌های خیلی خوبی هم داشتند. ایتالیایی‌ها اختلاف امتیاز خود را تا امتیارهای پایانی حفظ کردند. حمایت‌ها و دفاع های انتهای زمین لاجوردی‌پوشان در این گیم بسیار خوب بود و در مقابل ظاهراً شاگردان ولاسکو کمی استرس داشتند. محمودی در این گیم حضور خوب داشت و در مقابل زایتسف بسیار بهتر از محمودی بود و همین موضوع یکی از رازهای موفقیت شاگردان براتو در این گیم بود. درگیری لفظی بین سیچلو و براتو، سرمربی و مربی تیم ایران در نوع خود عجیب بود به حدی که داور مسابقه مجبور شد موضوع را حل کند. در امتیاز 24 بر 21 به سود ایتالیا، براتو که تحت فشار بود و از این گیم پیروزی می‌خواست درخواست وقت استراحت فنی کرد.

به هر حال این گیم با نتیجه 25 بر 22 به سود لاجورد‌ی‌پوشان خاتمه پیدا کرد تا بازی به گیم چهارم کشیده شود.

* گیم چهارم، 32 بر 30 به سود ایران

ایران با پیروزی در این گیم می‌توانست برنده بازی باشد و به همین دلیل ملی‌پوشان با انگیزه بالا و تشویق تماشاگران وارد میدان شدند. سرویس‌های خوب تشکری سرعت را ایتالیایی‌ها گرفت و نتیجه بازی 3 بر صفر به سود ایران شد.

ایتالیایی‌ها دست از تلاش برنداشتند و توانستند بازی را در امتیاز 5 به تساوی برسانند، اما سرویس‌های خوب محمد موسوی امتیازهای ایران به 8 رسید و لاجوردی‌پوشان در امتیاز 5 ماندند و تیم‌ها به وقت استراحت فنی رفتند. درخشش زایتسف بازی را در امتیاز 11 مساوی کرد. زمانی که نتیجه بازی 13 بر 12 به سود ایتالیا شد، ولاسکو درخواست وقت استراحت کرد تا اختلاف بیشتر نشود. پاس‌های خوب معروف و حمله ملی‌پوشان ایران از مناطق مختلف موجب شد تا ایران 16 بر 14 از ایتالیا پیش بیفتد و تیم‌ها به وقت استراحت فنی دوم بروند. 4 امتیازی که شاگردان براتو کسب کردند و با حساب 18 بر 16 از ایران پیش افتادند ولاسکو را مجبور کرد درخواست وقت استراحت کند. در ادامه بازی 23 بر 22 به سود ایتالیا شد و براتو وقفه‌ای در بازی ایجاد کرد تا روند امتیازگیری شاگردان ولاسکو را متوقف کند، اما این وقت استراحت فایده‌ای نداشت و شاگردان ولاسکو نتیجه را 24 بر 23 کردند؛ این گیم در پایان با نتیجه 32 بر 30 به سود ایران خاتمه پیدا کرد.

* استاد برد!

براتو، سرمربی ایتالیا پیش از بازی اعلام کرده بود که شاگرد ولاسکو است و سرمربی ایران استادش بوده؛ با این شرایط می‌توان گفت که جدال استاد و شاگرد به سودولاسکوی استاد رقم خورد.

تیم ایران پیش از این بازی برابر روسیه صربستان قرار گرفته بود که حاصل 4 بازی برابر این دو تیم تنها کسب 3 امتیاز بود؛ لاجوردی ‌پوشان ایتالیا هم پیش از برابر تیم‌های آلمان، کوبا و روسیه قرار گرفته بودند که حاصل 6 بازی برابر این تیم‌ها کسب 15 امتیاز بود. ایتالیایی‌ها با کسب 15 امتیاز از بازی‌های گذشته خود صدرنشین گروه دوم مسابقات بودند؛ جایی که ایران با کسب تنها 3 امتیاز در مکان پنجم قرار گرفته بود.

دیدار بعدی این دو تیم روز یک‌شنبه و از ساعت 21:30  در سالن پالاسرادیمیگنی شهر ساساری برگزار خواهد شد.





تاریخ ارسال مطلب : شنبه 92/4/8 | نویسنده : alamdarbasir


 

تمامی حقوق این وبلاگ و مطالب آن متعلق به علمدار بصیر می باشد و انتشار مطالب با ذکر منبع مانعی ندارد.
طراحی و اجرا : مرکز فرهنگی صالحون