" سلام بر شما ... از این که از علمدار بصیر بازدید نمودید ، بسیار خرسندیم . از طریق نظرات می توانید پیشنهادات و انتقادات خود را با ما در میان بگذارید "

 

آخرین مطالب
پیوند دوستان
 

 

 




تاریخ ارسال مطلب : دوشنبه 92/4/10 | نویسنده : alamdarbasir
آیت‌الله صافی‌گلپایگانی در پاسخ به نامه‌ای از آمریکا تاکید کرد: مکتب نورانی اسلام بالاتر از آن است که با فحش، جسارت و ناسزاگویی افراد مغرض و ملحد یا مزدور در آن خللی وارد شود.
 

به گزارش علمدار بصیر به نقل از مرکز حوزه، این مرجع تقلید در بخشی از سفرنامه «ارمغان مشهد» به صورت تفصیلی به سئوال یک شخص ایرانی مقیم آمریکا که سؤالش را به همراه کتابی برای معظم له ارسال کرده بود پاسخ داد.

سؤال:

این بنده مسلمان خداوند تبارک و تعالی به عنوان یک وظیفه دینی به پیشگاه محترم حضرت مستطاب آیت الله العظمی صافی گلپایگانی با نهایت احترام معروض می‌دارد در این کشوری (آمریکا) که این بنده ناچار به زندگی شده‌ام یک خدانشناس زندیق و نامسلمان به سر می‌برد که این فرد لامذهب و نامسلمان چندین کتاب درباره خارج ‌کردن هم ‌میهنان مسلمان ما از دین بر حق اسلام با پول‌هایی که انجمن‌های مسیحی به او می‌پردازند نوشته و فقط خدا می‌داند تا چه اندازه به دین مبین اسلام و قرآن کریم بی‌احترامی و اهانت کرده و مدّت 30 سال است از تلویزیون و رادیوهای فارسی‌زبان مزدور به همه شئونات مقدس ما مسلمانان توهین و اهانت می‌کند و مردم مسلمان را گمراه می‌کند.

حضرت آیت الله، من در راستای وظیفه دینی یکی از کتاب‌هایی را که او در اهانت و توهین به اسلام نوشته به ضمیمه این نامه محضر عالی تقدیم می‌دارم.

پاسخ:

از عجایب روزگار ما و شگفت‌انگیزترین نوشته‌ها اوراقی هست که به نام «روان‌شناسی محمد» به نام واقعی یا مستعار مسعود انصاری در آمریکا به زبان انگلیسی منتشر شده است و بعضی از مؤمنین برای حقیر فرستاده‌اند که در تاریخ ردّ نویسی و انتقاد به مکتب‌های گوناگون از این ردّیه سست‌تر وجود ندارد.

به اسم روان‌شناسی، دعوت بزرگ و فراگیر اسلام و زندگی شخص رسول اکرم صلی الله علیه و آله را به گمان خود زیر سئوال برده است، به همه انبیاء جسارت ورزیده و معجزات آنها را به استهزاء گرفته است.

در همه جا همه چیز را بر عکس معنی و تفسیر کرده است؛ نور را ظلمت گرفته و ظلمت را نور شمرده، عدل را ظلم و ظلم را عدل، حق را باطل و باطل را حق و راست را دروغ و دروغ را راست انگاشته است.

تمام این حرکت بزرگ تاریخ و سازنده جهان نوین و اصول اساسی انسانی که تا آن زمان مجهول یا ناگفته مانده بود و نیز این اعلامیه‌های تمدّن‌ساز قرآن و رسالت واحده توحیدی قرآن را که به گفته‌ جامعه‌شناس بزرگی مثل گوستاولوبون فرانسوی «تاج افتخاری است که در بین ادیان بر سر اسلام است» همه را مستند به عقده یتیمی و محرومیت حضرت محمد صلی الله علیه وآله شمرده است که به این گمان فاسد مثل این تهمت به حضرت ابراهیم خلیل و حضرت موسی نیز وارد می‌شود.

شخصیّتی را که به تصدیق بزرگترین محققان دنیا در بین مصلحان بشری کسی موفق تر از او نبوده و نخواهد آمد، با تعبیرات زشتی یاد کرده و نقاط ضعفی را به قول خودش برشمرده که همه نقاط قوت و افتخار است.

کارهای برجسته و اصلاحی حضرت محمد صلی الله علیه وآله و مبارزات او با جهالت‌ها، تبعیضات، بت‌پرستی، عادات زشت غیر انسانی را یا یاد نکرده یا مورد انتقاد قرار داده است.

شخصیتی که حتی کسانی که او را پیغمبر نمی‌دانند وی را از رجال بزرگ و عقل در اصلاح می‌دانند و بشریت را مدیون خدمات او می‌شمارند معلوم نیست به چه عنوان مورد جسارت قرار می‌دهد؟!

دانشمندی مثل تولستوی می‌گوید: «محمّد از رجال با عظمت و مصلحین بشری است که خدمت‌های بزرگی به بشریت کرده و افتخاری بزرگ به وجود آورده است. او کسی است که زنده به گور کردن دختران را منسوخ و ممنوع کرد. مردی مثل او سزاوار اکرام و احترام است.» و کارلایل در بین پیغمبران، فقط او را موفّق می‌داند.

دیگری می‌گوید: «در ظرف مدّت کوتاه 23 سال، چهار کار بزرگ انجام داد که هر کدام برای موفقیت به طور عادی محتاج به یکصد سال وقت و زحمت است؛ امّتی را تحت لوای نورانی توحید تشکیل داد، دولت و اساسی برقرارکرد که قلمرو سیاسی آن به گستردگی آسیا و آفریقا را گرفت و به اروپا رسید، قوانین و نظاماتی در همه رشته‌های حقوقی، مدنی، اقتصادی و سیاسی برقرار کرد که در امروز و دنیای معاصر هم چنان زنده است و جامعه‌ای به وجود آورد که در ایثار، علم و اخلاق نمونه و ممتاز شد.»

کسی نیست از این مسعود انصاری مجهول الهویة یا معلوم الهویة سؤال کند نسبت جنگ‌جویی و جنگ‌طلبی به دینی که با همه عوامل جنگ و نزاع و نفاق مبارزه داشته و دارد چگونه مطرح‌کردنی است؟!

مواضع پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله را که همه برای تأمین امنیت، خیر و اصلاح بشر لازم است و ضرورت دارد به گرایش به قتل و غارت تفسیر کردن خطایی است که بر کسی پوشیده نیست. این همه نقاط کمال، اصلاح و خیر را در دعوت اسلام، سیره پیغمبر اسلام و آیات قرآن فراموش می‌کنید؟!

چرا از حقّ اسلام به بانوان از منع پیغمبر اسلام از «وأد بنات» و زنده به گور کردن دختران که مثل عمر بن خطاب در جاهلیت شش دختر خود را زنده به گور کرد حرفی نمی‌زنید؟!

چرا از آیات قرآن مجید مثل «تَعالَوْا إِلى‏ کَلِمَةٍ سَواءٍ بَینَنا وَ بَینَکُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا الله‏»، آیه «إِنَّ اللهَ یأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ» و «اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوى‏»، «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللهِ أَتْقاکُم‏»، «الْکاظِمینَ الْغَیظَ وَ الْعافینَ عَنِ النَّاس»‏، «الصُّلْحُ خَیر»، «وَ بِالْوالِدَینِ إِحْساناً» و صدها پیام انسانی که تا امروز همه دنیا را مخاطب قرار می‌دهد سخنی نمی‌گویید؟!

نفی دعوت اسلام و قرآن، نفی انسانیّت، نفی عدالت، نفی وحدت و نفی رحم و انصاف و نفی مساوات است. جنگ و قتال هم برای دفاع از این اصول و ضعفاء و رفع مستکبران لازم، مشروع و انسانی است.

به کدام یک از نواهی اسلام اعتراض دارید؛ به حرمت خیانت در امانت، به حرمت دروغ، به حرمت ظلم، به حرمت زنا و فحشاء، به حرمت ربا، به حرمت غصب، به حرمت رشوه؟!

به کدام یک از اوامر اسلام ایراد می‌کنید؛ به وجوب نماز و عبادت خدا، به صداقت، به امانت، به رعایت عدالت، به رعایت قانون، به اخوّت و برادری و به مکارم اخلاق و ...

قرآن کتاب خدا است و تا دنیا هست قرآن باقی است و هدایت‌های آن مقبول عقلاء و همه ملل و امم است. نوابغ عقل و علم که پس از اسلام در داخل این دین پرورش یافتند و قلّه‌های بلند علم و دانش را فتح کردند، به اسلام و این که از امّت محمد صلی الله علیه وآله باشند افتخار می‌کنند.

همه در برابر قرآن و همین آیات جنگ و قتال سر تعظیم فرود آورده‌اند. دفاع از مصالح جامعه و دفع استکبارگران، استضعاف پیشگان و احقاق حق مردم و اجراء عدالت نه فقط ترویج تروریسم نیست، بلکه حافظ حیات و نوامیس مردم است.

مکتب اسلام، بالاتر از این است که با فحش، جسارت و ناسزاگویی افراد مغرض و ملحد یا مزدور در آن خللی وارد شود.

الحمدلله روز به روز ارکان مترقی و دعوت انسانی آن بیش از پیش مطرح می‌گردد و اسلام خود با هویّت خودش نگهبان و حافظ خود است.

یگانه مکتب استکبار ستیز، استحقار برانداز، عدالت پایگاه و مکتب ایثار و برادری همگانی، اسلام، قرآن و تعالیم محمّد صلی الله علیه و آله است.

نام محمّد صلی الله علیه و آله جاودان است و یگانه نامی است که هر روز میلیاردها بار بر زبان‌ها تکرار و به عظمت یاد می‌شود.این اوراق پاره، جز افشاء نیّات پلید نویسندگان آنها اثری ندارد و الحمدلله رب العالمین.





تاریخ ارسال مطلب : دوشنبه 92/4/10 | نویسنده : alamdarbasir
 

























تاریخ ارسال مطلب : دوشنبه 92/4/10 | نویسنده : alamdarbasir
تحلیل الگوی رفتاری ایالات متحده در مورد برنامه‌ی هسته‌ای ایران
آمریکا و ایران؛ رئالیسم تهاجمی چه می‌گوید؟
هدف مطلوب کشورها در نظام آنارشیک، رسیدن به جایگاه هژمون در نظام بین‌الملل است؛ اما از آنجا که همواره موانع و مشکلات متعددی برای نائل آمدن به این امر وجود داشته است، بهترین شرایط برای کشورها، دستیابی به هژمونی منطقه‌ای است.

 

 

 

به گزارش علمدار بصیر: سیاست خارجی یکی از مهم‌ترین وجوه زندگی اجتماعی‌سیاسی ملت‌ها و کشورها به شمار می‌رود؛ چرا که بقا و حیات آن‌ها به سیاست خارجی و جهت‌گیری‌های حاکم بر آن بستگی دارد. از این رو، تلاش برای درک و فهم ماهیت و رفتار سیاست خارجی کشورها، یکی از دل‌مشغولی‌های فکری و ذهنی محافل علمی و دانشگاهی است. نوشتار حاضر نیز با توجه به اهمیت رویکردهای حاکم بر سیاست خارجی ایالات متحده‌ی آمریکا در قبال فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران، بر آن است تا به تحلیل علل یا عوامل دخیل در تقابل آمریکا با برنامه‌ی هسته‌ای ایران بپردازد.

از این رو، نوشتار حاضر در صدد پاسخ‌گویی به این سؤالات سازمان‌دهی شده است:

بر اساس مفروضات نظریه‌ی رئالیسم تهاجمی، چرا آمریکا علیه برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران، موضعی تقابلی را پیش گرفته است؟

آیا برخورداری جمهوری اسلامی ایران از موقعیت ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک در خاورمیانه، تهدیدی علیه هژمونی و منافع ایالات متحده محسوب می‌شود؟

آیا سیاست‌های اعلامی دولت آمریکا در مقابله با گسترش سلاح‌های اتمی، تنها دلیل مقابله‌ی این کشور با برنامه‌ی صلح‌آمیز هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران است؟

آیا تقابل آمریکا با برنامه‌ی هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران صرفاً رویکردی فنی است یا با نظرداشت تحولات منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای، دچار تغییراتی نیز می‌شود؟

در ادامه، تلاش خواهد شد تا با بهره‌گیری از نظریه‌ی رئالیسم تهاجمی، به تحلیل مباحث فوق پرداخته شود.

چارچوب تئوریک؛ نظریه‌ی رئالیسم تهاجمی

همان گونه که پیش‌تر نیز بدان اشاره شد، در این پژوهش از رویکرد نئوکلاسیک‌ها، که بر اساس تقسیم-بندی جک اسنایدر، شامل رئالیسم تهاجمی و تدافعی است، استفاده می‌شود.[1] واقع‌گرایی تهاجمی به پیروی از دیگر گرایش‌های فکری بین‌الملل، دستگاه فکری خود را بر اساس آموزه‌ها و مفروضه‌های واقع-گرایانه بنیان نهاده است.[2] پیروان این مکتب، ضمن اینکه در چارچوب‌های واقع‌گرایانه‌، دولت‌ها را به عنوان بازیگران اصلی صحنه‌ی روابط بین‌الملل به رسمیت می‌شناسند، بر این باورند که این قدرت‌های بزرگ هستند که سیاست‌های بین‌المللی را شکل می‌دهند و در تأثیرگذاری بر سیستم بین‌الملل، این برون‌دادهای قدرت‌های بزرگ است که تعیین‌کننده است.

بر مبنای نظریه‌ی رئالیسم تهاجمی، کشورها در عرصه‌ی سیاست خارجی، در پی افزایش قدرت نسبی خود در صحنه‌ی بین‌المللی هستند. همچنین این نظریه بیان می‌کند که این ماهیت آنارشیک نظام بین-الملل است که سبب می‌شود کشورها در عرصه‌ی سیاست خارجی همواره به دنبال بیشینه‌سازی قدرت نسبی خود باشند و در این روند، سعی می‌کنند قدرت رقبایشان را کاهش دهند.به بیان مرشایمر، سه دلیل در نظام به‌هم‌پیوسته‌ی بین‌الملل وجود دارد که باعث شده است دولت‌ها نسبت به یکدیگر هراس داشته باشند:

اول، فقدان یک اقتدار مرکزی که بالای سر دولت‌ها قرار گرفته و آن‌ها را در مقابل یکدیگر حمایت کند.

دوم، این واقعیت که دولت‌ها اغلب دارای توانایی و ظرفیت نظامی تهاجمی هستند.

سوم، این واقعیت که دولت‌ها هرگز نمی‌توانند از نیات هم آگاه باشند.

در واقع از دیدگاه وی، در نظام بین‌المللی که هیچ اقتدار مافوقی وجود ندارد و کاملاً وضعیت آنارشیک دارد، همه‌ی دولت‌ها در حالت هراس از تهدید دیگر دولت‌ها قرار می‌گیرند و بیم آن را دارند که بقای آن‌ها در معرض خطر قرار گیرد. لذا بر همین اساس، در وضعیت تهاجم بالقوه علیه یکدیگر قرار دارند. بنا بر مطالب مزبور، مفروضات نظریه‌ی رئالیسم تهاجمی را می‌توان در پنج مورد مطرح نمود:نخستین مفروض اینکه نظام بین‌الملل آنارشیک است. از منظر این نظریه، آنارشی به معنای بی‌نظمی و آشفتگی نیست، بلکه به معنای یک اصل نظم‌دهنده است که نظام بین‌الملل را متشکل از دولت‌های مستقلی می‌داند که از هیچ گونه اقتدار مرکزی پیروی نمی‌کنند.

دومین مفروض این است که قدرت‌های بزرگ ذاتاً دارای حدی از قابلیت‌های نظامی تهاجمی هستند که به آن‌ها توان صدمه زدن و احیاناً انهدام یکدیگر را می‌دهد. مفروض سوم آن است که دولت‌ها هرگز نمی-توانند در مورد مقاصد و نیات دولت‌های دیگر مطمئن باشند. مفروض دیگر آن است که نخستین و اصلی-ترین هدف قدرت‌های بزرگ تضمین بقاست؛ خصوصاً اینکه دولت‌ها در پی حفظ تمامیت ارضی و استقلال نظم سیاسی داخلی‌شان هستند.

همان گونه که رئالیسم تهاجمی نیز مؤید آن است، مهم‌ترین هدف کشورها در نظام بین-الملل، بقاست که این مهم، جز با در اختیار داشتن منابع قدرت، محقق نخواهد گردید. منابع ژئوپلیتیکی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی ایران می‌تواند راه‌گشای تحلیل بخشی از دلایل تقابل آمریکا با جمهوری اسلامی ایران باشد.

مفروض پنجم و آخر آن است که قدرت‌های بزرگ بازیگرانی عقلایی هستند. آن‌ها نسبت به محیط خارجی خود آگاه‌اند و برای بقای خود در این محیط، رفتار استراتژیک مناسب را اتخاذ می‌نمایند.[3]در ادامه با در نظر داشتن مبانی فوق، به تحلیل رفتار ایالات متحده‌ی آمریکا بعد از حادثه‌‌ی 11 سپتامبر، در قبال برنامه‌ی هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران خواهیم پرداخت.

حادثه‌ی 11 سپتامبر و تحولات سیاست خارجی آمریکا

حادثه‌ی 11 سپتامبر 2001 فصل جدیدی در سیاست‌های داخلی و خارجی دولت آمریکا گشود؛ چرا که آمریکا پس از پایان یافتن جنگ سرد، از خلأ راهبرد امنیتی مناسب رنج می‌برد. در واقع پایان جنگ سرد را باید به مثابه‌ی پایان راهبرد بازدارندگی آمریکا دانست که در قابل نظام دوقطبی و بلوک شرق و غرب، قابل تعریف و تشخیص بود.

از این رو، حملات تروریستی 11 سپتامبر به آمریکا، در نوع خود فرصتی را برای سردمداران این کشور فراهم آورد تا بتوانند به اتخاذ راهبردی نوین در عرصه‌ی سیاست خارجی و مسائل بین‌الملل بپردازند. در این راستا، رهبران ایالات متحده‌ی آمریکا از فرصت به‌دست‌آمده استفاده کردند و با بزرگ‌نمایی خطر تروریسم از یک سو و سلاح‌های کشتارجمعی از دیگر سو، در صدد تثبیت قدرت و هژمونی آمریکا برآمدند.

همان گونه که در مقدمه نیز به آن اشاره گردید، دولتمردان آمریکا، با توصیفات خویش از شرایط بین-المللی، زمینه‌ی رفتار یک‌جانبه‌گرانه خویش را علیه قدرت‌های بالقوه‌ی مناطق جهان، به ویژه خاورمیانه، تجهیز نموده و بر مبنای رویکرد واقع‌گرایی تهاجمی، برای تثبیت جایگاه هژمونیک خویش در نظام بین-الملل، اقدام نمودند.[4]

منابع قدرت جمهوری اسلامی ایران

قدرت از جمله مفاهیم مهم در تحلیل مسائل و موضوعات بین‌المللی به شمار می‌رود؛ چرا که همان گونه که رئالیسم تهاجمی نیز مؤید آن است، مهم‌ترین هدف کشورها در نظام بین‌الملل بقاست که این مهم، جز با در اختیار داشتن منابع قدرت، محقق نخواهد شد. نظر به اهمیت موضوع، در ادامه، به تحلیل منابع قدرت جمهوری اسلامی ایران، که می‌تواند راه‌گشای تحلیل بخشی از دلایل تقابل آمریکا با جمهوری اسلامی ایران باشد، پرداخته خواهد شد:

الف) منابع ژئوپلیتیکی

بی‌تردید یکی از مهم‌ترین منابع مستمر قدرت جمهوری اسلامی ایران را باید ویژگی‌های جغرافیایی این کشور دانست. ایران از نظر موقعیت جغرافیایی و ژئوپلیتیکی، دارای ویژگی‌هایی ممتاز است که این قبیل شاخص‌های ژئوپلیتیکی، زمینه‌ی افزایش قدرت این کشور را در شرایط منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای فراهم آورده است.

نخست، ایران کشوری بین‌المللی است که همواره در معادلات جهانی دارای نقش برجسته‌ای بوده است. لذا شرایط و موقعیت ژئواستراتژیک جمهوری اسلامی ایران در منطقه، سبب توجه قدرت‌های جهانی به این کشور گردیده است. مثال بارز در این زمینه، تأثیرگذاری ایران در کنفرانس «بن» جهت تعیین آینده‌‌ی حکومت افغانستان پس از حادثه‌‌ی یازدهم سپتامبر است.

دوم، قرار گرفتن ایران در مرکزیت و محوریت مناطق ژئوپلیتیکی متداخلی است که به واسطه‌ی موقعیت‌های راهبردی دریایی، زمینی و تنگه‌ای خود، از نقش و جایگاه برتری سود می‌برد.

علاوه بر موارد مزبور، اندازه و موقعیت کشور ایران نیز شرایط مطلوبی را جهت تأثیرگذاری بر شرایط منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای ایجاد نموده است؛ چرا که وسعت مناسب و همچنین شکل هندسی مطلوب جمهوری اسلامی ایران، زمینه‌های افزایش قدرت این کشور را در معادلات منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای فراهم نموده است.

ب) منابع اجتماعی

منابع اجتماعی قدرت جمهوری اسلامی ایران شامل ویژگی‌های جامعه‌‌ی ایران و نظم اجتماعی حاکم بر آن است. خصوصیاتی نظیر جامعه‌ی در حال توسعه، جمعیت جوان، همگونی نژادی، دینی و فرهنگی، ناهمگونی زبانی، قومی و مذهبی، از جمله منابع و عناصر مهم قدرت اجتماعی جمهوری اسلامی ایران در محیط منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای است؛ چرا که جمهوری اسلامی ایران با بهره‌گیری از تجانس نژادی و فرهنگی، به انسجام ملی رسیده و این امر به نوبه‌ی خود زمینه‌ساز افزایش قدرت این کشور است و از سوی دیگر، تنوع قومی و زبانی این کشور می‌تواند زمینه‌ساز گسترش روابط جمهوری اسلامی ایران با کشورهای منطقه و افزایش هم‌گرایی میان آن‌ها گردد.

ج) منابع فرهنگی

فرهنگ، تمدن و تاریخ دیرینه‌‌ی ایران، به عنوان یک کشور و ملت باستانی و نقش‌آفرین در تاریخ و تمدن جهانی و انسانی، موجب تأثیر عمیق عوامل فرهنگی‌تاریخی بر قدرت جمهوری اسلامی ایران گردیده است. فرهنگ به معنای عام و دربرگیرنده‌ی آداب، رسوم، سنت‌ها، ارزش‌ها و عقاید، ایستارهای مشترک، ویژگی‌های اخلاقی و مواردی از این دست است که به عنوان یکی از مهم‌ترین منابع قدرت در ساختار جمهوری اسلامی ایران، به ویژه در سال‌های اخیر، به شمار می‌رود.

آنچه سبب اهمیت این موضوع در عرصه‌ی بین‌الملل شده است، ماهیت فرهنگی انقلاب اسلامی ایران و رویکردهای جهانی به آن است که این امر نه تنها زمینه‌ی تأثیرگذاری فرهنگ انقلابی‌اسلامی را بر معادلات جهانی فراهم آورده است، بلکه با گسترش امواج بیداری اسلامی، زمینه‌ی گسترش نقش و تأثیر جمهوری اسلامی ایران بر متغیرهای بین‌المللی را فراهم آورده است.

انقلاب اسلامی ایران به دلیل اینکه انقلابی منطبق با ویژگی‌های انقلاب‌های بزرگ و دارای داعیه‌ی بین‌المللی، فرامرزی، انسانی و اسلامی است و نیز به دلیل اینکه در موقعیت سوق‌الجیشی خلیج ‌فارس و خاورمیانه رخ داده ‌است، دارای بازتاب‌های منطقه‎ای و جهانی است. تحلیل فرهنگ منبعث از این انقلاب نیز نشان می‌دهد که آن اساساً در تعارض با ارزش‌ها و فرهنگ‌های حاکم بر نظام بین‌الملل غرب‌محور رخ داده است و ارزش‌ها، هنجارها و فرهنگ‌هایی را مطرح نموده که با منافع قدرت‌های حامی حفظ وضع موجود، نظیر ایالات متحده‌ی آمریکا، تعارض داشته است.

انقلاب اسلامی ایران، به دلیل اینکه انقلابی منطبق با ویژگی‌های انقلاب‌های بزرگ و دارای داعیه بین‌المللی، فرامرزی، انسانی و اسلامی است و نیز به دلیل اینکه در موقعیت سوق‌الجیشی خلیج ‌فارس و خاورمیانه رخ داده ‌است، دارای بازتاب‌های منطقه‎ای و جهانی است. وقوع انقلاب اسلامی ایران با گفتمان فرهنگ اسلامی‌مردمی، بر محوریت دین‌گرایی همه‌جانبه، عدالت و سلطه‌ستیزی، توانست تحولات و معادلات نظام ‌جهانی و منطقه‌ای (خاورمیانه) را تحت‌ تأثیر خویش قرار دهد؛ زیرا انقلاب اسلامی با معرفی الگوی حکومت مبتنی بر فرهنگ دینی خویش، بر محور ارزش‌های اسلامی و سیاست ‌خارجی عدالت‌محور و استکبارستیز، ارزش‌ها و الگوهای دو ایدئولوژی و فرهنگ به ظاهر مسلط بر نظام‌ جهانی، یعنی لیبرالیسم و مارکسیسم را به چالش کشیده است.

تحلیل فرهنگ منبعث از انقلاب اسلامی ایران در سطح کلان نیز نشان می‌دهد که انقلاب ایران اساساً در تعارض با ارزش‌ها و فرهنگ‌های حاکم بر نظام بین‌الملل غرب‌محور رخ داده است و ارزش‌ها، هنجارها و فرهنگ‌هایی را مطرح نموده که با منافع قدرت‌های حامی حفظ وضع موجود، نظیر ایالات متحده‌ی آمریکا، تعارض داشته است.

د) منابع اقتصادی

به دلیل وجود ارتباط تنگاتنگ میان حوزه‌های اقتصادی و سیاسی، اغلب اندیشمندان بر ضرورت مکمل بودن این حوزه‌ها، جهت اثربخشی بیشتر قدرت کشورها در عرصه‌های مختلف داخلی و بین‌المللی، تأکید نموده‌اند. یکی از مهم‌ترین منابع اقتصادی موجود در جمهوری اسلامی ایران، منابع انرژی است که در واقع یکی از مهم‌ترین منابع درآمد ارزی ایران به شمار می‌رود.

علاوه بر این، در بُعد بین‌المللی نیز اهمیت منابع انرژی ایران نه تنها سبب شده است تا قدرت چانه‌زنی این کشور در مناسبات بین‌المللی افزایش یابد، بلکه از آنجا که کشورهای توسعه‌یافته‌ی غرب و شرق به این قبیل منابع انرژی ایران نیاز دارند، این موضوع سبب شده است تا همواره قدرت‌های جهانی نتوانند به اجماعی در تحریم انرژی این کشور دست یابند. با نظرداشت مباحث فوق، در ادامه، به بررسی تأثیر این منابع بر قدرت منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران پرداخته خواهد شد.

تأثیر منابع قدرت جمهوری اسلامی ایران بر قدرت منطقه‌ای این کشور

همان گونه که در قالب نظریه‌ی رئالیسم تهاجمی نیز مطرح گردید، مهم‌ترین هدف کشورها در نظام بین‌الملل، بقاست که این مهم نیز، جز از طریق قدرت و منابع شکل‌دهنده‌ی آن، محقق نخواهد گردید. با عنایت به منابع چندگانه‌ی قدرت جمهوری اسلامی ایران، که در قسمت پیشین مطرح گردید، در ادامه به بررسی تأثیر این منابع بر قدرت و نفوذ منطقه‌ای این کشور، پرداخته خواهد شد.

الف) نفی رابطه‌ی سلطه‌گر و سلطه‌پذیر و مقابله‌ی عاقلانه و هوشمندانه با نظام سلطه‌ی ‌جهانی: کشور آمریکا در طی یک دوره‌ی تاریخی، از انزواگرایی به مداخله‌گرایی جهان‌نورد، روی آورده است و در این راستا، برای خویش قائل به رسالت تاریخی‌فرهنگی بوده و هست. تجربه‌ی رفتار آمریکا، به ویژه در خاورمیانه، اثبات کرده است که این قدرت بین‌المللی، مسئولانه رفتار نمی‌کند؛ بلکه در راستای منافع ملی تازه‌تعریف‌شده‌ی خود، به براندازی دولت‌ها و اشغال کشورها، نظامی‌گری و سلطه‌جویی روی آورده است.

دیدگاه مقام معظم رهبری، در قبال این رفتار سلطه‌جویانه‌ی آمریکا، این است که «چنین رابطه‌ای باید اساساً مردود اعلام شود و تلاش صورت گیرد که این نظام ظالمانه، عاقلانه و هوشمندانه نفی شود.»[5] لذا ویژگی منحصر‌به‌فرد یک قدرت منطقه‌ای نظیر ایران، پیگیری یک نظام عادلانه‌ی بین‌المللی مبتنی بر نفی زورگویی و سلطه‌طلبی است. پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و اشاعه‌ی ارزش‌های هنجاری‌فرهنگی انقلاب اسلامی به کشورهای منطقه، زمینه‌ساز شکل‌گیری جنبش بیداری اسلامی در میان کشورهای مسلمان شد و این امر به نوبه‌ی خود، زمینه‌ساز گسترش حوزه‌ی نفوذ و قدرت جمهوری اسلامی ایران در منطقه خواهد شد.

ب) مسئولیت‌پذیری نسبت به بحران‌های بین‌المللی و منطقه‌ای: از دیگر ویژگی‌های یک قدرت منطقه‌ای، دارا بودن حس مسئولیت‌پذیری نسبت به سرنوشت سایر ملل و نسبت به بحران‌هایی است که عموماً توسط نظام سلطه ایجاد شده است. بحران عراق، بحران افغانستان، بحران لبنان، بحران فلسطین و حتی بحران در ترکیه و پاکستان، عموماً دستاورد مداخلات زورگویانه‌ی نظام سلطه و قدرت‌های بین‌المللی است.

طبیعی است جمهوری اسلامی ایران نمی‌تواند، در مقام یک قدرت منطقه‌ای، نسبت به چنین بحران‌آفرینی‌هایی در قلمرو حیاتی خود، بی‌تفاوت باشد. لذا مسئولیت‌پذیری در مدیریت، اداره و برطرف‌سازی بهینه‌ی بحران‌های منطقه‌ای، به گونه‌ای که به مهار و نفی سلطه‌گر و برون‌رفت سلطه‌پذیر از این رابطه برای دسترسی به یک زندگی شرافتمندانه‌ی انسانی و اسلامی منجر شود، از لوازم داشتن قدرت است. در این راستا، جمهوری اسلامی ایران، با نقش‌آفرینی‌های خویش در کنفرانس‌های متعدد بین‌المللی، تأثیر بی‌بدیلی را جهت مدیریت بحران‌های مختلف منطقه‌ای ایفا نموده است.

ج) حمایت از جریان‌ها و جنبش‌های مردمی: یک قدرت منطقه‌ای، که به نفی رابطه‌ی سلطه‌گر و سلطه‌پذیر باور دارد، از نهادها، جنبش‌ها و تشکل‌هایی که مبتنی بر آموزه‌ی نفی سلطه، اقدام به مقاومت و اعتراض می‌کنند حمایت می‌کند. تجربه‌ی حمایت قدرت‌های بین‌المللی از رژیم‌های مستبد و زورگو و همچنین حمایت بی‌دریغ آمریکا از رژیم صهیونیستی و برخی رژیم‌های منطقه نشان داده است که قدرت‌های بین‌المللی اساساً راهبردشان مبتنی بر دفاع از مظلومان و ستمدیدگان و قربانیان خشونت نیست و برعکس، با کلیه‌ی وسایل و امکانات، سعی در تخریب و نابودی این جنبش‌ها با عنوان تروریسم دارند.

بی‌ دلیل نیست که جمهوری اسلامی ایران، که به حمایت از جنبش‌ها و جریان‌های مقاومت نظیر حزب‌‌الله و حماس می‌پردازد، به حمایت از گروه‌های تروریست از سوی نظام سلطه متهم می‌شود. در واقع اذعان به این امر که قدرت و نفوذ گسترده‌ی جمهوری اسلامی ایران در منطقه، از یک سو و همچنین ام‌القری بودن این کشور، از سوی دیگر، بیانگر آن است که رسالتی اسلامی و سیاسی بر عهده‌ی این کشور است. چنان که بر اساس همین باور، جمهوری اسلامی ایران، بنا به فرمایشات بنیان‌گذار انقلاب اسلامی و نایب برحق ایشان، مقام معظم رهبری، به حمایت دیپلماتیک و معنوی از جریان‌ها و جنبش‌های اسلامی‌مردمی پرداخته است.

تحلیل الگوی رفتاری آمریکا در قبال برنامه‌ی هسته‌ای ایران

ایران برنامه‌ی هسته‌ای خود را در سال 1960 میلادی، در زمان رژیم محمدرضاشاه، آغاز کرد و در سال 1974، بر مبنای این برداشت که نفت منبعی تمام‌شدنی است، وارد یک توافق‌نامه‌ی تجاری با فرانسه گردید. در آن زمان، ایالات متحده از این ابتکار حمایت کرد. در عین حال، همیشه این مسئله که آیا ایران باید به دنبال توانمندی هسته‌ای با اهداف صرفاً علمی و پزشکی باشد یا به همراه آن ابعاد تسلیحاتی مسئله را هم مد نظر داشته باشد، مورد بحث بوده است.

ایالات متحده‌ی آمریکا، به عنوان تنها هژمون منطقه‌ای، مانع از به قدرت رسیدن سایر کشورها به چنین جایگاهی است. وجود منابع چندگانه‌ی قدرت در ساختار جمهوری اسلامی ایران و تأثیراتی که این منابع بر گسترش قدرت منطقه‌ای این کشور داشته است، می‌تواند این کشور را به عنوان هژمون منطقه‌ای در منطقه‌ی استراتژیک خاورمیانه تبدیل نماید. این امر زمینه‌ی شکل‌گیری رقیبی قدرتمند را در معادلات بین‌المللی، برای ایالات متحده ایجاد می-نماید. لذا این کشور با بهانه‌جویی‌های فنی و البته با رویکردی سیاسی در راستای تقابل با گسترش روزافزون قدرت ایران، به مقابله با برنامه‌ی هسته‌ای این کشور پرداخته است.

در دهه‌ی اخیر، با پررنگ‌تر شدن برنامه‌ی هسته‌ای ایران، این قبیل بحث و مناظرات اهمیت بیشتری یافته است. از جمله رویکردها و برداشت‌های مناقشه‌آمیزی که بیشتر از سوی غرب و در رأس آن، آمریکا، طرح و متعاقب آن برداشت تهدیدآمیز و در گام بعدی، ضرورت مقابله با آن عنوان می‌شود، این است که برنامه‌ی هسته‌ای ایران دستیابی به تسلیحات هسته‌ای را پی می‌گیرد. این قبیل تفاسیر و برداشت‌ها از سوی غرب و آمریکا، در تضاد حداکثری با موضع اتخاذی جمهوری اسلامی ایران در راستای برنامه‌ی صلح‌آمیز هسته‌ای است.[6]

لذا آمریکا با اعلام این موضع که هدف ایران دستیابی به تسلیحات اتمی است، به مقابله با جمهوری اسلامی ایران پرداخته است؛ اما چنان که از ظاهر امر پیداست، این موضوع بهانه‌ای برای مقابله با منابع قدرت جمهوری اسلامی ایران (که البته می‌تواند تهدیدی جدی علیه منافع بین‌المللی آمریکا در منطقه ایجاد نماید) بوده است. چرا که همان گونه که در نظریه‌ی رئالیسم تهاجمی مطرح می‌گردد، هدف مطلوب برای کشورها در نظام آنارشیک بین‌المللی، رسیدن به جایگاه هژمون در نظام بین‌الملل است؛ اما از آنجا که در نظام بین‌الملل، همواره موانع و مشکلات متعددی برای نائل آمدن به جایگاه هژمون بین‌المللی وجود داشته است، بهترین شرایط برای کشورها، دستیابی به هژمونی منطقه‌ای است.

لذا ایالات متحده‌ی آمریکا، به عنوان تنها هژمون منطقه‌ای حاضر، از به قدرت رسیدن سایر کشورها به چنین جایگاهی ممانعت می‌کند. چنان که از ظاهر امر پیداست، وجود منابع چندگانه‌ی قدرت در ساختار جمهوری اسلامی ایران و تأثیراتی که این منابع بر گسترش قدرت منطقه‌ای این کشور داشته است، می-تواند این کشور را به عنوان هژمون منطقه‌ای در منطقه‌ی استراتژیک خاورمیانه تبدیل نماید. این امر زمینه‌‌ی شکل‌گیری رقیبی قدرتمند را در معادلات بین‌المللی برای ایالات متحده‌ی آمریکا ایجاد می‌نماید.

لذا این کشور با بهانه‌جویی‌های به ظاهر فنی و البته با رویکردی سیاسی در راستای تقابل با گسترش روزافزون قدرت جمهوری اسلامی ایران، به مقابله با برنامه‌ی هسته‌ای صلح‌آمیز این کشور پرداخته است. بنابراین آنچه از بیانات فوق مستفاد می‌گردد، آن است که ممانعت آمریکا برای دستیابی ایران به فناوری صلح‌آمیز هسته‌ای، صرفاً به دلیل واهمه از دستیابی این کشور به سلاح هسته‌ای نبوده، بلکه به دلیل نگرانی‌های حاصل از جایگاه هژمونیک خود در نظام بین‌الملل است.

پی‌نوشت‌ها:

1.حمیرا مشیرزاده، تحول در نظریه‌های روابط بین‌الملل، تهران، سمت، 1384.

2.روح‌الله کامل، مقدمه‌ای بر رئالیسم تهاجمی، ماهنامه‌ی نگاه، سال چهارم، شماره‌ی 38، شهریور 1383.

3.جان مرشایمر، تراژدی سیاست قدرت‌های بزرگ، ترجمه‌ی غلامعلی چگنی‌زاده، تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی، 1388.

4.ابراهیم متقی و دیگران، بررسی سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه پس از 11 سپتامبر (بر اساس رویکرد واقع‌گرایی تهاجمی)، فصلنامه‌ی تحقیقات سیاسی و بین‌المللی، شماره‌ی چهارم، پاییز 1389.

5.سید جلال دهقانی‌ فیروزآبادی، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، تهران، سمت، 1389.

6.ناصر هادیان و شانی هرمزی، برنامه‌ی هسته‌ای ایران؛ «توانایی قانونمند»، پژوهشنامه‌ی علوم سیاسی، سال پنجم، شماره‌ی 3، تابستان 1389.

حمیدرضا کشاورز؛ کارشناس مسائل بین‌الملل

منبع: پایگاه تحلیلی تبیینی برهان





تاریخ ارسال مطلب : دوشنبه 92/4/10 | نویسنده : alamdarbasir
برزیل قهرمان جام کنفدراسیون ها شد + تصاویر بازی
رقص سامبا بر روی جنازه تیکی تاکا
مسابقه نهایی رقابتهای فوتبال جام کنفدراسیون ها با برتری 3 بر صفر طلایی پوشان برزیل مقابل اسپانیا به پایان رسید.
به گزارش علمدار بصیر: مسابقه پایانی رقابتهای فوتبال جام کنفدراسیون ها از ساعت 19 به وقت برزیل ( 2:30 بامداد به وقت تهران) در ورزشگاه ماراکانا ریودوژانیرو و به قضاوت کیپرز هلندی برگزار شد.
 
در این بازی طلایی پوشان برزیلی خیلی زود توانستند دروازه ماتادورها را باز کنند و ضربه فرد در دقیقه 2 بازی میزبان را یک بر صفر پیش انداخت. در ادامه بازی نیز دو تیم فرصت های متعددی برای گلزنی داشتند و حتی در دقیقه 41 بازی داوید لوییز با یک تکل فوق العاده ضربه پدرو را که در آستانه ورود به دروازه برزیل بود از روی خط به بیرون زد.
 
سه دقیقه پس از این موقعیت اسپانیایی ها نیمار مهاجم برزیلی ها با یک ضربه استثنایی در زاویه بسته برای دومین بار کاسیاس را تسلیم خود کرد و برزیلی ها با نتیجه دو بر صفر نیمه اول را به پایان بردند.
 
در نیمه دوم شاگردان اسکولاری که تنها تیم پنج ستاره دنیا هستند باز هم بازی را در اختیار گرفتند و با حرکت تیمی فوق العاده خود موفق شدند در دقیقه 47 توسط فرد گل سوم را وارد دروازه اسپانیا کنند.
 
در دقیقه 55 بازی سرخیو راموس فرصت داشت تا از روی نقطه پنالتی یکی از گل های خورده تیم اسپانیا را جبران کند اما این بازیکن توپ را با بی دقتی به بیرون زد تا این فرصت نیز برای شاگردان دل بوسکه از دست برود.
 
در دقیقه 68 بازی جرارد پیکه به دلیل تکل خشنی که بر روی پای نیمار رفت از داور بازی کارت قرمز گرفت تا اسپانیایی ها که با سه گل از حریف خود عقب بودند ادامه بازی را نیز با یک بازیکن کمتر دنبال کنند.
 
در نهایت این بازی با برتری 3 بر صفر تیم ملی برزیل به پایان رسید تا این بار ماتادورها در فینال یک جام معتبر مغلوب شوند.
 
در پایان این دوره از رقابتها  فرناندو تورس مهاجم تیم ملی فوتبال اسپانیا و فرد مهاجم برزیل با 5 گل زده به طور مشترک به عنوان آقای گلی دست یافتند همچنین نیمار با چهار گل در جایگاه دوم قرار گرفت و کفش برنزی را دریافت کرد.
 
ژولیو سزار دروازه بان تیم ملی برزیل نیز موفق شد عنوان برترین دروازه‌بان جام کنفدراسیون‌ها را به خود اختصاص دهد و دستکش طلایی این مسابقه ها به وی اهدا شد.
 
شایان ذکر است نیمار عنوان برترین بازیکن این مسابقه ها را نیز کسب کرد و توپ طلا به وی رسید و اینیستا به عنوان دومین بازیکن برتر این پیکارها توپ نقره‌ای را بدست آورد؛ همچنین پائولینو برزیلی توپ برنزی را دریافت کرد.
 
تصاویر بازی:
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 




تاریخ ارسال مطلب : دوشنبه 92/4/10 | نویسنده : alamdarbasir
 

11 عکس برتر و دیدنی مسابقه عکاسی زیر آب 2013 11 عکس برتر و دیدنی مسابقه عکاسی زیر آب 2013 11 عکس برتر و دیدنی مسابقه عکاسی زیر آب 2013 11 عکس برتر و دیدنی مسابقه عکاسی زیر آب 2013 11 عکس برتر و دیدنی مسابقه عکاسی زیر آب 2013 11 عکس برتر و دیدنی مسابقه عکاسی زیر آب 2013 11 عکس برتر و دیدنی مسابقه عکاسی زیر آب 2013 11 عکس برتر و دیدنی مسابقه عکاسی زیر آب 2013 11 عکس برتر و دیدنی مسابقه عکاسی زیر آب 2013 11 عکس برتر و دیدنی مسابقه عکاسی زیر آب 2013 11 عکس برتر و دیدنی مسابقه عکاسی زیر آب 2013





تاریخ ارسال مطلب : دوشنبه 92/4/10 | نویسنده : alamdarbasir


 





تاریخ ارسال مطلب : دوشنبه 92/4/10 | نویسنده : alamdarbasir


دخترانی که با وعده ازدواج اقدام به زورگیری خشن از شهروندان می‌کردند توسط اهالی محل دستگیر شدند.
به گزارش علمدار بصیر: 30خرداد ماه امسال ساعت 11 صبح چندی از اهالی منطقه علی آباد با 110 تماس گرفتند و پلیس را در جریان دستگیری دو دختر زورگیر گذاشتند.

ماموران کلانتری 160 خزانه بلافاصله جهت بررسی موضوع به محل اعزام شدند.

پس از حضور ماموران در محل پیرمردی به نام قاسم به همراه زن جوانی که عروسش بود به نام فاطمه به ماموران مراجعه کردند و اظهارداشتند: یک ساعت پیش دو دختر جوان به درب منزل آن ها آمدند و خود را ماموران بهداشت معرفی  کردند.

پیرمرد در ادامه به ماموران گفت: دختران سوالات متداولی را درباره مسائل مختلف پرسیدند و سپس تقاضا کردند که وارد خانه شوند و از سرویس بهداشتی استفاده کنند. دختران زمانی که وارد خانه شدند درب خانه را بستند و ناگهان یکی از آنان از زیر مانتو چاقو درآورد و دیگری نیز با در دست داشتن اسپری شبیه گاز اشک آور حمله ور شد و به دلیلی که من صدایم در نیایید یک روسری در دهان فرو کردند و دختر نیز چاقو را زیر گلویم گذاشت و گفت: "اگر صدایت دربیاید سرت را می‌بریم".

پیرمرد قربانی در حالی که اوضاع روحی خوبی نداشت گفت: با سر و صدای ایجاد شده عروسم  به همراه دو کودک خردسالش به پایین آمد و با مشاهده این موضوع با چوبی که در کنار حیاط بود به مقابله دختران زورگیر پرداخت.

عروس این خانواده در ادامه صحبت های پدر شوهرش گفت: در حالی که دختران زورگیر به طور بی‌رحمانه قصد صدمه رساندن به من و کودکانم را داشتند، برای دفاع از کودکانم و پدر شوهرم چوب را برای ترساندن مداوم به سمت آنان رها می‌کردم تا اینکه از جیغ من همسایه ها از دیوار خانه بالا آمدند و به کمک ما شتافتند.

عروس خانواده در پایان به ماموران تاکید کرد که دختران در حال حاضر به کمک اهالی دستگیر و در انباری خانه محبوس شدند.

همچنین گروهی از اهالی نیز به ماموران اظهار داشتند که زمانی که ما برای کمک از خانه خارج شدیم مشاهده کردیم که یک دستگاه خودروی سمند که دارای 2 سرنشین پسر بود با دیدن ما اقدام فرار کرد.

ماموران کلانتری 160 خزانه دختران زورگیر را دستگیر کردند و آنان را به همراه اموال مکشوفه شامل یک چاقوی سلاخی و یک عدد چسب پهن که برای بستن دهان و دست قربانیان مورد استفاده قرار می‌گرفت، به کلانتری انتقال دادند.

رئیس کلانتری 160 خزانه "سرهنگ احمد صالحی" با تائید این خبر به باشگاه خبرنگاران؛ اظهار داشت: متهمان با انتقال به کلانتری به جرم خود اعتراف کردند و به ماموران گفتند که دو ماه پیش در پارک با دو پسر آشنا شدیم و سپس آنان با وعده ‌های ازدواج ما را وادار به اقدام چنین اعمالی می‌کردند.

به گفته صالحی دختران زورگیر به نام های مهپاره(21ساله) ساکن شهرستان استان تهران و الناز (25 ساله) ساکن تهران به چندین فقره زورگیری به همین روش در مناطق مختلف تهران اعتراف کردند. لذا پرونده متهمان در اختیار ماموران آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت تا سایر همدستان این دختران شناسایی و دستگیر شوند.

منبع:باشگاه خبرنگاران





تاریخ ارسال مطلب : دوشنبه 92/4/10 | نویسنده : alamdarbasir

عکسی به طول 12 متر و عرض 1.8 متر ، آویزان از آپارتمانی در سیاتل، شاید بزرگترین عکس جهان باشد.
علمدار بصیر: عکسی به طول 12 متر و عرض 1.8 متر ، آویزان از آپارتمانی در سیاتل، شاید بزرگترین عکس جهان باشد.

این تصویر زیبا توسط تیم گریهاونز گرفته شده و در پاگرد خانه ای 4 طبقه آویزان شده است. عکس از لای درز هر طبقه به سایر طبقات به دیوار آویزان شده است. وی می گوید اول از همه باید آبشاری بسیار طولانی را برای عکس گرفتن انتخاب می کردم. (آبشار الوهه در مولتنوماه در اوریگان انتخاب شد) سپس تصویر گرفته شده را باید تکه تکه می کردم وبعد باید پرینت و پرینتری مناسب عکس پیدا می کردم که سرانجام همه این کارها را توانستم با دقت انجام داده و بعد تصویر 12 متری را برای نصب آماده کنم.

 

آیا این عکس بزرگترین عکس جهان است؟



آیا این عکس بزرگترین عکس جهان است؟



آیا این عکس بزرگترین عکس جهان است؟



آیا این عکس بزرگترین عکس جهان است؟



آیا این عکس بزرگترین عکس جهان است؟



آیا این عکس بزرگترین عکس جهان است؟



آیا این عکس بزرگترین عکس جهان است؟




تاریخ ارسال مطلب : دوشنبه 92/4/10 | نویسنده : alamdarbasir

"نیک والندا" بندباز 34 ساله آمریکایی، بر فراز کوه‌های منطقه گرندکانیون در آریزونا بندبازی کرد.
 

به گزارش علمدار بصیر "نیک والندا" بندباز 34 ساله آمریکایی، بر فراز کوه‌های منطقه گرندکانیون در آریزونا بندبازی کرد.


 والندا که خود را پادشاه بندبازان می‌نامد بدون طناب ایمنی و فقط با چوب موازنه، 400 متر طول دره گراند کانیون را بر روی یک طناب فلزی پنج سانتی‌متری و در ارتفاع 430 متری، در مدت 22 دقیقه طی کرد. 


باد شدید و گرد و خاک از مشکلات والندا بود اما او موفق شد خود را بر بالای طناب کنترل کند.

 

 

کفشهای والندا در این بندبازی را مادرش دوخته بود. پدبزرگ او هم در 73 سالگی در حال بندبازی بر بالای یک ساختمان ده طبقه در حالیکه باد با سرعت پنجاه کیلومتر در ساعت می‌وزید سقوط کرد.

 

والندا پیش از این یکبار با دندان‌هایش از یک هلی‌کوپتر آویزان شده و یک بار هم با موتورسیکلت از روی یک سیم فلزی عبور کرده بود.

 

در مترهای آخر والندا از موفقیت خود مطمئن شده بود. او با شکم خالی این عملیات را انجام داد چون سکسکه می‌توانست به قیمت جانش تمام شود.

 

در پایان مسیر همسر و دو فرزند والندا در انتظارش بودند. همسر او ارندیرا نیز بندباز است. پیش از این نیز والندا بر بالای طناب زانو زده و از او خواستگاری کرده بود.

 

گراند کانیون برای سرخپوستان آمریکا مکانی مقدس محسوب می‌شود بنابراین در طول مسیر برای رسیدن به محل بندبازی، مردم قبیله ناواخو اعتراض خود را به این کار نشان می‌دادند. 

 





تاریخ ارسال مطلب : دوشنبه 92/4/10 | نویسنده : alamdarbasir


 

تمامی حقوق این وبلاگ و مطالب آن متعلق به علمدار بصیر می باشد و انتشار مطالب با ذکر منبع مانعی ندارد.
طراحی و اجرا : مرکز فرهنگی صالحون