سفارش تبلیغ
صبا ویژن
" سلام بر شما ... از این که از علمدار بصیر بازدید نمودید ، بسیار خرسندیم . از طریق نظرات می توانید پیشنهادات و انتقادات خود را با ما در میان بگذارید "

 

آخرین مطالب
پیوند دوستان
رویکرد دولت به مدیریت غیرمتمرکز
با گذشت سه ماه از آغاز دولت یازدهم، هنوز تکلیف نحوه سفرهای دولت به استان‌ها و مناطق محروم مشخص نیست، گرچه برخی شنیده‌ها از اولین سفر روحانی به استان ایلام حکایت دارد.

 

 

 

به گزارش علمدار بصیر: شاید نکته‌ای که حسن روحانی یازدهمین رئیس‌جمهور اسلامی ایران در نشست‌های خبری خود و سخنرانی‌ها در خصوص رای‌دهندگان به وی بارها تکرار کرده است این نکته باشد که حتی در روستاها و دورترین نقاط کشور نیز توانست اقبال بسیار خوبی داشته باشد و سازمان رای وی تنها محدود به شهرهای بزرگ، طبقات متوسط و یا آنچه برخی تحلیلگران سیاسی می‌نامند قشر خاکستری رای‌دهندگان نبوده است.

با این حال با گذشت نزدیک به سه ماه از آغاز کار رسمی حسن روحانی رئیس‌جمهور اسلامی ایران این اقشار که بنا بر اعتراف وی نقش مهمی در پیروزی وی داشته‌اند سهمی از وقت آقای رئیس‌جمهور نداشتند.

این در حالی است که برخی از استانداران و همچنین ائمه جمعه در موقعیت‌های گوناگون این نکته را به روحانی گوشزد کرده‌اند که مردم استان‌ها در انتظار سفر وی و رسیدگی به برخی امور بر زمین مانده از دولت گذشته هستند.

*مدیریت غیر متمرکز از رجایی تا احمدی نژاد

مدیریت غیرمتمرکز و سرکشی به استانها و همچنین روستاها از سوی عالی‌ترین مقام اجرایی کشور سابقه‌ای به اندازه انقلاب اسلامی دارد ولی شاید بتوان شهید رجایی را بنیانگذار اصلی این امر عنوان کرد که در دوران ریاست جمهوری 40 روزه خود برای اولین بار بحث سفرهای استانی هیئت دولت را مطرح کرد.

بعدها در دوران ریاست جمهوری مقام معظم رهبری، هاشمی رفسنجانی و سید‌محمد خاتمی این مسئله با شدت و ضعف دنبال شد و روسای جمهور به طور معمول در دوران ریاست جمهوری چهار ساله خود یک بار به تمام استان‌های کشور سرکشی کرده بودند.

البته این سرکشی تنها محدود به مراکز استانها و همچنین شهرهای مهم استانها می‌شد و روستاها به صورت اتفاقی در لیست این سرکشی‌ها قرار می‌گرفتند اما دوران ریاست جمهوری احمدی‌نژاد یک تغییر رویکرد اساسی در این مسئله محسوب می‌شد که شاید شیوه جدیدی در مدیریت کشوری البته با تمام نقاط ضعف و قوت خود محسوب می‌شد.

*چهار دور سفر به سرتاسر ایران

سفرهای استانی جزو شعارهای انتخاباتی محمود احمدی‌نژاد در سال 84 و در کوران انتخابات ریاست جمهوری محسوب می‌شد به گونه‌ای که وی این شیوه جدید را با عنوان سبکی جدید در خصوص مدیریت کشور عنوان می‌کرد.

اولین سفر احمدی‌نژاد در دوران ریاست جمهوری وی به غیر از حضور در حرم مطهر حضرت امام رضا (ع) برای برگزاری اولین جلسه هیئت دولت، حضور در مراسم آغاز سال تحصیلی در شهرستان زلزله‌زده بم در اول مهر 1384 که آن زمان دوران نوسازی خود را می‌گذراند، بود.

 

البته پیش سفر به بم، رئیس جمهور  برای شرکت در اجلاس شصتمین مجمع عمومی سازمان ملل متحد عازم نیویورک شد.

غیر از این 2 سفر، اولین سفر استانی رسمی هیئت دولت به استان خراسان جنوبی در 18 آبان سال 1384 به عنوان یکی از مناطق محروم کشور انجام شد که به مدت سه روز به طول انجامید.

احمدی‌نژاد در طول ریاست جمهوری خود نزدیک به چهار بار به تمام استانهای ایران سرکشی کرد که البته دور چهارم آن به دلیل پایان یافتن دوران ریاست جمهوری وی ناقص ماند و به اتمام نرسید.

*از تمرکز زدایی تا هزینه های بالا

این سفرهای استانی از همان زمان منتقدان و البته طرفداران خاص خود را داشت که هر کدام از آنها در جای خود قابل بررسی است. گسترش مدیریت کشور از مرکز به روستاها، توجه به مناطق محروم، گره‌گشایی از پروژه‌های عمده عمرانی دولت و همچنین توجه به حضور مدیران ارشد در مناطق محروم از جمله ویژگی‌های این سفرها محسوب می‌شد.

در کنار این هزینه‌های بالا برای سفر هیئت دولت به استان و حضور رئیس‌جمهور در روستاها و شهرستان‌های گوناگون، بالا بردن بوروکراسی‌های اداری برای اجرای پروژه‌های جامع و همچنین عوام‌گرایی از جمله انتقاداتی بود که به این سفرها وارد می‌شد.

البته برخی استفاده‌های ابزاری از سفرهای استانی در پایان دوران ریاست جمهوری احمدی‌نژاد سبب شد تا تمام محاسن این سفرها پوشیده شود و انتقادات نسبت به ادامه آنها بالا بگیرد.

*کاندیداها چه گفتند

در دوران رقابت‌های انتخاباتی هرکدام از نامزدها به گونه‌ای در مقابل سفرهای استانی و یا به طور کلی سفر به مناطق محروم و استان‌ها برای جلوگیری از تمرکز‌گرایی در مدیریت دولتی موضع‌گیری کردند.

این موضع‌گیری‌ها طیف‌های گوناگونی از ضرورت ساماندهی آنها و تغییر روش عملکرد تا تسری سفرهای استانی به وزارتخانه‌ها را شامل می‌شد اما هیچکدام از کاندیداهای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ضرورت سرکشی دولت را به مناطق محروم منکر نشدند.

در این بین حسن روحانی در موضع‌گیری‌های گوناگون انتخاباتی خود بر این نکته تاکید می‌کرد که خواهان ادامه یافتن سفرهای دولت به مناطق محروم است اما باید تغییراتی در شیوه و عملکرد این سفرها اتخاذ شود تا معایب آنها پوشیده شود.

البته روحانی در دوران انتخابات ریاست جمهوری خود به ندرت درباره این مسئله صحبت کرده است و منسوبین به دولت نیز چندین بار به صورت کلی در این باره موضع‌گیری کرده‌اند. در آخرین موضع‌گیری نیز محمد شریعتمداری معاون اجرایی رئیس‌جمهور در گفت‌وگو با یک پایگاه خبری با اشاره به این نکته که سفرهای استانی همچنان ادامه خواهد یافت از ادامه یافتن سفرهای استانی با تغییر در شیوه و ساختار آنها خبر داد.

لازم به ذکر است که معاونت اجرایی نهاد ریاست جمهوری در دولت پیشین وظیفه ساماندهی این سفرها را برعهده داشت.

*فقط دو سفر ضروری خارجی روحانی در 80 روز ریاست جمهوری روحانی

روحانی تاکنون 2 سفر خارجی به دو کشور داشته است یکی از این سفرها برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در  آمریکا و دیگری برای حضور در اجلاس سران کشورهای عضو شانگهای قرقیزستان بوده است.

در این میان گمانه‌زنی‌های مختلفی برای اولین مقصد سفر داخلی روحانی مطرح شده است اما هیچ کدام تاکنون عملی نشده و این در حالی است که حدود سه ماه از آغاز دوران ریاست جمهوری وی گذشته است.

شاید در این میان دلایل مختلفی در این باره وجود داشته باشد که این سفرها را به تاخیر انداخته است اما انتظارات گوناگونی در این باره وجود دارد که ضرورت انجام هرچه سریعتر آنها را اجتناب‌ناپذیر می‌کند.

*ایلام اولین مقصد سفر احتمالی رییس جمهور

در این میان برخی شنیده‌ها نیز از انجام اولین سفر استانی رئیس‌جمهور حکایت می‌کند و به نظر می‌رسد ایلام اولین مقصد روحانی برای حضور در مراکز استان‌ها باشد.

این سفر که گفته می‌شود در اواخر آبان‌ماه صورت خواهد گرفت شاید به نوعی زنده‌کننده خاطره سفرهای استانی احمدی‌نژاد باشد اما اینکه ساختار و نوع این سفرها چگونه خواهد بود و آیا روحانی نیز به مراکز استانها سفر خواهد کرد یا نه نکته‌ای است که باید به انتظار آن نشست.

فارس





تاریخ ارسال مطلب : دوشنبه 92/7/29 | نویسنده : alamdarbasir
/رنج نامه یکی از همسران شهدا/
ما خانواده‌های شهدا نیز به عنوان پاسداران از حریم خونشان و پیام‌رسان خونشان و آرمان بلندشان، شجاعانه مقاوم و پابرجا ایستاده‌ایم و هستیم و در این راستا آرام نخواهیم نشست حتی اگر یک روز از عمرمان باقی مانده باشد.

 

 

 

به گزارش علمدار بصیر به نقل از فارس: دیروز داخل تاکسی در مسیر آزادی به پیچ شمیران، داشتم به دست‌هایی فکر می‌کردم که چگونه تردستانه و محترمانه در قالب قانون تحت هر عنوانی نام شهدا را از شناسنامه المثنی همسران شهدا حذف می‌کنند و به گریه‌ی همسر شهیدی به خاطر حذف نام شهیدش از شناسنامه‌اش.

او شناسنامه‌اش را جلوی چشم مجریان قانون ریز ریز کرده بود و از ته دلش فریاد می‌زد، من بدون شناسنامه هم می‌توانم زندگی کنم. نامش را می‌توانید از من بگیرید اما یادش را چه می‌کنید...؟

با خودم فکر می‌کردم که شهدا را انسان‌های آسمانی جلوه داده‌اند. نکند همسران شهدا هم حضرت مریم بودند و ما نمی‌دانستیم. چگونه است در شناسنامه‌هایشان فرزند دارند اما نام پدرشان مفقود است...؟

در لابه‌لای ذهنم دنبال پاسخی می‌گشتم که زنگ خبرنگار یکی از خبرگزاری‌ها خلوتم را بهم زد و بدون مقدمه راجع به نوشته نوه امام در فیسبوک دنبال پاسخ می‌گشت. گفتم: بیچاره‌ها همسران شهدا هم، انگار بلایی شده‌اند که به جان این جامعه اسلامی افتاده‌اند. و از هر طرف مورد هجمه هرچه خودی و ناخودی قرار می‌گیرند و در این راستا با وقاحت تمام بدون توجه به شخصیت عظمای امام خمینی(ره) حتی از او هم مایه می‌گذارند.

موضوع در نظرم آنقدر حقیر و بی‌ارزش جلوه می‌داد. حتی دوست نداشتم هیچ پاسخی به پرسش خبرنگار ندهم اما او همچنان مُصر به دریافت پاسخ از ذهن پریشان من بود. گفتم: خدایا اگر تخریب شخصیت وجودی امام و خانواده‌های شهدا نوشداروی جان صاحبان اراجیف است اما حالا چرا؟

حالا که تاکنون بیشتر از پنج هزار نفر از همسران شهدا به خاطر مواجه با انواع بیماری‌ها از دنیا رفته‌اند، بقیه‌ها هم به خاطر مواجه با انواع بی‌مهری‌ها از نواحی مختلف در گوشه‌ای کز کرده‌اند یا پیر شده‌اند و با انواع درد و بیماری‌ها دست و پنجه نرم می‌کنند و مثل شمعی در حال سوختن و رو به خاموشی هستند. امام رضوان‌الله علیه شخصیتش در ایران که بماند بلکه در تمامی دنیا آنجنان به اثبات رسیده است و آنچنان قوام دارد که نیازمند هیچ گونه تعریفی نیست و این اراجیف نمی‌تواند کوچکترین تأثیری در تخریب شخصیت والا و اندیشه الهی امام بگذارد. در مقطعی از زمان، تمامی دنیا صف واحده شدند بلکه بتوانند این پیر شریعت را از پای در آورند اما خود از پای درآمدند و همگی در مقابل اندیشه امام زانو زدند. دنیا به خوبی می داند که دین اسلام مثل خیلی‌های دیگر لغلغه زبان نبود بلکه دین با تمامی ابعادش در جای جای زندگی امام جریان داشت و ما این را در کتاب‌ها نخوانده‌ایم و یا از زبان‌ها نشنیده‌ایم. بلکه در کنار امام زندگی کرده‌ایم و با چشمان خود دیده‌ایم و با تمامی وجودمان لمس کرده‌ایم. بر همین اساس مردان ما مطیع بی چون‌و چرای امام، ولایت مدارانه به نوای حسینی‌اش عاشقانه لبیک گفتند و بدون هیچ شک و تردیدی مفتخرانه به پای اندیشه فرامین پیامبرگونه‌اش جانشان را خالصانه اهدا کردند.

ما خانواده‌های شهدا نیز به عنوان پاسداران از حریم خونشان و پیام‌رسان خونشان و آرمان بلندشان، شجاعانه مقاوم و پابرجا ایستاده‌ایم و هستیم و در این راستا آرام نخواهیم نشست حتی اگر یک روز از عمرمان باقی مانده باشد چرا که:

ما زنده برآنیم که آرام نگیریم

موجیم که آسودگی ما عدم ماست

*نویسنده: یکی از اعضاء مجمع بانوان راوی دفاع مقدس





تاریخ ارسال مطلب : دوشنبه 92/7/29 | نویسنده : alamdarbasir
می گویند مدیر سایت رئیس مجمع تشخیص مصلحت بدون هماهنگی اقدام به انتشار آن کرده است؛ در چنین شرایطی چه کسی پاسخگوی هزینه هایی است که به کشور و منافع ملی تحمیل می شود؟

به گزارش علمدار بصیر 1 ـ متاسفانه این روزها که کشور از یک سو درگیر مذاکرات سرنوشت ساز هسته ای و از سوی دیگر مشکلات اقتصادی است جریان یا جریان هایی دست به کار شده اند تا دانسته یا ندانسته با حاشیه سازی، افکار عمومی را منحرف و نیروهای درون انقلاب را به سمت درگیری های فرسایشی سوق دهند.

نقل قولی از جناب آقای هاشمی رفسنجانی به امام نسبت داده می شود که در فضای مذاکرات هسته ای معنایی دیگر می یابد.

سکوت ایشان و انتقادات دلسوزان درخصوص بی مبنا بودن آن به کشمکش هایی می انجامد و دست آخر آن که می گویند مدیر سایت رئیس مجمع تشخیص مصلحت بدون هماهنگی اقدام به انتشار آن کرده است. در چنین شرایطی چه کسی پاسخگوی هزینه هایی است که به کشور و منافع ملی تحمیل می شود؟

2 ـ در دوران اصلاحات، شاهد حرمت شکنی های بی شمار نسبت به شخص حضرت امام(ره) و دیدگاه های ایشان بودیم.

ظاهرا برخی متوهمانه بر این باورند که باز همان شرایط بر کشور حاکم شده است و می توانند با عبور از مقدسات، ارزش ها و باورهای مردم به اهداف خود برسند.

غافل از آن که حساسیت همین چند روز گذشته نسبت به اظهارات سخیف و اهانت آمیز برخی از منسوبان درباره امام نشان می دهد که امام همچنان و برای همیشه زنده است و مردم اجازه هیچ تعرض یا تحریفی در آرمان های بنیانگذار انقلاب اسلامی را نمی دهند.

همه آنهایی که با امام آشنایی دارند و سیره و منش آن بزرگمرد را دیده یا درباره آن شنیده اند، بخوبی می دانند ایشان نسبت به بیت، خانواده و نزدیکان خود با حساسیت و سختگیری خاصی برخورد می کردند.

نشانه های چنین حساسیتی را باید در نحوه برخورد امام با انحراف سید حسین خمینی (فرزند شهید مصطفی خمینی) در اوایل انقلاب، مخالفت امام با حضور مرحوم سید احمد خمینی در پست های اجرایی و... جستجو کرد.

اگر امانتداری و اعتماد امام به حاج احمد خمینی زبانزد عام و خاص است؛ آن هم نشانه دیگری است بر حساسیت امام در انتقال درست پیام ها و دیدگاه های امام.

3ـ هرچند دیدگاه ها و منش امام از چنان اصول محکم و استواری برخوردار است که هرگز با چنین اقداماتی قابل خدشه نیست، اما نمی توان مسئولیت نزدیکان و اعضای بیت محترم ایشان را در این مسیر نادیده گرفت. این حق طبیعی مردم و دلسوزان است که انتظار داشته باشند منسوبان به ایشان بیش از دیگران حرمت آن امام فقید را نگه دارند و چه بسا افرادی نظیر خانم نعیمه اشراقی یا زهرا اشراقی اگر زندگی خود را در سکوت خبری بگذرانند خدمت بیشتری به امام خواهند کرد تا این که به اظهاراتی کشانده شوند که حداقل خلاف عرف بوده و از تربیت شدگان در چنین بیت شریفی انتظار نمی رود.





تاریخ ارسال مطلب : دوشنبه 92/7/29 | نویسنده : alamdarbasir

 

این استدلال که «محرمانه بودن مذاکرات نشانه جدی بودن آن است»! بیشتر به یک شوخی شبیه است تا نظریه‌ای منطقی، آنهم در عرصه دیپلماتیک! همین دیروز روزنامه صهیونیستی هاآرتص فاش کرد ...

این استدلال که «محرمانه بودن مذاکرات نشانه جدی بودن آن است»! بیشتر به یک شوخی شبیه است تا نظریه‌ای منطقی، آنهم در عرصه دیپلماتیک! همین دیروز روزنامه صهیونیستی هاآرتص فاش کرد که نمایندگان آمریکا و انگلیس، بعد از مذاکرات ژنو، متن مذاکرات و محتوای بسته پیشنهادی ایران را در اختیار اسرائیل گذاشته‌اند. بنابراین به مردم و دلسوزان نظام حق بدهید که بپرسند؛ آیا متن مذاکرات فقط برای مردم ایران محرمانه است و نه برای دشمنان تابلودار نظام؟!
به گزارش علمدار بصیر: حسین شریعتمداری امروز در روزنامه کیهان نوشت:
1 - اواخر بهمن ماه 1378 در پی 61 فقره شکایت که آقای کرباسچی - شهردار تهران- علیه کیهان مطرح کرده بود به دادگاه رفته بودم. برای هریک از 61 شکایت شهرداری تهران پرونده جداگانه‌ای تشکیل شده بود و اکثر قریب به اتفاق آنها فاقد مبنا و ملاک حقوقی بود تا آنجا که تعجب دادگاه و اعضای هیئت منصفه را به دنبال داشت. انگار وکلای شهرداری طی چندماه تمامی صفحات کیهان را «تی» کشیده و هر جا نام و نشانی از شهردار و شهرداری یافته بودند، شکایتی پیوست آن کرده و به دادگاه داده بودند. در مقدمه دفاعیات خویش خطاب به آقای کرباسچی- که البته در دادگاه حضور نداشت- گفتم؛ کاش به جای استفاده از چند وکیل و هزینه‌ای که برای ردیف کردن این همه شکایت بی‌مورد کرده‌اید، از خود بنده می‌خواستید و یا دوستانه مشورت می‌گرفتید تا لااقل چند مورد قابل شکایت از کیهان را تهیه کرده و در اختیارتان می‌گذاشتم!
2- در پی انتقاد کیهان به ادعای محرمانه بودن مذاکرات هسته‌ای ژنو و تاکید بر این واقعیت که با توجه به حضور 6 هیئت مذاکره کننده از شش‌کشور عضو گروه 5+1 و رابطه ارگانیک و رسما اعلام شده آمریکا با رژیم صهیونیستی، کمترین زمینه‌ای برای محرمانه ماندن مذاکرات وجود ندارد، انبوهی از اعتراض‌های آمیخته به فحاشی و ناسزا نثار کیهان شد که هنوز هم با همان شدت و عصبانیت ادامه دارد. نگاهی هرچند گذرا به این فحاشی‌ها که از سوی مجموعه همیشه هماهنگ روزنامه‌های زنجیره‌ای، سایت‌های وابسته به اصحاب‌فتنه و رسانه‌های بیگانه علیه کیهان تدارک دیده شده است به وضوح نشان می‌دهد که این ناسزاها فقط ناسزاست و با هیچ منطق علمی، استدلال و یا درک و فهم سیاسی همراه نیست و نکته درخور توجه آن که تقریبا تمامی آنها متن مشابهی دارند و یادآور انشانویسی دانش‌آموزان چند دهه قبل از روی کتاب‌های «تعلیم انشاء» است که همه با این جمله شروع می‌شد «البته واضح و مسلم و مبرهن است که...»! و با این جمله خاتمه می‌یافت که «این بود انشای بنده تا ببینیم انشای دیگران چه باشد»؟! برای مثال به شماره دیروز روزنامه زنجیره‌ای بهار و شرق و... نگاهی بیندازید؛
چندین مقاله و گزارش با مضمون‌های مشابه علیه کیهان ردیف کرده‌اند ولی دریغ از یک کلمه حرف منطقی و یا ارائه یک استدلال خشک و خالی. درک این نکته نیازی به بررسی‌های پیچیده ندارد و برای پی بردن به آن کافی است، یادداشت‌های کیهان را با یادداشت‌ها و گزارش‌های طرف مقابل مقایسه کنید و خود به قضاوت بنشینید.
3- و اما، در این وجیزه، سخنی دوستانه و خیرخواهانه با رئیس جمهور محترم و جناب آقای دکتر ظریف در میان است و آن، این که، دوستان و هواداران یاد شده- اگر واقعا دوست باشند که بسیاری از آنها نیستند- نه‌فقط برای شما «یار شاطر» نخواهند بود، بلکه «بار خاطر» هستند و مصداق کلام سعدی که «ناخوش آوازی به بانگ بلند قرآن همی خواند، گفتمش برای چه می‌خوانی، گفت؛ برای خدا، گفتمش؛ برای خدا مخوان!» چرا که؛
«گر تو قرآن بدین نمط خوانی ببری رونق مسلمانی» 
حضرات روحانی و ظریف! شما بزرگواران درباره ضرورت محرمانه ماندن مذاکرات- با عرض پوزش- دچار یک اشتباه فاحش شده و موضوع را جا به‌جا مطرح کرده‌اید. نکته‌ای که اگر به آن توجه می‌کردید، با این همه اعتراض به‌حق و دلسوزانه روبرو نمی‌شدید، از روزنامه‌های زنجیره‌ای و اصحاب فتنه و مدیران بیرونی آنها انتظار نیست که توان درک این نکات را داشته باشند ولی از شما این انتظار هست. توضیح آن که؛
4- در هر نظام حکومتی، اسرار و مسائلی هست که برای حفظ منافع ملی باید محرمانه باقی بماند و اعلام و طرح علنی آن می‌تواند برای نظام و مردم آسیب‌های جدی در پی داشته باشد. حضرت امام- رضوان‌الله تعالی علیه- در همین باره خطاب به مردم می‌فرمودند از مسائلی سؤال نکنید که اگر مسئولان محترم ناچار به بیان آن باشند، نظام و منافع آن با آسیب روبرو می‌شود. در این حالت منظور آن نیست که مردم نامحرمند، بلکه اینگونه مسائل اگر به صورت علنی مطرح شوند، در میدان دید چشم‌ها و شنود گوش‌های نامحرم دشمنان نیز قرار خواهند گرفت و دقیقاً به همین علت است که باید برای همیشه و یا در مقطعی از زمان، محرمانه و طبقه‌بندی شده باقی بمانند.
تصدیق می‌فرمایند که متن مذاکرات ژنو نمی‌تواند از نوع مسائل و موضوعات یاد شده باشد و در فهرست مسائل ناگفتنی و محرمانه به شمار آید. زیرا مذاکرات ژنو در حضور اعضای شش‌گانه هیئت‌های 5+1 صورت پذیرفته است، یعنی همان‌هایی که اگر قرار باشد نکته‌ای محرمانه بماند باید از نگاه و نظر آنها دور نگاهداشته شود. چرا که هیئت‌های مذاکره کننده کشورهای 5+1، حریف و طرف مقابل ماجرا هستند و به یقین اگر احساس کنند نفع ما در محرمانه بودن فلان نکته است، دقیقاً همان نکته را علنی خواهند کرد. که دیدیم چنین کردند و با عرض پوزش باید گفت؛ این استدلال که «محرمانه بودن مذاکرات نشانه جدی بودن آن است»! بیشتر به یک شوخی شبیه است تا نظریه‌ای منطقی، آنهم در عرصه دیپلماتیک! همین دیروز روزنامه صهیونیستی هاآرتص فاش کرد که نمایندگان آمریکا و انگلیس، بعد از مذاکرات ژنو، متن مذاکرات و محتوای بسته پیشنهادی ایران را در اختیار اسرائیل گذاشته‌اند. بنابراین به مردم و دلسوزان نظام حق بدهید که بپرسند؛ آیا متن مذاکرات فقط برای مردم ایران محرمانه است و نه برای دشمنان تابلودار نظام؟!
5- اکنون وقت بازگشت به خاطره‌ای است که در بند اول این یادداشت آمده بود و باید همان پیشنهاد نگارنده به آقای کرباسچی را، این بار خطاب به آقای ظریف تکرار کرده و عرض کنیم؛ اگر جای شما بودیم انبوه تحلیل‌ها و تفسیرهای بی‌سروته و خنده‌داری که روزنامه‌های زنجیره‌ای و سایت‌های وابسته به فتنه برای توجیه محرمانه بودن متن مذاکرات ژنو نوشته و می‌نویسند را متوقف می‌کردیم و به جای آن، از کیهان می‌خواستیم برای مردم توضیح بدهد که کدام بخش از ماجرا بایستی محرمانه باشد و کدام بخش آن نباید و نمی‌تواند محرمانه بماند. نکته‌ای که هیچکدام از روزنامه‌های زنجیره‌ای و دوست‌نمایان سینه‌چاک دولت- انشاءالله اعتدال- به آن کمترین اشاره‌ای نکرده‌اند و آن، این که؛
6- متن مذاکرات و آنچه در نشست ژنو میان هیئت ایرانی و هیئت‌ها و نمایندگان گروه 5+1 مطرح و رد و بدل شده است، به دلایلی که شرح آن گذشت نمی‌تواند محرمانه باقی بماند و نمانده است. ولی نکته دیگری در میان است که محرمانه بودن آن ضروری است. این نکته که باید محرمانه بماند، انگیزه و اهداف پشت صحنه‌ای است که از پیشنهاد و یا بسته ارائه شده جمهوری اسلامی ایران در میان بوده و هست. توضیح آن که، می‌توان فرض کرد، هیئت مذاکره کننده کشورمان، با ارائه بسته پیشنهادی و نشان دادن «در باغ سبز»! گروه 5+1 را وادار کند از لاک و پوشش دروغینی که به بهانه نظامی بودن فعالیت هسته‌ای ایران، برای خود ساخته و به دنیا پمپاژ کرده است، خارج شود. و از این طریق چهره واقعی حریف که اصرار بر مواضع غیر حقوقی و غیرفنی و در یک کلام باج‌خواهی از ایران اسلامی است، برای همگان به وضوح قابل دیدن باشد. این نکته، اگر منظور تیم هسته‌ای کشورمان بوده باشد، می‌تواند نمونه‌ای از نرمش قهرمانانه تلقی شود. فرض کنید، در جبهه جنگ یکی از گردان‌های نظامی- مثلاً گردان مقداد از لشکر محمد رسول‌الله(ص)- در نقطه‌ای روی دشمن آتش می‌ریزد و سپس با حمله متقابل دشمن اقدام به عقب‌نشینی می‌کند. این صحنه را در ذهن خود مجسم کنید. تصور اولیه آن است که گردان مقداد از مقابل دشمن گریخته است ولی واقعیت پنهان-محرمانه- این است که گردان مقداد با این ترفند نظامی، ارتش دشمن را به محل کمین نیروهای خودی می‌کشاند. بدیهی است که انگیزه و پشت صحنه این اقدام گردان مقداد بایستی «محرمانه» باشد، اما ظاهر ماجرا، یعنی تبادل آتش میان دو طرف نمی‌تواند محرمانه بماند و محرمانه ماندن آن ضرورتی هم ندارد.
7- همانگونه که حضرت آقا،‌ مانند همیشه و به درستی فرموده‌اند، در اعتماد به دولت - و از جمله هیئت ایرانی مذاکره کننده هسته‌ای- تردیدی نیست، اما علاوه بر قابل اعتماد بودن که هستند، تدبیر و درایت نیز - مخصوصاً از دولت تدبیر- مورد انتظار است ولی آقایان در اعلام این که کدام بخش از ماجرا باید محرمانه بماند، ‌درایت لازم را نداشته‌اند و به جای آن که انگیزه و اهداف پشت صحنه خود از پیشنهاد ارائه شده را محرمانه معرفی کنند که برای همگان قابل قبول است، متن مذاکرات را که با حضور چشم‌ها و گوش‌های نامحرم هیئت‌های نمایندگی کشورهای 5+1 مطرح شده است، محرمانه! اعلام کرده‌اند! 
8- بار دیگر خطاب به آقایان دکتر روحانی و دکتر ظریف می‌گوئیم؛ لطفا در نوشته‌ها و تحلیل‌های جماعت مورد اشاره و روزنامه‌ها و سایت‌های آنان دقت بفرمائید، آیا در میان انبوه نوشته‌ها و اظهارنظرهای آنان می‌توانید تفاوت چندانی با آنچه رسانه‌های آمریکایی و انگلیسی و اسرائیلی می‌نویسند، پیدا کنید؟ با جرأت می‌توان گفت که پاسخ این سؤال منفی است. بنابراین به آسانی می‌توان نتیجه گرفت که حرکت و مواضع کنونی جماعت یاد شده از دو حال خارج نیست؛ یا این که توان درک مسئله را ندارند- که بسیاری از آنها ندارند- و یا ساز دشمن را کوک می‌کنند. از این روی نمی‌توان و نباید از توطئه برخی اصحاب فتنه که متاسفانه در دولت لانه کرده‌اند، غافل بود. این جماعت، مذاکرات هسته‌ای را بهانه‌ای برای عقب‌نشینی از منافع ملی تلقی می‌کنند. برای آنها «تاکتیک» مهم نیست بلکه استراتژی آنها وطن‌فروشی است و صد‌البته بدیهی است که با حضور همیشه هوشیار و نگاه ملکوتی رهبر بیدار انقلاب و مردم پای در رکاب آن حضرت، باز هم سر خود را به سنگ می‌کوبند.

حسین شریعتمداری

 





تاریخ ارسال مطلب : دوشنبه 92/7/29 | نویسنده : alamdarbasir
رئیس کمیته انضباطی رای های این کمیته را درباره چهار تیم لیگ برتری اعلام کرد.

 

 

 

به گزارش علمدار بصیر و به نقل از سایت رسمی فدراسیون فوتبال، اسماعیل حسن‌زاده رئیس کمیته انضباطی درباره پرونده مجادله لفظی علی دایی و محمد مایلی‌کهن گفت: پرونده مجادله لفظی مایلی‌کهن و علی دایی بعد از بازی صبا و پرسپولیس که در رسانه‌ها با مصاحبه‌های گوناگون علیه یکدیگر انجام دادند، هر کدام از سرمربیان دو تیم به یک جلسه از همراهی تیم خود محروم و پرداخت 10 میلیون تومان جریمه نقدی محکوم شدند.

وی در ادامه درباره پرونده بازی داماش و پرسپولیس که در ورزشگاه آزادی برگزار شده بود، گفت: علی دایی سرمربی تیم پرسپولیس به دلیل رفتار غیر ورزشی نسبت به تیم داوری به مدت یک جلسه از همراهی تیم خود محروم و به پرداخت 30 میلیون ریال جریمه نقدی محکوم شد و به دلیل اهانت‌های مکرر تماشاگران تیم پرسپولیس نسبت به تیم حریف، از باشگاه پرسپولیس یک امتیاز کسر و همچنین به دلیل یک دقیقه تاخیر در ورود به زمین مسابقه در نیمه دوم توسط بازیکنان این تیم، باشگاه پرسپولیس به پرداخت 3 میلیون ریال جریمه نقدی محکوم شد.

حسن‌زاده در ادامه درباره پرونده حوادث رخ داده در دیدار دو تیم تراکتورسازی تبریز و فولاد خوزستان گفت: به دلیل فحاشی و به کار بردن الفاظ رکیک توسط تماشاگران تیم میزبان (تراکتور) نسبت به داور مسابقه، از این تیم یک امتیاز کسر شد و تیم فوق به پرداخت 50 میلیون ریال جریمه نقدی محکوم شد. ضمن اینکه به دلیل رفتار ناشایست لوسیانو پریرا مهاجم تیم فولاد خوزستان، وی به مدت یک جلسه از همراهی تیم خود محروم و به پرداخت 20 میلیون ریال جریمه نقدی محکوم شد. مجید جلالی سرمربی تیم تراکتور نیز به دلیل مصاحبه تحریک کننده بعد از مسابقه، از سوی کمیته انضباطی تذکر گرفت.

وی در پایان گفت: دیدار دو تیم ملوان بندر انزلی و گسترش فولاد تبریز در انزلی نیز برگزار شد که به دلیل رفتار ناشایست تماشاگران تیم ملوان، این باشگاه به  پرداخت 30 میلیون ریال جریمه نقدی محکوم شد. ضمن اینکه با توجه به زیاد شدن مصاحبه‌های غیر قانونی و اهانت‌آمیز توسط برخی اهالی فوتبال و سرمربیان تیم ها در نشست‌های مطبوعاتی در روزهای اخیر، تذکر می‌دهیم که در صورت تکرار مصاحبه‌های غیر مجاز، بی‌شک برخورد جدی خواهد شد.





تاریخ ارسال مطلب : دوشنبه 92/7/29 | نویسنده : alamdarbasir
حاج عیسی خدمتگذار حضرت امام(ره) گفت: نوه‌ امام که کسی نیست؛ اگر خود امام هم خلاف دین و قرآن حرف می‌زد کسی به آن توجه نمی‌کرد به همین خاطر نباید به این حرف‌ها اهمیت داد.

به گزارش علمدار بصیر: حاج عیسی جعفری خدمتگزار حضرت امام در گفت‌و‌گو با خبرنگار شبکه اطلاع رسانی دانا در خصوص نقل قول‌های منتسب به امام(ره) از سوی برخی‌ها طی روزهای گذشته اظهار داشت: نباید به سخنان بعضی‌ها اهمیت داد؛ چرا که این سخنان بیخود است.

 

وی افزود: اگر امام به دلیلی غیر از اسلام و دین و قرآن قیام می‌کرد هیچ کس به سخنان وی گوش نمی داد؛ حرف هایی که این روز‌ها به نقل از امام مطرح می‌شود بر علیه نظام و دین است لذا نباید به این حرف‌ها اهمیت داد.

 

حاج عیسی ادامه داد: من پیامی به نوه امام ندارم و وی باید آن چیزی را که می گویم عمل کند.

 

وی گفت: نوه‌ امام که کسی نیست؛ اگر خود امام هم خلاف دین و قرآن حرف می‌زد کسی به آن توجه نمی‌کرد به همین خاطر نباید به این حرف‌ها اهمیت داد.سخنان برخی ها علیه‌ دین و قرآن و جمهوری اسلامی است.

 

خدمتگزار امام در مورد نقل خاطره در مورد امام از سوی هاشمی گفت: آقای هاشمی در آن زمان در دروازه دولت سکونت داشت و از همان زمان خطی را دنبال می‌کرد که این خط غیر از جمهوری اسلامی ایران بود.

 

وی اضافه کرد: در آن زمان امام آقای هاشمی را خواست تا هم وی را از ادامه طی مسیر درخطی که دنبالش بود بازدارد و هم اینکه از سیاست وی استفاده کند و به همین دلیل بود که آقای هاشمی به مکان فعلی که متعلق به یک سرهنگ بود نقل مکان کرد تا نزدیک امام باشد.

 

وی تاکید کرد: ما از ریشه همه این مسائلی که مطرح می شود آگاه هستیم.

 

حاج عیسی با تأکید بر مواضع ضد استکباری امام افزود: امام امریکا را مثل سگ درنده‌ای می‌دانست که اگر پا روی دمش بگذاریم پارس می‌کند و در کل ایشان هیچ اعتقادی به رابطه با آمریکا نداشت و اگر کسی خلاف این بگوید دروغ گفته است.

 





تاریخ ارسال مطلب : یکشنبه 92/7/28 | نویسنده : alamdarbasir
درپی حمله روزنامه‌های زنجیره ای اصلاحات به مداحان
هیس؛ مداحان فریاد نمی‌زنند
موج تخریب رسانه ای چندروزی است که به مداح و مداحی رسیده است. رسانه های زنجیره ای اصلاح طلب با استفاده از یک خبر منتشر شده سعی نمودند موضع منفی خود را قبال مداح و مداحی و سیاسی بودن مداحی ها نشان داده و در تخریب این جامعه تاثیرگزار بکوشند.

به گزارش علمدار بصیر به نقل از فرهنگ،این روزها که فاصله چندانی تا آغاز محرم و روزهای عزا و نوحه سالار و سرور شهیدان حضرت اباعبدالله‌الحسین‌علیه‌السلام نداریم، مداحان از مهم‌ترین سوژه‌های خبری خصوصاً در رسانه‌های اصلاح‌طلب و بعضی گروه‌های نزدیک به آنها هستند.

بهانه این امر نیز، سخنان اخیر یکی از مداحان درباره حذف شعار «مرگ بر آمریکا» است. هر چند اصل خبر در یکی از رسانه‌های زنجیره‌ای اصلاح‌طلبان منتشر و در  سایت‌های هم‌سوی آنها منتشر شد اما بعضاً پایگاه‌های خبری جریانات دیگر نیز اقدام به نشر خبر مذکور، آن هم با آب و تاب فراوان کردند(1). این اتفاق و واکنش‌های بعدی، خود گویای آن است که کدامین گروه‌ها و جریان‌های سیاسی و با کدام انگیزه به مداحان می‌تازند، اما با این وجود، قدری کنکاش در همین زمینه، می‌تواند روشنگر بعضی مسایل باشد.

پدیده مداحی در مقابل انحراف اصلاحات

کمتر کسی است که پای صحبت‌های مداحان معروف نشسته باشد اما ایستادگی جامعه مداحی در برابر انحرافات دوره اصلاحات و البته آتش‌سوزی مسجد ارک را در سال 1383 فراموش کرده باشد.(2) جالب آنجاست که در آن سالها، روزنامه‌های و نشریات متعدد زنجیره‌ای، تنها به‌سبب آنکه در مسیر خط سیاسی مطلوب دولت وقت بودند، به‌خوبی مورد حمایت‌های مادی و معنوی قرار می‌گرفتند، از برگزاری کنسرت‌های آنچنانی حمایت می‌شد و حتی دولت اصلاحات در مقام دفاع از هتاکان به حریم مراجع تقلید، تمام قد وارد عرصه می‌شد(3) اما هزاران عاشق اهل‌بیت‌علیهم‌السلام، باید با ابتدایی‌ترین امکانات در مسجد ارک سر می‌کردند. ناگفته نماند که بی‌تفاوتی‌ها حتی بعد از این فاجعه نیز ادامه یافت و  در میان فجایع انسانی بی‌شماری که در هشت‌ساله سکانداری اصلاحات بر دولت به‌وقوع پیوست (مانند ماجرایی که در حاشیه بازی فوتبال ایران و ژاپن روی داد و البته بهانه‌ای شد برای انتقام گیری اصلاح‌طلبان از نیروی انتظامی)(4)، بیشترین کم‌توجهی نثار حادثه دیدگان این فاجعه گردید!

مداحان، سال 84 و انتخاب احمدی نژاد

نقطه اوج حضور مداحان در عام سیاست، شاید نقش‌آفرینی آنها در انتخابات سال1384 باشد، همان جایی که رأی‌دهندگان ایرانی خواب را از چشم امثال شیخ اصلاحات ربودند!(5)

کمتر کسی است که بتواند نقش مداحان در روشنگری و برگزاری شکوهمند انتخابات سال1384 را نادیده بگیرد. هر چند این موضوع به سبب نتیجه‌ای که از رأی مردم حاصل آمد، به مثابه زهر، کام اصلاح‌طلبان، کارگزاران، تکنوکرات‌ها و بسیاری از گروه‌های دیگر سیاسی را تلخ کرد.

مداحان و حماسه 9دی

یکی دیگر برهه‌های مهم تاریخی که متأسفانه این روزها سخن گفتن از آن، دلخوری بعضی از صاحبان مناصب دولتی را موجب خواهد شد، روز 9دی و خروش ملت مسلمان ایران در برابر هتاکان به عاشورای حسینی و فتنه‌گران است.

بی‌شک شکوه حضور میلیون‌ها مسلمان در این روز و آفریدن صحنه‌های ماندگاری از عشق به اسلام و اهل‌بیت‌علیهم‌السلام، شعارها علیه فتنه‌گران و حامیان آنها و همه اتفاقات دیگر، بدون همراهی مداحان، به‌وجود نمی‌آمد. با این وصف بدیهی است که بعضی جریانات از هر فرصتی برای به حاشیه راندن مداحان استفاده کنند.

رابطه اصلاح‌طلبان با جامعه مداحان

رابطه اصلاحات هرگز با مداحان خوب نبوده است. همانگونه که اشاره شد، ایستادگی در برابر انحرافات اصلاح‌طلبان، موضوع روشنگری‌های مداحان در انتخابات مختلف و تبیین ابعاد فکری و تندروی بعضی چهره‌های اصلاح‌طلب و سایر اتفاقات از این دست در کنار نقش‌آفرینی مداحان در خنثی‌سازی فتنه88 سبب شده است تا رسانه‌های اصلاح‌طلب با محوریت هجمه به مداحان معروف، اساس مداحی را زیر سوال ببرند.

در این بین نیز کم نیستند نان‌به‌نرخ روز خورهایی که بر اساس منافع خود، یک روز نقش حامی و روز دیگر نقش منتقد جریان مداحی را بازی می‌کنند.

رد پای انحراف

شاید نیازی نباشد زیاد در مورد شکایت‌های افراد حاضر در دولت نهم از مداحان معروف صحبتی به میان آید چرا که جزئیات آن هنوز از خاطر کسی، محو نشده است.(6)

آزادی بیان

در حال حاضر، همان افرادی که سالها با «شعار آزادی»، «زنده باد مخالف من»، «تساهل و تسامح» و امثال آن، خود را محور حق و حقیقت جلوه داده‌اند، با آزادی بیان رسانه‌های بیگانه، معاندان نظام، فتنه‌گران سال88 و عناصر مسأله‌دار جریان مطبوعات زنجیره‌ای موافقند اما کمترین اظهار نظر مداحان را بر نمی‌تابند.

مداحان در حیاط خلوت فتنه

در این بین حضور بعضی از مداحان در هیئت‌های مذهبی دانشگاه‌های کشور و ایفای نقش فعال در بصیرت‌افزایی دانشجویان و برهم زدن نظم دلخواه گروه‌های شناخته شده و بدسابقه سیاسی، یکی از دلایل حمله رسانه‌های زنجیره‌ای به مداحان است.

متأسفانه بعضی دانشگاه‌های کشور در چهار سال قبل تبدیل به حیاط خلوت فتنه شده بودند اما امروز مجموعه فعالیت‌های جوانان انقلابی توانسته است مانع از ادامه آن روند شود. فعالیت‌هایی که با همراهی جامعه مداحی کشور و استعانت گرفتن از تعلیمات راستین اسلام و اخلاق اهل‌بیت‌علیهم‌السلام انجام شده است.

کلام رهبر انقلاب درباره مداح و مداحی

«رتبت مداحى و منبر مداحى یکى از باشرافت‌ترین رتبه‌ها و منبرهاست. در این زمینه ما خیلى صحبت کرده‌ایم، که دیگر نمى‌خواهیم تکرار کنیم. امروز هم بحمداللَّه اقبال مردم و جوان‌ها به نواى مداحان، اقبال خوبى است. مى‌بینید مردم، استقبال مى‌کنند، علاقه نشان مى‌دهند، اجتماع مى‌کنند، صحبت مى‌کنند، پول مى‌دهند؛ این یک موقعیت است. موقعیت وقتى حساس شد، وظیفه حساس و خطیر مى‌شود.» پنجم مرداد1384(7)

«این ملت بیست و هشت سال است که با توطئه‌ى امریکا، با دشمنى امریکا، با انواع و اقسام لطمه‌زدنهاى امریکا مواجه است. هر کار توانستند علیه این ملت کرده‌اند. مواظب باشید مرزهاتان را مشخص کنید. کسانى هستند مزدور آنهایند؛ کسانى هستند نوکر آنهایند؛ کسانى هستند در خدمت آنهایند. مرزهاتان را با اینها هم روشن کنید و مشخص کنید. وقت بصر و صبر، یکى همین‌جاست؛ بصیرت. ملت ایران وقت انتخابات که میرسد، احتیاج به بصیرت دارد؛ نگاه کند ببیند دشمن چه موضعى گرفته است در قبال این حرکت عظیم مردمى؛ حواس خود را جمع کند، تصمیم درست بگیرد. این هم وظیفه‌ى ما مردم است که بایستى مراقبت کنیم.» نوزدهم دی‌ماه1386(8)

آیا مداح خوب نباید سیاسی باشد؟

یقیناً پیچیدن نسخه برای مداحی و تلاش برای زدودن سیاست از آن، خیانتی آشکار به اهداف والای عزاداری شیعیان بر مصائب اهل‌بیت‌علیهم‌السلام است.

سنگر مداحی، یکی از سنگرهای حفظ و احیای ارزش‌های دینی و انقلابی و جایگاهی برای صیانت از حقوق ملت است. عجیب آنجاست که بعضی جریان‌های فکری سکولار، از یک سو تولید و تعداد تشکل‌های مردم‌نهاد (یا همانNGOها) را نشانه توسعه فرهنگی جامعه دانسته و این الگوی غربی را ترویج می‌دهند اما شاکله فرهنگی و شبکه اجتماعی متشکل از ده‌ها و شاید صدها هزار هیئت مذهبی را که بر پایه دین‌مداری شکل گرفته است، تنها به‌بهانه انتقاد از بعضی مداحان، مورد هجوم شدید قرار می‌دهند!

کسانی که مداحان و مداحی را جدا از سیاست خواسته و خواهان حذف مداحان سیّاس هستند، خواه‌ناخواه در خیانتی مشهود، آب در آسیاب دشمن ریخته و سنگرهای دفاع از فرهنگ ملی و دینی را تخریب می‌کنند.

البته نباید فراموش کنیم که بعضی از اشتباهات، موجبات سوءاستفاده دشمنان از فعالیت‌ها و بعضی سخنان مداحان را در تعدادی از برهه‌های تاریخی فراهم کرده است، اما آیا حجم این اشتباهات (که عموماً سهوی بودن آنها قابل مشاهده است) می‌تواند علتی قانع‌کننده برای نادیده گرفتن اشتباهات و کج‌روی‌های بعضی منتقدان و دشمنان جریان مداحی باشد؟





تاریخ ارسال مطلب : یکشنبه 92/7/28 | نویسنده : alamdarbasir
ساعاتی قبل یک خانواده بهایی در قائمشهر با حضور در بیت آیت الله معلمی به دین اسلام مشرف شد.

به گزارش علمدار بصیر به نقل از سایت بلاغ از قائمشهر، ساعاتی قبل طی مراسمی یک خانواده 3 نفره بهایی با حضور در بیت آیت الله معلمی نماینده مردم مازندران در مجلس خبرگان رهبری و امام جمعه مردم شهرستان قائمشهر با گفتن شهادتین به دین مبین اسلام مشرف شدند.

در این مراسم آیت الله معلمی پس از موعظه و تبریک به این خانواده چند جلد کلام الله مجید و کتب ادعیه به این خانواده اهدا نمود.





تاریخ ارسال مطلب : یکشنبه 92/7/28 | نویسنده : alamdarbasir
مرضیه دباغ با اشاره به سخن پراکنی های اخیر یکی از نزدیکان امام راحل گفت: اینگونه سخن پراکنی ها توطئه علیه امام راحل است و افرادی که این مطالب را به نقل از امام (ره) بازگو می کنند، انسان های درستی نیستند و هوی و هوس دنیوی و امور مادی بر آنها حاکم شده است.

به گزارش علمدار بصیر مرضیه دباغ یکی از مبارزان انقلابی و از یاران امام خمینی (ره) در گفت و گو با خبرنگار طنین یاس با اشاره به اینکه امام (ره) در دو مراسم جداگانه برای پاسدارها سخنرانی کردند، گفت: امام (ره) در یکی از سخنرانی های خود در خصوص شأن و منزلت پاسدار و ثواب و اجرهایی که در جبهه ها می برند صحبت کردند و در همین مراسم بود که فرمودند ( کاش من هم پاسدار ) بودم.

 

وی ادامه داد: امام (ره) در مراسم دیگری که در جمع پاسداران صحبت می کردند در خصوص اهمیت و جایگاه ازدواج سخن می گفتند و به آنها پیشنهاد می دادند که همسران جوان شهدا را برای ازدواج انتخاب کنند؛ چرا که خود ازدواج اجر و ثواب دارد و با این کار ثواب آنها دو چندان می شد.

 

دباغ؛ در خصوص مسئله اخیری که توسط یکی از بیت امام خمینی(ره) پیش آمده است، گفت: این گونه اظهار نظرهای خارج از واقعیت در طول تاریخ در حق بزرگان نیز وجود داشته است.

 

این بانوی انقلابی گفت: این دست از مطالب که به نقل از امام خمینی (ه) در سایت ها و فضای مجازی قرار می گیرد، توطئه علیه امام راحل است و افرادی که این مطالب را به نقل از امام (ره) بازگو می کنند، انسان های درستی نیستند و هوی و هوس دنیوی و امور مادی بر آنها حاکم شده است.

 

وی با اشاره به سایر اسناد موجود در دست بیت امام خمینی (ره) گفت : چرا نزدیکان امام مبادرت به انعکاس سایر اسناد موجود در دستشان نمی کنند و اگر صادق هستند چرا نامه دختر امام (ره) به آقای هاشمی رفسنجانی را در دوره انتخابات دولت یازدهم در صفحات مجازی قرار نمی دهند.





تاریخ ارسال مطلب : یکشنبه 92/7/28 | نویسنده : alamdarbasir
متولی حرم امام بودن و عنوان یادگار امام را داشتن الزاماتی دارد که یکی از آنها جلوگیری از اقدامات حرمت شکنانه توسط منسوبین امام است و درصورت عدم امکان و یا مواجه شدن با عمل انجام شده، نشان دادن عکس العمل فوری و تصحیح یا تکذیب مطلب یا مطالبی است که موجب نگرانی و اعتراض مردم می‌شود.

به گزارش علمدار بصیر: روزنامه جمهوری اسلامی، نزدیک به هاشمی رفسنجانی، امروز یکشنبه 28/07/92  در سرمقاله خود نوشت: در روزهای اخیر، اعتراضات زیادی به بعضی منسوبین امام خمینی رضوان‌الله تعالی علیه به خاطر سخنانی که از آنها در رسانه‌های مکتوب یا مجازی منتشر شده، صورت گرفته است و هنوز هم ادامه دارد. اینکه آیا این اعتراضات درست است یا نه؟ مقوله مهمی است که باید مورد توجه قرار گیرد تا هم منسوبین با وظایف خود آشنا شوند و هم معترضان بدانند در چه چارچوبی می‌توانند اعتراض کنند.

قبل از پاسخ دادن به این سؤال، لازم است به جایگاه امام خمینی اشاره‌ای داشته باشیم تا بهتر بتوانیم مقوله مورد نظر را مورد بررسی قرار دهیم.

امام خمینی، از نوادر تاریخ است که به دلیل ویژگی‌های کم نظیر توانست کارهای بزرگی انجام دهد و مسیر تاریخ را در یکی از حساس‌ترین مقاطع تغییر دهد. اهمیت امام خمینی فقط به این نیست که انقلاب اسلامی را رهبری کرد و به پیروزی رساند و نظام جمهوری اسلامی را در ایران بنیان گذاشت. این کارهای بزرگ از نتایج شخصیت کم نظیر امام خمینی است که با تهذیب نفس، اخلاص، بی‌اعتنائی به مادیات، توجه عمیق به مبدأ و معاد، رسیدن به قله بلند عرفان و پای‌بندی تام و تمام به احکام‌الله شکل گرفته بود. با این ویژگی‌ها بود که امام خمینی محبوب قلوب شد و توانست با دست خالی تمام قدرت‌های جهانی مسلط بر ایران را وادار به عقب نشینی کند و رژیم دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهی را ساقط نماید و مردم ایران را از یوغ بردگی شاهان و زنجیرهای اسارت استبداد و استعمار آزاد سازد و به استقلال برساند.

این، فقط بخش کوچکی از کارکرد شخصیت بزرگ امام خمینی است. کار بزرگ تر، ایجاد تغییرات گسترده در نگاه انسان‌های معاصر به تاریخ و مسیری است که باید برای زندگی انسانی در پیش بگیرند. امروز، هیچ نقطه‌ای از جهان را نمی‌توان پیدا کرد که تأثیری از افکار بلند امام خمینی در ابعاد انسانی، اسلامی و انقلابی در خود نداشته باشد. محافل علمی، فکری، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در سرتاسر جهان با آرمان‌های امام خمینی آشنا هستند و تحت تأثیر افکار ایشان قرار دارند. حتی مخالفان و دشمنان امام خمینی نیز در عین حال که در جبهه مقابل قرار دارند، برای وی احترام قائل هستند و او را یک انسان فوق‌العاده می‌دانند.

نکته بسیار مهمی که باید مورد دقت قرار گیرد اینست که جاذبه امام خمینی به قدرت مادی و حکومتی مربوط نمی‌شد. امام، بر دل‌ها حکومت می‌کرد و حکومت بر دل‌ها به امور فوق مادی تکیه دارد. یکی از روشن‌ترین نشانه‌های این واقعیت اینست که امام خمینی هم اکنون نیز که حدود ربع قرن از رحلت این عزیز دوران می‌گذرد همچنان بر قلب‌ها حاکم است و حتی جاذبه بیشتری برای مردم دارد و روز به روز براین جاذبه افزوده می‌شود.

با چنین تصویری که از امام خمینی داریم، طبیعی است که جایگاه ایشان با سایر افراد متفاوت است. این جایگاه، الزاماتی دارد که یکی از آنها به منسوبین امام مربوط می‌شود؛ فرزندان؛ نوادگان، سایر بستگان و حتی دوستان و پیروان.

در روایات داریم که ائمه معصومین علیهم السلام به شیعیان توصیه و تأکید می‌فرمودند مواظب رفتارها و گفتارهای خود باشند زیرا انتساب آنها به ائمه موجب می‌شود با اعمال و گفتارهای مثبت خود موجب زینت و با اعمال و گفتارهای منفی خود موجب وهن ائمه نزد دیگران شوند. این، یک انتظار عقلائی است که پشتوانه شرعی، اخلاقی و اجتماعی نیز دارد و به همین جهت است که مردم از انسان‌های بزرگ و منسوبین آنها انتظار دارند به همان میزان که بزرگ هستند یا به بزرگان وابسته هستند رفتار و گفتار ممتازتری نیز داشته باشند.

اخیراً مطالبی از بعضی منسوبین امام خمینی در بعضی رسانه‌ها به ویژه رسانه‌های مجازی منتشر شده که دور از انتظار است. اظهاراتی در مورد حجاب، معاشرت، چگونگی پوشش، طنزپردازی و حتی نسبت دادن آن به امام و مهم‌تر از همه، بی‌حرمتی نسبت به شهدا و خانواده‌های آنها از جمله مطالبی هستند که از بعضی منسوبین امام منتشر شده و موجب نگرانی و حتی اعتراض مردم گردیده است. در این زمینه، چهار نکته را باید همه به خاطر داشته باشیم.

اول آنکه کسی نباید از منسوبین امام انتظارداشته باشد در همه زمینه‌ها مثل امام زندگی کنند. آنها می‌توانند همچون سایر مردم، بدون اینکه ملزم به انجام همه اموری که امام انجام می‌دادند و یا ترک همه اموری که امام ترک می‌کردند، عضوی از جامعه باشند. می‌دانیم که امام خمینی به انجام بسیاری از امور مقید بودند، از انجام بسیاری از اموری که مردم عادی انجام می‌دهند پرهیز می‌کردند و در مجموع زندگی خاصی داشتند که افراد عادی نمی‌توانند آنگونه زندگی کنند. منسوبین امام، الزامی ندارند مانند امام و با همان ویژگی‌ها زندگی کنند. بنابر این، از این نظر، منسوبین امام با سایر مردم فرقی ندارند.

دوم آنکه منسوبین امام، در عین حال که از نظر چگونه زندگی کردن با سایر مردم فرقی ندارند، این الزام را دارند که حریم امام را در گفتار و رفتار نگهدارند. آنها نباید سخنی بگویند که موجب وهن امام شود و یا اقدامی نمایند که در چشم مردم موجب وارد شدن لطمه به امام گردد. حتی اگر نقطه نظراتی دارند که بیان آنها و اقدام آشکار برای انجام آنها موجب وهن امام یا پیدایش تغییری در نگاه مردم به امام می‌شود نباید آن را رسانه‌ای و عمومی کنند. زیرا مردم به آنها از منظری نگاه می‌کنند که ویژگی‌های امام را می‌بینند و اگر از آنها سخنی بشنوند یا رفتاری ببینند که مغایر با آنچه از این منظر می‌بینند باشد، خلاف انتظار است و ممکن است با حفظ حریم امام منافات داشته باشد.

سوم آنکه در میان معترضان، افراد و جریان‌هائی وجود دارند که نه از سر دلسوزی برای امام بلکه با هدف بهره‌گیری‌های سیاسی اقدام به اعتراض و فضاسازی می‌کنند. این دسته از معترضان با استفاده از چنین فرصتی درصدد انتقام گرفتن از رقبای سیاسی و جبران شکست‌های خود بر می‌آیند تا از آب گل آلود شده ماهی مقصود را صید کنند. بدیهی است که به این گونه افراد و جریانات نباید فرصت چنین سوء استفاده‌هائی داده شود. گفتن و نوشتن مطالبی که بهانه‌ای به دست اینان بدهد، علاوه بر اینکه خلاف شأن امام و رعایت نکردن حریم ایشان است، نوعی کمک کردن به فرصت طلبان نیز محسوب می‌شود و به هر دو جهت مذموم و محکوم است.

و چهارمین نکته آنکه متولی حرم امام بودن و عنوان یادگار امام را داشتن نیز الزاماتی دارد که یکی از آنها جلوگیری از اقدامات حرمت شکنانه توسط منسوبین امام است و درصورت عدم امکان و یا مواجه شدن با عمل انجام شده، نشان دادن عکس العمل فوری و تصحیح یا تکذیب مطلب یا مطالبی است که موجب نگرانی و اعتراض مردم می‌شود و بهانه‌ای به دست فرصت طلبان می‌دهد. اگر زبان‌ها و قلم‌هائی به هنگام اهانت افراد خودسر یا جریان‌های انحرافی به بیت امام، خود را موظف به دفاع از امام و منسوبین ایشان می‌دانند، در موارد مقتضی این انتظار را نیز دارند که متولیان بیت، منسوبین امام را مدیریت کنند و به وظیفه پیشگیری عمل نمایند و درصورت بروز تخلف، در اسرع وقت عکس‌العمل قاطع و روشن نشان دهند. پای بندی به الزامات منسوب امام بودن است که برای منسوبین حرمت می‌آورد و کسانی که این الزامات را رعایت نکنند نباید انتظار داشته باشند مردم برای آنها حرمتی قائل شوند. مردم، به امام علاقمند هستند و این ارادت را با هیچ چیز معامله نمی‌کنند حتی با منسوب امام بودن.





تاریخ ارسال مطلب : یکشنبه 92/7/28 | نویسنده : alamdarbasir


 

تمامی حقوق این وبلاگ و مطالب آن متعلق به علمدار بصیر می باشد و انتشار مطالب با ذکر منبع مانعی ندارد.
طراحی و اجرا : مرکز فرهنگی صالحون