|
غبار که فرو نشست، حسین علیه السلام بر بالاى سر جوان ایستاده بود و او پاهایش را از درد، به زمین مىکشید. حسین علیهالسلام فرمود: از رحمت خدا دور باد گروهى که تو را کُشتند و کسانى که طرفِ دعوایشان در روز قیامت، جدّ توست!
خوارزمى در مقتل الحسین علیه السلام مینویسد: پس از عون بن عبداللّه بن جعفر، قاسم بن حسن که نوجوان بود، به میدان آمد. الکامل فی التاریخ به نقل از حُمَید بن مسلم مینویسد: جوانى به سان پاره ماه، شمشیر به دست، به سوى ما آمد. او پیراهن و بالاپوش و کفش هایى داشت که بند یک لِنگه اش پاره شده بود، و از یاد نبرده ام که لنگه چپ آن بود. گفت :به خدا سوگند به او حمله خواهم بُرد! غبار [ نبرد ] که فرو نشست ، حسین علیه السلام بر بالاى سر جوان، ایستاده بود و او پاهایش را از درد، به زمین مى کشید. حسین علیه السلام فرمود : سپس فرمود : سپس او را بُرد و گویى مى بینم که پاهاى آن جوان، بر زمین کشیده مى شود و حسین علیه السلام، سینه اش را بر سینه خود، نهاده است. --------- 1- مقتل الحسین علیه السلام للخوارزمی :ج 2 ص 27 2- الکامل فی التاریخ: ج 2 ص 57- تاریخ الطبری: ج 5 ص 447
تاریخ ارسال مطلب : شنبه 92/8/18 | نویسنده : alamdarbasir
|
|
تمامی حقوق این وبلاگ و مطالب آن متعلق به علمدار بصیر می باشد و انتشار مطالب با ذکر منبع مانعی ندارد.
طراحی و اجرا : مرکز فرهنگی صالحون |