|
انتشار مطلبی به نقل از پایگاه جامع استاد شهید مرتضی مطهری ،همزمان با موضوع نوع رابطه با آمریکا و بازخوانی برخی خاطرات و موضوعات مربوط به این رابطه در سایت هاشمی که البته از فراوانی خاصی نیز برخوردار است جای تامل دارد.
به گزارش علمدار بصیر به نقل از سایت آفتاب ری،سایت هاشمی رفسنجانی امروز در اقدامی غیرمنتظرانه ، مطلبی به نقل از شهید مطهری با تیتری تامل برانگیز “ انقلاب ما جنگ ابدی نیست! ” را باز خوانی کرده است. در انتخاب عنوان این مطلب آمده است (روایت استادمطهری از “انقلابی گری اشتباهی“) در ادامه انتشار این مطلب آمده است: hashemirafsanjani.ir – استاد شهید مرتضی مطهری ضمن تبیین تاریخی ریشه های “انقلاب اسلامی” و تفاوت بنیادین آن با “اسلام انقلابی” تاکید می کند: عدهّ ای به اصطلاح خود “انقلابی”، مبارزه را هدف می دانند و می گوید ما همیشه باید در حال مبارزه باشم و اصلا اسلام آمده برای مبارزه. نه، اسلام نیامده برای مبارزه، در اسلام عنصر مبارزه هست. اسلام خیلی دستورها آورده که یکی از آنها مبارزه است. ما باید در آینده انقلاب تکلیف خود بر سر این دوراهی مشخص نماییم. انتشار این مطلب به نقل از پایگاه جامع استاد شهید مرتضی مطهری ،همزمان با موضوع نوع رابطه با آمریکا و بازخوانی برخی خاطرات و موضوعات مربوط به این رابطه در سایت هاشمی که البته از فراوانی خاصی نیز برخوردار است جای تامل دارد. درضمن تیتر این مطلب00 چقدر شبیه این تیتر است. ( قهر با آمریکا ابدی نیست ) اما با مراجعه به پایگاه جامع استاد شهید مرتضی مطهری نیز می توان مطالب دیگری هم که با مضامینی که شاید این روزها کشور به آن بیشتر نیاز دارد اشاره کرد. به عنوان نمونه می توان به این مطلب اشاره کرد: آیا صحبت از سهم گروهها صحیح است؟ گاهی این مسئله مطرح می شود که سهم گروهها را باید در نظر گرفت. گروههای مختلفی در این انقلاب شرکت داشته اند و عدالت و انصاف ایجاب می کند که سهم همه گروهها و سهم همه افراد و سهم همه شهدا و کشته شدگان را در نظر بگیریم. من فعلا نمی خواهم وارد این بحث بشوم که گروهها چه سهمی دارند و یا بعضی سهمشان تا اندازه ای سهم منفی هم بوده است، ولی می خواهم ببینم که در حال حاضر آیا بحث سهم در انقلاب داشتن معنی و مفهوم دارد یا نه؟ اگر انقلابی به تمام و کمال به ثمر برسد و موقع بهره دهی و میوه چینی آن باشد که جز میوه چیدن و بهره گیری چیز دیگری در میان نیست اینجا جای این هست که همه گروهها و حتی همه افرادی که مجموعه آثار شهید مطهری . ج24، ص: 164 سهمی در به ثمر رساندن آن انقلاب داشته اند مطالبه سهم خودشان را بکنند. مثل باغی است که عده زیادی در کاشتن و پرورش دادن درختان آن سهم داشته اند و حالا موقع میوه دهی و ثمر دادن آن است، هر کسی می گوید حالا که موقع میوه چیدن است پس سهم ما را هم بدهید. ولی یک وقت هست که انقلابی آغاز شده و مرحله ای را طی کرده است و مراحلی را هنوز در پیش دارد و گروههایی هم در آن شرکت داشته اند، اکثریتی و اقلیتی، و هنوز این انقلاب دارد جریان خودش را طی می کند، یک عده افرادی که با دیگران تا یک مرحله وحدت نظر داشته اند از آن مرحله به آن طرف آنها مدعی هستند که این انقلاب را در فلان مسیر باید حرکت داد و برد و دیگران می گویند نه، این انقلاب در آن مسیر نباید برود بلکه در مسیر دیگری باید برود؛ یعنی در نقطه ی شروع، عده زیادی با یکدیگر بوده اند و تا یک منزل و یک مرحله که سقوط رژیم بوده است که رژیم باید سقوط کند همه وحدت نظر داشته اند اما آیا انقلاب برای این بوده که فقط رژیم سقوط کند، همین قدر که رژیم سقوط کرد دیگر همه چیز درست است و انقلاب به ثمر و میوه نشسته است؟ یا نه، انقلاب دو جنبه دارد: جنبه ویران کنندگی، و جنبه مهمش جنبه سازندگی است که جامعه آینده چگونه و روی چه الگویی و با چه مدل و سیستمی باید ساخته شود. وقتی که به مرحله اول رسیدیم که مرحله سقوط رژیم است عده ای فورا می گویند که این سیر و جریان را در فلان مسیر باید انداخت، از آنجا باید رفت و یک عده دیگر (من به اکثریت و اقلیت کار ندارم) می گویند این انقلاب را در این مسیر دیگر، این مسیری که من می گویم باید هدایت کرد. اینجا دیگر مسئله سهم داشتن مطرح نیست. انقلاب تجزیه بردار نیست که بگوییم یک قسمتش را به شما می دهیم یک قسمتش را به دیگری. راه و مسیر است، قافله ای است که حرکت کرده، این قافله یا از این راه باید برود یا از آن راه. قافله این انقلاب یا باید مثلا در مسیر اسلامی حرکت کند یا باید بکلی راه خودش را عوض کند و از راه دیگری برود، مثلا در مسیر کمونیستی حرکت کند. در این مرحله جای این بحث نیست که بگوییم آنهایی که از اول نظریات کمونیستی داشته اند و تا مرحله سقوط رژیم سهمی دارند (حالا درصدش را کاری ندارم) سهمشان را بدهید. انقلاب نهر آب نیست که بگوییم نهر آبی بوده، می آمده، تا اینجا که آمده در یک مجموعه آثار شهید مطهری . ج24، ص: 165 مسیر آمده، از اینجا جویی را جدا کنیم و به اینها بدهیم تا برای زمین خودشان ببرند؛ مگر این که بگوییم قسمتی از مملکت را تجزیه می کنیم و به آنها می دهیم و الّا- چنان که افرادی هم از اول می گفتند- گروههایی که در ایدئولوژی با یکدیگر اختلاف نظر دارند و دو مسیر مختلف را می خواهند طی کنند، اشتراک، پیمان بستن با یکدیگر، شریک شدن در یک معامله در مورد آنها امکان و معنی ندارد، آن فقط یک تاکتیک است که عجالتا این کار را می کنیم تا بعد یا شما پیش می برید یا ما پیش می بریم، یا شما از این مسیر می برید یا ما از آن مسیر می بریم. بر این اساس، در این مرحله این مسئله که سهم یک عده را بدهیم [معنی ندارد، ] یا آنها پیش می برند ما دیگر سهمی نخواهیم داشت و یا ما پیش می بریم آنها دیگر سهمی نخواهند داشت. نمی شود انقلاب را در آنِ واحد در دو مسیر متناقض حرکت داد. در دو مسیر متناقض حرکت دادن، گاهی از این طرف کشاندن گاهی از آن طرف کشاندن انقلاب مساوی است با نابودی انقلاب. این بحث که ماهیت این انقلاب چیست، برای پیدا کردن راه آینده انقلاب مفید و مؤثر است. البته مسائل اجتماعی مسائلی نیست که بشود به نحو کلی [در باره آنها نظر داد. ] وقتی که مثلا ما می گوییم یک حرکت اجتماعی چنین مسیری را طی کرده است معنایش این نیست که تمام افراد اجتماع به طوری که یک فرد هم خارج نباشد این گونه فکر می کرده اند، بلکه مقصود این است که این حرکت اجتماعی در مجموع و کل خودش از چه نقطه ای آغاز شده و به سوی چه مقصدی بوده است.
تاریخ ارسال مطلب : یکشنبه 92/7/21 | نویسنده : alamdarbasir
|
|
تمامی حقوق این وبلاگ و مطالب آن متعلق به علمدار بصیر می باشد و انتشار مطالب با ذکر منبع مانعی ندارد.
طراحی و اجرا : مرکز فرهنگی صالحون |