سفارش تبلیغ
صبا ویژن
" سلام بر شما ... از این که از علمدار بصیر بازدید نمودید ، بسیار خرسندیم . از طریق نظرات می توانید پیشنهادات و انتقادات خود را با ما در میان بگذارید "

 

آخرین مطالب
پیوند دوستان
مهم ترین خواسته دختران رسیدن به حق و حقوقشان است.
به گزارش علمدار بصیر: امان از وقتی که چند دختر دور هم بنشینند و گرم صحبت کردن شوند!گوشه ای از پارک توحید بدون زیرانداز روی چمن ها نشسته اند و صحبت می کنند، هر از گاهی با صدای نه خیلی بلند می خندند و سپس نگاهی به اطراف می کنند تا خاطرشان جمع شود کسی متوجه خنده شان نشده است و بعد دوباره شروع به حرف زدن می کنند.من یک دخترم، خوب می دانم وقتی دخترها این طور دور هم جمع می شوند و حرف می زنند دوست ندارند کسی مزاحم حریم خصوصی آن ها شود چه برسد به این که آن یک نفر خبرنگار هم باشد و بخواهد حرف دلشان را به گوش بقیه برساند!

با این حال جسارت می کنم و وارد جمع 6 نفره آن ها می شوم، وقتی موضوع گزارش را مطرح می کنم هیچ کدام برای جواب دادن داوطلب نمی شوند، زیرچشمی به یکدیگر نگاه می کنند و لبخند می زنند تا این که «عادله» 21 ساله و کم سن ترین عضو جمع به قول خودش طبق معمول همیشه، پیش قدم می شود و سر صحبت را با گفتن یک جمله باز می کند.

«مهم ترین خواسته دختران رسیدن به حق و حقوقشان است.»این را که می گوید یخ بقیه هم باز می شود و هرکدام نظری می دهند.

 

نگاه یکسان می خواهیم

«زهرا» 26 ساله می گوید: مهم ترین خواسته دختران نگاه یکسان به آن ها و پسرانی است که در شرایط برابر با آن ها قرار دارند.او که کارمند یک شرکت خصوصی است با این مثال صحبت هایش را ادامه می دهد: در شرکتی که کار می کنم در یک قسمت با وظایف مشابه، حقوق دخترها کمتر از مردهاست و توجیه رئیس هم این است که ما دختریم و خرجی نداریم!می پرسد وقتی من به عنوان یک دختر در مدت و شرایط یکسان با بقیه کار می کنم، به نظر شما این توجیه منطقی و عادلانه است؟«مریم» 25 ساله رشته کلام را از او می گیرد و می گوید: وقتی برخی پدر و مادرها در خانه بین دختر و پسرشان تبعیض قائل می شوند، از یک غریبه در محل کار نباید انتظار نگاه یکسان داشت!او ادامه می دهد: پسرها بدون اطلاع و هماهنگی با خانواده هر وقت دلشان بخواهد حتی مسافرت می روند اما یک دختر برای بیرون رفتن با دوستانش باید کلی جواب پس بدهد!«عادله» در تایید حرف «مریم» می گوید: حتی برای کنکور و دانشگاه اول باید شهر محل تحصیل را در نظر بگیریم و بعد انتخاب رشته کنیم. اما نظر «مهدیه» مخالف دوستانش است. او می گوید: این تفاوت و نگاه نابرابر به دلیل لطافت و حساس بودن طبیعت دختر نسبت به پسر باید وجود داشته باشد.

 

دخترهایی که خود را دست کم می گیرند

«الهام» 26 ساله هم مقصر اصلی نگاه نابرابر برخی ها به دختر و پسر را دخترهایی می داند که خودشان را دست کم گرفته اند و از توانایی هایشان آن طور که باید استفاده نمی کنند. «زهرا» در واکنش به نظر «الهام» می گوید: وقتی به دختر اجازه داده نشود در ابتدایی ترین موارد هم چون آزمون های استخدامی حضور داشته باشد، چطور می تواند خودش را ثابت کند؟او معتقد است دخترها در شرایط برابر با پسرها مثل درس و کنکور موفق تر بوده اند اما مشکل، محدودیت هایی است که برای دخترها همیشه وجود داشته است. در این مورد نگاه «مریم» به این موضوع خوش بینانه است و اظهار می کند: آن طور که بزرگ ترها تعریف می کنند، نسبت به گذشته محدودیت دخترها برای حضور در جامعه خیلی کمتر شده است و در حال حاضر آن ها در بیشتر موارد با پسرها شرایط برابر دارند و این فاصله به مرور کمتر هم خواهد شد.«فاطمه» که 26 سال دارد موافق این گفته است. می گوید: تا 5 یا 6 سال قبل رفتن به سینما برای دخترها بدون خانواده جلوه خوبی نداشت اما این روزها دخترها با دوستانشان به سینما، پارک و ... می روند و این مسئله عادی شده است.

 

در حد معقول آزادی داریم

او بر خلاف دوستانش که از نبود آزادی گلایه دارند، معتقد است آزادی در حد معقول وجود دارد و آزادی بیشتر امنیت دختران را تهدید می کند. «مریم» هم در ادامه این سوال را می پرسد که چرا همه از خانواده تا فامیل و افراد آشنا و غریبه به ازدواج نکردن دخترها ایراد می گیرند اما اگر یک پسر در سن و سال بالا هم مجرد باشد، کسی حرفی نمی زند؟«عادله» بدون مکث این جواب را می دهد: برای این که در دیر ازدواج کردن دختران، خود آنان را مقصر می دانند زیرا بر این عقیده اند که سخت انتخاب می کنند و برای این سخت گیری مورد سوال قرار می گیرند اما بازخواست پسران برای این که مورد پسند قرار نمی گیرند در روحیه آن ها تاثیر منفی دارد و دور از انصاف است!راهکار «زهرا» برای این مسئله تقویت فرهنگ و ضرورت تغییر نگاه هاست.او می گوید: نگاه و انتظارهای خیلی ها به دخترهای چند دهه قبل است.در بین بحث و تبادل نظرها «مریم» نگاهی به ساعتش می اندازد و می گوید: یک ربع به 8 است، تا خانواده هایمان نگران نشده اند، برویم.«زهرا» نگاهی به من می اندازد و می گوید: نگران شدن خانواده ها برای دخترها با اندک تاخیر یکی دیگر از دغدغه هایی است که به نظر می رسد ما دخترها باید به آن عادت کنیم. «این نگران شدن ها را می گذاریم به حساب عزیزتر بودن خاطر دخترها برای والدین.»

این را «عادله» می گوید و همراه دوستانش برمی خیزند و به سمت در خروجی پارک می روند.

خراسان جنوبی





تاریخ ارسال مطلب : شنبه 92/6/16 | نویسنده : alamdarbasir


 

تمامی حقوق این وبلاگ و مطالب آن متعلق به علمدار بصیر می باشد و انتشار مطالب با ذکر منبع مانعی ندارد.
طراحی و اجرا : مرکز فرهنگی صالحون