|
فرار از خانه با یک تصمیم غلط آغاز میشود اما یک دنیا پشیمانی و حسرت را در دل جوانان و به ویژه دختران جای میدهد.
به گزارش علمدار بصیر: باندهای مافیایی انسان و مواد مخدر در کمین دختران و زنانی نشستهاند که فرار را بر قرار ترجیح میدهند تا با سوءاستفاده از آنها به اهداف شوم و پلید خود و سودهای کلان دست یابند. آبرویی که در یک شب سیاه از دست رفت مریم دختر 25 سالهای است، اما غم چشمهایش بیانگر دردی کهنه در وجودش است، انگار نای سخن گفتن ندارد، اما آرامآرام شروع به حرف زدن میکند و میگوید: پدرم معتاد بود، وضع خوبی نداشتیم، من از 19 سالگی رفتم سرکار، هم خرج خودم را درآوردم و هم به خانوادهام کمک کردم. وی میافزاید: مثل یک مرد کار میکردم و هیچ منتی هم برای هیچ کس نداشتم، اما چند سال که گذشت، خانوادهام فکر کردند که انگار وظیفه من است که کار کنم و خرجی آنها را بدهم، هر چه من تلاش میکردم و به آنها میرسیدم، اما آنها مثل همیشه به من بیتوجه بودند و هیچ محبتی به من نمیکردند. این دختر جوان عنوان میکند: زندگی خیلی برایم سخت شده بود، به شدت احساس تنهایی میکردم و هیچ کس من را درک نمیکرد، هر کدام از اعضای خانوادهام فقط به فکر خودشان بودند، اما من آنقدر به فکر خانوادهام بودم که حسابی از خودم غافل شدم، حتی گاهی متوجه میشدم که خانوادهام برای اینکه درآمد من را از دست ندهند، جواب رد به خواستگارهایم میدادند. مریم تصریح میکند: وقتی که احساس کردم، عمر خودم را هدر دادم، تصمیم به ترک خانه گرفتم و یک چمدان کوچک برداشتم و از خانه زدم بیرون و به یکی از شهرهای بزرگ رفتم، زمانی که به این شهر رسیدم، نمیدانستم، کجا باید بروم، رفتم توی یک پارک نشستم، در افکار خودم غرق بودم که یک زن جوان با لبخندی مهربان کنارم نشست. مریم در حالی که صدایش میلرزد آهسته میگوید: زمانی که لبخند این زن را دیدم با خودم گفتم ای کاش مادرم یک بار این گونه با من سخن گفته بود، خودم را تنهای تنها میدیدم، هیچ جایی را هم برای ماندن نداشتم، زن من را به خانهاش دعوت کرد و من هم قبول کردم و همراه وی به راه افتادم و به خانهاش رفتم. دختر جوان با آهی از ته دل ادامه داد چند روز در خانه این زن بودم و وی به گرمی از من پذیرایی کرد تا اینکه یک روز به من گفت، میخواهی تو را با یک پسر خوب آشنا کنم، من که به شدت احساس تنهایی میکردم و به محبت نیاز داشتم، قبول کردم و آشنایی من با یک پسر جوان آغاز شد، بعد از چند ماه که از آشنایی ما گذشت به خانه ما آمد و در یک شب سیاه من آبرو و پاکدامنی خود را ناخواسته از دست دادم. دخترک خود با اذعان به اشتباهش در زندگی گفت: بعد از آن رابطه و علاقه ما بیشتر شد، اما یک روز این پسر به من گفت که اگر بخواهی درآمدی داشته باشی باید چند بسته را به آدرسی که به تو میدهم، ببری و من هم بدون اینکه بپرسم که بستهها حاوی چه موادی است، قبول کردم و بعد از اینکه پول خوبی به من داد، متوجه شدم که بستههای مذکور حاوی موادمخدر است. مریم میافزاید: به همین راحتی من به عنوان دختری که بهترین سالهای عمرم را زحمت کشیدم به دام یک باند موادمخدر افتادم و آبرو و حیثیت و اعتبار خودم را نابود کردم. مصرف دارو برای کمرنگ کردن آثار فرار از خانه سمیرا یک دختر نوجوان دیگری است که هنوز 18 سالش هم تمام نشده است، وی هم یکی از دخترانی است که اقدام به فرار از خانه کرده است، وی میگوید: خانواده من وضع مالی به نسبت خوبی دارند، اما من در خانه همیشه احساس تنهایی میکردم، زیرا والدینم تمام هوش و حواسشان به خواهر بزرگم است که از ناحیه پا معلول است و انگار نه انگار که من هم بچه آنها هستم. وی که به شدت از تبعیض ناراحت است، میافزاید: در راه مدرسه با یک پسر جوان آشنا شدم و پس از مدتی تصمیم گرفتم که به همراه وی به یک شهر دیگر بروم تا از این راه جواب تمام بیمهریهای خانوادهام را بدهم. این دختر نوجوان عنوان میکند: با خودم فکر میکردم که با فرار از خانه روزگار بهتری را در پیش دارم، وقتی که از خانه فرار کردم به خانه یکی از دوستان همان پسری رفتم که با هم فرار کردیم، همان شب نخست که بیرون از خانه بودم، دامن من به گناه آلوده شد و بعد از چند روز توسط ماموران نیروی انتظامی که با شکایت خانوادهام به دنبال من بودند، دستگیر شدم و من را به خانه برگرداندند. سمیرا با غمی در گلوی بغض گرفته خود میگوید بعد از فرار به شدت از نظر روحی و روانی به هم ریختم و زیر نظر روانپزشک قرار گرفتم و دارو مصرف میکنم و خانوادهام هم کنترل بسیار شدیدی بر من دارند. وی به خبرنگار فارس که از وی در مورد اوضاع و احوال پسری پرسید که سمیرا با وی اقدام به فرار کرده است، میگوید: بعد از اینکه به خانه آمدم، چند بار با وی تماس گرفتم، اما جوابم را نداد و فقط یک پیام برایم فرستاد با این مضمون که من این خط را عوض میکنم و دیگر با من تماس نگیر. نوجوان بزهدیده در حالی که بغض کرده میافزاید: احساس میکنم، حماقت بزرگی کردم که دست به فرار از خانه زدم و خانوادهام را ترک کردم و حالا دیگر آیندهای ندارم. شباهتها و تفاوتهای فرار دختران مریم و سمیرا نمونهای از دختران و زنانی هستند که در نزدیکی ما زندگی میکنند و برای فرار از مشکلات خود اقدام به فرار کردهاند و هر کدام قصه خودشان را دارند، گر چه قصههای قبل از فرار از خانه تفاوتهای زیادی با هم دارد، اما نتیجه این داستانها بسیار به هم شبیه است، بسیاری از این افراد در کمترین زمان بعد از فرار به دام افراد نااهل میافتند و مورد سوءاستفاده قرار میگیرند و اگر راه آنها به زندان و یا خانههای فساد ختم نشود، بیشک با مشکلاتی چند برابر مشکلات قبل از فرار به خانه برمیگردند. اما چرا دختران و زنان از خانه فرار میکنند و محیط ناامن و افراد ناشناس را بر خانه و خانواده خود ترجیح میدهند؟ عوامل فرار دختران از خانه چیست؟ مدیر گروه سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد دانشگاه علوم پزشکی کرمان در گفتوگو با خبرنگار فارس اظهار داشت: زمانی که میخواهیم به آسیبهای روانی بپردازیم، یکسری عوامل خطر وجود دارد که احتمال بروز آسیبهای روانی را افزایش میدهد و از یک طرف هم عواملی وجود دارد که در برابر آسیبهای روانی حفاظتکننده هستند. علی بهرامنژاد ابراز داشت: عوامل خطر در فرار که موجب بروز این پدیده میشود در چند بخش طبقهبندی میشوند که شامل ویژگیها و خصلتهای فردی، حیطه خانوادگی، گروه همسالان و حیطه اجتماعی است. دختران فراری گوشهگیر و یا سرکش هستند وی با اشاره به عوامل خطر حیطه فردی در پدیده فرار بیان کرد: بعضی از شخصیتها به دلیل اینکه در برابر ناکامیها و استرسها شکننده هستند در برابر پدیدههایی مانند فرار یا آسیب اجتماعی هم شکننده میشوند. این روانشناس بالینی افزود: افرادی که دارای اعتماد به نفس پایین هستند در برابر بیماریهای روانی، اجتماعی و آسیبها بسیار شکننده و آسیبپذیرند. بهرامنژاد استرس را بخشی از زندگی انسانها خواند و بیان داشت: افرادی که به استرسها پاسخ مناسب دهند و استرس را مدیریت کنند، دچار آسیب نمیشوند. وی گفت: استرسهایی در زندگی بعضی از زنان و دختران وجود دارد که آنها راه مقابله با این استرسها را بلد نیستند و میخواهند با اجتناب و دوری از استرسها این موقعیت را کنترل کنند که این نوعِ برخورد با استرس موجب فرار میشود. بهرامنژاد تصریح کرد: اگر افراد این مهارت را داشته باشند که استرس را در درون خانواده مدیریت کنند، استرس منجر به فرار نمیشود. وی وجود انزوا و یا سرکشی و نافرمانی را از دیگر عوامل شخصیتی بروز فرار دانست و اظهار داشت: گوشهگیری و عدم تمایل به فعالیتهای اجتماعی یکی از ویژگیهای شخصیتی است که در بسیاری از دختران و زنان فراری وجود دارد. مدیر گروه سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد دانشگاه علوم پزشکی کرمان عنوان کرد: بسیاری از دختران و زنان فراری هم افراد سرکشی هستند که قواعد، قوانین و ارزشهای خانواده را قبول ندارند و این امر منجر به نافرمانی میشود و تلاش میکنند که خلاف قواعد، قوانین و هنجارهای خانواده رفتار کنند. هیچ پدیدهای به اندازه طردشدگی آسیبزا نیست بهرامنژاد بروز برخی مشکلات مانند بلوغ زودرس را از دیگر ویژگیهای شخصی افرادی دانست که اقدام به فرار میکنند و ابراز داشت: بلوغ زودرس یکی از پدیدههایی است که منجر به بروز آسیبهایی مانند روابط جنسی زودهنگام، مصرف موادمخدر و رفتارهای ضداجتماعی زودرس میشود و مقدمهای برای گرایش فرد به آسیبهایی مانند فرار است. وی با بیان اینکه بسیاری از زنان و دختران فراری مبتلا به طردشدگی هستند، افزود: طردشدگی یکی از احساسهای بسیار دردناک روانی است و هیچ پدیدهای به اندازه طردشدگی آسیبزا نیست. بهرامنژاد تصریح کرد: افرادی که احساس طردشدگی دارند، احساس میکنند که کارآمد و مفید نیستند که این احساس منجر به رفتارهای ضداجتماعی میشود. شکستهای تحصیلی و عشقی مقدمهای برای فرار از خانه وی بیان داشت: شکستهای تحصیلی و عشقی در زندگی میتواند، فرد را آسیبپذیر کند و زمینهساز فرار از خانه باشد. بهرامنژاد گفت: زمانی که اطلاعات و دانش در زمینه نحوه تعامل با دیگران و پذیرش هنجارهای موجود در خانه محدود است و افراد پیوند اجتماعی مثبت با جامعه ندارند و ارتباط مثبت با همسر، والدین و بزرگسالان پایین است این عوامل منجر به فرار دختران و زنان از خانه میشود.
وی تصریح کرد: دخترانی از خانه فرار میکنند که ارتباط مثبت والدینی و آنها در خانواده ضعیف و کمرنگ است. این روانشناس بالینی با اشاره به آسیبهای مربوط به خانواده که منجر به فرار دختران و زنان از خانه میشود، اظهار داشت: خانوادههایی که نظارت بر رفتار نوجوانان در آن پایین است و یا قواعد و انتظارات مشخص در آن خانواده نیست و یا خانوادههایی که قواعد سخت دارند، فرار دختران در این خانوادهها بیشتر روی میدهد. درگیری زوجها موجب فرار زنان از خانه میشود بهرامنژاد اعتیاد والدین و فقدان انتظارات هماهنگ از فرزندان که متناسب با شرایط بچهها نیست را از دیگر عوامل فرار از خانه خواند و افزود: درگیری بین زوجها و استرسهای میان زن و شوهر از عوامل فرار زنان از خانه است. وی بیان داشت: وقتی که رابطه نزدیک و صمیمانه بین والدین با فرزند و یا خواهر و برادرها وجود نداشته باشد، طردشدگی نمود پیدا میکند. این روانشناس بالینی با اشاره به اینکه موضوع مهم در خانواده توجه به اصول تربیتی هماهنگ و ثبات در این امر است، ابراز داشت: سابقه فرار در خانواده از عوامل فرار است و اگر مادر یا پدر زمانی که به مشکل برخورد میکرده، خانه را حتی به صورت موقت ترک کرده است این ترک کردن به عنوان یک راهکار حل مسئله برای فرزند الگو شده است. بهرامنژاد تصریح کرد: اگر افراد درجه یک و یا درجه دو خانواده که نقش آنها در ذهن فرد کلیدی است، اقدام به ترک خانه کند، بچهها این کار را از آنها یاد میگیرند. ازدواج اجباری زمینهساز فرار از خانه است وی با بیان اینکه عدم مشارکت نوجوانان و جوانان در تصمیمگیریها، انجام کارهای خانه یا تصمیمگیری جمعی از دیگر عوامل فرار دختران است، افزود: در بعضی موارد که بحث ازدواج مطرح میشود، دختر را مجبور میکنند با فردی ازدواج کند که دلخواهش نیست و دوستش ندارد که این موضوع مقدمه فرار میشود. مدیر گروه سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد دانشگاه علوم پزشکی کرمان با اشاره به نقش گروه همسالان در بروز پدیده فرار از خانه اظهار داشت: نگرش مثبت همسالان به مسئله فرار و اینکه دوستان مسئله فرار را تایید میکنند و به عنوان یک پدیده نابهنجار از آن یاد نمیکنند، بار ارزشی مثبت به آن میدهد. بهرامنژاد گفت: ارتباط فرد با افرادی که رفتارهای سالم و سازنده ندارند از جمله عواملی است که میتواند موجب فرار از خانه شود به طور مثال وقتی فرد در مدرسه با دانشآموزانی که رفتار بزهکارانه دارند، معاشرت داشته باشد این گروههای بزهکار فرد را به صورت ناخواسته تشویق به فرار میکنند. وی عدم مشارکت فرد در فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی مانند اردوها را در فرار از خانه مؤثر دانست و افزود: زمانی که فرد در این فعالیتها شرکت نمیکند این امر منجر به طرد شدن فرد از گروه میشود و ممکن است این شخص وقت خود را با پرسه زدن در خیابان و یا به انجام رفتارهای بزهکارانه سپری کند. مهارتهای حل مسئله در کاهش فرار از خانه تاثیر دارد این روانشناس با تشریح عوامل حیطه اجتماعی در بروز پدیده فرار از خانه عنوان کرد: زمانی که مدرسه انتظارات رفتاری و تحصیلی نامشخص از فرد دارد و عدم وجود مراکزی که بتواند در شرایط بحرانی خدمات مناسب را به این افراد ارائه دهد در فرار از خانه و افزایش آسیبهای ناشی از آن مؤثر است. بهرامنژاد محیطهای نابسامان مانند حاشیهنشینی، فقر، بیکاری و تبعیض را از جمله عواملی خواند که در فرار دختران نقش دارد و اظهار داشت: نبود سازمانهایی که بتواند در زمان نابسامانی و تنش در خانواده جایگزین خانواده شود، سبب افزایش آسیبهای ناشی از فرار میشود. وی عدم وجود موقعیت برای فعالیتهای اجتماعی، نبود خدمات اجتماعی و نبود ویژه برنامههایی که بتواند، مهارتهای زندگی را در نوجوان تقویت کند، عنوان کرد: مهارتهای حل مسئله، کنترل استرس و افزایش خودآگاهی در کاهش فرار از خانه تاثیر دارد. بهرامنژاد اذعان داشت: هر چقدر فرد در زمان فرار از خانه در سن پایینتری قرار داشته باشد، مستعد بروز بزهکاری است. بعضی از فیلمها مروج فرار از خانه هستند وی در مورد نقش رسانهها در مورد فرار دختران از خانه تصریح کرد: رسانهها اگر آمارهای بیش از اندازه و غلو شده در مورد فرار را اعلام کنند و فرار از خانه به عنوان پدیدهای مطرح شود که قبح زیادی ندارد، این امر منجر به افزایش شیوع این پدیده میشود. مدیر گروه سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد دانشگاه علوم پزشکی کرمان عنوان کرد: وقتی که رسانهها فرار یک دختربچه را به عنوان شیوه حل مسئله مطرح میکنند و این موضوع سرتیتر رسانهها میشود، این امر در افزایش وقوع فرار از خانه تاثیرگذار است. بهرامنژاد با بیان اینکه آسیبها عوامل منطقهای دارند، گفت: از طریق کالبدشکافی روانی باید عوامل هر منطقه شناسایی و راهکارهای مناسب با آن ارائه شود و روشهای کاربردی و مؤثر صورت گیرد. وی با اشاره به اینکه رسانهها تغییراتی در رفتار و ادراک فرد ایجاد میکنند، ابراز داشت: رسانهها مرکز اطلاعات کلیدی هستند و زمانی که یک فرد فرار و یا خودکشی میکند باید علت این پدیده را در رسانه بیان کرد. این روانشناس اذعان داشت: عدم نظارت خانواده در هنگام تماشای بسیاری از فیلمها و سریالها حتی در شبکههای داخلی توسط فرزندان ممکن است پدیده فرار را ترویج دهد. بهرامنژاد شناسایی ریز فاکتورها در پدیده فرار از خانه را مهم دانست و بیان کرد: کسانی که در معرض خطر هستند باید شناسایی شوند و در مدرسه یا جامعه روی این افراد سرمایهگذاری در زمینه آموزش صورت گیرد. فرار از خانه در خانوادههای پرتنش بیشتر است وی خاطر نشان کرد: در بحث فرار دختران باید گروههای شناسایی در مدرسه، منزل، محیط کار و محیطهای اجتماعی این دختران را به عنوان گروههای در معرض خطر و افرادی که قادر به تصمیمگیری نیستند و مهارتهای اجتماعی ضعیفی دارند را مورد شناسایی قرار دهند. بهرامنژاد بیان کرد: در مدارس میتوان بچههای کمرو، خجالتی، منزوی و گوشهگیر و یا دانشآموزان دارای رفتارهای خشن، سرکش، نافرمان و اختلال شخصیت هستند و افرادی که مورد سوءاستفاده جسمی و یا جنسی و آزار قرار گرفتهاند را شناسایی کنیم و با ارائه آموزش موجب از بین بردن پدیده فرار از خانه در بین این افراد شویم.
وی اذعان داشت: کسانی که در خانوادههایی زندگی میکنند که درون آن خانواده دلبستگی ضعیفی وجود دارد و احساس آرامش کم است بیشتر از دیگران اقدام به فرار از خانه میکنند و با شناسایی خانواده پرتنش، بچههای طلاق و ازدواجهای ناموفق و ارائه آموزشهای مناسب میتوان به کاهش پدیده فرار از خانه کمک کرد. مدیر گروه سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد دانشگاه علوم پزشکی کرمان عنوان کرد: بچههایی که پیشرفت تحصیلی ضعیف، سابقه غیبت مکرر و فرار از مدرسه دارند در معرض خطر فرار از خانه هم هستند. بعد از فرار چه اقداماتی باید انجام داد؟ بهرامنژاد تصریح کرد: وقتی که فرار از خانه روی میدهد، اقدام نخست ارجاع فرد به مکان امن روانی و عاطفی و ارائه خدمات مشاورهای است، زیرا اگر اقدامات تنبیهی، تحقیر و سرزنش وجود داشته باشد، این عامل را تشدید میکند. وی افزود: بعد از وقوع فرار باید مهارتهای حل مسئله به افراد آموزش داده شود و زمانی که فرد به خانه برمیگردد باید تغییراتی در فرآیند و کارکرد خانواده ایجاد شود. بهرامنژاد با بیان اینکه افرادی که اقدام به فرار میکنند بعد از بازگشت به خانه به درمانهای طولانی مدت نیاز دارند، ابراز داشت: این افراد باید شش ماه تا یک سال تحت درمان مشاورهای یا روانپزشکی قرار گیرند و حتی خانوادههای آنها هم باید این مشاورهها را دریافت کنند. مشکلات اخلاقی علت فرار دختران نیست وی اذعان داشت: در بسیاری مواقع آسیبهای روانشناختی و کژکاری در سیستم روانشناختی فرد از عوامل فرار از خانه است در صورتیکه خانواده یا جامعه فکر میکنند، افرادی که از خانه فرار میکنند دارای مشکلات اخلاقی هستند. این کارشناس ارشد روانشناسی بالینی بیان کرد: اگر این مشکلات اصلاح نشود، فرد به صورت مجدد این رفتار را تکرار میکند و احتمال فرار را افزایش مییابد. مداخله رواندرمانی بهترین شیوه برای کاهش آسیبهای فرار بهرامنژاد اظهار داشت: بهترین شیوه برای کاهش آسیبهای ناشی از فرار مداخله روان درمانی، روانپزشکی و حتی دارویی است. وی افزود: دختران و زنان فراری بعد از فرار در دام افرادی میافتند که منتظر این فرصت هستند و آسیبهایی مانند تجاوز، انواع سوءاستفادههای جسمی و جنسی و روانی از آنها صورت میگیرد که این امر منجر به حساس ناخوشایند نسبت به خود میشود و حتی ممکن است، روزنه امیدی که برای رفع مشکلاتشان وجود داشته از بین برود. بهرامنژاد با بیان اینکه آسیبهای ناشی از فرار از خانه منجر به افسردگی و بروز اختلال استرس پس از حادثه میشود، گفت: ممکن است، آسیبهای این پدیده از پدیده نخست هم بیشتر باشد و فرد باید تحت درمان قرار گیرند و اگر درمان نشود، ممکن است که پدیده خودکشی و یا آسیب به دیگران در این افراد تشدید شود. دختران فراری قربانی بزهکاران میشوند عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و الهیات دانشگاه شهید باهنر کرمان در گفتوگو با خبرنگار فارس در کرمان اظهار داشت: ابتدا باید واژهها و اصطلاحات تعریف شود، زیرا تا زمانی که ما نمیدانیم در مورد چه موضوعی صحبت میکنیم، کار دشوار است. محمود روحالامینی عنوان کرد: «دختران فراری» به عنوان واژهای معمول در ایران به کار برده میشود و واژه «دختر» به جنسیت مربوط میشود و ما جنس خاصی را مدنظر داریم، اما «فراری» واژه سختی است و به نظرم باید دو مفهوم متفاوت برای این واژه قائل شویم. وی با طرح دو مفهوم ترک خانواده و فرار از خانواده برای واژه فرار بیان داشت: برای اینکه این دو مفهوم را تفکیک کنیم باید گفت که دختر در ترک خانواده، خانه را ترک میکند، اما رابطه خود با کانون خانواده را قطع نمیکند، اما دختران فراری با وجود اینکه خانه را ترک میکنند، رابطه با خانواده را هم قطع میکنند و مرز ما در این دو مورد مشخص است. این استاد دانشگاه ابراز داشت: به عنوان مثال یک دانشجو خانه را ترک میکند، اما فرار نمیکند و آثار این دو نوع ترک خانه برای ما قابل توجه است و میتوان همان آثار فرار را در ترک خانواده هم داشت. روحالامینی با اشاره به اینکه در فرار از خانه باید سن فرد را مشخص کرد، افزود: از منظر جرمشناسی افراد زیر 18 سال را کودک و بالای 18 سال را بالغ میدانیم. وی تصریح کرد: اگر دختر بالای 18 سال خانواده را ترک کند با ترک خانه توسط یک کودک آثار آن یکی نیست، زیرا فرد زیر 18 سال نیاز به حمایت دارد و بنابراین ما باید توجه ویژهای به این بحث داشته باشیم و افراد زیر 18 سال از نظر جرمشناسی باید زیر نظارت و حمایت والدین و همچنین اطاعتپذیر باشند در حالی که برای افراد بالای 18 سال این موضوع مطرح نمیشود. عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و الهیات دانشگاه شهید باهنر کرمان با بیان اینکه افراد زیر 18 سالی که از خانه فرار کردهاند به دو دسته دختران فراری بزهکار و دختران فراری بزهدیده بزهکار تقسیم میشوند، اذعان داشت: فرار این دختران آثار متفاوتی دارد. حرف آخر گر چه آمار مربوط به دختران و زنان فراری جزو آمارهای محرمانهای است که کمتر از سوی مسئولان و نهادهای ذیربط اعلام میشود، اما واقعیت جامعه امروز نشان میدهد، بحث دختران فراری پدیدهای نیست که به راحتی بتوان از کنار آن گذشت، بنابراین میتوان علاوه بر مطرح کردن علل و عوامل این آسیب اجتماعی به رفع مشکلات افرادی پرداخت که قصد فرار از خانه و کاشانه خود را دارند. بیشک نقش خانواده را در فرار دختران از خانه نمیتوان کتمان کرد، اما دستگاههای مختلف میتوانند با ارائه آموزشهای صحیح به خانوادهها و همچنین به زنان و دختران آسیبدیده از بروز پدیده ناخوشایند دختران فراری جلوگیری کنند.
منبع:فارس
تاریخ ارسال مطلب : چهارشنبه 92/5/23 | نویسنده : alamdarbasir
|
|
تمامی حقوق این وبلاگ و مطالب آن متعلق به علمدار بصیر می باشد و انتشار مطالب با ذکر منبع مانعی ندارد.
طراحی و اجرا : مرکز فرهنگی صالحون |