به گزارش علمدار بصیر: فاطمه حاجی میرزا  با اشاره به تاکید بسیار زیاد فرزندان شهیدش بر لزوم پیروی از ولایت فقیه و دفاع از خط اسلام و اهل بیت(ع) ابراز داشت: بهترین دعایشان بعد از تعجیل در فرج آقا امام زمان(عج) این بود که خدایا کمک کن از خط اسلام و اهل بیت(ع) خارج نشویم و همیشه پیرو حقیقی ولایت فقیه باشیم و همان هم باعث شد که این راه را انتخاب کرده و الحمدالله به بهترین سعادت که شهادت بود نائل شدند.

وی با اشاره به این که پسر بزرگش مجید در سال 1343 به دنیا آمد، گفت: امیرحسین نیز سه سال بعد در سال1346 شمسی همزمان با سالروز تولد مولا و مقتدایش امام حسین (ع) چشم به دنیا گشود و از همان دوران بچگی این دو پسر بسیار با اخلاق بوده و همیشه با محبت و صمیمیت رفتار می کردند به طوری که همه جذب اخلاق خوب و اسلامی آن ها می شدند.

این مادر شهید همچنین افزود: : امیرحسین در 6 سالگی به همراه خانواده به حج عمره مشرف شد که با وجود سن کمی که داشت تمام اعمال حج عمره را بجا آورد .

وی در ادامه با اشاره به فعالیت های ارزشمند اجتماعی و نیکوکارانه فرزندان شهیدانش اظهار داشت: هر دو آن ها بسیار با محبت و اهل خدمت کردن بودند ، حالا چه غریبه و یا فامیل فرقی نمی کرد ، تا آنجایی که در توانشان بود در خدمت به افراد و بزرگترهای فامیل دریغ نمی کردند.

حاجی میرزا مطلب همچنین گفت: هم مجید و هم امیرحسین جزو فعالان مسجدی و بنیانگذار انجمن اسلامی بودند و خیلی برای تاسیس مسجد و انجمن تلاش کردند.

وی اضافه کرد: یادم هست ماه رمضانی بود و آن ها با وجود سن کمی که داشتند قالب های یخ را می خریدند و برای مردم روزه دار می آورده و برای افطارشان شربت درست می کردند .

وی بیان داشت: همیشه به فکر یتیمان و سالمندان و محرومان بودند، کمتر پیش می آمد که یک وعده غذا سیر بخورند؛ در سال های قبل از انقلاب با وجود سن کمی که داشتند اما در اکثر راهپیمایی ها و تجمعات انقلابی شرکت می کرده و متولی کارهای سیاسی و فرهنگی آن ایام می شدند.

وی در ادامه گفت : وقتی جنگ آغاز شد اول مجید به جبهه رفت . مجید الگوی امیر حسین بود . چند وقت بعد هم امیرحسین رفت . سال 1364 مجید به شهادت رسید . امیرحسین آن اندازه وابسته به جبهه شده بود که حتی برای تشییع برادرش هم برنگشت تا اینکه در سال 1367 او هم شهید شد .

مادر شهیدان مجید و امیرحسین دلجو در بخش دیگری از سخنان خود با تاکید بر این که بی شک شهدا ناظر بر رفتار و اعمال ما هستند، گفت: تا چند سال قبل که پدرشان زنده بود مرتب به خوابم می آمدند در همه این سال ها هر وقت کاری داشتم با خودشان مطرح می کردم ؛ واقعاً بدون آنکه کوچکترین ناراحتی داشته باشم در مورد کارهای مهم با آنها صحبت و درد دل می کردم.

وی افزود: حتی همین چند وقت پیش که روز عروسی دو تا از خواهرهایشان بود با آن ها صحبت و درد دل کردم؛  دیدم هیچ کاری نمی توانم انجام بدهم چون بالاخره به یک سن و سالی رسیدم که بعضی کارها مقداری برایم سخت است . با خودم گفتم فقط از خودشان بر می آید ، اینطور از آنها کمک می خواهم . می گویم که از خدا بخواهید کمکم کند و واقعا هم به برکت شهدا، خدا همیشه به من کمک کرده است .

حاجی میرزا مطلب ابراز داشت: واقعاً هنوز هم وجودشان و خیر و برکتشان در خانه را احساس می کنم و تنها چیزی که من را اذیت می کند، دوری آن هاست که برای سخت است اما خدا را شکر می کنم که آن ها در مسیر سعادت و شهادت در راه خودش رفتند .

منبع قم فردا