سفارش تبلیغ
صبا ویژن
" سلام بر شما ... از این که از علمدار بصیر بازدید نمودید ، بسیار خرسندیم . از طریق نظرات می توانید پیشنهادات و انتقادات خود را با ما در میان بگذارید "

 

آخرین مطالب
پیوند دوستان
خبرگزاری فرانسه از آنکارا گزارش داد: برکناری محمد مرسی در مصر، به سیاست خارجی جسورانه ترکیه که خود را الگوی جهان اسلام مطرح می‌کند، ضربه زد.
 

به گزارش علمدار بصیر: روزنامه کیهان در ستون ویژه های خود نوشت:

چه معنی دارد که مردم به یک روحانی رای داده باشند!؟

یک عضو سازمان (منحله) مجاهدین انقلاب ادعا کرد شعار اعتدال رئیس‌جمهور منتخب برخاسته از مشرب اصلاحات است و الا معنی نداشت یک عضو جامعه روحانیت مبارز رئیس‌جمهور شود!عبدالله ناصری به ایسنا گفته است: گفتمان اعتدال برخاسته از درون گفتمان اصلاحات در یک دوره تاریخی است که ضرورت جدیدی را برای شکل‌دهی گفتمان جدید شکل داده است.

وی ابراز عقیده کرد: من معتقدم گفتمان اعتدال‌گرایی تبیین دیگری از گفتمان اصلاحات بود زیرا ماهیت گفتمان اصلاحات، اعتدالی است و تقسیم‌بندی اصلاحات به دو بخش معتدل و افراطی، یک انحراف سیاسی و ذهنی در تاریخ معاصر ماست که توسط بخشی از جریان اصولگرا انجام پذیرفت.

وی با بیان اینکه «گفتمانی که امروز در ادبیات سیاسی دکتر روحانی مطرح می‌شود خصوصیات خاص خود را نیز دارد» افزود: در شرایط فعلی جریان اصلاح‌طلبی برای نجات کشور، به گفتمان اعتدال‌گرایی روی آورد و در واقع گفتمان اعتدال از بستر و فرهنگ اصلاح‌طلبی توزیع شده است زیرا معنی نداشت فردی که عضو جامعه روحانیت مبارز است با این گفتمان بتواند رای قابل توجهی به دست بیاورد.

وی گفت: گفتمان اعتدال برخاسته از مشرب گسترده و پارادایم وسیع اصلاحات است و با گفتمان مقاومت که گفتمان شکست خورده در انتخابات بود، هیچ تناسبی ندارد.

این اظهارات گزاف در حالی است که دکتر روحانی بارها در قبال افراط‌گری‌های مدعیان اصلاح‌طلبی از جمله در آشوب‌های 78 و 88 موضع صریح گرفته و فتنه‌گران را اراذل و اوباش مورد حمایت آمریکا و اسرائیل معرفی کرده است.

عضو سازمان منحله مجاهدین در اظهارات موهن خود روحانیت را افراطی و تندروهای ساختارشکن مدعی اصلاح‌طلبی را معتدل جا زده و این در حالی است که سازمان متبوع عبدالله ناصری، یکی از عوامل ترویج قانون‌شکنی، تندروی، آشوب‌افکنی و ایجاد تشنج در کشور بود. آنها (افرادی مانند بهزاد نبوی و...) در یک دوره خواستار جنگیدن با آمریکا کنار صدام و طالبان شدند و در دوره دیگر با تسلیم‌طلبی محض خواستار سر کشیدن جام زهر مقابل آمریکا شدند و دکتر روحانی یکی از منتقدان سرسخت هر دو سیاست‌های این طیف بود.

یادآور می‌شود هاشم آغاجری از اعضای «سازمان» ضمن یک سخنرانی در دوره اصلاحات (در همدان) تبعیت از مرجعیت را کار میمون توصیف کرده بود اما همان طیف بعدها از کسانی چون منتظری و صانعی به‌عنوان مراجع واقعی و عالی‌قدر یاد کردند. آنها در انتخابات 76 شعار سلام بر 3 سید فاطمی - خمینی و خامنه‌ای، خاتمی سردادند و بعدها در مذاکرات با گروهک‌ها اعلام کردند که مجمع روحانیون بدترین زیاد دارد و گروه خونی حزب مشارکت و سازمان مجاهدین با خاتمی که آخرین میخ را بر تابوت اصلاحات زد، یکی نیست. با این حال همین طیف در فتنه 88 مجدداً دور خاتمی گرد آمدند.

جمهوری اسلامی در انتخابات با یک تیر چند نشان زد

«حاکمیت حق دارد سرمست باشد. آنها در انتخابات با یک تیر، چند نشان زدند اما اپوزیسیون‌که دنباله‌رو رژیم شده برای کدام پیروزی به خود تبریک می‌گوید؟»

این مطلب را پایگاه اینترنتی اخبار روز وابسته به طیفی از اپوزیسیون منتشر کرد و نوشت: حاکمیت توانست خیل عظیمی از مردم را با انتخابات مهندسی شده [!؟]همراه سازد و حماسه سیاسی را بیافریند و توده «آگاه و دارای نبوغ سیاسی» را خوش‌بین سازد و در اپوزیسیون فاقد استراتژی شکاف بیندازد و تاکتیک خود را به استراتژی بخشی از اپوزیسیون تبدیل کند و از انتخابات گذشته تقلب‌زدایی کند و غرب را نیز به مدت یکی دو سال معطل نگه دارد و برای پیشبرد برنامه هسته‌ای خود زمان بخرد.

نویسنده می‌افزاید: در این نوشته حرجی بر توده مردم که در انتخابات شرکت کردند نیست. این نوشته حتی نقدی بر آن دسته از «فعالان» که مبارزه‌شان فقط به شرکت در انتخابات ختم می‌شود، نیست بلکه آن دسته از فعالان سیاسی است که هر کنش سیاسی خود را در چارچوب سیاست‌‌گذاری‌های سازمانی و تشکیلاتی و یا چارچوب اندیشه سیاسی خود انجام می‌دهند و قصد خود را نه انتخاب بین بد و بدتر، که ایجاد کانال‌ها یا تغییر نظام اعلام می‌دارند.

این نیروها شرکت خود در انتخابات و یا اعلام اشتباه خود در تحریم انتخابات را «همراهی» با توده مردم و «درس گرفتن» از توده‌های مردم اعلام می‌کنند، در حالی که فراموش می‌کنند نیروی سیاسی نباید دنباله‌رو تحولات بوده و به تحولات خیره شود و آنقدر در برابر تصمیم اکثریت کرنش کرده و تا به کمر خم شود که فقط زمین جلوی پایش را ببیند.

اخبار روز در ادامه نوشت: اپوزیسیون باید توضیح دهد که چه کسی از این انتخابات و انتخاب بهره‌مند شده است؟ مخالفان یا حاکمیت؟ رژیم به یک تغییر تاکتیک دست‌ زد تا استراتژی خود را از جمله در زمینه هسته‌ای بهتر پیش ببرد. تحلیل آنها این است که اگر یکی دو سال در مقابل تحریم دوام بیاورند، با توجه به اوضاع اقتصادی غرب، در نهایت برنده این کشمکش خواهند بود. آنها خود را در مرحله بدر و خیبر می‌بینند.

بنابر این محال است که کل استراتژی خود را کنار گذاشته و از در سازش با غرب درآیند. آنها انتخابات را در همین جهت، بسیار ظریف مهندسی کردند. هم مردم باید پای صندوق‌ها می‌آمدند و هم خاتمی و هاشمی نباید نامزد می‌شدند چرا که وجود حاکمیت دوگانه در رژیم امکان‌پذیر نبود و لذا کسانی از فیلتر شورای نگهبان عبور کردند که می‌توانستند درخدمت استراتژی رژیم باشند.

نویسنده در پایان تصریح می‌کند: آنها (حاکمیت) با یک تیر چند نشان زدند؛ هم حماسه را آفریدند و جو خوش‌بینی و امیدواری به وجود آمد و هم جمهوری اسلامی فراتر از سایر نظام‌های منطقه ایستاد و غرب را هم منفعل کرد. آیا اینها جای تبریک گفتن در اپوزیسیون دارد؟

اهمیت سقوط مرسی برای ترکیه و سوریه

سقوط مرسی به الگو بودن ترکیه در جهان اسلام خدشه وارد می‌کند.خبرگزاری فرانسه از آنکارا گزارش داد: برکناری محمد مرسی در مصر، به سیاست خارجی جسورانه ترکیه که خود را الگوی جهان اسلام مطرح می‌کند، ضربه زد. حزب عدالت و توسعه اکنون در داخل ترکیه نیز با گسترده‌ترین اعتراض طی 10 سال حاکمیت خود مواجه است. این حزب، متحد اخوان‌المسلمین مصر بود.

این گزارش می‌افزاید: اردوغان در همایش سپتامبر (شهریور) سال گذشته حزبش از دموکراسی سخن گفت: مرسی در این گردهمایی که بیش از یکصد مهمان خارجی حضور داشتند، رهبری اردوغان را مورد تایید قرار داد.

از سوی دیگر روزنامه ایزوستیا، برکناری محمد مرسی را ضربه ائتلاف ضد سوریه توصیف کرد و نوشت برکناری «محمد مرسی» موجب شد ضربه محکمی به ائتلاف ضد دولت سوریه وارد شود زیرا مصر یکی از فعال‌ترین کشورها برای سرنگونی بشار اسد رئیس جمهور سوریه بود.

در ادامه این تحلیل آمده است: فعالان اخوان‌المسلمین در تجمعات خود افراد را به مبارزه با دولت علوی دمشق فرا می‌خواندند اما آنچه روی داد، سرنگونی محمد مرسی بود. این امر می‌تواند نام مصر را از فهرست دشمنان اصلی سوریه پاک کند. به همین دلیل مقامات سوریه از این اتفاق خوشحالند. 

حزب‌الله قدرتمند به مشغله اصلی اسرائیل تبدیل شده است

گروه شیعه حزب‌الله که قدرتمندتر از ارتش لبنان است، به مهم‌ترین مشغله فکری ارتش اسرائیل تبدیل شده است.این موضوع را گزارشگر مجله فرانسوی زبان لیبرته ضمن بازدید از فلسطین اشغالی عنوان کرد. او می‌نویسد: پایگاه نظامی «لیریک» مقر فرماندهی کل دسته «گالیله»، متعلق به ارتش اسرائیل است.

مسیر منتهی به این پایگاه، چنان پوشیده از درخت است که جاده از دور دیده نمی‌شود. ستوان «یار»، از سخنگویان ارتش اسرائیل است که می‌گوید ارتش بیش از آنکه از ارتش لبنان بیم داشته باشد، به تحرکات حزب‌الله توجه دارد و مهمترین مشغله فکری ما، آنها هستند. این مسئول ارتش اسرائیل در حالی که به تک تک روستاهای جنوب لبنان اشاره می‌کند، از مخفی‌گاه‌های حزب‌الله، خانه‌های مخفی، شیعیانی که به سمت جنوب می‌آیند و مسیحیان و دروزی‌هایی که به سمت شمال می‌روند، حرف می‌زند.

وی می‌گوید: «هر واحد حزب‌الله، در اسرائیل منطقه‌ای برای هدف خود در نظر گرفته است. هر روستایی هدف خود را در اسرائیل دارد و می‌تواند در هر زمانی شهرهایی مانند تل‌آویو را مورد هدف راکت‌ها و موشک‌های دوربرد، برد متوسط و برد کوتاه، قرار دهد.»

این گزارش می‌افزاید: جنبش حزب‌الله تحت رهبری حسن نصرالله، به دل‌مشغولی اصلی اسرائیل تبدیل شد. در سال 2006 حزب‌الله ضربات سنگینی به پیکر ارتش اسرائیل وارد کرد که اسرائیل آمادگی آن را نداشت. حزب‌الله در آن سال در پاسخ حمله اسرائیل اقدام به شلیک هزاران راکت، موشک و خمپاره به سوی اسرائیل کرد که به کشته شدن حداقل 150 نفر منجر شد.

لالیبرته می‌نویسد: حزب‌الله لبنان در حال حاضر زرادخانه موشکی قابل توجهی در اختیار دارد که قادر است بسیاری از بخش‌های تحت اشغال اسرائیل، از جمله اهداف مهم و استراتژیکی مانند بندر و پالایشگاه‌های نفت حیفا را هدف قرار دهد.

«پیتر لرنر»، یکی از سخنگویان ارتش اسرائیل، تعداد اعضای گروه شبه نظامی حزب‌الله را بین سی تا چهل هزار نفر تخمین می‌زند و می‌گوید: «حزب‌الله قادر است به مدت یک ماه اسرائیل را زیر آتش بگیرد.

لیبرته می‌افزاید: جنبش حزب‌الله اکنون نگاه خود را به اوضاع سوریه معطوف کرده و حدود سه هزار تن از مبارزان آن در حال کمک به سوریه هستند. اما اسرائیل به دوردست می‌نگرد و نگران نفوذ ایران است.

لرنر می‌گوید: «مبارزان حزب‌الله توسط سپاه پاسداران ایران آموزش می‌بینند. در شهر قصیر، ما برای اولین بار آنان را مشاهده کردیم که تانک می‌راندند. آنها این کار را کجا یاد گرفته‌اند؟»

فرانسه نمی‌تواند زیان هنگفت دشمنی آمریکا با ایران را بپردازد

محافل اقتصادی و مطبوعاتی فرانسه امیدوارند مبادلات تجاری این کشور با ایران از سر گرفته شود.روزنامه لوموند در گزارشی با انتقاد از کاهش مبادلات تجاری پاریس- تهران در اثر فشارهای آمریکا نوشت: فرانسه که در سال 2000 میلادی چهارمین شریک تجاری ایران به شمار می‌رفت، از زمان اجرایی شدن تحریم‌ها به رده پانزدهم سقوط کرد زیرا بسیاری از شرکت‌های فرانسوی با وجود سوابق قدیمی حضور در ایران مجبور به خروج از این کشور شدند.

لوموند می‌نویسد: بسیاری از منتقدان دولت فرانسه از مقامات کاخ الیزه انتقاد می‌کنند و معتقدند حتی پاریس در تحریم‌ تهران گوی سبقت را از واشنگتن ربوده است و این موضوع به زیان اقتصاد فرانسه تمام شده است. از هشت سال پیش تاکنون، صادرات فرانسه به ایران هفتاد درصد افت کرده و از دو میلیارد یورو به هشتصد میلیون یورو رسیده است.

«سباستین رینو» پژوهشگر مؤسسه ملی مطالعات راهبردی فرانسه می‌گوید:‌«قبل از دوره پنج ساله ریاست جمهوری نیکلا سارکوزی، فرانسه نخستین شریک صنعتی و تجاری ایران محسوب می‌شد. در واقع می‌توان گفت که این فرانسه است که بار سنگین تحریم‌های ایران را به دوش می‌کشد.

پیشی گرفتن پاریس از واشنگتن و حتی سایر کشورهای اروپایی در ماجرای تحریم ایران در حالی است که سایر کشورها، در برابر تحریم‌ها مقاومت کرده و به این حد از کل منافع اقتصادی خود صرف‌نظر نکردند.

در همین حال رئیس کمیسیون مالی سنای فرانسه هفته گذشته با توصیف اینکه تحریم‌های آمریکا علیه ایران برای بخش خودرو‌سازی فرانسه فاجعه‌انگیز است، از دولت این کشور خواست تا به فوریت از رئیس‌جمهوری آمریکا بخواهد تا بخش صنعت خودروسازی فرانسه را از شمول تحریم‌ها علیه ایران معاف کند.

به گزارش رادیو فرانسه «فیلیپ مارینی» رئیس کمیسیون مالی سنای فرانسه به متن تحریم‌های آمریکا اشاره کرد و گفت:‌«صنعت خودروسازی فرانسه با توجه به اهمیت مناسباتی که با بخش صنعت خودروسازی ایران دارد، بزرگترین قربانی این تحریم‌هاست». دهها شرکت فرانسوی فعال در بخش خودروسازی به لحاظ این تحریم‌ها ضرر می‌کنند.

وی افزود: تعطیل شدن سایت‌های متعلق به فرانسه در کوتاه مدت می‌تواند نتایج فاجعه‌انگیزی برای صنایع خودروسازی فرانسه در برداشته باشند و این موضوع، بیکاری گسترده‌ای را در بخش خودروسازی فرانسه به دنبال خواهد داشت.

مارینی، این موضوع را یک اضطرار ملی دانست و از دولت سوسیالیست فرانسه خواست تا بدون فوت وقت در جهت رفع این تحریم‌ها و یا معاف کردن فوری فرانسه از شمول این تحریم‌های یکجانبه آمریکا علیه ایران اقدام کند چرا که به عنوان مثال، ایران دومین بازار عمده بین‌المللی برای شرکت ‌PSA فرانسه است.





تاریخ ارسال مطلب : سه شنبه 92/4/18 | نویسنده : alamdarbasir


 

تمامی حقوق این وبلاگ و مطالب آن متعلق به علمدار بصیر می باشد و انتشار مطالب با ذکر منبع مانعی ندارد.
طراحی و اجرا : مرکز فرهنگی صالحون