سفارش تبلیغ
صبا ویژن
" سلام بر شما ... از این که از علمدار بصیر بازدید نمودید ، بسیار خرسندیم . از طریق نظرات می توانید پیشنهادات و انتقادات خود را با ما در میان بگذارید "

 

آخرین مطالب
پیوند دوستان
بهانه‌ای برای عرض ادب به پیشگاه مولود 11ذی‌القعده
یازده ذی‌القعده نور آسمانی کودکی در خانه موسی ابن جعفر علیه‌السلام پرتو افکند که از جلال و جبروت او دل عاشقان واله و شیفته شد. امام رئوف و مهربانی که سرمایه اصلی ایران اسلامی است.

به گزارش علمدار بصیر به نقل از شیرازه، هنوز بعد از چندین قرن می توان صدای کاروان را شنید و به دیده نظاره گر نور برافراشته از کاروانیان بود. درست است که هزار و 300 سال از روزی که کاروان مدینه را به قصد مرو ترک کرد می گذرد، اما هنوز هم نور و رحمت در مسیر گام های این کاروانیان موج می‌زند.

امام رضا(ع) سال 200 هجری قمری مجبور شد به مرو عزیمت کند، زمانی که مأمون امام را به این سفر مجبور کرد تصور نمی‌کرد امام پس از طی مسیری سخت با استقبال گسترده مواجه شده و محل عزیمت ایشان به قطب معنوی و معرفتی تبدیل شود.

مسیری که مأمون تأکید داشت حضرت رضا(ع) را از آن عبور دهد یکی از راههای متداول آن زمان بود که از مدینه به بصره و از طریق سوق الاهواز (اهواز) به فارس و سپس از راه کویر و بیابان میان فارس و خراسان می گذشت و به مرو ختم می شد.

روایت است، وقتی که امام خود را از سفر به خراسان ناگزیر یافت، در چند نوبت کنار مرقد پیامبر آمد و با شکل وداع خود با قبر پیامبر ناخرسندی و نگرانی خویش را از این سفر آشکار ساخت، تا دیگران نیز بدانند که امام(ع) بر انجام این سفر مجبور است.

آن طور روایت می شود، امام هشتم در فصل تابستان از بصره به اهواز حرکت کرد. با ورود امام به اهواز، بیماری امام روی می دهد و مدتی را در این شهر می مانند.

درباره خروج امام از اهواز خبر دقیقی وجود دارد که امام از پل اربق یا اربک عبور کرده اند. درباره ورود به فارس هم دقیقا معلوم نیست که حضرت از کدام مسیر وارد این استان شده اند. اما قدمگاه سده در شهر اقلید حاکی از آن است که امام هشتم در مسیر حرکت خود به سمت مرو از این شهرستان نیز عبور کرده اند. حضرت علی ابن موسی الرضا (ع) و اصحاب خویش بر سر چشمه ساری که هم اکنون درختانی چند صد ساله و سر به فلک کشیده دارد توقف کرده و مدتی در آنجا سکنی گزیده اند که هم اکنون این چشمه سار یکی از قدمگاه های ایران به شمار می رود.
امام با گذشتن از مسیر شهرهای شمالی استان به ابرقو وارد می شوند که روزگاری جزو قلمرو سرزمینی فارس و بخشی از شهرستان آباده به حساب می آمده است.


توقف گاه یا همان قدمگاه بعدی امام رضا که در منابع تاریخ محلی به تناوب از آن یاد شده شهر ابرقو یا ابرکوه است که در منتهی الیه جاده شمالی شیراز به شهر یزد است. امام هشتم شیعیان جهان همین مسیر را ادامه می دهند تا به مرو می رسند.

اکنون این مسیر به جاده ولایت مشهور است، جاده ای که 3450 کیلومتر طول دارد؛ از مدینه تا مرو. اما بخش اعظمی از آن حدود 1200 کیلومتر در ایران واقع شده است و مسیر آن ازشلمچه شروع می شود و بعد از آن به ترتیب در آبادان، اهواز، بهبهان، سده فارس، ابرکوه، دهشیر، تفت و... تا به مرز ترکمنستان می رسد.

هر چند سفر علی بن موسی الرضا(ع) با اصرار مأمون خلیفة وقت عباسی صورت پذیرفت؛ اما در عمل دارای آثار و پیامدهای درخشانی است.
حضوری که باعث شد شهرهای ایران اسلامی منور به انوار قدسی نوادگان امام موسی بن جعفر شود. به عنوان نمونه در فارس بالغ بر هزار و 400 امامزاده وجود دارد که از این حیث یک رکورد در کشور محسوب می شود. امامزادگانی که حرم مطهرشان مامنی است برای آرامش دلهای بی قرار عاشقان اهل بیت عصمت و طهارت.
ارادت مردم دیار فارس به امام هشتم شیعیان و برادر بزرگوارش حضرت شاهچراغ شهره خاص و عام است. علاقمندی آنها به امام رضا(ع) و معرفت به ایشان چنان ریشه دار و عمیق است که از هر روشی برای نشان دادن دلدادگی خود بهره گرفته اند.





تاریخ ارسال مطلب : دوشنبه 92/6/25 | نویسنده : alamdarbasir
مسئولان نظام هوشیار باشند عده‌ای در تلاشند بین اصلاح‌طلبان و ساختارشکنان پیوند ایجاد شود و آنها می‌خواهند از سران فتنه قهرمان بسازند؛ ساختارشکنان باید دست از «خوددمعصوم‌پنداری» بردارند، شاید مردم از گناهان سیاسی آنها درگذرند.

به گزارش علمدار بصیر: محمدکاظم انبارلویی امروز دوشنبه 25/06/92 طی یادداشتی در روزنامه رسالت نوشت: خودمعصوم‌پنداری چیست و در حوزه سیاست چه معنا و تبعاتی دارد؟

مارقین و ناکثین در دوران حضرت علی(ع) مصداق سیاسی پدیده خودمعصوم‌پنداری بودند. آنها با بهانه گرفتن یک موضوع سیاسی بر طبل تفرقه در میان امت اسلام کوبیدند و حال آنکه خود می‌دانستند حق چیست و اهل آن کدام هستند. اما مشتی جاهل را پشت سر خود جمع کردند و تا مرز نابودی پیش رفتند. خود معصوم‌پنداران همه را اهل معصیت می‌دانند الا خودشان را، آنها از معصیت‌کارترین عناصر روزگار خودشان هستند.

"پیراهن عثمان" بهانه‌ای شد تا شمار زیادی از مسلمانان در جنگ جمل به خاک و خون کشیده شوند و سران بهانه‌جوی آن هم سرمایه، آبرو و جان خود را بر آن نهند. موضوع حکمیت نیز بهانه‌ای شد تا جمعی تبهکار بر امام حق بشورند و جنگ نهروان را برپا کنند. هر دوی این جماعت حاضر نبودند در گفتگوهای سیاسی، موضوع قتل عثمان و مسئله حکمیت روشنگری شود و هر سفیری را که در جهت روشنگری گام برمی‌داشت، ‌می‌کشتند.

متأسفانه ما در انقلاب اسلامی گرفتار شبهه جماعتی بودیم که بر سبیل "جمل" و "نهروان" گام برمی‌داشتند و با کمک بوق‌های اجنبی در تولید "بهانه" و "شبهه" برای راه‌اندازی جنگ و خونریزی لحظه‌ای درنگ نمی‌کردند.

پدیده لیبرال‌ها و اتحاد آنها با منافقین در صدر تاریخ انقلاب اسلامی و راه‌اندازی جنگ داخلی و ترور و انفجارهای روزهای اول انقلاب که 17 هزار نفر از مردم ایران را به کام مرگ کشید، عبرت‌آموز است.

سران خودفروخته آنان تا آنجا پیش رفتند که در کنار صدام و نیروهای چندملیتی آن 8 سال علیه مردم ایران ظاهر شدند و از این ابا نداشتند که مهر وطن‌فروشی و خیانت به پیشانی آنها بخورد. این روزها آنان در ذلت و خواری گرفتار آمده‌اند به‌گونه‌ای که هیچ دولتی پذیرای پناهندگی آنان نیست.

پس از غروب منافقین و لیبرال‌ها در آسمان سیاست ایران دوباره شاهد حرکت جدید معاندان و معارضان در 18 تیر سال 78 شدیم. حرکت آن روز، نوعی تجدید سازمان ضدانقلاب با یک روکش داخلی بود. مردم در 23 تیر 78 پاسخ این جماعت را دادند. اما آنها رفتند. 10 سال برنامه‌ریزی کردند و در سال 88 با پیراهن عثمان "تقلب" در انتخابات ظاهر شدند. لایه‌بندی این جریان، از بدریخت‌ترین گروه‌های ضدانقلاب مثل منافقین و لیبرال‌ها و بهائیان را دربر می‌گرفت تا مقبول‌ترین آنها که نام و نشانی در انقلاب داشتند، آنها تقلب در انتخابات را بهانه کردند و حاضر نبودند در هیچ فرآیند قانونی ادعای خود را اثبات کنند. آنها هیچ گفتگویی را در هیچ سطحی برنتافتند.

آنها هیچ نهاد فیصله‌بخش را هم نپذیرفتند و می‌خواستند موضوع تقلب به عنوان یک زخم در پیکره همگرایی و وحدت ملت باقی بماند و اصلا دست هیچ طبیبی در درون نظام به آن نرسد و متأسفانه هنوز هم بر آن اصرار دارند!

آنها آنقدر بی‌محابا عمل کردند که در ادامه کار اصلا کاری به موضوع تقلب نداشتند. ظرف مدت یک ماه آن را به فراموشی سپردند و در آشوب‌آفرینی‌های خود در خیابان‌ها تیغ بر آرمان‌ها و اهداف امام و انقلاب کشیدند. هیچ چیز آنها را در این شورش و تبهکاری ارضا نمی‌کرد تا اینکه روز عاشورا تیغ بر شعائر الهی دین کشیدند و شعار مرگ بر اصل ولایت‌فقیه دادند. ملت و رهبری در مقابل آنها صبوری کردند. بی‌مهری خیلی از رهبران آنها به نظام را نادیده گرفتند. مجازات‌های الهی و انسانی آنها را تخفیف دادند تا شاید سر عقل بیایند و از معارضه با نظام و مردم دست بکشند. البته این سیاست مدارا جواب داد، بدنه، آنها را رها کرد. رأس هم به تردید افتاد. اما جماعتی که از اول آتش بیار معرکه بودند، ایستادند و در شیپور همنوایی با بی‌بی‌سی، رادیو اسرائیل و رادیو آمریکا دمیدند و امروز هم حاضر نیستند لب و دهان خود را از دهانه این شیپور بردارند.

مردم در 9 دی به آنها پاسخی درخور دادند و اگر لازم هم باشد و شرارت آنها ادامه پیدا کند باز خیابان‌های ایران و تهران را پر از شیفتگان انقلاب برای لعن و نفرین بر آنها خواهند کرد.

انتخابات دوره یازدهم بهانه‌ای شد تا آنها به بازخوانی حرکت خود بپردازند. آنها به هیچ روی با رویکرد افراط و تفریط مشروعیت حضور نداشتند. خوشبختانه شورای نگهبان هم جلوی این حضور غیرقانونی را گرفت. انتخاباتی آرام، سالم، منطقی و قانونی برگزار شد. انتقال قدرت هم به آرامی و در نهایت ادب و آداب مردم‌سالاری دینی صورت گرفت، اما آنها هنوز به بازگشت به میدان "افراط" آن هم با نقاب "اعتدال" ناامید نیستند.

دولت، مردم و نظام باید مراقب بازگشت رادیکال‌ها و افراطیون، آن هم به پشتیبانی و تحریک بیگانگان در سپهر سیاست ایران باشند.

آنچه در همایش به اصطلاح اصلاح‌طلبان جوان در شهرکرد گذشت یک زنگ خطر برای ظهور فتنه جدید و یا بازسازی فتنه قدیم است.

محمدرضا خاتمی، دبیرکل حزب منحله مشارکت در این نشست مطالبی گفته که نشان می‌دهد در سبیل "خودمعصوم‌پنداری" دست‌اندرکار احیای فتنه است. او در این همایش دوباره بر طبل تقلب و دستکاری آرا کوبید و گفت: "نباید فراموش کنیم اگر ما امروز اینجا هستیم، مرهون پایداری، صبر و ایستادگی صدها نفری هستیم که برای اینکه بزرگ‌ترین انحرافات در تاریخ انقلاب را از بین ببرند و آن دستکاری در آرای مردم بود ایستادند و مقاومت کردند." (سایت ضدانقلابی کلمه 23/6/92)

وی از تبهکاران اغتشاشات سال 88 که اکنون در حبس و حصر هستند،‌ دفاع کرد و این نشان می‌دهد که آنها برگشته‌اند به نقطه اول شروع فتنه.

او به این هم بسنده نکرد؛ گریست و جماعت را به گریه انداخت تا یک نمک و فلفلی هم به این شور جدید، به قول خود، بیفزاید.

به جناب آقای محمدرضا خاتمی و اخوی بزرگوارش که این روزها در برخی میتینگ‌های سیاسی همین حرف‌ها را می‌زنند،‌ باید گفت: اخوان محترم! یک انتخابات سالم با رعایت ادب و آداب مردم‌سالاری دینی برگزار شده است. جریان فتنه در این انتخابات نامزدی نداشته است تا پیروزی و شکست آن را محک بزنیم. جریان رقیب فتنه در سال 88 هم نامزدی در این انتخابات نداشت تا توفیق و یا عدم توفیق آن را محک بزنیم.

رقبای آقای روحانی هیچ‌کدام، جریان رقیب فتنه در سال 88 را نمایندگی نمی‌کردند و بعضا در مناظرات، نقد خود را از عملکرد برخی در گذشته بی‌پرده می‌گفتند.

آقای روحانی هم خود تصریح داشته که مستقل پا به عرصه رقابت گذاشته و نامزد جریان و گروه خاصی نیست و تصریح نموده که نامزد اصلاح‌طلبان نیست.

او شعارش را اعتدال قرار داد تا فاصله خود را با افراط‌گری‌های سال 88 اعلام نماید. او بر امید تکیه کرد تا بر طبل ناامیدی (که اصلاح‌طبان در اغتشاشات سال 88 بر آن می‌کوبیدند و رفع ناامیدی را در تسلیم کشور به غرب معرفی می‌کردند) کوبیده نشود.

اصلاح‌طلبان وقتی وزیر ارشادشان را به بی‌بی‌سی فرستادند تا با یک لشکر روزنامه‌چی پناهنده و فراری، علیه ملت بشورند باید تا ابد سرافکنده باشند. چرا این روزها سرشان را بالا گرفته‌اند و از پیروزی و شکستی سخن می‌گویند که بافته ذهن آنهاست؟

آنها باید با ملت همراه شوند و راه اعتدال را بپیمایند نه اینکه بر طبل فتنه بکوبند. ملت به آنها اجازه بازتولید فتنه را نمی‌دهد.

مسئولان نظام باید هوشیار باشند عده‌ای در تلاشند. بین اصلاح‌طلبان و ساختارشکنان پیوند ایجاد شود. هیچ تنبهی در ادبیات سیاسی آنها دیده نمی‌شود. آنها می‌خواهند از سران فتنه قهرمان بسازند. آنها باید بدانند خیانت‌های سران فتنه به ملت و کشور را با آب هفت دریا هم نمی‌توان شست!

آنها نباید طوری سخن بگویند که عصمت دارند و هیچ گناه سیاسی را در اغتشاشات سال 88 مرتکب نشده‌اند.

آنها باید دست از "خودمعصوم‌پنداری" بردارند، شاید مردم از گناهان سیاسی آنها درگذرند.





تاریخ ارسال مطلب : دوشنبه 92/6/25 | نویسنده : alamdarbasir
دو نوع ملاک متفاوت در عروسی ها
ملاک اول عروس خانم ایمان و اخلاق بوده که الحمدا... داماد آن ویژگی را دارد.

به گزارش علمدار بصیر:

پرده اول: خودروی شاسی بلند از در تالار وارد و کنار خودروهای هم خانواده اش پارک می شود. پدر عروس با همراهی و در معیت همراهان پیاده می شود. داماد که به تازگی نامش در شجره نامه خانوادگی او وارد شده است به استقبال می آید و صندلی رزرو شده جلو را نشان می دهد.

 

بیشتر میهمانان دعوت شده در تالار حضور دارند و به قول قدیمی ها جای سوزن انداختن نیست. پدرعروس پس از احوال پرسی های مکرر می نشیند. گروهی مشغول هنرنمایی هستند. کمی دقت که می کنی متوجه می شوی این جا میهمانان گروه گروه می شوند.

زیرمجموعه شاسی بلندها و دیگر خودروهای گرانقیمت یک طرف و زیر مجموعه دیگر خودروسواران طرف دیگر! برخی ها هم به مدد روابط خویشاوندی یا وصلت با این خانواده در لابه لای آن ها نشسته اند.

وقت هدیه دادن که می شود پدرعروس به اتفاق گروهی از آقایان به سالن بانوان هدایت می شوند. صدای جیغ و سوت در سالن چند برابر شده است. آخر پدر عروس است. عروس و داماد کنار سفره عقد ایستاده اند و یک نفر کادوها را اعلام می کند.

پدر داماد یک دستگاه خودروی ... به علاوه یک سرویس جواهر هدیه به عروس خانم. دست، سوت، جیغ.پدر عروس یک آپارتمان 3 نبش 3 طبقه و یک سفر زیارتی به ...دست، سوت، جیغ.چرا زحمت کشیدید، چرا بیشتر ندادید، ما به یک شاخه گل هم راضی بودیم!پدر عروس سند آپارتمان را به دست شازده داماد می دهد و عکس می گیرد او که تا همین چند روز پیش به دیده شدن چند تار موی دخترش بهانه می گرفت، حالا حواسش به کلی پرت است که دخترش با چه وضعیتی ظاهر شده است.

فیلمبردار سخت مشغول گرفتن سکانس ها و پلان هاست تا فیلمش قشنگ شود. حضور مردان کراوات زده در سالن به درازا می کشد، بنابراین از سوی مدیریت تالار به آن ها تذکر داده می شود و لحظاتی بعد میهمانان به شام دعوت می شوند.

شام عروسی چند مدل غذاست به اضافه چند مدل دسر و نوشیدنی.بعضی ها که به رفتن به این عروسی ها عادت دارند عین خیالشان نیست اما برخی حسابی متعجب شده اند. قرار است این همه شام را در عرض نیم ساعت صرف کنند؟ نتیجه اش آن می شود که به علاوه غذای اضافی باقی مانده، غذاهای زیادی ناتمام در ظرف ها رها شود. پدرعروس خانم گویی عین خیالش هم نیست.آخر همه چیز باید به وفور و در حد بهترین ها باشد.

 

حالا وقت رفتن است. 2 نفر گریم شده نقش اول به اتفاق ساقدوش و همراهان و فیلم برداران از تالار خارج می شوند و بعد از کلی مراسم آتش بازی عروس خانم سوار خودروی شاسی بلند سراسر گل آرایی شده شازده داماد می شود.

مراسم عروس کشانی با صدای ضبط و بوق و سوت میهمانان شهر را با خبر می کند. قرار است عروس و داماد به اتفاق جمع میهمانان خودمانی به باغسرای پدر عروس خانم بروند و به گفته ای تا بوق صبح با میهمانان خودمانی تر باشند.

 

پرده دوم: خودروی شاسی بلندی در کار نیست. نه این که در طبقه اجتماعی مرفه نباشند اتفاقا از طبقه مرفه ها هیچ کم نمی آورند اما این طور خوش دارند. پدرعروس سرمایه دار بزرگی است و برای خودش کسی است ولی به داشتن یک داماد شغل دولتی دانشجو راضی شده است.

ملاک اول عروس خانم ایمان و اخلاق بوده که الحمدا... داماد آن ویژگی را دارد.قرار بود پدر عروس خرج جشن عروسی را تقبل کند ولی عروس و داماد ترجیح داده اند مراسم با پس انداز خودشان و خیلی ساده برگزار شود.نه از لباس عروس آن چنانی خبری است و نه کت و شلوار مارک دار برای داماد. همه چیز ساده و زیباست. از ماشین عروس گرفته تا مراسم شام.

 

قرار شد پدر عروس تلافی کند و هدیه عروس و داماد را دست پر بگیرد و به این طریق کمک حال شروع زندگی شان شود اما عروس و داماد همان را هم ترجیح داده اند در جمع عنوان نشود.حتی شام مراسم هم یک نوع غذا سفارش شده است.

بعد از شام برای حیف و میل نشدن غذاها به برخی میهمانان ظروف یک بار مصرف هم ارائه می شود.هیچ کس ناراضی نیست و اتفاقا خیلی ها راضی به حیف شدن غذایشان آن هم با شرایط امروزی نبودند.

 

بعد از شام داماد چادر سفیدی را بر سر عروس خانم می کند و با سلام و صلوات او را به سمت خودرو هدایت می کند. خودروی عروس ساده و زیبا تزئین شده است، از دسته گل های آن چنانی هم خبری نیست. تازه در فرهنگ لغت این عروس و داماد، مراسم عروس کشان معنایی ندارد و مصادف با پا گذاشتن بر رعایت حقوق شهروندی تلقی می شود.جشن پایانی شب هم جز رعایت نکردن حقوق و حرمت همسایه نیست.به همین دلیل تازه عروس و داماد بر همه حرف های مردم و گلایه ها خط بطلان کشیده اند و تا جایی که می توانند زمینه مراسمی سالم و البته باشکوه را فراهم می سازند.

 

عروس به اتفاق چند نفر از میهمانان درجه یک برای خداحافظی به خانه پدری می رود و پدر عروس با صلوات و دعا او را به خانه بخت می فرستد.

 

آن چه در سطرهای بالا آمد جز واقعیت نبود، واقعیت هایی که در یک سو آثار روانی و اجتماعی و حتی تبعات منفی بعدی آن تا مدت ها از بین نمی رود و در سوی دیگر اگر به آن پرداخته شود حسن بسیار مهم محسوب می شود.هر چند در محافل خصوصی و عمومی و بین بسیاری از دختران و پسران در آستانه ازدواج، در بحث ساده گیری ازدواج سخن زیاد به میان می آید اما واقعیت جامعه چیز دیگری را نشان می دهد.برپایی مجالس سنگین با هزینه های بی مورد بر مجالس ساده ازدواج ارجح است و آن ها که دل به سادگی مجالس می دهند تعدادشان رو به کاهش است. وقتی از برگزارکنندگان چنین مجالس سنگینی هم می پرسی چرا؟ این چنین باز هم بی هدف می گویند یک شب که هزار شب نمی شود در حالی که همین یک شب در زندگی بسیاری تا سال ها اثر می گذارد.درباره چرایی کم نشدن مجالس عروسی پرخرج و ساده گیری مجالس با وجود همه تاکیدهای بزرگان، با یک استاد دانشگاه به گفت وگو نشستیم.

 





تاریخ ارسال مطلب : دوشنبه 92/6/25 | نویسنده : alamdarbasir
میثم مطیعی از مداحان و ذاکرین اهل بیت(ع) گفت: آیت‌الله تهرانی معتقد بودند که انسان باید پیامی را که می‌خواهد به مردم منتقل کند، از منبع تبلیغ بگیرد؛ من بارها از ایشان شنیدم که می‌فرمودند من هرچه دارم از امام رضا(ع) دارم.

به گزارش علمدار بصیر: میثم مطیعی از مداحان و ذاکرین اهل بیت(ع) است که سال‌ها در جلسات حضرت آیت‌الله حاج‌آقا مجتبی تهرانی مداحی کرده است. او از مؤسسین دفتر حفظ و نشر آثار حاج آقا مجتبی و اولین مدیر عامل این مؤسسه است. مطیعی هم اکنون دانشجوی دکتری دانشگاه امام صادق(ع) و از اساتید همین دانشگاه است.

مطیعی با آنکه رسانه‌ای نیست و به قول خودش مصاحبه‌ای نکرده، اما سال گذشته و در ایام ارتحال ملکوتی مرجع فقید عظیم‌الشأن و عالم ربانی، آیت‌الله آقامجتبی تهرانی در گفت‌وگویی تفصیلی با خبرنگار تسنیم به تبیین برخی از زوایای زندگی آیت‌الله تهرانی پرداخت که پیش‌تر در همین رسانه منتشر شد.

بخشی از این گفت‌وگوی تفصیلی به موضوع ارتباط خاص آیت‌الله تهرانی با وجود مقدس حضرت ثامن‌الحجج(ع) و مشهدالرضا(ع) اختصاص داشت که به مناسبت سالروز ولادت باسعادت و نورانی این امام همام منتشر می‌شود:

در مورد ارتباط حاج‌آقا با امام رضا(ع) باید بگویم که ایشان قبل از جلسه‌های مهم خودشان مثلاً قبل از محرم، قبل از ماه مبارک رمضان و برخی از ایام دیگر مانند نوروز و... به مشهد می‌رفتند و مقید به زیارت امام رضا(ع) بودند و می‌رفتند و از امام رضا(ع) کمک می‌طلبیدند. معتقد بودند که انسان باید پیامی را که می‌خواهد به مردم منتقل کند از منبع تبلیغ بگیرد.  من بارها از ایشان شنیدم که می‌فرمودند من هرچه دارم از امام رضا(ع) دارم.

از اول تا آخر دوران بستری شدنشان در بیمارستان، تختشان رو به مشهد الرضا(ع) بود و ماه‌ها قبل به پسرشان گفته بودند که عزای من را با عزای علی بن موسی الرضا(ع) می‌گیرید و تقدیر نیز چنین شد که شب هفتم درگذشت حاج‌آقا با شهادت امام رضا(ع) مصادف شد.

ایشان در بیمارستان مدام به ائمه(ع) سلام می‌دادند و در آخرین لحظات عمرشان به طور خاص به امام رضا(ع) سلام داده‌اند. در مشهد هم حاج آقا مجتبی مودت در زیارت و عتبه‌بوسی داشت و مانند عامه مردم جای‌جای حرم را می‌بوسید.

خاطره‌ای از عنایت امام رضا(ع) به آیت‌الله تهرانی

یک خاطره از عنایت امام رضا علیه السلام را از خودشان شنیدم که نقل می‌کنم: سال 88 بود که خدمتشان بودیم، فرمودند: قبل از جلسات ماه مبارک رمضان در شب جمعه آخر ماه شعبان من همیشه به مشهد می‌روم و به امام هشتم عرض می‌کنم آقاجان! شما می‌دانید که من هیچ چیز بلد نیستم. به امام هشتم عرض می‌کنم که آقا من هم می‌خواهم روزه بگیرم، هم می‌خواهم جلسه‌ام را اداره کنم و هم می‌خواهم ظهرها مسجدم را بروم. دیگر خودتان می‌دانید، خداحافظ! یک حرم هم بیشتر نمی‌روم، همین یک حرم را می‌روم و این حرفها را می‌زنم و برمی‌گردم. شب می‌روم مشهد صبح جمعه میروم حرم و بعدش صاف برمی‌گردم و می آیم.

همین امسال قبل از ماه مبارک رفتم و برگشتم و قصد داشتم در ماه رمضان همین بحث دعا را ادامه بدهم. خاطرم هم جمع بود. موضوع هم که مشخص بود. سال گذشته‌اش هم بحث دعا را کرده بودم. شماره هم گذاشته بودم از یک تا 30. شب آخر سال قبلش هم گفته بودم که این موضوعات مانده است. خدا شاهد است که تمام اتاقم را زیر و رو کردم، ولی یادداشت‌های سال گذشته را پیدا نکردم. لای همه کتاب‌هایم را باز کرده و بالا و پایین کردم، خبری نبود و پیدا نشد. خوب یادم است که آن روز، روز جمعه‌ای بود که از مشهد برگشتم.

هر چه گشتم پیدا نشد، چند دفعه کتاب‌ها را زیر و رو کرده بودم. تا شروع ماه رمضان هم چیزی نمانده بود. مضطر مضطر شدم. فردایش به داخل اتاقم برگشتم و تا وارد اتاقم شدم، به ذهنم آمد که ما به امام هشتم گفته بودیم که... بی‌اختیار رویم را برگرداندم به سمت مشهد و عرض کردم یا امام هشتم! من که آمدم و به شما عرض کردم که چه می‌خواهم. شروع به صلوات فرستادن برای امام هشتم کردم. خدا می‌داند هنوز چهار یا پنج صلوات فرستاده بودم که کنار میزم دو کتاب روی هم بود. اولی را برداشتم دیدم مطالبم داخل این کتاب است و هر 30 جلسه هم روی هم است. اینها را می‌گویم که اگر مُردم بدانید خدا هست و این حرف‌ها هم درست است.





تاریخ ارسال مطلب : دوشنبه 92/6/25 | نویسنده : alamdarbasir
غلامحسین الهام در خصوص از سرگیری اجرای برخی مصوبات دولت احمدی‌نژاد که مدتی به دستور معاون اول رئیس‌جمهور متوقف شده بود، گفت: خوشحالم که دولت متوجه اشتباه خود در ملغی اعلام کردن برخی از مصوبات دولت قبلی شد.

به گزارش علمدار بصیر: غلامحسین الهام سخنگوی دولت دهم در گفت‌وگو با تسنیم، در خصوص اینکه پیش‌بینی شما از آینده دولت تدبیر و امید و اعتدال چیست؟ گفت: اساسا من قیاس دولت قبلی با دولت فعلی را به لحاظ روانشناسی کار درستی نمی‌دانم.

وی افزود: دولت منتخب مردم نماینده جمهوری اسلامی ایران و تک تک آحاد جامعه است و امیدوار هستیم که در برنا‌مه‌های خود موفق باشند.

الهام در پاسخ به این سوال که تحلیل شما از ابطال برخی مصوبات دولت دهم از سوی معاون اول رئیس‌جمهور چیست، گفت: نظری ندارم؛ اما خوشحال هستم که دولت جدید متوجه اشتباه خود در ملغی اعلام کردن برخی مصوبات دولت شد و راه درست قبلی را در پیش گرفت.

اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس‌جمهور یک ماه پس از انتشار بخشنامه‌ای مبنی بر لغو 10 مصوبه دولت دهم، مجدداً با صدور بخشنامه‎ای اجرای برخی از مصوبات دولت قبلی را بدون مانع اعلام کرد.





تاریخ ارسال مطلب : دوشنبه 92/6/25 | نویسنده : alamdarbasir
امام رضا علیه السلام: همانا مصیبت روز شهادت حسین علیه السلام دیده های ما را مجروح گردانیده است و اشک ما را جاری کرده است.

 امام رضا علیه السلام فرمودند:
همانا ماه محرم ماهی بود که اهل جاهلیت قتال در آن ماه را حرام می دانستند اما این امت جفاکار خون‌های ما را در آن ماه حلال دانستند و هتک حرمت ما کردند.

زنان و فرزندان ما را در آن ماه اسیر کردند و آتش در خیمه‌های ما افروختند و اموال ما را غارت کردند و حرمت رسالت را در حق ما رعایت نکردند.

همانا مصیبت روز شهادت حسین علیه السلام دیده‌های ما را مجروح گردانیده است و اشک ما را جاری کرده و عزیز ما را ذلیل گردانیده است و زمین کربلا مورث کرب و بلاء ما گردید تا روز قیامت.
پس بر مثل حسین(ع) باید بگریند گریه کنندگان. همانا گریه بر آن حضرت فرو می ریزد گناهان بزرگ را.

متن حدیث:

إن المحرّم‏ شهر کان أهل الجاهلیة یحرّمون فیه القتال،
فاستحلّت فیه دمائنا و هتکت فیه حرمتنا و سبی فیه ذرارنیا و نسائنا،
و اضرمت النیران فی مضاربنا و انتهب ما فیها من ثقلنا،
و لم یرع رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله و سلّم حرمة فی أمرنا.
إنّ یوم الحسین أقرح جفوننا و أسبل دموعنا، و أذّل عزیزنا یا أرض کربلا أورثتنا الکرب و البلاء إلى یوم القیمة فلیبک الباکون، فإنّ البکاء علیه یحطّ الذّنوب العظام.


«امالی صدوق، صفحه 128»




تاریخ ارسال مطلب : دوشنبه 92/6/25 | نویسنده : alamdarbasir
همکار متواری نشریات اصلاح‌طلب معتقد است بخش فارسی شبکه دولتی انگلیس تبدیل به رسانه اصلاح‌طلبان شده است.

 

به گزارش علمدار بصیر: روزنامه کیهان در ستون ویژه های خود نوشت:

دست‌هایی که وزیر کشور خاتمی خجالت می‌کشد رو کند !

وزیر کشور دولت اصلاحات که خود در انحلال شورای شهر تهران نقش داشت می‌گوید: همان دست‌هایی که انتخابات دور اول شوراها را به آنجا کشاند و اختلافات بین اعضا را دامن زدند، متأسفانه در حال حاضر نیز فعال شده‌اند. اکنون می‌بینیم که برخی از رسانه‌ها برای دامن زدن به اختلافات بین اعضای اصلاح‌طلب شورا از یک سو و بین اصلاح‌طلبان و اصولگرایان از سوی دیگر فعال شده‌اند.موسوی لاری در مصاحبه با ایسنا گفت: اختلافات در شورای اول نیز از اینجا شروع شد و کم‌کم عده‌ای به آن دامن زدند به نحوی که آبرو و حیثیت شورا رفت و به انحلال کشیده شد. به نظر من همان دست‌هایی که آن اتفاق را در مورد شورای اول ایجاد کردند، اکنون فعال شدند و درصدد هستند که شورا را به چالش بکشند و آن را با مشکل روبرو کنند.

وی توضیح دقیق‌تری درباره هویت این افراد ارائه نکرد. شورای شهر اول تهران در واقع به درگیری میان دو گروه 7 و 8 نفره کارگزارانی و همبستگی- مشارکتی تبدیل شده بود و شدت اختلافات در میان این دو طیف عملاً به تعطیلی شورا و ممانعت طرفین از برگزاری جلسات منجر شد. حتی پا در میانی هیئت حل اختلاف و دیگران نیز موجب فروکش کردن درگیری‌ها نشد به نحوی که سرانجام وزارت کشور اقدام به شکایت از شورا کرد و هیئت مرکزی حل اختلاف نیز به ریاست محمدعلی ابطحی (رئیس دفتر خاتمی و معاون پارلمانی دولت اصلاحات) حکم به انحلال شورای شهر تهران در تاریخ 25 دی 1381 داد.

پیش از این، آن گزارش تحقیق و تفحص مجلس ششم که لحنی انتقادی داشت با تمسخر عطریانفر رئیس کارگزارانی شورا مواجه شده بود. عطریانفر مدعی شده بود گزارش هیئت تحقیق و تفحص خاصیتی ندارد و نمایندگان مجلس به هنگام شنیدن گزارش به آن خندیده‌اند. این موضع به قدری تحقیرآمیز بود که مهدی کروبی رئیس مجلس 28 آبان 1381 مجبور به موضع‌گیری شد و گفت: «در رابطه با شهرداری]شورای شهر[ یک کم لطفی‌هایی و یک بی‌مهری‌هایی به مجلس شده که من لازم می‌دانم تذکر بدهم.... عده‌ای از نمایندگان به من تذکر دادند و بعد صورتی از فرمایشات آقایان بعد از تحقیق و تفحص آوردند که واقعاً برای من جای تعجب است. واقعاً متأثرم از اینکه در مقابل تحقیق و تفحص این حرفها را زدند. این حق مجلس است که تحقیق و تفحص کند.»

کروبی همچنین گفت: من از برادر بزرگوارمان آقای عطریانفر (رئیس شورای شهر تهران) انتظار ندارم چنین حرف‌هایی بزنند که «وقتی گزارش تحقیق و تفحص خوانده شد اکثر نمایندگان خندیدند.» من که اینجا بودم خبری ندارم. اما آقای عطریانفر یک چیزی به شما برادر عزیزمان بگویم آقایان نمایندگان را نمی‌دانم خندیدند یا نخندیدند اما به شما می‌گویم شما مجموعه‌تان نه به ما خندیدید و نه به مجلس خندیدید به 8 میلیون مردم تهران خندیدید. با این کارهایی که این چند سال کردید ما اصلاح‌طلبان را سرافکنده کردید.

وقتی بولتن‌نویس دولت اصلاحات مستخدم بی‌بی‌سی انگلیس می‌شود

همکار متواری نشریات اصلاح‌طلب معتقد است بخش فارسی شبکه دولتی انگلیس تبدیل به رسانه اصلاح‌طلبان شده است.نیک‌آهنگ کوثر که در دوره اصلاحات با نشریات مختلف اصلاح‌طلب همکاری می‌کرد و اکنون در خارج از کشور به سر می‌برد، در تحلیلی نوشت: امشب تصادفاً از طریق «بالاترین» به متنی نوشته شده از سوی صادق صبا در سال 2003 برخوردم. باور کردنی نبود. مدیر امروزی بی‌بی‌سی فارسی، در نوشته‌ای درباره «اصلاح‌طلبان و درگذشت خلخالی»، بدون تعارف به دوگانگی‌های اصلاح‌طلبان پرداخته بود. خواندن این متن و مقایسه خط مشی فعلی رسانه تحت مدیریت صادق صبا، رسیدن به درکی مناسب از بی‌بی‌سی فارسی را سخت می‌کند. بی‌بی‌سی فارسی زمانی بسیار مستقل‌تر می‌نمود، اما، امروزه، به نظر می‌رسد با احتیاط ویژه‌ای نسبت به یک جناح سیاسی و گروه‌ها و خانواده‌های مربوطه کار می‌کند.

وی اضافه می‌کند: بررسی نسبت جذب روزنامه‌نگارانی که کارمند اصلاح‌طلبان محسوب می‌شده‌اند به کسانی که کارمندان روزنامه‌ها و سایت‌های دیگر بوده‌اند، حداقل به من نشان می‌دهد که رسانه‌های عمده خارج از کشور، منفعت اصلاح‌طلبان را بیشتر مد نظر قرار می‌دهند و مسائل ایران را از دریچه چشمان اصلاح‌طلبان می‌بینند.کوثر خاطرنشان کرد: حالا تاثیر این نوع جذب نیرو و از سوی دیگر تغییر خط مشی خود آقای صبا و رسانه تحت مدیریتش را بررسی کنیم؛ آیا بی‌بی‌سی امروز، که وقتی درباره «عباس یزدانپناه یزدی» تا مدت‌ها ساکت است و بعد از بیانیه رسمی وزارت خارجه چند کلمه درباره‌اش می‌نویسد و یادش هم می‌رود که عباس یزدانپناه رفیق چه کسی است و فراموش می‌کند رابطه را در خبری که قاعدتاً باید کامل باشد و جامع به خواننده منتقل کند، حساسیت‌های ویژه یک گروه را مد نظر قرار نمی‌دهد؟ آیا وقتی درباره جریمه شرکت توتال فرانسه می‌نویسد، فراموش نمی‌کند به خواننده‌اش بگوید که ماجرا چیست؟

 حتی براساس آنچه دادستانی فرانسه گفته و سی‌ان‌ان هم نقل کرده؟ تازه نمی‌خواهم مثال‌های متعدد درباره ماجراهای آکسفورد و دادگاه‌ کانادا و غیره را مطرح کنم؛ این در حالی است که برخی همکاران بی‌بی‌سی ]مانند حسین باستانی [ عضو حزب مشارکت به خاطر همکاری با بولتن ریاست جمهوری در دوران خاتمی، دانسته‌های زیادی دارند.به نوشته وی، بی‌بی‌سی در گذشته‌های دور اصلاح‌طلبان امروزی را تندرو خطاب می‌کرد اما اکنون در این باره سکوت می‌کند.یادآور می‌شود شبکه بی‌بی‌سی به وزارت خارجه و سرویس جاسوسی انگلیس وابسته است.

حضرت والا به فعال سینمایی جایزه معماری داد!

سیدمحمد بهشتی رئیس سابق بنیاد فارابی و مشاور رئیس سازمان میراث فرهنگی، با شرکت در مراسم معماری بنیاد صهیونیستی آقاخان، جایزه 250هزار دلاری این بنیاد را دریافت کرد.این مراسم با حضور کریم آقاخان (رهبر فرقه انحرافی اسماعیلیان نزاری آقاخانی) در شهر لیسبون پرتغال برگزار شد. آقاخان عنوان «حضرت والا» را از سوی ملکه انگلیس دریافت کرده است.کریم آقاخان روابط صمیمانه‌ای با شیمون‌ پرز، بنیامین نتانیاهو و دیگر سران رژیم‌صهیونیستی دارد. علاوه بر این، سرکرده این فرقه مورد تکریم سران وهابی منطقه قرار گرفته و در حال گسترش مدارس بنیاد آقاخان با هدف ترویج سکولاریسم در خاورمیانه می‌باشد. برگزاری مسابقه معماری آقاخان با ظاهری فریبنده و تحت عنوان انتخاب طرح‌های برگزیده جهان اسلام برگزار می‌شود. اما مجریان این نمایش مضحک، هیچ اعتقادی به اصول اسلامی ندارند تا جایی که کریم آقاخان در مراسم امسال می‌گوید: ‌«گرچه ریشه‌های این مسابقه در توجه به وضعیت معماری اسلامی نهفته است، ولیکن این جایزه، خود را متعهد به روح پلورالیسم و تکثرگرایی می‌داند!»

جالب‌تر اینکه،‌«نورمن فاستر»، معمار بریتانیایی نیز از اعضای اصلی کمیته راهبردی جایزه آقاخان می‌باشد. وی سرپرست پروژه تخریب مسجدالحرام و طراح برج‌های جنجالی‌«ابراج البیت» در کنار خانه خدا می‌باشد.اعطای جایزه مذکور، این شائبه را تقویت می‌کند که بنیاد معماری فرقه انحرافی آقاخان درصدد حضور مجدد در پروژه‌های میراث فرهنگی کشور می‌باشد. اتفاق تلخی که در گذشته و در زمان مدیریت مدیران فعلی میراث فرهنگی در کشورمان رخ داده بود. رفتار بنیاد معماری فرقه انحرافی آقاخان بدین‌گونه است که همواره پس از اهدای جوایز، مذاکرات جدی و اساسی خود را با برندگان در خصوص حضور در پروژه‌های معماری و دیگر برنامه‌های مرتبط اعلام می‌کند. حال، این سؤال پیش می‌آید سیدمحمد بهشتی که بیشتر در حوزه سینما فعال بوده است، بابت چه خدمتی موفق به دریافت جایزه 250هزار دلاری شده است؟!

دولت هاشمی و خاتمی اقتدارگرا بودند نه اعتدال‌گرا

یک عضو حزب اعتماد ملی معتقد است نه دولت هاشمی و نه دولت خاتمی دولت اعتدال نبودند بلکه در زمره دولت‌های اقتدارگرا دسته‌بندی می‌شوند.به گزارش خبر آن‌لاین، رحیم ‌ابوالحسنی در میزگرد بررسی اعتدال گفت: اعتدال یعنی شما یک خط مشی را انتخاب کنید و متناسب با آن نیرو برگزینید. اینکه من 4 تا چپ و 4 تا راست و 4 تا میانه انتخاب کنم به معنی اعتدال نیست. این را می‌گویند یک ترکیب نامأنوس. این مشکل را دولت آقای هاشمی هم داشت. ضمن احترام خاصی که نسبت به همه نخبگان سیاسی مصلح دارم، آقای هاشمی هم نتوانست که این ترکیب را درست کند.

وی افزود: اعتدال باید تعریف بشود. در دولت آقای هاشمی اصلاً امکان نداشت که دولت اعتدالی شکل بگیرد. شما کشوری داشتید که انقلاب کرده بود و بلافاصله پس از آن جنگ شده بود و به تازگی این جنگ تمام شده بود و این جنگ هزار میلیارد دلار هزینه به کشور تحمیل کرده بود. امکان دولت اعتدالی وجود ندارد. در این فضا شما باید یک دولت اقتدارگرای مصلح بیاورید که جامعه را بسازد.
وی افزود: دولت آقای خاتمی هم تداوم دولت آقای هاشمی بود و تغییر خاصی رخ نداده است. در یک قسمت‌هایی یک نیروهایی وارد شدند که تضاد در میان نیروها را واضح‌تر کرده‌اند. مجلس تنش بیشتری نسبت به دستگاه اجرایی نشان داد. اصلاحات که می‌گوییم هم همه‌جانبه تعریف نشده است بلکه فقط به سمت اصلاحات سیاسی رفتیم.

بی‌بی‌سی داغدار شد رجوی کدام گوری رفته؟!

شبکه دولتی انگلیس منافقین پادگان اشرف را «دوزخیان روی زمین» که منفور همه واقع شده‌اند توصیف کرد.وبسایت بی‌بی‌سی فارسی در تحلیلی جانبدارانه به قلم یکی از عناصر فراری، از اینکه نه گروه‌های اپوزیسیون و نه دولت‌های غربی نسبت به تار و مار شدن بقایای سازمان تروریستی منافقین در پادگان اشرف موضع مؤثری اتخاذ نکرده‌اند، ابراز تأسف کرد.بی‌بی‌سی در ابتدای تحلیل خود خاطرنشان می‌کند: به نظر می‌رسد سپاه و حکومت ایران در بیست و پنجمین سالگرد عملیات مرصاد در پی آنند که با اظهار شادی از نابود ساختن مخالفان در پی مرعوب ساختن آنها و نمایش نفوذ حتی درخارج از مرزهای ایران هستند. آنها همچنین در پی‌آنند به غرب و آمریکا نیز پیام دهند که قدرت و نفوذ جمهوری اسلامی ایران را در ورای مرزهای آن نباید دست کم گرفت و هم از این رو به سود آنها است که در حمله نظامی به سوریه خویشتندار باشند. به نظر می‌رسد سوریه خط قرمز جمهوری اسلامی است و جمهوری اسلامی کوشیده است با بهره‌جویی از این حادثه و قدرت‌نمایی به آمریکا فشار وارد کند.

مهرداد درویش‌پور با بیان اینکه به نظر می‌رسد حتی آمریکا و غرب نیز در حال حاضر تمایل به محکومیت ماجرای حمله به اردوگاه اشرف را ندارند، می‌افزاید: آیا تلاش آمریکا و غرب برای توافق با ایران در مذاکرات هسته‌ای علت این سکوت و بی‌تفاوتی نسبی در برابر این ماجراست؟ و یا شاید تمرکز آمریکا برسر جلب حمایت بین‌المللی برای حمله نظامی احتمالی به سوریه و تلاش برای باز داشتن ایران از مداخله گسترده‌تر در سوریه باعث شده نسبت به این حادثه واکنش سنگینی از خود نشان ندهد؟ به ویژه آن که مخالفت گسترده با حمله نظامی به سوریه دولت اوباما را در مخمصه قرار داده است و آنرا به عقب‌نشینی‌هایی واداشته است.

وی واکنش ایرانیان مقیم خارج نسبت به تار و مار منافقین در پادگان اشرف را شگفت‌انگیز توصیف کرد و نوشت: بیشتر واکنش‌ها نسبتاً سرد بود. به گونه‌ای که جز خود مجاهدین- هیچ کس در هیچ نقطه‌ای از جهان- در اعتراض به این جنایت بزرگ حتی تظاهراتی برگزار نکرد. شاید ترس از متهم شدن به همراهی با مجاهدین ]منافقین[ و یا نظر نه چندان مثبت ایرانیان به «سازمان» دلیل این انفعال عمومی باشد. اما حتی در اغلب اعلامیه‌های منتشر شده توسط گروه‌های گوناگون اپوزیسیون و کنشگران سیاسی و اجتماعی فعال نیز همدردی چندانی با مجاهدین به چشم نمی‌خورد. در بیشتر این بیانیه‌ها در کنار محکوم کردن حکومت ایران و عراق سران سازمان نیز به دلیل اصرارشان در باقی نگاه داشتن این افراد در کمپ اشرف شریک جرم خوانده شده‌اند. در برخی از اطلاعیه‌های دیگر اگر هم به نقش و مسئولیت سران سازمان اشاره نشده باشد، دستکم بر مرزبندی و اشاره به «اختلافات عمیق» با آنان تأکید شده تا مبادا این همدردی مورد بهره‌برداری احتمالی قرار گیرد.

تحلیلگر بی‌بی‌سی در ادامه می‌نویسد: رفتار سران سازمان نیز چندان خالی از شگفتی نیست. نخست آن که مسعود رجوی تاکنون سخنی در این باره نگفته است. دیگر آن که سران سازمان و از جمله مریم رجوی در سخنرانی خود بار دیگر بررسی اشتباهات در محاسبه‌های سازمان- که تاکنون قربانیان سنگینی از آنان گرفته است را مسکوت گذاشته‌اند. به راستی هنوز روشن نیست چرا به رغم روشن بودن احتمال حمله دوباره به قرارگاه اشرف، همچنان 100 تن از مهمترین سران سازمان در آنجا باقی مانده بودند؟ پاسخ سران سازمان به این پرسش و انتقاد چیست؟

بی‌بی‌سی در پایان نوشت: آیاخوش‌بینی سازمان در دست‌کم گرفتن قدرت رژیم و یا امید به حمله نظامی زودرس به ایران بار دیگر از آنان قربانی گرفته است؟ به نظر می‌رسد پس از عملیات فروغ جاویدان (مرصاد) این بزرگترین ضربه‌ای است که سازمان بدلیل محاسبات غیرواقع‌بینانه از موقعیت خود، حکومت و شرایط بین‌المللی خورده است؟ سازمان مجاهدین خلق به رغم آن که با یکی از سنگین‌ترین تلفات نظامی و انسانی در طول حیات خود روبرو شد، نتوانست به دلیل سیاست‌های کنونی خود همدردی درخور توجهی را در میان ایرانیان و یا در عرصه بین‌المللی برانگیزد.





تاریخ ارسال مطلب : دوشنبه 92/6/25 | نویسنده : alamdarbasir
با خروج آخرین نفرات گروهک منافقین از پادگان اشرف، برج موسوم به آزادی در این پادگان سرنگون شد تا هیمنه پوشالی این گروهک برای همیشه از یاد ملت عراق پاک شود.

به گزارش علمدار بصیر به نقل از دیده‌بان، برج آزادی اشرف که مرتفع‌ترین برج این پادگان بود، بعد از خروج آخرین گروه از اعضای منافقین از پادگان اشرف، سرنگون شد.

به گفته شاهدان عینی در اطراف این پادگان، اعضای منافقین با ناامیدی و ناراحتی فراوان شاهد سرنگونی پایه‌های این برج بودند و این آخرین تصویری بود که از پادگان اشرف به یاد سپردند.


تصویر میدان موسوم به آزادی در مرکزیت پادگان اشرف، چند روز قبل از تخلیه نهایی این پادگان


پایه های فلزی برج موسوم به آزادی


پایه های تخریب شده برج، طبق گفته شاهدان عینی می گویند منافقین باقیمانده در اشرف
در هنگام تخریب برج با ناامیدی در حال تماشای تخریب این برج توسط مردم عراق بودند

برج آزادی تقریباً در مرکزی‌ترین نقطه این پادگان و در وسط خیابان 100 (خیابان اصلی اشرف) بنا شده بود و بنا به گفته اعضای جدا شده این گروهک، با صرف هزینه‌ای بسیار زیاد و بیگاری اعضای منافقین در طول چندین ماه ساخته شده بود تا شاید بتواند ایجاد روحیه و انگیزه برای اعضای فریب خورده در این پادگان باشد و مانع ریزش نیرو از تشکیلات فرقه ای رجوی شود.

جدا شده‌های این گروهک می گویند هدف مسعود رجوی از ساخت این برج ایجاد نماد و شبیه‌سازی با اماکن تفریحی و دیدنی ایران بود.

دلیل دیگر از ایجاد این برج استفاده از تصاویر آن در ویدئو‌ها و عکس‌های منتشر شده از رسانه‌های این گروهک بود تا چهره ای بانشاط و پویا از این بیابان واقع در جاده خالص نشان داده شود.

گفتنی است با آزادسازی پادگان اشرف از وجود اعضای گروهک منافقین و با از بین رفتن آثار و بناهای باقی‌مانده از این گروهک، نمادهای سال‌ها جنایت و خیانت منافقین در حق مردم ایران و عراق برای همیشه محو خواهد شد.

 





تاریخ ارسال مطلب : دوشنبه 92/6/25 | نویسنده : alamdarbasir
غیر از کشورهای مشهور در زمینه تولید تجهیزات رزم زمینی، بسیاری از ارتش‌ها در اقصی نقاط جهان تلاش کرده‌اند در عرصه‌هایی چون تولید توپ‌های خودکششی موفق ظاهر شوند.

به گزارش علمدار بصیر: توپهای خودکششی از زمان جنگ دوم جهانی به بخش جدایی ناپذیر از ارتشهای جهان بدل شدند. نسل قدیمی تر این توپها به صورت زره پوش و به مانند یک تانک سنگین وزن در میدان نبرد حضور میافتند و البته از محدودیت تانکها نیز در حوزه اندازه و وزن رنج می بردند.

در قرن جدید و خصوصا فضای نبردهای پس از 11 سپتامبر، مؤلفه‌هایی همچون تحرک و توان حمل و نقل هوایی در بخش توپخانه معرفی شده است. این نیازمندی منجر به معرفی نسل جدیدی از سلاح ها در این بخش شده است که برخلاف گذشته بر روی کامیون سوار بود و علاوه بر تحرک بالا از وزن کمتری نیز برخوردار بوده و از نظر حمل و نقل هوایی از توانایی های بالاتری برخوردار هستند. در این مطلب با تعدادی از این گونه توپها آشنا می شویم.

SP

پروژه SP در ارتش چین از سال 2002 میلادی آغاز شد و از آغاز بر اساس دو مدل توپ خودکششی بر روی کشنده چرخ دار کار دنبال شد. مدل SP-1 که کالیبر آن 155 میلی متر و مدل SP-3 که کالیبر آن 122 میلی متر است. وزن مدل 155 میلی متری در حدود 22 تن و در مدل 122 میلی متری کمتر از 20 تن است. این توپها معولا از 4 تا 5 نفر خدمه بهره می برند و توانایی شلیک انواع مهمات هدایت شونده و غیر هدایت شونده در این دو کالیبر را دارا می باشند. در مدل 155 میلی متری برد نهایی 30 کیلومتر و در مدل 122 میلی متری برد در حدود 22 کیلومتر است.

نرخ شلیک برای این دو توپ نیز در حدود 6 تا 8 گلوله در دقیقه است. سامانه کنترل آتش و همچنین هدف گیری خودکار به همراه توانایی دریافت اطلاعات از منابع گوناگون در محیط جنگ شبکه محور از جمله نکات مثبت این سامانه های ساخت چین است.

این نسل از توپهای چینی برای اولین بار در جریان نمایشگاه تسلیحاتی ابوظبی در سال 2007 میلادی به نمایش درآمدند و بر اساس اطلاعات موجود به صورت محدود از سال 2008 به خدمت نیروهای مسلح چین درآمدند. در حقیقت چین تلاش می کند تا این توپها را بیشتر برای بازار صادرات و خصوصا کشورهای خاورمیانه تولید کند.

DANA

اما باید گفت که تمام کشورها در سال های اخیر به سمت طراحی و ساخت این گونه از توپها نرفتند. چکسلواکی سابق، کشوری بود که در دهه 1980 میلادی یک سامانه توپخانه خودکششی 152 میلی متری چرخ دار را برای جایگزینی با توپهای ساخت اتحاد شوروی سابق به تولید انبوه رساند. این سامانه بر روی یک شاسی فلزی 8*8 قرار می گیرد و می تواند بر روی جاده تا 80 کیلومتر بر ساعت سرعت بگیرد.

وزن DANA در حدود 29 تن است و می تواند انواع مهمات شدید الانفجار و ضد تانک را برای ماموریتهای پشتیبانی آتش و شلیک مستقیم ضد تانک به کار برد. این توپ از 4 تا 5 نفر خدمه می برد و در هر دقیقه می تواند 4 تا 6 گلوله را شلیک کند.

این توپ می تواند تا فاصله 20 کیلومتری به اجرای آتش بپردازد. در درون این توپ امکان حمله 60 گلوله توپ وجود دارد. البته برای محافظت در برابر تهدیدات فاصله نزدیک یک قبضه مسلسل سنگین 12.7 میلی متری نیز بر روی این توپ نصب شده است.

بر اساس آمار موجود این توپ حتی به اتحاد شوروی نیز صادر شده بود. در حال حاضر کشورهای جمهوری چک، لیبی، قبرس، گرجستان ، لهستان و اسلوواکی از این توپ استفاده می کنند. این سامانه در جنگ اوستیای جنوبی و همچنین درگیریهای افغانستان نیز به کار رفته است. این توپ همچنین در کالیبر 155 میلی متر نیز با توجه به نیاز مشتری تولید شده است.

Archer

اما یکی از جدیدترین و پیشرفته ترین گونه ها در این خانواده تسلیحاتی سامانه "آرچر یا همان کمان گیر" ساخت کشور سوئد است. کمپانی سوئدی Bofors سازنده این سامانه پیشرفته سوئدی است. کار بر روی این سامانه از اواسط دهه 90 میلادی در سوئد آغاز شد و در نهایت در سال 2008 میلادی دولت سوئد 24 عدد از این سامانه را برای تجهیز دو آتشبار در ارتش این کشور خریداری کرد. سامانه کمانگیر بر روی یک کامیون 6 چرخه ولوو مدل A30D است که می تواند مسافتی در حدود 500 کیلومتر را با سرعت 65 کیلومتر در ساعت طی کند.

 اما نکته جالب در مورد آرچر این است که این توپ را می تواند حتی با استفاده از تنها یک نفر نیز به کار انداخت. کلیه اعمال گلوله و خرج گذاری و همچنین بحث هدف گیری به همراه شلیک از درون خودرو و از طریق یک سامانه کنترلی قابل انجام است.

آرچر می تواند با اهدافی در فاصله 40 و حتی 60 کیلومتری با استفاده از مهمات با برد افزوده درگیر شود. وزن آرچر نیز در حدود 30 تن بوده و می توان آن را به راحتی با استفاده از هواپیماهای ترابری منتقل کرد. آرچر در زمانی در حدود 30 ثانیه آماده به کار می شود و می تواند با نرخی در حدود 8 الی 9 گلوله در دقیقه در حالت تیراندازی سریع شلیک کند. این سامانه به کشور نروژ نیز صادر شده است.

G6

اما سامانه بعدی ما از جنوب قاره سیاه یعنی کشور آفریقای جنوبی می آید. این سیستم توپخانه متحرک در اوایل دهه 1980 میلادی به خدمت وارد شد. این توپ 155 میلی متری توسط شرکت " Denel " در آفریقای جنوبی تولید شده است و به غیر از ارتش آفریقای جنوبی در نیروهای مسلح امارات متحده عربی و همچنین عمان نیز مشغول به خدمت است. این توپ با استفاده از مهمات 155 میلی متری با سیستم پیشرانه می تواند به بردی بیش از 50 کیلومتر دست پیدا کند. این توپ از 5 تا 6 خدمه بهره می برد و می تواند با نرخ 4 گلوله در دقیقه شلیک کند.

وزن سیستم توپخانه ای G6 در حدود 37 تن بوده و می تواند با سرعت 90 کیلومتر در ساعت تا مسافتی در حدود 700 کیلومتر حرکت کند. بدنه این خودرو در برابر شلیک مستقیم گلوله های 20 میلی متری و همچنین ترکشهای گوناگون مقاوم است. این سامانه در فاصله سالهای 1978 تا 1988 میلادی در درگیری های مرزی آفریقای جنوبی و کشور آنگولا نیز حضور داشته و در نبرد شرکت کرده است.

B-52

اشتباه نکنید، در اینجا قصد نداریم تا از بمب افکن معروف 8 موتوره آمریکایی صحبت کنیم بلکه می خواهیم در مورد یک توپ خودکششی 155 میلی متری ساخت صربستان صحبت کنیم. این سامانه توپخانه ای متحرک بر روی یک شاسی 8 چرخه مستقر شده و وزن آن در حدود 28 تن بوده و از 3 تا 5 نفر خدمه بهره می برد. این خودرو به طور کلی در برابر عوامل جنگهای شیمیایی ، میکروبی و اتمی حفاظت شده و همچنین از سامانه آتش خاموش کن خودکار و بدنه مقاوم در برابر انواع گلوله های و ترکشها بهره می برند.

B-52 Nora می تواند با استفاده از گلوله های خود تا فاصله 41 کیلومتری را پوشش داده و با نرخ 6 گلوله در دقیقه به تیراندازی بپردازد. این توپ می تواند بر روی جاده تا حدود 100 کیلومتر بر ساعت سرعت بگیرد و تا مسافتی در حدود 600 کیلومتر را طی کند. این توپ در بازار صادرات نیز موفق ظاهر شده است و توانسته در کشورهای کنیا، میانمار و بنگلادش به خدمت وارد شود. البته مدلهای صادر شده به هر کدام از این کشورها با توجه به نیازهای مشتری دارای تفاوتهایی نیز هست.

تلاش‌های ایران در حوزه توپ‌های خودکششی چرخ‌دار

به گزارش مشرق، سالها پس از جنگ و با پیشرفت صنعت دفاعی کشور و رسیدن به توانمندی های بسیار بالای علمی و صنعتی در آخرین هفته های سال گذشته نمونه مهندسی توپ خودکششی 155 میلیمتری چرخدار ساخت صنایع دفاعی کشورمان رونمایی شد. سلاح به کار رفته در این مجموعه همان توپ 155 میلیمتری HM-41 ایران است و کامیون مورد استفاده نیز قبلآً برای حمل سلاح های دیگری چون راکت انداز 40 تایی استفاده شده بود. بنابراین با ترکیب دو وسیله موجود برای رفع یک نیاز فعلی، وسیله ای جدید با مزیت های تاکتیکی متفاوت پدید آمده است.

 
این توپ خودکششی توان حرکت با سرعت بالای 65 کیلومتر بر ساعت را دارد و با قابلیت های سامانه تعلیق کامیون مورد استفاده امکان حرکت در زمین های ناهموار نیز برای آن وجود دارد. دوربین تیر مستقیم، سامانه دید در شب برای راننده و سامانه NBC(حفاظت در برابر حملات ش.م.ه.) نیز از جمله امکانات آن است که به کمک این سامانه ها قابلیت های عملیاتی آن بیشتر نیز شده است.

توپ استفاده شده یک سلاح استاندارد در نیروهای مسلح کشورمان است که در نتیجه این انتخاب نیاز به طراحی و تولید توپ جدید برای این کاربری از بین رفته و در هزینه ها بسیار صرفه جویی شده است. این توپ با مهمات معمولی بردی در حدود 30 کیلومتر داشته و با بهره گیری از گلوله هایی با فناوری بیس بلید و یا راکتی به بردهای بیش از 40 کیلومتر نیز دست می یابد.

نکته ای که باید به آن توجه داشت مسئله گلوله گذاری مجدد در این توپ است که فعلاً به صورت غیرخودکار و دستی است. با توجه به نیاز به نواخت تیر بالاتر و کاهش خدمه مورد نیاز و استقرار توپ در ارتفاع حدود 2 متری از زمین روی کامیون لازم است تا در آینده این توپ به سامانه گلوله گذار خودکار مجهز شود تا کارایی عملیاتی آن به حد نهایی خود برسد. البته با اعلام اینکه این سامانه رونمایی شده نمونه مهندسی بوده این احتمال تقویت می شود که در نمونه تولیدی شاهد بکارگیری سامانه تغذیه خودکار توپ باشیم در این صورت نواخت تیر نیز از میزان فعلی 4 شلیک در دقیقه نیز بیشتر خواهد شد.

سامانه القای گرا بر روی قبضه توپ نیز از جمله تجهیزاتی است که به افزایش سرعت عمل این توپ منجر خواهد شد که ساخت توپ های تمام خودکار 100 میلیمتری پدافند هوایی در کشور نشان از وجود توانمندی بکارگیری چنین تجهیزاتی بر روی توپ های سنگین دارد.

با توجه به توانمندی های بالای هواپیماهای بدون سرنشین کشور در امور شناسایی و هدفگیری و توانایی ارسال موقعیت اهداف، برقراری خط ارتباط داده ای بین پهپادها و این توپ به افزایش چشمگیر کارایی عملیاتی آن منجر خواهد شد. با این امکان، به محض شناسایی و هدفگیری اهداف با فرستاده شدن اطلاعات به توپ شلیک دقیقی انجام شده و آتش پشتیبانی توپخانه ای مؤثری فراهم خواهد شد.

 آخرین نکته ای که درباره این سلاح می توان ذکر کرد بکارگیری گلوله های هدایت شوند و هوشمند است که در مصاحبه های مسئولین دفاعی کشور و فرماندهان به آن اشاره شده است. این نوع گلوله ها که از توپ های موجود در کشور قابل شلیک هستند قابل هدایت و هوشمند بوده و بنابراین ضمن افزایش چشمگیر دقت شلیک، توانایی ضربه زدن به اهداف متحرک را نیز فراهم می آورند. همچنین با توجه به میزان هوشمندی این گلوله ها ممکن است توانایی تشخیص اهداف متنوع نیز برای آنها ایجاد شده باشد که در نمونه های خارجی این گلوله ها هم وجود دارد.





تاریخ ارسال مطلب : دوشنبه 92/6/25 | نویسنده : alamdarbasir
وقتی که آقای احمدی نژاد رئیس جمهور شما اینطور محکم جلوی آمریکا ایستادگی کرد، 8 برنامه در تلویزیون برگزار کردم تا بگویم شیعه مسلمان است و شیعه با ما هیچ فرقی ندارد و مذهب پنجم اسلام است.
به گزارش علمدار بصیر به نقل از  فرهنگ نیوز، معمولا بررسی عملکرد دولت ها پس از آنها شدت زیادی می یابد، اما رعایت انصاف در نقد و بررسی موضوعی است که نباید مغفول واقع شود. ایستادگی دولت های نهم و دهم در مقابل زیاده خواهی آمریکا و هم پیمانانش و دفاع از حقوق مسلم مردم کشورمان به الگویی برای ایستادگی در مقابل ظلم در بسیاری از کشورهای اسلامی تبدیل شده است.

دکتر محمدحسن شجاعی فرد، در مصاحبه اختصاصی با فرهنگ نیوز، به چگونگی اثر بخشی ایستادگی دولت احمدی نژاد در مقابل ظلم بر کشورهای مسلمان اشاره کرده و این ایستادگی را موجب دفاع اهل تسنن از شیعه و همچنین وحدت شیعه و سنی دانست. استاد دانشگاه علم و صنعت ایران در بخشی از این مصاحبه گفت:

یک بار ساعت 2.5 نیمه شب در حال دیدن شبکه نیل مصر بودم، دیدم رئیس دانشگاه الازهر، دکتر احمد طیب که الان مفتی الازهر است درباره شیعه و سنی صحبت می کرد. فکر کردم حتما بر ضد شیعه صحبت می کند اما دقت کردم و دیدم بحث خیلی خوب پیش می رود.

-  خبرنگاری سوال کرد آیا به نطر شما عقاید شیعه مشکل ندارد؟

شیخ طیب جواب داد: نه چه مشکلی دارند، 50 سال پیش شیخ شلتوت فتوا داده است که شیعه مذهب پنجم اسلام و مانند مذاهب دیگر است.

-  خبرنگار گفت: فرزندان ما در حال شیعه شدن هستند چه باید بکنیم؟

شیخ جواب داد: خوب بشوند مگر کسی از مذهب حنفی به مالکی برود ما اشکالی به او می گیریم؟ خوب این ها هم از مذهب چهارم به مذهب پنجم رفته اند.

-  خبرنگار پرسید شیعیان با ما درحال قوم و خویشی هستند و با فرزندان ما ازدواج می کنند.

شیخ جواب داد: چه اشکالی دارد، بین مذاهب ازدواج آزاد است.

-  خبرنگار گفت: می گویند شیعیان قرآنشان فرق می کند.

شیخ طیب پاسخ داد: این حرف ها خرافه پیرزن ها است. قرآن شیعیان با ما هیچ فرقی ندارد و حتی رسم الخطشان نیز مانند قرآن ما است.

-  خبرنگار گفت: 23 روحانی از یک کشور(عربستان) فتوا داده اند که شیعیان کافرند، رافضی هستند.

شیخ گفت: برای مسلمین جهان فقط الازهر می تواند فتوا دهد و فتوای آنها اعتباری ندارد.

-  خبرنگار گفت: پس این اختلافاتی که بین شیعه و سنی مطرح می کنند چیست؟

شیخ پاسخ داد: این اختلافات سیاست خارجی است و می خواهد بین شیعه و سنی اختلاف بیاندازد.

-  خبرنگار گفت من یک سوال جدی دارم: شیعیان که ابوبکر و عمر را قبول ندارند، چگونه می گویید این ها مسلمان هستند؟

شیخ طیب گفت: بله قبول ندارند، اما مگر اعتقاد به ابوبکر و عمر جزو اصول دین اسلام است؟ قصه ابوبکر و عمر یک قصه تاریخی است و تاریخ به اصول اعتقادات ربطی ندارد.

-  خبرنگار که از این جواب جا خورده بود گفت: شیعیان یک ایراد دارند آن هم اینکه می گویند امام زمانشان از 1000 سال پیش هنوز زنده است.

شیخ پاسخ داد: خوب ممکن است، چرا ممکن نباشد، ولی دلیلی ندارد ما اعتقاد آنان را داشته باشیم .

-  خبرنگار پرسید: آیا ممکن است کودک 8 ساله امام باشد؟ شیعیان معتقدند کودک 8 ساله امام شده است.

شیخ گفت: وقتی یک طفل در گهواره پیغمبر بشود، اینکه یک کودک 8 ساله هم امام باشد عجیب نیست، هرچند ممکن است ما به عنوان اهل تسنن این اعتقاد را قبول نداشته باشیم؛ اما این موضوع به اسلام آنها صدمه ای نمی زند و آنها مسلمانند.

** شجاعی فرد افزود: این مناظره برای من بسیار جالب بود و تلاش کردم تا با شیخ طیب تماس برقرار کرده و از او تشکر کنم. در تماس تلفنی به او گفتم شما بهترین دفاع را از شیعیان کردید و اگر یک روحانی شیعه آنجا بود شاید اینگونه دفاع نمی کرد و حداقل ملاحظه هایی می کرد اما شما حتی اعتقاد به ابوبکر و عمر را هم از اسلام جدا کردید. 

** به احمد طیب گفتم خیلی جالب است، چرا شما اصلا وارد این بحث شده اید؟

شیخ طیب گفت: وقتی  که آقای احمدی نژاد رئیس جمهور شما اینطور محکم جلوی آمریکا ایستادگی کرد و توانست در بحث انرژی هسته ای آمریکا را به زانو درآورد، از این طرف هم سید حسن نصرالله و حزب الله هم جلوی رژیم صهیونیستی ایستادند و کمر اسرائیل را در جنگ 33 روزه شکستند، من دیدم که این ها افتخار اسلام است و آمریکا و دوستانش می خواهند این ها را کار شیعه تندرو معرفی کنند و بگوید شیعه هم مسلمان نیست و رافضی است و این افتخار را از جهان اسلام دور کنند؛ بنابراین برای اینکه جوانان ما احساس غرور بکنند که این افتخارات متعلق به اسلام است، 8 برنامه در تلویزیون برگزار کردم تا بگویم شیعه مسلمان است و شیعه با ما هیچ فرقی ندارد و مذهب پنجم اسلام است.





تاریخ ارسال مطلب : دوشنبه 92/6/25 | نویسنده : alamdarbasir


 

تمامی حقوق این وبلاگ و مطالب آن متعلق به علمدار بصیر می باشد و انتشار مطالب با ذکر منبع مانعی ندارد.
طراحی و اجرا : مرکز فرهنگی صالحون