" سلام بر شما ... از این که از علمدار بصیر بازدید نمودید ، بسیار خرسندیم . از طریق نظرات می توانید پیشنهادات و انتقادات خود را با ما در میان بگذارید "

 

آخرین مطالب
پیوند دوستان
حسینی : مقایسه تعداد طرح های سرمایه گذاری و حجم سرمایه گذاری صورت گرفته نشان دهنده به ثمر رسیدن تلاش ها است.
به گزارش علمدار بصیر: وزیر امور اقتصادی و دارایی با ابراز نگرانی از توقف اجرای قانون هدفمندی یارانه ها گفت: باوجود تشدید تحریم‌ها حجم سرمایه‌گذاری خارجی در 7 سال گذشته دو برابر 27 سال قبل آن افزایش یافته است. سید شمس الدین حسینی عصر دیروز در مراسم اعلام رسمی گزارش جهانی سرمایه گذاری خارجی ایران در سال 2012 گفت: مقایسه تعداد طرح های سرمایه گذاری و حجم سرمایه گذاری صورت گرفته نشان دهنده به ثمر رسیدن تلاش ها است.
 

وزیر امور اقتصادی و دارایی با بیان اینکه جذب سرمایه خارجی در کشور 143 درصد رشد یافته است، اظهار داشت: از سال 57 تا نیمه 84 حدود 200 طرح سرمایه گذاری در کشور تصویب شد و در فاصله 84 تا بهار 92 این میزان به 631 طرح افزایش یافت.

حسینی سرمایه خارجی جذب شده در طی 27 سال از سال 57 تا نیمه 84 را حدود 13 میلیارد دلار اعلام کرد و با بیان اینکه این میزان در فاصله 84 تا بهار 92 از 25 میلیارد دلار گذشته است افزود: میزان جذب سرمایه خارجی در 7 سال حدود 2 برابر 27 سال قبل از آن شد.

وزیر اقتصاد ادامه داد: با وجود بحران مالی جهانی از 2007 تا 2012 جذب سرمایه خارجی کشور حدود 143 درصد رشد یافت در حالی که جریان جابجایی سرمایه ها در جهان منقبض شده است.

وی با تاکید بر اینکه لبه تیز تحریم های اقتصادی از 85 تا کنون متوجه محدود ساختن سرمایه گذاری های ما بود، افزود: سرمایه گذاران برای جابجایی هر دلار سرمایه خارجی با مشکلاتی مواجه اند با این حال جریان وجود سرمایه خارجی به کشور ادامه دارد.

وزیر امور اقتصادی و دارایی تاکید کرد: نمی توان فکر کرد کشوری دارای اقتصاد فلج شده باشد اما تجارت خارجی، بورس و ترانزیت آن رشد کند. طی چند سال گذشته اقتصاد ایران وارد یک اصلاحات بنیادی شد.

حسینی گفت: برای آغاز اجرای اصل 44 قانون اساسی 54 آئین نامه و دستورالعمل تدوین و تصویب شد و 14 نهاد جدید ایجاد شد.

وی با اعلام اینکه تعداد فعالان بازار سرمایه از 4 میلیون و 300 هزار به 7 میلیون و 200 هزار سهامدار افزایش یافت درباره توقف اجرای قانون هدفمندی یارانه ابراز نگرانی کرد و افزود: من یک بار دیگر ابراز نگرانی می کنم که مراحل تکمیل اجرای هدفمندی متوقف شده است.

پارسینه





تاریخ ارسال مطلب : یکشنبه 92/4/9 | نویسنده : alamdarbasir

نرخ طلا

فروش

تغییر

کمترین

بیشترین

اونس

1,236?30

(0?00%) 0

1,236?30

1,236?30

بازار تهران

4,400,000

(0?00%) 0

4,400,000

4,400,000

گرم 18 عیار

1,015,052

(0?02%) 231

1,015,052

1,015,052

گرم 24 عیار

1,353,384

(0?02%) 288

1,353,384

1,353,384

 

 

نرخ سکه

فروش

تغییر

کمترین

بیشترین

سکه طرح قدیم

10,550,000

(-0?47%) -50,000

10,550,000

10,550,000

سکه طرح جدید

10,900,000

(0?09%) 10,000

10,900,000

10,900,000

نیم سکه

5,650,000

(-0?53%) -30,000

5,650,000

5,650,000

ربع سکه

3,680,000

(0?82%) 30,000

3,680,000

3,680,000

سکه گرمی

2,480,000

(-0?81%) -20,000

2,480,000

2,480,000

 





تاریخ ارسال مطلب : یکشنبه 92/4/9 | نویسنده : alamdarbasir
 





تاریخ ارسال مطلب : یکشنبه 92/4/9 | نویسنده : alamdarbasir
استفاده از شیوه های اخوانی برای بازگشت به عرصه مدیریت کلان کشور این نسخه را تجویز می کند که همه تلاش ها باید «نرم» و بدون جنجال باشد!
به گزارش علمدار بصیر به نقل از مشرق: چند وقتی می شود که اصلاح طلبان و تئوریسین های شان سعی دارند به سمت اصلاحات نرم تر و حرکت بیشتر در چارچوب های سیاسی نظام روی بیاورند. بعد از «فتنه 88» و روی گردانی بخش قابل توجّهی از مردم نسبت به مجریان اصلاح طلبِ این پروژه ی خارجی- داخلی؛ برخی نظریه پردازان سیاسی جبهه اصلاحات متوجّه شدند در رابطه با تُند و رادیکالیزه کردن شیب رفّورم در «جمهوری اسلامی» دچار یک اشتباه و غفلت شده اند. این جمله که: "ما از اوّل گفتیم اصلاحات در ایران باید نرم و اجتماعی باشد" و جملاتی شبیه همین مضمون، دیگر کم شنیده نمی شود. برای مثال می توان به گفتگوی جنجالی «عبدا... نوری» با هفته نامه «آسمان» اشاره کرد، «نوری» می گوید: «ممکن است در جایی تُند یا جایی کُند، عمل کرده باشم. ممکن است گروه های معارض و برانداز راه حل را در درگیری، آشفتگی یا حتّی مبارزه مسلّحانه بدانند، لکن جریانی که منتقد وضع موجود است چه اصلاح طلب و چه مجموعه نیروهای جریان سبز!؛ مخالف افراطی گری و خشونت ورزی هستند. ما نباید اجازه بدهیم که هر روز شرایط کشور تُندتر شود، باید روی مواضع معتدل و منطقی خودمان بمانیم و تندروی جریان مقابل موجب تحریک جبهه اصلاحات و جریان سبز نگردد.» (27/8/1391). «حمیدرضا جلائی پور» نیز در تحلیلی می نویسد: «اصلاح جویان همچنان می توانند به انباشتن سرمایه های اجتماعی (و فرهنگی) خود در جامعه ایران ادامه بدهند تا پس از اوّلین گشایش ها از آن بهره بگیرند. آنها می توانند مثل گذشته، از طریق ارتباطات چهره ‌به ‌چهره، فعّالیت های افزون تر خیریه ای و آموزشی، ارتباطات جمعی و حلقه ها، افزایش آگاهی از وضعیت کشور، حل معضلات دوستان و همکاران فعّال مدنی، تقویت روابط مدنی و انسانی در میان اعضای خانواده؛ بر سرمایه های اجتماعی جامعه خود و قدرت مستقل از دولت این جامعه بیفزایند. هر چه این سرمایه اجتماعی افزایش پیدا کند با هزینه کمتری می توان جامعه را از این تونل تاریک بیرون آورد. سرمایه سیاسی و سرمایه اجتماعی مکمّل یکدیگرند. هر دانشجو و شهروند و نخبه ای باید ببیند با چه سرمایه ای می تواند به جامعه بحرانی ما کمک کند. به بیان دیگر، فعّالیت "اصلاح طلبِ سیاست محور" و "اصلاح طلب جامعه محور" با یکدیگر منافات ندارد.» («کنش جمعی هدفمند برای گشایش سیاسی»- «پایگاه تحلیلی برهان»- 27/10/1391).

سرمایه گذاری های مجدّد اصلاح طلبان در عرصه کادرسازی و شبکه سازی اجتماعی را نیز باید در همین رابطه تفسیر کرد. چندی پیش و قبل از «انتخابات مجلس نهم» اخباری شنیده شد که «ابراهیم نبوی» خواستار سرمایه گذاری اصلاحات در شهرستان ها شده است، بعد از آن نیز اخبار دیگری نشان می دادند که سرمایه گذاری های عناصر اصلاح طلب برای کادرسازی در مدارس زنجیره ای افزایش پیدا کرده است. به عبارت بهتر آنها خواستار بازگشت به متن توده های مردمی بودند. از منظر تئوریسین های اصلاح طلب آنچه باعث شد اصلاحات شکست بخورد این بود که بعد از «دوم خرداد» ارتباط خود را با مردم قطع کردند و فعّالیت های اصلاحی را به مبارزات درون حاکمیتی محدود کردند، لذا آنها بطور خاص به این نکته متوجّه شده بودند که باید یکبار دیگر کنش های اجتماعی اصلاحی را نیز در دستور کار قرار دهند. این گزاره ها چکیده مقاله «اصلاحات مُرد، زنده باد اصلاحات» («سعید حجّاریان»- مجلّه «آیین مهر»- مهرماه 1385) و گفتگوی تفصیلی «حجّاریان» با عنوان «سیاست ورزی جامعه محور» (روزنامه «شرق»- 29/2/1386) می تواند باشد.

مراسم ختم «سعد (احمد) حجّاریان»، بنیانگذار مدرسه نمونه دولتی رشد، مدیرسابق مدارس انرژی اتمی، بنیانگذار مدارس سلام- 20/3/1392

بر همین اساس «محمّدحسن آصفری» (دبیر کمیسیون امنیت ملّی و سیاست خارجی مجلس) در مصاحبه ای با «تهران پرس» مورّخ 31/1/1392 با تأکید بر ضرورت رصد کنش های اجتماعی اصلاح طلبان می گوید: «جریان اصلاحات مدّت هاست که کادر سازی برای جریان خود را در دستور کار داشته و با راه اندازی مدارس «سلام» با محوریت برادر «سعید حجاریان» تلاش کرده برای نقش آفرینی های آتی خود در سالیان آینده، برنامه ریزی کند.».

 

مراسم ختم «سعد (احمد) حجّاریان»، بنیانگذار مدرسه نمونه دولتی رشد، مدیرسابق مدارس انرژی اتمی، بنیانگذار مدارس سلام- 20/3/1392

همچنین فعّالیت های شبه آکادمیک برای "بازسازماندهی" بدنه دانشجویی این جریان افزایش می یافتند. در این زمینه مؤسّسات «رخداد تازه»، «ماه مهر» و «مطالعات سیاسی- اقتصادی پرسش» که پیشتر راه اندازی شده بودند با نزدیکی به فصل انتخابات به فعّالیت های "شبه آکادمیک" خویش شتاب دادند. گزارش ها تأیید می کردند اساتید سابق مرکز «آکادمی موازی» که با هدف آموزش دانشجویان ستاره دار و محروم از تحصیل راه اندازی شده بود؛ نیز در دو مؤسّسه «رخداد» و «پرسش» فعّال شده اند. بر این اساس پوستر برنامه ها بصورت منظّم در دانشگاه ها توزیع می شدند و ثبت نام ها نیز با تخفیف صورت می گرفت («پایگاه خبری- تحلیلی رجاء»- 16/7/1391).

 

«مشرق» پیش از این در خبری در این باره نوشت: «برخی مقالات منتشره در نشریات جریان تجدید نظر، توسّط دانشجویان «مؤسّسه پرسش» تهیّه و تدوین شده است.» (21/11/1391). گذشته از این اخباری شنیده می‌شد که تأکید می کردند روزنامه «اعتماد» به کادرسازی و سازماندهی شاخه جوانان اصلاح‌طلب در پوشش آموزش خبرنگاری مبادرت ورزیده است.

 

به موازات تمرکز روی جریان سازی های اجتماعی و استفاده از ظرفیت های نرم اصلاحی در جامعه ایران، رفته رفته اصلاح طلبان با تأثیر گرفتن از جریانات سیاسی بلوک اسلامی (بیداری اسلامی) به الگوی جدیدی از "اصلاح طلبی شبه اسلامگرایانه" دست یافتند. نظریه پردازها با کسب موفّقیت های ابهام انگیز «اخوانی» ها در مصر و تونس، سعی کردند با تعاریف جامعه شناختی و سیاسی خویش، موجودیت فعّال شده جدید در جهان اسلام را فرموله کنند. آنها مشخّصاً به این فکر می کردند که چطور می توان از ظرفیت ها و شیوه های جنبش «اخوانی» در دوره خفقان «حُسنی مبارک» و در دوره پساانقلاب برای ادامه راهشان در ایران بهره برداری نمایند.

در همین رابطه تحلیل و تئوریزه کردن «اخوان المسلمین» در مجامع نخبگی و آکادمیک اصلاح طلبان آغاز گردید. «داوود فیرحی» (استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران) از تئوری پردازان فکری اصلاح طلبی ایران و از شاگردان «حسینعلی منتظری» جدیداً بطور خاص روی جریان «اخوان» تحقیق می کند و نتایج تحقیقاتش را در قالب تئوری پردازی نشر می دهد. وی مصر را «دیوار برلین اسلام» مفروض کرد و در مقاله ای با عنوان: «تحوّلات اخوان المسلمین و چهره جدید اسلام گرایی در خاورمیانه» (ششمین همایش سالانه انجمن علوم سیاسی ایران) می نویسد: «در مانیفست اخوان با نام «حزب عدالت و آزادی» می بینیم در زمینه اهداف و در زمینه نمادهای فکری در حال انجام دگردیسی است ... اسلامگرایی جدید بر تئوری و مدلی از اندیشه سیاسی استوار است که اکنون با عنوان «جامعه شرعی و دولت مدنی» خوانده می شود. این اندیشه خصایص ویژه ای دارد، که عبارتند از: پرهیز از تقابل دولت دینی و سکولاریسم، التزام همزمان به دین و دموکراسی، پرهیز از دولتی کردن دین، فاصله گرفتن از اندیشه های پیشین، دوری جستن از تندروی و پررنگ شدن مفهوم دولت مدنی. ... یکی دیگر از تغییرات رخ داده در رویکرد و نگاه اخوانی ها به رابطه آنها با غرب باز می گردد اگر در زمان گذشته آنها رابطه ای سخت و خصم آلود را با غرب تعریف می کردند؛ امروزه نه خواهان دشمنی با غرب به مانند گذشته هستند و نه از اتحاد با آنها استقبال می کنند. "اخوان المسلمین جدید" دقیقاً در میانه این دو رویکرد، راه سومی را برگزیده است. پاسخ «محمّد مرسی» به سئوال خبرنگاران آمریکایی مؤیّد همین امر است، رئیس جمهوری مصر پرسشی که آیا شما همچنان متحد آمریکا باقی خواهید ماند را اینگونه جواب داد: ما با آمریکا همپیمان نیستیم اما دوست هستیم!».

«فیرحی» این تلاش ها را در قالب سلسله نشست های تخصّصی طیّ تمامی سال 1391 ه.ش در مؤسّسه «مطالعات سیاسی- اقتصادی پرسش» و نشست های پایگاه خبری- تحلیلی «دیپلماسی ایرانی» (به مسؤولیت «صادق خرّازی») ادامه داد تا جایی که به فرموله‌کردن "فقه سیاسی اخوان و بنیادگرایی اسلامی" منجر گردید. جالب اینکه وی کتاب خود با عنوان «فقه و سیاست در ایران معاصر/ فقه سیاسی و فقه مشروطه» (نشر نی) را در اوایل همان سال (1391 ه.ش) روانه بازار کتاب کرده بود. «فیرحی» در این کتاب با دغدغه مشروعیت بخشی به دموکراسی غربی و دولت- ملّت های دیوانسالار مُدرن و نیم نگاهی به نهضت مشروطه یک راست سراغ تعریف "فقه سیاسی اسلام" رفت. در واقع تئوریزه کردن "فقه سیاسی اخوان" و "فقه سیاسی مشروطه" با خوانش روشنفکری و تجدیدنظر طلبانه نسبت به فقه اسلامی را باید دو اقدام موازی برای مدلیزه کردن ادامه راه رفّرمیست ها در ایران تعبیر نمود.

اصلاحات پیش از سر برآوردن اخوانی های جدید در مصر امید واثقی به مُدل "اسلامگرایی اردوغانستی" در ترکیه داشت، ولی اخوان اثبات کرد که شیوه جدیدش برای پیوند میان مدرنیزم غربی و سنّت اسلامی بیشتر مورد نظر اصلاح طلبان در ایران است. این سازگاری مربوط می شود به "دیسیپلین سیاست ورزی اخوان" که در اینجا مجال پرداخت به آن نیست. شاید بتوان هر دو مُدل "مصری" و "تُرکی" را مکمّل یکدیگر دانست، "مُدل مصری" بیشتر می تواند برای کنش های اجتماعی اصلاحات و مبارزات سیاسی مورد استفاده قرار گیرد و "مُدل مصری" بیشتر برای دوران مبارزات درون حاکمیتی کاربُرد دارد. بنابر این الگو برداری اصلاح طلبان از "دیسیپلین اخوانی" بی شک نهله جدیدی یا حدّاقل یک پوست اندازی جدید را در پهنه سیاسی کشور پدید خواهد آورد که احیاناً ضمن ابراز وفاداری حدّاکثری به مقیّدات دینی و گرفتن ژست های ظاهراً انقلابی در حوزه سیاسی، خواستار عمل به شعار قدیمی اخوانی ها باشند: «جای هیچ نگرانی نیست؛ قرار نیست همه چیز یک شبه تغییر کند!»

و مسئله دقیقاً همین است که حتّی تُندروترین طیف های اصلاحاتی نیز حاضرند بنا بر جبر اجتماعی حال حاضر کشور به این مُدل متمایل شوند. امروزه ما بیشتر کُدهایی داریم که نشان دهیم، تئوریسین های اصلاح طلب در حال عُرفی کردن و اخوانی کردن جریان اصلاح طلبی و روشنفکری در «جمهوری اسلامی ایران» هستند. بعد از جادّه صاف کنی قهّارانه شخصیتی چون «فیرحی» در عرصه تئوریزه کردن "مُدل اخوانی" کسانی چون «حجّاریان» نیز وارد گود شدند.

در همین رابطه توجّه شما به یک مصاحبه مهم جلب می شود، روزنامه «روابط عمومی آرمان» در 31/5/1391 مصاحبه مختصری حول تکلیف اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری با «سعید حجّاریان» ترتیب می دهد که وی مطالب درخور توجّهی در آنجا مطرح می کند: «(سئوال: آیا هنوز اصلاحات زنده است؟) بله، اصلاحات زنده است. امّا اصلاحات مثل "هُلو بپر تو گلو نیست". باید خشت روی خشت گذاشت و کار کرد. برای این کار هم تشکیلات و سازمان یک نیاز ضروری است. نگاه کنید، تشکیلات فقط حزب نیست. مگر کار تشکیلاتی فقط کار حزبی است؟ در کنار کار حزبی، فعّالیت N.G.O ها، کارهای عامّ المنفعه و نظایر آن نیز می توانند بستری برای ایجاد سازمان و تشکیلات باشند. نگاه کنید به «اخوان المسلمین» در مصر آنها همواره اصلاح طلب بودند. چه در زمان «ناصر» یا «سادات» و «مبارک»؛ صبر کردند و الآن ثمرش را بردند. یا در ترکیه، زمان «اوزال» و «اربکان» یا همین آقای «اردوغان». چقدر کار کردند؟ اصلاحات، کار فوق العاده می بَرد برادر من. باید کار کرد، کار نکنیم 100 سال دیگر هم اتّفاقی نمی افتد. (سئوال: فارغ از موضوع معرّفی کاندیدا، آیا فضای انتخابات سال آینده می تواند، باعث انسجام نیروهای اصلاح طلب شود؟) بالاخره انتخابات یک فرصتی است برای فعّالیت و سازماندهی. وقتی کاندیدایی در صحنه باشد، لاجرم ستاد اتنخاباتی ایجاد می کند و در استان ها و شهرستان ها نیروها را دور هم جمع می کند. (سئوال: فکر نمی کنید اصلاح طلبان باید به شوراها بیش از ریاست جمهوری اشتیاق نشان بدهند؟) شاید؛ این کار از جنس فعّالیت های «اخوان المسلمین» است. الزاماً هدف از شرکت در انتخابات، پیروزی نیست. سال 76 اصلاً قرار نبود که پیروز بشویم، هیچ تصوّری هم نداشتیم، می گفتیم که 5- 6 میلیون رأی بیاوریم که بتوانیم بعد از انتخابات کار کنیم. بنابراین فعّالیت در انتخابات الزاماً با هدف پیروزی نیست. ... انتظار ما خیلی بالا نیست، اصلاً نمی خواهیم در انتخابات کاندیدا بشویم، مجلس هم نخواستیم برویم، به دولت هم نمی رویم؛ ولی کار خیریه که می توانیم بکنیم، به اندازه «اخوان المسلمین» که باید بتوانیم کار کنیم. تجربه نشان داده که راه تُندروانه و رادیکال ثمر نمی دهد، شما چه فکر می کنید؟».

«حجّاریان» همچنین در مقاله ای با عنوان «مرز فرزانگی در سیاست» سعی کرد با برشمردن تعاریف مختلف از "طبقه روشنفکری جامعه"، به قشر روشنفکر و دگراندیش ایران بفهماند آنچه اصلاحات در حال حاضر به روشنفکری احتیاج دارد؛ چه نوع روسنفکری نیست و چه روشنفکری هست، ضمن اینکه در انتهای مقاله به آسیب شناسی و خطرات موجود بر سر راه روشنفکری ایده آلش نیز اشاره کرد. وی در مقاله ای که برای ویژنامه روزنامه «اعتماد» فرستاده بود، می نویسد: «رویکرد سوم رویکرد " Class less Approach"است که خصوصاً «مانهایم» در کتاب «ایدئولوژی و یوتوپیا» آن را مطرح می کند. حرف اساسی این رویکرد این است که روشنفکران اتمیزه هستند و قاب و قالب به خود نمی گیرند و از این جهت فاقد طبقه هستند، لذا تحرّک و مانور آنان بسیار است و می توانند از این گروه، از آن طبقه یا از این قشر دفاع کنند. «مانهایم» می گوید روشنفکران جهان بینی بازتر و گسترده تری دارند و به طبقه خاصّی متعهد نیستند، لذا قدرت مانور بیشتر و استقلال رأی مستحکم تری دارند. در میان این سه رویکرد به روشنفکری، منظور من از «فرزانگی»‌ به رویکرد سوم نزدیک تر است. ... اگر مختصّاتی را در نظر بگیریم که یک محور آن را "آن‌جهانی- این‌جهانی" و محور دیگر آن را "مولّد- موزع" بودن روشنفکران در نظر بگیریم، آن جایگاهی از روشنفکران که به بحث فرزانگی ما نزدیک تر است، در ناحیه "این جهانیِ مولّد" خواهد بود. تفاوت و فصل ممیّزه روشنفکران و توده، موضوع "خردورزی نقّاد" است. کارکرد روشنفکر در مقام سیاست ورزی از همین جا روشن می شود و نسبت فرزانگی، روشنفکری و سیاست ورزی نیز در اینجا معنا می یابد: "روشنفکر فرزانه که به هیچ طبقه ای متعهّد و وابسته نیست و با استقلال رأی خود و با بهره گیری از عنصر نقد اجتماعی تلاش می کند تا بر عنصر اصلی میدان سیاست ورزی یعنی قدرت تأثیر بگذارد". می کوشم یکی از آفات این مسیر و یکی از دام هایی که در این راه وجود دارد، را تبیین کنم ... باید از دام ایدئولوژی یاد کرد؛ دام روشنفکران نقد ناتمام و گرفتار آمدن در دام ایدئولوژی است. خردورزی تناسب هدف و وسیله است. هنگامی که اهداف آرمانی می شود و وسیله مناسب آن یافت نمی شود، روشنفکر نقد سنّت را ناتمام می گذارد و دقیقاً و تماماً آن را نقد نمی کند و دچار پس مانده های سنّت می شود. «ریمون آرون» در کتاب «افیون‌ روشنفکران» ‌می‌گوید برخی روشنفکران آمال و آرزوهای "این دنیایی" خود را که نمی توانند به آن برسند، در فضایی غبارآلود و موهوم فرافکنی می کنند. همانطور که توده ها، برای خود بهشت برین متصوّر می شوند، روشنفکران نیز می گفتند با انقلاب جهانی، دنیا را بهشت می کنیم و پدر سرمایه داری را در می آوریم. این مانعی جدّی برای فرزانگی است و از آن سیاست ورزی بیرون نمی آید.» (15/7/1391). این تئوری پرداز اصلاح طلب از روشفکران جامعه ایران می خواست که با گرفتار شدن در گرداب آرمان های بلند اصلاح طلبی و ایدئولوژی سکولاری همه چیز را از دست ندهند، وی بطور واضحی اینطور پیشنهاد می کرد که برای رسیدن به آرمان ها باید دوره ای از تسامح با جامعه و ارزش ها را نیز گذراند.

امّا «حجّاریان» برای تعمیق بخشیدن به تئوری های جدید خویش و افزایش ضریب نفوذ آن در قالب مقاله ای جدید در روزهای منتهی به انتخابات، بار دیگر بر "عُرفی شدن اصلاحات" تأکید می کند. در اینجا منظور این است که عُرف جامعه در حال حاضر سکولاریسم بی پیرایه و خالص را پس می زند و باید طبق عُرف مردمی کمی تسامح به خرج داد. وی در یادداشتی موشکافانه برای روزنامه «شرق» با عنوان «عُرفی شدن نظریّه های اخلاقی» مورّخ 12/3/1392، سعی می کند با توضیح روند عُرفی شدن اخلاق سیاسی در جوامع به یک مُدل پیشنهادی در رابطه با "اخلاق سیاسی اصلاحات" دست یازد. «حجّاریان» می نویسد: «به جز سه حالت فوق، می توان حالت چهارمی را نیز متصوّر شد که در آن سیاست و اخلاق دو حوزه متفاوت هستند که در بعضی از نقاط اشتراکاتی نیز دارند، مانند نسبت میان طب و اخلاق. در طب به عنوان یک حرفه، گاهی ممکن است مسائلی پیش بیاید که پای اخلاق نیز به میان کشیده شود ... در حالت چهارم، سیاست نیز مانند طب یک حرفه در نظر گرفته می شود، حرفه ای به معنای تدبیر امور و مدیریت. از این رو سیاست دارای وجهی مدیریتی (Managerial) است که در آن سیاستمداران می کوشند با عنایت به منافع ملی یا National Interest به امور جامعه رسیدگی کنند. در اینجا سیاست هم یک علم است و هم یک فن. ... «اخلاق سیاسی» در حالت چهارم عبارتی شبیه «اخلاق پزشکی»، «اخلاق کسب و کار» یا «اخلاق تجارت» خواهد بود. یعنی گاهی ممکن است تا در برخی از مسائل، درگیر حوزه‌ ارزش ها، بایدهاو نبایدها شویم. ... می‌توان ادّعا نمود که امروز نه دیدگاه "فضیلت گرایان" مطرح است و نه دیدگاه «ماکیاول» و «هابز» بلکه بحث ها در این حالت اخیر می گنجد، که در آن تمایزی اساسی میان اخلاق در حوزه فردی و اخلاق در حوزه جمعی وجود دارد. بعبارتی دیگر در این حالت، لبّ لباب اخلاق در حوزه عمومی، با توجه به مصلحت عام سنجیده می شود و سیاستمدار موظّف است تا امور را متناسب با آنچه خیر عام است، تدبیر کند: رِند عالم سوز را با مصلحت بینی چه کار، کار مُلک است آنکه تدبیر و تأمّل بایدش. با توجّه به چهار حالت بالا، نسبت میان اخلاق با سیاست، در حالت نخست از مرتبه‌ فضیلت که لاهوتی بوده، در مسیر ناسوتی و عُرفی شدن حرکت کرده، که در این بین «ماکیاول» در اوج قلّه قرار می گیرد و پس از آن تا به امروز از این قلّه کمی فاصله گرفته است، هرچند هنوز هم به دلیل وجود عنصر مصلحت، سکولار است.». بر این اساس «حجّاریان» دخیل کردن قسمتی از اخلاق و ارزش ها (اسلام گرایی) در شیوه های مدیریتی و کشورداری را نه تنها قابل تحمّل معرّفی می نماید بلکه آن را با توجّه به مصلحت عامّه تجویز می کند، وی سعی می نماید به همقطارانش بفهماند دخیل کردن پاره ای از ارزش ها و سنّت ها در سیاست در حال حاضر با سکولاریسم منافاتی ندارد، زیرا معنای سیاست ورزی مورد نظر دقیقاً همین است.

 

برنامه ریزی تیم مشورتی اصلاحات بر این تعلّق گرفته که به سوی دو تاکتیک کوتاه مدّت یا میان مدّت (یا حتّی استراتژی) خیز بردارند: اوّل عُرفی شدن اصلاح طلبی در فاز حاکمیتی و دوم اخوانی شدن اصلاحات در فاز کنش اجتماعی.

اصلاح طلبان در «فتنه 88» دچار یک اشتباه استراتژیک بزرگ شدند، و آن این بود که متأثّر از تجویزهای مستشاران انقلاب های مخملین، خیال کردند می توانند چنین کودتایی را در ایران به راه اندازند در حالیکه موفّق باشد. امّا امروز آنها فهمیده اند که اردوکشی های خیابانی در ایران به نفع جریان اصلاحات نیست زیرا نظام قدرت خاصّی در پای کار آوردن مردم در مواقع بحرانی- امنیتی دارد، این جمله واضحی است که توسّط خود عناصر سیاسی اصلاح طلب در بازخوانی وقایع سال 1388 ه.ش به کار رفته است. آنها همانطور که در ابتدای مقاله گفته شد خواهان یک کنش جدّی اجتماعی اصلاح طلبانه هستند تا روزیکه یک گشایش سیاسی واقعی برای آنها بوجود آید.

پُر واضح است که عملکرد اصلاحات در انتخابات پیشرو کاملاً با تجویز کسی چون «حجّاریان» تطابق داشته است، زیرا اصلاح طلبان با بکارگیری مهره «عارف» هم در انتخابات شرکت کردند و هم با کنار کشیدن به نفع «روحانی» بدلیل عدم رأی آوری کاندیدای پارادایم اصلاح طلبی؛ سعی کردند ظرفیت های فعّال شده در انتخابات را برای دوره 4 ساله آتی پای کار نگاه دارند. درباره نتایج انتخابات نه باید کاملاً بدبین بود و نه باید کاملاً خوش بین بود، لیکن این واقعیّتی است که باید برای مقابله با آن علاجی اندیشید؛ این واقعیّت که شکست بینابینی اصلاحات در انتخابات جاری می تواند زمینه ساز پیروزی بزرگ بعدی آنها باشد و این دقیقاً به واکنش سیاسی اصولگرایان مربوط است.

مدیریت میانی دولت همیشه بخش گسترده ای از پُست های حاکمیتی است که بدلیل حجم بالای آن و پنهان بودن عملکردش، بهترین جا برای لانه سازی اصلاح طلبان در این 4 سال است.

بدون شک کابینه اوّل روحانی تابلویی از عناصر فراجناحی است برای آنکه پالس های مثبتی به جناح ها و احزاب سیاسی داده شود؛ از همین رو اصلاح طلبانی که بازگشت به رده های بالای مدیریتی را پنهان شده در حضور در رده های میانی می بینند آماده خواهند شد تا در چهارسال آینده خود را به این جایگاه نزدیک کنند.





تاریخ ارسال مطلب : یکشنبه 92/4/9 | نویسنده : alamdarbasir
بسیاری از کاربران اینترنت کشور از میزان فیلترینگ سایت‌ها گله داشته و بر این باورند که حجم سایت‌های فیلتر شده بالا است اما این که در کشورهای دیگر وضعیت فیلترینگ به چه شکل است و کدام کشورها در این زمینه سردرمدار محسوب می‌شوند هم نکته‌ای است که جای توجه دارد.

 به گزارش علمدار بصیر: بی‌شک برای شما هم پیش آمده که در هنگام جستجوهای اینترنتی خود با عبارت«با استناد به قانون جرایم رایانه ای دسترسی به تارنمای فراخوانده شده امکان پذیر نمی باشد» مواجه شوید. این عبارت که مخصوص سایتهای فیلتر شده است از نوروز سال 89 با معرفی صفحه‌ای به نام پیوندها همراه شده و به این ترتیب شما پس از برخورد با یک تارنمای پالایش شده با لیستی از سایت های مفید مواجه می شوید.
 
در حال حاضر اگرچه کاربران نسبت به فیلتر شدن اشتباهی برخی سایت ها و یا بالا بودن حجم سایت های پالایش شده گلایه هایی دارند اما به هر صورت محدودیت‌های اینترنتی تنها مختص ایران نیست و کشورهای مختلف دنیا در این زمینه اقدامات و راهکارهای مختلفی در نظر گرفته‌اند. سایت پیوندها در یکی از بخش های خود به مرور محدودیت‌های اینترنتی در کشورهای دیگر پرداخته است.
 
بنا بر اعلام این سایت: در کشور چین که مقام اول جهان از نظر تعداد کاربران اینترنت را داراست، نظارت گسترده ای بر محتوای اطلاعات سیاسی صورت می گیرد و کنترل جدی بر عقاید و اندیشه های متضاد با حکومت کمونیستی چین در وب حاکم است و به این منظور "پلیس اینترنت" در این کشور نیز با این هدف شکل گرفته است.
 
اما عمده دلایل فیلتر کردن اینترنت در کشورهای مختلف را می‌توان در چهار تقسیم بندی کلی گنجاند: "مسائل سیاسی"، "مسائل اجتماعی"، " مسائل امنیتی" و "مسائل اخلاقی".  آنچه باعث تفاوت مبنایی هر کشور برای فیلترینگ می‌شود، ارزش‌های بنیادین مورد توجه در هر مقوله در آن کشورها است. در مجموع می‌توان گفت تعداد کشورهایی که در منطقه و جهان به نحوی با مساله فیلترینگ و سانسور در اینترنت مواجه هستند نسبتاً قابل توجه است.
 
کشورهایی مانند سوئد، فرانسه وآلمان در قاره اروپا و کشورهایی مانند هند، عربستان، کره جنوبی، مالزی و در مجموع آسیا به عنوان بزرگترین قاره دنیا و نیز کانادا دارای گسترده‌ترین میزان تنوع فیلترینگ به شمار می روند و در نهایت گسترده‌ترین فیلترینگ تارنماهای اینترنتی دنیا مربوط به کشورهای کره‌ی شمالی، چین و عربستان است که تنها بخش کوچکی از تارنماهای ملی خود را برای دسترسی عموم فعال کرده‌اند.
 
گزارش زیر بر تجارب دیگر کشورها در امر فیلترینگ و محدود کردن اینترنت مروری اجمالی دارد.
 
آمریکا
 محدودسازی دسترسی کاربران به محتوای اینترنت در ایالات متحده‌ی آمریکا از نظام قانونی ویژه‌یی برخوردار است ولی به روشهای کاملاً حرفه‌یی و نامحسوس صورت می‌گیرد و از دسترسی اقشار مختلف جامعه به برخی تارنماهای خاص جلوگیری می کند. در این میان، سیاستهای کلان ایالات متحده در عرصه‌ی بین‌المللی نیز تاثیرگذار است.
 
در آغاز دوران رشد چشمگیر اینترنت در دهه ی 90 و افزایش تصاعدی محتوا در آن، والدین آمریکایی تحت تاثیر چند مورد منتشر شده از اینترنت در رسانه‌های بزرگ، از دسترسی فرزندانشان به اینترنت به هراس افتادند و فشاری را آغاز کردند که منجر به تصویب "قانون نزاکت ارتباطات" ( Communications Decencey Act) در کنگره آمریکا شد. این قانون، فیلتر و مسدود ساختن محتویات “غیر اخلاقی” را مجاز دانسته است.
 
به دنبال تصویب این قانون، شرکت‌های سازنده نرم افزارهای امنیتی برای رایانه‌ها و شبکه‌ها، برنامه‌های فیلترینگی را عرضه کردند که یا در مبدا خدمات اینترنتی یعنی شرکتهای “رسا” ISP و یا بصورت مجزا توسط شرکتها یا کاربران عادی بر روی رایانه‌ها نصب می شوند.
 
بسیاری از شرکتهای تولیدکننده برنامه‌های امنیتی تمایل ندارند برنامه هایشان را تحت عنوان "سانسور افزار"( Censorware) معرفی کنند. با توجه به جنبه منفی این عنوان، آنها عناوینی چون فیلترینگ را ترجیح می دهند. سانسور افزارها می توانند با یافتن کلماتی خاص در یک آدرس اینترنتی دسترسی به آن تارنما را مسدود کنند یا حتی در نمونه های پیشرفته‌تر، محتوای تارنماها را نیز برای یافتن کلید واژه ها و تصاویر تعیین شده کاوش کنند.
 
اروپا
 اما قصه فیلترینگ در اروپا و کشورهای عضو اتحادیه اروپا، داستان دیگری دارد؛ که در ادامه به فیلترینگ و محدودیت اینترنت در کشورهای فرانسه، انگلیس، ایتالیا و آلمان پرداخته خواهد شد:
 
فرانسه
فرانسه به عنوان کشوری با تمدن و فرهنگ کهن، برای حفظ ارزش‌های فرهنگی خود، نتایج موتورهای جست‌وجوی اینترنتی از جمله گوگل Google را دستکاری کرده و به زعم خود، آن را بومی می کند. علاوه بر این، با وجودی که تصمیمات اصلی و عمده پیرامون آزادی بیان در اینترنت و حفظ حریم خصوصی افراد در این عرصه، توسط اتحادیه اروپا اتخاذ می‌شود، اما کشور فرانسه یکی از معدود اعضای این اتحادیه است که در پذیرش آنها مقاومت زیادی کرده و سعی دارد قوانین خود را اجرا کند.
 
در بحث نظارتی نیز، کشور فرانسه با تصویب قانون LSQ در سال 2001، کلیه ISPهای این کشور را موظف کرد تا فعالیت‌های اینترنتی و پیام‌های پست‌الکترونیک مشتریان خود را حداقل به مدت یک سال، ذخیره و نگهداری کنند. همچنین این قانون به قضات و پلیس این کشور اجازه می‌داد تا در پیام‌های شخصی کاربران به منظور کشف یا اثبات جرم، به تفحص بپردازند. این کشور نزدیک به 22 میلیون کاربر اینترنت دارد که یک سوم جمعیتش را تشکیل می‌دهند.
 
انگلیس
 در اکثر کشورهای اروپایی از جمله "انگلیس" فیلترینگ بیشتر بر روی مسائلی مانند پورنوگرافی کودکان، نژاد پرستی و مسائل تروریستی اعمال می شود.  یک سازمان غیردولتی و غیرانتفاعی در انگلستان به نام "بنیاد نظارت بر اینترنت" (Internet Watch Foundation)، فهرستی از تارنماهای غیراخلاقی را تهیه کرده و بر اساس آن، دسترسی 98 درصد از کاربران اینترنت در انگلستان به این تارنماها مسدود شده است.
 
ایتالیا
 گفته می‌شود که فیلترینگ و سانسور محتوای اینترنت در کشور ایتالیا بسیار رایج است. این محدودسازی از دسترسی عموم مردم به محتوای تارنماهای خاص و حتی برخی شبکه‌های تلویزیونی جلوگیری می‌کند. بر اساس آمارهای "گزارشگران بدون مرز"، با وجودی که ایتالیا پایین‌ترین رتبه‌ی آزادی رسانه‌ها در میان کشورهای عضو اتحادیه‌ی اروپا را دارد و به عنوان کشور "تقریباً آزاد" شناخته می‌شود، اما قوانین ویژه‌یی برای کنترل محتوای رسانه‌ها و اینترنت در ایتالیا به تصویب رسیده‌اند.
 
در ایتالیا همچنین یکی از قسمتهای یک مجموعه‌ی تلویزیونی که استفاده از مواد مخدر در پارلمان این کشور را به تصویر می‌کشید، سانسور و از پخش آن جلوگیری شد.
 
آلمان
فیلترینگ اینترنت در آلمان، بر اساس قانون فدرال صورت می‌گیرد و در مواردی خاص، دادگاههای این کشور رای به مسدود شدن برخی تارنماها می‌دهند. با این حال، آلمان کشوری است که مسدودسازی محتوای سیاسی در آن به وفور دیده می‌شود. نمونه‌یی از محتوای سیاسی مسدود شده توسط آلمان برای کاربران اینترنت، عبارات و کلیدواژه‌هایی است که به "نفی هلوکاست" مربوط می‌شوند.
 
کاربران اینترنت در کشور آلمان اغلب نمی‌توانند به محتوای مقالات و نوشته‌هایی که به نفی هلوکاست می‌پردازند دسترسی داشته باشند. در اوایل سال 2010 میلادی نیز یک قانون فدرال برای مسدودسازی دسترسی به محتوای غیراخلاقی در آلمان به تصویب رسید.
 
کانادا
کشور کانادا یکی از 10 کشور برتر در زمینه ارتباط اینترنتی‌ است. تمامی قوانین مربوط به کنترل محتوا در این کشور مربوط به مبارزه با تروریسم است و پس از واقعه 11 سپتامبر شدت یافته است؛ ISP ها بر طبق قانون این کشور موظف به ثبت اطلاعات تمامی فعالیت‌های اینترنتی کاربران به مدت 6 ماه هستند. این مساله مخالفت‌هایی را از میان گروه‌های مختلف به همراه داشته و این افراد آن را نوعی نقض حریم شخصی توسط قوانین دولتی می‌شمارند.
 
چین
 در بخشی از تحقیقی که در دانشکده حقوق دانشگاه "هاروارد" در آمریکا در زمینه فیلتر کردن تارنماهای اینترنتی انجام شد، مشخص شد کشور "چین" در صدر جدول فیلترینگ تارنما های اینترنتی قرار دارد این در حالی است که چین با 140 میلیون کاربراینترنتی در صدر بالاترین کاربران اینترنتی در دنیا قرار دارد.
 
از جمله مواردی که دولت چین به آن حساس است، می‌توان به استقلال تایوان و تبت، خشونت پلیس، واقعه تاریخی میدان "تیانمن" در 1989?، پورنوگرافی، تارنماهای "بی بی‌سی" و "ویکی پدیا" اشاره کرد. گفته می‌شود چین اخیراً شیوه خاصی از فیلترینگ را در تارنما "گوگل" اعمال می‌کند.
 
به این نحو که موتور جستجوگر گوگل بنا به تقاضای مقام های چین از ارائه برخی تارنماها در جستجوهای کاربران چینی خودداری می‌کند. یعنی ممکن است جستجوی واژه‌ای که در چین ناممکن و بی‌نتیجه است در مکان جغرافیایی دیگری نتایج بسیار متفاوتی داشته باشد.
 
عربستان سعودی
 عربستان یک و نیم میلیون کاربر اینترنتی دارد که دو سوم آن را زنان تشکیل می‌دهند. با توجه به گستره وسیع تارنما‌های سانسور شده اعم از مذهبی، سیاسی، جنسی عملا دسترسی به بسیاری از تارنما‌ها قطع شده و تنها دسترسی محدود به برخی از منابع و مراجع آزاد است.
 
واحد خدمات اینترنت یا (Internet Services Unit (ISU نهادی است که وظیفه فیلتر کردن را در این کشور بر عهده دارد. تارنماهای فیلتر شده در عربستان علاوه بر تارنماهای غیراخلاقی، برخی تارنماهای مذهبی، پزشکی، فکاهی، فیلم و موسیقی را نیز شامل می‌شوند. بررسی ها نشان می‌دهد که تارنماهای غیر اخلاقی بیش از سایر تارنماها فیلتر می‌شوند و در مجموع حدود ?86? درصد از تارنماهای غیر اخلاقی در عربستان غیرقابل دسترس هستند.
 
هندوستان
 این کشور تقریبا بیش‌ترین تارنما‌های خبری و مطبوعاتی را در آسیا داراست. ضمن اینکه جنگ مجازی بین این کشور و کشور پاکستان سال‌هاست که جریان دارد و هکرهای دو کشور وب‌تارنما‌های یکدیگر را مرتبا تهدید می‌کنند. موارد مورد فیلتر در این کشور شامل افترا و اتهام، شرط‌بندی، نژادپرستی، تروریسم و سوءاستفاده از کودکان و موارد مشابه دیگر است.
 
موارد کنترل دیگر در این کشور کافی‌نت‌ها هستند که بر طبق قانون موظفند تا شماره ملی و آدرس پستی کاربران را ثبت نمایند. همچنین کافی‌نت‌ها ملزم به نصب برنامه‌های فیلترینگی هستند که بر طبق قانون تارنما‌ها را فیلتر می‌کند.

 

 

منبع:الف





تاریخ ارسال مطلب : یکشنبه 92/4/9 | نویسنده : alamdarbasir
چند اتفاق خوب ورزشی، پایین آمدن نرخ دلار، طلا و مسکن‌، و ارتباط دادن این اتفاقها به رئیس‌جمهور منتخبی که هنوز ردای ریاست برتن نکرده، سیل تشکرها از روحانی را سرازیر کرد. اما آیا روحانی بر بروز این اتفاقات تاثیرگذار بوده است؟

به گزارش علمدار بصیر: صعود تیم ملی به جام جهانی آن هم پس از 8 سال سرآغاز پیامک‌ها و استاتوس‌هایی بود که در شبکه‌های مجازی راه افتاد با نام «روحانی مچکریم». ظرف ده روز گذشته بیش از 20 صفحه در شبکه اجتماعی با نام‌های «روحانی مچکریم» و «روحانی متشکریم» ساخته شده که عموم آنها محتوایی طنز داشته و کاربران هر مقوله با ربط و بی‌ربطی را به روحانی ربط داده و از او تشکر می‌کنند. پیشتر هم شاهد چنین طنازی‌هایی از سوی بخشی از مردم درباره دکتر شریعتی و آقای جنتی بودیم.

اما قصدمان در این مقاله پرداختن به این وجهه از کمپین نیست. اگرچه بد نیست کارشناسان علوم اجتماعی با دستمایه‌ قراردادن این استعداد ذاتی مردم به مطالعه درباره آن بپردازند و مسلما هم به کاربردهای فراوان و مثبتی در جهت ایجاد همگرایی در بین مردم به وسیله آن دست پیدا خواهند کرد.
بی‌تردید بردهای تیم ملی از هر رشته و ورزشی اولین تاثیرش در سطح عمومی ایجاد فضای همدلی، افزایش غرور ملی و اتحاد است. اما سئوال اساسی اینجاست که‌ آیا روحانی در این پیروزی‌ها نقش داشته یا محمود احمدی‌نژاد؟
المپیک لندن نشان داد که سرمایه‌گذاری‌های دولت در سالهای اخیر بر روی رشته‌های مختلف ورزشی بازده مثبتی داشته و درخشان‌ترین دوران المپیک را در این دوره شاهد بودیم.

مدیریت و رهبری خوب، مدیریتی است که در آن افراد قدرت بسیج‌کنندگی بالایی را از خودنشان دهند. این افراد همچون نخ تسبیحی عمل می‌کنند که همه مهره‌‌ها را به هم پیوند می‌دهند وجامعه و نیروهای تکه‌پاره شده ما در دوران حاضر به این ویژگی بسیار نیازمند است. برای مثال اگر به مسابقات دور قبل مقدماتی جام‌جهانی نگاه کنیم که پس از حوادث انتخابات 88 رخ داد می‌بنیم که بازیکنان با چه روحیه‌ای به زمین بازی رفتند. به یاد بیاوریم ماجرای دستبند‌هایی که در میان نیمه بازی در رختکن باز شد. اینکه پیروزی‌ها خصوصا در ورزش از همصدایی تشویق‌کنندها تاثیرفراوانی می‌گیرد واقعیتی است انکار ناپذیر. پس از برد تیم ملی سراسر ایران شاد بود. همچنانکه بعد از برد جمعه تیم‌ملی والیبال. نیرو و نشاط بازیکنان از آرامشی سرچشمه می‌گیرد که این روزها در فضای ایران پراکنده شده. از شکسته شدن فضاهایی که همه چیز را امنیتی می‌دید حتی شادی مردم را.

اگرچه این دلیلی نمی‌شود که بخواهیم به این طریق از روحانی قهرمان بسازیم. دوران قهرمان سازی به سر آمده و قهرمان واقعی مردمند. اما این مردم نیاز داشتند به کسی که دلهایشان را متحد کند. در سایه این وحدت کارهای بسیار بزرگی می‌توان انجام داد و تنها باید امیدوار بود که رئیس‌جمهور منتخب از این نیروی اجتماعی که پدیده آمده به درستی استفاده کرده و آنها را مایوس نکند. ماهم از روحانی بت نسازیم اما قدر این همدلی را بدانیم.
 
 
منبع:الف





تاریخ ارسال مطلب : یکشنبه 92/4/9 | نویسنده : alamdarbasir
هفته نامه آلمانی «اشپیگل» فاش کرد اتحادیه اروپا نیز یکی از اهداف آژانس امنیت ملی آمریکا (سیا) برای جاسوسی ارتباطات الکترونیکی در جهان بود.

به گزارش علمدار بصیر: هفته نامه اشپیگل که امروز (یکشنبه) منتشر می شود، نوشت اتحادیه اروپا نیز جزء «اهداف» آژانس امنیت ملی آمریکا بود که اخیرا به جاسوسی از ارتباطات الکترونیکی کشورهای مختلف در چارچوب برنامه موسوم به «پریزم» متهم شده است.

اطلاعات این هفته نامه آلمانی در این باره بر پایه اسناد محرمانه ای استوار است که «ادوارد اسنودن» کارمند سابق سیا بر آن دسترسی داشته و آنها را افشا کرده است.

بر اساس یکی از این اسناد «کاملا محرمانه» که مربوط به سپتامبر 2010 است، مسئولان آژانس امنیت ملی آمریکا تشریح کرده اند که چگونه از دفتر دیپلماتیک اتحادیه اروپا در واشنگتن جاسوسی کرده اند.

آژانس امنیت ملی آمریکا برای جاسوسی از دفتر دیپلماتیک اتحادیه اروپا در واشنگتن نه تنها میکروفن هایی را در این ساختمان نصب کرده بود بلکه به شبکه اطلاع رسانی آن نفوذ و به ارتباطات الکترونیکی و اسناد داخلی هیئت دیپلماتیک اتحادیه اروپا دسترسی پیدا کرده بود.

در همین حال، «مارتین شولتز» رئیس پارلمان اروپا تأکید کرد، در صورتی که گزارش هفته نامه اشپیگل صحت داشته باشد، «تاثیر جدی» بر روابط اتحادیه اروپا و ایالات متحده به جای می گذارد.

به گزارش شبکه خبری «اسکای نیوز»، مارتین شولتز در بیانیه ای گفت:« به نمایندگی از پارلمان اروپا، از مقامات دولت آمریکا می خواهم هر چه سریعتر توضیحات کاملی در این زمینه ارائه داده و همچنین اطلاعاتی را درخصوص این اتهام ها در اختیار بگذارد.»

مقامات کاخ سفید تاکنون به این گزارش مجله اشپبگا واکنشی نشان نداده اند.

طبق این گزارش، ادوارد اسنودن طی روزهای گذشته از طریق رسانه های بین المللی اطلاعاتی را درخصوص برنامه های نظارتی آمریکا فاش کرده است، اقدامی که جنجال سیاسی را نه تنها در داخل آمریکا بلکه در جهان درباره توازن میان حریم خصوصی و امنیت ملی، برانگیخت.

ادوارد اسنودن که در پایان ماه می برای گرفتن پناهندگی از هنگ‌کنگ، آمریکا را ترک کرد، روز یکشنبه هفته گذشته وارد فرودگاه مسکو شده است و در حال حاضر در بخش ترانزیت این فرودگاه در انتظار عزیمت به یک کشور دیگری است.

در این میان، «جو بایدن» معاون رئیس جمهوری آمریکا روز شنبه با «رافائل کورئا» رئیس جمهوری اکوادور تماس گرفت و از او درخواست کرد تا اکوادور درخواست پناهندگی اسنودن را رد کند.





تاریخ ارسال مطلب : یکشنبه 92/4/9 | نویسنده : alamdarbasir
محمود احمدی نژاد فردا شب باز از طریق یک برنامه تلویزیونی با مردم سخن می گوید. این شاید آخرین گفت وگوی تلویزیونی او باشد. تا پیش از این هر گفت وگوی تلویزیونی وی نکاتی را داشت که گاهی واکنش علما و گاهی واکنش مجلس را برانگیخته است.
به گزارش علمدار بصیر: گفت‌و‌گوی تلویزیونی محمود احمدی‌نژاد که قرار بود هفته گذشته برگزار شود ابتدا به فردا شب موکول شد و سپس به علت تقارنش با بازی والیبال ایران- ایتالیا به روز 12 تیر موکول شد. این لغو شدن برنامه و موکول شدنش به یک روز قبل از سفر رئیس جمهور به مسکو، به استناد تاریخ خیلی نباید نشانه خوبی باشد. اگرچه حالا این برنامه به بعد از بازگشت احمدی نژاد از مسکو موکول شده است اما در هشت سال گذشته هر باری که برنامه تلویزیونی احمدی نژاد لغو شده و به روزهایی قبل از یک سفر خارجی موکول شده است، سخنان وی جنجال برانگیز بوده و تا زمان برگشتنش هیاهویی در کشور راه افتاده است.

شاید از آن جهت که این، احتمالا آخرین گفت وگوی تلویزیونی رئیس جمهور باشد، بتوان خوشبین بود که جنس سخنانش از جنس خداحافظی و گزارش عملکرد هشت ساله به مردم باشد اما احمدی نژاد معمولا نشان داده است که غیرقابل پیش بینی است. 

افشای اسامی کابینه
29 مردادماه سال 88 که محمود احمدی نژاد سکان دولت دهم را تازه به دست گرفته بود، قرار گذاشت که با مردم در یک برنامه تلویزیونی گفت وگو کند. این گفت وگو در بحبوحه حوادث پس از انتخابات سال 88 می توانست برای خیلی از مردم جذاب و جای سوال باشد که احمدی نژاد قرار است چه بگوید؟  گفت وگو لغو و اعلام شد که به علت تراکم برنامه ها، گفت وگوی رئیس جمهوری به پنج شنبه  موکول شده است.

فردای آن روز محمود احمدی نژاد در یک حرکت بی سابقه به جای آنکه اسامی وزرای کابینه جدید خود را به مجلس بدهد آن را از طریق تلویزیون اعلام کرد و اعتراض بهارستان نشینیان را برانگیخت. نکته جالب تر در این گفت وگو و اعلام اسامی وزیران، اشاره احمدی نژاد به نام سه زن برای کابینه بود که برای اولین بار در تاریخ انقلاب رخ می داد. اتفاقی که انتقاد مراجع و علمای کشور را هم برانگیخت. او گفته بود « اگر مأموریت‌های سنگین انسانی هم بخواهیم باید خانم‌ها را برگزید، این عده از دوستان گفتند چرا در این زمان به خانم‌ها مسئولیت وزارت داده‌ای که من در پاسخ گفتم پس چه موقع باید مدیریت وزارتخانه‌ها را به زن‌ها داد. برخی فکر می‌کنند وقتی خانم‌ها در مجموعه‌ای حضور داشته باشند، در آنجا فضای منفی به وجود می‌آید در حالی که تجربه نشان داده هر جا خانم‌ها حضور داشتند اتفاقاً فضا اخلاقی شده است.»

کمتر از یک ماه بعد از این گفت وگو احمدی نژاد برای حضور در اجلاس سازمان ملل به نیویورک رفت. مجلس در میان وزیران زن فقط به مرضیه وحید دستجردی وزیر پیشنهادی بهداشت رای داد و چند سال بعد احمدی نژاد او را از کار برکنار کرد تا نشان دهد اطاعت وزیران از او، بیشتر از جنسیت وزیران در کابینه برایش اهمیت دارد. 

بازهم قبل از نیویورک
در روزهای پایانی سال 91 هم گفت وگوی تلویزیونی محمود احمدی نژاد لغو شد. این ایام مصادف بود را با روزهایی که دولت و مجلس بر سر اجرای فازدوم هدفمندی یارانه ها درگیر مناقشه بودند. دولت اصرار به اجرای فاز جدیدی از هدفمندی یارانه‌ها داشت و مجلس این اقدام را موجب افزایش فشار اقتصادی و دوچندان شدن مشکلات معیشتی مردم تشخیص داده بود.

29 فروردین وقتی برنامه احمدی نژاد لغو شد بسیاری می‌گفتند لغو این برنامه تلویزیونی به این دلیل بوده است که احمدی‌نژاد قصد اعلام اجزای فاز دوم هدفمندی یارانه‌ها را در این برنامه داشته است.  صبح همان روز وقتی از  محمدرضا رحیمی پرسیده بودندد قرار است امشب فاز دوم هدفمندی یارانه‌ها کلید بخورد؟ گفته بود: رئیس جمهور امشب از تلویزیون با مردم سخن خواهد گفت.

برنامه تلویزیونی احمدی نژاد به شهریورماه موکول شد. به زمانی که قرار بود چند روز بعدتر باز به نیویورک برود. احمدی نژاد در آن برنامه تلویزیونی مشکلات اقتصادی به وجود آمده را ناشی از تحریم ها دانست و گفت که «قسمتی از مشکلات اقتصادی ایجاد شده ناشی از فشار دشمن بود؛ البته باندهایی نیز در داخل آمدند و فقط برای اهداف سیاسی و اقتصادی بازار را دچار مشکل کردند و بعد دولت را مورد هجمه قرار می دهند؛ البته مشخص است که این افراد چه کسانی هستند. البته در این یک‌سال و نیم اخیر دولت دستش بسته بود، اما بالاخره دستش باز می‌شود و این افراد را شناسایی کرده و جلوی آنها را می‌گیرد و به ملت معرفی می‌کند». چند روز بعد در خطبه های نماز جمعه حتی خطیبان نماز جمعه کشور هم به این گفت وگو واکنش نشان دادند و اظهار داشتند که مشکلات اقتصادی به وجود آمده ناشی از سومدیریت هاست نه تحریم ها.

نقدی بر برنامه ای که لغو شد
اما لغو برنامه ای تلویزیونی احمدی نژاد گاهی با اتفاقات تلخ و شیرین هم همراه بوده است. زمانی که در فروردین ماه سال 87 و در آخرین سال های دولت نهم قرار بود در یک مصاحبه تلویزیونی حاضر شود و برنامه لغو شد، برخی روزنامه ها، نقد از پیش نوشته شده ای را برای سخنان تلویزیونی رئیس جمهور منتشر کردند. جالب آن بود که این روزنامه ها به نقد اظهارات رئیس جمهور هم پرداخته بوده و از او انتقاد کرده بودند که رئیس جمهور در برنامه دیشب به دنبال سیستم بخشنامه ای برای حل مشکلات است!

دعوت به مناظره
یکی از برنامه های تلویزیونی احمدی نژاد هم که واکنش مجلس را برانگخیت برنامه ای بود که در آخرین روز سال 88 پخش شد.  آخرین روز از سال 88 احمدی نژاد در یک برنامه تلویزیونی گفت که  «کسانی که مدعی تورم 50 تا 70 درصدی هستند، اطلاعات کافی اقتصادی ندارند حتی اگر اسمشان اقتصاددان باشد. معلوم است که علم اقتصاد ندارند. کسی که می‌گوید قیمت‌ها 5 هزار درصد افزایش خواهد داشت و بعد 5 هزار درصد را 500 برابر شدن می‌داند. معلوم نیست کجا درس خوانده‌اند تفاوت وجود دارد. اولاً 5 هزار درصد 500 برابر نیست. 50 برابر است. بین 50 تا 500 خیلی متفاوت است. در ثانی حتی بعد از 5 سال هم قیمت‌ها حتی 50 برابر نخواهد شد.

فردای این گفت وگوی تلویزیونی احمد توکلی، الیاس نادران و غلامرضا مصباح ی مقدم سه تن از چهره های اقتصادی مجلس احمدی نژاد را دعوت به مناظره درباره هدفمندی یارانه ها کردند.

منبع:الف





تاریخ ارسال مطلب : یکشنبه 92/4/9 | نویسنده : alamdarbasir
 




























تاریخ ارسال مطلب : یکشنبه 92/4/9 | نویسنده : alamdarbasir
وقتی فردی رییس جمهور می شود، قاعدتاً نشریات باید رییس جمهور یک کشور را برای اولین بار براساس رویکرد کلانی که نسبت به آن کشور دارند، به مردمشان معرفی کنند.

به گزارش علمدار بصیر: در مطبوعات و رسانه ها سه نوع عکس داریم؛ خبری، پرتره، تزئینی.

وقتی فردی رییس جمهور می شود، قاعدتاً نشریات با توجه به مخاطبی که دارند باید رییس جمهور یک کشور را برای اولین بار براساس رویکرد کلانی که نسبت به آن کشور دارند، به مردمشان معرفی کنند. یعنی هدف اصلی اولین تصویر شناساندن شخص رییس جمهور هست به مردمی که او را نمی شناسند. پس یک پرتره انتخاب می‌کند که در آن اِلمان‌هایی وجود داشته باشد تا همراه با چهره فرد در ذهن مخاطب حک شود.

مثلا وقتی اوباما رییس جمهور شد، روزنامه‌های دنیا این گونه به استقبالش آمدند:

در این تصویرها برخی بر قدرت یا صمیمیت و خانواده اوباما تاکید کردند، برخی بر محبوبیتش و برخی بر کشوری که باید در آن ریاست کند.
ولی برای معرفی حجت الاسلام حسن روحانی به مخاطبان در اکثر سایتها و روزنامه‌های غیر ایرانی از این تصویر استفاده شد:

از دوستی که در این زمینه تقریبا هیچ تخصصی ندارد خواستم تصویر را توصیف کند. وی اینگونه پاسخ داد: «چیزی که من می بینم یه فرد بی نهایت خوشحال، یه عده آدم دربه در که دورش جمع شدن با یه پس زمینه از بافت قدیمی شهر». در این تصویر هم رییس جمهور حالت عادی نداشته و هم فضای اطرافش بی نهایت شلخته است. به عبارتی می‌خواستند بگویند، «این آقا! رییس جمهور این‌ها (اطرافیانش) و اینجا (یه خرابه) شده!»

این اولین برخورد رسانه‌های دنیا با رییس جمهور جدید است که سراسر آن تحقیر و توهین به کشور ماست. شک نکنید چه خاتمی رییس جمهور می شد و چه احمدی‌نژاد باز این گونه برخورد می‌کردند. حالا چرا ما ایرانی‌ها از کنار این به سادگی می‌گذریم؟ چون رییس جمهور و کشورمان را خوب میشناسیم. ولی شک نکنید تصویری که در ذهن مخاطب آنها حک می‌شود همانی است که در نخستین تصویر مشاهده می‌کنند.





تاریخ ارسال مطلب : یکشنبه 92/4/9 | نویسنده : alamdarbasir


 

تمامی حقوق این وبلاگ و مطالب آن متعلق به علمدار بصیر می باشد و انتشار مطالب با ذکر منبع مانعی ندارد.
طراحی و اجرا : مرکز فرهنگی صالحون