|
مهدی هاشمی رفسنجانی به همراه پسر آقای طبسی و به همراه محافظش از پروژه " پدیده" بازدید و طی صحبتی با محسن پهلوان مالک پدیده شاندیز حمایت خود را از پروژه اعلام کردند!
به گزارش علمدار بصیر: مهدی هاشمی رفسنجانی و دو پسر کوچکش با پسر آقای طبسی و به همراه محافظش از پروژه " پدیده" بازدید و طی صحبتی با محسن پهلوان مالک پدیده شاندیز حمایت خود را از پروژه اعلام کردند.
وی اطمینان داده که شما کارتان را انجام دهید و ماهم شما را حمایت می کنیم! درباره پسر اکبر هاشمی رفسنجانی اتهامات بسیار بزرگی مطرح شده است .
*اعترافات مشاور جاسبی درباره مهدی هاشمی حمزه کرمی مدیر سایت جمهوریت، در خصوص مهدی هاشمی رفسنجانی در جلسه علنی دادگاه متهمان فتنه 88 اعترافی بدین شرح کرده است: "با توجه به اینکه این جانب مدیر اسمی سایت جمهوریت بودم و در واقع مدیر رسمی این سایت مهدی هاشمی بود، از دادگاه اجازه میخواهم که ابتدا مسائل مربوط به انتخابات نهم ریاست جمهوری را توضیح بدهم. وی افزود: اظهارات بنده نه به دلیل فشار و نه به دلیل اعمال نظر کسی است، چنانچه همین شبهه را در خصوص اظهارات جلسات اخیر برخی متهمان نیز وارد کردند. وی گفت: پرسنل سایت با چاپ شبنامه در ستادهای میرحسین موسوی و توزیع آنها، به تضعیف دولت و نظام میپرداختند.جاسبی به بنده گفت که باید هر کاری انجام دهیم تا هر کسی به غیر از احمدی نژاد رئیس جمهور شود.این متهم بازداشت شده در جریان حوادث اخیر تصریح کرد: از سال 82 به توصیه محمد هاشمی رفسنجانی به سازمان بهینه سازی مصرف سوخت رفتم. وقتی وارد آن سازمان شده و شروع به کار کردم در خلال کار متوجه قصد حضور آیت الله هاشمی رفسنجانی در انتخابات دور نهم شدم. کرمی ادامه داد: باید بگویم که در سازمان بهینه سازی مصرف سوخت نیز مهدی هاشمی نقش موثری داشت. وی معتقد بود که انتخابات در ایران با پول بیت المال برگزار میشود و اعتقادی به هزینه شخصی برای انتخابات نداشت. لذا بنده با وی صحبت کردم و البته گوشزد هم کردم که استفاده از پول بیت المال در انتخابات جرم است ولی مهدی هاشمی نمیپذیرفت. * 2 میلیارد تومان از بیتالمال صرف هزینه های انتخاباتی سال 84 شد وی خاطر نشان کرد: سازمان بهینه سازی مصرف سوخت باید در جهت کاهش و بهینه سازی مصرف سوخت کار میکرد. البته شرکتهای مختلفی هم با این سازمان قرارداد داشتند که از جمله این شرکتها شرکتی با مدیریت امیر علی آقایاری بود که کار این شرکت نیز ساخت تیزرهای تبلیغاتی و در کل تبلیغ بود. همه روسای این شرکتهایی که با سازمان بهینه سازی قرارداد داشتند از دوستان مهدی هاشمی بودند و آمادگی گرفتن پول تحت عنوان بهینه سازی و تبلیغات انتخاباتی برای کاندیدای مد نظر مهدی هاشمی را داشتند و این شرکتها با سند سازیهای صورت گرفته، موظف شدند که کار تبلیغاتی برای مهدی هاشمی انجام بدهند. این متهم بازداشت شده در جریان حوادث اخیر ادامه داد: یک شرکت 500 میلیون تومان برای چاپ یک میلیون جلد کتاب پول دریافت کرده بود در حالی که تنها 25 هزار جلد کتاب شد و مابقی پول صرف تبلیغات مورد نظر مهدی هاشمی شد. کرمی افزود: مهدی هاشمی معتقد به پولشویی بود. وی پولهای را از سازمان بهینه سازی دریافت میکرد و آنها را مکررا به دلار و ریال تبدیل میکرد. وقتی که دلیل این کار را از وی پرسیدیم، وی گفت که با این کار کسی نمیتواند منشاء پولها را کشف کند. وی اضافه کرد: با فشار مهدی هاشمی از سازمان بهینه سازی مصرف سوخت به منظور تبلیغات در دوره نهم انتخابات ریاست جمهوری برای پدرش یعنی آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی پول برداشت میشد و مهدی هاشمی پس از شکست پدرش در انتخابات به اقدامات خود ادامه داد و مابقی پولهای باقی مانده و بدهکار شده خود را نیز به شرکتهایی که برای پدرش تبلیغ می کردند، پرداخت کرد. این متهم دستگیر شده در جریان حوادث اخیر اظهار داشت: مهدی هاشمی به این اقدامات خود در حالی دست میزد که که این پولها باید صرف تبلیغات برای بهینه سازی مصرف سوخت صرف میشد نه تبلیغات برای پدر وی. پولهایی که وی برای تبلیغات در انتخابات دور نهم انتخابات ریاست جمهوری برای پدرش هزینه کرد معادل 2 میلیارد تومان بود. کرمی با بیان اینکه در بیان مسائل رخ داده در انتخابات دهم ریاست جمهوری تاکید کرد: مهدی هاشمی با بنده صحبت کرده و گفت که ما باید برای انتخابات کار رسانهای قوییای را آغاز کنیم. چند روز بعد هم در جلسه ای جاسبی به بنده گفت که باید هر کاری انجام دهیم تا هر کسی به غیر از احمدی نژاد رئیس جمهور شود. از این رو ما نیز سایت جمهوریت را با مدیریت رسمی مهدی هاشمی راه اندازی کردیم، البته چند روز بعد جاسبی با تغییر نظر به ما اطلاع داد که بنده میخواهم در انتخابات بدون موضع باشم لذا دستور تعطیلی سایت جمهوریت را صادر کرد ولی با فشارهای هاشمی این سایت به کار خود همچنان ادامه داد. وی افزود: سایت جمهوریت ابتدا قرار بود از کاندیدایی در انتخابات حمایت و نسبت به دولت نهم نیز نقدهایی داشته باشد ولی با فشارهای مهدی هاشمی، این سایت تبدیل به سایت تضعیف کننده سازمان های نظامی از جمله بسیج و سپاه و سازمانهای دولتی شد و حتی این سایت خدمات دولت را نیز پول پاشی معرفی میکرد و کار به جایی کشید که این سایت بر خلاف واقعیت، شبهه تقلب در انتخابات را تلقین کرد. این متهم دستگیر شده در جریان حوادث اخیر خاطرنشان کرد: مهدی هاشمی حتی مطالب تندتری را برای انتشار به سایت جمهوریت ارائه میداد که از جمله مطالب می توان به گزارشی که 2 روز قبل از انتخابات توسط وی به ما داده شده، اشاره کنم که در این گزارش فرمانده بسیج متهم به تخریب و تضعیف میر حسین موسوی شده بود، البته ما این گزارش را هرگز منتشر نکردیم. *حجتالاسلام حمید رسایی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی نیز چندی قبل در نطق افشاگرانه خود در صحن علنی از اتهامات بزرگ مالی مهدی هاشمی رفسنجانی پرده برداشت و در بخشی از سخنانش تصریح کرد: "اما در عین حال لازم میدانم در خصوص موضوع دیگری که از نظر وسعت فاجعه و نوع جرم بسیار بزرگتر از این اخاذی همراه با ایجاد رعب وحشت بوده است، صحبت کنم. امالفسادی پس از دو دهه فساد و تباهی، نهایتا وقتی در حوادث فتنه 88 نشان داد که تبدیل به یک غول مفسد شده است، با توصیه و مشورت بزرگترش از کشور گریخت، آقازاده فراری وقتی بعد از سه سال اقامت در کشور روباه پیر مورد همه نوع بهرهبرداری قرار گرفت، در آستانه دادگاهی که حاشیههای اسناد آن در قالب چند نوار صوتی امروز در فضای مجازی منتشر میشود، باز با توصیه و سفارش بزرگترش به داخل ایران باز میگردد، چراکه پدر احساس می کند در سرهم بندی پرونده پسر در درون کشور موفق تر خواهد بود! متأسفانه با تمام احترامی که برای دستگاه قضایی قائلم باید بگویم که انگار حدس پدر نزدیک به واقعیت است، آقازاده مفسد که پروندههای فساد اقتصادی، سیاسی، امنیتی و موارد دیگر را از سالهای ریاست پدر بر امور اجرایی کشور در کارنامه خود داشت و همواره از مصونیت آهنین برخوردار بود، در فتنه سال 88 با تمام قدرت مدیریت کودتای آن سال را به عهده گرفت و فقط در یک قلم اسناد به دست آمده از دانشگاه آزاد نشان میدهد که وی در روزهای بعد از انتخابات سال 88 صدها میلیون تومان به اراذل و اوباش پرداخت کرده است تا برخی از میادین تهران، بانکها و امکان عمومی را به آتش بکشند و ایجاد رعب و وحشت کنند. شاید اگر مهدی همچنان آزاد بود، این چند جوان ناپاک همچنان از طریق وی تغذیه میشدند و دیگر با قمه و ایجاد رعب و وحشت از رهگذران اخاذی نمیکردند! خوب توقع این است که چنین متهمی وقتی پس از سه سال فرار و اقامت در کشوری متخاصم به کشور باز میگردد، بازداشت شود اما آقازاده فراری به محض ورود به جای زندان به منزل پدر میرود، در همان شب تمام آموزشهای لازم را از وکلای اجیر شده میبیند و با وعده اینکه پس از چند روز آزاد میشود به دستگاه قضایی و امنیتی تحویل میشود. فشارهای زیادی متوجه دستگاه قضایی شد و این دستگاه مقاومت کرد. با این همه شاه کلید کودتای 88 با وجود اینکه در مرحله بازجویی بود اما نه تنها اجازه ملاقات با خانواده داشت که دائما از طریق تلفن با همان مشاور عالی اش در ارتباط بود و رهنمود میگرفت. کار به شورای امنیت کشور کشیده میشود و با ورود این شورا در برابر فشارهای سنگین، نهایتا مهدی هاشمی تنها دو ماه در زندان میماند. مهدی هاشمی حتی یک بار وقتی در برابر روند درست قضایی و اسناد متقن کم میآورد در همان مکالمات تلفنی خط را از مشاور اصلیاش میگیرد و با بهانه بیماری قلبی، خود را به بیمارستان میرساند. قرار بوده که از بیمارستان به خانه برده شود که نهایتا توسط مأموران ذی ربط از بیمارستان دزدیده و به زندان بازگردانده میشود، همین حرکت نشان میدهد که دستگاه قضایی و امنیتی کشور تا چه اندازه مظلوم بوده و در پرونده مهدی هاشمی در فشار یک خانواده ... قرار داشتهاند. و متأسفانه در حالی که بر اساس اطلاعات موثق، هنوز تحقیقات در پرونده وی به اتمام نرسیده و در حالی که برخی مرتبطان سفید در پرونده وی ـ که بر اساس ادعای مسئولان قضایی، اطلاعات مهمی از آنها به دست آمده ـ تازه بازدداشت شدهاند، اما با وثیقه ای که هیچ تناسبی با جرم وی ندارد، نهایتا با فشارهای بسیار آزاد میشود و وکیل وی امروز اعلام میکند که مهدی دیگر به زندان بازگردانده نمیشود! **رمزگشایی از روابط ویژه پسر دیکتاتور لیبی با مهدی هاشمی + اسناد سیفالاسلام قذافی فرزند دیکتاتور لیبی که در روزهای اخیر نقش ویژهای در سرکوب و کشتار مردم انقلابی این کشور دارد، از گذشته روابط ویژهای با مهدی هاشمی رفسنجانی داشته است. به گزارش رجانیوز، روابط ویژه مهدی و سیف به سالهای قبل باز میگردد، بهطوری که این دو نفر در تعدادی از پروژههای تجاری و اقتصادی نیز با یکدیگر شراکت و رفتوآمدهای متقابلی به ایران و لیبی داشتهاند. بر اساس اسناد موجود، یکی از سفرهای مهدی هاشمی به لیبی که به دعوت سیفالاسلام بوده به مهر ماه سال 86 باز میگردد. در یکی از این اسناد، علی سرلک مسئول دفتر مهدی هاشمی در هیأت امنای دانشگاه آزاد در نامهای به تاریخ 29/6/86 به سفیر لیبی در تهران، مینویسد: «نظر به سفر جناب آقای مهندس مهدی هاشمی بهرمانی برابر دعوت سیف قذافی خواهشمند است دستور فرمایید نسبت به صدور وزیرا اقدام مقتضی مبذول فرمایید.» وی در نامه دیگری به تاریخ 3/7/86 نیز زمان پرواز و ورود مهدی هاشمی به شهر تربپولی لیبی را اعلام میکند. سیف قذافی چند روز قبل در واکنش به انقلاب مردم لیبی، خبرنگاران رسانههای خارجی را به کاخ خود دعوت کرد و اعلام کرد که همه جا آرام است. دستور کشتار معترضان در جریان ناآرامیهای لیبی از سوی سیف قذافی صادر شده است. پسر معمر قذافی رهبر لیبی در فیلمی که در اینترنت منتشر شد از نیروهای نظامی و هواداران نظام حاکم میخواست که تظاهرکنندگان را به قتل برسانند. سیف الاسلام در این فیلم مسلح در میان پلیس و هواداران نظام حاکم ایستاده و خواهان کشتار مخالفان پدرش است. وی در این جمع گفت: امروز باید به کسانی که میگویند پلیس به آشوب گران پیوسته است، پاسخ دهیم. این کشور کشور شما است. سیف قذافی در لندن ویلای مجللی دارد. او قیمت فروش این ویلا -واقع در منطقه "هامستد گاردن" لندن- را 10 میلیون و 950 هزار پوند (حدود 18 میلیون دلار) اعلام کرد اما پس از ناآرامیهای لیبی از فروش آن منصرف شد و گفت قصد اجاره دادن آن را دارد. با این حال، وی اگرچه مبلغ کمتری از میزان واقعی برای اجاره دادن این مکان اعلام کرده اما بنگاهداران این منطقه میگویند کسی مایل به اجاره ویلای او نیست. این ویلای سه طبقه دارای هفت اتاق خواب و یک اتاق پذیرایی بزرگ است همچنین یک باغ، استخر شنا، سینما، اتاق سونا و دو اتاق غذاخوری ونیز بالابر و سیستم الکترونیکی امنیتی است. مهدی هاشمی نیز که شهریور ماه سال گذشته از کشور به مقصد لندن خارج شد، علیرغم احضاریههای قضایی هنوز به ایران بازنگشته و عمدتا در پایتخت انگلیس بهسر میبرد. تلاش خبرنگار ما برای دستیابی به اطلاعات بیشتر در مورد روابط ویژه مهدی هاشمی و سیف قذافی ادامه دارد.
تاریخ ارسال مطلب : شنبه 92/4/15 | نویسنده : alamdarbasir
تاریخ ارسال مطلب : شنبه 92/4/15 | نویسنده : alamdarbasir
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]()
تاریخ ارسال مطلب : شنبه 92/4/15 | نویسنده : alamdarbasir
لیگ جهانی والیبال 2013
ایران تیم کوبا را در خانه خوردش شکست داد.
به گزارش علمدار بصیر: نخستین دیدار تیمهای ملی والیبال ایران و کوبا در هفته ششم لیگ جهانی والیبال از ساعت 5:10 امروز در سالن سیدواد دپورتیوا شهر هاوانا برگزار شد که در پایان این مسابقه شاگردان خولیو ولاسکو با نتیجه 3 بر 2 و با نتایج (26 - 24، 25 - 19، 19 - 25، 22 - 25 و 14 - 16) از سد میزبان قدرتمند خود گذشتند و جمع امتیازهای خود را به 9 رساندند. این مسابقه در حالی در سالن 15 هزار نفری شهر هاوانا به انجام رسید که ایرانیهای زیادی از کشورهای کانادا و امریکا خود را به محل برگزاری مسابقه رسانده بودند و از تیم ایران حمایت میکردند. کوباییها در هفته اول در کشور خود که به سرزمین شکر معروف است میزبان صربستان بودند و حالا هم از ایران میزبانی میکردند. آنها هفته گذشته روسیه، قهرمان المپیک را مغلوب کرده بودند و امید زیادی به پیروزی در بازیهای خانگی مقابل ایران داشتند. آرش کمالوند، دریافت کننده تیم ملی پس از عمل لیزر میخچه پایش در هفته گذشته همچنان از درد پا ابراز ناراحتی میکرد. وی به همین دلیل حضور پررنگی در تمرینات تیم ملی در کوبا نداشت؛ در نهایت هم کادر فنی ناچار شد تا بدون در اختیار داشتن او تیم را برای بازی با کوبا ارنج کند. * گیم اول؛ 26 بر 24 به سود کوبا سعید معروف، امیر غفور، علیرضا مباشری، رحمان داوودی، فرهاد ظریف، محمد موسوی و عادل غلامی نفرات آغاز کننده ایران در این دیدار بودند. شاگردان ولاسکو با وجود اینکه امتیاز نخست را به حریف واگذار کردند، اما در ادامه با سرویسهای هدفدار غلامی توانستند نتیجه بازی را 5 بر یک به سود خود رقم بزنند تا ساموئل، سرمربی کوبا درخواست وقت استراحت کند. در ادامه هم همین روند پابرجا بود و تیم ایران توانست نتیجه بازی 8 بر 5 کند تا تیمها روانه وقت استراحت فنی اول شوند. سرویسهای خوب و هدفدار بازیکنان ایران اجاره اجرای حرکات سرعتی را به کوباییها نمیداد، چراکه دریافت نخست تیم میزبان چندان تعریفی نداشت؛ در مقابل سعید معروف هر زمانی که از پاسهای کوتاه و سرعتی استفاده کرد به امتیاز تبدیل شد. در ادامه مسابقه سرویسهای خوب بازیکن شماره 8 کوبا یعنی کپدا و دریافتهای نامناسب شاگردان ولاسکو موجب شد تا نتیجه بازی 16 بر 15 به سود کوباییها شود تا تیمها به وقت استراحت فنی دوم بروند. در امتیاز 20 بر 19 به سود کوبا بازهم ولاسکو درخواست وقت استراحت فنی کرد تا اختلاف بیشتر نشود و در امتیاز 22 بر 21 هم مهدوی جایگزین معروف شد تا در دفاع روی تور به سایر بازیکنان کمک کند، اما سرویسی که موسوی در این امتیاز از دست داد موجب شد تا معروف به جای خود بازگردد. بازی 23 بر 22 به سود کوبا بود که ساموئل درخواست وقت استراحت کرد، اما در ادامه غفور توانست با یک اسپک زیبا نتیجه بازی را 23 بر 23 کند و پس از آن سرویس خوب معروف و نتیجه بازی 24 بر 23 به سود ایران کرد. این گیم که در دو صحنه داور تصمیم مشکوکی گرفت و امتیازها را به میزبان داد در پایان با نتیجه 26 بر 24 به سود کوباییها خاتمه پیدا کرد. * گیم دوم؛ 25 بر 19 به سود کوبا امتیاز نخست را در گیم دوم رحمان داودی برای ایران کسب کرد، اما بلافاصله کپدا نتیجه بازی یک بر یک کرد. کوباییها سرویسهای پرشی و محکمی میزدند که کار را برای دریافت کنندههای ایران سخت میکرد، اما هر زمانی که توپ به خوبی به سعید معروف میرسید وی با یک پاس خوب مهاجمان را در شرایط خوبی قرار میداد. کوباییها دست از سرویسهای پرشی برنمیداشتند و از همین روش هم امتیازهای زیادی کسب کردند، اما این ایران بود که توانست نتیجه بازی را 8 بر 7 به سود خود رقم بزند تا تیمها به وقت استراحت فنی اول بروند. قضاوت داوران در این مسابقه هم مانند بازی با ایتالیا چندان برای ایران خوب نبود و توپی که به نظر میرسید پاسور کوباییها با خطای حمل وارد زمین ایران کرده است را داور نادیده گرفت و نتیجه بازی 11 بر 9 به سود شاگردان ساموئل شد. حملههای ایران یکی پس از دیگری به خارج از زمین کوبا میرفت تا اینکه بازی 14 بر 10 شد. سرعت توپهایی که کوباییها در حمله یا سرویس میزدند به قدری زیاد بود که برخی مواقع دوربینهای تلویزیونی هم در تعقیب آنها عاجز میشدند. به هر حال کوباییها روند خوبی را در پیش گرفته بودند و توانستند نتیجه بازی 16 بر 12 به سود خود کنند تا تیمها به وقت استراحت فنی دوم بروند. نشانی از سرویسهای ریسکی که ملیپوشان در دیدار برابر ایتالیا میزدند در این گیم اصلا به چشم نمیخورد و کوباییها برای دریافتها مشکل چندانی نداشتند. در امتیاز 19 بر 15 به نفع کوبا بود که ولاسکو دوتعویضه کرد و محمودی و مهدوی را جایگزین غفور و معروف کرد. امتیاز 17 برای ایران پس از یک رالی تماشایی بین دو تیم به سود ایران رقم خورد و نتیجه بازی 21 بر 17 به سود کوبا شد. در امتیاز 23 بر 18 بازهم این ولاسکو بود که درخواست وقت استراحت کرد؛ به نظر میرسید که بازیکنان ایران خود را بازنده این گیم میدانستند و ولاسکو نمیخواست شرایط اینگونه ادامه پیدا کند. امتیاز 25 در این گیم را هم حمزه زرینی با از دست دادن سرویسش به کوباییها تقدیم کرد تا این گیم هم با نتیجه 25 بر 19 به سود شاگردان ساموئل خاتمه پیدا کند. * گیم سوم؛ 25 بر 19 به سود ایران درحالی که به نظر میرسید خستگی سفر طولانی مدت از ایتالیا به کوبا همچنان در بدن ملیپوشان وجود دارد گیم سوم آغاز شد. حمزه زرینی در این گیم از ابتدا در زمین حضور داشت. در گیم سوم تیم ایران بازی را بهتر آغاز کرد و توانست 5 بر 2 از حریف خود پیش بیفتد و ساموئل درخواست وقت استراحت فنی کند؛ در امتیاز 8 بر 4 به سود ایران تیمها به وقت استراحت فنی اول رفتند. کوباییها بسیار تلاش میکردند تا 4 امتیاز اختلاف موجود بین تیمها را کاهش دهند و شاگردان ولاسکو نمیخواستند که اختلاف کم شود. تنوع در حملههای ایران و پاسهایی که سعید معروف به خوبی در اختیار مهاجمان ایران قرار میداد موجب شده بود تا اختلاف همچنان 4 امتیاز باشد، اما زمانی که کوباییها اختلاف امتیاز را به 2 رساندند و نتیجه بازی 14 بر 12 به سود ایران شد، ولاسکو درخواست وقت استراحت کرد تا فاصله امتیازی کمتر نشود. در وقت استراحت فنی دوم نتیجه بازی 16 بر 13 به سود ایران بود. حمایت و دریافتهای عقب زمین کوبا عملکرد خوبی داشت. در ادامه مسابقه تشکری جایگزین غلامی شد تا شاید شرایط ایران در دفاع روی تور بهتر شود. بازیکن شماره 8 کوبا در تمام نقاط بسیار خوب کار میکرد؛ همین بازیکن هم توانست نتیجه بازی در امتیاز 18 به تساوی بکشاند تا ولاسکو احساس خطر کرده و درخواست وقت استراحت فنی کند، اما در ادامه ایران توانست بازی را 21 بر 19 به سود خود کند تا ساموئل برای متوقف کردن امتیازگیری ایران درخواست وقت استراحت فنی کند. از زمانی که تشکری وارد زمین شرایط تغییر کرد و 6 سرویس خوب این بازیکن توانست ایران را در آستانه پیروزی در این گیم قرار داد؛ گیم سوم در نهایت با نتیجه 25 بر 19 به سود ایران خاتمه پیدا کرد تا تیمها برای گیم چهارم آماده شوند. * گیم چهارم؛ 25 بر 22 به سود ایران گیم چهارم پایاپایی آغاز شد و تا امتیاز 6 هر دو تیم شانه به شانه هم حرکت کردند، اما با اشتباهی که بازیکنان ایران در دریافت اول داشتند کوباییها توانستند زودتر به امتیاز 8 برسند و نتیجه بازی 8 بر 7 شد. تشکری در این گیم از ابتدا در زمین حضور پیدا کرد و عملکرد نسبتاً خوبی هم داشت. در حالی که بازی 9 بر 9 در جریان بود، عملکرد خوب بازیکنان ایران بازی را 12 بر 9 به سود ایران کرد تا ساموئل درخواست وقت استراحت کند، اما برتری شاگردان ولاسکو ادامه پیدا کرد تا در امتیاز 16 بر 11 به سود ایران تیمها به وقت استراحت فنی دوم بروند. نتیجه 17 بر 12 به سود ایران شرایط را برای بازیکنان ایران راحت کرده بود و ملیپوشان مانند همیشه عملکرد خود را به نمایش میگذاشتند و با خطاهای کم کار را برای حریف سخت میکردند. در این امتیاز ساموئل که به پرفسور والیبال دنیا مشهور است یک بار دیگر درخواست وقت استراحت کرد تا شاید مانع امتیاز گیری شاگردان ولاسکو شود. حرکات سرعتی و پایت بیشترین نقشههایی بود که توسط معروف به کار گرفته میشد و تقریبا در اکثر مواقع هم نتیجه مثبتی برای ولاسکو و شاگردانش به همراه داشت. پس از شکست در دو گیم ابتدایی ایرانیها ناامید نشدند و توانستند به خوبی به بازی برگردند. بازی 21 بر 15 به سود ایران در جریان بود و شاگردان ولاسکو همچنان به امتیاز گیری خود ادامه میدادند، اما کوباییها هم بازی را تمام شده نمیدیدند و در امتیاز 23 بر 19 به سود ایران و زمانی که اختلاف در حال کم شدن بود ولاسکو درخواست وقت استراحت کرد. در امتیاز 24 بر 19 هم مهدوی جایگزین معروف شد تا در دفاع به کمک سایر بازیکنان بیاید، اما حضور وی هم تاثیر چندانی نداشت و بازی 24 بر 20 شد. سرویسهای بینقص و محکم بیست، بازیکن شماره 14 کوبا فاصله را کم کرد، اما در نهایت این گیم با نتیجه 25 بر 22 به سود ایران رقم خورد تا تیمها برای پیروزی به گیم پنجم بروند. * گیم پنجم؛ 16 بر 14 به سود ایران خستگی در این گیم در چهره تک تک بازیکنان و مخصوصا ملیپوشان ایران دیده میشد، اما اولین امتیاز را تشکری برای ایران کسب کرد. رفته رفته شاگردان ایران قدرت خود را به حریف نشان دادند و نتیجه بازی در این گیم حساس به 6 بر 4 به سود ایران شد تا ساموئل خطر را احساس کرده و با درخواست وقت استراحت فنی وقفهای در جریان بازی ایجاد کند تا شاید بازیکنانش بتوانند نتیجه را جبران کنند که البته همینگونه هم شد، چراکه کوباییها توانستند بازی را 7 بر 7 مساوی کنند. بازی پایاپایی پیش میرفت و هیچ کدام از تیمها نمیخواستند که تسلیم این ماراتن جذاب شوند. در امتیاز 11 بر10 ولاسکو تصمیم گرفت غلامی و مهدوی را جایگزین مباشری و معروف کند. در امتیاز 12 بر 12 ولاسکو درخواست وقت استراحت کرد تا بازی از دست شاگردانش خارج نشود. در این گیم کوباییها سرویسهای حساسی را از دست دادند تا ساموئل در امتیاز 13 بر 12 به سود ایران وقفهای در بازی ایجاد کند. این گیم در پایان با نتیجه 16 بر 14 به سود ایران خاتمه پیدا کرد تا شاگردان ولاسکو پیروز این دیدار باشند. * طلسم شکسته شد! پیش از این مسابقه ایران با کسب 7 امتیاز در رده پنجم جدول ردهبندی قرار داشت و کوباییها هم با 3 امتیاز در انتهای جدول گروه دوم حضور داشتند. بازی دوم این دو تیم بامداد فردا (یکشنبه) ساعت 5:10 برگزار خواهد شد. در سوابق رسمی دو تیم ملی والیبال ایران و کوبا، این دو تیم تنها 4 بار با هم در رده بزرگسالان با یکدیگر روبرو شده بودند که سهم ایران در هر 4 بازی قبلی شکست بود. این در حالی بود که در مجموع رقابتهای ایران و کوبا تنها یک گیم به سود ایران ثبت شده بود. با نتیجهای که کسب شد، سرانجام طلسم شکست شد و شاگردان ولاسکو توانستند در خاک کوبا این تیم قدرتمند را شکست دهند و افتخار دیگری برای ایران به ارمغان بیاورند.
تاریخ ارسال مطلب : شنبه 92/4/15 | نویسنده : alamdarbasir
بانک مرکزی اعلام نرخ ارز مرجع 1226 تومانی را بر روی پایگاه اطلاعرسانی خود متوقف کرده است.
به گزارش علمدار بصیر: بانک مرکزی آخرین نرخ ارز مرجع 1226 تومانی را تا تاریخ 11 تیر ماه بر روی سایت خود قرار داده، اما ارز غیر مرجع را تا تاریخ امروز 13 تیر به روز رسانی کرده است. رئیس کل بانک مرکزی در همین باره با تاکید بر این موضوع که حذف ارز مرجع برای کالاهای اساسی و دارو کاملا براساس قانون است، گفت: این موضوع در قانون بودجه در نظر گرفته شده و ابلاغ شده و بانک مرکزی هم براساس قانون بودجه به آن عمل میکند ما ارز مرجع را حذف میکنیم اما به هیچ عنوان اجازه نمیدهیم که قیمت کالاها افزایش یابد. وی افزود: تغییر نرخ ارز تاثیری بر قیمت کالاها ندارد زیرا در قانون بودجه پیشبینیهای لازم برای تامین نیازهای مالی کالاهای اساسی و دارو در نظر گرفته شده است.
تاریخ ارسال مطلب : جمعه 92/4/14 | نویسنده : alamdarbasir
پس از بازداشت محمد مرسی رئیس جمهور مصر، محمد بدیع رهبر اخوان المسلمین و خیرات الشاطر معاون رهبر اخوان المسلمین مصر بازداشت شدند.
به گزارش علمدار بصیر به نقل از العالم، اتهام این افراد تحریک به خشونت، قتل معترضان، اخلال و برهم زدن امنیت مصر است. دادستان کل مصر پس از خلع محمد مرسی و بازداشت وی توسط ارتش دستور بازداشت سران ارشد اخوان المسلمین را صادر کرده است. بنا بر اعلام منابع قضایی مصر، حکم بازداشت 300 تن از سران اخوان المسلمین صادر شده است. خیرت الشاط گزینه اول اخوان المسلمین برای انتخابات ریاست جمهوری مصر بود که رد صلاحیت شد. پیش از این نیز "سعد الکتانی" رئیس حزب آزادی و عدالت مصر- شاخه سیاسی اخوان المسلمین - و راشد بیومی معاون جنبش اسلامی بازداشت شده بودند. بازداشت شدگان به زندان تورا در حومه قاهره منتقل شده اند، جایی که حسنی مبارک دیکتاتور پیشین و فرزندانش اقامت دارند. این افراد متهم به صادر کردن دستور قتل معترضان در مقابل مقر خوان المسلمین در قاهره هستند. گفته می شود سران اخوان المسلمین برای حفاظت از این مقر 250 نفر را استخدام کرده بودند و چندین تک تیرانداز بر فراز بام ساختمان های مجاور مستقر کرده بودند.
تاریخ ارسال مطلب : جمعه 92/4/14 | نویسنده : alamdarbasir
روزنامه انگلیسی "فایننشال تایمز" نوشت: قطر در سیاست خارجی خود با کشورهای لیبی و سوریه اشتباه کرد و تاکنون میلیاردها دلار نیز برای دولت محمد مرسی هزینه کرده است.
به گزارش علمدار بصیر: روزنامه فایننشال تایمز طی تحلیلی با اشاره به برکناری محمد مرسی و سقوط دولت وی نوشت: قطر با کمک 8 میلیارد دلاری خود به دولت مصر، حامی اصلی دولت مرسی محسوب می شد. البته میراث این حمایت مالی رئیس جمهوری بود که روز گذشته برکنار شد. شیوخ قطر به امید نگهداشتن جایگاه امن خود در خلاء به جا مانده از نظام های استبدادی عرب سرنگون شده دست به چنین اقداماتی می زدند. این روزنامه در ادامه نوشت: گرچه این حمایت مالی می تواند دلیل دیگری نیز داشته باشد. اهداف کشور قطر در بین کشورهای حاشیه خلیج فارس موجب انزوای این کشور شده است.
یک کارشناس اقتصادی در گفتگو با روزنامه انگلیسی فایننشال تایمز گفت: "قطر در لیبی و سوریه اشتباه کرد و در حال حاضر میلیاردها دلار در مصر سقوط کرده سرمایه گذاری کرده است و حال با سقوط مرسی ضربه مهلکی به قطر وارد شده است. این پول توسط قطر برای گرفتن امتیازات سیاسی صرف شد، اما تاکنون تیر آنها به سنگ خورده است."
تاریخ ارسال مطلب : جمعه 92/4/14 | نویسنده : alamdarbasir
رئیس جمهور منتخب امروز طی سفر به قم با مراجع عظام تقلید دیدار و گفتوگو کرد.
به گزارش علمدار بصیر: حجتالاسلام والمسلمین حسن روحانی رئیس جمهور منتخب صبح دیروز به قم سفر کرد. روحانی ابتدا به حرم مطهر حضرت معصومه(س) رفت و پس از زیارت مرقد مطهر کریمه اهل بیت(ع) ضریح آن بانوی نور و رحمت را غبارروبی کرد.
وی سپس با حجتالاسلام والمسلمین سید محمد سعیدی تولیت آستان مقدس حضرت معصومه(س) و امام جمعه قم دیدار کرد. تولیت آستان مقدس در این مراسم ضمن خیر مقدم گویی به رئیس جمهور منتخب اظهار داشت: خدا را شاکریم که در ماه مبارک شعبان در حرم حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها، زیر عنایت حضرت ولی عصر (عج) و رهبر معظم انقلاب، با حضور رئیس جمهور منتخب آیین غبارروبی برگزار میشود. وی خاطرنشان کرد: امید است رئیس جمهور منتخب، در این مسئولیت با عنایت خداوند و هدایتهای مقام معظم رهبری و با پشتوانه ملت ایران، موفق شوند. روحانی در ادامه به دفتر آیتالله صافی گلپایگانی رفت و با این مرجع تقلید هم دیدار کرد. باید در سیاست خارجی رویکرد تعامل و گفتوگو را در پیش بگیریم آیتالله صافی گلپایگانی در این دیدار با اشاره به اینکه مأموریت حساس و مهمی به شما سپرده شده است، گفت: امیدواریم خیر مردم را در نظر گرفته و برای حل مشکل گرانی و دیگر مسائل به وجود آمده در کشور تلاش لازم را داشته باشید. وی با بیان اینکه مقاصد اساسی اسلام باید هدف اصلی شما باشد، تصریح کرد: باید در برنامهریزیهای خود این اصل را مدنظر قرار داده و به گونهای عمل کنید که عزت اسلام و مسلمین متبلور شود. این مرجع تقلید توجه به عقلانیت در دولت را مهم و اساسی دانست و بیان داشت: مسئولان و مدیران در دولت شما باید در این راستا حرکت کنند. وی ادامه داد: دنیا در وضعیت نابسامانی قرار دارد و عقلانیت میتواند بسیاری از مشکلات را کاهش دهد. صافیگلپایگانی ضرورت بهرهگیری از افراد بصیر و آگاه را مورد تأکید قرار داد و گفت: باید همه در راستای تقویت دین و اهداف نظام حرکت کنند. وی با اشاره به بروز مشکلات در کشورهای اسلامی تصریح کرد: امروز شیعهکشی و مسلمانکشی رواج یافته و باید با تعامل و مدیریت جلوی این مشکلات را گرفت. استاد حوزه علمیه قم بروز مشکلات اقتصادی را مورد توجه قرار داد و افزود: دولت باید بتواند وضعیت اشتغال و معیشت را سامان دهد. وی با اشاره به مطرح شدن مسائلی در زمینه زن یا مردن بودن رئیس جمهور تأکید کرد: نباید در مسائل اسلامی تنزل کرده و به خاطر مشکلات کوتاه بیاییم و باید مراقب بود حدود دین رعایت شود. صافیگلپایگانی عظمت اسلام و مسلمین را مورد توجه قرار داد و گفت: باید تقویت فرهنگ دین و اسلام دغدغه شما باشد. وی یادآور شد: در سیاست خارجی باید رویکرد تعامل و گفتوگو را در پیش بگیریم و نباید با دیگر کشورها دعوا داشته باشیم هدف جمهوری اسلامی حفظ صلح و دوستی با دیگر کشورها است. در حال بررسی وضعیت تأمین کالاهای اساسی مردم هستیم روحانی هم در این دیدار با بیان اینکه کشور در شرایط خاص و فوقالعادهای قرار دارد، اظهار کرد: هیچ زمانی به سختی امروز نبوده است. اکثر کارخانهها تعطیل و نیمه تعطیل هستند و وضعیت کشاورزی نابسامان است. وی با بیان اینکه دولت به فکر وارد کردن 7 میلیون تن گندم است، بیان داشت: در حال بررسی وضعیت تأمین کالاهای اساسی مردم هستیم. رئیس جمهور منتخب با اشاره به وضعیت بیکاری گفت: 3.5 میلیون نفر بیکار در کشور وجود دارد که اگر نتوانیم اشتغال لازم را ایجاد کنیم این تعداد به پنج میلیون بیکار خواهد رسید. وی با اشاره به اینکه کارهای زیادی در طول هشت سال گذشته در کشور انجام شده ولی مشکلات بسیار است، یادآور شد: جامعه جوانی داریم و اگر نتوانیم نسل جوان را جذب کنیم جوانان به انحراف کشیده میشوند. روحانی با بیان اینکه فرقهگرایی گریبان دنیای اسلام را گرفته است، تصریح کرد: در عراق، پاکستان و افغانستان گرفتار تکفیریها هستیم و مسلمانکشی و شیعهکشی معضل بزرگی است. وی با بیان اینکه دولت آینده رابطه مستقیمی با حوزههای علمیه و مراجع عظام تقلید برقرار خواهد کرد، یادآور شد: امیدواریم مراجع تقلید در حوزههای علمیه نیز حمایتهای لازم را از ما داشته باشند. روحانی: بدون کمک رهبری نمیتوان کارها را پیش برد دیدار بعدی روحانی با آیت الله مکارم شیرازی بود که وی در این دیدار با اشاره به برنامههای خود گفت: در زمینه ارتباط با حوزههای علمیه و مراجع عظام تقلید ارتباط منظمی خواهیم داشت تا بتوانیم از نظرات ایشان به شکل مطلوبی بهرهمند شویم. وی حمایت حوزهها و مراجع را در پیشبرد امور دولت مهم ارزیابی کرد و از دیدار با آیتالله مکارم شیرازی ابراز خرسندی کرد. ادامه این دیدار به صورت خصوصی برگزار شد؛ پایگاه اینترنتی دفتر آیت الله مکارم شیرازی در خبری که پس از آن منتشر کرد آورده است که روحانی در این دیدار اظهار کرد: برای ایجاد اشتغال نیاز است شرایط بیشتر و بهتری برای سرمایه گذاری و تولید آغاز کنیم. وی افزود: سرمایهگذاری تولید در صورتی است که سرمایهدار احساس ثبات کند و امید به آینده داشته باشد، خوشبختانه فضای انتخابات امید خوبی ایجاد کرده ولی باید این امید را پیوسته کرد. رئیس جمهور منتخب با بیان اینکه جز اراده حق نمیتوانست چنین انتخاباتی به وجود بیاورد مشارکت حدود 73 درصدی مردم را نشان دهنده اهمیت آنان نسبت به مسائل کشور و نظام دانست و گفت: همه از برگزاری این انتخابات متعجب شدند، در داخل هم متعجب شدند و باید از این ملت تشکر کرد. حجت الاسلام والمسلمین روحانی تصریح کرد: دولت در شرایطی میخواهد شروع به کار کند که وضع اقتصادی وضع خوبی نیست، تغییر در روابط خارجی نیز زمانبر است و باید در چنین شرایطی با منطق و تدبیر به سمت کاهش مشکلات و بهبود شرایط حرکت کرد. رئیس جمهور منتخب تاکید کرد: با وجود همه مشکلات، به حل مشکلات امیدوارم و تحقق این مسئله در صورتی است که همه کمک کنند، البته به طور طبیعی رهبر معظم انقلاب کمک خواهند کرد، من اطمینان دارم که ایشان به دولت کمک خواهند کرد چون بدون کمک ایشان نمیشود کار را پیش برد مردم نیز همواره کمک کار بوده و انشاءالله با نشاط و امید همکاری و کمک خواهند کرد. حجت الاسلام والمسلمین روحانی با اشاره به جایگاه علما و مراجع عظام تقلید تاکید کرد: علما و مراجع و حوزهها جایگاه والا و برجستهای دارند و ما به کمک و عنایت آنها نیاز داریم، آنها بیشتر به صحنه میآیند و کمک میکنند و اگر همه دست به دست هم دهند با لطف حق مشکلات حل میشود. رئیس جمهور منتخب پس از آن به دفتر آیتالله شبیری زنجانی رفت و با این مرجع تقلید هم دیدار کرد. وی در این دیدار اظهار کرد: شرایط کشور از نظر داخلی و خارجی پیچیده است. وی بیان کرد: بخشی از مشکلات داخلی و خارجی در سایه انتخابات یا رفع شده و یا کم شده است. رئیس جمهور منتخب با اشاره به سخنان مطرح شده پیش از انتخابات اظهار کرد: برخی میگفتند که آیا اصل انتخابات قبول است یا خیر و برخی دیگر این سخن را مطرح میکردند که آیا در انتخابات باید شرکت کرد یا نه؟ روحانی با اشاره به حضور گسترده ملت در انتخابات و خلق حماسه سیاسی تصریح کرد: با برگزاری این انتخابات تمام این مسائل به نفع نظام تغییر یافت. برنامه بعدی رئیس جمهور منتخب در قم دیدار با آیتالله سبحانی از دیگر مراجع تقلید بود که این دیدار به صورت خصوصی برگزار شد. دهها کشور در حال جنگ اقتصادی، سیاسی و تبلیغی با ایران هستند. دفتر آیتالله نوری همدانی مقصد بعدی سفر روحانی در قم بود.رئیس جمهور منتخب طی دیدار با این مرجع تقلید اظهار کرد: خداوند شرایطی فراهم کرد که مردم بتوانند در انتخابات مشارکتی جدی داشته باشند و عظمت و شکوه انقلاب را به دنیا نشان دهند. وی با بیان اینکه انتخابات موجب شادمانی مردم ایران شد تأکید کرد: دشمنان نتوانستند بهانهای به دست بیاورند و انتخابات را زیر سؤال ببرند و شیرینی انتخابات تلخیها را از بین برد. رئیس جمهور منتخب با بیان اینکه مردم از انتخابات شادمان بوده و به آینده امیدوار هستند یادآور شد: کشور با مشکلات بسیاری مواجه است و مردم نیز از مشکلات آگاه هستند. تحریمهای اضافه شده که میتواند مشکلات را از نظر اقتصادی بیشتر کند. وی بیان کرد: مردم میدانند مشکلات 8 سال گذشته در زمان کوتاه حل و فصل نخواهد شد و حل این مشکلات نیازمند زمان است. دولت آینده برای حل مشکلات امیدوار بوده و البته نیازمند حضور، مشارکت، حمایت و استقامت مردم است. روحانی حمایت حوزههای علمیه، علما و مراجع تقلید که دارای نفوذ کلام هستند را خواستار شد و تصریح کرد: اگر همبستگی به وجود آید مشکلات حل و فصل خواهد شد. وی یادآور شد: شاید هیچ دولتی در جمهوری اسلامی کار خود را در چنین شرایطی آغاز نکرده باشد مشکلات امروز ما از زمان جنگ هم بیشتر است امروز دهها کشور در حال جنگ اقتصادی، سیاسی و تبلیغی با ما هستند. وی گفت: برای حل مشکلات امیدواریم و دولت ارتباط مستمر با حوزهها و مراجع خواهد داشت و از نظرات ایشان استفاده کرده و انتظار دارد کمکها و حمایتهای لازم صورت گیرد. روحیه امید و پیشرفت در کشور دمیده شود آیت الله نوری همدانی هم در این دیدار طی سخنانی خلق حماسه سیاسی در انتخابات را مورد توجه قرار داد و گفت: یکی از مزایای این انتخابات، انتخاب یک فرد عالم و روحانی به عنوان رئیس جمهور بود. همه کاندیداها شایسته بودند ولی مردم براساس فطرت دینی و علاقه خاصی که به روحانیت دارند فردی روحانی را انتخاب کردند. وی با بیان اینکه روحانیت همیشه پناهگاه مردم بوده و راه حق را به مردم نشان داده است، تصریح کرد: علمای شیعه وظیفه مرزبانی را بر عهده داشتهاند و در عرصه فرهنگی و دینی جلوی نفوذ دشمنان ایستادگی کردهاند. این مرجع تقلید با بیان اینکه باید مرزهای سیاسی دشمن را شناخته و سیاستها را رقم بزنیم تصریح کرد: امروز کسی به عنوان رئیس جمهور انتخاب شده که نسبت به جریانهای متعارف مهارت داشته و از سوی دیگر با مرزبانی از فرهنگ دین آشنایی دارد. وی با اشاره به سوابق حجتالاسلام روحانی در امور فرهنگی و انقلابی خاطرنشان کرد: باید همیشه سخنان امیدوار کننده گفت و دشمنان را مأیوس و دوستان را خوشحال کرد. آیتالله نوری همدانی با اشاره به مشکلاتی نظیر گرانی و بیکاری تأکید کرد: باید برای حل مشکلات برگ سبزی به مردم نشان داده شده و اقدامی انجام شود. وی در بخش دیگری از سخنان خود ارتباط با حوزههای علمیه را مورد توجه قرار داد و بیان داشت: مردم به حوزهها توجه بسیاری دارند و هر چه ارتباط دولت و حوزه بیشتر باشد اثرات مطلوبی خواهد داشت. وی بیان اینکه پولهای مردم در بانکها متراکم شده است خاطرنشان کرد: باید با مهیا کردن شرایط تولید کشاورزی و صنعت سرمایههای مردمی برای پیشرفت کشور به کار گرفته شود. استاد حوزه علمیه قم موضعگیری هوشمندانه در برابر غربیها را مورد توجه قرار داد و گفت: باید بدانیم آمریکا، سردمداران اروپا و نوکران ایشان دشمنان ما هستند و میخواهند از طرق مختلف به نظام و کشور ما فشار وارد کنند و نباید در برابر آنها نرمش نشان داده و تسلیم شویم. دولت یازدهم فضای سیاسی اجتماعی را تلطیف کند روحانی سپس به دفتر آیت الله موسوی اردبیلی رفت و با این استاد برجسته حوزه هم دیدار کرد. آیت الله موسوی اردبیلی در این دیدار با تبریک به رئیس جمهور منتخب و آرزوی موفقیت برای وی و دولت یازدهم گفت: انتخابات موفق اخیر ریاست جمهوری همگان اعم از دوست و دشمن را متحیر و شرایط بسیار خوبی را برای کشور در عرصههای داخلی و خارجی فراهم کرده است. وی با بیان اینکه امروز مردم خوشحال و امیدوار هستند افزود: مناسب است رئیس جمهور منتخب قبل از شروع به کار دولت یازدهم، گزارشی از وضعیت کنونی کشور در بخشهای مختلف به مردم ارائه دهد و بعد در فواصل زمانی مناسب، عملکرد دولت یازدهم به اطلاع مردم برسد. استاد حوزه علمیه قم با اشاره به شرایط سیاسی کشور، ابراز امیدواری کرد فضای سیاسی- اجتماعی کشور با روی کار آمدن دولت یازدهم تلطیف و تلخیها و خسارتهایی که احیانا پیش آمده است، جبران شود. حجت الاسلام والمسلمین روحانی نیز در در ابتدای این دیدار با ارائه گزارشی از برنامههای خود گفت: امیدواریم دولت یازدهم بتواند با برقراری ارتباط موثر با حوزه و مراجع معظم تقلید و علما، مشکلات داخلی و خارجی کشور را کاهش و حل و فصل کند. منبع:فارس
تاریخ ارسال مطلب : جمعه 92/4/14 | نویسنده : alamdarbasir
آیا می دانید هولوکاست واقعی در ایران رخ داده است؟ از قحطی بزرگ در ایران چه می دانید؟ آیا می دانید مابین سالهای 1917 تا 1919 بیش از 40 درصد جمعیت ایران جان خود را از دست دادند؟
به گزارش علمدار بصیر: آیا می دانید مابین سالهای 1917 تا 1919 بیش از 40 درصد جمعیت ایران جان خود را از دست دادند؟ طی سال های 1917 تا 1919 ایران با وجود اعلام بی طرفی در جنگ جهانی اول، بیشترین آسیب را از این جنگ ویرانگر دید و در حدود نیمی از جمعیت کشور قربانی مطامع کشورهای بزرگ و استعمارگر آن دوران شدند. طی سال های 1917 تا 1919 ایران با وجود اعلام بی طرفی در جنگ جهانی اول، بیشترین آسیب را از این جنگ ویرانگر دید و در حدود نیمی از جمعیت کشور قربانی مطامع کشورهای بزرگ و استعمارگر آن دوران شدند. طی سال های 1917 تا 1919 ایران با وجود اعلام بی طرفی در جنگ جهانی اول، بیشترین آسیب را از این جنگ ویرانگر دید و در حدود نیمی از جمعیت کشور قربانی مطامع کشورهای بزرگ و استعمارگر آن دوران شدند. اسناد این قتل عام قریب به 10 میلیون نفری همچنان در ردیف اسناد طبقه بندی شده و سری انگلستان قرار دارد و این کشور هنوز هم از انتشار آن ها ممانعت می کند. گزارش زیر با توجه به کتاب "قحطی بزرگ" نوشته دکتر محمد قلی مجد نوشته شده است که یکی از منابع انگشت شمار موجود درباره هولوکاست 9 میلیون نفری ایرانیان بوده و با استناد به اظهارات شاهدان و برخی اسناد تاریخی در دسترس نوشته شده است. عکس های مربوط به تلفات قحطی برگرفته از کتاب دکتر مجد و دیگر منابع تاریخی است. با کشته شدن ولیعهد اتریش در سال 1914 جرقه جنگ جهانی اول زده شد. کشورهای روسیه، فرانسه و بریتانیا تحت عنوان "دول متفق" و کشورهای اتریش و آلمان به عنوان "دول محور" آغاز شد و سپس عثمانی، ایتالیا و ژاپن نیز با پیوستن به این گروه، میدان جنگ را به آسیا و خاورمیانه نیز گسترش دادند. در زمان آغاز جنگ جهانی اول، وضعیت داخلی ایران بسیار متزلزل بود. اوضاع آشفته و نابسامان اقتصادی و سیاسی و مداخله بدون حد و مرز قدرتهای خارجی، ایران را تا آستانه یک دولت ورشکسته پیش برد. هشت روز پس از تاجگذاری احمدشاه قاجار، جنگ جهانی اول آغاز شد و مستوفی الممالک نخست وزیر ایران رسما موضع بی طرفانه ایران را به دول متخاصم اعلام نمود. احمدشاه، شاه بی کفایت ایران در 18 سالگی تاجگذاری کرد ورود نیروهای متفقین - روس و انگلیس - به ایران دولت عثمانی نیز با بهانه تراشی در مورد حضور نیروهای روس در آذربایجان، از مرزهای شمال غرب نیروهای خود را وارد کشور کرده و توقف نقض بی طرفی را به خروج روسیه از آذربایجان موکول کرد.قوای روس در شهرهای آذربایجان، اردبیل، قزوین و انزلی، حضور داشتند و بخشهایی از جنوب کشور از جمله بوشهر و بندر لنگه نیز در اشغال نیروی انگلیس بود. همچنین واحدهایی از سربازان انگلیسی به همراه نیروهای هندی تحت امر خود از بحرین وارد آبادان شدند و این شهر را اشغال کردند. عمده ترین توجیه ورود این نیروی نظامی، ضرورت محافظت از تأسیسات استخراج نفت در منطقه خوزستان بود. با انقلاب اکتبر 1917 روسیه، نیروهای روس از ایران خارج شدند و انگلیس برنامه ریزی خود برای پر کردن جای این نیروها را با بزرگ نمایی خطر آلمان ها و عثمانی آغاز کرد و بدین ترتیب انگلیسی ها از سال 1917 ایران را تحت اشغال خود درآوردند. حکومت مرکزی صرف نظر از معضلات سیاسی، با بحرانهای متعددی در ابعاد اقتصادی نیز مواجه بود و به دلایل گوناگون از جمله : دخالت بیگانگان، درگیریهای سیاسی جناحهای حاکم، بی لیاقتی و فساد جمعی از دولتمردان، فقر و محرومیت توده های مردم که به طرز اعجاب انگیری رو به گسترش بود، اوضاع نابسامان موجود را پیچیده تر کرده بود. در همین زمان قحطی در ایران بیداد می کرد و همه روزه کودکان، زنان و سالمندان بسیاری را به کام مرگ می کشاند. نیروهای اشغالگر انگلیس تمامی منابع و تولیدات کشاورزی را برای گذران نیاز نظامیان در جنگ خود، خریداری کرده و احتکار می کردند. عجیب تر اینکه ارتش بریتانیا مانع از واردات مواد غذایی از بین النهرین و هند و حتی از آمریکا به ایران شد. سربازان انگلیسی علاوه بر این بدلیل عدم رعایت بهداشت موجب شیوع بیماری هایی نظیر آنفولانزا و وبا در ایران شدند که بدلیل قحطی و عدم توانایی مردم برای مقاومت در برابر بیماری ها، مبتلایان جان خود را از دست می دادند. جعفر شهری نویسنده و شاهد این قحطی بزرگ می نویسد: "در همین قحطی نیز بود که نیمی از جمعیت پایتخت از گرسنگی تلف شده، اجساد گرسنگان در گوشه و کنار کوچه و بازار هیزم وار بر روی هم انباشته شده، کفن و دفن آنها میسر نمیگردید و قیمت گندم از خرواری 4 تومان به 400 تومان و جو از من 2 تومان به 200 تومان رسیده، هنوز دارندگان و محتکران آنها حاضر به فروش نمیشدند." میرزا خلیل خان ثقفی - پزشک دربار - در خاطرات خود از اوضاع حاکم بر تهران می گوید که نشان دهنده عمق فاجعه در پایتخت است: "از یکی از گذرگاه های تهران عبور میکردم. به بازارچه ای رسیدم که در آنجا دکان دمپختپزی بود. رو به روی آن دکان، دو نفر زن پشت به دیوار ایستاده بودند. یکی از آنها پیرزنی بود صغیرالجثه و دیگری زنی جوان و بلندقامت. پیرزن که صورتش باز بود و کاسه گلینی در دست داشت، گریه کنان گفت : ای آقا، به من و این دختر بدبختم رحم کنید؛ یک چارک از این دمپخت خریده و به ما بدهید، مدتی است که هیچ کدام غذا نخورده ایم و نزدیک است از گرسنگی هلاک شویم. گفتم : قیمت یک چارک دمپخت چقدر است تا هر قدر پولش شد، بدهم خودتان بخرید. گفتند: نه آقا، شما بخرید و به ما بدهید چون ما زن هستیم، فروشنده ممکن است دمپخت را کم کشیده و ما متضرر شویم. یک چارک دمپخت خریده و در کاسه آنها ریختم. همان جا مشغول خوردن شدند و به طوری سریع این کار را انجام دادند که من هنوز فکر خود را درباره وضع آنها تمام نکرده بودم، دیدم که دمپخت را تمام کردند. گفتم: اگر سیر نشده اید یک چارک دیگر برایتان بخرم، گفتند : آری بخرید و مرحمت کنید، خداوند به شما اجر خیر بدهد و سایه تان را از سر اهل و عیالتان کم نکند. از آنجا گذشتم و رسیدم به گذرِ تقی خان. در گذر تقی خان یک دکان شیربرنج فروشی بود. در روی بساط یک مجموعه بزرگ شیربرنج بود که تقریباَ ثلثی از آن فروخته شد و یک کاسه شیره با بشقابهای خالی و چند عدد قاشق نیز در روی بساط گذاشته بودند. من از وسط کوچه رو به بالا حرکت میکردم و نزدیک بود به دکان برسم که ناگهان در طرف مقابلم چشمم به دختری افتاد که در کنار دیواری ایستاده و چشم به من دوخته بود. دفعتاَ نگاهش از سوی من برگشت و به بساط شیربرنج فروشی افتاد. آن دختر، شش، هفت سال بیشتر نداشت. لباسها و چادرش پاره پاره بود و چشمان و ابروانش سیاه و با وصف آن اندام لاغر و چهره زرد که تقریباَ به رنگ کاه درآمده بود بسیار خوشگل و زیبا بود. همین که نگاهش به شیربرنج افتاد لرزشی بسیار شدید در تمام اندامش پدیدار گشت و دستهای خود را به حال التماس به جانب من و دکان شیربرنج فروشی که هر دو در یک امتداد قرار گرفته بودیم دراز کرد و خواست اشاره کنان چیزی بگوید اما قوت و طاقتش تمام شد و در حالی که صدای نامفهومی شبیه به ناله از سینه اش بیرون آمده، به روی زمین افتاد و ضعف کرد. من فوراَ به صاحب دکان دستور دادم که یک بشقاب شیربرنج که رویش شیره هم ریخته بود آورده و چند قاشقی به آن دختر خوراندیم. پس از اینکه اندکی حالش به جا آمد و توانست حرف بزند. گفت : دیگر نمیخورم، باقی این شیربرنج را بدهید ببرم برای مادرم تا او بخورد و مثل پدرم از گرسنگی نمیرد.»
نیروهای انگلیس تمام محصولات کشاورزی را با قیمت بالا از کشاورزان می خریدند و برای سربازان خود احتکار می کردند
محمد قلی مجد در کتاب "قحطی بزرگ" خود می نویسد: بر اثر چنین فاجعه عظیمی بود که جامعه ایرانی به شدت فروپاشید و استعمار بریتانیا توانست به سادگی حکومت دست نشانده خود را در قالب کودتای 1299 بر ایران تحمیل کند. مجد چنین نتیجه میگیرد: «هیچ تردیدی نیست که انگلیسیها از قحطی و نسل کشی به عنوان وسیله ای برای سلطه بر ایران استفاده میکردند.
احمدشاه بزرگترین محتکر غلات در زمان قحطی بود بدتر از هر مصیبت دیگر، مشارکت شاه و جمعی از حواریون او در احتکار مایحتاج عمومی است که نشان از بی مایگی و بی اعتنایی به تنگدستی مردم به روزگار اشغال کشورش از سوی اجانب دارد. در این برهه میرزا حسن خان مستوفی الممالک با جدیت و تلاش فراوان، به رغم درگیر شدن با عوامل آشکار و نهان انگلیس و روس، با وضع برنامیه ای درصدد نجات هموطنان خود از این وضع آشفته، مقابله با محتکران و اتخاذ تدابیری برای خرید عادلانه ارزاق عمومی به ویژه گندم، برنج، جو و توزیع آن میان هموطنان بود. احمدشاه با وجود قحطی فراگیر حاضر به توزیع گندم های انبار شده در میان مردم نبود یکی از محتکران عمده غلات، احمدشاه جوان بود که تن به پیشنهاد خرید منصفانه رئیس الوزرای خود نیز نمیداد و مقادیر زیادی گندم و جو در انبارها ذخیره کرده بود. شاه قاجار در برابر پیشنهادهای خرید صدراعظم خود اظهار میداشت « جز به قیمت روز به صورت دیگر حاضر برای فروش نیستم». در زمان قحطی نانوایان و خانه داران از جو و سایر غلات به جای گندم استفاده می کردند شاه قاجار گندم مورد نیاز مردم برای پخت نان را جز به قیمت روز نمی فروخت در زمان قحطی، شکل همه عوض شده و مردم دیگر به انسان شباهتی نداشتند. همه با چشمانی گود افتاده چهار دست و پا می خزیدند و علف و ریشه درختان را می خوردند. هر چه از جاندار و بی جان در دسترس بود به غذای مردم تبدیل شده بود. سگ، گربه، کلاغ، موش، خر و ...
داناهو افسر شناخته شده اطلاعات نظامی انگلستان و نماینده سیاسی آن دولت در غرب ایران در سالهای 1918 و 1919 درباره قحطی درغرب ایران اینگونه می نویسد: "اجساد چروکیده زنان و مردان، پشته شده و در معابر عمومی افتاده اند. در میان انگشتان چروکیده آنان همچنان مشتی علف که از کنار جاده کنده اند و یا ریشه هایی که از مزارع در آورده اند به چشم می خورد؛ با این علفها می خواستند رنج ناشی از قحطی و مرگ را تاب بیاورند. در جایی دیگر، پابرهنه ای با چشمان گود افتاده که دیگر شباهت چندانی به انسان نداشت، چهار دست و پا روی جاده جلوی خودرویی که نزدیک می شد می خزید و در حالی که نای حرف زدن نداشت با اشاراتی برای لقمه نانی التماس می کرد." قحطی 1917؛ بزرگترین فاجعه تاریخ ایران قحطی بزرگ ایران در سالهای 1917 تا 1919 از حمله مغول در قرن سیزدهم میلادی نیز بسیار عظیم تر بوده است. از گزارشهای مطبوعات آن زمان کاملا روشن است که در تابستان 1917 ایران در آستانه قحطی قرار داشت و برداشت محصولات تنها وقفهای کوتاه در آن ایجاد کرده بود. روزنامه ایران در 18 اوت 1917 چنین گزارش میدهد: «بر اثر تلاشهای دولت، هماکنون مقدار قابل توجهی غله در حال ورود به شهر است و دیروز قیمت جو در هر خروار از 35 تومان به 30 تومان کاهش یافت». اما این تسکینی گذرا بود. ایران در 21 سپتامبر 1917 مینویسد: «نبود غله دارد در سراسر ایران قحطی به وجود میآورد. تاثیر کمبود غله بویژه در کاشان مشهود است و هیچ ترفندی نمیتواند اوضاع را بهتر کند، زیرا حمل غله از قم یا سلطانآباد به کاشان ممنوع است و مازاد غله این مناطق به شهرهای شمالی ارسال میشود». بدلیل ممنوعیت ورود غله از قم و سلطان آباد به کاشان بسیاری از مردم این شهر از گرسنگی کشته شدند «جان لارنس کالدول» در گزارشی با عنوان «فقر و رنج در ایران» به تاریخ 4 اکتبر 1917 به تشریح قحطی فزاینده پرداخته و مینویسد: «کمبود مواد غذایی، بویژه گندم و انواع نان، سراسر ایران بویژه مناطق شمالی و حاشیهای و نیز تهران را چنان در برگرفته که پیش از آغاز زمستان، فقر و رنج وسیعی پدید آمده است. تردیدی نیست که زمستان امسال مرگ و گرسنگی چند برابر خواهد شد... حتی در این موقع از سال، قیمت ارزاق به بالاترین حد خود طی چندین سال گذشته رسیده و کمبود غله و میوهجات حقیقتا هشداردهنده است». گرسنگی فراگیر در تمام نقاط ایران مجد در کتاب خود با اشاره به تلگراف ها و مکتابات موجود و همچنین روزنامه های آن روز از فراگیر شدن قحطی در تمام نقاط کشور اینگونه می نویسد: از ژانویه 1918، کارد به استخوان رسید. در گزارش روزنامه رعد در یازدهم ژانویه 1918 چنین آمده است: «به گزارش نظمیه، هفته گذشته 51 نفر بر اثر گرسنگی و سرما در خیابانهای تهران جان باختهاند». در همین مقاله به اقدامات امدادی انجام گرفته برای مقابله با قحطی در تهران اشاره شده است: «تا پایان دسامبر، کمیته مرکزی صدقات اقدامات زیر را برای فقرای شهر به انجام رسانده است: اختصاص باغ اعتماد حضور با اتاقهای زیاد و با اسباب و اثاثیه مورد نیاز و گرمایش برای اقامت مستمندان، اختصاص باغ مجزایی برای زنان مستمند و کودکان، پناه دادن به یکهزار نفر ایجاد یک حمام برای آنها، تأمین البسه مورد نیاز، تأمین جیره روزانه برای چای، آش و برنج، معالجه بیماران، نگهداری از زنان باردار و تأمین شیر نوزادان یتیم، تأسیس یک مریضخانه 30 تختخوابی، ایجاد کارخانهای برای قالیبافی زنان و کودکان که تاکنون 8 دستگاه دار قالیبافی در حال کار در آن مستقر شده است و تعیین معلمی برای تعلیم علوم دینی به کودکان». رعد در بیستم ژانویه درباره بیماری و گرسنگی مینویسد: «در چند روز گذشته تعدادی بر اثر وبا در بارفروش و دیگر نقاط نزدیک دریای خزر درگذشتهاند».
تاریخ ارسال مطلب : جمعه 92/4/14 | نویسنده : alamdarbasir
اجساد قربانیان بیماری و گرسنگی در گوشه کنار شهرها و جاده ها دیده می شد رعد در 28 ژانویه درباره اوضاع قم مینویسد: «اوضاع شهر قم از نظر مواد غذایی اسفبار است. طی هفته گذشته، بیش از 50 نفر بر اثر گرسنگی و سرما جان باختهاند و تعدادی از آنها هنوز دفن نشدهاند. برخی از مردم برای غذایشان تنها خون گوسفند در دسترس دارند». این روزنامه در شماره 29 ژانویه درباره پیشنهاد گشایش نانواییهای دولتی در تهران مینویسد: «دولت بنا دارد 20 دکان نانوایی برای فروش نان ارزان به فقرا باز کند و نانوایان دیگر هم میتوانند به هر قیمت که بخواهند نان بفروشند». رعد در 5 فوریه 1918 درباره آمار مرگ و میر در خیابانهای تهران مینویسد: «حاکم تهران به وزارت داخله گزارش داده است، طی 20 روز گذشته تعداد مردگان بویژه بهخاطر قحطی در تهران به 520 نفر رسیده است، یعنی بهطور متوسط در هر روز 36 نفر». کالدول در تلگرافی به تاریخ 22 ژانویه 1918، چنین گزارش میکند: «در شهرهای گوناگون به امداد فوری نیاز است. روزانه چندین مرگ گزارش میشود. در ولایاتی که دولت ایران قیمتهای خاصی را تعیین کرده حجم محدودی از گندم، برنج و دیگر مواد غذایی را میتوان خرید. زنان روزها در صف نانوایی منتظر دریافت نان بودند و نهایتا بسیاری از آنها دست خالی و گرسنه باز میگشتند سختترین مشکل، تأمین امکانات دارویی و پزشکی است. واردات مواد غذایی اگر غیرممکن نباشد بسیار سخت است. قیمتها گزافند، گندم هر بوشل 15 تا 20 دلار... مردم و مقامات مسؤول با هم همکاری میکنند اما موضوع از توان آنها به تنهایی خارج است. سازمانهای محلی ماهانه 20 هزار دلار در تهران هزینه میکنند اما این مقدار تنها نیاز 10 درصد نیازمندان شهر را پاسخ میدهد. در دیگر ولایات نیز شرایط به همین منوال است». کالدول در اول فوریه 1918 اینگونه تلگراف میزند: «مشکل قحطی کاهش نیافته است». کالدول در گزارش مطبوعاتی دیگری برخی اخبار قحطی را در اختیار مطبوعات قرار میدهد. در 14 فوریه 1918، دکتر ساموئل جردن، رئیس کالج آمریکا در تلگرافی چنین مینویسد: «تنها در تهران 40هزار بینوا وجود دارد. مردم، مردار حیوانات را میخورند. زنان نوزادان خود را سر راه میگذارند». گزاش های وایت و ساوترد در ماه آوریل 1918، فرانسیس وایت دبیر سفارت آمریکا از بغداد به تهران سفر می کند. کالدول می نویسد: " مفتخرا به ضمیمه، یادداشت دبیر سفارت را که حاوی اطلاعاتی است که نامبرده طی سفر خود از بغداد به تهران گردآوری کرده و ممکن است مورد علاقه آن وزارتخانه قرار گیرد، ارسال می کنم." وایت وضع گرسنگی را چنین تشریح می کند: در سرتاسر جاده ها کودکان لخت دیده می شوند که فقط پوست و استخوان اند. قطر ساقهایشان بیش از سه اینچ نیست و صورتشان مانند پیرمردان و پیرزنان هشتاد ساله تکیده و چروکیده است. همه جا کمبود دیده می شود و مردم ناگزیرند علف و یونجه بخورند و حتی دانه ها را از سرگین سطح جاده جمع می کنند تا نان درست کنند. در همدان چندین مورد دیده شد که گوشت انسان می خورند و دیدن صحنه درگیری کودکان و سگها بر سر جسد و یا بدست آوردن زباله هایی که به خیابان ها ریخته می شود عجیب نیست. قحطی و وبا، بهار 1918 در بهار 1918، قحطی شدت گرفت. در اول مارس 1918، کالدول تلگراف زیر را مخابره کرد: "کابینه به علت اوضاع سیاسی و قحطی استعفا می دهد." در شانزدهم مارس 1918، شولر دبیر کمیته امداد آمریکا در ایران به چارلز ویکری در نیویورک چنین تلگراف می زند که: "وضع نگران کننده اضطراری ادامه دارد. صدها نفر مرده اند. غذای نزدیک به بیست هزار نفر در تهران تامین شده اما کارهای امدادی به مشهد، همدان، قزوین، کرمانشاه و سلطان آباد نیز تسری یافته است." در 17 آوریل کالدول تلگراف می زند که: "گرسنگی شدت گرفته و ناآرامی در شمال غرب ایران افزایش یافته است." این اوضاع اسفبار بهار 1918 در مروسله ای از سوی کالدول توصیف شده است. به رغم فعالیت های وسیع کمیته امداد نجات و تغذیه بیش از هزاران گرسنه، کالدول می گوید: هزاران نفر که کمک به آن ها میسر نشد به علت گرسنگی و بیماری به ویژه در تهران، مشهد و همدان جان خود را از دست دادند. اطلاعات موثق حاکی از آن است که فلاکت و گرسنگی چنان مهیب است که صدها نفر از مردم از علف و حیوانات مرده تغذیه کرده اند و حتی گاه از گوشت انسان ها نیز خورده اند...فلاکت گسترده حتی بر شهرهای کوچک و هزاران روستای ایران حاکم بوده است. اما دسترسی به این اماکن به سبب فقدان تسهیلات حمل مواد غذایی به این نواحی دور افتاده کوهستانی و متروک تقریبا غیرممکن است. به نظر می رسد ایرانیان اصیل به دیدن مرگ درفجیع ترین شکل آن، یعنی مرگ در اثر گرسنگی، عادت کرده اند. و حتی خارجیان اینجا تا حدودی به سبب مشاهده فلاکت فراگیر در مقابل آن مقاوم شده اند. یک شاهد عینی ایرانی در خاطراتش شمار افرادی که در سال نخست قحطی در تهران به علت گرسنگی جان خود را از دست دادند دست کم سی هزار نفر می داند و می گوید اجساد در کوچه ها و خیابانهای پایتخت پراکنده بودند. به علاوه، در مرده شویخانه نیز اجساد روی هم انباشته شده و در گورهای دسته جمعی دفن می شدند. هر جا که قحطی از بین می رفت، وبا و تیفوئید شروع می شد. چند تن از افسران بریتانیایی حاضر در ایران در زمان قحطی بزرگ سرگرد داناهو در خاطرات خود می گوید: بریتانیایی ها در تأمین آذوقه مردم همدان هم بسیار ضعیف عمل کردند. به گفته داناهو: در این زمان شمار مرگ و میر به علت گرسنگی افزایش یافته بود و نان که تنها غذای فقرا و وعده اصلی غذای آنان به شمار می آمد به شدت گران شده و به 14 قران در هر من رسیده بود. همدان به شهر وحشت تبدیل شده بود. نبود دولت مقتدر تشدید کننده احتکار و گرانی طی تابستان و پاییز 1918، به رغم محصول خوب، قحطی با همان شدت ادامه یافت. کالدول در تاریخ 22 ژوئن 1918، در مورد بهای اقلام ضروری در فصل برداشت محصول چنین گزارش می دهد: " گندم برای هر بوشل 12 – 15 دلار، جو هر بوشل 7 -9 دلار و برنج هر پوند 55 سنت... بود. از دیدگاه کالدول این قیمتها حاکی از کمبود آذوقه و قحطی در فصل برداشت محصول ایران است. کالدول سپس در صدد یافتن علل افزایش قیمت ها بر می آید: شرح موقعیت دوگانه طبقه فقیر ایران که در میان انبوه محصول دچار گرسنگی بودند به این توضیح نیاز دارد. صرف نظر از ذخایری که قشون خارجی در ایران خریداری کردند، محصول 1917 احتمالا برای تامین آذوقه جمعیت کشور کافی بود، اما به علت نبود دولت مقتدر و در حقیقت به دلیل نبود هیچ دولتی، محصولات محدود گندم و جو را که اقلام اصلی غذای فقراست، انبار و احتکار کردند تا قیمت ها بشدت افزایش یافت. بهبود اوضاع تهران در بهار 1919 رالف ایچ بادر کنسول آمریکا در گزارش هفتم اکتبر 1918 خود با اشاره به انتصاب لامبرت مولیتور بلژیکی به سمت ناظر مواد غذایی در تهران و حومه می گوید: به وی اختیار تام داده اند تا به وضعیت غذایی رسیدگی کند. تلاش می شود انبارهای غله دولتی را پر کنند و همین منظور دستور داده اند نیمی از کل گندم وارد شده به تهران را به قیمت فعلی بازار به ناظر مواد غذایی تحویل دهند. تمام ولایات با سرعت تمام گندم خریداری می شود و کشاورزانی که محصول خود را به دولت نمیفروشند، هر ماه 10 درصد گندم خود را غرامت می دهند. کاهش جمعیت ایران 1914 – 1919 مقایسه جمعیت ایران بین سال های 1914 و 1919 حاکی از آن است که حدود ده میلیون نفر طی این سال ها به علت قحطی و بیماری جان خود را از دست دادند. بر خلاف ادعای برخی نویسندگان قبل از جنگ جهانی اول، که جمعیت ایران را فقط ده میلیون نفر اعلام کرده اند، ادعایی که برخی از نشریات انگلیسی در دهه های 60 تا 70 تکرار کرده اند، جمعیت واقعی ایران دست کم نزدیک به 20 میلیون نفر بوده است. و در سال 1919 این رقم به 11 میلیون رسید. چهارسال طول کشیده بود تا ایران به جمعیت سال 1914 رسید و تا پیش از سال 1956 جمعیت ایران به این رقم نرسید. قحطی سال های 1917 – 1919 به یقین بزرگترین فاجعه تاریخ ایران و شاید فجیع ترین نسل کشی قرن بیستم بوده است. ایران با وجود اعلام بی طرفی، نیمی از جمعیت خود را بر اثر جنگ جهانی اول از دست داد جمعیت ایران در سال 1914 برای مقامات آمریکایی مقیم ایران در سال های پیش از جنگ جهانی اول، تلاش زیرکانه روس ها و انگلیس ها برای کم تخمین زدن و اندک جلوه دادن جمعیت ایران کاملا ملموس است. دبلیو مورگان شوستر مدیر کل آمریکایی مالیه ایران در خصوص جمعیت ایران در اوایل قرن بیستم چنین می نویسد: "درمورد جمعیت ایران به نحو عجیبی آمار نادرست ارائه می دهند: آمار به اصطلاح سرشماری شصت سال پیش ظاهرا پایه ارقام پایینی است که در برخی از کتابها ارائه می شود و خارجیان آن را می پسندند. درست است که پس از آن هیچ سرشماری صورت نگرفته است اما اروپاییانی که با اوضاع آشنا هستند کل جمعیت را بین 13 تا 15 میلیون برآورد می کنند. جمعیت تهران طی چهل سال گذشته از 100 هزار به 350 هزار نفر افزایش یافته است." از برکت نتایج انتخابات تهران در پاییز 1917 نزدیک به 75 هزار رای در تهران و روستاهای اطراف جمع آوری شد. به گزارش روزنامه ایران دوازده نماینده منتخب بیش از 55 هزار رأی بدست آورده بودند. با در نظر گرفتن آنکه مردان 21 سال به بالا حق رأی داشتند و با در نظر گرفتن متوسط جمعیت برای هر خانواده در حدود شش نفر، جمعیت تهران و حومه در سال 1917 به راحتی می توانست 500 هزار نفر باشد که با اظهارات شوستر هماهنگی دارد. به علاوه برآورد شوستر از جمعیت ایران در حدود سال 1900 بالغ بر 13 تا 15 میلیون، با برآورد جمعیت 20 میلیونی در سال 1914 توسط راسل، همخوانی دارد. به عنوان مثال کشیش راسل طی گزارشی در خصوص مناسبات ایران و روس به تاریخ 11 مارس 1914 می نویسد: ایران به بزرگی استرالیا، آلمان و فرانسه با جمعیتی در حدود 20 میلیون نفر است. راسل در گزارش مورخ 14 ژوئن 1914 حجم عظیم آراء در انتخابات مجلس ایران را مورد بررسی قرار می دهد و به "اهمیت مبارزه انقلابی 20 میلیون آریایی در ایران اشاره می کند." در حالی که در سال 1917 جمعیت تهران براساس آراء انتخابات دست کم 400 تا 500 هزار نفر بود، در سال 1924 رابرت دبلیو ایمبری نایب کنسول آمریکا جمعیت تهران را 150 تا 200 هزار نفر برآورد کرد.. بازیابی جمعیت پس از 40 سال پس از این قحطی چهل سال طول کشید تا ایران به جمعیت 1914 خود بازگردد. چارلز سی هارت سفیر آمریکا جمعیت ایران در سال 1930 را 13 میلیون نفر تخمین زده است. در سرشماری سال 1956 بود که جمعیت ایران به بیش از 20 میلیون نفر رسید. قحطی در ایران در سالهای 1917 تا 1919 یکی از بزرگترین قحطی های تاریخ بود و بدون تردید بزرگترین فاجعه ای است که ایران به آن مبتلا شد. تنها نکته بسیار روشن در این فاجعه، قربانی شدن ایران "بیطرف" در جنگ جهانی بود. هیچ یک از طرف های متخاصم خواه به صورت نسبی و خواه مطلق، تلفاتی با این وسعت متحمل نشدند. فاجعه ای که منجر به فروپاشی جامعه ایرانی، تثبیت تسلط استعمار بریتانیا بر ایران، تشکیل حکومت های وابسته به بریتانیا و کودتا علیه دولت های منتخب مردمی شد. هولوکاست افسانهای یهودیان در حالیکه رسانه های تحت کنترل یهودیان هر روزه به ذکر مصیبت هولوکاست خیالی 6 میلیون یهودی در جنگ جهانی دوم می پردازند، اما هیچ نامی از هولوکاست واقعی 9 میلیون ایران در این رسانههای به اصطلاح بیطرف چیزی شنیده نمیشود. این در حالیست که اسناد متعدد تاریخی صحت وقوع هولوکاست در ایران را تایید می کند ولی حتی یک سند! در تایید افسانه هولوکاست یهودیان تا به امروز از سوی حامیان آن عرضه نشده است! و تمامی محققینی که نقد کوچکی به این موضوع وارد سازند، بلافاصله روانه زندان شده و مورد پیگرد قضایی قرار میگیرند؛ گویی مصائب خیالی یهودیان بر مصائب حقیقی دیگر ابنای بشر برتری دارد. الی ویزل یهودی دروغ پردازی که برای هر سخنرانی و دروغ پراکنی در مورد هولوکاست چند هزار دلار تقاضا می کند الی ویزل، دروغپرداز مشهور هولوکاست، جمله جالبی در این خصوص دارد: «هولوکاست راز همه رازهاست.» براستی این جمله چقدر دقیق است؛ در صورتیکه پرده از راز هولوکاست خیالی یهود برداشته شود، هولوکاست واقعی 9 میلیون نفر در ایران آشکار خواهد شد! منابع و مآخذ: کتاب "قحطی بزرگ" نوشته دکتر محمد قلی مجد / ترجمه محمد کریمی The Great Famine and Genocide in Persia 1917 -1919 قحطی بزرگ سالهای 1917 - 1919 بررسی اسنادی، فصل دوم ، دکتر محمد قلی مجد/ ترجمه معصومه جمشیدی
تاریخ ارسال مطلب : جمعه 92/4/14 | نویسنده : alamdarbasir
|
|
تمامی حقوق این وبلاگ و مطالب آن متعلق به علمدار بصیر می باشد و انتشار مطالب با ذکر منبع مانعی ندارد.
طراحی و اجرا : مرکز فرهنگی صالحون |