شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

mp3 player شوکر
آقاي رفسنجاني هيچگاه پشت رهبر را خالي نکرده و اينکه فزندانشان خلف نيستند گنه پدر تا سن بلوغ است بعد از استقلال اولاد پدر هيچ گناه مشهودي نداشته و همواره مطيع و هر مشورت اول با حضرت آقا دااشتن در ضواهر هويدا داشته اند خواهش مي کنم اين سرمايه
سبحان.
*دلِ خوش*
بياييم به جاي کينه اندوزي وقايع را مرور کنيم حضرت نوح آيا به خاطر گنه فرزندانش بازخواست و مجازات شد که شما عکس يک سري مجرم را در زير عکس ايشان به معني بيخ ريش صاحبش بخور پاش نخور پاش
نه رهبر ما گفته قانونمند باشيد و با ملت و مسعولين به ديده انصاف نظر کنيد حضرت آقا هيچ گاه از آقاي رفسنجاني بد استغبال و تشريح نفرمودند حضرت آقا بعد از وقايع هشتاد و هشت تا کنون در هر موقعيت سياسي و بين المللي مثل همين اجلاس سران ريس جمهور دست راست و ايشان دست چپشان قرار داشتند
خود ايشان هم هيچگاه به صراحت و گفتار اعمال خرابان منارقين و منافقين را نه تاييد و نه پيشينه اي اگر داريد بگوييد تا ما که فکر غير اين مي کنيم و اشتباه خود واقف شده و از اين به بعد در جهت گيري هامون بدانيم دشمن ولايت دشمن جهان اي است که ولايت را زمينه ساز و موجب جهاد ابتداعي براي هموار کردن جاي پاي ولايت معصوم زير سايه برکاتش مهدي مصطفي عج جواب ناکسان و بد کاران و هرچه ظلم است را بگيرد بايد جواب اين
لذا ممنون مي شوم جرم يا جنايات ايشان ويا روابط ملحظ شده با سران فتنه در جهت موضع گيرري عليه ولايت حضرت آقا هستيم به فدايش و جوابگويي براي ملتي که بسيجيانش امثال من گردن که ندانند دور و ور رهبر جهان منتظر ظهور منجي عج چه مي گذرد خود جاي مباشات و تشريح منهيات و کسب معرفت برما به يکديگر يک فريضه بسيجي است
ولي همين بسيج روزگاري نه چندان دور هر چند نه به آن غايت و محمول ايشان هميشه در رکاب حضرت آقا سيد علي حسيني خامنه اي هستيم به فدايش بودند و هرگز من نديدم از لسان ايشان که ولايت را مورد بد منتي خود بردارن که البته بگويم اينها تنها ظاهر نمايي بوده که ما به قدر وظيفه و اندازه درک و اندازه لياقت و قدر تفکر و تحليل سياسي بر آن اشاره داريم
پس ايشان نه سابقه و نه حتي انگيزه اي که مقصودش زيان خواب ديدي خير ولي بزبزک نبين بهار مياد کمبزه با خيار مي ياد جمع ناکثين شود که ما ظاهر زيبا مي چينيم ولي در پشت صحنه خصم و ناکثي خويش رابرآن عمل مي کنيم يکي بايد بگم اون لولو رو آب خيلي وقت که آب برده الان ايران به پيروي از مقام عظماي ولايت و هدايت
و زعامت و نيابت به حکم اخص و جمع اخص ملت و مردم و اعلمان و مجتهدان عالي مقام که نود ونه درصد ملت سخنان خبرگانشان را با راي خويش البته گذشته از عشق بي مانند رهبري توسط همين ملت و جهاني که حتي دشمن ترين خلايق با اصل اسلام و ولايت بر اعلميت و توان هدايت و موضع گيريهاي مترقي و وجد انگيزانه
ايشان معروف به اذهان همه هست که ما براي گم نکردن رشته بحث به اين برادرمان چند نکته را مي جويم که به من ياد آوري کند آيا دادگري بالاتر از خدا داريم خداوند هيچوقت حضرت نوح را و حضرت آدم را به جرم قابيل مجازات نکرد هرچند نا اهلي همسرش ما را به اين مکافات و اين خاک وگل و آب ختم نمود تا ((((آزموده)))) شويم که ناحق به حق انا له الله اينبار پيوسته و يا در زير سايه 2560آوراه سيه چالهاي در ره يار گرفتار ب
سکون نشويم دوست من اي کاش اگر آقاي رفسنجاني را انتقاد مي کردي به قانون انصاف و شرع او مي بايست پاسخگوي گناه خويش باشد و بس و بدان در هيچ دادگاهي اگر عدل بر آن حاکم و جاري باشد گناه فرزند با دست پدر نمي شويند درستش هم همين است که هر کس گناه خويش بس است او را که بخواهد گناه حاج مهدي صلواتي را هم به دوش پيرش بکشد
اين آقاي رفسنجاني را جدا از فرزندانش گر خواستي محاکمه کني محاکمه کن و براي احترام به قانون عدل جرائمي را که يقين و شهود براين مدعا همه جاذم در بيان جرمند بيان تا هر مستمعي و بيننده اي با غرص دل و با شهود مکفي و اصول لايتغيري که بسته به نوع بيان و دلايل شماست بر ما بگشاي ورنه بي دليل و مدرک پير سياست اين وطن که لقبهايي چون سردار سازندگي را به يدک
مي کشد را بشناسيم و چون شمر که تا پاي شهادت رفت و آن وقت به دليل بي بصيرتي سر از تن سيد الشهدا قطع کرد تا زماني که شمر نکرده بود محکوم نبود همچون حربن رياحي که به فاصله چند ساعت توانست جايگاه شهادت در طريق فرزند رسول الله معني پنج تن آل ابا را بخرد بر نفس خويش با آنکه آب برحسين بست
چون نيلوفر ديدي چگونه رنگ بر شکفته شدن بر بست بياييم کينه ها را دراندازيم اگر اشتباهي هست بر هم ببخشاييم و اگر فرصتي بر کسي باقيست بر او فرصت کافي براي بازگشت چون خدايي که مي گويد باز آ باز آ هر آنچه هستي بازا هر آنچه کردي باز آ و همانطور به طريق ولايت حي و نايب برحق و مطلق امام عصر عج
که هر ساله سيل عظيمي از زندانياني را که در قصد و نيت بي تقصير ولي شرايط براي آنها گونه اي افتاده که جرم لا جرم مي شود و اينکه خودتان بيشتر بر آن واقفيد معصوم نيستيم و توبه براي ما آدميست براي کشسي که عمرش را در آبادي و افتخار و سربلندي جايگاه با عظمت و مستحکم ولايت حضرت آقا هستيم به فدايش صرف نموده اگر گناه کرده حق باشماست و من نادان
که بايد مي فهميدم گناه کبيره يا صغيره اي که به سرزميني که پرچم ولايت است بر برجک تخت هدايت به سراي آدميت به جاي جمشيد و اصغر و قلي مشت حسن گنابادي اگر در اين سيطره عظيم فرمانبرداري از ولايت حي نايب حضرت وليعصر سيد و شريف امام مصلح و عزيز و کريم لايق ترين ابر مرد نسل برين حاج سيد علي حسيني خامنه اي س اگر اختلافت سليقه اي مفتي شدنيست
نبايد يکباره حکم ضد ولايت فقيه سر داد و بايد خود را اگر پشيمان مي شديم از خدا چه درخواست مي کرديم دو دست مهربان و دردانه کشي را که ايستاده ها و ياعلي گويان بي شمارند مرد نامي آن بود که گر ديد مردي بر زمين خاکي شد است دست او گيرد حال به تنعم و ترحم اگر گنه و اگر موتوب عليه است بر او ببخشاييم
در اين عصر آخر الزمان آنچه کم نيست منافق و منارق و مناعد و متخاصم و نادان و ناجوانمرد و نا اهل و ناکس و استکبار و صهيونيست گاو پرور از نوع زرد رويان خبطه جهل و انکثار اقوام و فرقه هاي ناکسي که در روي کار دردانه درکشند و امروز از آنجا که درست با آنها برخورد نشده چون گناباديان و حجتيه ها و بهايي ها و وهابي ها و صهيونيست هايي که کلا اسلام را ساختگي مي شمارند
و کشوري که مي دانيم مناعدين و منارقين و منافقين ناکث با اين اقوال نادان هم ساز و هم تاز شدن ما اينقدر دشمن دون تر از دونه در زير بال و پر ميمون ولي و وعده مهدي موعود و امامان معصوم بر اينکه عصر آخر الزمان عصريست که مسلمين با اتحاد و برابري که امروز نايب برحق و مطلق نايب با ادراک ولايي بي بديلش ترنمي در بين
مسلمين بر پا داشته که نسبت به اوايل حکومت انقلاب اسلامي در اين دو دهه اي که زعامت بعد از امام خميني ره که در دوران عمر با عزتشان دري نبود که نکوبانده باشند بر در ديگر تا مبادا سپاه اسلام در جهاد باکفر برنده اين قسمت شود بيشتر به جاي پيشرفت در حول و محور مبارزه با همين دشمنان دين و قران و ناکثان مناعدي که مي دانستند با امدن ولايت و نايب برحق امام عصر ارواحنا به فنائک
تمام حيله هايي که نياز به موعد و موقعيت و نظامات خواص خودش چون خرزهره اي که اول دهان باز مي کند تا دلبر آيد ديم دهن مي بندد و خوائن اينگونه ايند که تدبير امام ره کاسه گدايان و ناکسان و نامروتان و کفار را يک کيسه بر بست که در حکومت عدل نايب امام زمان آنوقت که امام گفت من با خيالي راحت و خاطري آسوده از دنيا رخت مي بندم زياد هم بي جا نبود که اصلا هم نابجا نبود
چرا که ديديم با همه اين توطئه هايي که مي دانستند و وعده اش را در تاريخ بابا ننه هاي به درک واصل شده يشان نداي آخر الزمان بشنيده بودند و دشمني خويش و براي از دست ندادن گاوهاي خويش صامري را آنگونه که قران مسلمين را از فرمانبري آنان نهي نموده و خود مي دانند هرجا که ناعدليست در حکومت مهدي معصوم ولي آخر جهان اسلام که ولايتيست که بعد از پدرش علي ابن ابي طالب به طريقت آن حضرت بر او آماده گشته
و در راه حضورش و ولايت عيانش چه سختي ها که اجداد ما با کرده هايي که تشعشع افکار و بيعتهاي بي قامت و ولايت شناسي نادرست و به باور غلط فکر بر آن مي بردند که صرف دعاي بي عمل کنج ديوار همچو اربابان مسلکهاي بي صاحب چون گنابادي و حجتيه و علي اللهيان کافر اين موعد و اين مراتب
که تاسيس حکومت اسلامي که بنيانش بر عهده نايب برحق خود امام غايب از انظار نا پاک گشته ما است هر چند در پي و بام و زمين هرجا که هست دور از ما نبوده و نيست و شاهد عمل و رفتار وکردار و خواسته هاي ما چون امروز که در برابر تمام تهديدات و تحريم ها و نامردي ها و يک سويه به منظر قاضي رفتن ها در تاريخي که جهان کفر و ارتداد و دشمني با روحانيت
به دليل اقوام و اشخاصي که مترجمان کتب وحي و آرمانهاي ولايت شناسانه و مرتد بليغانه و سر سختانه آنها از بعد از غيبت کبري و احوالي که هرگز بعد از وفات مولي امير المومنين ع دنياي ما رنگ حکومت اسلامي با استراتژي آماده کردن جهان براي صحنه و ماهيتي واحد و عاشقانه که به موجب آموزه هاي ولايت و روحانيت مبارز که هيچگاه الحمد الله و در هيچ شرايط سختي ملت و رهبري را تنه
تنها به اصول خود رها نکردند و با همه دشمني هاي کفار و استثمارگران و منارقيني که با ديدن اسباب و راحتي هاي حيواني حيوانيتشان بر انسانيتشان حلول کرد و دست غلبه بر رسم بيعت و رحمتي که در پيش عالم بودند و با فراغي باز به پاي صندوق جمهوري اسلامي ايران نشستند و از من خيلي قشنگ تر و شيواتر سخن ميراندند
ولي خداوند اولش که آزمون آغاز شود ده سال به ما فرصت داد تا معصوميتمان را بشناسيم و فرداي قيامت داد از اينکه خدايا چرا اولامر را بهتر از ما آفريدي بشنوند که تو ده سال که جه عرض کنم سر پنج سال جيب بابايت را فرض مثال زدي و آنجا که مي گويد به هر کس به اندازه لياقتش حلم و وظيفه بار کرديم غب غب بالا غب غب نيندازي
اختياري در پيت نهاد که ببيني وقتي آنجا که گفت ادعوني قد استجب لکم مي فهميدي که نبايد بيش از توانت از او مي خواستي و اول بايد خويشتن را مي شناختي و بعد از شناخت بر خود بود که قدر خويش بهتر از هر که مي انگاشتي و بر يد استغفار و به يمن خداشناسي کلام بر اين دعا مي گماردي خداوندا بر من اعتايي کن که به وسعتش من خير بر خود شوم و بر بدکرده برخود عالم شوم
خداوندا لياقت که ندارم پس بر من اجري عطا کن تا اگر لايقي مرا به بيعت با لايقان چون نايب برحق امام زمان سيد علي س رهنمون شد در برابر حق سکوت ورزم و در طريقت عمل از هيچ جانفشاني در نگذرم خدايا برمن مالي عطا کن به قدري که فردايش خويش را باز توان شناختن بماند و لعيميت و کفر و بد بيعتي و بد نعمتي و کم طاقتي
همچو مردم ميهنم که همه آنها غير اندکي کم توان که خدايا از تو مي خواهم به آنها هم صله صدر عطا کني و گمراهاني که ديروز رخت برادري در برهم بر تن ديدهو در تارک هم يا حسين و يا زهرا گره مي کرديم از اين جهلي که گرفتار شده اند خلاصي يابند و بر آنها رحمتي و دري دوباره بگشاي که شايد توبه و همره اين ملت بسيجي شوند الهي من چگويم که خود گنه کارم من چه گويم که از همه کمترينم ولي نمي دانم عملم را مي پسندي يانه
ولي يقين دارم که خود خريدار آن حرفي که از دل برايد و تو مي داني من بر اين خواست دلم و آن وعده برين ادعوني قد استجب لکم خدايا منم کيوان همون عاشق که از دستت گله دارم خداي من چرا مرا با زجر و فقان به معشوقم چي بگم خدايا بدان کيوان با احدي که با برادرش حاج مجتبي که به آن لقب حيدر دادم به خاطر اجري که در خم خدمت و وفاداري و جان نثاريها و گمنامي هاي بر پشت خاکريز عليه بعث صدام بي القاب
دنيوي و با نام مجتبي حسيني دست بر اسلحه اي برد که کمتر فرزندي در دنيا اينگونه کند جز انکه پدر خود لايق نيابت مهدي موعود عج به درآيد که گمنام فرزند رييس جمهور بي هيچ تبليغ و هيا هوي تبليغاتي که امروز کلاشينکف استثمار لجن گستر شده البته طريقت مقابلش به لطف سيد علي ببين چگونه هموار شده پس بسوز نوش جان گواراي روحي که ازداد با ارواح خالقه شده
اي کفار و اي مناعدان هزار رنگ بي مقدار آري چنين فرزند پاکي را با اين خلوص و نجابت و حيا فرزند اولين مرد مستظعفين و منتسبين و مستظعفين و حريت خواهان جهان بايد بر پايه آنچه که عينيت حکم مي کند بشناسيم مي آيد به درس مکتب و آموزش بد فهم هايي چون من کيوان همت گمارده بايد حيدرش ناميد که با اينهمه جو سازي و بزک کاري چه تهمتها چه نامرديها چه فغان ها چه ناديده و ناکردها را عريان بر ضميرش کردند که خدا از آن
بي صفتان نگذشت به طريقي که امروز رسواتر از رسواي ديروز اند و امروز يکي از خر فهم ترين سربازان طريق استشهادي پدرش و يکي از شاگردان کج فهم براي پاسداري از حکومت عدل اسلامي ولاييست محورش دارد با فراغي باز و جاني آماده عطا و هستي به طريق لحاظ مي گويد مولايم سيد علي از خدا خواستم نميرم مگر در طريقت دين و عمل به فتوا و خواسته تو که به اشارتت آن کنم که ابوالفضل هم اگر بود چون شما که المدار مهدي موعود عج
چه در زماني که ولايتش بر شما بود در برابر کفار ما را به صف آراييديد و چه در زمان ظهور حضرتش که شما نادي و رسمدار اعتاي ولايت بر دست معصومش به حکم امانت و جان فشاني و پس از زمينه آرايي که بيشتر از قيام مهدي عج نباشد فعل او وکرده او در جهاني که استکبار اينگونه رم کرده و گاوان خم گاو ديگر اندازن
اين کفار وحشي که زمان مسلح شدن را فهميدن واقعا يک نيت و عظمت و بيعت سيد علي گونه با فرزندي از جنس الماس و خورشيدي برين طلوعي گشته پدر که منتهايش ختم به ولايت معصوم تو اي مهدي زمان اي غايب حي و ظاهر ما اي آنکه کيوان عمريست ناخوداگاه غروب جمعه گريه مي کند من خودم مي دانم که جز اين حکومت با اين ايدولوژي و فرهنگ و نعماتي که در بر است
يقين دارم بر مهدي موعود اگر خداي رحمن و الرحيم فرجي قرار داده که داده به حکم خودش نايب و زمينه ساز و ابتداي جهاد براي حضور قائمش والله غير از سيد علي در عصر موعود لايق ترش نبود پس خدايا به من اجازه نوکري در جوار يا در سوي مولايم سيد علي حسيني خامنه اي هستيم به فدايش مرا که خود بر لياقتم شهادت مي دهم بر دل مولايم سيد علي س هم اينگونه در انداز پيش
پيش از آنکه شهادت فرصتم دزد و اگر نتوانستم نايل شوم هفت شهريور به فضل يک منافق خدا بي آمرز من را در جنب در بهشت زهرا خاکم کنند که شايد مولايم سيد علي در وقت ورود نظري اندازد و من را مثل هميشه مجنون کرم و رفعت و حلم و گذشت و حليم و کريمش اندازد دوست من داستان شما هم همين است بگذار اگر منافقي هم اگر هست مسئولين اين ملت کم قدرت و شناخت دشمن و پيمان شکن از آنجا که تجربه ثابت کرده کم نزاشتن
من قبل از خود شناسي خودم مي گفتم اي کاش سرباز گمنام حضرت وليعصر عج وزارت اطلاعات مي شدم ولي زماني که در خود غوطه زدم اصلا ديدم من جز نوکري و عمل به فريضه پليس و يا هر عملي غير آن به موجب اينکه بايد آزموده شوي تا آزموده اي را در چنگ گرفتار بني عزيز من تو هم اگر خصومت است به خدا بسپار اگر عداوت است به رحمت بگمار و اگر وظيفه است لا اقل به نحو مشروع و انساني ثابتش کن که
اگر از من مي شنوي خداوند بهترين واگذار شونده به او در خلقت است و هيچوقت بدان هيچ پدري براي بدي بچش و همين عکس اگر دل داغ ديده پدرش را نلرزاند لااقل بي آنکه پدر اگر بي گناه است گنهکار را به ره پدر يکجا از تيغ خصم گردن زدن ذره اي نه کلي جفاست حال از ما گفتن گناه هيچ کس را مشوي و کار هر کس را به کاردان سپار
اگر بسيجي و ولايي يا حيدري يا صابري يا دولت آبادي يا محمد رسول الهي هستي آنانکه بايد آمادگي بر خورد با دشمن جنگ گرم کنند نشان داده اند در همه مسائل آماده و هوشيار به نظارت آقا س هستند پس اگر امروز بر جنگ نرم غرعه به نامت افتاده امروز وظيفه ما اين است براي آخرين بيان ما براي وصل کردن آمديم ني براي فصل کردن آمديم حيدر حيدريم حيدريه ياسيد علي هستيم به فدايش انشا الله
آموزش پیرایش مردانه اورجینال
علمدار بصیر
رتبه 0
0 برگزیده
978 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
علمدار بصیر عضو گروهی نیست
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله آذر ماه
vertical_align_top