|
امروز محمدباقر قالیباف کاندیدای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری با حجتالاسلام حسن روحانی رئیس جمهور منتخب ملت دیدار کرد.
به گزارش علمدار بصیر امروز محمدباقر قالیباف کاندیدای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری با حجتالاسلام حسن روحانی رئیس جمهور منتخب ملت دیدار کرد.
تاریخ ارسال مطلب : دوشنبه 92/3/27 | نویسنده : alamdarbasir
پایگاه اطلاعرسانی دولت می گوید که شعبه 76دادگاه کیفری استان تهران، محمود احمدی نژاد رئیس جمهور را با شکایت علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی به دادگاه احضار کرد.
به گزارش علمدار بصیر پایگاه اطلاع رسانی دولت می گوید که احضار احمدی نژاد به دادگاه، بر خلاف اصول مطرح قانون اساسی است. بنا بر این گزارش، این احضاریه بدنبال شکایت علی لاریجانی و همچنین رئیس کمیسیون اصل 90 مجلس شورای اسلامی و نیز یعقوب خلیل نژاد علیه رئیس جمهور ارسال شده است. پایگاه اطلاع رسانی دولت با مرور اصل 140 قانون اساسی متذکر شده که برای این احضار، تشریفات قانونی بر اساس قانون اساسی انجام نشده است و بر اساس بند 10 اصل 110 قانون اساسی، رسیدگی به تخلف رئیس جمهور بر عهده دیوان عالی کشور است.
این پایگاه اطلاع رسانی در ادامه خبر خود با اشاره به اینکه موضوع اتهام در این احضاریه مشخص نشده است در حالی که طبق قانون اساسی افراد عادی هم باید از اتهام خود آگاه باشند اینچنین ذکر کرده است که دادگاه های کیفری وظیفه و صلاحیت رسیدگی به شکایاتی که موضوع و ماهیت آنها حقوقی است را ندارند.
پایگاه اطلاع رسانی دولت با ادعای اینکه ارسال احضاریه دادگاه کیفری استان تهران در حالی انجام شده است که هیچ تحقیق مقدماتی صورت نگرفته و از اساس ماهیت شکایت و دلایل آن معلوم نیست، تاریخ رسیدگی به شکایت از رئیس جمهور را 5 آذر 1392 حدود 6 ماه بعد از ابلاغ آن و چهارماه پس از پایان مسئولیت هشت ساله دکتر احمدی نژاد ذکر کرده است. در این خبر همچنین تاکید شده که پیش از این نیز احضاریه هایی برای رئیس جمهور ارسال شده است. منبع: فارس
تاریخ ارسال مطلب : دوشنبه 92/3/27 | نویسنده : alamdarbasir
دکتر "سعید جلیلی " دبیر شورای عالی امنیت ملی و یکی از کاندیدای های ریاست جمهوری در کابینه "روحانی " جای نخواهد داشت و باید جای خود را به دکتر "علی اکبر ولایتی " دیگر نامزد ریاست جمهور و مشاور عالی رهبری در امور بین المل بدهد .
به گزارش علمدار بصیر ، یک منبع آگاه برخی تغییرات در کابینه "حسن روحانی " رئیس جمهور آینده جمهوری اسلامی ایران را فاش کرد.
تاریخ ارسال مطلب : دوشنبه 92/3/27 | نویسنده : alamdarbasir
کاندیدای انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری گفت: درخواستم از حامیانم برای کمک به آقای روحانی یک تعارف نبود بلکه واقعا حالا همه ما باید هر آنچه در توان داریم برای کمک به دولت آینده در جهت گفتمان امام و انقلاب بهکار گیریم.
به گزارش علمدار بصیر ، به نقل از سایت حیات طیبه، سعید جلیلی پس از اعلام نتیجه نهایی شمارش آرای انتخابات ریاست جمهوری در جمع اعضای ستاد انتخاباتی خود با ابراز خرسندی از ایجاد فرصتی بزرگ برای انسجام نیروهای با انگیزه و بی توقع برای شروع یک فعالیت ادامهدار که میتواند از این پس، منشأ حرکتهای تأثیرگذار باشد، اظهار داشت: ویژگی افرادی که در این مدت در ستاد انتخاباتی ما فعال بودند، این است که برای رسیدن به هدفشان از هر روشی استفاده نمیکنند و به اصول و اخلاق حتی در فعالیت انتخاباتی پایبندند.
تاریخ ارسال مطلب : دوشنبه 92/3/27 | نویسنده : alamdarbasir
پناهیان:
پناهیان با اشاره به شرکت بیش از هفتاد درصدی مردم در انتخابات 24 خرداد گفت: مهمترین فایده این مشارکت زیاد، پایان یافتن نهایی اتهام تقلب بود و حتی آن عده اندکی که نظام را به تقلب متهم می کردند در انتخابات شرکت کردند چون می دانستند که انتخابات در ایران واقعا آزاد است.
به گزارش علمدار بصیر: حجتالاسلام پناهیان معتقد است: همه باید از اینکه به وظایف خود عمل کردند خوشحال باشند و به نتیجه کاری نداشته باشند؛ این فرهنگی است که امام(ره) به ما یاد داده است.ما به نتیجه انتخابات راضی هستیم و اگر وظیفه خود را در انتخابات انجام دادهایم باید خیالمان از نتیجه راحت باشد؛ اکنون این برای ما مهم است که ببینیم وظیفه بعدی ما چیست. برای ما فقط باید انجام وظیفه مهم باشد و بس.
پناهیان در مصاحبهای تفصیلی با فارس به مهمترین فایده حضور مردم در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و نقش اصولگرایان در دولت یازدهم پراخته است:
اتهام زنندگان تقلب با شرمندگی در انتخابات شرکت کردند مهمترین نکات برجسته این انتخابات چه بود؟ پناهیان: برجستهترین وجه این انتخابات حضور پرشور مردم در انتخابات بود که به خودی خود موجب تثبیت اقتدار نظام میشود. کثرت حضور مردم در انتخابات سجده شکر دارد. نکته قابل توجه این است که بدون اینکه این انتخابات دوقطبی بشود یا با منازعات شدید و تقابلهای غیراخلاقی همراه باشد به این حضور فراگیر منجر شد. حضور مردم و تمام جریانها در این انتخابات موجب شد یاوه سراییهای مخالفان نظام در رقابتی نبودن انتخابات رسوا شود. ولی مهمترین فایده حضور مردم پایان یافتن نهایی اتهام تقلب بود. آن عده اندکی که نظام را به تقلب در انتخابات متهم میکردند با شرمندگی تمام در انتخابات شرکت کردند چون میدانستند انتخابات در ایران اسلامی واقعا آزاد است. مخصوصا اینکه پشت سر نامزدی ایستادند که رای آورد و امکان تکرار ادعایشان هم منتفی شد. و اثبات آزاد بودن انتخابات در ایران برای چندمین بار موجب سرفراز شدن نظام و مردم شد. نمیتوان این انتخابات را رأی نیاوردن اصولگرایان به معنای عام کلمه تلقی کرد چرا اصول گرایان در این انتخابات رای نیاوردند؟ پناهیان: اساسا بنده این تقسیم بندی اصلاحطلب و اصولگرا را قبول ندارم، و این را بارها عرض کردهام. ولی چون باب شده است مجبوریم از این اصطلاحات با مسامحه استفاده کنیم. چون آقای روحانی در طبقهبندی رایج سیاسی یک راست سنتی محسوب میشود و جزء بدنه عام اصول گرایی قرار دارند- به حدی که اصلاحطلبان حاضر نشدند به طور جدی پای کار ایشان بیایند- نمیتوان این انتخابات را رأی نیاوردن اصولگرایان به معنای عام کلمه تلقی کرد. به هر حال ایشان عضو جامعه روحانیت مبارز بودند. واقع مطلب این است که کسی در این دوره رای بیشتری آورد که توانست بیشترین تقابل را با دولت ایجاد کند و این ثمره برخی اشکالات دولت فعلی بود. موجی از نارضایتی از عملکرد اقتصادی دولت مردم را به سمت نقطه مقابل دولت فرستاد. حمایت آقای هاشمی از ایشان هم به عنوان نقطه مقابل دولت در رای آوری ایشان بسیار موثر بود. اگر این گرانی پدید نیامده بود و اگر بداخلاقیهای رئیس جمهور در مجلس پیش نیامده بود، هرگز چنین اقبالی به آقای روحانی نمیشد. برخی از کاندیداهای اصولگرا به دلیل اینکه متهم به طرف دولت بودن شدند رای نیاوردند، و برخی هم چون نخواستند به شدت با دولت تخریبی برخورد کنند رای نیاوردند. به طور کلی هم هرچند آقای احمدی نژاد صریحاً خود را جزء اصول گرایان نمیدانند و اصولگرایان به صورت واضح با ایشان در تقابل بودند، منتها مشکلات دولت ایشان به پای اصول گرایان نوشته شد و نامزدهای غیر اصولگرا در نهایت بیانصافی به این اتهام دامن زدند. آقای روحانی اول خود را از صف اصولگرایان بیرون کشید و بعد با متهم ساختن رقبای خود به همراهی با جریان دولت رای بیشتری آورد. این اصلیترین عامل تخریب نامزدهای اصولگرا بود. البته اگر نامزدهای محترم، هم با آقای روحانی و هم با دولت برخورد تخریبی بیشتری داشتند، قطعاً نتیجه انتخابات متفاوت میشد. ولی خوب شد روش اخلاقی در مناظرهها پیش گرفتند و بیانصافیها را تحمل کردند هرچند آراء را از دست دادند. مطمئنا برخورد اخلاقی نامزدها در دراز مدت، برکات و نتایج خوب خود را نشان خواهد داد. آیا عدم اتحاد نامزدهای اصولگرا موجب رای نیاوردنشان نشد؟ الان این حرف بسیار رواج یافته که عدم ائتلاف آنها موجب کاهش آرائشان شد. پناهیان: بنده چنین تحلیلی را قبول ندارم. الآن اگر آراء را بشمارید میبینید در صورت ائتلاف تمام دیگر نامزدها هم در نتیجه تغییری ایجاد نمیشد. بعضی میگویند اگر ائتلاف میشد اقبال مردم بیشتر میشد و ممکن بود در نتیجه تغییری حاصل شود اما بنده چنین اعتقادی ندارم؛ بلکه معتقدم انتخابات دو قطبی میشد و در آن صورت، هم آراء آقای روحانی بیشتر افزایش مییافت، و هم نتیجهاش برای ثبات جامعه خوب نبود. بالاخره جوی در جامعه ایجاد شده است که موجب تقابل با وضع موجود شده، این جو تعیین کنندهترین عامل در رای آوری بود. بخشی از آراء نامزدهای دیگر هم ناشی از همین جو بود. از بسیاری از برکات انتخابات راضی هستم/ در این انتخابات حرفی از تفکرات ضد خط امام وجود نداشت از نتیجه انتخابات راضی هستید؟ پناهیان: طبیعتا از اینکه با بیانصافی کردن در مناظرهها کسی رای بیاورد راضی نیستم و طبیعتا دوست داشتم یک فرد انقلابیتر رای بیاورد. ولی از بسیاری از نتایج و برکات انتخابات راضی هستم. غیر از فوایدی که قبلا گفتم، یک فایده مهم دیگر این بود که در این انتخابات دیگر حرفی از تفکر اصلاح طلبی به معنای حاکمیت دوگانه و تفکرات ضد خط امام وجود نداشت. حتی آقای عارف هم چنین حرفهایی نزد؛ این خیلی جای خوشحالی دارد. این یعنی دوران آن حرفها و اندیشهها به سر آمده است. اگر چه اصلاح طلبها پشت سر آقای روحانی آمدند اما خودشان هم میدانند که ایشان در خط فکری آنها نیست. شاید خود اصلاح طلبها هم دیگر به آن حرفها و سکولاریزه کردن جامعه معتقد نباشند. امیدوارم روحانی به وعدههایش عمل کند / همه به روحانی کمک کنند اما مهمترین عامل راضایت بنده از این انتخابات این است که دشمنان ماروسیاه شدند و حماسه شکل گرفت. امیدوارم دولت آقای روحانی به وعدههایش عمل کند. آقای احمدینژاد هم این درس را بگیرد که فاصله گرفتن از خط اصیل نظام انقلاب و ولایت چقدر میتواند نتایج مخربی داشته باشد اولین نتیجهاش کم توفیق شدن در حل مشکلات جامعه است. از این هم خیلی خوشحال هستم که وعدههای زیادی برای حل مشکلات مردم داده شده؛ امیدوارم همه عملی شود و از دشواریها کاسته شود. چون آقای روحانی از رهبری هم خیلی مایه گذاشتند، باید جدا از اعتبار خودشان و دوستانشان، به فکر اعتبار نظام و رهبری و کسوت روحانیت هم باشند و برای حل مشکلات کمر همت ببندند. و همه هم باید به ایشان کمک کنند. همه باید از اینکه به وظائف خود عمل کردند خوشحال باشند و به نتیجه کاری نداشته باشند چه توصیهای به نیروهای انقلابی دارید؟ پناهیان: اولا همه باید از اینکه به وظائف خود عمل کردند خوشحال باشند و به نتیجه کاری نداشته باشند؛ این فرهنگی است که امام به ما یاد داده است. ما در برخی از عملیاتها رسماً شکست میخوردیم و شهدای زیادی میدادیم، اما نبریدیم و ادامه دادیم تا به این عزت رسیدیم. نیروهای انقلابی مطمئن باشند که حتماً حکمتی در کار است و مصالح عالیه را خدا میداند و بس. ما به نتیجه انتخابات راضی هستیم و اگر وظیفه خود را در انتخابات انجام دادهایم باید خیالمان از نتیجه راحت باشد. اصولگرایان بدون آنکه به دنبال اعتبار خود باشند به دولت کمک کنند ثانیا اصولگرایان باید بدون آنکه به دنبال اعتبار خود باشند به دولت کمک کنند؛ حتماً زمینههای کار و خدمت فراوان پیش میآید. خدمت در این نظام اسلامی ارزشمند است و مهم نیست پای چه کسی تمام میشود. ثالثا باید به آموزش و تربیت نیروهای انقلابی و روشنگری در میان مردم بپردازیم و جامعه را در مسیر انقلاب به پیش ببریم. هیچوقت امکان پیشبرد اهداف و گفتمان انقلاب مسدود نمیشود. یقیناً بخشی از اطمینان مردم به دلیل روحانی بودن ایشان بود پس شما این دولت را انقلابی نمیدانید؟ پناهیان: انقلابیتر نمیدانم و الا ضدانقلابی و یا غیرانقلابی هم نمیدانم. من از آقای روحانی تشکر میکنم که ژست اپوزیسیون نگرفتند و از شعارهای غیر انقلابی و سخیف حاکمیت دوگانه استفاده نکردند. البته جامعه هم پذیرش چنین شعارهایی را نداشت و اگر چنین شعارهایی داده میشد مردم به ایشان اطمینان نمیکردند. یقیناً بخشی از اطمینان مردم به ایشان به دلیل روحانی بودن ایشان بود. ایشان در تبلیغاتشان بیشتر بر مشکلات مردم تکیه کردند و وعده حل آن را دادند. ولی امیدوارم در عمل بتوانند انقلابی عمل کنند و موجب پیشرفت انقلابیگری بشوند. اگر دولت جدید موفق به حل مشکلات شود، یقیناً با یک تفکر و عملکرد انقلابی خواهد بود فکر میکنید در آینده گفتمان انقلاب چه جایگاهی در عرصه سیاسی خواهد داشت؟ پناهیان: اگر ناکامی در کار این دولت پیش آید مردم باز به تفکر انقلابی بازخواهند گشت. شرایط منطقه و جهان هم همین اقتضاء را دارد. منتها امیدوارم در آن زمان گفتمان انقلابی نماینده خوبی که بتواند آبروی انقلابیگری را حفظ کند پیدا بشود. اگر دولت جدید موفق به حل مشکلات شود یقیناً با یک تفکر و عملکرد انقلابی خواهد بود، پس بازهم گفتمان انقلاب است که پیروز نهایی صحنه خواهد شد؛ کسی در حقانیت گفتمان انقلاب نباید شک کند و اگر کسی تردید داشته باشد گذشت زمان و انواع امتحانات الهی تردید او را برطرف خواهد کرد. شما از اینکه از نامزدی حمایت کردید که رأی نیاورد ناراحت نیستید؟ این برای وجهه اجتماعی شما نامناسب نبود؟ پناهیان: اولا مگر ما باید ببینیم چه کسی رای میآورد، بعد بیاییم از او حمایت کنیم؟ و یا برای حمایت از گفتمان انقلاب به فکر وجهه اجتماعی باشیم؟ اینها سیاست بازی است. بنده دربین آشنایانم بودند کسانی که به نامزد مورد نظر بنده رای نمیدادند و حتی به آقای روحانی رأی میدادند، ولی در رابطه رفاقتی ما خللی هم وارد نشده است. این بیظرفیتی است که به دلیل تفاوت سلیقه سیاسی، خللی در روابط پیش بیاید. من درباره برخی نامزدها میگفتم او زیاد ولایتمدار نیست، بعد طرفداران ایشان به من میگفتند: اتفاقاً او بهتر آبروی ولایت و ولایتمداری را حفظ میکند. معلوم میشود بسیاری از این اختلاف سلیقهها مبنایی نیست. به دو دلیل از جلیلی حمایت کردم ثانیا بنده اگر مطمئن بودم آقای جلیلی رای میآورد، علنی از ایشان دفاع نمیکردم. و یا اگر میدیدم ائتلاف فایده و یا ضرورتی دارد به حمایت علنی از ایشان اقدام نمیکردم. بنده به دو دلیل از ایشان حمایت کردم یکی به این دلیل که گفتمان صریح انقلاب تضعیف نشود. دوم اینکه واقعا شایستگیهایی را در آقای جلیلی یافتم، و امیدوارم جامعه در آینده بیشتر از خدمات ایشان استفاده کند. البته این معنایش آن نیست که شایستگیهای دیگر نامزدها را زیر سوال ببرم و یا حتی به آنها اعتراف نکنم، و یا دیگران را انقلابی ندانم. مطمئنم کسانی که به ایشان رای دادند-در حالی که ایشان قول و وعده بیجا و مبالغه آمیزی هم ندادند، و از طرفی شعارهای محکم انقلابی هم دادند- نزد پروردگار بسیار ماجورند و یک سازمان رای خالصی را در جهت تقویت جریان مقاومت شکل دادند. این سازمان رای برای خیلی از عرصهها مفید و کارآمد خواهد بود. شما به جلیلی رأی دادید، آقای قالیباف را هم تحسین کردید، ظاهرا این موضوع، موجب تعجب عدهای شده است؟ پناهیان: بنده چنین خط کشیهایی را نمیپسندم. بله، بنده ایشان را هم یک مدیر قوی و انقلابی میدانم و متاسفم که رأی نیاوردند. اگر مطمئن بودم که ائتلاف آقای جلیلی با ایشان موجب رای آوردنشان میشد به سهم خودم در این زمینه تلاش میکردم. ولی پیشبینیها درست درآمد و معلوم بود که ائتلاف فایدهای ندارد. ولی تصور میکردم ایشان با اقبالی که در میان مردم دارند بتوانند بدون اصرار بر شعارهای انقلابی، و تنها با تاکید برکارآمدی آراء عمومی مردم را جذب نمایند. ولی متاسفانه جو ضد دولت غالب شد. البته مهارت در سخنوری هم بیتاثیر نبود. من مطمئنم اکثر کسانی که به آقای روحانی یا دیگر نامزدها رای دادند کارآمدی ایشان را نفی نمیکنند و اگر جو ضد دولت غلبه نمیکرد، در همین شرایط رای میآوردند. اساسا یکی از امتیازات این انتخابات این بود که غالب رای دهندگان از روی نفرت نسبت به نامزد دیگر به نامزد مورد نظر خودشان رای نمیدادند بلکه یک ترجیح عامل تفاوت رای میشد. منتها این نکته را باید یادآوری کنم که بعضی افراد ظرفیت ورود به عرصه سیاسی را ندارند. مثلا به بنده خرده میگرفتند که چرا شما که حامی آقای جلیلی هستید، دوستان آقای قالیباف را در مسیرشان تقویت میکنید یا از محاسن ایشان میگویید؟ اینها تصور میکنند وقتی به کسی میخواهیم رای بدهیم باید تمام محسنات دیگران را نفی کنیم و یا دیگر هیچ همکاریی با دیگران نباید داشته باشیم بنده چنین خط کشیهایی را نمیپسندم. نقش چندانی برای ماهوارهها قائل نیستم/ این نهایت شکست و ذلت دشمنان ما را نشان میدهد نقش رسانههای غربی و ماهوارهها را چگونه ارزیابی میکنید؟ پناهیان: نقش چندانی برای آنها قائل نیستم، چون آنها اساساً مایل به این همه حضور و مشارکت نبودند. ولی شاید در بخشی از مخاطبان خود موثر بودهاند. منتها ببینید دشمنان ما به چه ذلتی افتادهاند که برای آنکه از انقلابیترها فرار کنند راضی شدهاند که مردم به یک روحانی با سابقه انقلابیگری رای بدهند که معلوم نیست چقدر از اهدافشان را بتواند تامین کند، شاید به هیچیک از خواستههایشان هم نرسند. این نهایت شکست دشمنان ما را نشان میدهد. همانها که انتخابات در ایران را فرمایشی میخواندند کم مانده بود صریحاً مردم را برای حضور در انتخابات که طبیعتا منجر به تقویت نظام میشود تشویق کنند. این یک فکاهی سرگرم کننده بود که مخاطبانشان دیدند چقدر توسط اقتدار و ثبات نظام ما بازی خوردهاند. انشاءالله آنها از همراهیشان با برخی کاندیداها، به هیچیک از اهدافشان نخواهند رسید. بعضیها ظرفیت نتیجه نگرفتن را ندارند؛ نباید غیر مقصرین را سرزنش کرد و از ملامت نابجای دیگران واهمه داشت برخی از نیروهای انقلابی که نامزدهایشان به هر دلیل رای نیاورده است به انتقاد از یکدیگر پرداختهاند و به دنبال مقصر در میان خودشان میگردند و یکدیگر را متهم میکنند این مسئله را چگونه ارزیابی میکنید؟ پناهیان: قبلا مقام معظم رهبری در این باره توصیههایی داشتهاند که نباید طرفداری از نامزدهای مختلف موجب دلخوری و اختلاف بشود. ضمن اینکه بعضیها که ظرفیت نتیجه نگرفتن را ندارند، بعد از به نتیجه نرسیدن تلاشهایشان به دنبال مقصر قلمداد کردن بیگناهترین افراد در اطراف خود میگردند؛ بعضیها بیدلیل به یأس و سرزنش نابجای خود میپردازند. ما باید ظرفیت حضور در رقابتهای سیاسی در یک جامعه اسلامی را داشته باشیم و روحیه آدمهای شکست خورده را نداشته باشیم؛ این یک امتحان است. طبیعی است در چنین شرایطی از چند سو شماتتها و سرزنشها به انسان هجوم بیاورد؛ اولا نباید جزء سرزنش کنندگان غیر مقصرین باشیم، ثانیا از ملامت نابجای دیگران نباید واهمه داشته باشیم. بعضیها میگویند چون از دولت احمدی نژاد انتقاد کردید، حالا به این روز افتادید، بعضی دیگر میگویند چون از دولت احمدی نژاد حمایت کردید به این روز افتادید، هردو سخن باطل است و نباید غمی به دل راه داد. ما اگر حمایت کردیم و اگر انتقاد کردیم به تکلیف خود عمل کردیم. اکنون مهم است که ببینیم وظیفه بعدی ما چیست مهم این است که جامعه را در مسیر رشد ببینیم؛ با چه قیمت و هزینهای مهم نیست- این را شرایط جامعه و حکمت الهی تعیین میکند. الان برای ما این مهم است که ببینیم وظیفه بعدی ما چیست. برای ما فقط باید انجام وظیفه مهم باشد، دولت جدید هم وظیفه دارد طبق قانون و مسیر روشن خط امام و رهبری عمل کند؛ ما هم در این زمینه او را یاری خواهیم کرد و هم مراقبت و نظارت خواهیم نمود. ارزیابیتان از کارنامه دولت آقای احمدینژاد چیست؟ پناهیان: الان فرصت چنین بحثهایی نیست، اما ایشان دارای نقاط قوت و ضعفی بودند که باید در جای خود بررسی و تحلیل شود. امیدوارم تاحدی نقاط قوت ایشان استمرار یابد و نقاط ضعف هم جبران شود. ولی در کل میتوانم بگویم در طول سالهای پس از انقلاب، هنوز انقلابیونِ پیشتاز و اندیشمند، دولت مطلوب و مورد نظر خود را پیدا نکردهاند؛ دولتی که در نظر و عمل مطابق تمام اصول انقلاب حرکت کند و در این راه استوار بماند و مایه فخر و مباهات تفکر ناب انقلابی در سراسر جهان باشد.
تاریخ ارسال مطلب : یکشنبه 92/3/26 | نویسنده : alamdarbasir
با معرفی حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور منتخب ملت ایران، گمانهزنیها از ترکیب اقتصادی کابینه دولت تدبیر و امید آغاز شده است.
به گزارش علمدار بصیر: ملت ایران با مشارکت 72.7 درصدی در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران، حماسه سیاسی مدنظر معظم معظم رهبری در سال 92 را محقق کردند و حالا با معرفی حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور منتخب ملت ایران، باید منتظر حماسی اقتصادی باشیم.
در این میان، حسن روحانی که با شعار اعتدالگریی، پایان افراط و تفریط ها و تشکیل دولتی متشکل از اعتدالگرایان، اصلاحطلبان معتدل و اصولگرایان معتدل به میدان آمد و منتخب ملت ایران شد، باید به شعارهای انتخاباتیاش جامعه عمل بپوشاند و در عرصه اقتصاد، فضای کسب و کار را بهبود بخشد و ثبات و آرامش را به اقتصاد ایران بازگرداند.
حال به بررسی ترکیب احتمالی اقتصادی دولت تدبیر و امید با محوریت حسن روحانی میپردازیم که به نظر میرسد تفکر کارگزاران بر این دولت سایه خواهد افکند و در صورت استفاده حسن روحانی از اصلاحطلبان، قطعا آنان در پستهای غیر اقتصادی چون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی- و سازمان محیط زیست استفاده خواهند شد.
در این روزها و ماهها و سالها یکی هست که همواره در کنار حسن روحانی بوده است و برخی تحلیلگران، او را دست راست اقتصادی وی میشناسند و از اعتماد کامل روحانی به او میگویند. او را محمدباقر نوبخت میشناسند، معاون اقتصادی مرکز استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام و دبیر کل حزب اعتدال و توسعه.
گمانهزنیها نشان میمیدهد محور حرکت اقتصادی دولت تدبیر و امید با محمد باقر نوبخت کلید خواهد خورد و قطعا او پستی کلیدی در اختیار خواهد گرفت.
تحلیلگران، احیای سازمان مدیریت و برنامه ریزی را نخستین اقدام حسن روحانی پس از تشکیل کابینه نام میبرند و احتمال اینکه یار همیشگی وی یعنی محمد باقر نوبخت به این سازمان نقل مکان کند، کم نیست. در صورتی که کلید سازمان مدیریت و برنامه ریزی تحویل او نشود، شایدکلید ساختمان باب همایون یعنی وزارت امور اقتصادی و دارایی به وی سپرده شود.
در صورتی که نوبخت به سازمان مدیریت نرود و وزارت اقتصاد را انتخاب کند، کلید دولت تدبیر و امید در سازمان مدیریت به محمدعلی نجفی یا روغنیزنجانیها روسای اسبق سازمان مدیریت و برنامه ریزی سپرده خواهد شد.
بانک مرکزی مقصد بعدی تغییرات در دولت حسن روحانی خواهد بود و به احتمال زیاد، از بین مجید قاسمی (مدیرعامل فعلی بانک پاسارگاد و رئیس کمیته اقتصادکلان مجمع تشخیص مصلحت نظام) و جلال رسول اف ( مدبرعامل فعلی بانک آینده) و سید محمد حسین عادلی (رئیس کل اسبق بانک مرکزی)، یکی کلید بانک مرکزی را تحویل خواهد گرفت تا جایگزین محمود بهمنی شود.
حسن روحانی، احتمالا در ادامه کلید وزارت صنعت، معدن و تجارت را به یکی از این افراد، یعنی اسحاق جهانگیری ( وزیر اسبق صنایع و رئیس ستاد انتخاباتی هاشمی رفسنجانی)، رضا ویسه (رئیس اسبق سازمان گسترش) ، غلامرضا شافعی ( رئیس فعلی سازمان گسترش)، یحیی آل اسحاق (وزیر بازرگانی دولت هاشمی رفسنجانی و رئیس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران) و محمد نهاوندیان ( رئیس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران ) خواهد سپرد که البته شانس جهانگیری، آل اسحاق و نهاوندیان بیش از سایر گزینههای دیگر است.
برای وزارت نفت هم گزینههای متعددی وجود دارد و روحانی میتواند از بین اکبر ترکان ( قائم مقام ستاد انتخاباتی حسن روحانی و وزیر اسبق دفاع و راه و معاون اسبق وزیر نفت)، محمدرضا نعمت زاده ( وزیر صنایع و معادن دولتهای اول و دوم هاشمی رفسنجانی و رئیس ستاد انتخاباتی حسن روحانی و معاون اسبق وزیر نفت) و بیژن زنگنه ( وزیر نیرو در دولت هاشمی رفسنجانی و وزیر نفت در دولت اصلاحات) یکی را به این وزارتخانه خبرساز بفرست.
در عین حال، از علی عبدالعلی زاده وزیر مسکن و شهرسازی دولت اصلاحات، اکبر ترکان و عباس آخوندی (وزیر مسکن هاشمی رفسنجانی) یکی به وزارت راه و شهرسازی خواهد رفت تا جایگزین علی نیکزد شود. منبع:تیتر یک
تاریخ ارسال مطلب : یکشنبه 92/3/26 | نویسنده : alamdarbasir
هر چند پرونده های فساد در اردن متعدد است اما همه آنها به یک نقطه می رسد که همان خانواده پادشاه و اطرافیان و نزدیکان وی است.
به گزارش علمدار بصیر به نقل از مشرق: در ادامه افشای فساد خاندان هاشمی در اردن به ماجرای خصوصی سازی در این کشور میرسیم. هر چند پرونده های فساد در اردن متعدد است اما همه آنها به یک نقطه می رسد که همان خانواده پادشاه و اطرافیان و نزدیکان وی است.
- شرکت فسفات:: تا سال 2008 کارشناسان حجم موجود ثبت شده و نیز حجم احتیاطی فسفات در معادن اردن را 1459 میلیون تن برآورد کرده اند . قیمت جهانی فسفات در هر تن در سال 2009 به میزان 400 دلار بوده است . به عبارت دیگر سرمایه این شرکت با احتساب فیزان فسفات موجود در کشور معادل 57 هزار میلیارد دلار بالغ می گردد. در سال 2008 این شرکت به بخش خصوصی واگذار شده و دولت اردن سهم خود در این شرکت را به مبلغ 125 میلیون دلار فروخت.این درحالی است که سود خالص شرکت فسفات در سال 2008 بالغ بر 340 میلیون دلار بوده است! - شرکت برق :: این شرکت ملی نیز به مبلغ 74 میلیون دلار به شرکت دبی کاپیتال فروخته شد . این در حالی است که ساختمان ها و تجهیزات شرکت برق اردن بیش از یک و نیم میلیارد دلار یعنی 1500 میلیون دلار ارزش داشت. - شرکت مخابرات :: سود این شرکت در یک سال معادل 3 برابر مبلغی است که به آن فروخته شد و این شرکت پیش از این روزانه صدها هزار دینار به خزانه دولت واریز می کرد . در فرآیند خصوصی سازی و یا به عبارت بهتر غارت بیت المال، 88 درصد این شرکت به شرکت فرانسوی تله کام به مبلغ 508 میلیون دلار فروخته شد و شایان ذکر است که سود سالیانه این شرکت بیش از دو برابر مبلغی است که فروخته شده . - شرکت تلفن های همراه امنیه :: دولت اردن مجوز فعالیت این شرکت را به مبلغ 4 میلیون دینار معادل 6 میلیون دلار فروخت و پس از گذشت کمتر از یک سال، صاحب شرکت امنیه ، آن را به سرمایه گذار دیگری به مبلغ 415 میلیون دینار فروخت . به عبارت دیگر این معامله 411 میلیون دینار خسارت برای خزانه داشت. - شرکت سیمان :: در این معامله نیز دولت اردن سهم خود را به گروه لافارج فرانسوی به مبلغ 100 میلیون دلار فروخت و این شرکت دو کارخانه تولید سیمان در فحیص و الرشایده دارد. - بندر عقبه :: بخشی از زمینهای اردن به نام " منطقه اقتصادی ویژه عقبه " فروخته شد و مسئولین استانداری عقبه در آن زمان ادعا کردند که 16 میلیارد دینار اردنی در این قطعه زمین سرمایه گذاری شده است و این در حالی است که حجم سرمایه گذاری واقعی تنها 2 میلیارد دینار اردنی بود . منطقه اقتصادی عقبه به 715 میلیون دینار به شرکتی بنام " المعبر الدوله للاستثمار" فروخته شد. در حالی که ارزش حقیقی بندر عقبه بیش از 6 میلیارد دلار بود . همچنین زمینهای ساحلی جنوب پروژه "تالابیه " TALA BAY به قیمتی در حدود 7000 دلار در ازای هر هکتار فروخته شد درحالی که کارشناسان قیمت هر هکتار را یک میلیون و 400 هزار دلار برآورد کرده بودند . - زمینهای "دیسی" و "الجفر" :: این زمینها به چند نفر(؟!) به قیمت هر هکتار 10 قروش اجاره داده شد و دولت شرط کرده بود که در این زمینها باید تنها حبوبات کاشته شود در حالیکه این افراد با تخلف از شروط دولت و قانون اقدام به کاشت سبزیجات در این زمینها نمودند و به این ترتیب آبهای زیر زمینی "دیسی" را غارت نمودند و تا کنون نیز اجاره بهای این زمینها را به دولت نپرداخته اند . در حالی که همین زمینها به کشاورزان منطقه در مقابل هر هکتار 300 دینار اجاره داده می شود ! - شرکت هواپیمایی رویال اردن :: این شرکت نیز پس از منحل شدن به یک شرکت سرمایه گذاری هلدینگ تبدیل شد و پس از خصوصی سازی آن و جداسازی فعالیتهای هواپیمایی از فعالیتهای پشتیبانی ، تمامی بخشهای مربوط به نگهداری موتورهای هواپیما و پذیرایی و مهمانداری و مرکز آموزش و فری شاپ و دانشکده پرواز ، به شرکتهای خارجی به قیمت 122 میلیون دلار فروخته شد . همچنین فرودگاه بین المللی ملکه علیاء و همه مراکز تابعه آن که به یک شرکت فرانسوی واگذار شد . لازم به ذکر است ارزش واقعی این دارایی ها بیش از 860 میلیون دلار بوده است . همچنین تمامی سهام شرکت هواپیمایی رویال از شرکت پذیرایی و هتل های عالیا و رویال تورز به سرمایه گذاران خارجی به بهای بسیار اندکی فروخته شد. - دیگر پرونده های فساد:: فروش شرکتها و سازمانهای دولتی به قیمتهای بسیار نازل و غیر واقعی نظیر شرکت آب و هتل های اردن و چشمه های آب گرم "ماعین" و سهم دولت در بانک اردن و بانک قاهره عمان و بانک صادرات و بانک توسعه صنعتی و کارخانه رب گوجه فرنگی در منطقه " اغوار" و نیز شرکتهای " لبنیات اردن و شرکت حمل و نقل پترا و شرکت صنایع پارچه بافی اردن و شرکت دباغی اردن و نیز شرکت صنایع دستی اردن و شرکت عربی و بین المللی هتل ها و شرکت مرغداری اردن و کارخانجات کارتن سازی و کاغذ سازی و همچنین موسسه مطبوعاتی اردن . همچنین راه آهن عقبه و موسسه حمل و نقل عمومی نیز به مدت 25 سال به شرکتهای خارجی اجاره داده شده است.
تاریخ ارسال مطلب : یکشنبه 92/3/26 | نویسنده : alamdarbasir
در پی انتشار گزارشی در روز پنجشنبه روزنامه جهان صنعت درخصوص حواشی حضور محمدرضا عارف در ورزشگاه آزادی به دلیل اینکه گزارش مزبور اشکالاتی از لحاظ اطلاعات درج شده در آن بود حمیدرضا عارف فرزند محمدرضا عارف که در ورزشگاه حضور داشت در گفتوگو با این روزنامه توضیحاتی ارائه داد.
به گزارش علمدار بصیر: روز پنجشنبه گزارشی ویژه از اتفاقاتی که در جایگاه ویژه ورزشگاه آزادی و محمدرضا عارف، کاندیدای انصراف داده از انتخابات ریاستجمهوری در این صفحه منتشر شد که واکنش دفتر محمدرضا عارف را به دنبال داشت. در اینباره با فرزند محمدرضا عارف و علیرضا خامسیان، مشاور رسانهای محمدرضا عارف گفتوگو کردیم و ماحصل آن رونمایی از اتفاقات جدید و مهمی است که در ادامه میآید. حمیدرضا عارف البته برخی از اطلاعات گزارش روزنامه «جهانصنعت» را تکذیب و برخی دیگر را تکمیل میکند اما حرفهایی بر زبان میآورد که بسیار جالب و خواندنی است. مثلا فرزند عارف میگوید در آن زمان که عارف در جایگاه ویژه حضور داشته محمد علی آبادی نبوده و در کنار عارف ننشسته است و یا عارف علامت ویکتوری را برای تماشاگران نشان نداده است. در هر حال فرزند این کاندیدای منصرف از انتخابات ریاستجمهوری به «جهانصنعت» میگوید که سخنانش درباره اتفاقات جایگاه ویژه ورزشگاه آزادی، واکنش دفتر محمدرضا عارف اعلام شود. ماجرا از زبان حمیدرضا ایشان گفتند که جایگاه وی وی آی پی یا جایگاه ویژه و شیشهای ورزشگاه مختص مقامات است و هماهنگی این جایگاه با حراست وزارت ورزش نیست و حفاظت ریاستجمهوری باید مقدمات حضور ایشان را فراهم کند. به هر جهت ما گفتیم آقای عارف نماینده رهبری در شورای انقلاب فرهنگی است و پس از چند تماس، هماهنگیها انجام شد و نیروهای حفاظت ریاستجمهوری با محافظان دکتر هماهنگ شدند و دکتر عارف و هفت همراهش به ورزشگاه میروند. زمانی که ما به جایگاه ویژه رسیدیم از حدود 30 صندلی تنها هشت صندلی پر بود که ما ،علی کفاشیان، مهدی تاج، امیدوار رضایی که احتمالا بهعنوان نماینده آقای محسن رضایی به ورزشگاه آمده بودند و همچنین چند نماینده کنفدراسیون فوتبال آسیا را دیدیم که در گزارش «جهانصنعت» نوشته شده بود، سفرای کشورهای اروپایی. سفرای کشورهای اروپایی در جایگاه VIPو زیر جایگاه نشسته بودند. دکتر عارف به همراه دکتر توفیقی رییس ستاد انتخاباتی، آقای گلزاده، رییس دفتر دکتر عارف و بنده و چهار نفر از همراهان دیگر روی صندلیهای وی وی آی پی نشستیم. چهارنفر همراه روی صندلی ردیف دوم نشستند که البته آنها را چند دقیقه بعد به بیرون هدایت کردند.» علیرضا خامسیان، روزنامهنگار و مشاور رسانهای عارف در اینباره میگوید: «من و سه نفر دیگر پشت سر آقای عارف نشستیم تا بازی را ببینیم، چند دقیقه نگذشته بود که نیروهای حراست وزارت ورزش آمدند و با یک برخورد نامناسب اعلام کردند که ما باید از آنجا بلند شویم و برویم و این در حالی بود که در وی وی آی پی جای خالی هم بود. در هر حالت برخورد نامناسب آنها باعث شد تا ما از جایگاه برویم.» ادب و احترام یاد نگرفتهاند آنها به ما گفتند باید در نیمه دوم به زیرجایگاه بروید و در VIPبنشینید. ما گفتیم این چه طرز برخورد با نماینده رهبری در شورای انقلاب فرهنگی است؟ محافظان دکتر هم اجازه حضور ایشان را بین مردم در جایگاه VIPندادند. خود دکتر هم گفت اگر برویم پایین بین جمعیت، ممکن است کمی شلوغ شود و مزاحم مردم برای دیدن بازی شویم. به هر جهت ممکن بود همه بیایند و دکتر را از نزدیک ببینند و کنترل جمعیت سخت میشد. ما پرسیدیم که چه کسی چنین دستوری داده؟ به ما گفتند که رمضانپور، مدیرکل حراست وزارت ورزش چنین دستوری داده است. پرسیدیم کجاست؟ گفتند در محل استراحت جایگاه شیشهای و ضلع جنوبی اتاق پاویون است. رفتیم و ایشان را پیدا کردیم و پرسیدیم که چرا اجازه نمیدهید دکتر عارف وارد وی وی آی پی شود؟ ایشان گفت: من به غیر از دکتر احمدینژاد، دکتر دیگری نمیشناسم! ما هم گفتیم دکتر عارف نماینده رهبری در شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجمع تشخیص مصلحت نظام است. رمضانپور گفت: با مسوولان رده بالای وزارت ورزش هماهنگ کنید، حفاظت جایگاه وی وی آی پی دست ماست و ما اجازه نمیدهیم ایشان وارد شود. وقتی پرسیدیم چرا؟ ایشان با لحن تندی گفت چون من تشخیص میدهم و نباید ایشان و همراهانش بروند داخل. دکتر عارف گفت: «با اینها بحث نکنید!» ماجرا دارد کم کم جالب میشود! محافظان وزیر برخورد بدی با گلزاده کردند فرزند عارف ادامه میدهد: «دکتر به خاطر مردم و منافع ملی آمده بود و تازه انصراف هم داده بود، اصلا چنین برخوردهایی در سطح کلاس و شان دکتر نبود. بعد هم به یکباره محافظان وزیر ورزش و نیروهای حراست شروع به هول دادن کردند که ما را بیرون ببرند، محافظان دکتر هم وارد عمل شدند و رفتند جلو و اجازه ندادند کار بالا بگیرد. دکتر عارف هم تاکید داشت که آرامش حفظ شود. آقای گلزاده اولین نفری بود که او را حول دادند ،در دو سه جملهای به وزیر ورزش گفته بود دوستان در این دو سه ماه آخر که سرکار هستید، طوری رفتار کنید که خاطرات خوبی از خودتان به جای بگذارید و کسی را دلگیر نکنید. همینکه این جملات گفته شد محافظان وزیر ورزش از پشت دست گذاشتند و ایشان را هول دادند. در گزارش نوشته شده بود که من درگیر شدهام اما من درگیر نشدهام و حتی نقش صحبتی هم نداشتم. به نظر من آقای گلزاده توصیه خوبی داشت و باید دوستان در رفتارشان تجدیدنظر کنند. به نظر من این ماجرا کاملا از پیش طراحی شده بود و مثل روز روشن بود که برای چنین برخوردهایی با دکتر عارف و همراهانش برنامهریزی کردهاند. ما هم مراتب را به دفتر مقام رهبری، دفتر رییسجمهور و آقای مخبر دزفولی، دبیر شورای انقلاب فرهنگی گزارش دادهایم. برخورد با کسی که از رهبری حکم دارد، غیرطبیعی و غیرقابل انتظار است. آقای عارف هشت سال معاون اول رییسجمهور بوده، آنوقت باید با ایشان در ورزشگاه آزادی اینطور برخورد شود؟ واقعا ورزشگاه آزادی زیبنده چنین رفتارهای بچگانهای نیست.» عارف نیمه دوم را ندید
تاریخ ارسال مطلب : یکشنبه 92/3/26 | نویسنده : alamdarbasir
سیاستهای اقتصادی و دولت آینده؛
دولت بعدی در حساسترین شرایط عمر نظام جمهوری اسلامی سکاندار امور اجرایی کشور خواهد شد. در واقع، در طول سالیان آتی، فضای سهل و ممتنعی برای کشور ایجاد خواهد شد که نحوهی ادارهی کشور حداقل از جهت سهم دولت بسیار حساس است.
به گزارش علمدار بصیر: پاشنهی آشیل نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری یازدهم به نظر نگارنده موضوع اقتصاد است. تحریمهای اقتصادیِ یکجانبهی غرب علیه ایران، به بهانهی برنامهی هستهای، بروز عدم تعادلهای کلان اقتصادی در کشور که در نتیجهی ناکارآمدی نسبیِ اقدامات و برنامههای اقتصادی دولتها یکی پس از دیگری حاصل شده است، گسترش پردامنهی سرمایهداری در کشورهای مجاور و در نتیجه ظهور نرخ رشدهای بالا در این کشورها همگی از جمله دلایل این موضوع هستند. توجه مقام معظم رهبری به حوزهی اقتصاد در طول سالیان گذشته تأییدی بر این مدعای ماست. این در حالی است که برای نامگذاری سال جدید نیز مجدداً مسئلهی اقتصاد مورد توجه ایشان قرار گرفته است. در این نوشته بر آنیم تا رئوس محورهای مهمی را مشخص کنم که توجه به آنها باید در اولویت برنامهی اقتصادی ریاستجمهوری دورهی آینده باشد. برای رسیدن به این هدف، اما باید در ابتدا تصویری کلی از وضعیت فعلی بر مبنای رویکرد آیندهاندیشی داشته باشیم. در ادامه، محورهای اقتصادی بااهمیت معرفی خواهند شد. 1. طبقهبندی مسائل اقتصاد جمهوری اسلامی در دههی 90 با مسائل مختلفی مواجه است. لازم به ذکر است مسائل، خود در سطوح مختلفی قابل طرح هستند. برای مثال، میتوان طبقهبندی تحت عنوان مسائل عملیاتی، راهبردی و بنیادی را طرح کرد. مسائل بنیادی مسائلی هستند که ماهیت و اساس نظام را به چالش میکشند، ولی مسائل عملیاتی به طور اصولی امنیت سیستم را دچار خدشه نمیسازند. تجربه ثابت کرده است که تلاش برای حل مسائل عملیاتی، بدون توجه به مسائل بنیادی، آشفتگیِ سیستم را به نحو دوچندان افزایش میدهد. در این میان، مسائل راهبردی مسائل مستحدثهای هستند که برای حل آنها حتی میتوان برای مدتی مسائل بنیادین را نادیده انگاشت. 2. مسائل جمهوری اسلامی در دههی چهارم در ادامه، بر مبنای طبقه¬بندی ارائهشده در سطور بالا، در هر طبقهای مسئله یا مسائل نظام جمهوری اسلامی ایران را مشخص میسازیم. 2.1.مسئلهی بنیادین نظام مهمترین مسئلهی بنیادی این است که جمهوری اسلامی ایران در شرایطی به سر میبرد که سرمایهداری، این نظام جهانی، که جمهوری اسلامی در نظر و عمل، آن را نهی و نفی کرده، علاوه بر غرب، به شدت در شرق عالم نیز فراگیر شده است. ظهور رشدهای بیسابقه در چین، کرهی جنوبی، ترکیه، عربستان سعودی و... خود عاملی برای ترغیب سایر کشورهای منطقه به سمت این منطق است. در واقع، همهی کشورهای جهان و از جمله کشورهای آسیایی و کشورهای به اصطلاح در حال توسعه و به طور طبیعی کشورمان دارای مسائلی در حوزهی اقتصادی هستند که به دنبال منطقی برای حل و رفع نظاممند آن هستند و سرمایهداری در دنیای امروز به مدد دستگاه عظیم تبلیغی، مدام بر ترویج این امر میکوشد که «کارآمدترین پاسخ نظاممند» برای مسائل گوناگون ملل مختلف جهان است. لازم به ذکر است جمهوری اسلامی ایران، بنا بر نصّ سند چشمانداز، باید بدل به قدرتمندترین اقتصاد منطقه در افق 1404 شود. بنابراین، سؤالی که برای جمهوری اسلامی طرح شده این است که برای رسیدن به این هدف و با توجه به تجربهی نسبتاً موفق سرمایهداری در نیل به رشدهای بالا و مجذوبکننده، با کدام نظام تحلیلی و اجتماعی باید به این هدف دست پیدا کرد؟ آیا گریزی از سرمایهداری هست؟ گفتنی است جمهوری اسلامی آگاه از الزامات اخلاقی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگیِ سرمایه¬داری فقط به واسطهی اتکا بر مبانی اندیشهی شیعی و اسلامی توانسته است در مقابل این موج وحشتناک و ویرانگر دوام بیاورد. از این منظر فقط وزش نسیمی از این الگوی جهانی به کشورمان، تغییرات و تحولات زیادی را در طول دو دههی گذشته بر جای گذاشته است، ولی هنوز تا پیادهسازی این سیستم در کشور فاصلهی بسیاری هست. اما توجه رهبر انقلاب به الگوی اسلامیایرانی پیشرفت نشانهای از آگاهی کشور نسبت به این مسئلهی بنیادین است. همچنین یکی از موضوعاتی که در حال حاضر نخبگان کشور با آن مواجهاند این است که آیا اساساً سپردن پروژهی این مسئله به انتخابات رفتوبرگشتی ریاستجمهوری، مجلس، شورا و... بهینه و عقلانی است؟ این سؤالی است که به واقع بعد از ظهور دولت اصولگرا بیش از پیش در اذهان استراتژیستهای این کشور نقش بسته است. به نظر می¬رسد نخبگان سیاسی و به تبع آن، عامهی مردم در حال نیل به این انگاره هستند که گویی سپردن مسائل بنیادین توسعه به دولتهای عاجلالعمر امری غلط بوده است و خواهد بود. باید در این زمینه به نظاره بنشینیم و ببینیم که چه خواهد شد؟ 2.2. مسائل عملیاتی اما در عرصهی مسائل عملیاتی، مسائل عبارتاند از: - عدم تعادل و نابسامانی در بازارهای کلان مثل بازار کار (بیکاری، بهرهوری پایین)، بازار پول و سرمایه (تورم، سفتهبازی و مشکلات سیستم عریض و طویل و البته ناکارآمد بانکی) و بازار ارز (افت یکباره و شدید ارزش پول ملی در مقابل ارزهای خارجی) که به لحاظ عمق اجتماعی نیز در زمرهی یکی از مسائل امنیتی نظام محسوب میشوند. - گذار از اقتصاد دولتی به اقتصاد با مشارکت خصوصی و ظهور بخش عمومی غیردولتی به مثابهی مهمترین بخش بنگاهداریِ کشور که خواه ناخواه مسائل عدیدهای را متوجه بخش تولیدی میسازد. - مسئلهی جایگاه نفت در اقتصادی ملی و ارتباط آن با بودجهی دولت و همچنین بخش تولید و بروز گاه و بیگاه آنچه که از آن تحت عنوان بیماری هلندی یاد میشود یا بروز کسری بودجه در اثر افت غیر پیشبینیشدهی قیمت نفت و معطل ماندن تبعی نیازهای ایجادشده در زمان رونق نفتی یا اثری که در غیرخطی کردن رشد نقدینگی دارد؛ باعث شده است تا معضل نفت به مثابهی جدیترین دغدغهی دستگاه سیاستگذاری عنوان شود. این در حالی است که مسئلهی غارت منابع گازی و نفتی مشترک از سوی همسایگان کشورمان مثل قطر همچنان در رأس مسائل این کشور قرار دارد. - مسئلهی معطل ماندن اهداف و وعدههای دادهشده در قانون اساسی در موضوع اقتصاد، از قبیل مسکن ارزان برای همه، حفظ محیط زیست، بهبود توزیع درآمد و..، نه تنها محقق نشده است، بلکه در برخی از زمینهها بروز بحرانهای ملی دور از انتظار نیست. - و در نهایت مسئلهی تصمیمگیری و سیاستگذاری در عرصهی اقتصادی که عملاً مایهای شده است تا توان نظام، در میدان منازعه میان قوا و نهادهای گونهگون دارای قدرت اجرایی و تصمیمگیری، به شدت هرز رود. از این منظر به نظر میرسد نظام جمهوری اسلامی به زودی در این زمینه تغییرات ساختاریِ بسیاری را تجربه خواهد کرد. در این میان، مسائلی با ریشههایی برونزا از قبیل رشد نسبتاً خوب چین و سایر کشورهای آسیای جنوب شرقی و جنوب غربی از یک سو و درماندن اقتصاد ایران از این حیث، چشماندازی از ورشکستگیهای اقتصادی مخصوصاً برای بخشهای مختلف تولیدی و درافتادن هرچه بیشتر سرمایههای این کشور به جان داراییهای سرمایهای و بروز سفتهبازی شدید را ارائه مینماید. به این همه، باید تهدیدات وقت و بیوقت بیگانگان مبنی بر حملهی نظامی را از یک سو و فضای همچنان مناقشهبرانگیز داخلی را که بعد از انتخابات سال 88 رخ داد، از سوی دیگر اضافه کرد که این دو مورد در نوع خود چشمانداز تولید و سرمایهگذاری غیردولتی را نسبت به قبل تیرهتر ساختهاند و میسازند. 3. هدفمندی یارانهها در اینجا، باید به یکی از نکات فوقالعاده مهم اشاره کنیم. دولت بعدی در حوزهی اقتصاد بهسان قطاری است که لاجرم بایستی از ریلهای گذاشتهشده بر زمین اقتصاد ایران استفاده کند. یکی از ریلهای بسیار مهمی که در دولتهای نهم و دهم برجای گذاشته شده است، فارغ از دلایل موافقان و مخالفان این موضوع، از ابتدای طرح آن تا به حال، موضوع هدفمندی یارانه¬هاست. به نظر میرسد که این موضوع دیگر به موضوعی غیرقابل برگشت برای کشور تبدیل شده است. چه اینکه هم ارکان مختلف نظام بر روی آن به اِجماع رسیده است و هم اینکه هزینههای برگشت و انهدام این خط ریل به قدری زیاد است که لطمات جبرانناپذیری را بر پیکرهی اقتصادی نظام جمهوری اسلامی وارد خواهد ساخت. این در حالی است که با جلوگیری مجلس شورای اسلامی از عملیاتی شدن گامهای دوم و سوم از این موضوع، در عمل تکمیل این خط ریل به عهدهی دولت بعدی است. همچنین دولت یازدهم در حالی وارث این خط ریل میشود که به تازگی، برخی از تبعات نامیمون آن از قبیل لطماتی که به بخش تولید وارد شده است، هویدا میشود. در نهایت، تسری یا عدم تسری روال پرداختهای ماهیانه به خانوارها نیز برای دولت بعدی دارای چالشهای فراوانی است. چه اینکه تمهید اعتبار کافی برای ادامه دادن به پرداختهای ماهیانه، احتمالاً برای دولت بعدی دشوارتر از دولت دهم خواهد بود. از سویی عدم ادامهی پرداختهای ماهیانه در دولت بعدی به خودیِ خود دارای چالشهای فراوان امنیتی و بروز نارضایتیهای گستردهی اجتماعی خواهد بود که بعید است دولت بعدی از آن استقبال نماید. 4. مؤَخَّره چشماندازی که در سطور بالا از مسائل نظام جمهوری اسلامی ارائه شد، به خودیِ خود کافی است تا مبنایی باشد برای ارائهی این حکم که دولت بعدی در حساسترین شرایط عمر نظام جمهوری اسلامی سکاندار امور اجرایی کشور خواهد شد. در واقع، در طول سالیان آتی، فضای سهل و ممتنعی برای کشور ایجاد خواهد شد که نحوهی ادارهی کشور حداقل از جهت سهم دولت بسیار حساس است. لازم به یادآوری است که در این میان نظام سرمایهداری به شدت برای مدیران دلسوز کشور جاذب است؛ ولی به نظر نگارنده، تلاش برای رفع مسائل عملیاتی بدون توجه به مسئلهی بنیادی خود به خود مایهی فرسودگی نظام جمهوری اسلامی خواهد شد. سید سعید موسوی ثمرین؛ پژوهشگر اقتصادی منبع: برهان
تاریخ ارسال مطلب : یکشنبه 92/3/26 | نویسنده : alamdarbasir
با وجود تحریمهای شدید
بریتیش پترولیوم در گزارش سالانه خود از افزایش 1252 درصدی مصرف انرژی هستهای در ایران با وجود اجرای تحریمهای به اصطلاح فلجکننده غرب علیه ایران خبر داد.
به گزارش علمدار بصیر: بر اساس آمارهای ارائه شده در یکی از گزارشهای معتبر انرژی جهان با عنوان «مرور آماری انرژی جهان» که توسط شرکت انگلیسی «بریتیش پترولیوم» هر سال منتشر میشود، مصرف انرژی هستهای ایران در سال 2012، نخستین سال اجرای تحریمهای به اصطلاح فلجکننده غرب علیه ایران نسبت به سال قبل از آن، 1252 درصد افزایش یافته است.
تاریخ ارسال مطلب : یکشنبه 92/3/26 | نویسنده : alamdarbasir
|
|
تمامی حقوق این وبلاگ و مطالب آن متعلق به علمدار بصیر می باشد و انتشار مطالب با ذکر منبع مانعی ندارد.
طراحی و اجرا : مرکز فرهنگی صالحون |